انواع روش‌های تحلیل در بورس


تفاوت الگوهای کندلی در حالتی که دامنه نوسان وجود دارد و در شرایط بدون دامنه نوسان

تکنیک های تجزیه و تحلیل نسبت های مالی

این افراد برای اینکه نهایت استفاده را از صورتهای مالی بکنند، باید توانایی تجزیه و تحلیل مالی را از روی ارقام مندرج در صورتهای مالی را داشته باشند. بنابراین در این پست این نسبتها و نحوه استفاده از آنها را به کوتاهترین شکل ممکن بیان میشود .

برای تجزیه و تحلیل نسبت های مالی چهار روش وجود دارد :

  1. روش تجزیه و تحلیل داخلی : که شامل مقایسه اقلام مندرج در یک صورتحساب با یکدیگر است .
  2. روش تجزیه و تحلیل مقایسه ای : که شامل مقایسه اقلام مندرج در صورتحسابهای چند دوره با یکدیگر است .
  3. روش تجزیه و تحلیل سرمایه در گردش : که شامل شناسایی عوامل موثر در تغییرات وضعیت مالی و کاهش و افزایش پول مورد نیاز موسسه است .
  4. روش تجزیه و تحلیل خطر : که شامل سنجش خطراتی که سرمایه گذاری موسسه با آن مواجه است، می باشد .

بنابراین نسبتهای زیر برای تجزیه و تحلیل صورتهای مالی از نوع روش تجزیه و تحلیل داخلی هستند .

اما برای تجزیه و تحلیل وضعیت مالی شرکتها چهار نوع نسبت مالی وجود دارد :

۱ . نسبتهای نقدینگی :

نشان دهنده توانایی شرکت برای پاسخگویی به تعهدات کوتاه مدت است :

نسبت جاری : از تقسیم داراییهای جاری بر بدهی های جاری بدست می آید .

هر چقدر این نسبت بزرگتر باشد، قدرت بازپرداخت بدهی جاری افزایش می یابد و طلبکاران با اطمینان خاطر بیشتر وام یا خدمات یا کالا در اختیار شرکت قرار خواهند داد. نسبت جاری به تنهایی ملاک تحلیل قرار نمی گیرد و نسبت مزبور همیشه با نسبت آنی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد .

نسبت آنی : از تقسیم دارایی های جاری منهای موجودی ها بر بدهی های جاری بدست می آید. این نسبت توانایی انجام تعهدات کوتاه مدت، با استفاده از دارایی های با نقدینگی بسیار زیاد را اندازه گیری می کند. زیرا در مقایسه با سایر دارایی های جاری، از نقدینگی کمتری برخوردارند .

این نسبت با متوسط صنعت مقایسه می شود تا تجزیه و تحلیل شود

۲ . نسبتهای ساختار سرمایه

نسبت هایی که نشان دهنده توانایی شرکت برای بازپرداخت بدهی های بلند مدت و کوتاه مدت است .

نسبت کل بدهی به ارزش ویژه : در محاسبه این نسبت کل بدهی اعم از جاری و بلند مدت را بر ارزش ویژه تقسیم می کنند. تجاوز این نسبت از ۱۰۰ درصد حکایت از آن می کند که حقوق مالی طلبکاران برسهامداران فزونی گرفته است .

نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه : برای بدست آوردن این نسبت بدهی جاری را بر ارزش ویژه تقسیم می کنند. هرگاه میزان این نسبت از ۸۰ درصد تجاوز کند موسسه را مبتلای به مشکلات اقتصادی تشخیص می دهند .

نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه : این نسبت میزان ظرفیت وامگیری از منابع وام دهندگان را بیان می کند هر قدر این نسبت کوچک باشد، امکان اخذ وام برای موسه بیشتر خواهد شد .

نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه : از تقسیم دارایی ثابت خالص بر ارزش داراییهای مشهود حاصل می شود. معمولا حد بالای این نسبت را در صنایع ۱۰۰ درصد و در سایر موسسات تجاری ۷۵ درصد می دانند .

نسبت توان پرداخت بهره : از تقسیم سود قبل از بهره و مالیات (EBIT) بر بهره بدست می آید. این نسبت معرف قدرت شرکت در پرداخت بهره از محل سود شرکت است .

۳ . نسبتهای فعالیت :

این نسبتها، کاربرد منابع مالی یا دارایی های در اختیار مدیران را نشان می دهند .

نسبت دوره وصول مطالبات : معیار اندازه گیری مدت زمان لازم برای جمع آوری وجه نقد حاصل از فروش مشتریان است. ابتدا فروش خالص سالانه را بر ۳۶۵ روز سال تقسیم کرده و متوسط فروش روزانه را به دست می آوریم. سپس جمع مطالبات را اعم از حسابها و اسناد دریافتنی ( ولو این که تنزیل شده باشند) بر متوسط فروش روزانه تقسیم نموده و حاصل را حاکی از چگونگی وصول مطالبات می دایم. عده بسیاری معتقدند که دوره وصول مطالبات نباید ده تا پانزده روز بیشتر از مهلتی باشد که معمولا در فروش کالا به نسیه اعطا می شود. در مقایسه دوره وصول مطالبات شرکت ها مسلما می باید اختلاف شرایط فروش آنان را از لحاظ مهلت هایی که در فروش قائل می شوند، در نظر گرفت .

نسبت دوره گردش کالا و دفعات گردش کالا : برای محاسبه دفعات گردش کالا، اطلاعات لازم از صورتحساب سود وزیان (عملکرد سود و زیان) استخراج می شود. موجودی کالای اول دوره و موجودی کالای پایان دوره و بهای تمام شده کالای فروش رفته اطلاعاتی هستند که لازم می باشند. ابتدا از تقسیم مجموع موجودی کالای اول و آخر دوره بر عدد دو، میانگین کالا را مشخص می کنند و سپس بهای تمام شده کالای فروش رفته را بر متوسط موجودی کالا تقسیم می کنند تا دفعات گردش کالا معین شود. از تقسیم نمودن ۳۶۵ روز بر دفعات گردش کالا، دوره انواع روش‌های تحلیل در بورس گردش کالا حاصل می گردد .

دوره گردش عملیات : موسسات فروشنده کالا دو نوع هستند. نوع اول موسساتی هستند که کالا را از منابع دیگر خریداری و به مشتری عرضه می کنند که این موسسات صرفا بازرگانی یا تجاری هستند. در این قبیل موسسات دوره گردش عملیات عبارتست از مجموع دوره گردش کالا و دوره وصول مطالبات .

دوره گردش عملیات در موسسات تجاری= دوره گردش کالا + دوره وصول مطالبات

دسته دوم موسسات فروشنده کالا، موسساتی هستند که کالاها را راسا می سازند و سپس می فروشند که به آنها تولیدی می گویند. دوره گردش عملیات در این موسسات بایستی شامل مدت زمانی که کالا ساخته می شود نیز باشد .

دورگردش عملیات در موسسات تولیدی= دوره ساخت کالا + دوره گردش کالا + دوره وصول مطالبات

نسبت فروش کالا یا گردش موجودی کالا : این نسبت را از تقسیم فروش خالص بر موجودی کالا به میزانی که در ترازنامه پایان سال منعکس است، بدست آورده اند. گرچه این نسبت را نمی توان حاکی از گردش واقعی کالا محسوب داشت زیرا صورت و مخرج کسر متناجس نیستند ولی مقایسه آن با شرکتهای مشابه زمینه ای را برای اظهار نظر پدید می آورد .

نسبت کالا به سرمایه در گردش : برای بدست آوردن این نسبت موجودی کالا بر سرمایه در گردش تقسیم شده است و نتیجه را مقیاسی برای سنجش میزان موجودی کالا و کم و زیاد بودن آن محاسبه میکنند. معمولا این نسبت نباید از ۸۰ درصد تجاوز کند .

نسبت گردش سرمایه جاری : انواع روش‌های تحلیل در بورس نسبت گردش سرمایه جاری یا سرمایه در گردش بیان کننده چگونگی استفاده از سرمایه جاری در امر خرید و فروش کالا یا در مسیرهای اصلی شرکت است. نسبت مزبور در مقایسه با همین نسبت در سال های قبل مورد تحلیل قرار می گیرد. برای تعیین نسبت گردش سرمایه جاری بایستی فروش خالص را بر سرمایه در گردش تقسیم کنند تا نسبت گردش سرمایه جاری معین گردد .

دوره بازپرداخت بستانکاران : دوره پرداخت به بستانکاران برای برنامه ریزی و بودجه بندی پرداخت به بستانکاران در هر ماه و میزان وجه نقدی که شرکت باید هر ماه برای پرداخت به بستانکاران فراهم سازد، به کار می رود. ضمنا بستانکاران نیز محاسبه تاریخ دریافت طلب خود از شرکت را پیش بینی می کنند. برای محاسبه بایستی ایام یکسال را بر دفعات پرداخت به بستانکاران تقسیم کنند و برای تعیین دفعات بازپرداخت به بستانکاران بایستی قیمت تمام شده کالای خریداری شده دوره را بر متوسط بستانکاران تقسیم کنند و برای تعیین متوسط بستانکاران، مجموع مانده حسابهای پرداختنی تجاری و اسناد پرداختنی تجاری یا بستانکاران تجاری را در ابتدا و پایان دوره مالی را بر دو تقسیم می نمایند .

۴ . نسبتهای سودآوری :

بازده سرمایه در گردش : می دانیم سرمایه در گردش ما به التفاوت دارایی جاری وبدهی جاری اطلاق می شود و حاکی از مبلغی است که می توان آن را برای تامین هزینه های روزمره و همچنین تهیه مواد اولیه و کالا مورد استفاده قرار داد. این نسبت از تقسیم سود خالص ( انواع روش‌های تحلیل در بورس پس از وضع مالیات ) بر سرمایه در گردش بدست می آید .

نسبت بازده فروش : سود خالص پس از وضع مالیات را تعیین و آن را بر فروش خالص تقسیم کرده اند . بازده فروش را مقیاس سودآوری محسوب و با نسبت بازده ارزش ویژه مرتبط می دانند .

نسبت بازده ارزش ویژه : ارزش ویژه به معنی اعم آن یعنی حقوق صاحبان سهام که از کم کردن بدهیها از کل داراییهای به دست آمده است، البته موسسات داراییهای نامشهود را هم از آن می کاهند تا ارزش ویژه داراییهای مشهود بدست آید. آنگاه سود خالص (پس از وضع مالیات) را بر ارزش ویژه داراییهای مشهود، که به شرح بالا بدست امده، تقسیم کرده، حاصل را بازده ارزش ویژه نامیده است. اگر نتیجه را در ۱۰۰ ضرب کنیم درصد بازده ارزش ویژه بدست می آید .

از نقطه نظر صاحبان سهام این نسبت اهمیت بسیاری دارد . بطور کلی عده ای عقیده دارند بازده صد در صد را برای ارزش ویژه می توان قابل قبول دانست زیرا سود سهام و رشد سرمایه در گردش را تا حدودی تامین می نماید. مسلما تورم، به تناسب افزایش شاخص هزینه زندگی و یا در واقع کاهش قدرت خرید پول، از اعتبار این ضابطه می کاهد .

درصد بازده دارایی : این درصد برای سنجش بازدهی داراییها و یا در واقع برای بکارگیری داراییها جهت کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرد و در واقع شاخص نهایی برای سنجیدن استفاده بهینه از داراییها می باشد. تفاوت این در صد و درصد بازده ارزش ویژه، میزان سود آوری بدهیها یا سود آوری اهرمی نامیده می شود. برای تعیین درصد بازده داراییها، سود ویژه را بر جمع داراییها به صورت خالص تقسیم نموده و در عدد ۱۰۰ ضرب می کنند

نسبت های مالی را به چهار گروه کلی می توان طبقه بندی کرد :

۱ نسبت های نقدینگی : به نسبت هایی اطلاق می شوند که توانایی واحد تجاری را در واریــــز بدهی های کوتاه مدت نشـــــان می دهد. مهمترین این نسبت ها عبارتند از : نسبت جاری و نسبت آنی

۲نسبت های فعالیت : این نسبت ها کارایی مدیران را در کاربرد دارایی ها ( منابع مالی در اختیار مدیران ) نشان می دهند.یا به عبارت دیگر می توان درجه کارایی شرکت را از نظر استفاده موثر از انواع روش‌های تحلیل در بورس منابع تعیین کرد .

هر کسری که در صورت آن مبلغ فروش واحد تجاری یا بهای تمام شده کالای فروش رفته قرار داشته باشد و در مخرج آن یکی از اقلام ترازنامه قرار بگیرد را می توان نسبت فعالیت نامید .

مهمترین نسبت های فعالیت عبارتند از دوره وصول مطالبات ، نسبت گردش کالا ، نسبت کالا به سرمایه در گردش و نسبت گردش سرمایه جاری .

۳ نسبت های سرمایه گذاری : این نسبت ها نشان می دهند که هر گاه واحد تجاری زیان به بار بیاورد و کار به تصفیه بکشد ، تا چه اندازه طلبکاران ووام دهندگان به آن واحد تجاری به مطالبات خود می رسند. همچنین این نسبت ها طرز ترکیب سرمایه شرکت را به معنی آن که کلیه منابع مالی را در بر می گیرد نشان می دهد .

این نسبت ها خود به دو دسته کوچکتر تقسیم می شوند :

نسبتی که در آن میزان سرمایه گذاری در دارایی ثابت سنجیده می شود

نسبت هایی که رابطه منابع مالی مورد استفاده واحد تجاری را از لحاظ بدهی های جاری و بلند مدت با ارزش ویژه تعیین می کنند که در واقع به این دسته نسبت های بدهی یا اهرمی گفته می شود .

۴ نسبت های سود آوری : این نسبت ها مـــیزان موفقیت واحد تجاری را در کسب ســـود نشان می دهند. که مهمترین آن عبــــارتند از :بازده فروش ، بازده دارایی ، بازده سرمایه در گردش و …

نسبت های نقدینگی

این نسبت ها از مقایسه دارایی های جاری یا اقلام تشکیل دهنده آن با بدهی جاری بدست می آیند و بیشتر به صورت عدد و یا درصد نشان داده می شوند .

نسبت جاری

نسبت جاری از تقسیم مجموع دارایی های جاری بر مجموع بدهی های جاری بدست می آید.این نسبت نشان می دهد که در مقابل هر یک ریال بدهی جاری چه میزان دارایی جاری وجود دارد .

اهمیت این نسبت از توجه به تعریف دارایی جاری و بدهی جاری روشن می شود . دارایی جاری آنچه را که در مدتی کوتاه که معمولا کمتر از یک سال است به صورت نقد در اختیار واحد تجاری قرار می گیرد نشان می دهد و بدهی جاری مبالغی را که باید از محل دارایی جاری تامین و در کوتاه مدت پرداخت گردد نشان می دهد .

در گذشته عدد ۲ را برای این نسبت مهم در نظر می گرفتند اما اکنون بدون توجه به ترکیب اقلام مختلف دارایی جاری و در نظر نگرفتن این نسبت در طی چند سال گذشته ، این نسبت را بی معنی می دانند. به طور کلی می توان گفت هر اندازه نسبت جاری شرکت بزرگتر باشد ، آن شرکت در پرداخت بدهی های جاری با مشکل کمتری مواجه خواهد بود یا به عبارت دیگر بستانکاران تامین بیشتری خواهند داشت .

در تفسیر نسبت جاری باید به نوسانات آن در طول مدت ، توجه داشت . زیرا امکان دارد که شرکت ها در پایان سال مالی با حساب آرایی و واریز موقت بعضی از اقلام بدهی و برگشت این اقلام در اوایل سال بعد این حساب را بهتر جلوه دهند .

نسبت آنی

مشکل بزرگی که در نسبت جاری وجود دارد این است که این نسبت از لحاظ نقدینگی همه اقلام دارایی جاری را یکسان در نظر می گیرد. در صورتی که از نظر نقدینگی دارایی جاری را به دو دسته می توان تقسیم کرد :

  1. A آنچه نقد و یا در حکم نقد است .مانند وجه نقد و بانک و حسابها و اسناد دریافتنی . که به این دسته دارایی های آنی گفته می شود .
  2. B گروهی که از طریق فروش به نقد تبدیل می شوند . مانند موجودی های جنسی اعم از مواد و کالا .

با توجه به تعاریف بالا می توان دریافت که دارایی آنی بیشتر از موجودی کالا می تواند در تامین طلب بستانکاران محور اتکا قرار گیرد.بنابراین از نسبت دیگری به نام نسبت آنی استفاده شده است که در این نسبت همه اقلام دارایی جاری به جز موجودی کالا را منظور می کنند .

نسبت آنی از تقسیم دارایی آنی بر بدهی جاری بدست می آید. این نسبت بدین مفهوم است که در مقابل یک ریال بدهی جاری ، یک ریال دارایی جاری آن هم به صورت نقد و یا حساب قابل وصول و تبدیل به نقد در مدتی کوتاه وجود دارد. نسبت آنی شرکت ها باید برابر با ۱ و یا بیشتر از آن باشد تا شرکت بتواند از محل دارایی های آنی بدهی های جاری خود را بپردازد. استدلال تحلیلگرانی که استاندارد نسبت آنی را ۱ می دانند این است که این عدد مرز بین قدرت نقدینگی کافی و قدرت نقدینگی ناکافی شرکت است .

این نسبت یکی از مفید ترین نسبت هاست. وبه وضوح نشان می دهد که آن قسمت از دارایی جاری که از لحاظ ارزش ، ثـــبات بیشتری دارد و احتمال کاهش در آن کمتر است تا چه میزان می تواند پشتوانه طلبکاران کوتاه مدت قرار گیرد .

آیا تحلیل تکنیکال در بورس ایران جواب می‌دهد؟

آیا تحلیل تکنیکال در بورس ایران جواب میدهد

سوال بسیاری از افراد مبتدی که به تازگی مطالعه تحلیل تکنیکال یا تحلیل نموداری را آغاز کرده‌اند این است که آیا اصلا تحلیل تکنیکال در بورس ایران جواب می‌دهد؟ تحلیل تکنیکال یکی از بحث برانگیزترین روش‌های تحلیل سهام در ایران است. در بین معامله‌گران بورس ایران معمولا دو روش تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال به عنوان روش‌های کلاسیک تحلیل بازار سهام شناخته میشود و هر کدام از این روش‌ها طرفداران پر و پا قرصی دارند. در این میان بعضا هر گروه قابلیت و کارایی روش تحلیلی گروه دیگر را به عناوین مختلف زیر سوال می‌برند تا جایی که گاهی کار به مناضعات لفظی در فضای مجازی می‌رسد.

در این خصوص معمولا تحلیل تکنیکال مورد کم لطفی بیشتری قرار می‌گیرد. برخی از مراکز آموزشی به طور کلی این نوع تحلیل را انواع روش‌های تحلیل در بورس رد میکنن و ارزش علمی خاصی برای آن قائل نیستند و گروهی دیگر تحلیل تکنیکال را برای بورس ایران مناسب نمی‌دانند و کارایی آن را تنها برای بازارها مالی جهانی متصور هستند.

در این مقاله بدون هیچ گونه پیش داوری و قضاوتی از سر تعصب، به طور کامل این موضوع را بررسی میکنیم. با ما همراه باشید.

3 اصل مهم و پایه‌ای در تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال بر 3 اصل اساسی و پایه‌ای نهاده شده است:

  • همه اطلاعات در قیمت لحاظ شده است
  • تاریخ تکرار می شود
  • تغییرات قیمت، دارای الگوی خاص است و قابل تفسیر است.

این سه اصل پایه‌ای تحلیل تکنیکال است که فرضیات دیگر تحلیل تکنیکال با فرض وجود داشتن این سه اصل قابل تفسیر خواهند شد. تکنیکالیست‌ها اعتقاد دارند هرآنچه که به عنوان عوامل بنیادی می‌تواند بر روی یک شرکت تاثیر گذار باشد، در نهایت باید خودش را در قیمت سهام نشان دهند. در واقع قیمت سهام خودش به ما میگوید که اوضاع شرکت چگونه است و آیا سهم در آینده روند قیمتی مناسبی دارد یا خیر.

تکنیکالیست‌ها تنها با چارت قیمت سر و کار دارند. اما چگونه می‌توان از یک نمودار قیمت آینده حرکت‌ آن را تشخیص داد؟ این قضیه چیز عجیبی نیست، فرض کنید شما در حال تماشای حرکت یک حلقه‌ی لاستیک هستید که در یک مسیر منحنی در حرکت است. آیا نمی‌توانید مسیر آینده‌ی حرکت حلقه را به طور تقریبی در ذهن ترسیم کنید. قطعا این کار بسیار ساده و البته شدنی است. چیزهایی که در اینباره در نظر خواهید گرفت جهت حرکت لاستیک و روند تغییرات آن و البته سرعت لاستیک است. همه این چیزها در نمودار قیمتی یک سهم نیز وجود دارد. پس خیلی عجیب نیست بتوان با دیدن آن حداقل حرکت کوتاه مدت سهم را پیش بینی کرد.

چارتیست‌ها اعتقاد دارند الگوهای قیمتی در نمودارها تکرار میشوند و با شناخت آنها میتوان آینده را پیش بینی کرد. در واقع “تاریخ تکرار میشود” یکی از فرضیات مهم تحلیل تکنیکال است که البته فقط یک اعتقاد نیست بلکه یک نتیجه از بررسی‌های آماری است. افراد زیادی الگوهای مختلفی را در نمودار قیمتی هزاران دارایی بررسی کرده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که برای مثال از 1000 باری که فلان الگو تشکیل شده است 800 بار آن قیمت رفتار مشابه از خود نشان داده است و به این ترتیب اگر دوباره این الگو را در نمودار مشاهده کنیم می‌توانیم با احتمال 80 درصد آینده آن را پیش بینی کنیم. احتمالا کم کم دارید به تحلیل تکنیکال علاقه‌مند میشوید! اما عجله نکنید.

تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی به لحاظ ماهوی اختلاف زیادی با تحلیل تکنیکال دارد. در تحلیل بنیادی بورس ما به دنبال بررسی عواملی هستیم که روند سودآوری شرکت‌ها تاثیر گذار هستند و بر اساس آنها به ارزش گذاری شرکت‌های مختلف می‌پردازیم. ارزش ذاتی مفهومی است که تحلیلگران بنیادی اعتقاد دارند در بلند مدت قیمت یک سهم خودش را به آن نزدیک خواهد کرد. پس اگر سهمی از ارزش ذاتی ان کمتر باشد فرصت خرید است. در تحلیل بنیادی ما هیچ کاری با نمودار قیمت نداریم.

از این منظر و با تعاریف بالا اصولا نباید اختلاف و نزاعی بین طرفداران این دو روش وجود داشته باشد چراکه هر کدام از این روش‌ها بر اساس اصول متفاوتی سعی در پیش بینی اینده قیمتی دارند که می تواند تکمیل کننده یکدیگر باشند نه تخریب کننده یکدیگر! اما مشکل از جایی شروع می‌شود که افراد در کاربرد هر کدام از این روشها دچار اشتباه می‌شوند.

تحلیل فاندامنتال بهتر است یا تحلیل تکنیکال؟

تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال 2

اینکه تحلیل بنیادی برای بورس ایران بهتر است یا تحلیل تکنیکال موضوع بحث این مقاله نیست. چیزی که ما به دنبال پاسخ آن هستیم این است که آیا اصلا تحلیل تکنیکال در بورس ایران جواب میدهد یا خیر؟

بنابراین اگر به دنبال پاسخ قانع کننده‌ای هستید ادامه مطلب را مطالعه کنید.

آیا تحلیل تکنیکال در بورس ایران جواب می‌دهد؟

تحلیل تکنیکال در بازارهایی که بر اساس عرضه و تقاضای آزاد شکل می‌گیرد جواب می‌دهد. این از فرضیات پایه‌ای تحلیل تکنیکال است و هیچ کسی منکر آن نیست. بر این اساس می‌توان گفت تحلیل تکنیکال برای تحلیل و پیش بینی قیمت دارایی‌های زیر قابل استفاده است:

دارایی‌هایی که قیمت آن بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا مشخص میشود (مثلا قیمت بنزین، دارو و … غیره که به صورت دستوری قیمت‌گذاری میشود را نمی‌توان بر اساس تحلیل تکنیکال بررسی کرد).

توجه کنید هر گونه دستکاری در قیمت، روند طبیعی معاملات یک دارایی مثل سهام را مختل می‌کند و بر این اساس نمی‌توان آن را با تحلیل تکنیکال بررسی کرد. در بورس ایران این دستکاری قیمت زیاد دیده می‌شود، اما نه در همه سهام‌ها. معمولا دستکاری قیمت در سهامی قابل انجام است که نقدشوندگی پایینی دارند. با این اوصاف می‌توان گفت تحلیل تکنیکال برای نمادهایی که نقدشوندگی بالایی دارند به خوبی جواب می‌دهد. اما نقد شوندگی یک سهم به چه معنی است؟

نقدشوندگی سهام چیست؟

نقدشوندگی (Liquidity) به این نکته اشاره دارد که یک دارایی در چه زمانی تبدیل به پول نقد می‌شود یا به عبارتی شرایط خرید یا فروش آن دارایی چقدر راحت است. برای مثال املاک از نقدشوندگی کمتری نسبت به ارز و طلا برخوردار است.

در بورس ایران نیز نقدشوندگی همه سهم‌ها باهم برابر نیست. عوامل مختلفی در نقدشوندگی یک سهم تاثیر گذار است که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

  • میزان شفافیت سهم (افشای اطلاعات باکیفیت، به موقع و درست)
  • میزان سهام شناور آزاد
  • کوچک یا بزرگ بودن شرکت

رتبه شفافیت سهم

زمانی که اطلاعات با کیفیت بالاتر و قابل اتکایی از سوی شرکت‌های بورسی گزارش‌ شوند قطعا سرمایه ­گذاران درباره جریانات نقدی شرکت اطمینان بیشتری داشته و بر همین اساس تمایل بیشتری برای ورود به سهم و معامله سهام آن شرکت خواهند داشت و همانطور که می‌دانید سرمایه‌گذاران بیشتر یعنی وجود معامله­ گران بیشتر و در نتیجه میزان نقدشوندگی سهم هم افزایش می یابد. شفافیت ناشران (شرکت‌های بورسی) از طریق به موقع بودن زمان ارسال اطلاعات و همچنین قابل اتکا بودن اطلاعات ارزیابی می‌شود. بنابراین دو فاکتور زیر در رتبه شفافیت شرکت تاثیر گذار است:

  • ارائه منظم اطلاعات
  • قابل اتکا بودن اطلاعات

در این راستا سازمان بورس وظیفه دارد به ‌صورت دوره‌ای و هر سه ماه‌یکبار به بررسی عملکرد شرکت‌های فعال در بورس و فرابورس بپردازد و آخرین رتبه‌بندی را با لحاظ معیارهای مزبور برای آنها اعلام کند. گزارش رتبه بندی شرکت‌ها به لحاظ شفافیت اطلاعات بر روی سایت کدال منتشر میشود. البته یکی دو سالی است خبری از این گزارش نیست.

آخرین گزارش در خصوص رتبه کیفیت ارائه اطلاعات شرکت‌ها را از اینجا می‌توانید مشاهده کنید.

آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب

برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.

آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .

رابطه بین میزان سهام شناور و نقدشوندگی سهم

میزان سهام شناور شرکت‌ها از دیگر عواملی است که در نقدشوندگی یک سهم تاثیر گذار است. طبق ماده 17 آیین نامه معاملات در شرکت بورس اوراق بهادار تهران “سهم شناور آزاد هر شرکت، بخشی از سهام آن شرکت است که دارندگان آن آماده عرضه و فروش آن سهام هستند و مالک آن قصد ندارد با حفظ آن قسمت از سهام، در مدیریت شرکت مشارکت نمایند.” به عبارتی سهام شناور در کوتاه مدت قابلیت داد و ستد دارد.

هر چقدر که سهام شناور آزاد شرکتی بالاتر باشد، نقدشوندگی آن هم بیشتر خواهد بود.

کوچک یا بزرگ بودن شرکت

منظور از کوچک یا بزرگ بودن یک شرکت این است که آن شرکت از نظر تعداد برگه سهام و ارزش بازاری، نسبت به سهم‌های دیگر چه وضعیتی دارند. معمولا شرکت‌های کوچک بیشتر در معرض دستکاری قیمت و سفته بازی قرار دارند زیرا با مقدار کمی سرمایه میتوان قیمت سهام آنها بالا پایین کرد. از ان طرف شرکت‌های بزرگ که نقدشوندگی بالاتری دارند، کمتر دچار دستکاری قیمتی می‌شوند.

برای اطلاعات بیشتر در مورد نحوه تشخیص کوچک یا بزرگ بودن یک سهم به مقاله استراتژی معاملاتی بلند مدت بر اساس برنامه افزایش سرمایه شرکت‌ها مراجعه کنید.

بخشی از تحلیل تکنیکال بدرد بورس ایران نمی‌خورد!

تا اینجا متوجه شدیم تحلیل تکنیکال در بورس ایران جواب می‌دهد، مگر برای سهم‌هایی که نقدشوندگی بالایی ندارند و به سادگی می‌توان قیمت آنها را دستکاری کرد. چرا که در این صورت قیمت با عرضه و تقاضای طبیعی بازار مشخص نشده است و اصل اساسی تحلیل تکنیکال نقض می‌شود. با این اوصاف می‌توان گفت برای بیشتر سهم‌های بورس ایران می‌توان روش تحلیل تکنیکال را به کار برد و اتفاقا بازخورد بسیار مناسبی را دریافت کرد. نگارنده این مقاله در طی سالهای متمادی، به تجربه دریافته است که تحلیل تکنیکال به خوبی در بورس ایران جواب می‌دهد و می‌توان تنها به کمک همین روش تحلیلی در بازار فعالیت کرد و به موفقیت نیز رسید. ولی نکته بسیار بسیار مهم این است که “تحلیلگر بودن” برای موفقیت کافی نیست، آنچه برای موفقیت لازم است “معامله گر بودن” یا “سرمایه گذار بودن” است.

اما نکته مهمی که باید به آن توجه شود این است که بخش‌هایی از تحلیل تکنیکال برای بورس ایران مناسب نیست و باید آنها را دور بریزید. این کاستی از قوانین بورس ایران ناشی می‌شود. در ادامه به این مطلب خواهیم پرداخت.

تحلیل زمانی در تحلیل تکنیکال

تحلیل‌های زمانی در تحلیل تکنیکال بسیار مشابه تحلیل‌های قیمتی هستند با این تفاوت که ما واحدهای زمان را بجای واحدهای قیمت بررسی می‌کنیم و بر اساس آن سعی می‌کنیم زمان‌های تغییر روند را پیش بینی کنیم. ابزارهای مختلفی برای تحلیل زمانی وجود دارد که یکی از آنها فیبوناچی زمانی است.

اما در بورس ایران به علت قوانینی که باعث توقف نماد‌های بورسی میشود، عملا تحلیل زمانی کارکرد خودش را از دست میدهد. متاسفانه بسیاری از منابع آموزش تحلیل تکنیکال در ایران به این مسئله توجه نمی‌کنند. گاهی یک نماد ماه‌ها بسته است. قطعا اعتبار تحلیل زمانی در چنین شرایطی به حداقل خود خواهد رسید. در یک کلام تحلیل زمانی بدرد بورس ایران نمی‌خورد.

کندل شناسی کلاسیک

کندل شناسی بخشی از تحلیل تکنیکال است که اگرچه کارکرد خود را در بورس ایران حفظ کرده است، اما باید توجه داشت که نمی‌توان از الگوهای کندلی کلاسیک به مانند آنچه در بازارهای جهانی شکل می‌گیرد استفاده کرد، چرا که در بورس ایران قانون دامنه مجاز نوسان روزانه باعث میشود کندل‌هایی در نمودار شکل بگیرد که فقط یک خط تیره هستند که بیانگر همان صف‌های خرید و فروش می‌باشند و این کندل‌ها واقعی نیستند!

برای مثال فرض کنید سهمی دیروز صف خرید بوده است (کندلی شبیه یک خط تیره) و امروز بالاترین قیمت مجاز را دیده است و سپس صف فروش شده است. الگوی کندلی تشکیل شده برای این سهم در این دو روز کاری را در زیر مشاهده می‌کنید. در صورتی که اگر قانون دامنه نوسان نبود احتمالا الگو کندلی به صورت کلی یک چیز دیگری بود (به تصویر زیر دقت کنید).

الگوی کندلی در حضور دامنه نوسان

تفاوت الگوهای کندلی در حالتی که دامنه نوسان وجود دارد و در شرایط بدون دامنه نوسان

می‌بینید که وجود دامنه مجاز نوسان در بورس ما اجازه شکل‌گیری طبیعی کندل‌ها را در نمودار سهام نمی‌دهد. از این رو برای استفاده از الگوهای کندلی باید به این نکته توجه کنید. می‌توانیم کندل‌های صف خرید و فروش را به عنوان یک کندل قوی با بدنه بلند و سایه‌های کوتاه در نظر بگیریم. اما به هر حال نبود دامنه نوسان می‌توانست بکلی داستان کندل‌ها را تغییر دهد.

تایم فریم‌های پایین‌تر از یک ساعت

تحلیل تکنیکال در تایم فریم‌های پایین (زیر یک ساعت) در بورس ایران جواب نمی‌دهد چراکه عمق بازار کم است و نقدشوندگی لازم در این تایم فریم‌ها وجود ندارد. برای اطلاعات بیشتر به مقاله زیر مراجعه کنید.

نتیجه گیری

نتیجه‌گیری کلی از این مقاله این است که تحلیل تکنیکال در بورس ایران جواب می‌دهد، ولی …

از تحلیل تکنیکال تنها می‌توان برای سهم‌هایی استفاده کرد که نقدشوندگی بالایی دارند و قیمت‌ آنها از مکانیزم طبیعی عرضه و تقاضا مشخص می‌شود. بنابراین سهام کوچک، غیر شفاف و با شناوری پایین را نمی‌توان با تحلیل تکنیکال بررسی کرد.

از تحلیل تکنیکال تنها می‌توان زمانی استفاده کرد که تاریچه قیمتی برای سهم وجود داشته باشد، بنابراین از این روش تحلیلی نمی‌توان برای پیش انواع روش‌های تحلیل در بورس بینی قیمت سهام عرضه اولیه استفاده کرد. یعنی باید زمان طولانی بگذرد و چارت سهم شکل بگیرد تا بتوان بر اساس آن روی آینده‌ی قیمت صحبت کرد! این محدودیت در تحلیل تکنیکال به صورت ذاتی وجود دارد، مثل کسی که ترجمه لغت گاو به انگلیسی را می‌داند ولی ترجمه لغت گوساله را نه، این شخص در جواب میگوید اجازه می‌دهم گوساله بزرگ بشود بعدا آن را گاو صدا می‌کنیم!

بخشی از تحلیل تکنیکال به علت وجود قوانینی مثل دامنه نوسان، حجم مبنا و توقف نمادها، عملا کارایی خود را از دست خواهند داد. برای مثال وقتی نهاد ناظر بازار اجازه نمی‌دهد قیمتها از یک کف قیمتی مشخص پایین تر بیاید و یا از یک سقف قیمتی مشخص بالاتر برود باعث به وجود آمدن حالتهایی در بازار (صف خرید یا صف فروش) می‌شود که تحلیل تکنیکال قادر به تفسیر آن نیست.

با همه این تفاسیر بخش اعظمی از مباحث تحلیل تکنیکال همچنان در بورس ایران جواب می‌دهد و توصیه می‌کنم در کنار تحلیل بنیادی و تابلوخوانی، با مباحث اصلی این روش تحلیلی آشنا بشوید. چرا که هیچ روش تحلیلی، قدرت تحلیل تکنیکال در تعیین احتمالی سطوح بازگشت قیمتی را ندارد. اما همچنان درک این نکته که تحلیلگری (چه بنایادی چه تکنیکال) برای شما نان نمی‌شود و باید از یک تحلیلگر به یک معامله‌گر یا سرمایه‌گذار ارتقا پیدا کنید بحث عمیقی است که در اینجا نمیتوان به آن پرداخت.

در این راستا چیزی که اهمیت زیادی دارد این است که بدانید برای شروع آموزش تحلیل تکنیکال باید از کجا آغاز کنید و کدام یک از مباحث اهمیت و کارایی بیشتری دارند. چراکه مباحث این روش تحلیلی بسیار گسترده است و ممکن است زمان خود را برای فراگیری مطالب کم اهمیت‌تر به هدر بدهید. برای این منظور مقاله زیر را مشاهد کنید.

تحلیل تکنیکال

اندیکاتور مومنتوم در بورس یکی از اندیکاتورهایی می باشد که توسط سرمایه گذاران مورد استفاده قرار می گیرد. اگر کم و بیش با بورس و سایر بازارهای مالی آشنایی داشته باشید، حتما می دانید که سرمایه گذاران به منظور موفقیت و کسب درآمد بیشتر در.

شناخت کف بازار با استفاده از روش بولکوفسکی

شناخت کف بازار با استفاده از روش بولکوفسکی

استفاده از واگرایی ها، اندیکاتورها، خطوط روند، حمایت و مقاومت و کانال ها تا چه اندازه می تواند موفقیت سرمایه گذار را در خرید و فروش تضمین کند. البته همواره گفته ایم که سرمایه گذار در استفاده از تحلیل تکنیکال باید برخی رفتارهای معاملاتی را.

پولبک در تحلیل تکنیکال

پولبک در تحلیل تکنیکال چیست؟

پولبک (pull back) در تحلیل تکنیکال یکی از اصطلاحات رایج در بین سرمایه گذاران است که معمولا بعد از شکست حمایت و یا مقاومت در سهم با آن مواجه می شوند. اما سوال اصلی اینجاست که چرا علی رغم اینکه سرمایه گذاران با این مفهوم.

پیوت پوینت ها و استفاده از آن در برگشت های بازار

پیوت پوینت ها و استفاده از آن در برگشت های بازار

پیوت پوینت ها و استفاده از آن در نمودارها یکی از رایج‌ترین تحلیل‌های مورداستفاده توسط معامله‌گران به‌ منظور تشخیص نقاط مناسب ورود به یک معامله و خروج از آن است. شکل گیری قیمت‌ها بر اساس خرد و تفکر جمعی بازار است. پس برای سود کردن.

تکنیک های معامله گری با انواع خط روند در تحلیل تکنیکال

خط روند در تحلیل تکنیکال یکی از ابزارهایی می باشد که سرمایه گذاران با استفاده از آن در معاملات استفاده میکنند و یکی از کاراترین ابزارها در تحلیل می باشد که سرمایه گذار با درک بازار و استفاده از خط روندها می تواند معاملات موفقی.

آموزش مقدماتی تحلیل تکنیکال : RD در کجای نمودار اتفاق می افتد.

آموزش مقدماتی تحلیل تکنیکال : راه موفقیت در بازار سرمایه آموزش مقدماتی تحلیل تکنیکال یکی از آموزش هایی می باشد که سرمایه گذاران قبل از ورود به بازار سرمایه باید آن را فراگرفته و در معاملات خود از آن استفاده کنند. در بخش های قبل که.

آموزش تحلیل تکنیکال : چگونه با RD وارد معامله شویم

چگونه با آموزش تحلیل تکنیکال در بازار موفق عمل کنیم آموزش تحلیل تکنیکال یکی از آموزش هایی می باشد که سرمایه گذاران قبل از ورود به بازار سرمایه باید آن را فراگرفته و در معاملات خود از آن استفاده کنند. در بخش های قبل که در.

تعریف تحلیل تکنیکال چیست؟

تعریف تحلیل تکنیکال چیست

تحلیل تکنیکال یا تحلیل تکنیکی (Technical Analysis) روشی برای پیش بینی قیمت در بازارها، بر اساس مطالعه و بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات در آن بازار است.

تحلیل تکنیکال در بازار بورس اوراق بهادار، بازار ارز و فارکس و نیز بازارهای بورس کالا مورد استفاده قرار می‌گیرد.

تحلیل تکنیکال حدود سه قرن قدمت دارد و استفاده از شاخص های تکنیکال و ترسیم نمودارهای تکنیکال را می‌توان در نوشته های قرن هفدهم و هجدهم میلادی نیز مشاهده کرد.

شاید بتوان گفت که نخستین استفاده مستقیم اقتصادی مشهور از تحلیل تکنیکال را چارلز داو انجام داده است. چارلز داو که بنیان گذار وال استریت ژورنال است، شاخص میانگین صنعتی داو جونز را نیز طراحی کرد که هنوز، با وجود نواقص این شاخص و نقدهایی که بر آن وارد است، از جمله #شاخص‌های مهم اقتصادی محسوب می‌شود.

هنر تحلیل تکنیکال (با تاکید بر واژه‌ی هنر) تشخیص زمان تغییر روند قیمتها در نخستین مراحل تغییر قیمت و سوار شدن بر موج جدید قیمتهاست. تا زمانی که شواهد جدید نشان بدهد که روند جدیدتری در حال شکل گیری است و تحلیل گر تکنیکال، قبل از اینکه تمام بازار، متوجه تغییر روند بشود، تصمیم های سرمایه گذاری جدید را انتخاذ کند.

واژه تکنیکال وقتی در مورد بازارها و معاملات مورد استفاده قرار می‌گیرد، معنایی بسیار متفاوت از معنای رایج آن دارد.

استفاده از تحلیل تکنیکال برای بررسی یک بازار، به این معناست که به جای توجه به خود کالا و خدماتی که در آن بازار معامله می‌شود، فقط به رفتارهای بازار توجه کنیم.

تحلیل تکنیکال، دانش ثبت تاریخچه معاملات (معمولاً به صورت نمودارهای گرافیکی) و سپس پیش بینی روندهای محتمل در آینده بازار است.

انتخاب مسیر درست برای شروع سرمایه‌گذاری در بورس

دغدغه‌ی اصلی افرادی که به تازگی به بازار سرمایه (بورس) وارد می‌شوند، انتخاب مسیر درست برای سرمایه‌گذاری است. این افراد در وهله اول ممکن است با حجم زیاد اطلاعات و واژه‌های بورسی مواجه شوند، که چیزی جز سردرگمی در همان ابتدای کار عایدشان نمی‌شود. در این مطلب سعی شده به‌منظور فرهنگ‌سازی برای سرمایه‌گذاری اصولی، مسیر و نقشه راه درستی برای افراد تازه وارد به بورس ترسیم شود.

انتخاب مسیر درست برای شروع سرمایه‌گذاری در بورس

بورس چیست؟

به طور کلی بورس محلی است که در آن مبادلات اوراق بهادار شرکت‌های سهامی عام انجام می‌شود. چنین فعالیت‌های مالی از طریق مبادلات رسمی متشکل انجام می‌شود که تحت مجموعه‌ای از مقررات تعریف شده عمل می‌کنند.

روش‌های سرمایه‌گذاری در بورس

در حالت کلی افراد می‌توانند به دو روش مستقیم و غیرمستقیم در بورس سرمایه‌گذاری کنند که در ادامه در خصوص هر یک از این روش‌ها توضیحات لازمه ارائه می‌شود.

سرمایه‌گذاری در بورس به روش مستقیم

سرمایه‌گذاری مستقیم در بورس شامل انجام معاملاتی می‌شود که شخص سرمایه‌گذار مستقیما و شخصا در آن تصمیم گرفته و معامله می‌کند. انجام این معاملات نیازمند فراگیری دانش‌های تحلیلی مثل تکنیکال، فاندامنتال، و تابلوخوانی است. پس بهترین پیشنهاد برای افراد تازه‌کاری که قصد ورود به بورس و سرمایه‌گذاری به‌صورت مستقیم را دارند، یادگیری اصولی و اساسی مطالب پایه است.

سامانه آموزشی کارگزاری مفید به نشانی learning.emofid مرجع مناسبی برای یادگیری و آموزش بورس است که در این سامانه بیش از ۱۰۰۰ مطلب در سه سطح «مبتدی»، «نیمه حرفه‌ای» و «حرفه‌ای» به همراه دوره های مختلف آموزشی ارائه شده است. به علاوه روزانه چندین کلاس آموزش بورس به صورت رایگان و غیر حضوری در این سامانه برگزار می‌شود.

سرمایه‌گذاری در بورس به روش غیرمستقیم

سرمایه‌گذاری غیرمستقیم در بورس همانطور که از نام آن مشخص است، به این صورت است که شخص سرمایه‌گذار مستقیما در بورس سرمایه‌گذاری نمی‌کند و از طریق ابزارها و امکانات سرمایه‌گذاری، این اقدام را انجام می‌دهد. یکی از این امکانات، صندوق‌های سرمایه‌گذاری است که انواع مختلفی دارد. صندوق‌های سرمایه‌گذاری مناسب کسانی هستند که علم و آگاهی یا زمان معامله کردن را ندارند. همچنین فراگیری دانش‌های تحلیلی برای این افراد میسر نیست یا زمان آن‌ را ندارند.

مسیر سرمایه‌گذاری در بورس

اگر انتخاب افراد، سرمایه‌گذاری مستقیم باشد پیشنهاد می‌شود که در ابتدا با مفاهیم اولیه بورس نظیر آشنایی با ساختار بازار سرمایه، قوانین حاکم بر این بازار، انواع اوراق بهادار و… آشنا شوند و در ادامه پس از کسب دانش‌های تحلیلی نظیر تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال و تابلوخوانی شروع به معامله در بورس کنند.

از طرف دیگر اگر افراد قصد سرمایه‌گذاری در صندوق‌ها را داشته باشند پیشنهاد می‌شود که در گام نخست با انواع صندوق‌های سرمایه‌گذاری، ریسک‌ها و نحوه سرمایه‌گذاری در هر یک آشنا شوند و در ادامه اقدام به سرمایه‌گذاری در آن‌ها کنند.

سرمایه‌گذاری در صندوق‌ها

برای شروع سرمایه‌گذاری در صندوق‌ها، داشتن کد بورسی الزامی است. پس از دریافت کد بورسی، سرمایه‌گذار می‌تواند در یک یا انواع صندوق‌ها سرمایه‌گذاری کند. صندوق‌ها با توجه به ترکیب دارایی به انواع مختلفی نظیر صندوق‌ سهامی، صندوق درآمد ثابت، صندوق مختلط، صندوق طلا و … دسته‌بندی می‌شوند. صندوق‌ها از نظر نحوه سرمایه‌گذاری نیز به دو دسته صدور ابطالی یا قابل معامله در بورس (ٍETF) تقسیم می‌شوند.

شما می‌توانید برای کسب اطلاعات بیشتر درباره انواع صندوق‌های سرمایه‌گذاری، انواع روش‌های سرمایه‌گذاری بورس و روش‌های تحلیل، به سامانه آموزش مفید به نشانی learning.emofid مراجعه کنید. در این وبسایت بیش از ۱۰۰۰ مطلب در سه سطح «مبتدی»، «نیمه حرفه‌ای» و «حرفه‌ای» به همراه دوره‌های ویدیویی مختلف آموزشی ارائه شده است. به علاوه روزانه چندین کلاس با هدف آموزش بورس به صورت رایگان و غیر حضوری برگزار می‌شود.

تولید محتوای بخش "وب گردی" توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.