مدیرعامل سبدگردان داریوش تأکید کرد؛ استراتژی معاملاتی؛ لازمه ورود به بازار سرمایه
یک سرمایهگذار موفق، بازار را حریف خود میپندارد و برای هر یک از رفتارهای بازار، برنامه مشخص و از پیش تعیین شدهای دارد. او قدرت و آمادگی پذیرش هر رفتار غیرقابل پیشبینی بازار را دارد؛ این به معنی داشتن استراتژی معاملاتی است.
به گزارش خبرطلایی مدیرعامل سبدگردان داریوش داشتن استراتژی یا نقشه راه را برای سرمایهگذاری در بازار سرمایه، یک ضرورت اجتنابناپذیر خواند و به خبرنگار پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا) گفت: اینکه سهامداران در این بازار باید چگونه رفتار کنند، چگونه هیجانات خود را مدیریت و از چه مسیری حرکت بکنند، چه زمانی بخرند، چه زمانی بفروشند از جمله موضوعات اساسی است که در استراتژی هر سهامدار باید استراتژی سبدگردانی برای بازار نزولی لحاظ شود.
همایون دارابی ادامه داد: زمانی که استراتژی سهامدار روشن و حد سود و ضرر تعریفشدهای برای سرمایهگذاری خود ترسیم کرده باشد، او میتواند یک سهامدار موفق باشد. حد ضرر و زیان و سود به معنی انتخاب حد مشخصی است که چنانچه قیمت سهام به آن حد برسد، معاملهگر اقدام به فروش سهام خود میکند.
این کارشناس بازار سرمایه خاطرنشان کرد: فروش در حد سود به معنی رسیدن به هدف سود مورد نظر و فروش در حد ضرر به معنی جلوگیری از زیان بیشتر است. تعیین حد سود و ضرر به سهامدار امکان برخورداری از یک استراتژی معاملاتی مشخص را میدهد.
به گفته مدیرعامل سبدگردان داریوش، مهمترین موضوعی که پیش پای سهامداران در بدو ورود آنها به بازار قرار دارد، کسب آموزش و مهارتهای معاملاتی کافی است. آموزش باید برای سهامداران بهگونهای باشد که آنها بتوانند به یک استراتژی مشخص دست یابند.
وی فقدان نقشه راه را برای سهامدارن بهمنزله ناکامی در بازار خواند و توضیح داد: بدون داشتن آموزش، افراد به صورت کاملاً اتفاقی در بازار حضور مییابند که در برخی موارد چارهای جز پذیرش زیانهای سنگین ندارند. به بیانی دیگر، آنها تابع بازار میشوند و از آنجا که خود، استراتژی مشخصی ندارند، دنبالهروی سیگنالفروشان یا کانالهای شبکههای مجازی میروند.
دارابی افزود: اگر معاملهگران از نقشه راه برخوردار باشند، بهویژه پیش از خرید سهم، چرایی خرید آن را دریابند و مشخص کنند در چه زمانی و با چه هدفی آن را میفروشند و در آن سهم چه حدی را برای استراتژی سبدگردانی برای بازار نزولی سود یا زیان خود تعیین کردهاند، در اینصورت میتوانند در بازار سرمایه که بازار حرفهایهاست و از پیچیدگی بسیار بیشتری نسبت به بازارهای موازی برخوردار است، چهره موفقتری داشته باشند.
وی با بیان اینکه بازارهای کاهشی، فرصتهای زیادی را خلق میکند، اظهار کرد: سهامداران لازم است با رصد دقیق بازار منتظر فرصتی باشند که قیمتها به کف قیمتی خود میرسند. در این شرایط سهمهای ارزنده، قیمتهای بسیار خوبی پیدا میکنند. در حالیکه بیشتر سرمایهگذاران در قیمتهای بالا و بازار صعودی با پرداخت پول بیشتر اقدام به خرید این سهمها میکنند.
مدیرعامل سبدگردان داریوش با اشاره به مفهوم سرمایهگذاری گفت: لازم است سهامداران، سرمایهگذرای را بهصورت عملی یاد بگیرند. سرمایهگذاری به این معنی است که افراد پولی را بابت خرید فرصتهایی که در آینده برای آنها مهیا میشود، پرداخت کنند. برای نمونه، زمانی که فردی ملکی را خریداری میکند، او در عمل پولی را بابت چیزی که در آینده به موقعیت خاصی میرسد، میپردازد.
این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: در بازار سرمایه نیز شرایط همینگونه است؛ زمانی که سهامداران پولی را بابت سهام پرداخت میکنند، لازم است آنها برای کسب سود قابلتوجهی در آینده و در بازه زمانی میان یا بلندمدت منتظر بمانند.
دارابی با اشاره به نزول بازار طی دوره اخیر و همچنین بیاعتمادی که در میان سهامدارن خرد نسبت به بازار ایجادشده است، تصریح کرد: ماهیت بازار سرمایه اینگونه است؛ متأسفانه دورههای صعود یا نزول این بازار، در عمل تودهای و گروهی است. به بیانی دیگر، زمانی که بازار بالا میرود، همه نمادها افزایش مییابند و همه خریدار میشوند و زمانی که بازار کاهشی میشود، همه نمادها نزولی میشوند و همه فروشنده میشوند.
مدیرعامل سبدگردان داریوش با تأکید بر پرهیز از رفتارهای گروهی گفت: ماهیت بازار سرمایه به دلیل کمبود نقدینگی، نبود بازارگردانان حرفهای و همچنین نبود آموزشهای کافی میان سهامداران چه حقیقیها و چه حقوقیها به گونهای است که رفتارهای گروهی در آن در ابعاد بالایی مشاهده میشود و کمتر دیده شده که سهامداری خلاف مسیر بازار حرکت کند. در حالی که باید از رفتارهای گروهی و تقلیدی در این بازار بهشدت پرهیز شود.
رئیس سازمان بورس اعلام کرد روند های صعودی و نزولی ارتباطی به سازمان ندارد
رئیس سازمان بورس با اعلام اینکه هیچ ارتباطی به روندهای نزولی و صعودی شاخص ندارد و عکس یادگاری هم نمی گیرد، تمرکز شاغلین به بازار سهام و در ساعات کاری را غیرقابل قبول دانست .
محمدعلی دهقان دهنوی در جریان هم اندیشی شرکت های سبدگردان اعلام کرد: سال گذشته که بازار سرمایه در مدار نزولی قرار گرفت، زمانی که اعلام شد روند اصلاحی بازار ارتباطی به سازمان بورس ندارد، مورد هجمه قرار گرفتیم. در حال حاضر نیز که شاخص در مدار صعودی قرار گرفته به صراحت اعلام می شود این وضعیت هیچ ارتباطی به عملکرد سازمان ندارد و نه عکس یادگاری می گیریم و نه به آن افتخار می کنیم.
شاخص بورس تابعی از تحولات اقتصادی کلان و تغییراتی است که در صنایع مختلف رخ می دهد. قیمت سهام نیز به همان صورت که تابعی از این مسایل است. در کنار آن تابعی از مدیران آن شرکت و تحولات آن بنگاه اقتصادی هم خواهد بود. اما هیچ یک از این مسایل ارتباطی به سازمان بورس ندارد. بلکه وظیفه این نهاد نظارت بر عملکردها است تا تخلفی صورت نگیرد و زمینه شفافیت و کارایی بازار افزایش پیدا کند.
یکی از برنامه های مدنظر ، آماده کردن فضای سرمایه گذاری غیرمستقیم برای مردم است که بخشی از آن شامل صندوق های سرمایه گذاری و بخشی دیگر مربوط به سبدهای سبدگردان بوده و قرار است استراتژی و راهبردها با مدیران شرکت های سبدگردان مطرح شود. خدمت سبدگردان ها، مدیریت ثروت است و برخی از مفاهیم مانند مدیریت ثروت و مدیریت دارایی به درستی جا نیفتاده است.
مسایل و مشکلات شرکت های سبدگردان به نوعی مشکلات سازمان بورس است. زیرا برای توسعه بازار سرمایه باید این مشکلات و موانع از مسیر حرکت پیش رو برداشته شود. در این میان میزان سهم سرمایه گذاری غیرمستقیم مردم در شرکت های سبدگردان و صندوق های سرمایه گذاری به هیچ عنوان قابل قبول نیست . این مسئله موضوعی مهم تلقی می شود که باید شرایط به سمت سرمایه گذاری غیرمستقیم تغییر یابد.
این موضوع هم قابل قبول نیست که تمرکز شاغلین خارج از بازار سرمایه به بازارسرمایه باشد و در ساعات کاری و اداری، دائم سبد سهام را بررسی کنند. باید این دست مسایل برطرف شود. آسیب هایی که به برخی از افراد در معاملات سال گذشته بازار سرمایه وارد شد ناشی از انتخاب استراتژی اشتباه و نادرست - سرمایه گذاری مستقیم - بوده است.
دهقان دهنوی در حاشیه این جلسه از آزاد سازی ۴۰ درصد باقی مانده سهام عدالت خبر داد و درباره واریز باقی مانده سود هم گفت: بخشی از عدم پرداخت سود ، ناشی از افزایش سرمایه شرکتها بود و با شرکتهایی که سود را پرداخت نکرده اند از نظر انضباطی برخورد میشود. مقدار سود باقیمانده کم است و با توجه به اینکه پرداخت سود سال ٩٩ نزدیک است باقیمانده سود با سود سال گذشته پرداخت میشود.
همچنان امکان فروش بلوکی سهام عدالت مانند قبل وجود دارد و با توجه به وجود خریدار بالقوه ، فروش بلوکی هم امکان پذیر است
مدیریت سرمایه گذاری در بازار سرمایه
مدیریت سرمایهگذاری با توجه به شرایط جهان امروز از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. این موضوع هم برای سرمایهگذاران حقوقی از جهت حفظ داراییهای شرکت و هم سرمایهگذاران حقیقی از جهت حفظ منافع شخصی موضوع با اهمیت و ویژه ای خواهد بود. مدیریت سرمایه گذاری در بازار سرمایه با توجه میزان ریسک قابل توجه آن و اینکه در بخش سرمایهگذاریهای مالی قرار میگیرد از اهمیت و حساسیت خاصی برخوردار است. از سال استراتژی سبدگردانی برای بازار نزولی ۸۱ و با توجه به رونق بورس در ایران بخش زیادی از بدنه جامعه علاقهمند به سرمایهگذاری در این نهاد اقتصادی شدهاند و گسترش مشارکت مردمی از این فرصت سرمایهگذاری دو چندان شده است. آنچه در این شرایط بسیار مهم و قابل توجه میباشد شیوه مدیریت سرمایهگذاری در بازار سهام با توجه به شرایط اقتصادی کشور و روند بازار خواهد بود. ورود استراتژی سبدگردانی برای بازار نزولی به بازار سرمایه بدون برنامه و بدون تعیین استراتژی معاملاتی جز هدررفت هزینه فرصت سودآوری، خطر از دستدادن اصل سرمایه را درپی خواهد داشت و این موضوعی است که امروزه در بازار ایران به وفور دیده میشود. مدیریت سرمایهگذاری در بازار سرمایه در اصل برنامهای است بلندمدت که سرمایهگذار برای حراست از سرمایه خود از آسیبهایی مانند تورم و حفاظت از اصل سرمایه و . اتخاذ میکند. این برنامه با توجه به میزان نقدینگی، تحمل ضرر، مدت سرمایهگذاری، شرایط سیاسی و اقتصادی جهان و کشور مبدا، مدیریت ریسک و شخصیت سرمایهگذار برای هر سرمایهگذار منحصر به فرد خواهد بود. اهمیت مدیریت سرمایهگذاری در مورد ورود به بازارهای مالی با توجه به سرمایه محدوده سهامداران حقیقی، در مقابل سهامداران حقوقی بسیار مهم خواهد بود. سرمایهگذاران عمده بازار با توجه به میزان قابل توجه سرمایه، امکان دسترسی به منابع اطلاعاتی مهم و اثرگذاری را خواهند داشت و این امر موجب میشود که توانایی شناسایی وضعیت صنایع مناسب را بهتر از سایر افراد داشته باشند. از اینرو سرمایهگذار بایستی به دور از تعصب، وضعیت اقتصادی کشور و وضعیت بازار و همچنین وضعیت گردش نقدینگی سهامداران عمده و صنایع مختلف را مورد بررسی قرار داده و در همین راستا نسبت به تبیین استراتژی برای سرمایهگذاری اقدام کند. برای این مهم سرمایهگذار بایستی میزان بازده مورد نیاز، ریسک قابل تحمل و شیوه معاملهگری خود را انتخاب و اقدام به سرمایهگذاری در بازههای زمانی مختلف نماید. عوامل مهم و تاثیر گذار در مدیریت سرمایهگذاری شامل موارد زیر میباشد. ۱- کسب دانش و آگاهی از شیوههای نوین سرمایهگذاری ۲- شناسایی وضعیت اقتصادی کشور و بازار ۳- تبیین استراتژی و برنامه سرمایهگذاری ۴- مدیریت ریسک و بازده ۵- تشکیل سبد سهام ۶- سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری ۱- کسب دانش و آگاهی از شیوههای نوین سرمایهگذاری سرمایه دار بایستی قبل از انجام سرمایهگذاری با تجزیه و تحلیل صورتهای مالی و تفسیر نمودار قیمتی آشنایی پیدا کند. ورود به عرصه بازار سهام بدون اطلاع از شرایط مالی شرکتها، شرایط اقتصادی خرد و کلان کشور و روانشناسی بازار، ورود به یک سالن کازینو خواهد بود و بهتر است در این شرایط شخص به جای یادگیری فنون سرمایهگذاری، به فراگیری ترفندهای آماری برای قمار بازی توجه نماید. متأسفانه تبلیغ و علاقمندی به جذب سرمایه افراد حقیقی استراتژی سبدگردانی برای بازار نزولی موجب گردیده تا شرکتهای کارگزاری کدهای آنلاین و غیرآنلاین را بدون هیچ سنجش استانداردی از دانش مقدماتی مالی و تکنیکی به مشتریان خود تقدیم کنند. این امر باعث خواهد شد که سرمایهدار بدون آموزش مناسب در خصوص مباحث مالی و تکنیکی (تفسیر نمودار و روانشناسی بازار) یا با یادگیری فنونی ناقص و نادرست که نام آن را به اشتباه تحلیل تکنیکال مینامند، خود را به اشتباه در موقعیت شناسایی وضعیت بازار احساس کند. این امر موجب بروز مشکلات جدی برای سرمایهگذار و کل بازار خواهد شد. استفاده از نمودار قیمتی و به نوعی تحلیل تکنیکال، مقدماتیترین شیوه معاملهگری در تمام دنیا است. با این وجود متاسفانه عدم آموزش مناسب موجب شده است این روش آن هم به صورت ناصحیح بیشترین طرفدار استراتژی سبدگردانی برای بازار نزولی را در بین معاملهگران پیدا کند. ۲- شناسایی وضعیت اقتصادی کشور و بازار و تبیین استراتژی وبرنامه سرمایهگذاری سرمایهگذار بایستی بدون تعصب و با دیدی باز وضعیت اقتصادی کشور و بازار سرمایه را رصد کند و بر اساس شرایط و وضعیت بازار استراتژی مناسب را اتخاذ نماید روندهای نزولی و صعودی بلند مدت در تمام بازارهای دنیا وجود دارد و مشخصا برای هر بازار (صعودی – نزولی) استراتژی مناسب با آن وجود خواهد داشت. ۳- استراتژی معاملاتی سرمایهدار قبل از اقدام به سرمایهگذاری بایستی برنامهای برای سرمایهگذاری و تشکیل سبد سهام خویش با توجه به وضعیت اقتصادی جهان، منطقه، کشور و بازار سرمایه اتخاذ نماید. شیوهها و روشهای متفاوتی برای تبیین استراتژی وجود دارد که بخشی از موارد عملیاتی آن به صورت زیر تقسیمبندی و تفسیر میشود. ۳-۱- بازه سرمایه گذاری سرمایهگذار با توجه به وضعیت نقدینگی خویش و شرایط بازار، بازه زمانی معاملاتی خود را به سه بخش بلند مدت (یکسال و بیشتر از آن)، میان مدت (بین ۶ ماهه تا یک سال) و کوتاه مدت (بین یک تا شش ماه) تقسیمبندی مینماید. باید در نظر داشت که همیشه برای سرمایهگذار موقعیتهایی وجود خواهد داشت که شخص می تواند در بازههای بسیار کوچکتر از آنچه گفته شد اقدام به خرید و فروش نماید. معمولا این سرمایهگذاریها زیر یک ماه خواهد بود و نباید بخش قابل توجهی از سبد سهامدار را به خود اختصاص دهد. مشخصا ریسک سرمایهگذاری در بازههای زمانی گفته شده به ترتیب بلند مدت، میان مدت، و کوتاه مدت و هفتگی افزایش خواهد یافت. سرمایهگذاری در بازههای کوچک (هفتگی ) بسیار با ریسک همراه خواهد بود. افزایش میزان معاملات به صورت روزانه و یا به اصطلاح نوسانگیری، شاید در بازه کوتاه مدت سود قابل توجهی نصیب سهامدار نماید. ولی بررسی این روند در بازههای بزرگ نشانگر میدهد که بازده این نوع سرمایهگذاری به نسبت سرمایهگذاری بلند مدت و میان مدت بسیار ناچیز خواهد بود و به بدنه اقتصاد و بازار سرمایه آسیب خواهد زد. ۳-۲- انتخاب صنعت در حال رشد سرمایهگذار بایستی صنعت مورد نظر بازار را در بازههای زمانی گفته شده، بررسی و انتخاب نماید باید در نظر داشت که با توجه به حرکت سیستماتیک صنایع در بازار سرمایه انتخاب یک سهم نا مناسب در یک گروه مناسب و رو به رشد بسیار ریسک کمتری از یک سهم مناسب در یک گروه نامناسب و رو به افول را دارد. پس قبل از ورود به بازار، سرمایهگذار باید دیدی کلی و کلان از وضعیت صنایع داشته باشد. ۳-۳- تشکیل سبد تشکیل سبد و سبد گردانی موجب کاهش ریسک سرمایهگذاری در بازار سرمایه خواهد شد به این صورت که ریسک معاملاتی سرمایهگذار بین چند صنعت و سهام مختلف به نسبتی مشخص تقسیم میشود و به قول معروف "نباید تمام تخم مرغها را در یک سبد قرار داد" بررسی کاملی در روزهای آینده در مورد شیوههای نوین سبدگردانی ارائه خواهد شد ۳-۴- انتخاب شیوه معاملاتی هر سرمایهگذار بایستی با توجه به شرایط و میزان نقدینگی خود روشهای معاملاتی خویش را که قبلا فرا گرفته انتخاب کند و به آن پایبند باشد. دو روش مرسوم در بازار برای انتخاب سهام شیوه بنیادی و تکنیکال وجود دارد. هرکدام از این روشها معایب و محاسن قابل توجهی دارند که در زمانی دیگر بررسی خواهند شد ولی به نظر نگارنده هیچ یک از دو روش به تنهایی روش مناسب و درخوری برای معامله نمیباشد و سرمایهگذار بایستی با ادغام استراتژی سبدگردانی برای بازار نزولی این دو روش شیوه معاملاتی کامل و جامعی اتخاذ نماید. این موضوع موجب میشود سرمایهگذار هم شناسایی معقولی از وضعیت مالی و مدیریت شرکت داشته باشد و هم تفسیر مناسبی از نمودار قیمتی و روانشناسی عرضه و تقاضای سهم پیدا کند. ۳-۵- شناسایی بازده سرمایهگذاری متناسب با میزان تورم و نرخ سود بانکی مصوب بانک مرکزی سهامدار بایستی بازده مورد نظر خود را با توجه به نرخ سود بانکی، نرخ تورم و سود مورد انتظار، در بازههای سه ماهه، شش ماه و یکساله تعیین نماید. ۳-۶- بررسی و بازنگری استراتژیهای تبیین شده سرمایهگذاران در بازار سرمایه و با عنایت به آنکه امکان تغییر استراتژی و موقعیت را در بازار خواهند داشت، بایستی در بازههای زمانی متفاوت برنامه و استراتژی خود را مورد بازبینی قرار داده و در صورت نیاز آن را اصلاح کنند و یا تغییر دهند. در بازارهای نزولی وضعیت تبیین استراتژی با بازارهای صعودی متفاوت خواهد بود. استراتژیهای تدافعی برای بازارهای نزولی از اهمیت ویژهای برخوردارند و سهامداران و سرمایهگذاران بایستی به خوبی به اصول آن آشنا بوده و از آن استفاده نمایند. تغییرات معمول که بین سهامداران مرسوم میباشد به صورت زیر فهرست میشود. ۱- تغییر بازه سرمایهگذاری معمولا در زمانهای اصلاحی بازار و به قولی در دورانهای نزول و رکود اقتصادی بازه نگهداری سهام و سرمایهگذاری در بازار تغییر میکند. سرمایهگذاری در بازارهای نزولی در بازههای بلند مدت از سبد سهامدار حذف شده و دید سرمایهگذار میان مدت و کوتاه مدت خواهد شد. ۲- تغییر بازده سرمایهگذاری میزان بازده مورد نظر سرمایهگذار که قبلا به صورت مختصر به آن اشاره شد و در بازارهای صعودی بایستی با توجه به نرخ تورم، سود بانکی و سود مورد انتظار سهامدار تعیین میشد، در بازارهای نزولی این نسبت تغییر کرده و متناسب با پتانسیل بازار شناسایی میشود. این نکته برای حفظ سرمایه و احیا آن در دوران رکود و بحرانی اقتصادی بسیار مهم و قابل توجه خواهد بود. سهامدار بایستی از میزان سود سرمایهگذاری خود و هدف قیمتی دیدی منطقی و مناسب بازار داشته باشد. ۳- فرار از سرمایهگذاری نامناسب درست است که وجوه نقد، یک هزینه فرصت از دست رفته است و در صورت عدم سرمایهگذاری مناسب سود حاصله از آن از بینرفته خواهد رفت ولی گاهی باید برای حفظ اصل سرمایه، از سرمایهگذاری هیجانی و غیرضروری اجتناب کرد یا محیط سرمایهگذاری را عوض نمود. در اصطلاحی عامیانه میتوان گفت در بازههای خاص زمانی، "بهترین سرمایهگذاری، عدم سرمایهگذاری است". ۴- مدیریت ریسک و بازده مفهوم شناسایی ریسک و بازده از مهمترین عوامل مدیریت سرمایهگذاری مخصوصا در بازار سرمایه خواهد بود. بازار سرمایه با توجه به شخصیت و ماهیتی که دارد در دسته سرمایهگذاریهای مالی قرار میگیرد که سرمایهگذار مالکیت عینی و شهودی از موضوع سرمایهگذاری خود ندارد و به نسبت دیگر سرمایهگذاریها با ریسک بیشتری همراه است. سرمایه دار قبل از اقدام به سرمایهگذاری بایستی با انواع ریسک و شیوه کنترل آن آشنا شده و قدرت مدیریت آن را داشته باشد. مفهوم ریسک در بازار سهام به دو بخش ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک تقسیم میشود ریسک سیستماتیک در اصل شامل عواملی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خواهد بود که میتواند به صورت خارجی و داخلی بر بازار سرمایه تأثیرگذار باشد عوامل مذکور میتواند شامل بحرانهای اقتصادی تحولات سیاسی و اقتصادی، جنگها حوادث طبیعی باشد و یا میتواند در اثر افزایش و یا کاهش ارزش شاخص گروههای مهم در بازار سرمایه حادث گردد این عوامل باعث میشود شرکتها جدا از میزان مقبولیت بازار و شرایط مالی و استراتژیک خود تحت تأثیر اخبار و عوامل سیستماتیک جهتگیری نمایند. مشخصا شرکتهایی که ضریب همبستگی بیشتری با شاخص کل بازار دارند بیشترین تغییرات را خواهند داشت و ریسک سرمایهگذار را تغییر میدهند. عوامل مذکور از کنترل سرمایهگذار خارج است و سرمایهگذار تنها میتواند نسبت به این شرایط استراتژی تدافعی یا تهاجمی اتخاذ نماید. به عنوان مثال تحولات اخیر در حوزه توافق هستهای، بازار سرمایه را با تغییرات قابل توجهی رو به رو کرد. بخشی دیگر از مدیریت ریسک در بازار سرمایه، مربوط به استراتژی معاملهگر در بازار است که آن را به عنوان مدیریت ریسک غیر سیستماتیک نام میبرند. سرمایهگذار می تواند با انتخاب شیوه معاملاتی ریسک خود را در بازار کاهش دهد. همانگونه که گفته شد بخش اول ریسک که مربوط به صعودها و سقوطهای سیستماتیک میشود از کنترل سرمایهگذار خارج است ولی در بخش دوم مدیریت ریسک، سرمایهگذار میتواند با توجه به موارد زیر ریسک سرمایهگذاری خود را کنترل کند و کاهش دهد. ۴-۱- استراتژیهای مناسب در بازههای زمانی مختلف ۴-۲- تعیین حدود ضرر ۴-۳- کاهش تعداد معاملات ۴-۴- تشکیل سبد با تعداد ۴ ۴-۵- سهم در بازههای بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت و از صنایع مختلف مدیریت ریسک سرمایهگذاری در مقالهای دیگر در روزهای آینده به صورت کامل و جامع بررسی خواهد شد. ۵- سرمایهگذاری در صندوقها و اوراق قرضه و . برخی از سهامداران که از فرصت لازم برای پیگیری بازار برخوردار نیستند یا دانش و تجربه لازم برای ورود به بازار را ندارند از خدمات صندوقهای سرمایهگذاری برای حفظ وجوه نقد خود استفاده میکنند. استفاده از این صندوقها باعث کاهش نرخ سود و افزایش اطمینان از سرمایهگذاری خواهد شد. این موضوع در مورد اوراق قرضه و مشارکت نیز صدق میکند.
امیررضا اعطاسی [email protected]
راضیه محمدی- تحلیلگر اقتصادی– در گیر و دار حواشی و مسائل مختلفی که این روزها در کشور در جریان است، اقتصاد کشور هر روز بیشتر از دیروز بی جان و فرسوده می شود و این مسالهای مهم است که میتوان گفت از چشم کمتر کسی دور مانده است . نکته مسلم اینست [بیشتر]
پوزیشن لانگ (long) و شورت (short) در بازار مالی
اگر با بازار مالی آشنایی داشته باشید احتمالی مفاهیمی مانند موقعیت لانگ (long) و شورت (short) را نیز شنیدهاید. در ابتدا شاید این مفاهیم سخت و عجیب به نظر برسند، اما با یادگیری آنها میتوانید با پیشبینی آینده قیمت سهامها و خرید و فروش به موقع آنها به سوددهی بیشتری برسید. این استراتژی در بازارهای دو طرفه کاربرد دارد، در این بازارها صعودی و یا نزولی بودن روند اهمیتی ندارد، بلکه پیشبینی درست و به موقع معاملهگر است که به سوددهی او کمک میکند.
در این مقاله به بررسی این دو مفهوم خواهیم پرداخت.
موقعیت لانگ (long)
موقعیت لانگ به معنی خرید یک دارایی مالی و امید به افزایش قیمت آن است. تمام داراییهای مالی مانند سهام، صندوقها در بورس و کالاها، قابل معامله در پوزیشن لانگ هستند. خرید سهام طبق روال معمول هم جزو موقعیت لانگ محسوب میشوند. موقعیت خرید لانگ (long call position) موقعیتی است که در آن سرمایه گذار قرارداد اختیار معامله را خریداری میکند. بنابراین، خرید لانگ از افزایش قیمت دارایی پایه نیز سود میبرد. موقعیت فروش لانگ (long put position) شامل خرید قرارداد اختیار فروش است. زمانی که ارزش دارایی پایه کاهش مییابد، اختیار فروش و ارزش فروش لانگ افزایش مییابد.
فرض کنید قیمت یک سهام۴,۰۰۰ دلار باشد و شما پیش بینی میکنید قیمت آن تا چند روز آینده صعودی بوده و حداقل ۱۰ درصد افزایش قیمت خواهد داشت. بنابراین شما سهامی در قیمت۴,۰۰۰ دلار میخرید تا پس از افزایش قیمت ۱۰ درصدی که آن را پیشبینی کردید، سهام خود را در قیمت۴,۴۰۰ دلار بفروشید. به عبارت دیگر میتوان گفت شما بر روی افزایش قیمت سهام شرط بستهاید! به چنین معاملاتی، معاملات لانگ (Long) یا خرید (Buy) گفته میشود.
موقعیت شورت (short)
در بازارهای دوطرفه مانند بازار ارز دیجیتال معاملهگران میتوانند از بازار نزولی نیز سود ببرند. این موقعیت شاید برای معاملهگران مبتدی پیچیده به نظر برسد، زیرا در دنیای واقعی برای فروش هر چیزی ابتدا باید آن را خریداری کرده باشیم اما در بازار مالی و با استفاده از ابزار معاملاتی شورت کردن، تریدرها میتوانند داراییهایی که مالک آن نیستند را بفروشند. در موقعیت شورت، معاملهگر امیدوار است که قیمت کاهش پیدا کند تا دارایی فروخته شده را با قیمت کمتری خریداری کند.
فرض کنید قیمت سهام همان۴,۰۰۰ دلار باشد، شما برای چند روز آینده استراتژی سبدگردانی برای بازار نزولی روند آن را کاهشی یا نزولی پیشبینی میکنید. برای مثال پیشبینی شما این است که قیمت یک سهام در چند روز آینده حداقل ۱۰ درصد کاهش پیدا میکند. در این حالت شما قراردادی تنظیم میکنید که سهامی که قرار است پس از ۱۰ درصد کاهش قیمت، در قیمت ۳,۶۰۰ دلار بخرید را در قیمت فعلی سهام یعنی۴,۰۰۰ دلار بفروشید، اگر پیشبینی شما درست بوده باشد شما در این حالت ده درصد سود کسب کردهاید. به این معاملات، موقعیت شورت (Short) یا فروش (Sell) گفته میشود.
استراتژیهای معاملات لانگ و شورت
روند شورت و لانگ کردن سهام و سایر دارایی های مالی نسبتاً آسان است. تنها نیاز است که سه مرحله زیر را انجام دهید (که اصول اولیه همهی معاملات است)، از جمله:
۱. تجزیه و تحلیل بنیادی: در این مرحله به موضوعات گسترده ای مانند اخبار، دادههای اقتصادی و مسائل عمیق شرکتی مانند سودآوری، ارزش گذاری و رشد درآمد نگاه میکنید.
۲. تجزیه و تحلیل فنی: فرآیندی است که در آن از ابزارهای فنی مانند میانگین متحرک و شاخص قدرت نسبی (RSI) برای پیشبینی اینکه روند سهام چگونه پیش خواهد رفت، استفاده میکنید.
۳. پرایس اکشن: فرآیند تحلیلی است که در آن به الگوهای نمودار نگاه میکنید و تعیین میکنید که روند قیمت چگونه پیش خواهد رفت.
لوریج (leverage) یا اهرم در معاملات شورت و لانگ
ابزار دیگری که در معاملات شورت و لانگ میتوان استفاده کرد اهرم و یا لوریج است.
در بازارهای مالی استفاده از اهرم به معنای قرض کردن سرمایه از صرافی و یا کارگزاریها برای انجام معاملات است. معاملات اهرمی قدرت خرید و فروش شما را افزایش میدهند و معاملهگران میتوانند با سرمایه اندک معاملات بزرگ انجام دهند.
اهرمها همانگونه که میزان سود و توان سرمایهگذاری شما را چند برابر میکنند، میزان ریسک و ضرر را نیز افزایش میدهند.
برای مثال اگر شما بخواهید هزار دلار سرمایهگذاری کنید اما این مبلغ را نداشته باشید با استفاده از ابزار اهرم میتوانید باقی این مبلغ را قرض بگیرید توجه داشته باشید که استفاده از اهرم بسیار پرریسک است و در صورت خطا، زیان شما چند برابر خواهد بود.
مدیریت ریسک در معاملات شورت و لانگ
در نهایت، از آنجایی که معاملات همیشه تجارتی پر خطر هستند، لانگ یا شورت بودن آنها تفاوتی ندارد، مهم است که مدیریت ریسک را انجام دهید تا میزان خطری که در معرض آن هستید را به حداقل برسانید. برخی از بهترین استراتژیهای مدیریت ریسک که میتوانید در هنگام معامله استفاده کنید عبارتند از:
۱. داشتن یک توقف ضرر (stop loss): توقف ضرر ابزار مهمی است که به طور خودکار معامله شما را با رسیدن به یک سطح ضرر معین متوقف میکند.
۲. پوزیشن سایز (position size): پوزیشن سایز به معنی حجم سهام یا اندازه پوزیشنی است که در هر معامله قصد باز کردن آن را داریم⸵ شما باید به حجم و اندازه معاملات خود توجه کنید. در این مورد، باید اطمینان حاصل کنید که معاملات کوچکی را باز میکنید که حساب شما را در معرض خطر زیادی قرار نمیدهد.
۳. نسبت شورت به لانگ: از آنجایی که موقعیت شورت ریسکیتر از موقعیت لانگ است، اطمینان حاصل کنید که فقط بخش کوچکی از سبد خود را شورت میکنید.
سخن پایانی
طیف گسترده ای از موقعیتهای خرید (لانگ) و فروش(شورت) وجود دارد که معامله گران ممکن است اتخاذ کنند. بعنوان یک سرمایه گذار حرفهای، باید مزایا و معایب هر یک از انواع موقعیتهای خرید و فروش را قبل از اینکه بخواهید آنها را در استراتژی معاملاتی خود بگنجانید،به خوبی آموخته باشید.
روشهای تشکیل سبد سهام و مدیریت پورتفوی
برای مشارکت و سرمایهگذاری در بازار بورس و اوراق بهادار تنها کافی است کد بورسی دریافت کنید. این کد که توسط شرکتهای کارگزاری صادر میشود کلید ورود به دنیای سرمایهگذاری بورس است. از آن پس شما میتوانید در سبد سهام خود که اصطلاحا آن را پورتفوی مینامند؛ اقدام به خرید و فروش سهمهای مختلف کنید اما مدیریت پورتفوی بر چه اساس و اصولی استوار است؟ شما از دو طریق میتوانید در بازار بورس و اوراق بهادار مشارکت داشته باشید. روش اول، روش مستقیم است. یعنی فرد سهامدار، خود مدیریت پورتفوی را بر عهده دارد و اقدام به خرید و فروش سهام شرکتهای مختلف میکند. بر این اساس فرد باید اطلاعات و دانش کافی را نسبت به بازار سرمایه کسب کند و زمان لازم برای مدیریت سبد سهام خود را مهیا سازد.
در روش دوم که روش غیر مسقیم نام دارد، فرد سهامدار یا اقدام به خرید سهام صندوقهای سرمایهگذاری میکند یا سراغ شرکتهای سبدگرانی و مدیریت دارایی میرود. در ادامه، به بررسی روشهای تشکیل سبد سهام و مدیریت پرتفوی میپردازیم.
در این مطلب عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
پرتفوی یا سبد سهام چیست؟
سبد سهام یا پرتفوی بورسی ترکیبی از انواع سهام است که یک سرمایهگذار آنها را خریداری کرده است. هدف از تشکیل سبد سهام، تقسیم کردن ریسک سرمایهگذاری بین چند سهم است. از این رو، سود یک سهم میتواند ضرر سهام دیگر را جبران کند. یک پرتفوی بورسی شامل سهمهایی از انواع گروههای بورسی است که میتواند به لحاظ بنیادی باهم تفاوت بسیاری داشته باشد. فلسفه تشکیل سبد سهام همان ضرب المثل قدیمی است که میگوید: همه تخم مرغها را در یک سبد نگذارید!
استراتژیهای مدیریت پورتفوی
برای مدیریت پورتفوی به طور کلی دو استراتژی منفعل و فعال وجود دارد که در ادامه به معرفی آنها خواهیم پرداخت:
استراتژی منفعل یا انفعالی
در این نوع استراتژی، به دلیل عدم توانایی پیشبینی جریان آتی بازار یا عملکرد قیمت سهام، هدف اصلی نزدیک کردن بازده پرتفوی به بازده شاخص مورد نظر است. در استراتژی منفعل نوع مدیریت پرتفوی به صورت خرید و نگهداری است. در این شرایط خرید سهام استراتژی سبدگردانی برای بازار نزولی بر مبنای چندین معیار انجام شده و تا پایان دوره سرمایهگذاری حفظ میشود. بنابراین هیچگونه فعالیت خرید و فروشی پس از ایجاد پرتفوی وجود نخواهد داشت. استراتژی منفعل به نامهای مختلفی همچون استراتژی سرمایهگذاری در شاخص نیز معروف است.
چگونه پرتفوی انفعالی تشکیل دهیم؟
برای ایجاد پرتفوی با نگاه استراتژی انفعالی، سه روش مرسوم وجود دارد:
روش پیگیری کامل: در این روش همه سهام موجود در شاخص به نسبت وزنشان در آن شاخص خریداری میشوند.
روش نمونهگیری: در روش نمونه گیری مدیر پرتفوی تنها سهامی را میخرد که در شاخص مبنا حضور دارد.
روش بهینهسازی یا برنامهریزی غیرخطی: در این روش از اطلاعات تاریخی تغییرات قیمتها و همبستگی بین سهام (ارتباط هر سهم با سهم دیگر) استفاده میشود و بر استراتژی سبدگردانی برای بازار نزولی این اساس ترکیب پرتفوی مشخص خواهد شد.
استراتژی فعال
این استراتژی عمدتاً به منظور هماهنگی با پیشبینیهای کوتاهمدت یا میانمدت بازار و سهم مورد استفاده قرار میگیرد. یعنی مدیر پرتفوی به صورت دائم در حال خرید و فروش سهم است تا بتواند بازدهی بیش از بازدهی شاخص بازار (بازدهی متوسط بازار) کسب کند.
برای مدیریت فعال پورتفوی نیز سه نوع استراتژی وجود دارد:
استراتژی سنجش موقعیت بازار: سرمایهگذار با پیشبینی آینده بازار، حجم سرمایهگذاری را بین اوراق بهادار تغییر میدهد و در صورت پیشبینی بازده بالاتر از متوسط برای پرتفوی، نسبت به تعدیل و اصلاح ریسک پرتفوی اقدام میکند.
یعنی مدیر پرتفوی اگر بداند بازار در روند نزولی (صعودی) قرار خواهد گرفت، بیشتر (کمتر) در اوراق بهادار با درآمد ثابت (مثل اوراق مشارکت یا اوراق خزانه اسلامی) سرمایهگذاری میکند و حجم سرمایهگذاری در سهام را کاهش (افزایش) میدهد.
استراتژی گلچین سهام: سرمایهگذار وزن سهام زیر قیمت را در پرتفوی افزایش و وزن سهام بالای قیمت را کاهش میدهد. از این طریق ریسک پرتفوی نیز متنوع میشود و انتخابهای سهم بر سایر سهام اثر میگذارد.
استراتژی تمرکزبخش: این روش مشابه استراتژی گلچین سهام است با این تفاوت که واحد مورد نظر بهجای سهام، صنعت است.
عوامل موثر در انتخاب استراتژی مدیریت پرتفوی
اما چه عواملی باعث میشود مدیر پورتفوی استراتژی خود را برای سرمایهگذاری انتخاب کند؟ به چند مورد آن اشاره میکنیم.
شرایط حاکم در بازار و نوع بازار: مدیر پرتفوی در شرایط رونق بازار از استراتژی فعال و در شرایط رکودی از استراتژی مدیریت منفعل در بازار بهره میگیرد.
سطح کارایی بازار: در بازاری که کارایی آن در سطح بالایی قرار دارد، مدیریت منفعل استفاده میشود و مدیران به سمت سرمایهگذاری در صندوقهای شاخصی و متنوع حرکت میکنند. در مقابل در بازارهای غیرکارا بهتناسب وجود شکافها و فرصتهای آربیتراژی، مدیران به سمت بهرهگیری از توان تحلیلگری و مدیریت فعال حرکت میکنند.
نگاه و ویژگی شخصیتی مدیران: ظرفیت ریسکپذیری و محافظهکاری مدیران پرتفوی، نوع استراتژی که آنها در سبد سهام خود به کار میگیرند را مشخص میکند.
اندازه و حجم پرتفوی: مدیران پرتفویهایی باارزش و حجم بالا، از سیستم مدیریتی منفعل استفاده میکنند و دلیل آن حجم بالای معاملاتی است که در صورت تغییر پرتفوی، باید انجام دهند و در مقابل مدیر یک پرتفوی کوچک بهراحتی میتواند با اجرای مدیریت فعال به جابهجایی سهام در پرتفوی خود بپردازد.
سطح تحمل ریسک پرتفوی: هرچه پرتفوی تحمل ریسکش بالاتر رود از استراتژی منفعل به سمت استراتژی مدیریت فعال حرکت خواهیم کرد.
انتظار و توقع سرمایهگذار: سهامداران محافظهکار معمولا استراتژی منفعل را به کار میگیرند و در مقابل سهامدارانی که انتظار سود بیشتری دارند از مدیریت پرتفوی فعال استفاده میکنند.
۳ اصل مهم در تشکیل سبد سهام
برای مدیریت بهینه سبد سهام سه اصل اساسی وجود دارد که به توضیح آنها میپردازیم:
اصل اول: تک سهم نشوید
توزیع وزن سرمایه بر روی چند سهم بهجای تک سهم شدن، اولین گام استاندارد در امر تشکیل سبد سهام است. البته اگر جزو معامله گران ریسکپذیر هستید و قصد تک سهم شدن را دارید توصیه میکنیم قید پولتان را هم در بدو شروع سرمایهگذاری بزنید! حتی با تشکیل سبد سهام و متنوع سازی نیز کار به پایان نمیرسد.
اگر پرتفوی خود را از درون یک صنعت تشکیل داده باشیم، در حال کوبیدن آب در هاون هستیم. تشکیل سبد سهام از درون یک صنعت خاص، بهاندازهی عدم تشکیل سبد سهام ریسک دارد.
فرض کنیم سبد سهام خود را صرفاً از یک صنعت انتخاب کردهایم. بر همین اساس چنانچه براثر رویدادهای اقتصادی کل صنعت فوق دچار رکود شود، احتمالا تمامی سهمها افت قیمت خواهند داشت و قسمت زیادی از سرمایه شما به ضرر تبدیل خواهد شد.
اصل دوم: توزیع مناسب وزنهای سبد اوراق بهادار در پرتفوی بورسی
پس از انتخاب موارد لازم برای تشکیل سبد اوراق بهادار، باید آن را به صورت دورهای تحلیل کنید و تعادل آن را دوباره به وجود آورید؛ زیرا حرکات بازار میتواند وزندهی اولیه شما را تغییر دهد.
برای تخصیص دارایی واقعی سبد اوراق بهادار شما باید سرمایهگذاریها را به صورت کمّی دستهبندی کنید و نسبت ارزش هر کدام از آنها را نسبت به کل سبد بسنجید. سایر عواملی که طی زمان تغییر میکنند عبارتند از: وضعیت مالی فعلی شرکت، نیازهای آینده شما و تحمل نوسان ریسک از جانب شما.
اگر چنین تغییراتی وجود داشته باشد، باید مدیریت پرتفوی خود را نیز به نسبت آنها تغییر دهید. اگر تحمل ریسک شما کمتر شده باشد، باید میزان سهام سبد خود را کاهش دهید. شاید هم ریسک پذیری شما استراتژی سبدگردانی برای بازار نزولی افزایش یابد. در این صورت باید در تخصیص داراییهای خود بخش کوچکی را به سهامهای پرریسکتر اختصاص دهید.
اساسا برای ایجاد تعادل مجدد باید تعیین کنید که در وزندهی موقعیت خود، به کدام طبقه از داراییها وزن کمتری داده و به کدام وزن بیشتری دادهاید.
اصل سوم: ایجاد تعادل مجدد به شکلی استراتژیک
بعد از آن که به اهمیت اصل دوم پی بردید و آن را در مدیریت پرتفوی خود اجرایی کردید، لازم است مشخص کنید کدام داراییها را به عنوان جایگزین سهام قبلی باید خریداری کنید. تشخیص خرید سهام مناسب به عنوان جایگزین اهمیت بسیار بالایی دارد. چنانچه توازن لازم را در سبد سهام ایجاد نکنید، میتواند اثرات به مراتب بدتری نسبت به قبل داشته باشد. بنابراین توصیه میکنیم برای خرید سهام، حتما از تحلیل استفاده کنید.
در نظر داشته باشید که یک پرتفوی مناسب میتواند شامل همه گروههای بورسی باشد. لذا شما میتوانید از هر گروه یک یا دو سهم مناسب را در سبد خود داشته باشید. یک پرتفوی بورسی میتواند شامل شرکتهای سرمایهگذاری، گروه خودرویی، دارویی، پتروشیمی، غذایی، پالایشی و … باشد. اما اگر پول شما آنقدر نیست که بتوانید از همه گروهها سهام خریداری کنید، جای نگرانی نیست. صندوق های سرمایهگذاری گزینه بسیار مناسبی برای شما هستند.
بسیاری از کارشناسان سرمایهگذاری توصیه میکنند بخشی از سبد سهام خود را به شرکتها و هولدینگها اختصاص بدهید و همچنین از ترکیب سهام کوچک و بزرگ در سبد خود استفاده کنید.
نکته: از هیجانات و شایعات دوری کنید! در نظر داشته باشید استراتژی سبدگردانی برای بازار نزولی که بازار بورس نوسانهایی دارد و باید در مواجهه با این فراز و نشیبها، احساسات و هیجانات خود را مدیریت کنید. این نوسانات ممکن است به دنبال برخی از تصمیمگیریهای سیاسی در کشوری دنیا و … به وجود آمده باشند اما اگر شما با استراتژی معاملاتی صحیح خود گام برداشته باشید جای نگرانی نیست و فقط باید در مسیر معاملات خود ثابت قدم باشید.
آشنایی با خدمات مدیریت دارایی
با توجه به توضیحاتی که ارائه دادیم، مشخص شد که برای مدیریت سبد سهام و سرمایهگذاری مستقیم در بازار، باید دانش و مهارت کافی داشته باشید و زمان زیادی را صرف رصد بازار و بازنگری سبد سهامتان کنید. در غیر این صورت دچار ضرر و زیان خواهید شد. اگر نمیتوانید این شرایط را برای خود مهیا کنید، استفاده از خدمات مدیریت دارایی بهترین گزینه برای شما است.
مدیریت دارایی در بازار بورس به دو روش انجام میشود:
• سبدگردانی اختصاصی
• صندوقهای سرمایهگذاری
همانطور که در مطلب سبدگردانی اوراق بهادار در کارگزاری آگاه ذکر شد، سبدگردانی یعنی خرید، فروش یا نگهداری اوراق بهادار، بنام سرمایهگذار معین و توسط سبدگردان که در قالب قراردادی مشخص و بهمنظور کسب انتفاع برای سرمایهگذار انجام میگیرد. از مزیت این شرکتها، میتوان به اداره آنها توسط مدیران و کارشناسانی خبره در زمینه سرمایهگذاری اشاره کرد.
صندوقهای سرمایهگذاری نیز یکی دیگر از خدمات مدیریت دارایی هستند. هر صندوق سرمایهگذاری یک نهاد مالی است که نقدینگی مردم را جمع و در داراییهای مختلف سرمایهگذاری میکند. افراد به میزان سرمایهگذاری خود، در سود و زیان صندوق شریک هستند.
کارکرد صندوقها با سبدگردانی اختصاصی متفاوت است. از جمله این تفاوتها میتوان به این موضوع اشاره کرد که در سبدگردانی، مدیریت پورتفوی به صورت خاص برای هر فرد برنامهریزی میشود در نتیجه اهداف فرد سرمایهگذار، میزان ریسکگریزی و افق زمانی او در سبد سهام نظر گرفته خواهد شد.
در این سبدها، فرد سرمایهگذار مالکیت مستقیم سرمایه خود را در اختیار دارد و در واقع سرمایهگذاری با نام او و بر اساس اهداف و میزان ریسکپذیری او انجام میشود؛ این در حالی است که مالکیت در صندوقها به صورت مشاع است و افراد با خرید هر واحد به همان میزان در سود و زیان صندوق سهیم میشوند.
برای آشنایی با خدمات مدیریت دارایی، کلیک کنید:
سخن آخر
در انتها باید گفت برای انتخاب استراتژی مدیریت پورتفوی، عوامل مختلفی تاثیرگذار است. به طور کلی سبد اوراق بهاداری که به خوبی تنوع بخشی شده باشد، بهترین شانس را برای شما در جهت رشد پایدار و طولانی مدت در سرمایهگذاری شما خواهد داشت. تشکیل سبد سهام، دارایی شما را از ریسک سقوط زیاد حاصل از عوامل مختلف در بازار محافظت میکند.
دیدگاه شما