الگوی کندل اینگالف به ما چه می گوید؟


در این تصویر؛ حد ضررها در سطح حمایتی انتخاب شده و سپس استاپ هانتینگ رخ داده است.

مجله ياس تنها

بخش سبک زندگي : اگر مي خواهيد در بورس فعاليت داشته باشيد بايد حتما درباره کندل بورس بدانيد . کندل نمودار قیمتی است که با کمک آن می‌توان روند صعودی یا نزولی، باز یا بسته شدن یک اوراق بهادار در دوره زمانی مشخص را نشان داد. . .

مجله ياس تنها : کندل در لغت به معنای شمعدان است و جالب است که بدانید، فروشندگان برنج در ژاپن اولین‌ افرادی بودند که از کندل ها برای شناسایی قیمت بازار وشتاب قیمتی در بازارهای مالی استفاده ‌کردند.

* بنابراین در تعریف کندل می‌توان گفت، یک نوع کندل نمودار قیمتی است که با کمک آن می‌توان روند صعودی یا نزولی، باز یا بسته شدن یک اوراق بهادار را در یک دوره زمانی مشخص را نشان داد. به بیان دیگر، از کندل زمانی استفاده می‌شود که تغییرات قیمت سهم دارای یک روند باشد.

* الگوهای کندل معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم مورد توجه قرار می‌گیرند و انتخاب قیمت‌های مناسب برای خرید سهام جزئی از نقاط قوت الگوهای کندل است. این در حالی است که این الگوها برای قیمت‌های خروج از سهم معمولأ عملکرد مناسبی ندارند.

* نمودارهای شمعی، احساسات و هیجانات سرمایه‌گذاران در بازار را به شکل تصویری در می‌آورند، به این ترتیب تحلیلگران تکنیکال می‌توانند زمان مناسب خرید و فروش را با بررسی و تحلیل این نمودارها تشخیص دهند. به همین دلیل است که کندل‌ها، یک تکنیک بسیار مناسب برای ارزیابی دارایی‌هایی مانند سهام، معاملات فارکس و معاملات آتی محسوب می‌شوند.

* آشنای با نمودار کندل

کندل به معنای شمعدان، نوعی نمودار قیمت است که قیمت‌های بالا، پایین، و همچنین قیمت باز شدن و بسته شدن معاملات را در یک بازه معاملاتی مشخص نشان می‌دهد.

قیمت باز (OPEN): اولین قیمتی که در یک بازه معاملاتی معامله صورت می‌گیرد.

قیمت بسته (CLOSE): آخرین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله‌ای صورت گرفته است.

قیمت بالا (HIGH): بیشترین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله‌ای صورت گرفته است.

قیمت پایین (LOW): کمترین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله‌ای صورت گرفته است.

نکته : بر خلاف نمودار رنکو، نمودار کندل‌ شامل زمان است.

مهم‌ترین اطلاعاتی که به عنوان یک معامله‌گر به آن نیاز دارید، قیمت امروز و قیمت‌های قبلی است و نمودار قیمت کندل‌ دقیقا به شما می گوید که قیمت ها در زمان مشخص، چقدر است.

* سه نوع کندل وجود دارد:

الگوی اینگالف صعودی (Bullish ): این کندل‌ها سبز رنگ هستند و نشان‌دهنده افزایش قیمت در مدت زمان انتخاب شده هستند. به عبارت دیگر قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است.

الگوی اینگالف نزولی یا (bearish): این کندل ها قرمز رنگ هستند و نشان‌دهنده کاهش قیمت در مدت زمان انتخاب شده هستند. به عبارت دیگر قیمت پایانی پایین‌تر از قیمت آغازین است.

کندل استیک طبیعی: این کندل ها بدون بدنه هستند و قیمت آغازین برابر قیمت پایانی است.

الگوی اینگالف نزولی یا (bearish)در برابر الگوی اینگالف صعودی (Bullish )

میله های بالا و پایین بدنه سایه نامیده می شوند.

نمودار کندل‌ استیک علاوه بر باز شدن و بسته شدن قیمت ها، اطلاعاتی در مورد بالاترین و پایین‌ترین قیمت در دوره زمانی انتخاب شده به ما می دهد.

در تجزیه و تحلیل فنی، کندل‌ (نمودار شمعی ژاپنی) می‌تواند انواع مختلفی از قیمت‌گذاری را نشان دهد.

الگوی چکش

یکی از بهترین الگوهای کاربردی کندل شناسی، کندل چکش است و این الگوی دارای یک بدونه کوچک در بالا و سایه پایینی بلند است سایه این کندل حداقل 2 یا 3 برابر بدنه است. و ساختار این کندل مثل الگوی مرد دارآویز است نیازمند تاییده است الگوی چکش در نمودار کندل استیک با یک کندل تشکیل می شود.

الگوی چکش

الگوی چکش (Hammer)
یکی از بهترین الگوهای کاربردی کندل شناسی، کندل چکش است و این الگوی دارای یک بدونه کوچک در بالا و سایه پایینی بلند است سایه این کندل حداقل 2 یا 3 برابر بدنه است. و ساختار این کندل مثل الگوی مرد دارآویز است نیازمند تاییده است الگوی چکش در نمودار کندل استیک با یک کندل تشکیل می شود.

این الگوی در روند نزولی شکل می گیرد و بیانگر وجود ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران است. در واقعه کندل چکش معکوس کننده روند بازار است و هر چقدر بدنه کندل کوچکتر باشد از قدرت بیشتر برخوردار است. این الگوی پس از کاهش قیمت رخ می دهد در اینجا فروشندگان قدرت خود را از دست داداند و خریداران وارد بازار شداند و قیمت را در دست گرفتند. بازار به قیمت ابتدایی خود نزدیک شده است

اصلا رنگ بدنه در این الگوی مهم نیست و راه تشخیص آن اندازه بدنه نسبت به سایه پایینی است. بدون توجه به نوع روند الگوی کندل اینگالف به ما چه می گوید؟ سایه پایینی این کندل نشانه این است که تقابل بین فروشندگان و خریداران است و هر چقدر سایه پایینی بلند تر باشد حجم معاملات بیشتر است به این معنی است که فروشندگان در حال تلاش برای کاهش قیمت هستند اما خریداران با خرید، قیمت را به سمت بالا بردند و تلاش فروشندگان را بی فایده کرداند.

نکته های اصلی:فیلتر کندل چکش

  • چکش ها یک بدنه واقعی کوچک و سایه بلند پایین دارند
  • چکش ها پس از کاهش قیمت رخ می دهند
  • الگوی چکش کندل شناسی نشان می دهد که فروشندگان در این دوره از معاملات وارد بازار شده، اما با نزدیک شدن به موعد معاملات، خریداران قیمت را به گذشته منتقل می کردند.
  • منظور از واژه نزدیک ممکن است کمی بالاتر یا پایین تر باشد.
  • ‌سایه پایینی باید حداقل دو برابر ارتفاع بدنه واقعی باشد.
  • کندل شناسی های چکش نشان دهنده وارونگی قیمت بالقوه به سمت صعودی است. قیمت باید بعد از اعمال الگوی چکش شروع به افزایش کند. به این مورد تأیید گفته می شود.
  • فرآیند معاملات معمولاً بعد از کندل تأیید می‌گیرند.

کندل چکش به شما چه می گوید؟

یک الگوی چکش بعد از اینکه امنیت معاملات به سمت کاهش رفت، رخ می دهد، و نشان می دهد که بازار سعی در تعیین سطح پایین دارد. چکش ها به هنگام سرمایه گذاری احتمالی توسط فروشندگان برای تشکیل کف، و همراه با افزایش قیمت سیگنال های می دهند تا نشان دهنده وارونگی احتمالی در جهت قیمت باشد.

این اتفاقات در طی یک دوره، روی می دهند جایی که قیمت بعد از باز شدن سهام، سقوط می کند اما مجدداً برای نزدیک شدن به قیمت زمان باز شدن مجددا به مرحله آغازین هدایت می گردند. چکش ها در مواقعی که حداقل سه یا بیشتر از آن کندل تحت فشار داشته باشند، موثرتر هستند.

اگر کندل رو به کاهش باشد کمی پایین تر از بسته شدن، کندل بسته می شود. چکش باید شبیه “T” باشد. این نشان دهنده پتانسیل کندل چکش است. کندل شناسی چکش تا زمانی که تأیید نشود، معکوس قیمت را به سمت صعودی نشان نمی دهد.

در صورتی که کندل در زیر چکش بسته شود، بالاتر از قیمت بسته شدن چکش تأیید انجام می شود. در حالت ایده آل، این کندل تأیید نشان دهنده خرید قوی است. معامله گران کندل شناسی معمولاً به دنبال ورود موقعیت های طولانی یا خروج از موقعیت های کوتاه در حین یا بعد از کندل تأیید هستند.

برای افرادی که موقعیت های طولانی جدیدی دارند، می توان پایین تر از سایه چکش سایه بانی (حاشیه امن) قرار داد. چکش ها معمولاً در زمان رکود حتی با تأیید استفاده نمی شوند. معامله گران به طور معمول برای تأیید بیشتر الگوهای کندل شناسی از تحلیل قیمت، روند صعودی و نزولی آن یا شاخص های فنی استفاده می کنند. چکش ها در تمام فریم های زمانی، از جمله نمودارهای یک دقیقه ای، نمودارهای روزانه و نمودارهای هفتگی اتفاق می افتند.

نمونه کندل چکش مناسب سرمایه گذاری، کندل شناسی

نمودار حاکی از کاهش قیمت و الگوی چکش است. سایه طولانی پایین این الگو، چندین برابر طولانی تر از بدنه واقعی بود. در این حالت چکش علائم معکوس قیمت ممکن را به سمت صعود اعلام می نماید. در کندل بعدی عمل تأیید انجام شد که در نتیجه باعث شکاف بیشتری گردید و دیدید که قیمت پیشنهادی تقریباً بالاتر از قیمت بسته شدن چکش است.

در همین حین تأیید کندل زمانی است که معامله گران به طور معمول اقدام به خرید می کنند. اگر قیمت در طی تأیید کندل بالاتر باشد، جلوی ضرر گرفته شده در زیر چکش مستقر شده یا حتی به طور بالقوه درست زیر بدنه واقعی چکش قرار دارد.

محدودیت های استفاده از کندل چکش

هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمت پس از تأیید کندل حرکت به سمت صعود را ادامه دهد. یک چکش با سایه بلند و یک تایید کندل قوی ممکن است ظرف دو دوره قیمت را به شدت بالا ببرند. این پوزیشن ممکن است یک مکان ایده آل برای خرید نباشد زیرا ضرر متوقف شده

می تواند فاصله زیادی از نقطه ورود داشته باشد و معامله گر را در معرض خطر قرار دهد. الگوی چکش هیچگونه هدف قیمتی را ارائه نمی دهد، بنابراین پیش بینی و تخمین پتانسیل پاداش تجارت چکش می تواند مشکل باشد. خروج باید براساس انواع دیگر الگوهای کندل شناسی یا آنالیز باشد.

استراتژی الگوی چکش به سبک جناب سوری

الگوی چکش از الگوهای مورد علاقه بنده هست مخصوصا در باینری آپشن الگوی چکش از دسته الگو هایی هست که در چارت زیاد ظاهر می شود و سیگنال هایی زیادی می دهد که بصورت عادی 60 درصد سیگنال های این الگو با سود بسته می شود و در بسیار از مواقع ممکن هست ضرر های پشت سر هم دهد ، واس همین نیاز هست اول سیگنال های الگوی چکش را فیلتر کنیم و از سیگنال های مطمین تر چکش استفاده کنیم و در قدم دوم حتما از الگوی چکش در کنار دیگر تحلیل های خودمان استفاده کنیم

کجا باید دنبال الگوی چکش باشیم؟
خیلی مهم هست که بدونیم الگوی چکش در کجا بیاد بهترین نتیجه را به ما می دهد ، الگوی چکش در پایان اصلاح های روند های صعودی طولانی بهترین نتیجه را می دهد در ابتدای کار نیاز هست یک روند صعودی پیدا کنیم

الگو در روند صعودی بعد این که یک اصلاح بیاد معمولا در پایان روند اصلاحی میاد و دوباره قیمت را به سمت بالا هدایت می کند

یکی از روش هایی که دقت کار و درصد سودهی را بالا میبرد استفاده از خط حمایت هست در روند صعودی، کندل شناسی

نیاز هست هنگامی که یک روند صعودی پیدا کردیم یک خط حمایت رسم کنیم تا اصلاح روند یا کف ها در روند صعودی برای ما کاملا مشخص شود وقتی خط حمایت را رسم کردیم باید منتظر باشیم الگو در نزدیکی خط حمایت یا هنگام برخورد با خط شکل بگیرد.زمانی که الگو شکل بگیرد ما یک سگنال تقریبا 80 درصدی دریافت میکنیم
زمانی که سیگنال را گرفتیم

  • برای باینری تقریبا 5تا 15برابر تایم هر کندل ترید میزنیم
  • در فارکس حد ضرر خودمون را روی سایه یا شکست خط حمایت می گذاریم و حد سود خودمان را به اندازه اصلاح روند تنظیم می‌کنیم

از یک روند صعودی میتوانیم بار ها سیگنال بگیریم حتما نیاز نیست که فقط با الگوی چکش از این روش سیگنال بگیریم میتوانیم از تمام الگو هایی که در کف بازار رخ میدهد را با این روش ترکیب کنیم و از تک تک شون سیگنال های پر قدرت تری بگیریم ، هربار که ما با الگوی چکش در یک روند صعودی سیگنال میگیرم مجدد 50 درصد احتمال دارد در دو اصلاح بعدی الگوی چکش بیاد و یک روند صعودی جدید شکل بگیرد

فیلتر کندل چکش
همانند تصویر زیر که وقتی یک بار از الگوی چکش سیگنال گرفتیم در اصلاح بعدی دوباره کندل چکش برای ما ظاهر شد و در اینجا دوباره یک فرصت برای ورود مجدد به بازار ما دریافت میکنیم

بعد از شکل گیری الگو باید در باینری همانند قبل یک ترید بین 5 تا 15 برابر تایم کندل بزنیم و در فارکس با حد ضرر سایه چکش و حد سود اصلاح وارد بازار شویم دقیقا عین تصویر زیر

بعد این که اطلاعات ترید را وارد کردیم باید منتظر نتیجه باشیم این نوع معاملات بهینه هستند و تا 80 درصد مواقع سودهی دارند اما هنوز هم می شود سودهی این نوع سیگنال الگوی کندل اینگالف به ما چه می گوید؟ ها را بالاتر برد

نتیجه بعد از این که ترید خودمان را باز کردیم

روش دوم که میتوانیم با استفاده کندل چکش سیگنال های مطمینی بگیریم استفاده موینگ ها هست

در قدم اول نیاز هست دوتا EMA 45 و EMA 100 را به چارت خود اضافه کنید و یک روند صعودی طولانی مدت پیدا کنید در روند صعودی نیاز هست دوتا موینگ در یک جهت بصورت موازی با فاصله در کنار هم باشند الگوی چکش باید در کف های روند صعودی در بالای دوتا موینگ باشد و مهم هست که بدنه کندل چکش حتما بالای خط ema 45 باشد و سایه ان هر چقدر بزرگ باشد بهتر هست اگر سایه آن با ema 100 برخورد کند و بدنه الگوی بالای ema45 باشد چنین الگویی خیلی معتبر تر هست ولی اگر سایه آن به ema 100 هم نرسید مورد ندرد ولی لازم هست در نردیک یا در ارتباط با خط ema 45 باشد

الگو اگر در اصلاح بزرگتری به وجود باید و یا سایه بزرگتری داشته باشد قابل اطمینان تر هست بعد از این که الگو شکل گرفت همانند روش قبل برای باینری 5 تا 15 برابر تایم کندل ترید میزنید و برای فارکس سایه الگو را حد ضرر و ریزش اصلاحی را حد سود خودتان قرار میدهید و منتظر نتیجه کار باشید. همانند تصویر زیر

معرفی پرایس اکشن به زبان ساده و گام به گام

پرایس اکشن را نوعی از تحلیل تکنیکال در نظر می گیرند چرا که براساس تاریخچه قیمت به تحلیل نمودارها می پردازد. تاریخچه قیمت شامل نوسانات قیمت در راستای کاهش یا افزایش، سطوح حمایتی و مقاومتی قیمتی است. در واقع با پرایس اکشن می توان به راحتی تغییر قیمت ها را تفسیر کرد. معامله گری که برای تحلیل های خود پرایس اکشن الگوی کندل اینگالف به ما چه می گوید؟ را انتخاب می کند، اندازه نسبی، موقعیت و حجم نمودارهای میله ای را مورد تفسیر قرار می دهد، البته در برخی از موارد برای تحلیل دقیق تر خود، از میانگین متحرک یا همان Moving Average استفاده می کند.

در پرایس اکشن از نمودارهایی استفاده می شود که قیمت را در طی زمان مورد بررسی قرار می دهند. از جمله این نمودارها می توان به نمودارهای شمعی اشاره کرد که تغییرات قیمت ها را می توان راحت تر مشاهده کرد. الگوهای شمعی مختلفی همچون هارامی کراس، صلیب هارامی، اینگالف همه نمونه هایی از تفسیرهای تصویری از پرایس اکشن هستند. البته به این نکته توجه داشته باشید ساختارهای شمعی دیگری نیز وجود دارند که از تحلیل های پرایس اکشن ایجاد شده اند و می توان براساس آن تغییرات قیمت را مورد بررسی قرار داد. از این الگوها می توان در نمودارهای دیگری همچون نمودارهای نقطه ای و نمودار جعبه ای استفاده کرد.

البته این نکته را در نظر داشته باشید که معامله گران از ساختارهای تشکیل شده از داده های پرایس اکشن برای بدست آوردن اندیکاتورهای تکنیکال استفاده می کنند.

از جمله این ساختارهای تشکیل شده می توان به الگوی مثلث افزایشی اشاره کرد که از آن برای پیش بینی یک شکست احتمالی در روند معاملاتی اشاره کرد. چرا که این نمودار نشان می دهد که معامله گران به صورت مکرر قصد شکستن خط مقاومتی را داشته اند و هر بار با قدرت بیشتری این کار را انجام می دهند.

مراحل معامله با استفاده از پرایس اکشن

معامله گر یا تریدر با استفاده از روش های مختلفی اقدام به تشخیص الگوهای معاملاتی و تعیین سطوح حد ضرر خود استفاده می کند. البته این نکته را در نظر داشته باشید که استفاده از یک استراتژی برای چندین سهم، می تواند باعث از دست دادن تعدادی از فرصت های معاملاتی شود. به همین خاطر معامله گر از دو مرحله زیر برای تحلیل تکنیکال معامله خود استفاده می کند.

1.بررسی وضعیت: در این مرحله معامله گر به بررسی و تعیین وضعیت خود می پردازد. به عنوان مثال ممکن است که قیمت یک سهم در حال کاهش یا افزایش باشد.

2.تعیین فرصت های معاملاتی: تحلیل گر با بررسی روند قیمت یک سهم، پیش بینی می کند که روند معاملاتی یک سهم چگونه پیش می رود. البته این نکته را در نظر داشته باشید که تحلیل گران ممکن است از یک وضعیت تحلیل های مختلفی داشته باشند.

دلیل محبوبیت پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن بیشتر در معاملات کوتاه مدت با هدف کسب سود مورد استفاده قرار می گیرد. تحلیلگران بر این باور هستند که بازار یک روند تصادفی را طی می کند، بنابراین نمی توان استراتژی خاصی برای روند بازار در نظر گرفت. در واقع با استفاده از ابزارهای مختلف از جمله تحلیل تکنیکال می توان روند قیمتی را تشخیص داد.

از جمله مزیت های پرایس اکشن می توان به این مورد اشاره کرد که تحلیل گران می توانند با استفاده از استراتژی های تعریف شده توسط خودشان استفاده کرده و این موجب انعطاف پذیری در الگوی کندل اینگالف به ما چه می گوید؟ معامله می شود.

پرایس اکشن را می توان در نرم افزارهای مختلف و سامانه های معاملاتی متفاوتی استفاده کرد.

از دیگر مزیت های پرایس اکشن این است که می توان با استفاده از آن هر استراتژی تعریف شده در داده های قدیمی را مجددا بازیابی کرد. این بدان معناست که شما می توانید داده های قدیمی را در استراتژی پرایس اکشن وارد کرده و در صورت کارآمدی استراتژی های بدست آمده، از آن استراتژی کمک بگیرید.

البته در این میان معامله گرانی هستند که از چندین اندیکاتور از جمله اندیکاتور Rsi برای تحلیل استفاده می کنند تا شرایط قانع کننده ای برای معاملات خود داشته باشند. اما مهم ترین نکته در پرایس اکشن این است که در معامله پرایس اکشن، معامله گران احساس مسئولیت دارند، چرا که پرایس اکشن این قابلیت را برای معامله گران فراهم می کند تا به راحتی تصمیم بگیرند.

نظریه ها و استراتژی های مختلفی وجود دارد که توسط پرایس اکشن امکان پذیر است و ادعای کسب سود بالا را دارند اما معامله گران باید به این نکته توجه داشته باشند اغلب اخبار در این زمینه مثبت بوده و کسب سود را نشان می دهد. البته این نکته را در نظر بگیرید که فرد تحلیل گر باید درک خوبی از شرایط بازار داشته باشد و سپس اقدام به معامله کند.

معرفی مهم ترین محورهای اصلی پرایس اکشن

نمودار شمعی:

با استفاده از نمودار شمعی می توان چهار پارامتر همچون قیمت بالا، قیمت باز شدن، قیمت بسته شدن و قیمت پایین را مشاهده کرد. منظور از قیمت بالا، بیشترین قیمتی است که سهام مورد نظر در دوره معین تحلیل داشته است. قیمت پایین مخالف قیمت بالا است. قیمت بسته شدن همان آخرین قیمت معامله سهام است. قیمت باز شدن همان قیمت اولین معامله در دوره معین است.

همان طور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، بدنه نمودار نشان دهنده بازه قیمت در یک دوره معین تحلیل است. به عنوان مثال اگر معامله گر به صورت هفتگی تحلیل کند، هر شمع نشان دهنده پرایس اکشن در طول یک هفته است. در واقع بدنه هر شمع نشان دهنده تفاوت بین قیمت معادله سهم در ابتدا و انتهای هر هفته است.

روند گاوی:

زمانی روند گاوی ایجاد می شود که قیمت ها در حال افزایش بوده و نمودار نیز صعودی باشد. زمانی که تحلیل گر روند گاوی را مشاهده می کند بدان معناست که روند صعودی ادامه خواهد داشت. در اصل زمانی روند گاوی در تحلیل های خود مشاهده می کنیم که مجموعه شمع ها در حال افزایش باشد.

روند خرسی:

روند خرسی کاملا برعکس روند گاوی بوده و زمانی مشاهده می شود که قیمت ها در حال کاهش بوده و نمودار نزولی است. معمولا شرایط قیمت در بازار حرسی در ارز دیجیتال به صورت مداوم در حال کم شدن است.

بازار خنثی:

بازار خنثی به بازارهایی گفته می شود که نه روند صعودی و نه روند نزولی دارد. در اصل سهامی که در بازار خنثی معامله می شود قیمت ثابتی داشته و تغییرات اندکی را تجربه می کند. بازار خنثی در برخی از موقعیت های شغلی ممکن است روی دهد که سرمایه گذاران منتظر دریافت خبری از شرکت عرضه کننده سهام هستند. براساس نظریه نویسنده با سابقه در بازارهای ارز دیجیتال، Heikin Ashi Trader احتمال از دست دادن سرمایه در بازارهای خنثی بیشتر است، دلیل آن هم به خاطر عدم هماهنگی معامله گر و رفتارهای بازار است که برخلاف یکدیگر حرکت می کنند.

خط حمایت:

خط حمایت یا همان سطح حمایتی به قسمتی از نمودار گفته می شود که روند نزولی با مواجه به این خط، متوقف شود. در واقع خط حمایت با افزایش تقاضا خریداران اتفاق می افتد. زمانی که قیمت یک سهم کم می شود، تقاضا برای آن نیز کاهش می یابد، در این حالت است که خط حمایت تشکیل می شود.

خط مقاومت:

منظور از خط یا سطح مقاومت، همان بخشی از نمودار است که قیمت های در حال افزایش به صورت ناگهانی متوقف شده و در یک مسیر دیگری حرکت کند. در واقع خط مقاومت همانند مانعی عمل می کند که از بیشتر شدن قیمت جلوگیری می کند. البته ممکن است قیمت ها سطح مقاومتی را شکسته و در ادامه به خط مقاومتی دیگری دست پیدا کند.

انواع استراتژی های معامله با پرایس اکشن

در این قسمت به معرفی مهم ترین استراتژی هایی که می تواند در پرایس اکشن استفاده شود را مورد بررسی قرار می دهیم.

  • اندازه گیری طول سوئینگ های قبلی
  • شمع های سایه بلند
  • اینساید بار پس از شکست سطوح
  • اسپرینگ در خط حمایتی
  • اوتساید بار خارج از خط حمایتی یا مقاومتی

اندازه گیری طول سوئینگ های قبلی

برخی از تحلیل گران برای تحلیل و بررسی روند بازار و خرید و فروش سهام در بازار، تصمیم می گیرند که سوئینگ های قبلی را مورد بررسی قرار دهند. معامله گرانی در بازار وجود دارند که به تحلیل و خرید و فروش سهام های معینی در بازار می پردازند. اما اگر بخواهید درک بهتری از روند پرایس اکشن ها در بازار داشته باشید، می توانید سوئینگ های قبلی را پردازش کنید. در صورتی که بر اساس سوئینگ ها به معامله بپردازید، درصدهایی را در بازه 18 تا 20 مشاهده می کنید. البته این نکته را در نظر داشته باشید که نباید انتظار دو سه برابر شدن سوئینگ را در مقابله با سوئینگ های قبلی داشته باشید. همچنین قبل از معامله، حتما استراتژی خود را داشته باشید.

شمع های سایه بلند

یکی از استراتژی های کاربردی در معامله، شمع های بلند است که برای نقطه ورود معامله گران مورد استفاده قرار می گیرد. در واقع ساختار شمع های بلند به یک وقفه بزرگ صعودی و یا نزولی گفته می شود که در ادامه آن پیشروی های قابل توجهی وجود دارد اما بعد از آن قیمت برگشت می خورد. علت شکل گیری شمع های سایه بلند، معامله تعداد زیادی از کاربران در زمان نامناسبی است که باعث شده خرید و فروشی نداشته باشند و تنها سهام های خود را نگه دارند، بنابراین قیمت سهام تا حد زیادی کاهش می یابد.

اینساید بار پس از شکست سطوح

اینساید بار زمانی در نمودارها شکل می گیرد که تعداد زیادی کندل استیک به صورت گروهی در کنار یکدیگر قرار می گیرند و در این حالت روند قیمت شروع به پیچیدن به دور خطوط حمایتی و یا مقاومتی می کند. در صورت بروز چنین شرایطی معامله گران غالب، سهام را سرکوب کرده تا توانایی بیشتری برای جمع آوری سهام داشته باشند. از طریق اینسایدبارها می توان حد ضررها را مشخص کرد، در واقع برای تعیین حد ضررها به جای استفاده از اندیکاتورها از یک کندل استیک، از اینسایدبارها استفاده می شود.

اسپرینگ در خط حمایتی

اسپرینگ یا جهش به زمانی گفته می شود که قیمت ها به صورت جهشی به روند قبلی خود برمی گردند. در واقع زمانی اسپرینگ مشاهده می شود که قیمت سهام با سمت کران پایین بازه حرکت می کند، اما به صورت ناگهانی به ناحیه معاملاتی باز می گردد و یک روند جدید را شروع می کند.

اغلب معامله گران برای تشخیص اسپرینگ در نمودار، از حجم استفاده می کنند اما به غیر از حجم می توان از نمودار شمعدانی و یا پرایس اکشن نیز استفاده کرد. البته این نکته را در نظر داشته باشید که ممکن است اسپرینگ را با نقطه پایینی سوئینگ اشتباه گرفته شود. این زمانی ایجاد می شود که معامله گران منتظر باشند که آخرین سوئینگ، پایین تر از خط حمایتی قرار بگیرد اما زمانی که قیمت یک سهام در مدت زمان مشخصی به حد پایین برسد، همان نقطه سوئینگ شکل می گیرد. اما اسپرینگ زمانی شکل می گیرد که قیمت سهم 1 الی 2 درصد نقطه پایینی سوئینگ قرار گیرد.

اوتساید بار خارج از خط حمایتی یا مقاومتی

اوتساید بار یا شمع بیرونی، به ناحیه ای گفته می شود که قیمت بالای آن بیشتر از قیمت بالای شمع قبلی بوده و قیمت پایین آن کمتر از قیمت پایین شمع قبلی باشد. اما در صورتی شمع بیرونی صعودی داریم که قیمت سهام افزایش یابد و قیمت بسته شدن شمع بیرونی بیشتر از قیمت بالای شمع قبلی خود باشد.

نتیجه گیری:

تمامی معامله گران می توانند از طریق پرایس اکشن به تفسیر حرکت های روند قیمتی بازار بپردازند. تحلیل کردن پرایس اکشن به شدت تحت تاثیر رفتارهای معامله گر و دیدگاه های وی قرار دارد. بنابراین کاملا طبیعی است که دو معامله گر با تحلیل پرایس اکشن، نتایج متفاوتی داشته باشند. البته این نکته را در نظر داشته باشید که طول دوره زمانی که معامله گران برای تحلیل استفاده می کنند تاثیر زیادی بر روی نتیجه تحلیل ها خواهد گذاشت، چرا که امکان دارد که یک سهم در طی یک روز، روند نزولی و در طی یک ماه روند صعودی داشته باشد. برای اینکه بتوانید به راحتی از پرایس اکشن برای تحلیل های نمودار سهام استفاده کنید، نیاز به تمرین و تکرار بر روی نمودارهای سهام دارد. امیدواریم مطالبی که در این مقاله مطالعه کردید، برای شما مفید بوده باشد.

الگوی کندل پوششی و انبرک پایین و بالا

الگوهای شمعی دو کندلی

در این مقاله از مقالات آموزش فارکس شما را با الگوهای دیگری از نمودارهای شمعی ژاپنی آشنا خواهیم کرد.

آیا از الگوهای شمعی ژاپنی تک کندلی الگوی بهتری هم داریم؟

بله، الگوهای دو کندلی!

برای شناسایی الگوهای شمعی ژاپنی دوگانه ، باید به دنبال آرایش کندلی باشید که در مجموع از دو کندل تشکیل شده است.

الگوی کندل پوششی یا انگالفینگ

دو نوع کندل پوششی وجود دارد: کندل پوششی صعودی و کندل پوششی نزولی.

الگوی کندل پوششی یا انگالفینگ

الگوی پوششی صعودی یا انگالفینگ صعودی یک الگوی برگشتی دو کندلی است که ممکن است خبر از نزدیک شدن یک حرکت قوی رو به بالا دهد.

این الگو جایی رخ می دهد که بلافاصله بعد از یک کندل نزولی ، یک کندل صعودی بزرگتر می آید.

این کندل دوم کندل نزولی را “پوشش” داده است. این بدان معناست که خریداران در حال گرم کردن خود هستند و ممکن است پس از روند نزولی اخیر یا یک دوره کف سازی ، یک حرکت صعودی قوی شکل گیرد.

و در طرف دیگر الگوی پوششی نزولی برعکس الگوی صعودی است.

این الگوی شمعی ژاپنی زمانی اتفاق می افتد که بلافاصله پس از کندل صعودی ، یک کندل نزولی بیاید که کاملاً آن را “پوشش” دهد.

این بدان معنی است که قدرت فروشندگان بر خریداران چربیده و احتمال یک حرکت شدید به سمت پایین وجود دارد.

چند نکته در اعتبار الگوی پوششی:

  • الگوی پوششی باید بعد از یک روند صعودی یا نزولی واضح رخ دهد
  • بدنه کندل دوم باید کاملا بدنه کندل قبلی را پوشش دهد
  • سقف کندل دوم باید بالاتر از کندل قبلی و کف آن پایینتر از کندل قبلی باشد
  • سایز کندل های تشکیل دهنده الگو نباید خیلی کوچک باشد
  • در بازارهای پر تلاطم و پر نوسان اعتبار کمتری دارد

الگوی انبرک بالایی و انبرک پایینی

الگوهای انبرک (توییزر) دو الگوی کندل برگشتی هستند.

الگوی انبرک

این الگوی کندلی معمولاً پس از یک روند ممتد صعودی یا ممتد نزولی مشاهده می شود و می تواند نشان دهنده این باشد که به زودی برگشت خواهیم داشت.

دو نوع الگوی انبرک وجود دارد: انبرک پایینی و انبرک بالایی.

توجه کنید که چگونه آرایش کندل ها مانند یک انبرک هستند!

الگوی انبرک پایینی و انبرک بالایی

معتبر ترین انبرک ها دارای مشخصات زیر هستند:

  • کندل اول ادامه روند کلی است. اگر قیمت در حال افزایش است ، اولین کندل الگوی کندل اینگالف به ما چه می گوید؟ باید صعودی باشد.
  • کندل دوم عکس روند کلی است. اگر قیمت در حال افزایش است ، کندل دوم باید نزولی باشد.
  • سایه های کندل ها باید نقطه پایانی یکسانی داشته باشند.
  • سقف انبرک های بالایی باید یکسان بوده ، و کف انبرک های پایینی نیز باید یکسان باشند.
  • اگر الگوی انبرک در یک سقف یا کف جدید شکل گیرد اعتبار بیشتری دارد
  • اگر کندل اول بدنه الگوی کندل اینگالف به ما چه می گوید؟ بزرگ و کندل دوم بدنه کوچکی داشته باشد اعتبار الگو بیشتر است

معنای الگوی انبرک این است که بازار به یک ناحیه حمایتی یا مقاومتی برخورد کرده است. در روند نزولی دیگر فروشنده ها تمایل به فروش ندارند. و در روند صعودی دیگر خریدار جدیدی وجود ندارد. ترکیب الگوی انبرک با یک الگوی دیگر مثل الگوی پوششی می تواند به اعتبار آن بیافزاید.

منظور از استاپ هانت (Stop Hunt) چیست و چگونه می‌توان از آن جلوگیری کرد؟

استاپ هانت

معامله‌گران بازار فارکس یا بازار ارزهای دیجیتال، با مفاهیمی مانند استاپ لاس (Stop Loss) کاملا آشنا هستند. اما در این مقاله قصد داریم تا درباره مفهوم استاپ هانت در بازارهای مالی صحبت کنیم و تمام مواردی که مرتبط با این مفهوم هستند را مورد بررسی قرار دهیم.

استاپ هانت (Stop Hunt) چیست؟

در بازارهای مالی از جمله فارکس و ارز دیجیتال، یکی از تئوری‌هایی که دائما الگوی کندل اینگالف به ما چه می گوید؟ معامله‌گران با آن برخورد دارند، استاپ هانتینگ است.

اکثر تریدرها تصور می‌کنند که حد ضرر آن‌ها توسط کارگزار، سایر تریدرهای حرفه‌ای و یا نیروهای خارجی دیگر در بازار زده شده است.

پدیده استاپ هانت زمانی رخ می‌دهد که شما به عنوان یک تریدر، وارد معامله‌ای شده‌اید و حد ضرر خود را مشخص کرده‌اید. بعد از مدتی قیمت به حد ضرر شما می‌رسد و شما را از معامله خارج می‌کند. سپس سریعا حرکت قیمت معکوس شده و در جهتی که مد نظر شما بوده حرکت می‌کند.

تریدرهایی که با این پدیده روبه‌رو شده‌اند، می‌دانند که این پدیده بسیار ناامیدکننده است و بدتر از آن این است که این موضوع دائما در بازارهای مالی به خصوص بازار فارکس، قابل مشاهده است.

تداوم این اتفاق باعث می‌شود که تریدرها تصور کنند که یا در انجام معاملات خود بدشانس هستند و یا یک عامل خارجی در بازار و به عمد علیه آن‌ها فعالیت می‌کند. یکی از تصورات رایج در میان تریدرها این است که استاپ هانتینگ توسط بروکرهای فارکس و یا توسط تریدرهای بزرگ و حرفه‌ای در بازار کریپتو اتفاق می‌افتد.

اگر با مفهوم نقدینگی در بازارهای مالی آشنا باشید، به راحتی علت وجود پدیده استاپ هانت را درمی‌یابید. علاوه بر تریدرهای خرد که معاملات کوچکی انجام می‌دهند، تریدرهای کلانی مانند موسسات، بانک‌های بزرگ و صندوق‌های سرمایه‌گذاری در بازار وجود دارند که جهت ورود و خروج موثر در بازار، به دارندگان نقدینگی اعتماد می‌کنند.

استاپ هانتینگ

نقدینگی ایجاد شده در نقطه Stop Loss، تله‌ای است برای به دام انداختن تریدرهای خرد!

این تریدرهای کلان، بازیکنان اصلی پدیده استاپ هانت هستند که با داشتن پول هوشمند (Smart Money)، به دنبال نقاطی می‌گردند که نقدینگی بازار در آن‌ها بیشتر است و می‌توانند معاملات خود را در آنجا تکمیل کنند.

این بازیکنان به خوبی می‌دانند که تریدرهای خرد، حد ضرر خود را کجا قرار می‌دهند و به این ترتیب، سعی می‌کنند تا قیمت را به سمت این حد ضررها بکشانند تا در آنجا نقدینگی کافی را به دست آورند.

استاپ هانتر

استفاده از نقدینگی تریدرهای خرد در بازار و تغییر جهت سریع قیمت

بسیاری از تریدرها، این موضوع را دستکاری در بازار می‌نامند. شما باید با درک عمیق از نحوه حرکات بازار، معاملات خود را بهبود داده و از این قبیل دستکاری‌ها در امان باشید. اگر خودتان را جای بازیکنان کلان بازار قرار دهید، حرکت قیمت‌ها را بهتر درک کرده و از پدیده استاپ هانتینگ جلوگیری خواهید کرد.

آیا استاپ هانتینگ توسط برورکرها انجام می‌شود؟

برخی از افراد، علت استاپ هانتینگ در بازار فارکس را بروکرها یا موسسات بازارگردانی می‌دانند. البته باید بگوییم که این تفکر درست است و تعداد زیادی از بروکرها در گذشته از این تکنیک علیه مشتریان خود استفاده می‌کردند.

یک بروکر در گذشته می‌توانست با اضافه کردن یک قیمت غیرواقعی به پلتفرم معاملاتی شما، قیمت را به حد ضررتان برساند و سپس پول شما را تصاحب کند!

اما در حال حاضر اکثر بروکرها استاپ هانتینگ نمی‌کنند و در فعال شدن حد ضرر شما نقشی ندارند؛ چراکه اگر یک بروکر این عمل غیراخلاقی را انجام دهد، کسب‌وکارش را به دلیل لغو مجوز از دست خواهد داد.

البته ممکن است هنوز هم تعدادی بروکر غیراستاندارد وجود داشته باشند که به طور ناعادلانه حد ضرر شما را فعال کنند. به همین دلیل، به شما توصیه می‌کنیم که با یک بروکر معتبر در فارکس یا کریپتو کار کنید و مطمئن شوید که آن‌ها توسط نهاد‌های دولتی تاییدیه گرفته باشند.

علاوه براین؛ مقایسه و مشاهده اختلاف نرخ‌‌های بین دو بروکر بسیار ساده است؛ از طرفی اگر هنوز بروکری وجود داشته باشد که این عمل غیراخلاقی را انجام دهد، در معاملات آربیتراژ ضرر می‌کند و نمی‌تواند با سرعت کافی، از ضرر در مقابل این ریسک جلوگیری کند. به این ترتیب؛ کمتر شاهد انجام استاپ هانت توسط بروکرها خواهیم بود.

لازم به ذکر است که بروکرهایی که زیر نظر نهادهای دولتی فعالیت دارند، نمی‌توانند اقدام به چنین کاری کنند؛ زیرا این کار جریمه‌های سنگین و لغو مجوز فعالیت را برای آن‌ها به همراه دارد.

همانطور که قبل‌تر گفتیم؛ آنچه که یک تریدر به عنوان استاپ هانتینگ در بازار می‌بیند، تلاش پول هوشمند برای تکمیل سفارشات خودش است. این تفکر نسبت به شک و تردیدی که مقابل دستکاری بروکرها وجود دارد، قابل قبول‌تر است.

توجه داشته باشید که در هنگام رخ دادن پدیده استاپ هانت، سرزنش خود، بروکر یا دیگر نیروهای موجود در بازار بسیار آسان است؛ اما باید بدانید که برای ترید در بازار، نباید دنبال مقصر بگردید بلکه باید برای حد ضررهای خود به دنبال چارچوب مطمئن‌تری باشید.

حال که دیدیم فعالان بازار و نحوه قرار دادن حد ضرر در معاملات، تهدیدی جدی برای شما محسوب می‌شود؛ باید ببینیم که چگونه می‌توانیم در برابر استاپ هانتینگ از خود محافظت کنیم؟

چگونه می‌توانیم از پدیده استاپ هانت جلوگیری کنیم؟

اکثر تریدرها برای مدیریت ریسک در معاملات خود، از حد ضرر یا استاپ لاس استفاده می‌کنند. اما سوال مهم این است که چگونه حد ضرر خود را مشخص کنیم تا در دام استاپ هانتینگ گرفتار نشویم؟

در ادامه برخی از راهکارهای موثر در این زمینه را شرح می‌دهیم:

1. استفاده از اندیکاتور ATR

ATR مخفف Average True Range است که مبتنی بر نوسانات بازار است. اندیکاتور ATR، میانگین حرکت قیمت را در بازه انتخاب شده نشان الگوی کندل اینگالف به ما چه می گوید؟ می‌دهد. این اندیکاتور به شما کمک می‌کند که نوسانات موجود در بازار را مورد ارزیابی قرار دهید؛ در واقع با کمک اندیکاتور ATR، می‌توان حد ضرر را در نقطه بهینه‌تری قرار داد.

شما می‌توانید از چند روش جهت قرار دادن حد ضرر با کمک اندیکاتور ATR، استفاده کنید. به عنوان مثال؛ اگر میزان فعلی اندیکاتور ATR در چارت روزانه برابر با 100 پیپ باشد، می‌توانید حد ضرر خود را 1.الگوی کندل اینگالف به ما چه می گوید؟ 5 برابر این محدوده قرار دهید. یعنی حد ضرر شما 150 پیپ دورتر از نقطه ورود خواهد بود.

اندیکاتور ATR

نمونه‌ای از اندیکاتور ATR که برای جلوگیری از استاپ هانتینگ استفاده شده است.

2. تشخیص بریک اوت‌های (Break Out) جعلی

گاهی اوقات در بازار می‌بینیم که قیمت، مقاومت را شکسته اما بعد از مدتی روند معکوس را پیش گرفته و برمی‌گردد. در روند نزولی هم ممکن است قیمت، سطح حمایتی را بشکند اما ادامه پیدا نکند و مجدد بازگردد. به این موارد، شکست جعلی (Fake Break Out) می‌گوییم.

در نمودارهای شمعی، الگوهایی مانند اینگالف نزولی و ستاره دنباله‌دار منجر به ایجاد بریک اوت کاذب در روند صعودی، و الگوهایی مانند چکش و اینگالف صعودی منجر به ایجاد بریک اوت کاذب در روند نزولی می‌شوند. بنابراین؛ حتما به انواع الگوها دقت کرده و مراقب بریک اوت‌های کاذب باشید.

3. استفاده از حد ضررهای متعدد و حجم ورودی متفاوت در معاملات

اکثر تریدرهای خرد در انجام معاملات خود، یک نقطه برای ورود و یک نقطه برای خروج از معامله دارند.

شاید این روش در بسیاری از موارد خوب باشد، اما اگر شما طی چند مرحله ورود انجام دهید و حد ضررهای متعددی برای خود تعیین کنید، هنگامی که یکی از معاملات شما بسته شود، در هنگام برگشت قیمت، از باقی معاملات خود سود به دست می‌آورید.

4. قرار ندادن حد ضرر در مناطق آشکار

توجه داشته باشید که هر چقدر سطح حمایت و یا مقاومت در چارت آشکارتر باشد، احتمال استفاده از آن به عنوان منطقه‌ای با نقدشوندگی بالا، بیشتر است.

به عبارت دیگر؛ اگر شما منطقه‌ای را برای قرار دادن حد ضرر مناسب می‌بینید، قطعا سایر معامله‌گران نیز برای آن منطقه چنین تصوری دارند. بنابراین؛ بهتر است حد ضرر خود را در آن نقطه الگوی کندل اینگالف به ما چه می گوید؟ الگوی کندل اینگالف به ما چه می گوید؟ قرار ندهید و فاصله مناسبی از آن داشته باشید.

عدم انتخاب حد ضرر در نقاط آشکار

در این تصویر؛ حد ضررها در سطح حمایتی انتخاب شده و سپس استاپ هانتینگ رخ داده است.

اگر حد ضرر خود را در مناطق واضح قرار دهید، تجمع نقدینگی در آن منطقه بالا رفته و بازیکنان حرفه‌ای و کلان بازار، برای شکار نقدینگی شما، قیمت را به سمت همان مناطق حرکت می‌دهند.

شما می‌توانید حد ضرر خود را کمی‌ بالاتر از سطوح حمایت و مقاومت آشکار قرار داده و خود را در برابر پدیده استاپ هانتینگ محافظت کنید.

چگونه از استراتژی استاپ هانت به نفع خود استفاده کنیم؟

اگر شما بتوانید از الگوی استاپ هانت در نمودارها استفاده کنید و برای پیوستن به پول هوشمند برنامه‌ای داشته باشید، قطعا می‌توانید از این نوسانات به نفع خود سود به دست آورید.

در واقع شما باید دقیقا مانند موسسات بزرگ و بازیگران کلان بازار قدم بردارید. بازیگران بزرگ بازار، به دنبال نقاطی هستند که نقدشوندگی بالایی دارند و با کمک این نقاط، سفارشات خود را پر می‌کنند. این نقاط، به وسیله خطوط حمایت و مقاومت خیلی راحت قابل شناسایی هستند.

حال اگر بخواهیم از استاپ هانت به نفع خودمان استفاده کنیم، باید سطوح حمایت و مقاومت را به همراه چند کندل معکوس کننده در نظر بگیریم. توجه داشته باشید که این استراتژی در تایم فریم روزانه بهترین عملکرد را دارد.

در ادامه قوانین ورود و خروج در روند صعودی و نزولی را شرح می‌دهیم:

قوانین ورود و خروج در استراتژی استاپ هانت در روند صعودی

  1. به دنبال سطح حمایتی واضح و آشکار در یک الگوی رنج مستطیلی باشید.
  2. منتظر بمانید تا قیمت با یک بریک اوت به زیر سطح حمایتی برود و کندل بسته شود.
  3. به کندلی که حمایت را شکسته نگاه کنید؛ اگر کندل شبیه به الگوی چکش بود و سایه آن هم بلند بود، باید برای پوزیشن خرید آماده شوید.
  4. نقطه ورودی شما باید یک پیپ بالاتر از کندل چکش باشد.
  5. حد ضرر را در زیر کندل چکش قرار دهید.
  6. حد سود را در نزدیک حد بالایی مستطیل قرار دهید.

قوانین ورود و خروج در استراتژی استاپ هانت در روند نزولی

  1. به دنبال سطح مقاومتی واضح و آشکار در یک الگوی رنج مستطیلی باشید.
  2. منتظر بمانید تا قیمت با یک بریک اوت به بالای سطح مقاومتی برود و کندل بسته شود.
  3. به کندلی که مقاومت را شکسته نگاه کنید؛ اگر کندل شبیه به الگوی ستاره دنباله‌دار بود و سایه آن هم بلند بود، باید برای پوزیشن فروش آماده شوید.
  4. نقطه ورودی شما باید یک پیپ پایین‌تر از کندل ستاره دنباله‌دار باشد.
  5. حد ضرر را در زیر کندل ستاره دنباله‌دار قرار دهید.
  6. حد سود را در نزدیک حد پایینی مستطیل قرار دهید.

حال برای درک بهتر این استراتژی و نحوه استفاده از آن، به یک مثال توجه کنید.

به چارت زیر که مربوط به جفت ارز NZD/USD و در تایم فریم روزانه است، توجه کنید:

مثال استاپ هانت

تشخیص موقعیت برای ورود به بازار با استراتژی استاپ هانت

براساس قوانین ورود و خروجی که شرح دادیم، باید در این چارت به دنبال یک الگوی مستطیلی باشیم که قیمت در داخل آن نوسان دارد. همانطور که در این تصویر می‌بینید، دو سقف در یک سطح وجود دارند که خط مقاومت بالایی را تشکیل داده و دو کف موجود در یک سطح نیز خط حمایت پایینی را تشکیل می‌دهند.

بعد از آن باید منتظر یک بریک اوت از خط مقاومت یا خط حمایت باشیم. همانطور الگوی کندل اینگالف به ما چه می گوید؟ که در این تصویر مشخص است، قیمت بعد از یک بریک اوت کاذب، الگوی ستاره دنباله‌دار را تشکیل داده، معکوس شده و به سمت پایین حرکت کرده است.

لازم به ذکر است که به هنگام نزدیک شدن قیمت به سطح مقاومت بالایی، بایستی با کمک پرایس اکشن، حرکات بازار را به دقت زیر نظر بگیریم تا علائم احتمالی فعالیت‌های بازیگران کلان که برای استاپ هانت کردن پوزیشن‌ها انجام می‌دهند را پیدا کنیم.

در این حالت باید صبر ‌کنیم تا بریک‌ اوت صعودی رخ دهد. هنگامی که این اتفاق افتاد، همچنان با روش پرایس اکشن بازار را مشاهده می‌کنیم و در نهایت قبل از ارزیابی بیشتر منتظر می‌مانیم تا کندل بریک ‌اوت بسته شود. اگر کندل بریک ‌اوت الگوی ستاره دنباله‌دار ایجاد کند، می توانیم وارد پوزیشن فروش شویم.

در تصویر بالا، الگوی ستاره دنباله‌دار با دایره زرد رنگ مشخص شده است. الگوی برگشتی ستاره دنباله دار، الگویی است که سایه بالایی آن حداقل به اندازه دو سوم کل کندل باشد و قیمت نزدیک به انتهای پایینی دامنه بسته شود.

حال باید براساس قوانین ذکر شده، سفارش فروش را یک پیپ پایین‌تر از ستاره دنباله‌دار قرار دهیم.

سپس، حد ضرر در انتهای بالایی ستاره دنباله‌دار قرار می‌گیرد و حد سود در پایین الگوی مستطیل قرار خواهد گرفت. توجه داشته باشید که بهتر است حد سود، کمی بالاتر از سطح حمایتی قرار گیرد.

سوالات متداول

استاپ هانت زمانی رخ می‌دهد که شما به عنوان یک تریدر، وارد معامله‌ای شده‌اید و حد ضرر خود را مشخص کرده‌اید. بعد از مدتی قیمت به حد ضرر شما می‌رسد و شما را از معامله خارج می‌کند. سپس سریعا حرکت قیمت معکوس شده و در جهتی که مد نظر شما بوده حرکت می‌کند.

در گذشته این پدیده اغلب توسط بروکرها ایجاد میشد، اما در حال حاضر به دلیل سخت ‌گیری نهادهای دولتی، استاپ هانت بیشتر توسط تریدرهای کلان و به ‌عبارتی افراد حقوقی که سرمایه زیادی در اختیار دارند، انجام می‌گیرد.

راهکارهای مختلفی برای جلوگیری از به ‌دام افتادن در استاپ هانت وجود دارد، اما استفاده از اندیکاتور ATR، تشخیص شکست ‌های جعلی (Fake Breakout)، استفاده از نقاط ورودی و خروجی متعدد و قرار ندادن حدضرر در ناحیه ‌های آشکار اشاره کرد.

بهترین استراتژی برای در امان ماندن از استاپ هانت، انتظار برای خروج نمودار قیمت از یک الگوی رنج مستطیلی و سپس به ‌کار گیری الگوهای کندلی برای تایید ورود به معامله است.

سخن پایانی

در این مقاله، درباره مفهوم استاپ هانتینگ صحبت کردیم و گفتیم که این موضوع باعث می‌شود حد ضرری که یک تریدر برای خود تعیین کرده است، زده شود و تریدر دارایی خود را با ضرر بفروشد و از معامله خارج شود.

اما جالب است بدانید که شما می‌توانید با استفاده از استراتژی استاپ هانت نه تنها از ضرر جلوگیری کنید؛ بلکه از این موقعیت سود هم به دست آورید. در این مقاله، این استراتژی را با ذکر یک مثال بررسی کرده‌ایم.

قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت می‌توانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.