شش اصل برنامه ریزی استراتژیک در یک شرکت کوچک
برنامه ریزی استراتژیک در یک شرکت کوچک : بسیاری از شرکتها بدون برنامه رسمی کار می کنند، در شرکتها ی تازه تاسیس، مدیران چنان سرگرم امور هستندکه فرصتی برای برنامه ریزی ندارند. در شرکتهای کوچک مدیران چنین استدلال می کنند که تنها شرکت های بزرگ به برنامه ریزی رسمی نیازمندند.آنها تصورمی کنند که بازار به سرعت در حال تغییر است ،از این رو برنامه ریزی نمیتواند مفید واقع شود.
در حالیکه برنامه ریزی باعث می شود که مدیریت بتواند به صورت منظم بیندیشد و در برابرتغییرات محیطی به موقع واکنش نشان دهد.
برنامه ریزی استراتژیک چیست؟
فیلیپ کاتلر در کتاب اصول بازاریابی خود برنامه ریزی استراتژیک را اینگونه تعریف می کند:
فرایندی که به وسیله ی آن بین تعیین اهداف و تواناییهای شرکت از یک سو وفرصت های در حال تغییر محیطی از سوی دیگرسازگاری ایجاد می کند.
دربرنامه ی استراتژیک ،ماموریت و هدف های کلی شرکت تعیین می شود.
مراحل برنامه ریزی استراتژیک :
یک. علل اصلی ماندگاری شرکت در جایی که ظرف چند سال گذشته در آن به فعالیت پرداخته است.
دو . در آغاز شرکت هدف یارسالت مشخص وروشنی دارد.ولی با گذشت زمان ورشد سازمان ها تا حدی شفافیت خود را از دست میدهد.پس بیان رسالت شرکت سه . ضروری وهمانند یک دست نامریی افراد رادر سازمان راهنمایی می کند.
چهارم . تعیین کنیم با چه فرصت ها و تهدیداتی روبه رو هستیم که می توانند برهدف سازمان تاثیر گذار باشند.
پنجم. شناسایی عوامل جغرافی، سیاسی، فرهنگی ،اجتماعی که برروند سازمان درآینده تاثیرخواهند داشت.
ششم. تعیین مجموعه ای ازهدف های بلند مدت، که سازمان توانایی رسیدن به آنها را در آینده خواهد داشت و معرف شرکت درآینده خواهند شد.
هفتم. تهیه یک لیست از نیازهای تدارکاتی، مالی ونیروی انسانی مورد نیاز، جهت تامین اهداف بلند مدت ضرورت دارد.
برنامه ریزی استراتژیک و بلند مدت همانند چراغی است که سازمان را درمحیطی که مدام در حال تغییر و واکنش در برابر تهدیدات محیطی می باشد هدایت می کند.همچنین برنامه ریزی استراتژیک زمینه سایر برنامه ریزی های شرکت را تعیین میکند.
ممکن شما دوست داشته باشید
هفت مزیت استفاده از یک مشاور بازاریابی
نقش مدیریت پروژه در بازاریابی
چگونه قدرت تحقیقات بازاریابی را به کسب و کار خود بازگردانیم؟
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
درخواست مشاوره بازاریابی | بازاریابی اینترنتی
👇تقویم مدیریت زمان سال 1400 👇
درباره مصطفی پورمرتضوی
بنام دادار پاک پدید آورنده آدم از آب و خاک
درود بر شما
من مصطفی پورمرتضوی هستم.
مدیرعامل هلدینگ زندگی رنگی
استراتژیست و مشاور بازاریابی و بازاریابی اینترنتی
در این وبسایت سعی دارم، تجربیات خودم رو در زمینه بازاریابی و بازاریابی اینترنتی با شما خوبان به اشتراک بگذارم.
لبتون خندون
روزیتون هزار برابر
فروشگاه بازاریاب برتر
نگارخانه مصطفی پورمرتضوی
فرا رسیدن نوروز ۱۴۰۱ بر شما خجسته
فرا رسیدن نوروز ۱۴۰۱ بر شما خجسته درود بر شما همراهان عزیزفرا رسیدن نوروز بر شما خجستهامیدوارم در سال جدید
یلدا 1400 بر شما خجسته
فرا رسیدن نوروز ۱۴۰۰ بر شما خجسته
یلدا 99 بر شما خجسته
حضور در برنامه کارآفرینان شبکه ایران کالا
فرا رسیدن نوروز 99 بر شما هموطنان خجسته
پنجم اسفند ماه روز مهندس گرامی باد
گپ و گفت با پویا ودایع | مدیر و بنیانگذار خانه آموزش | تکنوگپ دوم
تکنو گپ دورهمی چگونه تاجرالکترونیک شویم برگزار شد
در اولین گردهمایی وردپرسی های چه گذشت ؟
داستان کوتاه بازاریابی و مدیریتی
تجربه روباه و شتر
تجربه روباه و شتر روباهی از شتری پرسید: «عمق این رودخانه چه اندازه است؟ شتر جواب داد: «تا زانو.» ولی
کلینیک مدیریت
برنامه ریزی استراتژیک بدون تفکر استراتژیک بیشتر شبیه یک برنامه ریزی بلند اصول برنامه ریزی استراتژیک چیست؟ مدت است. مبنای چنین برنامه ریزی استراتژیکی ، پیش بینی محیط (فرصتها و تهدیدات) آینده است و در جایی که بین پیش بینی (در زمان برنامه ریزی) و واقعیت (در زمان اجرا) تفاوت زیادی وجود داشته باشد، اثربخشی آن از بین می رود.
برنامه ریزی استراتژیک (بدون تفکر استراتژیک) به محیطی باثبات و پایدار، عوامل محیطی در تعادل با تغییرات پیوسته، کنش و واکنش قابل فهم و قابل پیش بینی نیاز دارد و در فقدان چنین شرایطی از کارکرد موثر بازمی ماند. شرایط محیط امروز کسب و کار برای برنامه ریزی استراتژیک (به تنهایی) مناسب نیست:
۱ – در برنامه ریزی استراتژیک، کار براساس داده های محیطی و داخلی شکل می گیرد، بدون اینکه سنجیده شود که این داده ها تا چه اندازه معتبر و قابل تکیه هستند. در شرایط پیچیده کسب و کار امروز فهم صحیح و کامل محیط، کاری دشوار و در اصول برنامه ریزی استراتژیک چیست؟ بسیاری موارد ناممکن است: براساس تجارب گذشته بروز بحران در منطقه خاورمیانه سبب افزایش بهای نفت می شود. چرا در دوران حمله آمریکا به کشور عراق بهای نفت سقوط کرد؟
در آغاز ظهور تکنولوژی ضبط تصویر بر روی نوار، دو استاندارد وی-اچ-اس (نوار بزرگ) و بتاماکس (نوار کوچک) وجود داشت. استاندارد دوم در مواجهه با رفتار بازار از بین رفت. چرا مخترع استاندارد بتاماکس (سونی) این رفتار را به درستی درک نکرده بود؟
۲ – اســـــاس برنامه ریزیهای استراتژیک پیش بینی روند امور است، ولی تغییرات ناپیوسته مانند تحولات تکنولوژیک، اجتماعی و یا سیاسی قابل پیش بینی نیستند. شاید بتوان اولین ایدهٔ مکتوب در مورد وسیلهٔ نقلیهای را که بدون نیروی انسان یا حیوانات قادر به حرکت باشد، در ایلیاد اثر هومر یافت. در قسمتی از رمان، هفاستوس (خدای آتش و فلزکاری) یک سهچرخهٔ متحرک میسازد و از آن برای جابجایی استفاده میکند.
اما در عالم واقع، این وسیله برای اولین بار در سال ۱۶۷۸ توسط پدر فردیناند فربیست مبلغ مسیحی بلژیکی در چین طراحی و ساخته شد که توسط بخار کار میکرد.
قطعا اگر چندین سال قبل از آن تاریخ در اروپا از کارآفرینی که پیشرفت روزافزون استفاده از اسب را در صنعت دیده بود پرسیده میشد پردرآمد ترین شغل دنیای آینده چیست؟ با کمی تحقیق و مطالعه و با کمی چاشنی خلاقیت پاسخ میداد : جمع آوری فضولات اسب و سایر حیوانات زیرا به زودی با افزایش نیاز ما به صنایع مختلف ، از تعداد اسب بیشتری بهره خواهیم گرفت و بزودی سراسر کره زمین پوشیده از فضولات این حیوانات خواهد شد. غافل از اینکه در گوشه ای از دنیا علم و تکنولوژی معادلات را #برهم_میزنند.
۳ – مبنای برنامه ریزیهای استراتژیک «تحلیل» داده هاست و این شیوه تفکر (#تفکر همگرا) فاقد قدرت لازم برای «خلاقیت» (#تفکر واگرا) به عنوان درونمایه اصلی استراتژی های تحول بخش است. هنری مینتزبرگ (H.MINTZBERG) در مقالات خود مکرراً به این واقعیت اشاره دارد که برنامه ریزیهای استراتژیک به دلیل ماهیت تحلیلی خود «برنامه» ایجــاد می کنند و نه استراتژی و آنچه استراتژی ها را اثربخش می سازد سنتز خلاقانه است.
۴ – برنـــــامه ریزی های استراتژیک نوعی مدل سازی از دنیای واقعی است که با پردازش اطلاعات مربوط به عوامل مهم داخلی و خارجی، استراتژی را فرموله می کند. محیط پیچیده کسب و کار امروز نمی تواند توسط الگوهای ساده خطی به درستی مدل سازی شود و این امر صحت استراتژی حاصل را مورد سؤال قرار می دهد.
یان ترنر (I.TURNER) استاد دانشگـاه برونل (BRUNEL) دراین خصوص می گوید: «قابلیت ما در پیش بینی آینده محدود است، زیرا حتی یک تغییر کوچک در پدیده های به ظاهر بی ارتباط، می تواند به تغییرات عمده ای در کل سیستم منجر شود. چگونه هنگامی که دنیا درحال تغییرات سریع و غیرقابل پیش بینی است و کنترلی بر منابع حیــــــاتی موردنیاز وجود ندارد، سازمانها می توانند استراتژی را فرموله و پیاده کنند»؟ الگوهای برنامه ریزی استراتژیک با انتخاب برخی از عوامل (محیطی و داخلی) و رهاسازی سایر عوامل به ظاهر بی اهمیت روش «جـــزءنگری» (REDUCTIONISM) را دنبال می کنند و بدین لحاظ برای مدل سازی تغییرات غیرخطی کسب وکار امروز مناسب نیستند.
در مقابل تنگناهای برنامه ریزی استراتژیک، برای محیط کسب و کار امروز «تفکر استراتژیک» پیشنهاد شده است. تفکر استراتژیک رویکردی است که مبتنی بر اصول استراتژی، تفکر واگرا و خلاقانه را برای خلق یک استراتژی ارزش آفرین توصیه می کند. تفکر استراتژیک بیش از جنبه های فرایندی و متدولوژیک به استراتژی به عنوان یک هنر نگاه می کند.
این دو رویکرد (برنامه ریزی و تفکراستراتژیک) به دو انتهای طیف مکاتب دهگانه استراتژی تعلق دارند. برنامه ریزی استراتژیک جزو مکتب «طرحریزی» است که در محیط قابل شناخت و قابل پیش بینی اثربخش است و تفکر استراتژیک با مکتب «یادگیری» تعریف می شود که برای محیط غیرقابل درک و پیش بینی مناسب است. بدین ترتیب «تفکر استراتژیک» در محیط پرتحول و غیرقابل پیش بینی امروز رویکرد مناسب «راهبری» سازمان شمرده می شود. رویکردی که می تواند سازمان را نسبت به رقیب برتری بخشد و سهم بیشتری از منافع بازار را نصیب آن سازد. آدریان اسلوتسکی (A.SLYWOTSKY) در کتــــاب خود با عنوان «مهاجرت ارزش» می نـویسد: «بسیاری از اوقات، یک شرکت تازه وارد و کوچک با یک استراتژی نوآورانه و قوی، همـــه منافع یک صنعت را از آن خود می سازد». تفکر استراتژیک یک مهارت حیاتی مدیریت در هزاره جدید است. مهارتی که لازمه توانمندسازی سازمان برای بقا و رشد در محیط به شدت رقابتی امروز است.
تفکر استراتژیک – برنامه ریزی استراتژیک
با این تفاسیر آیا در دوران جدید، عصر برنامه ریزی استراتژیک به سر رسیده و نقش آن به تفکر استراتژیک سپرده شده است؟ رویکرد سازنده تر و مفیدتری هم برای این زمینه وجود دارد: تفکر و برنامه ریزی استراتژیک می توانند در کنار هم نقش مکمل داشته باشند. در این رویکرد، تفکر استراتژیک چشم انداز می آفریند و برای تبیین و پیاده سازی آن از ابزار برنامه ریزی استراتژیک استفاده می شود. هنری مینتزبرگ «متفکران» را از «برنامه ریزان» استراتژیک جدا می داند. وی برای برنامه ریزان استراتژیک نقشهای موثری همچون گردآوری داده، همراهی متفکر استراتژیک در خلق استراتژی و مشارکت در پیاده سازی چشم اندازهای استراتژیک ذکر می کند ولی خلق چشم انداز و معماری استراتژی را حاصل تفکر استراتژیک می داند. در تفکر استراتژیک یک تصویر بزرگ و یکپارچه (و درعین حال کلی و فاقد دقت) از محیط کسب و کار شکل می گیرد. این شیوه نگرش لازمه کشف قواعد اثربخش و بکارگیری آنها در راستای پاسخ به مشتری است، درحالی که برنامه ریزی استراتژیک با تمرکز بر روی چشم انداز و جزئیات استراتژی خلق شده، داده های دقیق برای پیاده سازی استراتژی را فراهم می سازد. تفکر استراتژیک جهت گیری مناسب سازمان را مشخص می سازد و برنامه ریزی استراتژیک سازمان را درجهت مشخص شده به پیش می برد. تفکر استراتژیک با سنتز عوامل موثر محیطی و درونی تصویر یکپارچه ای از فضای کسب و کار را در ذهن ایجاد کرده و زمینه را برای خلق پاسخ های خلاقانه و بدیع به نیازهای بازار فراهم می سازد و برنامه ریزی استراتژیک با روش های تحلیلی، اهداف استراتژیک را به برنامه ها و اهداف سالیانه و کوتاه مدت تبدیل کرده و گام های لازم برای پیاده سازی استراتژی خلق را فرموله می کند. شاید با این دیدگاه بهتر باشد برنامه ریزی استراتژیک، «برنامه ریزی استراتژی» و ابزاری برای پیاده سازی چشم انداز (حاصل از تفکر استراتژیک) تلقی شود.
بدین ترتیب، ابعاد تحلیلی و عقلایی استراتژی با ابعاد خلاقانه و هنری آن پیوند می خورد و یک رویکرد قوی مدیریتی حاصل می گردد. تیم اوشاناسی (T.O’SHANNASSY) این تلفیق را یک فرایند دیالتیک ذهنی بین تفکر واگرا و همگرا می داند. وی می گوید: «درعین خلاق بودن باید خلاقیت را در دنیای واقعی پیاده کرد و درعین بهره گیری از قدرت سنتز می بایستی از قدرت تحلیل اصول برنامه ریزی استراتژیک چیست؟ نیز استفاده کرد و بکارگیری پی درپی تفکر و برنامه ریزی استراتژیک راه دستیابی به استراتژی های بدیع و خلاقـــانه درعمل است». این شیوه نگرش می تواند یک چارچوب اصولی برای پیوند نظریات کلاسیک و نوین استراتژی را فراهم سازد و الگویی برای مفهوم یکپارچه استراتژی باشد.
اصول برنامه ریزی استراتژیک چیست؟
سرویس مشاوره، برنامه ریزی و تدوین استراتژی بازاریابی دیجیتال (دیجیتال مارکتینگ) گروه فنی مهندسی حساب کتاب ایرانیان سعی در برآوردن مقدمات و اجرای تمام فازهای بازاریابی دیجیتال دارد.
هر اقدام آنلاین ما در حوزه کسب و کار باید یک هدف واضح و روشن داشته باشد. بنابراین باید بتوان اهداف و راه رسیدن به آنها را خیلی شفاف تعریف کرد، استراتژی، نقشه راه رسیدن ما به اهداف است که در ادامه به تمام ابعاد استراتژی بازاریابی خواهیم پرداخت.
مدیریت استراتژیک چیست؟
یکی از بهترین تعریف ها در خصوص مدیریت استراتژیک، هنر انتخاب و اولویت دادن به بهترین تصمیم ها و گزینه های موجود است. مدیریت استراتژی مجموعه تصمیم ها و اقدامات مدیریتی است که عملکرد بلند مدت یک شرکت را تعیین می کند. یک کسب و کار بدون داشتن استراتژی های به روز شده در مقایسه با شرایط کسب و کار و رقبا که در راستای رویا و چشم انداز صاحبان آن باشد از شانس کمی برای موفقیت برخوردار خواهد بود.
مدیریت استراتژیک عبارت است از بررسی محیطی (هم محیط خارجی و هم محیط داخلی) تدوین استراتژی، اجرای استراتژی، ارزیابی و کنترل استراتژی ها و اهداف سازمان.
"مدیریت استراتژیک بر نظارت و ارزیابی بر فرصت ها و تهدیدهای خارجی در سایه توجه به نقاط قوت و ضعف یک شرکت تاکید دارد."
استراتژی بازاریابی چیست؟
کانون اصلی استراتژی بازاریابی، تخصیص مناسب و هماهنگ نمودن فعالیت ها و منابع بازاریابی است به منظور تامین اهداف عملیاتی شرکت از حیث یک بازار –محصول خاص لذا، مسئله اصلی مربوط به قلمروی استراتژی بازاریابی، عبارت است از تعیین بازارهای هدف خاص برای یک خانواده محصول یا یک محصول خاص، سپس، شرکت ها از طریق یک طراحی و اجرای برنامه مناسب عناصر آمیخته بازاریابی (اساساً چهارآمیخته محصول، قیمت، مکان و پیشبرد) طبق نیازها و خواسته های مشتریان بالقوه در آن بازار هدف، به دنبال کسب مزیت رقابتی و ایجاد هم افزایی می باشند.
برنامه ریزی بازاریابی یکی از مهم ترین و کار آمدترین ابزار بازاریابی به منظور پیشرفت هر نوع کسب و کاری می باشد. نکته مهم این است که برنامه ریزی به تنهایی و به خودی خود عامل موفقیت سازمان یا محصول در بازار نمی شود.
عنصری که باعث موفقیت سازمان شما خواهد شد تعهد مدیران به اجرای یک برنامه ریزی بازاریابی درست و به هنگام است. شناسایی فعالیت های تک تک های پرسنل واحدهای سازمان، شناسایی بازارهای هدف که به محصول شما نیازمندند و یا به آن علاقه دارند و سپس جذب و وفادارسازی مشتریان به منظور کاهش هزینه های تبلیغاتی و همچنین افزایش درآمدهای ناشی از مراجعه مشتریان براساس این برنامه باید با توجه به تمام شرایط محیطی، سیاسی و اقتصادی جامعه تدوین گردد.اصول برنامه ریزی استراتژیک چیست؟
برنامههای بازاریابی استراتژیک
برنامه ریزی استراتژی بازاریابی، فعالیتهای مشتری محور را با مسیر کلی که لازم است برای رسیدن به موفقیت طی شود، ادغام میکند. برای مثال تقسیم بندی بازار در بازاریابی استراتژیک نقشی حیاتی را ایفا میکند؛ تفاوتهای جغرافیایی و جمعیتی بازارهای هدف، میتواند بر روی عادات خرید مشتریان شما تأثیر بگذارد. برنامهریزی بازاریابی استراتژیک به شما کمک میکند که این تفاوتها را شناسایی کرده و با توجه به آن، پیام بازاریابی خود را به گوش مشتریان هدف برسانید و سپس محصولات و خدمات کسبوکار خود را با نیازهای فردی قسمتهای مختلف بازار هماهنگ کنید.
با اجرای برنامهی بازاریابی استراتژیک، شرکت میتواند کسبوکار روزانهی خود را هدایت کرده و برای تصمیمگیری های کوتاهمدت و بلندمدت از آن استفاده کند. اجرای برنامه بازاریابی استراتژیک، به شرکتها برای تدوین و اجرای کمپینهای بازاریابی یکپارچه کمک میکند.
برنامهی بازاریابی استراتژیک، در رابطه با توسعهی محصولات و خدمات، توسعه ی پیشنهادات تجاری به منظور گسترش برنامهی فروش شرکت نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
مزیت اولیهی برنامهی بازاریابی استراتژیک، ارائهی مسیر مشخص و مدون بازاریابی است که کسبوکار شما را به سمت اهداف و مقاصدتان به درستی راهنمایی میکند. دومین مزیت برنامه ریزی استراتژیک، ایجاد یک سیستم پیام رسانی یکپارچه و مستمر است که میتوان از آن در داخل و خارج شرکت بهره برد. سیستم بازاریابی استراتژیک موجب کارآیی شرکت میشود، چرا که کارکنان و مشتریان در مورد نوع و کیفیت خدمات شرکت و چگونگی ارائهی آن آگاه میشوند و به سمت یک هدف مشترک حرکت میکنند.
بیشتر بخوانید: اظهارنامه ارزش افزوده به چه شکل است؟
مشاوره و برنامه ریزی استراتژیک مارکتینگ
مشاوره و برنامه ريزي استراتژيك به دنبال کمک به مشتری خود برای سرعت بخشیدن به حل مشکلات وي، شناسایی راه حل ها و تعیین اهداف، طراحی برای تسهیل تغییر سریع و موثر ارائه مي اصول برنامه ریزی استراتژیک چیست؟ دهد تا نيازهاي مشتري خود را برآورده كند. مشاوره با توجه به برنامه ريزي استراتژيك در رابطه با بازاریابی و مارکتینگ به مشتری کمک می کند تا آگاه شود كه امكان استفاده از تمامي منابع خود را دارد و مي تواند به كمك اين منابع به رشد و توسعه خود سرعت بخشيده اما اغلب اوقات، مشتري آنچنان درگير شناسايي و درگير منابع موجود شده است كه منابع ذخيره و حتي روش هاي تامين رفع نياز خود را فراموش مي كند.
در طول این فرآیند، مشاور اعتماد به نفس دهنده و نقشي حمایتی دارد. در واقع مشاور استراتژیست این را تشخیص خواهد داد و كمك مي كند تا شركت با اولویتبندی اهداف، رقابت موفق با رقبا و بهینهسازی عملکرد مالی به اهداف خود دست یابد و مایل است برای رسیدن به یک یا مجموعهای از اهداف، برنامه بلندمدت در جهت رسيدن به فعاليت هاي طراحي اصول برنامه ریزی استراتژیک چیست؟ شده تنظيم كند.
مقالات ISI برنامه ریزی استراتژیک : 166 مقاله انگلیسی + ترجمه فارسی
برنامه ریزی استراتژیک فرایندی است سازمانی برای تعریف راهبرد سازمان و تصمیم گیری برای چگونگی یافتن منابع مورد نیاز برای رسیدن به مقصود استراتژی، صورت میگیرد. این فرایند افراد و منابع را نیز شامل میشود. برای آنکه سازمان بداند به کجا خواهد رفت باید بداند اکنون دقیقاً کجا قرار گرفته است. پس از آن باید آنچه میخواهد باشد را به درستی تعریف کرده و چگونگی رسیدن به آن جایگاه را مشخص کند. مستندات حاصل از این فرایند را برنامهٔ راهبردی سازمان مینامند. برنامه ریزی اصول برنامه ریزی استراتژیک چیست؟ راهبردی برای برنامه ریزی موثر به منظور تصویر کردن پلان یک سازمان بکار میرود، اما هرگز نمیتواند مشخصا پیشبینی کند بازار در آینده دقیقاً چگونه خواهد بود و در آیندهٔ نزدیک چه اتفاقاتی رخ خواهد داد. به هر رو، متفکران استراتژی در سازمان میباید استراتژیهای سازمان را بر اساس زنده ماندن در شرایط سخت طراحی کنند. درواقع برنامه ریزی راهبردی به نوعی تصویر رسمی آیندهٔ سازمان است. تدوین "برنامهریزی استراتژیک" یک فرایند است. برای آنکه سازمان بداند به کجا خواهد رفت باید بداند اکنون دقیقاً کجا قرار گرفته است. پس از آن باید آنچه میخواهد باشد را به درستی تعریف کرده و چگونگی رسیدن به آن جایگاه را مشخص کند. مستندات حاصل از این فرایند را برنامه راهبردی سازمان مینامند. به دیگر سخن، برنامهریزی راهبردی تلاشی منظم و سازمانیافته جهت اتخاذ تصمیمها و مبادرت به اقدامات بنیادی است که به موجب آن، اینکه یک سازمان (یا هر موجودیت دیگر) چیست، چه میکند و چرا اموری را انجام میدهد مشخص خواهد شد. در متون مختلف، از این نوع برنامهریزی با عناوین: برنامهریزی جامع، استراتژیک و راهبردی یاد میشود.
در این صفحه، تعداد 166 مقاله انگلیسی از ژورنال ها و مجلات معتبر پایگاه ساینس دایرکت (ScienceDirect) درباره موضوع برنامه ریزی استراتژیک آرشیو شده است که شما می توانید مقالات مورد نظر خود را بر اساس سال انتشار، موضوع مقاله، وضعیت ترجمه و تعداد صفحات، انتخاب نموده و دانلود فرمایید.
در صورتی که مقاله لاتین مورد نظر شما تا کنون به زبان اصول برنامه ریزی استراتژیک چیست؟ فارسی ترجمه نشده باشد، واحد ترجمه پایگاه ISI Articles با همکاری تنی چند از اساتید و مترجمان با سابقه، آمادگی دارد آن را در اسرع وقت و با کیفیت مطلوب برای شما ترجمه نماید.
بخش ۱. مروری کلی بر اجزای برنامهریزی راهبردی
تهیه برنامه راهبردی شامل چشمانداز، ماموریت، اهداف، راهبردها و برنامههای اقدام، یک فرايند عملی است که برای کمک به گروههای فعال در باهمستان به کار میرود تا بتوانند چشمانداز مناسب گروه خود را فراهم کنند و راههایی اجرایی را برای ایجاد تغيير ترسیم کنند. تهیه این سند به شما و سازمانتان کمک میکند که اهداف کوتاهمدتی را معين کنید و به آنها دست یابید و در عين حال چشمانداز درازمدتی را هم مدنظر داشته باشید. اجرای این فرآیند برنامهريزی در گروه، پشتيبان اجرای ماموریتی دقیق، مشوقی برای حصول اتفاق نظر و مبنایی محکم برای روياهای گروهتان خواهد بود. در این بخش بررسی میکنیم که چطور و چه وقتی برنامه راهبردی گروه را در فرآیند برنامهریزی سازمان خود به اجرا بگذارید.
برنامه راهبردی یا نقشه راه
برنامه راهبردی يک فرايند برنامهريزی عملی است که میتواند در هر سازمان يا اقدامی مورد استفاده قرار گیرد. اين ابزار جامع برنامهريزی، نقشه راهی برای سازمان شما است تا بر اساس آن از ایده و رويا به سوی اقدام حرکت کنید و به نتايج مثبت در باهمستان خود برسید.
چرا سازمان شما باید بر اساس این نقشه راه حرکت کند؟
- فرايند تولید این سند شالودهای محکم برای روياهای شما میسازد و ایدههای خوب را با مشخص کردن کارهایی که برای تحقق چشماندازتان باید انجام دهید، امکانپذیر میکند.
- با ايجاد این فرآیند در کوششی گروهی، سازمان شما میتواند حول موضوع محوریاش اجماع ایجاد کند و مجال برداشتن گامهای لازم را به سازمان شما بدهد.
- اين فرآیند به شما فرصت میدهد که چشمانداز و ماموریت گروه را با کمک افرادی در باهمستان تهیه کنید که کار شما بر زندگیشان تاثیر خواهد داشت. اين یعنی بسیار محتملتر خواهد بود که کار شما به نيازها و خواستههای واقعی باهمستان بپردازد نه چيزی که شما تصور میکنید نیاز آنها است.
- اين سند به شما اصول برنامه ریزی استراتژیک چیست؟ اجازه میدهد که در سازمان خود بر اهداف کوتاهمدت تمرکز کنید و در عین حال چشمانداز و رسالت درازمدتی را نیز مدنظر داشته باشيد.
چه زمانی باید از فرآیند برنامهریزی راهبردی استفاده کنيد؟
به دلیل جهت و نظمی که این نوع برنامهریزی ایجاد میکند، استفاده از آن همیشه توصیه میشود. ولی در برخی موقعیتها استفاده از این فرآيند به طور خاص خیلی مفید است. این زمانها شامل موارد زیر میشوند:
- وقتی در صدد راهاندازی یک سازمان جدید هستید
- وقتی سازمان شما برنامه تازه يا پروژه بزرگتری را آغاز میکند يا قرار است در مسیر تازهای کاری را شروع کند
- وقتی گروه شما در تلاشی که از قبل شروع کرده وارد مرحله تازهای میشود
- وقتی که سعی میکنید جان تازهای به برنامه قدیمیتری ببخشید که موضوع محوری یا سرعت پیشرفتاش را از دست داده است
- وقتی تصمیم دارید از تامينکننده مالی درخواست بودجه کنید.
چشمانداز (رويا)
چشمانداز شما منتقلکننده آن چیزی است که سازمان شما بهعنوان شرایط آرمانی برای باهمستان در نظر میگیرد. یعنی موقعیتی که در آن اغلب مسایلی که برای شما مهم هستند به نحو کاملی حل و فصل شده باشند. سازمان شما میتواند با تدوین چشمانداز، اصول و باورهای خودش را برای جمع بزرگتری در باهمستان و همچنین کارکنان، مشارکتکنندگان و داوطلبان روشن کند.
بيانيههای چشمانداز معمولا دارای چند ويژگی مشترک هستند:
- اعضای باهمستان آن را میفهمند و همگی بر آن اتفاق نظر دارند
- به آن اندازهای گسترده هست که شامل دیدگاههای محلی متنوعی باشد
- الهامبخش و روحیه اصول برنامه ریزی استراتژیک چیست؟ دهنده است
- محتوا و پیام آن به دلیل ساده و کوتاه بودن به راحتی قابل انتقال است
نمونههایی از چند بیانیه چشمانداز که واجد معيارهای بالا هستند:
- کودکان سالم
- خيابانهای امن، محلههای امن
- هر خانهای، مأمنی است
- آموزش برای همه
- صلح در زمين
ماموریت ( چه چیزی و چرا)
تهيه بیانيه ماموریت گام بعدی در فرآیند برنامهریزی اقدام است. بيانيه ماموریت سازمان توصیف میکند که گروه قرار است چه کاری بکند و چرا قرار است این کار را بکند. بيانيههای ماموریت شبیه بیانيههای چشمانداز ولی منسجمتر هستند و قطعا بیشتر از بیانيههای چشمانداز«معطوفبهعمل»اند. بیانیه ماموریت ممکن است به مشکلی مانند ناکافی بودن مسکن بپردازد، یا در جهت تحقق هدفی مانند دسترسی همگانی به خدمات بهداشتی تعریف شود. اين بیانیهها زياد وارد جزييات نمیشوند و با اشارههایی بسیار کلی اعلام میکنند که سازمان شما چطور میتواند مشکلاتی را که به آنها اشاره کرده حل کند. بعضی از اصول راهنمای کلی برای بيانيههای ماموریت از این قرارند:
موجز و مختصر باشد. شاید به کوتاهی عبارت چشمانداز نباشد ولی بیانیه ماموریت باید منظور را در یک جمله بیان کند.
بیانيههای ماموریت زير نمونههایی هستند که واجد معیارهای بالا هستند:
- «ترويج سلامتی و پرورش کودک از طریق برنامههای جامع خانوادگی و برای باهمستان»
- «ايجاد يک باهمستان آفريقايی-آمريکايی بالنده از طریق توسعه مشاغل، آموزش، مسکن و افتخارات فرهنگی»
- «پديد آوردن محلهای امن و سالم از طریق برنامهریزی مشارکتی، اقدام در باهمستان و حمايت از تغییرات مناسب در سياستگذاری».
اهداف اصول برنامه ریزی استراتژیک چیست؟ اختصاصی (چه مقدار از چه چيزی تا چه زمانی محقق خواهد شد)
وقتی سازمانی بیانيه ماموریتاش را تهیه کرد، گام بعدی تعریف اهدافی اختصاصی است که متمرکز بر تحقق آن ماموریت باشند. اهداف اختصاصی به نتايج مشخص و سنجشپذيری اطلاق میشود که برای تحقق هدف کلیتر در نظر گرفته میشود. اهداف اختصاصی يک سازمان به طور کلی مشخص میکند که چقدر از چه چيزی تا چه زمانی محقق خواهد شد. برای مثال یکی از اهداف اختصاصی در یک ابتکار محلی در زمینه ترویج مراقبت و نگهداری از سالمندان میتواند به این شکل باشد: «تا سال ۲۰۱۵ (تا چه زمانی)، تعداد سالمندانی که از تماس روزانه خود با کسی خبر میدهند که از آنها مراقبت میکند (از چه چيزی) تا ۲۰درصد (چه مقدار) افزایش پیدا میکند.» اهداف اختصاصی در سه نوع تعریف میشوند:
- اهداف اختصاصی رفتاری. این اهداف ناظر به تغيير رفتارهای مردم (آنچه میکنند و میگويند) و نتیجه رفتارهای آنها هستند. مثلا، گروهی که برای بهبود وضع محله فعالیت میکند، ممکن است هدف خود را افزايش میزان تعميرات خانهها (رفتار) یا بهبود وضع مسکن (نتيجه) در نظر بگیرد.
- اهداف اختصاصی نتیجهبخش در سطح باهمستان. این اهداف نیز به نتیجه اهداف رفتاری مربوط هستند ولی بيشتر در سطح باهمستان تعریف میشوند تا سطح فردی. مثلا همان گروه پیشین ممکن است هدف خود را افزایش درصد مسکن آبرومند و مقرونبهصرفه در باهمستان تعریف کند.
- اهداف اختصاصی فرآيندی. اين گروه از اهداف، زمینهساز اجرای فعالیتهای لازم برای تحقق اهدافی دیگر هستند. مثلا گروهی ممکن است تهیه یک برنامه جامع برای بهبود مسکن در محله را در نظر بگیرند که مستلزم تحقق یک مجموعه اهداف اختصاصی در طول فرآیند است.
- مهم است که بدانیم انواع مختلف اهداف بالا قابلیت تلفیق دارند. بیشتر گروهها در تدوین اهداف اختصاصی هر سه نوع را در نظر میگیرند. نمونههایی از این اهداف شامل این مواردند:
- تا دسامبر سال ۲۰۱۰، وقت گذاشتن والدین (يعنی صحبت کردن، بازی کردن، خواندن) برای فرزندان زیر دو سال ۳۰ درصد افزايش پیدا کند (هدف رفتاری).
- تا سال ۲۰۱۲، تعداد جوانانی که از دبيرستان فارغ التحصیل میشوند، ۴۰ درصد افزایش پیدا کند (اهداف نتیجهبخش در سطح باهمستان).
- تا سال ۲۰۰۶، درصد خانوادههایی که صاحب خانه هستند، ۳۰ درصد بیشتر شود (اهداف نتيجهبخش در سطح باهمستان).
- تا دسامبر امسال، یک برنامه آموزش داوطلبان برای همه داوطلبان اجرا شود (هدف فرايندی).
راهبردها ( اصول برنامه ریزی استراتژیک چیست؟ چگونگی)
به طور کلی، سازمانها راهبردها یا استراتژیهای متنوعی را برای خودشان تعریف میکنند. اين راهبردها طیف بسيار وسیعی از افراد و منابع و حوزههای اختصاصی را دربر میگیرد.
نمونههایی از راهبردهای کلی:
- برنامه بهداشت و سلامت کودکان میتواند از بازاريابی اجتماعی در جهت بهبود رابطه بزرگسالان و کودکان استفاده کند.
- تشویق هنرمندان به اجرای آثارشان در طرحهای بهسازی محیطی، حال و هوای هنری باهمستان را تقويت میکند.
پنج نوع راهبرد مشخص میتواند به هدایت بيشتر این مداخلات کمک کند:
- ارايه اطلاعات و تقویت مهارتها (مانند ارایه آموزش مهارتها در زمینه مديریت اختلاف)
- تقويت خدمات و پشتيبانی (مانند اجرای برنامههای نظارتی برای جوانان در معرض خطر)
- مناسبسازی میزان دسترسی و تشخیص موانع و فرصتها (مانند پرداخت کمکهزینه تحصیلی به دانشجويانی که توانايی رفتن به کالج را ندارند)
- تغيير پیامد تلاشها (مانند ارايه مشوقهایی برای ترغیب اعضای باهمستان به کار داوطلبانه)
- اصلاح سیاستها (مانند اصلاح سياستهای مرتبط به مشاغل، برای آنکه والدین و اوليا و داوطلبان بتوانند با کودکان کم سن و سالتر وقت بیشتری بگذرانند)
برنامه اقدام (چه تغييری رخ میدهد؛ چه کسی تا چه زمانی چه کارهایی را انجام میدهد)
برنامه اقدام سازمان به تفصيل و به دقت توصیف میکند که راهبردها چگونه برای تحقق اهداف اختصاصی که پيشتر در فرآيند تهیه سند راهبردی مشخص شدهاند، اجرا خواهند شد. این برنامه به این موارد اشاره دارد:
الف) تغييرات مشخصی که باید در باهمستان يا سيستم در پیشان بود، و
ب) گامهای عملی مشخص لازم برای تحقق تغييرات در ابعاد و بخشهای مختلف باهمستان
گامهای عملی باید برای هر مؤلفهای از مداخله يا تغييرات مطلوب ( سیستمی یا در باهمستان) تهيه شوند. اينها شامل موارد زیر هستند:
- گامهای عملی: چه اتفاقی میافتد
- اشخاص مسئول: چه کسی چه کاری میکند
- تاریخ اتمام: زمانبندی هر گام عملی
- منابع لازم: منابع و پشتيبانی (آنچه مورد نیاز است و آنچه که موجود است)
- موانع یا مقاومتها (در برابر تغییر) و برنامهای برای غلبه بر آنها!
- همکاران: چه کسان ديگری باید از اين اقدام باخبر باشند.
اينجا یک نمونه از گامهای عملی را داریم که در نموداری ترسيم شدهاند تا بتوانید به سادگی حرکت آنها را دنبال کنيد:
گام عملی
اشخاص مسئول
تاریخ اتمام
منابع لازم
موانع یا مخالفتهای بالقوه
همکاران
از شرکتهای محلی بخواهيد که زمان کار والدین را منعطف کنند
خانم ماریا سوآرز
سپتامبر ۲۰۰۸
در مجموع پنج ساعت؛ دو ساعت آمادهسازی پیشنهاد؛ سه ساعت برای جلسه و اياب و ذهاب
شرکتها: ممکن است هزینهاش برایشان زیاد باشد؛ باید آنها را نسبت به مزايای طرح برای شرکت متقاعد کنيم
اعضای گروه اقدام کسبوکار و گروه اقدام مدرسه
البته وقتی که طراحی برنامه راهبردی را برای سازمانتان تمام کردید، تازه کارتان شروع شده است. برنامه اقدام شما باید یک یا چندبار اجرا و بازنگری شود. باید از اعضای باهمستان نظرخواهی کنید و بر حسب آن نظرخواهی عناصری را به برنامهتان بیفزایید یا از آن کم کنید.
خلاصه
فرآیند برنامهریزی راهبردی به گروههای فعال در باهمستان کمک میکند که رويایشان را تعریف کنند، اهدافشان را مشخص کنند، راههای رسيدن به آن اهداف را ترسیم کنند و در نهايت روشهای عملی را برای محقق کردن تغييرات لازم طراحی کنند.
دیدگاه شما