عوامل موثر بر ریسک غیرسسیتماتیک


چگونه رابطه ریسک و بازده ، قدرت تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران را افزایش می‌دهد؟

ریسک و بازده در مدیریت مالی و اقتصادی همانند دو کفه یک ترازو هستند که تعادل بین آن‌ها در رسیدن به موفقیت‌های مالی کم‌خطر و ایمن بسیار حائز اهمیت است. درواقع افراد با توجه به میزان ریسکی که انجام می‌دهند، متناسب با آن بازده و نتیجه متفاوتی خواهند داشت. ازآنجایی‌که رابطه ریسک و بازده در تجارت و اقتصاد خرد و کلان جایگاه بسیار مهمی دارد، در ادامه این مطلب به تشریح و شفاف‌سازی بیشتر آن پرداخته می‌شود.

بررسی رابطه کلی ریسک و بازده :

ریسک و بازده دو مفهوم جدا از هم و قابل‌تفکیک از یکدیگر نیستند و در کنار هم معنا پیدا می‌کنند. به‌عبارتی‌دیگر در هنگام سرمایه‌گذاری همیشه دو حالت وجود دارد یا سود و زیان آن از همان ابتدا روشن و واضح است یا این‌که هیچ چیزی صد درصد مشخص نیست و باید ریسک کرد تا بازده آن معلوم شود. بنابراین هر چه فرد بیشتر ریسک کند به همان اندازه احتمال شکست یا پیروزی و در اصل بازده او نیز بیشتر است. برای شناخت بهتر رابطه بازده و ریسک تعاریف متفاوتی را به کار می‌برند که در زیر به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود.

ریسک و بازده

انحراف معیار ریسک و بازده :

ازآنجایی‌که ریسک مفهومی نسبی دارد برای درک بهتر و به دست آوردن نتایج احتمالی آن از محاسبات آماری استفاده می‌کنند که انحراف معیار بهترین انتخاب جهت نشان دادن رابطه ریسک و بازده است. به‌ همین منظور چنانچه یک موقعیت مالی دارای انحراف معیار ریسک رو به بالا و زیادی باشد، پتانسیل بازده بیشتری نیز در آن وجود دارد و بالعکس. اما باید توجه کرد که این بازده فقط به معنای سود بیشتر نیست بلکه با ریسک بیشتر، ممکن است ضرر بیشتری هم در نتیجه و بازده کار عاید سرمایه‌گذار شود. حتی خطر از دست رفتن تمام سرمایه نیز در ریسک بالا وجود دارد که در این مورد بازده صفر خواهد بود.

ریسک برابر با اختلاف بازده اصلی با بازده مورد انتظار :

اکثر سرمایه‌گذاران معتقدند که بازده و نتیجه‌‌ای که در ابتدا انتظار می‌رود به آن دست یابند با میزان بازده واقعی و پس از انجام کار متفاوت است که با به دست آوردن اختلاف میان این دو، ریسک یا احتمال آن سرمایه‌گذاری یا موقعیت مالی نیز مشخص می‌شود. بنابراین هر چه اختلاف بازده‌ واقعی و مورد انتظار کمتر باشد، ریسک کمتری هم وجود دارد و با افزایش این اختلاف، فرد باید ریسک بیشتری کند. بهترین مثال برای درک این موضوع احتمال برنده شدن فرد در یک مسابقه بخت‌آزمایی است که در با خرید برگه شانس یا جایزه اصلی (بازده موردانتظار) را خواهد برد و یا هیچ چیزی (بازده واقعی) عاید او نخواهد شد. بنابراین احتمال (ریسک) شرکت در آن بسیار بالا است.

ریسک و بازده

ریسک و بازده

انواع ریسک :

به‌طور‌کلی بر اساس این‌که ریسک تحت تأثیر عوامل داخل یا خارج از شرکت یا بنگاه اقتصادی به جود آمده، به دو دسته زیر تقسیم می‌شوند:

۱. ریسک سیستماتیک :

چنانچه ریسک از عوامل دولتی یا عوامل بازار هدف که خارج از دسترس سرمایه‌گذار هستند، ناشی شده باشد.

۲. ریسک غیرسیستماتیک :

این دسته از ریسک‌ها ربطی به عوامل خارج از دستگاه یا شرکت نداشته و به سیاست‌ها و تصمیمات اتخاذشده در داخل مجموعه برمی‌گردد. مانند نرخ ارز

عوامل ایجادکننده ریسک :

اما عواملی سبب به وجود آمدن ریسک سیستماتیک یا غیرسیستماتیک می‌شود، متنوع و مختلف هستند که در ادامه نگاهی گذرا به برخی از آن‌ها می‌کنیم:

۱. بازار :

شاید اصلی‌ترین عامل تأثیرگذار در ریسک که سیستماتیک بوده و تحت کنترل سرمایه‌گذاران نیست را می‌توان نوسان بازار ناشی از جنگ، تحریم، رکود اقتصادی، تغییرات در سیاست‌های اقتصادی و امثال آن دانست که سبب تغییرات در بازده شده و ریسک بازار را ایجاد می‌کنند. ریسک‌های که اغلب غیرقابل‌پیش‌بینی بوده و در سود و زیان سرمایه‌گذاری تأثیر مستقیمی دارد.

۲. نرخ ارز :

ارزش پول خارجی نسبت به پول رایج در یک کشور را نرخ ارز گویند که معمولاً دارای نوسانات زیاد و بالا‌ و پایین شدن است. نرخ ارز یکی از عوامل مؤثر در ریسک است که از آن به‌عنوان ریسک نرخ ارز یاد می‌کنند. درواقع می‌توان گفت با تغییر در بازده سهام، نرخ ارز دچار نوسان می‌شود.

بنابراین برای بازرگانان و افرادی که در کار واردات و صادرات هستند همواره ریسک نرخ ارز وجود دارد که جز ریسک‌های سیستماتیک است. با بالا رفتن نرخ ارز، واردکننده مجبور است با قیمت بیشتر محصول را وارد کنند بنابراین اغلب سود کمتری نصیبش خواهد شد. اما این وضع به سود صادرکنندگان بوده که با صادر کردن کالاهای داخلی به سود بیشتری عاید او شود.

۳. نرخ بهره :

سود یا زیان حاصل از مشارکت در سرمایه‌گذاری‌ها را نرخ بهره گویند که یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار در ریسک است. سرمایه‌گذار هنگامی‌که اوراق مشارکتی با ارزش پایین تهیه می‌کند، ریسک نرخ بهره را به جان خریده است. زیرا با نوسانات نرخ بهره، بازده و سود او کم یا زیاد شده و متغیر است.

۴. تورم :

با افزایش تورم، قدرت خرید کاهش در نتیجه تقاضا در بازار کم می‌شود که از آن به‌عنوان ریسک قدرت خرید یاد شده و جز عوامل ایجادکننده ریسک سیستماتیک محسوب می‌شود. همچنین ریسک ناشی از تورم باعث پایین آمدن ارزش سهام نیز می‌گردد که درواقع به‌نوعی ریسک نرخ بهره به وجود می‌آورد.

۵. کسب‌وکار :

هنگامی‌که یک سرمایه‌گذار در یک کسب‌وکار یا یک محصول خاص سرمایه‌گذاری می‌کنند ریسک تجاری کرده است. زیرا با نوسانات قیمت آن محصول، بازده و سود او نیز تغییر خواهد کرد. مانند سرمایه‌گذاری بر روی طلا که با بالا و پایین رفتن قیمت، سرمایه‌گذار سود یا زیان خواهد کرد.

۶. امور مالی :

این نوع ریسک ناشی از تصمیمات شرکت یا سرمایه‌گذار بوده و درواقع ریسکی غیر سیستماتیک که به آن ریسک مالی گفته می‌شود. مانند وقتی‌که تقاضای دریافت وام می‌کند، میزان بدهی‌ها را در مقابل نقدینگی افزایش می‌دهد و چنانچه نتواند اقساط آن را به‌راحتی و در زمان مقرر پرداخت نکند، دچار ضرر شده و حتی امکان ورشکستگی نیز وجود دارد.

همان‌طور که اشاره شد، رابطه ریسک و بازده خطی بوده و هر دو با هم معنا پیدا می‌کنند. عوامل بسیاری باعث به وجود آوردن تغییرات در بازده موردانتظار و بازده واقعی می‌شود که ریسک‌های متفاوتی را ایجاد می‌کنند که برخی از این عوامل خارجی و برخی از داخل مجموعه نشاءت می‌گیرند. میزان شناخت این عوامل و بازار و نیز اتخاذ تصمیمات درست و به‌جا، قدرت ریسک‌پذیری شرکت یا فرد را نشان می‌دهد.

عوامل موثر بر ریسک و بازده سرمایه‌گذاری در محصولات مالی

عوامل زیادی بر ریسک و بازده سرمایه‌گذاری در هر محصول مالی دخالت دارند.در این مقاله،عوامل موثر بر ریسک و بازده سرمایه‌گذاری در محصولات مالی در سه دسته کلی عوامل کلان اقتصادی،عوامل خرد اقتصادی و عوامل غیر‌اقتصادی طبقه بندی شده و به طور خلاصه مورد بررسی قرار می‌گیرد.

عوامل کلان

این عوامل بر رسیک بازار تأثیر داشته که در مدل CAPMنتیجه و میزان تأثیر این عوامل بر ریسک بازار،تحت عنوان ریسک سیستماتیک،با استفاده از بررسی وابستگی تغییرات قیمت هر محصول به تغییرات قیمت های محل بازار اندازه‌گیری می‌شود و شامل موارد زیر می‌باشد:

سیاست ها و خط مشی‌های دولتی

دولت به عنوان یک ناظر و سیاست‌گذار کلان نقش پر‌رنگی در بازار سرمایه دارد و یکی از وظایف دولت،ارائه برنامه‌ای است که می‌تواند به بازار سرمایه رونق بخشد، اما به طور کلی تکثر مراکز قدرت و تصمیم‌گیری،ابهام نقش و رابطه این مراکز با یکدیگر،تداخل قوای سه گانه کشور، شفاف نبودن قوانین و وجود برداشت‌های متفاوت و متناقض از آنها،وجود قوانین نامناسب و دست و پا‌گیر،نقض آزادیها اقتصادی و بی‌ثباتی سیاسی دولت موجب افزایش ریسک سیستماتیک و لذا کاهش شدید سرمایه‌گذاری می‌گردد. اقدامات و میزان دخالت دولت در اقتصاد،صنعت و بازرگانی نیز بر سرمایه‌گذاری در محصولات مالی تأثیر گذار است، به این معنی که هرچه میزان دخالت دولت دراقتصاد بیشتر باشد(کاهش مشارکت بخش خصوصی)،ریسک سیستماتیک افزایش و میزان سرمایه گذاری در محصولات مالی کاهش می‌یابد. برای مثال اگر دولت برای جبران کسری بودجه خود اقدام به انتشار اوراق قرضه نماید،مقدار اوراق قرضه عرضه شده درقیمت ونرخ بهره ای ازاین اوراق افزایش می‌یابد که این خود منجربه کاهش قیمت اوراق وافزایش نرخ بهره می‌گردد.

عوامل فرهنگی واجتماعی

در کشورهای توسعه یافته از بازار سرمایه به عنوان بازاری که موجب جلب مشارکت تمام افراد جامعه وی شود نام می‌برند.اما در کشورهای توسعه نیافته و یا در حال توسعه به دلیل عدم فرهنگ‌سازی مناسب،در‌صد بسیار کمی در این بازار سهیم هستند، در حالی که اگر بتوان بستر مناسبی فراهم نمود و با ایجاد جاذبه‌های واقعی، پس اندازهای مردم را به این سو هدایت کرد، این مساله موجب بالا رفتن در آمد ملی،کاهش تورم، تخصیص نقدینگی موجود در بازار مولد و افزایش سرمایه گذاری و رفاه نسبی در جامعه می‌شود.

وضعیت صنعت

صنایع مختلف و شرکت‌های آن تحت تأثیر شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی جغرافیایی داخلی و خارجی می‌تواند دچار رونق و رکود شود. برای مثال در صورت بهبود قیمت جهانی نفت، صنایع وابسته به فرآوردههای نفتی، تحت تأثیر قرار گرفته و سهام آن دچار رونق می‌شود یا در صورت بروز خشکسالی، صنایع وابسته به محصولات کشاورزی تحت تأثیر قرار گرفته و سهام آن دچار رکود خواهد شد. از طرف دیگر هر چه میزان تأکید یر صنایع واسطه‌ای و مصرفی بیشتر باشد و وابستگی این صنایع به خارج بیشتر باشد، ریسک سیستماتیک افزایش می‌یابد که این خود منجر به کاهش سرمایه‌گذاری در این صنایع می‌شود.

شرایط اقتصادی و دوران‌های تجاری و مالی

کاهش نرخ بهره به تنهایی می‌تواند یک عامل موثر برای افزایش بازده سرمایه‌گذاری ها باشد با کاهش نرخ بهره،هزینه‌های سرمایه‌گذاری نیز کاهش می‌یابد و این امر باعث افزایش بازده سرمایه‌گذاری می‌شود.اما مسئله زمانی حالت ایده‌ال دارد که نرخ بهره با توجه به مکانیسم های عرضه و تقاضا تعیین گردد، چرا که این نوع کاهش نرخ بهره اگر همراه با ابزارهای مناسب برای کنترل آثار آن نباشد، اگر چه می‌تواندباعث افزایش نرخ سرمایه‌گذاری شود،ولی به احتمال زیاد این سرمایه‌گذارهای در بخش های غیر مولد و بعضاً مخرب برای اقتصاد خواهد بود.

نکته دیگر اینکه اگر این کار بدون پیش‌بینی‌های لازم انجام شود،به توجه به نرخ تورم موجود در کشور می‌تواند باعث نوعی زیان غیر آشکار(ریسک)برای سپرده‌گذارن شود،از طرف دیگر افزایش نرخ بهره،موجب افزایش ریسک نوسان نرخ بهره می‌شود،زیرا با افزایش نرخ بهره،قیمت اوراق قرضه با بهره ثابت کاهش می‌یابد و در صورتی که دارنده این اوراق آن را قبل از سر رسید بفروشد،متحمل زیان خواهد شد. افزایش در نرخ تورم مورد انتظار نیز بر سرمایه‌گذاری در محصولات مالی تأثیر گذار است بدین صورت که با افزایش نرخ تورم مورد انتظار،نرخ بازده مورد انتظار دارایی‌های فیزیکی در مقایسه با دارایی‌های مالی(محصولات مالی)بیشتر افزایش یافته و دارایی‌های فیزیکی جایگزین دارایی‌های مالی در سبد دارایی‌ها می شود.

در یک اقتصاد در حال رشد(چرخه توسعه تجاری)که میزان ثروت و درآمد افراد در حال افزایش است. میزان تقاضا برای سرمایه‌گذاری در محصولات مالی افزایش می‌یابد که این خود منجر به افزایش قیمت و بازده سرمایه‌گذاری در این محصولات می‌شود. رکود اقتصادی و کاهش اشتغال نیز موجب افزایش ریسک سیستماتیک و کاهش میزان سرمایه‌گذاری می‌شود.

عوامل خرد

این عوامل موجبات تغییر در ریسکی خواهند شد که مربوط به وضعیت عمومی بازار نبوده و مختص وضعیت هر شرکت است(ریسک غیر سیستماتیک)که به طور خلاصه عبارتند از:

میزان تقاضا و کشش کالای تولیدی شرکت

میزان تقاضا و کشش کالای تولیدی شرکت نیز بر ریسک سرمایه‌گذاری در آن تأثیر می‌گذارد،به این معنی که هرچه میزان تقاضای کالای تولیدی شرکت پایین‌تر و کشش قیمتی برای کالای تولیدی بیشتر باشد،ریسک سرمایه‌گذاری در آن شرکت نیز افزایش عوامل موثر بر ریسک غیرسسیتماتیک می‌یابد.

سیاستها و خط مشی‌های مدیریت

مدیریت شرکت می‌تواند با به کار‌گیری استراتژی‌های گوناگون در رابطه با سرمایه در گردش،میزان نقدینگی شرکت را تحت تأثیر قرار دهد.این استراتژی‌ها را میزان ریسک و بازده آنها مشخص می‌کند. استراتژی های سرمایه در گردش به دو دسته استراتژی محافظه کارانه و استراتژی های جسورانه تقسیم می‌شوند:

استراتژی محافظه کارانه

استراتژی محافظه کارانه آن است که شرکت با نگهداری پول نقد و اراق بها دار قابل فروش می‌کوشد قدرت نقدینگی خود را حفظ کند.ریسک این استراتژی بسیار اندک است،زیرداشتن قدرت نقدینگی نسبتا زیاد به شرکت این امکان را می‌دهد که موجودی کارا را به مقدار کافی تهیه و اقدام به فروش نسیه کند.از این رو ریسک از دست دادن مشتری بسیار اندک است،ازطرف دیگر،نقدینگی نسبتا زیاد به آنها این امکان را می‌دهد که بدهی‌ها سر رسیده شده را به موقع بپردازند و با خطر ورشکستگی مواجه نشوند.از طرف دیگر مدیر محافظ کار می‌کوشد تا در ساختار سرمایه شرکت،میزان وام‌های کوتاه مدت را به حد‌اقل برساند که این امر احتمال ریسک ورشکستگی(ناتوانی در باز پرداخت به موقع وام ها یا تمدید آنها)را به شدت کاهش خواهد داد.

استراتژی جسورانه

مدیری که از استراتژی جسورانه استفاده می‌کند،همواره می‌کوشد تا وجوه نقد اوراق بهادار قابل فروش را به حداقل ممکن برساند.اگر مدیر جسورانه عمل کند،در‌صدد بر می‌آید تا وجوهی را که در موجودی کالا سرمایه‌گذاری می‌شود به حداقل برساند،در این وضعیت شرکت باید ریسک عوامل موثر بر ریسک غیرسسیتماتیک عدم پرداخت به موقع بدهی‌های سر‌رسید شده را بپذیرد.چنین شرکتی شاید نتواند پاسخگوی سفارش‌های مشتریان باشد و از این لحاظ هم متحمل ضرر خواهد شد(چون نمی تواند فروش کند).از طرف دیگر مدیر جسور ‌وشد تا سطح وام های کوتاه مدت را به حداکثر برساند و دارایی‌های جاری خود را از محل این وام ها تأمین کند که در این وضعیت خطر و احتمال اینکه شرکت نتواند به موقع آنها راپرداخت کند(ریسک ورشکستگی)افزایش خواهد یافت،ضمن اینکه وقتی بازار با کمبود پول و اعتبار مواجه است،گرفتن وام های کوتاه مدت به آسانی میسر نمی شود و هزینه ی آنها بالا خواهد رفت.

وضعیت مالی و حساب های شرکت

ساختار مالی شرکت که ترکیب بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام آن را تعیین می‌کند آثار هزینه‌ای و ریسکی بر عملکرد شرکت دارد.ساختار مختلف تأمین مالی و اثر آن بر شرکت‌های مختلف در شرایط متفاوت اقتصادی تفاوت خواهد داشت.برای مثال اگر در ساختار سرمایه شرکت اوراق قرضه وجود داشته باشد،احتمال دارد که شرکت دچار نوعی بحران مالی‌شود.

شرکت موقعی دچار بحران مالی‌می شود که اصل و فرع بدهی‌های خود را در موعد مقرر بپردازد(به طور کلی نتواند،طبق مفاد قرارداد عمل کند.)به عبارت دیگر،اگر شرکتی اوراق قرضه منتشر کند،متعهد شده است که از محل سود‌های نا‌معلوم آینده،هزینه بهره ثابتی را بپردازد.این اقدام باعث افزایش درجه‌ی ریسک و بازدهی سهامداران شرکت خواهد شد.نرخ بازده سرمایه گذاری شرکت باید بیش از نرخ بهره اوراق قرضه باشد تا مقدار سود هر سهم شرکت کاهش نیابد.

قابلیت نقدشوندگی یک محصول مالی نیز بر ریسک سرمایه‌گذاری در آن محصول تأثیر‌گذار است.قابلیت نقدشوندگی یک محصول مالی به معنای امکان فروش سریع آن است هر چه بتوان یک محصول مالی را سریع‌تر و با هزینه کمتری به فروش رساند قابلیت نقدینگی آن بیشتر و ریسک سرمایه‌گذاری در آن کاهش می یابد.

ثبات نسبی سود آوری یک محصول مالی در سرمایه‌گذاری در عوامل موثر بر ریسک غیرسسیتماتیک آن موثر است، بدین صورت که هر چه میزان انحراف سود آوری سال‌های گذشته و یا سود‌های احتمالی دوره‌های آتی نسبت به میانگین سود یا سود مورد انتظار بیشتر باشد،ریسک سرمایه‌گذاری در آن محصول بالاتر و در مقابل ارزش آن کمتر خواهد بود.

میزان وابستگی تولید شرکت به عوامل حیاتی و به خارج،وضعیت عمومی و جهانی منابع

منابع مختلف و شرکت‌های آن تحت تأثیر شرایط سیاسی،اقتصادی،اجتماعی و حتی جغرافیایی داخلی و خارجی می تواند دچار رونق و رکود گردد.برای مثال در صورت بهبود قیمت جهانی نفت،صنایع وابسته به فرآورده‌های نفتی،تحت‌تأثیر قرار گرفته و سهم آن دارای رونق می‌گردد یا در صورت بروز خشکسالی،صنایع وابسته به محصولات کشاورزی تحت تأثیر قرار گرفته و سهام آنها دچار رکود خواهد شد.بنابراین هر چه میزان وابستگی تولید یک شرکت به خارج و عوامل حیاتی بیشتر باشد و وضعیت عمومی و جهانی منابع تولیدی مورد نیاز شرکت نا‌مساعدتر باشد،ریسک سرمایه‌گذاری در آن شرکت افزایش می‌یابد.

عوامل غیر اقتصادی

این عوامل بر فرآیند تصمیم‌گیری پیرامون سرمایه‌گذاری در محصولات مالی تأثیر می‌گذارد و شامل تمایل به ریسک،ادراک ریسک،نرخ بازده مورد انتظار،تجربه و دانش سرمایه‌گذاری سرمایه‌گذاران،بازده تاریخی و اطلاعات عملکرد گذشته می باشد.

مطالعات تجربی تأثیر عوامل غیر اقتصادی بر ریسک و بازده سرمایه‌گذاری در محصولات مالی

در این قسمت به منظور بررسی تأثیر این عوامل در سرمایه‌گذاری در محصولات مالی به طور خلاصه به نتایج پژوهش انجام شده در مورد این عوامل اشاره می‌گردد.اما قبل از آن،لازم است توضیح مختصری درباره هر یک از عوامل ارائه شود.

تمایل به ریسک

احتمال درگیر شدن در یک فعالیت خاص و در مورد سرمایه گذاری عبارتست از میزان سرمایه گذاری شده در یک محصول مالی خاص.

ادراک ریسک

عبارتست از چگونگی تعبیر و تفسیر اطلاعات پیرامون ریسک. به اعتقاد السن مدیران سرمایه‌گذاری حرفه‌ای و سرمایه‌گذاری حرفه‌ای و سرمایه‌گذاران فردی با تجربه دارای ادراک ریسک سرمایه‌گذاری مشابه هستند.

ابعاد ادراک ریسک سرمایه‌گذاری

به اعتقاد ایونیو و‌دیاکول،ادراک ریسک سرمایه‌گذاران متخصص و مبتدی را می توان به 5فاکتور مناسب اصلی به شرح زیر بیان کرد:

  1. عدم اطمینان نسبت به عرضه کنندگان سهام
  2. گرانی در مورد وقایع غیر منتظره
  3. نگرانی درباره تغییرات بازده
  4. شفاف نبودن اطلاعات
  5. نقض مقررات
  6. عدم اطمینان نسبت به عرضه کنندگان سهام

این بعد از ریسک به واسطه اعمال کسانی که مسئول اداره یک سازمان هستند به وجود می‌آید(ریسک مدیریت)و منتج از تصمیمات بر تجاری-مالی است که خود منجر به ریسک تجاری و مالی می‌گردد.

ریسک تجاری:ریسک ناشی از انجام تجارت و کسب و کار در یک صنعت خاص با یک محیط خاص را ریسک تجاری می‌گویند.به عبارت دیگر ریسک تجاری را در ناتوانی یک شرکت در پایداری صحنه رقابت،یا در حفظ نرخ رشد و یا ثبات میزان سود‌دهی در کوتاه مدت یا بلند مدت می‌توان تعریف کرد.در چنین حالتی میزان سود تقسیمی شرکت کاهش می‌یابد و این کار بر بازدهی و تغییر پذیری بازدهی سالانه آثار نامطلوبی می گذارد.

ریسک مالی:ریسک مالی،ریسک ناشی از به کار‌گیری بدهی در شرکت است.شرکتی که میزان بدهی آن بیشتر باشد،ریسک مالی آن افزایش می‌یابد.

نگرانی نسبت به وقایع غیر‌منتظره

صنایع مختلف و شرکت‌های آن تحت تأثیر شرایط سیاسی،اقتصادی،اجتماعی و حتی جغرافیایی داخلی و خارجی می‌تواند دچار رونق و رکود گردد.برای مثال در صورت بهبود قیمت جهانی نفت،صنایع وابسته به فرآورده‌های نفتی،تحت تأثیر قرار گرفته و سهام آن دچار رونق می گردد یا در صورت بروز خشکسالی،صنایع وابسته به محصولات کشاورزی تحت تأثیر قرار گرفته و سهام آنها دچار رکود خواهد شد.بنابراین هر چه میزان وابستگی تولید یک شرکت به عوامل خارجی بیشتر باشد،ریسک سرمایه گذاری در آن شرکت افزایش می‌یابد.

نگرانی نسبت به تغییرات بازده

مهم‌ترین عامل برتری یک سهم،میزان سود آوری آن می‌باشد.از آنجایی که اغلب تصمیم‌گیری ها جهت سرمایه‌گذاری براساس روابط میان ریسک و بازده صورت می‌گیرد و یک سرمایه‌گذار همراه دو فاکتور ریسک و بازده را در تجزیه و تحلیل و مدیریت سبد سرمایه‌گذاری‌های خود مد نظر قرار می‌دهد،بنا بر‌این هر چه میزان انحراف سود آوری سال های گذشته و یا سودهای احتمالی دوره‌های آتی نسبت به میانگین سود یا سود مورد انتظار بیشتر باشد،ریسک سهم بالاتر و در مقابل ارش آن کمتر خواهد بود.

شفاف نبودن اطلاعات

تصمیم‌گیری سریع و صحیح مستلزم وجود اطلاعات کافی، منظم و شفاف است.هر چه اطلاعات دوره‌ای شرکت به صورت منظم تر و شفاف‌تری منتشر شود،اثر آن در قیمت سریعتر بوده و سهم از نقدینگی و گردش مناسب تری برخوردار خواهد گردید و به تبع آن ریسک سرمایه‌گذاری در سهام کاهش می‌یابد. کارا شدن هر بازاری مستلزم این است که اطلاعات مربوط به شرکت ها،شرایط اقتصادی و اوراق بهادار،به سرعت و سهولت در دسترس همگان قرار گیرد.این اطلاعات به صورتی مناسب به وسیله سرمایه‌گذاران در قیمت ورقه بهادار تفسیر می‌شوند و بنابراین قیمت همیشه انعکاسی از اطلاعات رایج است.برای اینکه این اطلاعات در دسترس همگان قرار گیرد باید رایگان باشد.

نقض قوانین و مقررات

دولت به عنوان یک ناظر و سیاستگذار کلان نقش پر‌رنگی در بازار سرمایه دارد و یکی از وظایف دولت، ارائه برنامه ای است که بتواند به بازار سرمایه رونق بخشد. اما به طور کلی تکثر مراکز قدرت و تصمیم گیری، ابهام نقش و رابطه این مراکز با یکدیگر،تداخل قوای سه‌گانه کشور،شفاف نبودن قوانین و وجود برداشت‌های متفاوت و متناقض از آنها وجود قوانین نامناسب و دست و پا گیر،نقض آزادهای اقتصادی،بی ثباتی سیاسی دولت،موجب افزایش ریسک سیستماتیک ولذا کاهش شدید سرمایه‌گذاری می‌گردد.

نرخ بازده مورد انتظار:

عبارتست از بازده تخمینی یک دارایی که سرمایه‌گذاران انتظار دارند در یک دوره‌ی آینده به دست آورند.بازده مورد انتظار با عدم اطمینان همراه است و احتمال دارد برآورده شود و یا اینکه بر آورده نشود.

سرمایه گذاران متخصص:

این دسته از سرمایه‌گذاران،منابع مالی بیشتر و پایدارتری دارا می باشد، تجربه و تخصص آنها در سرمایه‌گذاری بیشتر می‌باشد،دارای دید بلند مدت بوده و معمولا به صورت مستقیم اقدام عوامل موثر بر ریسک غیرسسیتماتیک به سرمایه‌گذاری می‌کنند.

سرمایه‌گذاران مبتدی

این دسته از سرمایه‌گذاران در مقایسه با سرمایه‌گذاران متخصص،منابع مالی کمتری دارند،تجربه و دانش آنها در سرمایه‌گذاری کمتر می‌باشد،دارای دید کوتاه مدت تر بوده و بیشتر از مشاوران مالی مستقل در سرمایه‌گذاری های خود استفاده می‌کنند.

منبع

نظری، علی(1393)، ریسک و بازده در سرمایه گذاری های جایگزین طلا، ارز و سهام، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی، دانشگاه آزاد اسلامی

ادبیات و مبانی نظری ریسک و ریسک در بانک ها

ریسک

2-5-2-1- ریسک بنیادین در برابر ریسک سیستماتیک…………………………………………………………..

2-5-2-2- ضریب بتا بعنوان شاخص ریسک سیستماتیک………………………………………………………

2-8- ثبات ضريب بتا بعنوان شاخص ريسك سيستماتيك………………………………………………………

2-15- راه های متفاوت ارزیابی ريسك اعتباری……………………………………………………………………..

2-16- برخی از فنون اندازه گیری ریسک اعتباری…………………………………………………………………

2-17- فنون اقتصاد سنجی اندازه گیری ريسك اعتباری………………………………………………………….

2-18- اعتبارسنجي و مديريت سبد اعتباري……………………………………………………………………………

2-19- اهداف توسعۀ نظام اندازه‌گيري و مديريت ريسك اعتباري………………………………………….

2-21- زير‌ساخت‌هاي لازم براي اجراي طرح در بانك…………………………………………………………..

2-23- نگاره اي از پژوهش ها انجام شده……………………………………………………………………………….

مقدمه ریسک

رقابت در محيط تجاري مستلزم توانمندي‌ شركتهاي تجاري براي جذب بهينه منابع محدود محيطي اعم از مشتري، نيروي انساني شايسته و منابع بهينه مالي است. مصرف بهينه اين منابع، دومين عاملي است كه از نقش موثري در كسب مزيت رقابتي براي شركتها برخوردار است. در اين راستا، با وجود تمام برنامه‌ريزيها و دقت‌نظرهايي كه توسط كارشناسان و متخصصان شركتها در اين زمينه صورت مي‌گيرد، اماهنوز برخي عوامل خارج از كنترل شركتها وجود دارد كه با درجات مختلفي از احتمال، امكان دست نيافتن شركتها به هريك از اهداف عملياتي را مي‌تواند افزايش دهد.

در اين راستا،‌ احتمال عدم دسترسي به اهداف از پيش تعيين شده،‌ تحت عنوان ريسك مطرح است. بر مبناي اهدافي كه تحت تاثير ريسك قرار مي‌گيرد و همچنين از نظر عوامل موثر بر احتمال دستيابي به هدف، ريسك حاكم بر شركتها را به دسته‌هاي مختلفي تقسيم مي‌كنند. از آن جمله مي‌توان به ريسك مالي، ريسك تجاري، ريسك سيستماتيك، و… اشاره كرد.

در سراسر جهان، صنعت بانکداري یکی ارکان بسیار مهم اقتصاد هر کشور به شمار میرود و به دلیل ارائه خدمات متنوع مالی و اعتباري، نقش تعیین کنندهاي را درتوسعه و رشد اقتصادي کشورها ایفا میکند و میتوان از آن به عنوان نیروي محرکه، شتاب دهنده، متعادل کننده و سامان بخش اقتصاد یاد کرد. نگاهی به تاریخچه بانک موید این است که این نهادها علاوه بر نقش پول، در داد و ستدهاي درونی و برونی مسئولیت مبادلات مالی و پولی را به عهده داشته و از بدو تاسیس و شکل گیري هم امین مردم و هم آسان کننده مبادلات پولی بوده و تاثیر بسزایی در اقتصاد داشته اند؛

ادامه مقدمه ریسک

بنابراین توسعه و بهبود فعالیتهاي بانکی بویژه اعطاي تسهیلات به همراه نظامی کارآمد، نقش عمده اي درتوسعه و پیشرفت اقتصاد و صنعت بانکداري کشور خواهد داشت. تسهیلات اعطایی، از زمره مهمترین و با ارزشترین داراییهاي بانک محسوب میشوند و بخش عمدهاي از درآمد بانکها میتواند از طریق اعطاي تسهیلات به وقوع بپیوندد اما گردش پول و سرمایه در جامعه، نهاد مالی را در معرض انواع ریسکها قرارمیدهد، تنوع این ريسكها و گاهی شدت آنها به حدي است که اگرنهاد مالی نتواند آنها را به نحو صحیح کنترل و مدیریت کند رو به نابودي و حتی ورشکستگی خواهد رفت.

بنابراین با توجه به افزایش تقاضاي تسهیلات و ریسک موجود در این گونه فعالیتها، اعتبارسنجی متقاضیان تسهیلات و ارائه الگویی مناسب براي نحوه پرداخت تسهیلات یکی از اساسی ترین اصول مدیریت ریسک اعتباري در بانک ها و موسسات مالی بشمار میرود، به طوریکه استفاده از ابزارهاي مدیریت ريسك اعتباري بالاخص اعتبارسنجی، به بانک ها این امکان را می دهد تا با اطمینان خاطر بیشتري در خصوص اعطاي تسهیلات تصمیم گیري کنند.

در این پژوهش ابتدا جایگاه ريسك در سیستم بانکی کشور و سایر کشورها تبیین و سپس به مفهوم ريسك ،طبقه بندي ریسکهاي تاثیرگذار بر نهادهاي مالی بویژه بانکها ، بررسی مدلهاي محاسبه ريسك اعتباري پرداخته شده است.

مفاهيم و تعاريف ريسك

تصميمات مربوط به تامين مالي و تعيين تركيب بهينه ساختار سرمايه از يك طرف و توجه به ريسك شركت از طرف ديگر ازجمله مسائلي است كه در تصمیم­گيري مديريت حائز اهميت است.

استفان­راس اینطور بیان کرده که بخش پیش­بینی نشده بازده ، یعنی بخش ناشی از اخبار غیر مترقبه ،ريسك واقعی هر نوع سرمایه­گذاری است .مهم­تر اینکه ،اگر همواره آنچه را که انتظار داریم ، بدست آوریم سرمایه­گذاری کاملا قابل پیش­بینی و بنابراین بدون ريسك خواهد بود . به عبارت دیگر ، ريسك یک دارایی از اخبار غیر مترقبه – اتفاقات پیش بینی نشده – ناشی می­شود(جهانخانی و شوری، 1389). و به عبارتی ساده­تر میتوان گفت ريسك يا عدم اطمينان در معناي عام اشاره به تحقق نتيجه اي متفاوت با نتيجه مورد انتظار دارد .

با توجه به آنچه ذکر شد ريسك در نتیجه عدم اطمینان ناشی از احتمال به دست آوردن بازده در یک بازه زمانی مشخص با ارزش ثابت ایجاد می­گردد که اینچنین ریسکی بر دو نوع می­باشد :

  1. ريسك غیر سیستماتیک که در اثر عوامل خاص مربوط به یک پروژه یا شرکت مشخصی ایجاد می­شود که طبق نظریه مدیریت پرتفولیو این ريسك را می­توان از طریق ایجاد یک پرتفولیو متنوع و بهینه شده به حداقل رساند.
  2. ريسك سیستماتیک که در نتیجه عوامل اقتصادی و سیاسی و اجتماعی موثر بر پروژه سرمایه­گذاری ایجاد می­گردد و در نتیجه پروژه سرمایه­گذاری نقشی در ایجاد این نوع از ریسک ندارد . لذا ريسك سیستماتیک بوسیله عوامل ذکر شده بر روی شرکت یا یک بخش از صنعت تاثیر گذار است(راعی،1386).

شاخص ریسک سیستماتیک در مدیریت پورتفولیو ضریب بتا است و زمانی که انتظار رشد شاخص بازار وجود داشته باشد ، سرمایه­گذاران سهام­هایی با بتای بالاتر را انتخاب می­کنند و در شرایط انتظار کاهش شاخص بازار به انتخاب سهم­های با بتای منفی و پایین دست می­زنند(همان منبع).

ادامه مفاهيم و تعاريف ريسك

با مراجعه به منابع مختلف علمي، تعاريف متعددي از ريسك مي‌توان يافت. كه عوامل موثر بر ریسک غیرسسیتماتیک البته‌ هر كدام از اين تعاريف بسته به بعد يا زاويه ديد خود، تعريف متفاوتي از ريسك ارائه كرده‌اند.
در فرهنگ مديريت رهنما، در تعريف ريسك آمده است :
«ريسك عبارت است از هرچيزي كه حال يا آينده دارايي يا توان كسب درآمد شركت، موسسه يا سازماني را تهديد مي كند.»
وستون و بريگام در تعريف ريسك يك دارايي مي‌نويسند:
ريسك يك دارايي عبارت است از تغيير احتمالي بازده آتي ناشي از آن دارايي.

واژة ریسک در فرهنگ لانگمن چنین تعریف شده است: “ریسک عبارت از احتمال وقوع چیزی بد یا نامطلوب و یا احتمال وقوع خطر است”.

«نيكلز» مفهوم ريسك را از ابعاد مختلف مدنظر قرار داده و آن را از نظر مفهومي به دو دسته تقسيم مي‌كند. وي معتقد است واژه ريسك به احتمال ضرر، درجه احتمال ضرر، و ميزان احتمال ضرر اشاره دارد. در اين راستا ريسك احتمال خطر هم احتمال سود و هم احتمال زيان را دربر مي‌گيرد. در حالي كه ريسك خالص صرفاً احتمال زيان را در بر مي‌گيرد و شامل احتمال سود نمي‌شود، مانند احتمال وقوع آتش(نیکلز [1] ،1999).
لذا، با توجه به مجموعه تعاريف فوق، مي‌توان ريسك را به صورت زير تعريف كرد:
«ريسك عبارت است از احتمال تغيير در مزايا و منافع پيش‌بيني شده براي يك تصميم، يك واقعه و يا يك حالت در آينده» منظور از احتمال اين است كه اطميناني به تغييرات نيست. در صورتي كه اطمينان كافي نسبت به تغييرات وجود داشت، تغييرات مطمئن در چارچوب منافع و مزاياي پيش‌بيني شده پوشش پيدا مي‌كرد در حالي كه عدم امكان پيش‌بيني ناشي از احتمالي بودن تغييرات، آن را به ريسك حاكم بر منافع و مزايا تبديل كرده است.

بادرنظر گرفتن تئوری پرتفولیو و تئوری قیمت­گذاری داراییهای سرمایه­ای می­توان ريسك کل را به دو بخش ریسک سیستمانیک و ریسک غیرسیستماتیک تقسیم­بندی کرد.

ريسك غیرسیستماتیک + ريسك سیستماتیک = ریسک کل

ريسك غیر سیستماتیک

همانطور که بیان شد بخش پیش­بینی نشده بازده ، یعنی بخش ناشی از اخبار غیر مترقبه ، ريسك واقعی هر نوع سرمایه­گذاری است، ريسك یک دارایی از اخبار غیر مترقبه – اتفاقات پیش بینی نشده ناشی می­شود.نوعی از اخبار غیر منتظره ، ريسك غیر سیستماتیک نامیده می­شود . ريسك غیر سیستماتیک آن است که یک سهم خاص یا سهم گروه کوچکی از شرکتها را تحت تاثیر قرار می­دهد و از طریق تنوع­بخشی می­توان آنرا کاهش داد.

از آنجا که این نوع ریسک ها منحصر به یک شرکت خاص هستند ، گاهی ریسک­های خاص یا منحصر به فرد نامیده می­شوند. از عوامل مهم این ریسک می­توان کالاها و خدمات تولیدی شرکت یا صنعت ، نوع مدیریت ،فعالیت رقبا و ساختار هزینه­های شرکت اشاره کرد ( جهانخانی و شوری،1389) .

ريسك سیستماتیک

ريسك سيستماتيك يك ورقه بهادار، ميزان حساسيت و تغيير­پذيري بازده آن ورقه بهادار در مقابل تغييرات بوجود آمده در بازار است . به بيان آماري اين ريسك درجه تغييرات بازده يك دارايي يا سرمايه­گذاري خاص نسبت به تغییرات بازده مجموعه سرمایه­گذاری بازار است و با بتا (β) اندازه­گيري مي­شود به عبارتی ریسک سیستماتیک چگونگی عمل یک سهام را در ارتباط باسهام بازار نشان میدهد و بازده انتظاري دارایی به سطح ریسک سیستماتیک (بتا ) بستگی دارد.

به بیانی ساده ، ريسك ­­سیستماتیک یا ریسک غیرقابل کنترل آن بخش از ریسک کل سهام است که ناشی از عوامل بازار بوده و بطور همزمان بر قیمت کل اوراق بهادار تاثیر می­گذارد. این ریسک را از طریق تنوع­بخشی نمی­توان حذف نمود.از عوامل مهم این ریسک می­توان به تحولات سیاسی و اقتصادی ،چرخه­های تجاری ، تورم و بیکاری اشاره کرد.

در تحقیقات اخیر از ریسک سیستماتیک تقسیم بندی جدیدی نیز ارائه شده است که عبارت است از ریسک سیستماتیک نامطلوب و ریسک سیستماتیک مطلوب، دسته اول حساسیت بازدهی دارایی سرمایه­ای را هنگامی که بازار رو به پایین است،اندازه گیری می­کند. به عبارت دیگر حساسیت بازدهی دارایی نسبت به بازار فقط در شرایط افت و کاهش بازار اندازه­گیری می شود، دسته دوم حساسیت بازدهی دارایی سرمایه ای را هنگامی که بازار رو به بالا است اندازه گیری می کند(صادقی و همکاران،1389).

نمودار زیر تاثیر افزایش تعداد اوراق بهادار (تنوع بخشی) بر ریسک مجموعه­های سرمایه­گذاری نشان داده شده است.

جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های حسابداری کلیک کنید

Instagram : payanbama

نمونه ای از منابع

1- ابرهیمی کردلر، علی و مهران اعرابی.(1390).”بررسی کاربرد مدل های پیش بینی ورشکستگی (آلتمن، فالمر، اسپرینگیت ، زیمسکی و شیراتا) در پیش بینی نکول تسهیلات اعطایی به شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار”. تحقیقات حسابداری و حسابرسی.شماره دوزادهم

2- برهانی، حمید.(1389).” بررسی علل و عوامل ایجاد مطالبات معوق و راهکارهای کاهش آن” تهران. بیست و یکمین همایش بانکداری اسلامی

3- تهرانی، رضا. و شمس، مير فيض فلاح. (1384). “طراحي و تبيين مدل ريسك اعتباري در نظام بانكي كشور”. مجله علوم اجتماعي و انساني دانشگاه شيراز. دوره بيست و دوم، شماره دوم، تابستان. پياپي 43.ص211-191

4- تکتم محتشمی و حبیب اله سلامی (1386)،”عوامل متمايز كننده مشتريان حقوقي كم ريسك از مشتريان ريسكي بانك : مطالعه موردي بانك كشاورزي”، ششمين كنفرانس اقتصاد كشاورزي ايران

5- کرباسی یزدی، حسین.نعامی، عبدالله.سادات میر آقایی جعفری،مهتاب.(1389). «ارتباط بین هزینه سرمایه با ریسک اجزای سود(نقدی و تعهدی) در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران».پژوهشنامه اقتصاد و کسب و عوامل موثر بر ریسک غیرسسیتماتیک کار.سال اول.شماره1

6- جمشيدي، سعيد(1383)، شيوه هاي اعتبارسنجي. مشتريان; پژوهشكده پولي و بانكي، بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران.

7- خوش سيما رضا، شهيکی تاش محمدنبی(1391). تاثير ريسک های اعتباری، عملياتی و نقدينگی بر کارايی نظام بانکی ايران. فصلنامه برنامه و بودجه; 17 (4). 69-65

8- دهمرده، نظر و همکاران(1391)، “اعتبارسنجي مشتريان بانك با استفاده از رويكرد امتيازدهي اعتباري:مطالعه موردي شعب بانك سپه در زاهدان”. پژوهشهاي مديريت عمومي ،سال پنجم ، شماره هجدهم، ص 152-135

9- رشیدیان، ساناز (1390)، مقاله ” طبقه بندی مشتریان شبکه بانکی براساس ریسک اعتباری با استفاده از مدل های پیش بینی و تصمیم گیری چند معیاره(مطالعه موردی :بانک کارآفرین) “پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج،دانشکده علوم انسانی گروه مدیریت.

10- صفری، سعید و همکاران (1390). مقاله “مديريت ريسك اعتباري مشتريان حقوقي در بانك هاي تجاري با رويكرد تحليل پوششي داد ه ها (رتبه بندي اعتباري) ، پژوهش هاي مديريت در ايران، دوره 14، شماره 4

مدیریت ریسک چیست و انواع آن

مدیریت ریسک چیست و انواع آن

از بسیاری جهات، ریسک هزینه انجام تجارت است. ریسک از هر جنبه‌ای از تجارت و به وضوح در چارچوب مجموعه قراردادهای تجاری تعریف می‌شود. قراردادهای تجاری بر همه روابط و جریان پول در سراسر شرکت حاکم است.
بنابراین مجموعه قراردادهای هر کسب و کار جامع‌ترین نمای کلی از خطرات روزانه را ارائه می‌دهد. این شامل استخدام، تدارکات و تملک، مالی، فروش و منابع انسانی است.

ریسک چیست

در امور مالی، ریسک احتمال متفاوت بودن نتایج واقعی با نتایج مورد انتظار است. در مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای (CAPM)، ریسک به عنوان نوسانات بازده تعریف می‌شود. مفهوم «ریسک و بازده» این است که دارایی‌های پرریسک‌تر باید بازده مورد انتظار بالاتری داشته باشند تا سرمایه‌گذاران را برای نوسانات بیشتر و افزایش ریسک آماده کند.

انواع ریسک

به طور کلی، دو دسته اصلی خطر وجود دارد: سیستماتیک و غیرسیستماتیک.

ریسک سیستماتیک: عدم اطمینان بازار یک سرمایه‌گذاری است، به این معنی که نشان‌دهنده عوامل خارجی است که بر همه (یا بسیاری) شرکت‌ها در یک صنعت یا گروه تأثیر می‌گذارد.

ریسک غیرسیستماتیک: نشان دهنده عدم قطعیت‌های خاص دارایی است که می‌تواند بر عملکرد یک سرمایه‌گذاری تأثیر بگذارد.
در زیر لیستی از مهم‌ترین انواع ریسک برای یک تحلیلگر مالی جهت ارزیابی فرصت‌های سرمایه‌گذاری آورده شده است:

سیستماتیک – تاثیر کلی بازار

غیرسیستماتیک – عدم قطعیت خاص دارایی یا شرکت

سیاسی/قانونی – تاثیر تصمیمات سیاسی و تغییرات در مقررات

مالی – ساختار سرمایه یک شرکت (درجه اهرم مالی یا بار بدهی)

نرخ بهره – تاثیر تغییر نرخ بهره

کشور – عدم قطعیت‌هایی که مختص یک کشور است

اجتماعی – تأثیر تغییرات در هنجارهای اجتماعی، جنبش‌ها و ناآرامی‌ها

زیست‌محیطی – عدم اطمینان در مورد تعهدات زیست‌محیطی یا تأثیر تغییرات در محیط

عملیاتی – عدم اطمینان در مورد عملیات یک شرکت، از جمله زنجیره تامین و تحویل محصولات یا خدمات آن.

مدیریت – تاثیری که تصمیمات یک تیم مدیریتی بر یک شرکت می‌گذارد

قانونی – عدم اطمینان مربوط به دعاوی حقوقی یا آزادی عمل

مدیریت ریسک

مدیریت ریسک مفهوم مهمی است که عمدتاً با هدف شناسایی، ارزیابی و اولویت‌بندی رویدادهایی که ممکن است تأثیر نامطلوبی بر سازمان داشته باشد همراه است. همچنین مدیریت ریسک را می‌توان به عنوان یک ابزار استراتژیک بسیار قدرتمند در نظر گرفت که در دهه‌های اخیر به دلیل رشد سریع بخش صنعتی رواج بیشتری یافته است.
ریسک‌ها می‌توانند نااطمینانی در بازارهای مالی، شکست پروژه‌ها، بدهی‌های قانونی، ریسک اعتباری، حوادث ناشی از علل طبیعی و بلایای طبیعی و غیره باشند. اجتناب از ریسک، انتقال ریسک به طرف دیگر، کاهش تاثیر ریسک از جمله راهکارهای مدیریت ریسک هستند.
مدیریت ریسک به معنای حذف ریسک نیست. ریسک می‌تواند با ایجاد فرصت‌های مولد به کسب‌وکارها کمک کند. همچنین مدیریت ریسک می‌تواند کارایی سیستم‌های اداری را به‌گونه‌ای افزایش دهد که بهبودهایی را در طول عملیات ارائه دهد. بنابراین، نحوه مدیریت ریسک می‌تواند به معنای تفاوت بین موفقیت و مبارزه در یک شرکت تجاری باشد.

تعریف مدیریت ریسک به زبان ساده

“مدیریت ریسک به عنوان توسعه منطقی و اجرای یک برنامه برای مقابله با زیان‌های احتمالی تعریف می‌شود. هدف از برنامه مدیریت ریسک، مدیریت قرار گرفتن سازمان در معرض زیان و محافظت از دارایی‌های آن است.”

روش های مدیریت ریسک

مدیریت ریسک چیست و انواع آن

چهار نوع مدیریت ریسک کاملاً متفاوت هستند و طیف وسیعی از سناریوها را پوشش می‌دهند. آنها به یک اندازه برای هر ارزیابی ریسک مناسب نیستند، اما بخشی از تصمیمات اولیه مدیریت ریسک، برای تعیین اینکه عوامل موثر بر ریسک غیرسسیتماتیک کدام تکنیک باید استفاده شود، مهم هستند. در حالی که گاهی اوقات انتخاب واضح است، برای کسب و کارها مهم است که ریسک را در چارچوب سیستم‌ها و فرآیندهای موجود بررسی کنند.

همه چیز در تجارت در مقطعی شامل قراردادها می‌شود. همانطور که بازار جهانی مدرن به هم پیوسته‌تر شده است، قراردادهای تجاری پیچیده‌تر شده‌اند. در حالی که قراردادها مایه حیات هر کسب و کار هستند، آنها همچنین عنصر تجاری هستند که بیشترین ریسک را متحمل می‌شوند.
ریسک پذیری و تحمل ریسک عناصری از برنامه مدیریت ریسک هستند که با توجه به نوسانات آنها در رابطه با وضعیت مالی شرکت باید دائماً تحت بررسی قرار گیرند. چهار نوع تکنیک مدیریت ریسک تضمین می‌کند که تمام سناریوهای ریسک تحت پوشش پروتکلی مناسب و موثر قرار می‌گیرند. این رابطه را می‌توان از دریچه چهار تکنیک بررسی کرد.

اجتناب از خطر

چهار عنصر برای اجتناب از ریسک قرارداد وجود دارد که پس از اینکه ریسک مرتبط با یک قرارداد بسیار بالا تلقی می‌شود، ایجاد می‌گردد.

رد پیشنهاد: اگر بررسی دقیق نشان دهد که ریسک در مرحله اول چرخه عمر قرارداد، بسیار زیاد است، شرکت به سادگی قرارداد را مطابق پیشنهاد رد می‌کند.

مذاکره مجدد: زمانی که ریسک در طول چرخه عمر قرارداد افزایش یافته است، فرصت‌هایی برای بررسی و مذاکره مجدد شرایط برای معرفی شرایط جدید که از ریسک جدید جلوگیری می‌کند، استفاده می‌شود.

عدم تمدید: در پایان چرخه عمر قرارداد اولیه، اگر ریسک خیلی زیاد تخمین زده شود، ممکن است کسب و کار از تمدید قرارداد خودداری کند.

لغو: در مواردی که شرایط باعث افزایش ریسک فراتر از سطوح قابل قبول در طول چرخه عمر قرارداد و خارج از چارچوب زمانی توافق شده برای تمدید شود، ممکن است بندهای لغو اعمال شود.

کاهش ریسک

یک سیستم مدیریت چرخه عمر قرارداد موثر ریسک قرارداد را در مراحل اولیه کاهش می‌دهد.

مذاکره قرارداد: در صورت لزوم، مذاکره مجدد در مراحل بعدی چرخه عمر قرارداد می‌تواند در کاهش ریسک قرارداد، از جمله در مرحله تمدید، موثر باشد. این باید همیشه در جهت کاهش ریسک و کاهش ضرر باشد.

استانداردسازی: ایجاد کتابخانه‌ای از شرایط و بندهای استاندارد شده یک روش مهم برای کاهش ریسک قرارداد است. این روش یک رویکرد منسجم توسط همه پرسنل را تضمین می‌کند و تیم‌ها را قادر می‌سازد با اطمینان خاطر از اینکه زبان قانونی از قبل تأیید شده است، در محدوده ریسک قابل قبول کسب و کار قرار می‌گیرد.

انتقال ریسک

انتقال یا تسهیم ریسک قرارداد در مدیریت قرارداد از طریق بررسی دقیق اشخاص ثالث و برون سپاری بعدی انجام می‌شود. این یک استراتژی موثر برای هر دو شرکت تولیدی و ارائه خدمات است که در آن جنبه‌های خاصی از عملیات را می‌توان به شرکت دیگری واگذار کرد.

حفظ ریسک

هر بار که یک تجارت قراردادی را امضا، مذاکره مجدد یا تمدید می‌کند، عنصری از حفظ ریسک وجود دارد؛ زیرا هر قراردادی در سطحی متحمل با ریسک همراه می‌شود. همه قراردادهای فعال نشان‌دهنده حفظ ریسک قرارداد هستند، بنابراین کسب و کار موظف است که این را در برنامه‌ریزی مدیریت ریسک، فرآیندهای ارزیابی ریسک، و بازبینی منظم چارچوب ریسک‌پذیری و تحمل بگنجاند.

5 تکنیک موثر برای مدیریت ریسک در بورس

مدیریت ریسک در بورس

در این مقاله قصد داریم ابتدا در مدیریت ریسک در بورس و انواع آن در بازارهای مالی به‌خصوص بازار بورس ایران صحبت کنیم. سرمایه‌گذاری بدون ریسک وجود ندارد حتی نگهداری پول نقد هم بدون ریسک نیست و خطر تورم آن را تهدید می‌کند و به‌مرور زمان ارزش خود را از دست می‌دهد. سرمایه‌گذاری در بازار بورس نیز از این موضوع مستثنی نیست. پس بهتر است درمورد ریسک و انواع آن اطلاع داشته باشیم تا با مدیریت ریسک در بورس خطر از دست دادن سرمایه را به حداقل برسانیم.

در ادامه به‌طورکامل مبحث مدیریت ریسک در بورس را برای شما باز خواهیم کرد. پس از به اتمام رساندن مقاله، درصورتی که اهل شهر مشهد هستید، پیشنهاد می‌کنیم که حتما برای اینکه در بازار بورس موفق شوید و اصول معامله در بورس ایران را یاد بگیرید، در دوره آموزش بورس در مشهد آکادمی پارسیان بورس شرکت نمایید.

ریسک چیست؟

ریسک انواعی دارد اولین نمونه ریسک، ریسک فیزیکی است که در اثر انجام اتفاقی در واقعیت رخ می‌دهد که معمولاً به اتفاقات فیزیکی منجر می‌شود که در این جا این نوع ریسک مدنظر ما نیست. ریسکی که در این مقاله می‌خواهیم به آن بپردازیم ریسک بازار بورس ایران که نوعی بازار مالی به‌حساب می‌آید.

وقتی صحبت از ریسک در بازارهای مالی به میان می‌آید باید این نکته را در نظر گرفت که تمامی بازارهای مالی دارای ریسک هستند و فقط میزان ریسک آنها متفاوت است. وقتی تصمیم می‌گیرید دارایی‌های خود را در پروژه یا بازار مالی و… سرمایه‌گذاری کنید شما میزانی ریسک متقبل شدید. ریسک درواقع میزان عدم اطمینان روی سرمایه‌گذاری شماست که منجر به شکست مالی می‌شود. به بیان ساده‌تر ریسک احتمال وقوع شکست در سهمی که خریداری کرده‌اید. فقط با مدیریت ریسک در بورس و دیگر بازارهای مالی می‌توان آن را کنترل کرد.

مدیریت ریسک در بورس

ریسک و بازده چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟

مسلماً ریسک مرتبط با یک سرمایه‌گذاری با میزان عایدی که بعد از سرمایه‌گذاری قرار است به آن برسیم رابطه مستقیم دارد. دلیل این رابطه این است که سرمایه‌داری که ریسک زیادی متحمل می‌شود سرمایه خود را در خطر بزرگ‌تری قرار داده است پس قاعدتاً باید سود بیشتری نیز ببرد. البته این طرف مثبت قضیه است؛ درواقع کسی که ریسک بیشتری کرده در صورت ضرر، ضرر سنگینی نیز متحمل می‌شود.

سرمایه‌گذاران به دو دسته سرمایه‌گذاران ریسک‌گریز و ریسک‌پذیر تقسیم‌بندی می‌شوند. سرمایه‌گذاران ریسک‌پذیر حاضر هستند در ازای سود بیشتر میزان ریسک بیشتری نیز متقبل شوند در صورتی که سرمایه‌گذاران ریسک‌گریز به دنبال کمترین ریسک ممکن است. البته این تعاریف مطلق نیستند و افراد می‌توانند تا حدودی ریسک‌پذیر یا گریز باشند. اما در صورت نداشتن مدیریت ریسک در بورس و دیگر بازارهای مالی چه ریسک‌گریز هم باشید ضرر می‌کنید.

چگونه می‌توان ریسک را ارزیابی کرد؟

برای بیان این موضوع که چگونه می‌توان ریسک را ارزیابی کرد باید ابتدا انواع ریسک را معرفی کرد. ریسک‌ها به دو دسته سیستماتیک و غیرسیستماتیک طبقه‌بندی می‌شوند. در ریسک‌های سیستماتیک کل بازار مالی با بخشی از بازار مالی را در برمی‌گیرد که به شرایط بازار، تورم، ریسک سیاسی اجتماعی و … بستگی دارد. اما ریسک غیرسیستماتیک مختص به یک سهم خاص در یک بازار مالی مثل بورس مربوط می‌شود. البته با متنوع کردن سبد و مدیریت ریسک در بورس می‌توان آن را بسیار کاهش داد.

از آنجایی که ریسک غیرسیستماتیک را می‌توان با تنوع در سبد سهام تا حدودی حل کرد پس در اینجا موضوع مهم ریسک سیستماتیک است که بر روی کل یا بخشی از بازار اثر می‌گذارد. بازار بورس تهران تحت تأثیر عواملی چون تورم، افزایش غیرمنتظره در قیمت نفت و قیمت سکه و طلا نوسان می‌کند و به این بازارها وابسته است.

از این رو برای ارزیابی ریسک باید عوامل مهم تأثیرگذار در بازار بورس را شناسایی کرد و با اولویت‌بندی، احتمال وقوع را با استفاده از داده‌های تاریخی شناسایی کرد. پس از ارزیابی ریسک با تعیین استراتژی و مدیریت ریسک در بورس می‌توان میزان ریسک را به حداقل رساند.

آموزش مدیریت ریسک و سرمایه در بورس

استراتژی‌های مدیریت ریسک در بورس

در این بخش قصد داریم استراتژی‌های مدیریت ریسک در بازار‌های مالی به‌ویژه بازار بورس تهران را بیان کنیم. این استراتژی‌ها به شما کمک می‌کند که ریسک را در این بازار به حداقل برسانید.

یکی از استراتژی‌های موجود تنوع‌بخشی به سبد سهام است. احتمالاً ضرب‌المثل همه تخم‌مرغ‌های خودت را در یک سبد نچین را زیاد شنیده‌اید. این ضرب‌المثل نیز مصداق همین استراتژی است. تا جایی که امکان دارد بهتر است سهام خودتان را در بورس تنوع ببخشید این کار نه‌تنها ریسک غیراستراتژیک را کاهش می‌دهد بلکه با تنوع بخشیدن سهام در صنایع مختلف می‌توان ریسک سیستماتیک را نیز کاهش داد. این اولین و مهم‌ترین استراتژی برای مدیریت ریسک در بورس به‌حساب می‌آید.

سرمایه‌گذاران اغلب فکر می‌کنند که سرمایه‌گذاری متنوعی انجام دادند ولی ممکن است روی شرکت‌هایی سرمایه‌گذاری کرده باشید که همگی تحت‌نظر یک شرکت واحد و بزرگ‌تر باشد. این موضوع اصل تنوع‌سازی را نقض می‌کند. همچنین سرمایه‌گذاری روی گروه یکسانی از صنایع نیز تا حدودی اصل تنوع‌سازی را نقض می‌کند و بهتر است این کار نیز صورت نگیرد.

چگونگی مدیریت ریسک در بورس

در این بخش قصد داریم به نحوه و چگونگی مدیریت ریسک در بورس بپردازیم. نکته‌هایی که در ادامه به آنها اشاره می‌شود کمک می‌کند که از ضررهای احتمالی جلوگیری شود و ریسک شکست و یا از دست رفتن پول به حداقل ممکن برسد.

کاهش نوسانات پورتفوی

بهتر است همیشه مقداری از پورتفوی خود را در قالب نقد نگهداری کنید. این کار موجب می‌شود که همواره بخشی از پورتفوی شما به‌صورت نقد بماند و از عوامل موثر بر ریسک غیرسسیتماتیک نوسانات بازار در امان باشد. با این کار در مواقع ضرر یا زمانی که به وجه نقد نیاز دارید لازم نیست سهام بفروشید و می‌توانید در کف قیمت سهام‌ را خریداری کنید.

سرمایه‌گذاری مداوم

یکی دیگر از مواردی که به مدیریت ریسک در بورس کمک می‌کند سرمایه‌گذاری مداوم است. همه سرمایه‌گذاران به دنبال این هستند که سهم را در کمترین قیمت خریداری کنند و در بیشترین قیمت بفروشند. اما این موضوع به همین سادگی که بیان شد رخ نمی‌دهد. برای مدیریت ریسک با سرمایه‌گذاری مداوم بهتر است پولی که در نظر داریم به یک سهام خاص اختصاص دهیم را تقسیم‌بندی کنیم و در زمان‌های متفاوت خرید انجام دهیم.

برای رسیدن به سود در بازارهای مالی نیاز به صبر و تحمل زیاد است. به عنوان مثال اگر قصد خرید 900 هزار تومان از سهامی را داریم این پول را به سه قسمت مساوی تقسیم کنیم. قسمت اول را وقتی هروقت قیمت مناسب بود خریداری کنیم. قسمت دوم را چند مدت بعد در صورت ضرر در سهم خریداری کنید و قسمت سوم هم در کف‌ترین قیمت موجود خریداری کنید. این روش برای کم کردن میانگین خرید است که موجب کاهش ریسک و مدیریت ریسک در بورس می‌شود.

تعیین حد ضرر

تعیین حد ضرر موجب می‌شود که از ضررهای احتمالی بیشتر جلوگیری شود. میزان حد ضرر به خود شخص و بازاری که در آن فعالیت می‌کند بستگی دارد. حد ضرر یعنی سرمایه‌گذار چقدر می‌تواند ضرر را تحمل کند که اگر قیمت سهم به آن میزان رسید سهم فروخته شود. حد ضرر ریسک از دست رفتن پول را به حداقل می‌رساند و شما را از رکود بازار نجات می‌دهد. در صورت ریزش شدید ممکن است بازار وارد رکود چندین ساله شود و ضرر زیادی به سرمایه‌گذاران تحمیل کند.

مدیریت ریسک در بورس

تعیین حد سود

تعیین حد سود موجب می‌شود که سرمایه‌گذار سهم خود را در قیمتی که از قبل مشخص کرده بفروشد. معمولاً قیمت فروش قیمت بالایی است که بعد از آن ممکن است سهم کمی متضرر شود پس بهتر است به حدی که مشخص کرده‌اید از قبل وفادار بمانید و سود خود را قربانی نکنید. حد ضرر و حد سود اصول مهمی اسن که به مدیریت ریسک در بورس کمک می‌کند.

سرعت نقد شدن سهام

به علت این که بورس یک بازار کم‌عمق می‌آید و تعداد سهام‌داران آن به نسبت بازارهای جهانی بسیار کمتر است مشکلی به وجود می‌آورد به اسم صف فروش و خرید. بهتر است قبل از خرید سهام تعداد سرمایه‌داران سهم و میزان خریدوفروش روزانه را چک کنید. سهام بزرگ‌تر کمتر دچار این مشکل می‌شوند پس بهتر است برای کم‌شدن ریسک سهمی خریداری کرد که میزان معاملات آن بالاتر است.

مدیریت ریسک در بورس ایران

نتیجه‌گیری

در این مقاله سعی شد به روش‌های مدیریت ریسک در بورس اشاره شود. برای سرمایه‌گذاری بهتر است تمام این روش‌ها را مدنظر داشته باشید که ریسک خود را به حداقل برسانید. روش‌هایی مثل سرمایه‌گذاری مداوم و خرید پورتفوی متنوع ممکن است در مقطع زمانی میزانی از سود شما را کم کند ولی از ضررهای احتمالی زیاد در بلند مدت جلوگیری می‌کند.

با رعایت کردن حد ضرر و حد سود ممکن است پس از فروش، سهام رشد کند ولی احتمال افت کردن سهام بیشتر از رشد آن است و نگهداری سهام بعد از رد کردن حد سود و ضرر ریسک زیادی دارد. بهتر است به استراتژی خود در زمان خریدوفروش سهام پایبند باشید و از خریدوفروش‌های هیجانی جلوگیری کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.