تشریح انواع ریسک های موجود در بورس
سرمایه گذاران همواره با انواع ریسک در بازار بورس مواجه هستند که در این به ان خواهیم پرداخت.ساده ترین تعریفی که از ریسک میتوان ارائه داد این است که ((یک سرمایه گذار احتمال دارد بخشی یا همه سرمایه خود را از دست بدهد )) نترسید اگر انواع ریسک رابشناسد و برای روبرو شدن با ان برنامه ریزی کنید. آسیبی به شما نخواهد رساند.ابتدا لازم است قدیمی ترین رابطه ای را که در دنیای سرمایه گذاری وجود دارد به شما معرفی کنم. بله رابطه ریسک و بازده.
رابطه ریسک و بازده بیان میکند که اگر بخواهید بازده بالتری به دست اورید باید ریسک بیشتری را هم تحمل کنید و اکر نمی خواهید پس بازدهی سرمایه گذاری شما هم زیاد نخواهد بود.
یک مثال از دنیای واقعی موضوع را روشن تر میکند.یکی از دوستانم مبلغی پس انداز داشت که می خواست جایی سرمایه گذاری کند.وقتی از نرخ بهر سپرده ای بانکی مطلع شد با تعجب به من گفت((اینکه حتی از نرخ تورم هم کمتر است می خواهم پولم را جایی سرمایه گذارم کنم که سود بیشتری داشته باشد.)) پرسیدم چرا در بازار بورس سرمایه گذاری نمیکنی؟ و جواب داد : (( بورس؟ مگر دیوانه شدم ؟ سرمایه گذاری در سهام خیلی ریسکی است )) خب . اگر نمیخواهید ریسک بیشتری تحمل کنید پس اعتراضی هم به نرخ سود سپرده های بانکی نداشته باشید ریسک از هر نوعی که باشد بر سرمایه بر سرمایه شما اثر میگذارد خواه پولتان در بانک باشد خواه در بورس یا حتی زیر بالش شما پنهان شده باشد بازهم از گزند ریسک در امان نخواهد بود. ریسک اتش سوزی منزل یا دزدیده شدن پواتان را در نظر بگیرید!
به همین دلیل فهمیدن ریسک پیش از سرمایه گذاری بسیار مهم است.درزیر انواع ریسک در بازار بورس را به طور مختصر معرفی میکنم.
1.ریسک مالی
فرض کنید شما در سهام شرکت الی بالی سرمایه گذاری کرده اید و سهام ان را در قیمت 370 تومان خریده اید. حال بعد از مدتی شرکت الی بالی با مشکلاتی در فرایند تولید و فروش روبرو میشود و نمی تواند محصولات خود را بفروشد و تعهدات خود را عملی کند و لذا با جدی تر شدن مشکلات شرکت اعلام ورشکستگی میکند. حالا شما صاحب سهام یک شرکت ورشکسته هستید که سهامتان در بازار هیچ ارزشی ندارد.به چنین ریسکی که همواره در بازار بورس سرمایه گذاران را تهید می کند ریسک مالی گفته می شود.
راه حل در امان ماندن از ریسک چیست؟ برای اینکه ریسک مالی سرمایه گذاری خود را کاهش دهید لازم است از خرید سهام اطلاعات کافی در مورد ان جمع اوری کنید و این اطلاعات را تجزیه و تحلیل کنید (نگران نباشید ما در مدیر مالی به شما کمک خواهیم کرد ) توجه داشته باشید یک تحقیق کامل تا حدودی برنامه ریزی و کمی شم مالی تا حد زیادی ریسک مالی را کاهش می دهد.
2.ریسک نرخ بهره
وقتی تاریخچه ابن ریسک را در بازار های جهانی بررسی می کنیم میبینیم که ریسک نرخ بهره در بیشتر موارد ائراق بهادار با درامد ثابت را تحت تاثیر قرار میدهد اما با توجه به ربوی بودن ان به شکل معموا و جهانی اش در اقتصاد ما تعریف نمیشود اما می توان نرخ ببهر بانکی را به عنوان نرخ بهره عمومی در نظر گرفت. حالا فرض کنید هفته گذشته در اوراق مشارکت دولتی با نرخ علی الحساب 21درصد سرمایه گذاری کردید در ان روز نرخ سپرده های بانکی بلند مدت 18 درصد بود بنابر این سرمایه گذاری در اوراق مشارکت دولتی بازده بالتری داشت. حالا اگر دولت به بانک ها اجازه دهد که نرخ سپرده هایشان را تا حداکثر 25 درصد افزایش دهند چه اتفاقی می افتد؟ اوراق مشارکتی که شما پیش از این خریده اید ارزش خود را تا حد زیادی از دست خواهد داد! این تنها اثر مخرب ریسک نرخ بهره نیست . افزایش نرخ بهره باعث میشود نرخ وام دهی بانک ها هم افزایش یابد و در نتیجه هزینه تامین مالی شرکت های بورسی بیشتر شود. افزایش هزینه های مربوط به تامین مالی شرکت ها ممکن است بر تولید و فروش انها تاثیر بگذارد و شرکت ها با مشکلاتی روبرو شوند . همین طور افزایش نرخ بهره بانکی باعث خروج سرمایه از بازار بورس به سمت بانک ها و کاهش نفدینگی بازار بورس می شود که رکود در بازار بورس را به همراه خواهد داشت.
برای مقابله با این ریسک همواره نیم نگاهی به جریانات کلی اقتصاد و همین طور قوانین و مقررات بانک مرکزی داشته باشید پس انداز خود را فقط در یک نوع دارایی سرمایه گذاری نکنید. بهتر است ان را در منابع مختلف نظیر سپرده هاب بانکی اوراق مشارکت و سهام بورسی سرمایه گذاری کنید.
3.ریسک بازار
بازار بورس از جندین هزار نفر سرمایه گذار تشکیل شده که رئزانه خرید و فروش میکنند براین تصمیم گیری این سرمایه گذاران است که مشخص میکند قیمت این سهم افزایش یابد یا کاهش . یک سهم هر چقدر هم که خوب باشد در صورتی که اغلب سرمایه گذاران تصمیم به فروش ان بگیرند با مازاد عرضه و کمبود تقاضا روبرو خواهد شد و در نتیجه قیمت ان کاهش میابد . برعکس سهمی که تقاضای بیش از اندازه برای ان باشد به دلیل کمبود عرضه قیمتش افزایش میابد. نوسانات قیمت سهاام در بازار ریسک بازار را برای سرمایه گذاران به وجود می اورد.
باید توجه داشت که بازار بورس ماهیتا نوسان پذیر است بنابراین اگر پیش از خرید خود با دقت تحقیق کرده اید و از خرید خود مطمین هستید فریب نوسانات روزانه و کوتاه مدت را نخورید . بلند مدت فکر کنید.
4.ریسک تورم
امروز شما ده هزار تومان چه می توانید بخرید؟ پنج سال قبل چه؟ بیست سال قبل چطور؟ به این میگویند ریسک تورم!
پول خود را یکجا راکد نگه ندارید در جایی سرمایه گذاری کنید که بازده ان بیشتر از نرخ تورم باشد . همین!
5.ریسک سیاسی یا ریسک دولتی
اگر شرکت ها را ماهی فرض کنیم دولت و سیاست های ان مانند برکه میمانند که ماهی ها در ان شنا میکنند؟
ایا ماهی ها در برکه ای که اب ان الوده است زنده میمانند؟ مسلما خیر قوانین و سیاست های دولت هم میتواند اثرات غیر قابل جبرانی بر برخی شرکت ها داشته باشد . اگر سهامدار شرکتی هستید که تحت تاثیر قوانین دولتی است بیشتر مراقب باشید ممکن است یک شیه سرمایه خود را از دست بدهید.
6. ریسک در بازراهای مالی چه اتفاقی می افتد؟ شخصی
منشا ریسک های سرمایه گذاری همیشه بازار و عوامل اقتصادی نیست. گاهی سرمایه گذاران خودشان سرمایه خود را دچار خطر میکنند. فرض کنید شما 5 میلیون تومان در سهامی سرمایه گذاری کرده اید حالا قیمت سهام تحت تاثیر عوامل مقطعی کاهش یافته و ارزش سرمایه گذاری شما به 4 میلیون تومان رسیده است. علی رغم اینکه شما با هدف بلندمدت در این سهام سرمایه گذاری کرده اید اما ناگهان رخدادی پیش می اید که شما به پول سرمایه گذاری شده احتیاج پیدا می کنید پس مجبوربد سهام خود را با زیان بفروشید . این نوع خطر ریسک شخصی نام دارد.
7.ریسک احساسی
منطق و انضباط در سرمایه گذاری از اصول اولیه ورود به بازار بورس است اما همه ما انسان هستیم و گاهی مغلوب احسساسمان میشویم. نتیجه اینکه ضرر میکنیم! یاد بگیرید حریص نباشید بخاطر ترس از زیان دست از سرمایه گذاری نکشید و عاشق سهامتان نشوید و به موقع ان را بفروشید.
نکته نهایی اینکه اجازه ندهید ریسک سرمایه گذاری شما را بترساند چرا که زندگی کردن همراه با ریسک و خطر است مطمئن باشید که همه انواع ریسک را یاد گرفته اید و سعی کنید دانشتان را در مورد انواع ریسک در بازار بورس سرمایه گذاری بیشتر کنید و اثرات انها بر اهداف مالی و سرمایه گذاری خود مدیریت کنید.
ریزش شاخص در سالهای ۹۸ و ۸۸ تکرار می شود؟
یک کارشناس بازار سرمایه گفت: بالاترین ریسک اوراق مالی در بحران سیاسی و اعتراضات متوجه اوراق مالی میشود.
به گزارش صفحه اقتصاد، حمید میرمعینی با بیان اینکه هر اتفاقی که منشا آن نگرانی از آینده باشد بر بازارهای مالی از جمله بازار سرمایه و بورس اثر منفی میگذارد، اظهار داشت: مهمترین عامل ریزش شاخص در چند روز گذشته بحث اعتراضات بوده و همین اعتراضات باعث شد احساس ترس در بازار حاکم شود و این یکی از متغیرهای اثرگذار در کل روند معاملات است. اساسا هر عاملی که باعث کاهش امنیت سرمایهگذاری شود، افق سرمایهگذاری و شاخصهای اقتصادی را تحت تاثیر قرار میدهد.
وی با تاکید بر اینکه شاخصهای بورس به عنوان شاخصهای پیشنگر سریعا از این اتفاقات تاثیر میپذیرند و سرمایهگذاران در بازارهای مالی اولین سرمایهگذارانی هستند که سریعا این تاثیر را در تصمیمات خود لحاظ میکنند، گفت: دقیقا همین افت و ریزشها را درسال 98 و 88 تجربه کردیم.
این کارشناس بازار سرمایه افزود: این روند ریزش در مواقع بحرانهای سیاسی در تمام دنیا اتفاق میافتد و در اعتراضات و بحران سیاسی، بالاترین ریسک متوجه اوراق مالی میشود که این روند در تمام اقتصادهای دنیا تحقیقا تجربه شده است و تنها محدود به بازار ایران نمیشود. در واقع بالاترین ریسک برای بازارهای مالی، ریسکهای سیاسی و بحرانهای سیاسی است. میرمعینی ادامه داد: دومین عوامل ریزش شاخص در این چند روز اخیر، به نتیجه نرسیدن مذاکرات برجام بود و در همین دوره اعتراضات، اخبار مایوسکننده از روند مذاکرات منتشر شد، بنابراین این دو اتفاق مهمترین عوامل کاهش شاخص شدند و حجم معاملات در این مدت کاهش پیدا کرد.
وی گفت: علاوه بر این دو عامل موثر، دادههای خوبی از اقتصاد هم نمیبینیم؛ رشد نقدینگی به 5 هزار و 400 هزار میلیارد تومان رسیده که سیگنال نگران کننده نسبت به آینده است و برنامه جدید اقتصادی هم اعلام نشده و قیمتگذاری و مشکلاتی که از گذشته وجود داشتند همچنان باقی ماندهاند. در حالی که بازار تشنه و مترصد یک اقدام مناسب برای حل مشکلات است، در این مدت هیچ اقدام موثری برای کاهش فشار مشکلات ندیدهایم.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه دولت اقدام موثری برای تغییرات برنامه در جهت مثبت شدن شاخصهای اقتصادی و سیاستگذاری کلان اقتصادی نداشته، تاکید کرد: در این مدت نه تنها بازار هیچ خبر مثبتی را مشاهده نکرده است که از آن تاثیر بگیرد بلکه نشانههای افزایش نرخ دلار و طلا و سایر بازارهای موازی و احساس خطر این بازارها را شاهد بوده است.
میرمعینی در پاسخ به این سوال چرا بورس همانند سال 99 از افزایش نرخ دلار تاثیر مثبت برای افزایش شاخص نمیپذیرد، اظهار داشت: در آن دوره، نرخ دلار تحت تاثیر سیاست گذاریهای غلط برای پایین نگه داشتن قیمت ارز بود اما در این مدت نرخ ارز به مرور به ارزش ذاتی قابل پیشبینی رسید و افزایش نرخ ارز منجر به افزایش سودآوری شرکتها هم شد و تاثیر خود را بر روی بازار سرمایه هم گذاشت.
وی تاکید کرد: البته باید توجه داشت که این افزایش نرخ دلار ناشی از دادههای سیاسی است و متاثر از دادههای اقتصادی نیست و بیشتر به نگرانیهای سیاسی برمیگردد، هر موضوعی که منشا آن نگرانی نسبت به آینده باشد تاثیر منفی بر روی بازارهای مالی خواهد داشت .
میرمعینی همچنین درباره دسترسی فعالان و سهامداران دراین روزها که شاهد قطعی پی در پی اینرنت هستیم، گفت: از لحاظ ایجاد اختلال در روند معاملات و محدودیت دسترسی افراد به سامانه معاملات گزارشی نشنیدهایم و شاهد اختلال جدی که باعث محدودیت دسترسی افراد به سامانه معاملات و سامانه انلاین شود، نبودیم. البته با روشن شدن فیلترشکنها امکان دسترسی به سامانه معاملاتی و سامانههای بانکی وجود نداشت و برای انجام معاملات و انجام عملیات بانکی باید فیلتر شکن قطع میشد.
آینده تأمین مالی اسلامی و نگاههای متفاوت به راههای پیش رو
صنعت تأمین مالی اسلامی خود را در یک نقطه عطف فلسفی میبیند؛ یا میتواند دستاوردهای خود را به عنوان بخشی معتبر و مهم از معماری مالی جهان تثبیت کند، یا به دنبال استفاده از نیروی خود برای تغییر همه چیز باشد و هدف خود را تبدیل شدن به مدلی جسورانه و جدید ببیند.
به گزارش ایکنا به نقل از Euro Money، کریس رایت (Chris Wright)، روزنامهنگار و دبیر بخش آسیای این وبسایت در هنگکنگ طی یادداشتی با محوریت آینده و جایگاه تأمین مالی اسلامی در اقتصاد جهان نوشت: تأمین مالی اسلامی مدتهاست که به نقطه بحرانی رسیده است. نوآوری پرشور اوایل دهه 2000 جای خود را به حال و هوای تثبیت دقیق داده است.
بر اساس گزارش وضعیت اقتصاد اسلامی جهانی، داراییهای بخش تأمین مالی اسلامی در پایان سال 2021 به ارزش 3.6 تریلیون دلار رسید. بر اساس گزارش شرکت رتبهبندی مودی، انتشار جهانی صکوک در سال 2021، 181 میلیارد دلار بود، در حالی که فیچ میگوید ارزش سرمایههای اسلامی تا پایان سال 2021، قبل از سقوط با بقیه بخشهای بازار، 130 میلیارد دلار بود.
اینها اعداد بزرگی هستند که قرار نیست از بین بروند و در عوض باید از اینجا به بعد بهطور خودکار رشد کنند. بعد چه اتفاقی میافتد؟
صنعت تأمین مالی اسلامی خود را در یک نقطه عطف فلسفی میبیند؛ یا میتواند دستاوردهای خود را به عنوان بخشی معتبر و مهم از معماری مالی جهان تثبیت کند، یا به دنبال استفاده از نیروی خود برای تغییر همه چیز باشد و هدف خود را تبدیل شدن به مدلی جسورانه و جدید ببیند.
این موضوع به شدت در مجمع جهانی تأمین مالی اسلامی در کوالالامپور که هفته نخست اکتبر برگزار شد، مورد بحث قرار گرفت و طیفی از نظرات جالب را در مورد آنچه که تأمین مالی اسلامی محقق کرده است، نشان داد.
ادغام عملی با تأمین مالی متعارف
در میان کسانی که فکر میکنند تثبیت عملی جواب میدهد، مختار حسین است که بیشتر به خاطر سالهای طولانی کار در HSBC از جمله مدیریت اجرایی HSBC در بازراهای مالی چه اتفاقی می افتد؟ Amanah (بازوی تأمین مالی اسلامی این بانک) و HSBC مالزی شناخته میشود. او میگوید که دارایی حوزه تأمین اسلامی در حال حاضر حدود 1 درصد از صنعت تأمین مالی در جهان است.
او میافزاید: یک درصد ممکن است بسیار کوچک به نظر برسد، اما در زمینه صنعتی که اساساً 50 سال قدمت دارد، این پیشرفت در مدت زمان نسبتاً کوتاهی بسیار زیاد است و قطعاً فرصتی برای افزایش قابل توجه این تعداد در سالهای آینده وجود دارد.
حسین برای ادامه رشد در امتداد همان خطوط امروزی استدلال میکند، اگرچه او میگوید باید تمرکز بیشتری روی بدهیها و مدیریت بدهیها به اندازه داراییها صورت گیرد.
او میگوید: «آنچه من به کسانی که به شدت از ایده تبدیل نظام مالی به اسلامیتر از آنچه که هست حمایت میکنند، میگویم دقیقاً همین است.»
با این همه حسین هشدار میدهد: به یاد داشته باشید، ایدهآلیسم جایگاهی دارد، اما واقعیت ایدهآلیسم این است که باید با واقعگرایی روبهرو و سپس این واقعگرایی به مراحل عملی و عملگرایانه تبدیل شود که آن ایدهآلیسم را به نوعی به واقعیت تجاری پایدار منتقل کند.
از نظر حسین، توسعه تأمین مالی در بازراهای مالی چه اتفاقی می افتد؟ در بازراهای مالی چه اتفاقی می افتد؟ اسلامی دشوار بوده است: «تأمین مالی اسلامی به عنوان یک قیمتگیر (قیمتگیرنده فرد یا شرکتی است که باید قیمتهای رایج در بازار را بپذیرد، بدون اینکه سهمی از بازار برای تأثیرگذاری بر قیمت بازار به خودی خود نداشته باشد) شروع شد، اما دستاوردهای بعدی آن در مقیاس و پیچیدگی به این معنی بود که شروع به فرمانروایی بر سرنوشت خود از نظر نوآوری کرد؛ بیشتر از نظر محصول و از نظر ساختار.»
او استدلال میکند که تنها از طریق ادامه ساختن آن بخش از سهم بازار، تأمین مالی اسلامی فرصتی برای ورود بیشتر در سیستم مالی گستردهتر به دست میآورد.
نگاه متفاوت به تأمین مالی اسلامی
برای دیگران این کافی نیست، از جمله آنها علا العابد، مدیر عامل Wethaq Capital Platform در بحرین است. او چیزی کمتر از لغو سیستم بانکداری با ذخایر کسری نمیخواهد؛ مدلی از بانکداری که در اکثر کشورهای جهان اعمال میشود که از طریق آن بانکهای سپردهپذیر بخش بیشتر از بدهیهای خود را در داراییهای نقدی بهعنوان ذخیره نگه داشته و بقیه را میتوانند وام دهند.
به نظر او، یک سیستم بانکی با ذخیره کامل که به معنای ذخیره 100 درصدی الزامی برای حسابهای سپردههای تقاضا است، با اعطای وام فقط در مقابل سپردههای مدتدار با اصول مالی اسلامی همخوانی بیشتری دارد.
العابد میگوید: نمیتوان این واقعیت را انکار کرد که شکلگیری کنونی بانکداری اسلامی از بانکداری متعارف گرفته شده و از بسیاری از تکنیکها و ابزارهای آن استفاده میکند، از جمله سیستمهای بیمه کسری ذخیره و سپردهها.
او میگوید: تلاشهای علمی مدتهاست که ارتباط بین سیستم ذخایر کسری، اهرمهای مالی، رونق اعتبار و بحرانها را به هم مرتبط کردهاند، به این صورت که آنها بدهیها را در اقتصاد ایجاد، حبابها (در اقتصاد و بازار) را متورم میکنند، و تأمین مالی را از اقتصاد واقعی جدا و این امر چالشها و مسائل را تشدید میکند.
العابد تصریح کرد: طرحهای بیمه سپردهها خطای ناهماهنگی ریسک و پاداش را دارند. بانکها میتوانند از سود کامل معاملات پرخطر بهره ببرند، در حالی که ضرر آن محدود است.
در پیشنهاد او، بانکها ملزم به حمایت کامل برای سپردههای عندالمطالبه خواهند بود و سپردهگذاران نیز به نوبه خود انتظار دریافت غرامت پولی برای آنها ندارند. با این حال، دارندگان حسابهای سرمایهگذاری اسلامی به طور کامل هر دو جنبه مثبت و منفی تراکنشها را دارند.
با این همه در سطح جهانی، به وضوح هیچ شانسی برای این اتفاق وجود ندارد.
تفاوت دیدگاه در تأمین مالی اسلامی
در چندین کشور اسلامی، بهویژه مالزی، تمرکز مجددی بر تلاش برای از بین بردن منافع اجتماعی از منابع مالی اسلامی است. ممکن است روزی مالزی، ایران، عربستان سعودی یا شاید بحرین به این فکر بیافتند که ذخایر کامل حسابهای سپرده را بخواهند تا ببینند چه تأثیری بر دوام بانکها (که به شدت برای سودآوری، احتمالاً از آنجایی که روی سپردهها حساب میکنند) و رفتار مصرفکننده و رشد اقتصادی دارند.
به احتمال زیاد، تأمین مالی اسلامی در امتداد ریلهایی که مدتهاست ایجاد کرده، به تکامل خود ادامه خواهد داد، دستاوردهای خود را تقویت میکند و صدایی در اقتصادهای فردی ایجاد میکند. اما زیر سؤال بردن کل موضوع، و اینکه چگونه ممکن است بهبود یابد یا دوباره اختراع شود، دقیقاً همان کاری است که این صنعت باید انجام دهد.
سشن های معاملاتی بازار فارکس
در این مقاله قصد داریم به شما کمک کنیم تا متوجه بشید که سشن های معاملاتی فارکس به وقت ایران به چه صورت هست و ساعت کار بازار فارکس چطور تنظیم میشه.
فارکس یک بازار 24 ساعته است ولی رفتار این بازار ، حجم معاملات و شدت نوسانات آن در کل روز به یک شکل نیست چون تمامی کشورها به صورت همزمان در آن فعالیت نمی کنند . تایم فعالیت یک کشور در بازار فارکس محدود به زمانی می شود که بانک ها و شرکت های آن کشور مشغول داد و ستد تجاری و ارزی با دیگر کشورها هستند . به این محدوده زمانی اصطلاحا Trading session ) سشن یا جلسه معاملاتی ( می گوییم .
بازار فارکس به چهار سشن تقسیم می شود : سشن سیدنی ، سشن توکیو ، سشن لندن و سشن نیویورک
از آنجایی که سشن های توکیو ، لندن و نیویورک اهمیت زیادی دارند و اغلب تریدرها در این سشن ها فعالیت دارند این سه تایم به سیستم سه سشنی یا سه جلسه ای معروف شده است که در واقع سشن های اصلی فارکس هستند .
به این جلسات معاملاتی به ترتیب سشن آسیا ، سشن اروپا و سشن آمریکا نیز گفته می شود .
حال به تفصیل ساعات کاری این سشن ها به وقت ایران و ویژگی های هر یک را توضیح می دهیم :
در ابتدا به ساعت کاری سشن های مختلف به تایم ایران می پردازیم :
استرالیایی ها اولین بازاری هستند که فعالیت خودشان را در فارکس آغاز می کنند. بازار آنها در ساعت 30 دقیقه بامداد به وقت ایران باز می شود و تا ساعت 8:30 صبح ادامه دارد .
ژاپنی ها یک ساعت بعد از استرالیایی ها وارد بازی می شوند و تا 10:30 صبح به وقت تهران کار می کنند .
بعد از آن نوبت به بازار اروپا می رسد . ابتدا آلمانی ها در ساعت 10:30 صبح وارد بازار می شوند و پس از یک ساعت انگلیسی ها به آنها می پیوندند . فعالیت بازار اروپا تا ساعت 19:30 ادامه خواهد داشت .
نهایتا نوبت به بازار آمریکا می رسد که آنها نیز از ساعت 16:30 تا 30 دقیقه بامداد در فارکس فعال هستند .
البته لازم به ذکر است در فصول مختلف به علت تغییر ساعات در کشورهای مختلف این زمان بندی ها عوض می شوند . برای اطلاع از زمان به روز شده این تایم ها می توانید از لینک زیر استفاده کنید :
در قسمت Time Zone این سایت گزینه Asia/Tehran را انتخاب کنید و ساعات کاری سشن های مختلف را به زمان تهران مشاهده کنید .
حال ویژگی های این سشن ها را بررسی می کنیم :
به شکل زیر توجه کنید . این شکل میزان نوسان جفت ارزهای مختلف را در طول روز بر حسب پیپ نشان می دهد . ساعت ها در این شکل بر اساس گرینویچ هستند . همان طور که ملاحظه می کنید در ساعات ابتدایی و همچنین ساعات پایانی روز به وقت لندن اکثر جفت ارزها نوسان بسیار کمی را تجربه می کنند و معمولا نوسانات قابل ملاحظه مربوط به ساعات میانی روز به وقت لندن است .
شکل زیر شدت نوسان جفت ارزهای مختلف را در سشن های معاملاتی توکیو ، لندن و نیویورک نشان می دهد . همان طور که ملاحظه می کنید تقریبا همه جفت ارزها در تایم لندن بیشترین نوسان را دارند و پس از آن نوبت به تایم نیویورک می رسد و تایم آسیا با کمترین میزان نوسان آرام ترین و کم تحرک ترین سشن فارکس است . لازم به ذکر است که بازار غالبا شاهد بیشترین حجم معاملات و در نتیجه بیشترین نوسانات قیمتی در تایم همپوشانی دو سشن اروپا و آمریکاست . به این محدوده زمانی اصطلاحا تایم لندن نیویورک نیز گفته می شود .
دلیل این امر این است که بزرگترین بانک ها و شرکت های تجاری و سرمایه گذاری مربوط به اروپا و آمریکا می شوند و بیشترین حجم معاملات در سشن های اروپا و آمریکا اتفاق می افتد . به شکل زیر نگاه کنید . این شکل سهم کشورهای مختلف از گردش روزانه بازار فارکس را نشان می دهد ( واحد اعداد تریلیون دلار است ) . همان طور که می بینید بیشترین حجم معاملات مربوط به آمریکا و اروپاست و کشورهای آسیایی سهم کوچکی از حجم تبادلات ارزی در دنیا را به خود اختصاص می دهند .
نتیجه گیری
فارکس یک بازار 24 ساعته است و می توان در هر ساعتی از شبانه روز در آن به معامله کردن پرداخت. منتها بر کسی پوشیده نیست که نمی توان کل روز را پای چارت گذراند و ما ناچاریم ساعات مشخصی از روز را برای تحلیل و ترید اختصاص دهیم . همان گونه که سبک معاملاتی و تایم فریم تحلیلمان را بر اساس روحیات و شخصیتمان انتخاب می کنیم سشن معاملاتی خودمان را نیز باید بر اساس سبک زندگی و شرایطمان انتخاب کنیم . اگر سبک زندگیتان به گونه ای است که شب بیدار هستید و تمایل به ترید در شرایطی را دارید که نوسانات بازار کم است ، سشن آسیا می تواند برای شما گزینه مناسبی باشد . در صورتی که تایم صبح تا بعد از ظهر وقتتان آزاد است و از ترید کردن در تایم نوسانات بالای بازار لذت می برید سشن لندن را انتخاب کنید . و در آخر اگر شغل تمام وقت دارید و تنها می توانید چند ساعتی در شب را پای نمودار بگذرانید تایم آمریکا مناسب شماست .
چالش های معامله گری در بازار مالی
قرارگیری در مسیر صحیح آموزش: یکی از چالش های معامله گری قرار گرفتن در مسیر صحیح آموزش می باشد. در روزهایی که تبلیغات اثر به سزایی در جذب مخاطب پیدا کرده است و افراد در رویارویی با تبلیغات متنوع در فضای مجازی جذب موضوعی خاص می شوند، به پدیده ای با عنوان (خود استاد پنداری) در زمینه ی بازارهای مالی مواجه می شویم که فعالان اینستاگرامی با سابقه فعالیت بسیار کم و عدم بازدهی مناسب در معاملات خود، اقدام به تحلیل می کنند و مخاطبان آنها را افراد تازه وارد به بورس تشکیل می دهند که مبنا و صحت تحلیل آنها نیز تعداد فالوورهای آن صفحه است یعنی هر چه تعداد فالوورهای آن صفحه اینستاگرامی و یا تعداد ممبرهای تلگرامی فرد بیشتر باشد اعتبار ان فرد به لحاظ تحلیل بیشتر می شود. حال جالب است بدانید که در حال حاضر ممبرهای فیک و حتی لایک های فیک نیز توسط ربات ها ایجاد و مدیریت می شود و کمتر کسی میتواند متوجه این موضوع شود؛ یعنی زرق و برق این صفحات به گونه ای مباشد که افراد مبتدی ناخواسته به دام این افراد می افتند.
در هین راستا متاسفانه افراد تازه وارد جذب این صفحات می شوند و در مواجهه با تبلیغ درآمدهایی راحت و کسب سودهای چند صد در صدی از بازارهای مختلف تاب نمی آورند و با خرید پکیج های اموزشی آن هم با نام هایی دهن پرکن که عمدتا حاوی یکسری مطالب پیش پا افتاده و سطحی است حاضر به پرداخت قیمت هایی گزاف می شوند چرا که با آن سطح از تبلیغات رنگین، رمز موفقیت خود را در همین بسته های آموزشی می بینند. این در حالی است که کسانی که خاک بازار را خورده اند و چالش های بازار را در برهه های حساس لمس کرده اند به انزوا کشیده شده اند، چرا که دیگر در میان سیل عظیم پکیج هایی که معامله گران با آن ها به نتیجه نرسیده اند، دیگر توانی برای اثبات خویش ندارند و رفته رفته همه با یک چشم دیده می شوند.
تجربه من از حل کردن چالش آموزش در مسیر معامله گری
زمانی که تصمیم گرفتم به بازارهای مالی وارد شوم، نمیدانستم از کجا باید شروع کنم، ذهنیتی مشخص از مسیر پیش رو نداشتم. طبعاً چون اطلاعات کافی نداشتم در این زمینه ساده و زود باور بودم. با شخصی آشنا شدم که معامله گری و سود آوری را بسیار ساده جلوه می داد، به طبع کسی نمی تواند ادعا کند که در مقابل کسب درآمد راحت و آن هم به دلار تحت تاثیر قرار نمی گیرد. من هم از این قاعده مستثنی نبودم و با یک مبلغ گزاف در کلاس های آن فرد شرکت کردم. به جرات می توانم بگویم که نه تنها در بازراهای مالی چه اتفاقی می افتد؟ مطلبی در راستای بازارهای مالی نیاموختم بلکه من را از مسیر درست خارج کرد. به بن بست رسیده بودم گمان می کردم کسب سود از بازارهای مالی دروغی بزرگ است که به مردم گفته اند که به اهداف مالی خودشان برسند. زمانی که به خودم آمدم متوجه شدم دو سال از عمرم را هدر داده ام و این مدت مسیر را اشتباه رفته ام. چند وقتی از بازار دور بودم مجدد شروع کردم. شروع به مطالعه ی کتاب های مختلف کردم تا چراغ راهم شوند و خدا رو شکر در این مسیر با کسانی آشنا شدم که توانستم مسیر درست را از بیراهه تمییز دهم. اصلا قصد ندارم در این مقاله شعار دهم چرا که گوش همه ی ما پر شده است از حرفای کلیشه ای. اما با تجربه های تلخ و شیرینی که کسب کردم عرض میکنم، به هیچ عنوان مطالعه کتاب را کنار نگذارید چرا که قطعا یکی از گزینه هایی است که می تواند شما را در مسیر صحیح آموزش قرار دهد. به سراغ هر شخصی که برای یاد گیری می روید رزومه ی کاری آن شخص را مورد بررسی قرار دهید نه تعداد لایک و فالورو و……… کسی که کسب سود از بازارهای مالی را راحت جلوه می دهد و شما را تشویق می کند به کسب درآمدهای آنچنانی بدون هیچ زحمت خاصی، مطمئن باشد آن شخص یا شیاد است و یا نادان.
دومین چالش معامله گری در بازارهای مالی
پیش بینی روند بازار، قبل از اینکه ستاپی کامل شود یکی از مواردی است که به شدت معامله گرانی عجول را متضرر می سازد. به طور مثال ورود در پولبک ها یکی از ستاپ هایی است که میزان موفقیت بالایی دارد اما طمع از دست دادن حداکثر میزان سود و ترس از ریسک بیش از حد دو مقوله ای هستند که موجب می شوند قبل از کامل شدن ستاپ، معامله گران به نماد مورد نظر ورود کنند. اساسا حرص برای کسب سود بیشتر و ترس از ریسک بیشتر موجب ورود زود هنگام معامله گران می شود که در اکثر موارد باعث متضرر شدن آن ها می گردد.
زمانی که وارد بازار فارکس شدم تمامی فکر و تمرکزم این بود که معامله ای را با ضرر نبندم و سعی می کردم که در در بازراهای مالی چه اتفاقی می افتد؟ پایین ترین قیمت ممکن وارد معامله شوم. به همین دلیل همیشه ترس از جا ماندن داشتم غافل از اینکه لزوما پایین ترین قیمت نمی تواند بهترین قیمت باشد. از آن جایی که نوسانات بازار فارکس شدید است، پوزیشن هایی که وارد سود می شد، از ترس اینکه آن حداقل ها را از دست ندهم با کمترین سود ممکن معامله را می بستم و اجازه ی رشد در جهت سود را نمیدادم. بعد از چند وقت که به استیتمنت حساب نگاه کردم متوجه شدم که تبدیل به معامله گری شده ام که سودهای کوچک با ضررهای نسبتا بزرگ را ثبت کرده ام. ترس در بازار فارکس و طمع در بورس ایران دو عاملی هستند که غالبا معامله گران در ابتدای فعالیتشان با در بازراهای مالی چه اتفاقی می افتد؟ آن دست و پنجه نرم می کنند. در کتاب استراتژیست به نقل از نیما آزادی، ترس و طمع دو واژه ای است که به طور کامل باید از فرهنگ لغت معامله گری ما حذف بشوند. ما بایستی در سیستم معاملاتی با تدوین بخش های مهم و کلیدی خود را از اسارت این دو احساس منفی برهانیم.
سومین چالش معامله گری در در بازراهای مالی چه اتفاقی می افتد؟ بازارهای مالی
خروج زود هنگام از معامله سومین چالش معامله گری می باشد. اغلب معامله گران آماتور صبر و تحمل کافی در موقعیت های معاملاتی رو به رشد را ندارند. مدام تابلو را زیر نظر دارند و با هر رنج مثبت و منفی تحت تاثیر قرار می گیرند. با وجود اینکه هنوز قیمت فاصله ی زیادی با تارگت مشخص شده دارد اما به محض مشاهده ی رنج منفی به سود کم رضایت می دهند و از معامله خارج می شوند. بدیهی است که بعد از مدتی جنبه ی تریدری شخص به خطر می افتد. برای رفع چنین مشکلی علاوه بر حد سود قیمتی می توان زمان رسیدن قیمت به هدف را هم تعیین کرد و تا رسیدن قیمت به تارگت در زمان مشخص شده به معامله فرصت داد (set and forget). چنانچه در زمان مشخص شده به تارگت مد نظر نرسید از معامله خارج شد. بنابراین با کمک گرفتن از پارامتر زمان می توان از شناسایی سودهای ریز در صورتی که سهم پتانسیل رشد دارد اجتناب کرد. البته در برخی از اوقات هم ممکن است معامله ای که با هدف رشد خوب وارد آن شده ایم پس از مدتی وارد زیان شود. در این حالت باید به دنیال علت بود. معمولا در بازار سرمایه ایران که دستخوش تغییرات سیاسی و یا دستکاری های زیاد در بازار می باشد این موضوع بیشتر به چشم می خورد. البته این نکته را هم باید در نظر داشت که مهنم برایند معاملات است و صرفا نباید با قرار گرفتن در این موقعیت ها که گاها اتفاق می افتد اصل موضوع را زیر سوال برد.
چهارمین چالش معامله گری در بازارهای مالی
اجازه ندهیم زیان های کوچک به ضررهای بزرگ تبدیل شوند: هیچ کسی حق ندارد که برای بازار تعیین تکلیف کند. تعصب بیش از حد بر روی تحلیل باعث می شود که وقتی معامله گر وارد ضرر می شود از بستن آن امتناع کند و با بزرگ کردن حد ضرر، دست به دعا به دنبال روزنه های امید برای برگشت به نقطه ی صفر می گردد. غافل از اینکه با این عمل در باتلاق ضرر فرو می رود.
چند هفته ای بود که برآیند معاملاتم مثبت بود و اعتماد به نفس بالایی پیدا کرده بودم این باعث شده بود که هر هفته نسبت به هفته قبل مغرورتر شوم. کار به جایی رسیده بود که اگر بازار در راستای تحلیل من پیش نمی رفت حرکت بازار را غیر طبیعی می دانستم. در یکی از معاملاتم روی یورو دلار گواه های زیادی را مبنی بر ریزش یورو جمع کرده بودم. اتفاقا از همیشه هم مطمئن تر بودم. اما هر چه بازار در بازراهای مالی چه اتفاقی می افتد؟ پیش می رفت یورو دلار رشد می کرد و حساب من افت. نمی خواستم که اشتباهم را بپذیرم، زیر لب میگفتم حتما هنوز معامله گران سازمانی وارد نشده اند و این هیجان به خاطر حضور معامله گران خرد در بازار است. با این تفکرات و تفاسیر و صد البته تحت فشار، تصمیم به بزرگ کردن استاپ گرفتم اما بازار درسی به من داد که هیچ وقت فراموش نخواهم کرد.
در کتاب به بورس خوش آمدید به نقل از مهدی افضلیان: بهتر است با رسیدن قیمت به حد زیان، واقعیت را بپذیرید و بدون هیچگونه غرور از معامله خارج شوید و به دنبال فرصت های معاملاتی بهتر در بازار باشید، چرا که در نهایت برآیند معاملات یک سرمایه گذار در میان مدت باید مثبت و روبه بالا باشد و ضررهای این چنینی نیز بخشی از فعالیت در بازار سرمایه به حساب می آید.
شک و تردید پنجمین چالش معامله گری در بازارهای مالی
نبود استراتژی و پلن معاملاتی شخصی همراه با عدم اعتماد به نفس معامله گر موجب می شود که پس از شناسایی یک فرصت معاملاتی مناسب وارد بازار نشود. اندکی بعد مارکت در جهت تحلیل پیش می رود و ثابت می کند که تجزیه و تحلیل معامله گر صحیح بوده است، و بعد از اینکه معامله گران حاضر در بازار سود خود را شناسایی کردند، تصمیم به ورود می گیرد و بلافاصله جهت مارکت عوض می شود. برخی معامله گران به توانایی خود در تحلیل اطمینان ندارند که این موضوع ناشی از روشی است که برای تحلیل انتخاب کرده اند. واضح است که استفاده ی همزمان از ابزارها و اندیکاتورهایی که ماهیت و نحوه ی به کار گیری آن ها را درک نکرده است اعتماد به نفس را از معامله گر می گیرد.
تجربه من از حل کردن چالش شک و تردید در مسیر معامله گری
تازه با تکنیکال آشنا شده بودم، هر چارتی که باز میکردم هر آنچه که بلد بودم را روی چارت پیاده میکردم. ابزار و اندیکاتوری نبود که من نحوه ی استفاده آن را بلد باشم اما روی چارت من قرار نگرفته باشد. زمانی که قصد معامله داشتم درگیر بودم با کلی ابزار که الان در این ناحیه بخرم یا بفروشم؟ چرا یک تعداد از ابزارها سیگنال خرید می دهند و یک تعداد فروش؟ من مانده بودم با یک چارت شلوغ و سردرگم و یک ذهن پریشان که الان به کدام ابزار اعتماد کنم و حرف کدام را را گوش کنم؟ تمامی این آشفتگی ها به این خاطر بود که من ماهیت آن ابزارها را درک نکرده بودم و نمی دانستم که هر کدام از آن ها در کجای چارت کاربرد دارد. به همین دلیل اغلب معاملاتم با شک و تردیدی همراه بود که همیشه از آن رنج میبردم. سعی کنید در وهله ی اول ماهیت و ذات ابزار را بفهمید و بعد با مکتوب کردن یک پلن معاملاتی که روی دیتای زیادی امتحان خود را پس داده است تصمیم به معامله بگیرید. وقتی پلن و استراتژی را نوشتید تحت هیچ شرایطی از آن تخطی نکنید همانند رباتی عمل کنید که به طور ثابت الگوریتم مورد نظر را مو به مو اجرا میکند.
در کتاب سهام نخرید مگر با شناخت رفتار و روانشناسی بازار به نقل از مهدی افضلیان: همواره در معاملات سهام، قاطعیت کافی داشته و از استراتژی تدوین شده پیروی کنید و حتی الامکان در انجام معاملات تردید نداشته باشید. در این صورت می توانید به یک معامله گر موفق و خبره در بازارهای مالی تبدیل شوید.
سندروم دست بی قرار ششمین چالش معامله گری در بازارهای مالی
برخی معامله گران بر این باورند که همیشه و در هر شرایطی باید معامله کنند چرا که ممکن است هر لحظه از رشد بازار عقب بمانند. با وجود موقعیت های نامناسب در چارت، این افراد دست به معامله می زنند. در واقع موضوعی که بیشتر برای این افراد اهمیت دارد ترشح آدرنالین است. حس انتقام جویی از دیگر حالات روحی است که معامله گر جهت جبران ضررهای خود دست به معاملات پی در پی و بدون تمرکز حواس می زند. بدیهی است که این سبک از معاملات به جز ضرر بیشتر دستاوردی برای معامله گر نخواهد داشت. در چنین شرایطی فاصله گرفتن از مارکت بهترین پیشنهاد است.
در ابتدای فعالیتم در بازار فارکس اگر معاملاتم به سود منجر می شد بسیار ذوق زده و خوشحال می شدم اما تحمل این را نداشتم که بازار پول من را بگیرد و اغلب مواقع اگر معامله ام با ضرر بسته می شد دست به یک تلاش نافرجام میزدم. سعی میکردم که بلافاصله و تحت هر شرایطی ضرر وارد شده به حساب را سریعاً جبران کنم و چون دیگر تمرکز حواس هم نداشتم تند و تند معامله میکردم و مارکت هم تند و تند با استاپ از من پذیرایی می کرد. و هر بار برگرداندن حساب سخت تر می شد. به هیچ عنوان معاملات احساسی انجام ندهید احساسات خود را قبل و بعد از هر معامله کنترل کنید همانند یک کارمند بانک باشید که وقتی پول را در حساب بانک می گذارید خوشحال نمی شود و هر زمان که پول خود را از حساب بانک بر می دارید، کارمند ناراحت نمی شود. در بازار کاملا ربات گونه رفتار کنید و به استراتژی که در بک تست امتحان خود را پس داده است پایبند باشید.در بازراهای مالی چه اتفاقی می افتد؟
در کتاب استراتژیست به نقل از نیما آزادی، هر موقعیت معاملاتی مستقل بوده و کوچکترین وابستگی به معاملات دیگر ندارد. تک تک موقعیت های معاملاتی ما در راستای رشد حساب و سرمایه ما هستند و اگر در این بین برخی منجر به زیان شوند، موقعیت های دیگر در صدد جبران آن زیان نیستند، بلکه به شکل مستقل باید به آن نگریست.
دیدگاه شما