چگونه اقتصاد را قوی کنیم؟
یک استاد دانشگاه با اشاره به نقش تولید در شکل گیری یک اقتصاد قوی گفت: با توجه به توزیع ناصحیح نقدینگی در کشور، حجم نقدینگی فعلی برای رونق تولید ناکافی است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ یک استاد دانشگاه با اشاره به نقش تولید در شکل گیری یک اقتصاد قوی گفت: با توجه به توزیع ناصحیح نقدینگی در کشور، حجم نقدینگی فعلی برای رونق تولید ناکافی است.
به گزارش مشرق، رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانیه مهم و راهبردی موسوم به «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران توصیههایی اساسی بهمنظور «جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ» ارائه فرمودهاند. در بخش مهمی از این بیانیه راهبردی که به سرفصل اقتصاد پرداخته، ضمن برشمردن ظرفیتهای مهم کشور برای گام دوم انقلاب در حوزه اقتصادی، توصیه های اساسی برای تحقق اقتصاد قوی که نفوذپذیر و سلطه پذیر نباشد، بیان شده است؛ به همین سبب با دکتر محمد امین لنگری، استاد دانشگاه جامع امام حسین (علیه السلام) پیرامون چگونگی حرکت به سمت اقتصاد قوی گفتوگو کردیم؛
وی با بیان اینکه حجم نقدینگی در تشکیل اقتصاد قوی نقش اساسی دارد گفت: معمول اقتصادانان و به تبع دولتمردان حجم نقدینگی را درست اندازه گیری نمی کنند و شاخصهای مناسبی برای محاسبه حجم نقدینگی کشور ندارند.
این کارشناس اقتصادی افزود: امروزه برای اندازهگیری حجم نقدینگی کشور سمت چپ ترازنامه بانکها و کل میزان حجم سپردهای که در در بانکها ملاک قرار میگیرد؛ در حالی که حجم سپردهها با گردش پول میتواند زیاد شود؛ یعنی اشخاص در بانک سپردهگذاری میکنند و بانک بر اساس آن وام میدهد در نهایت آن وام خرج میشود.
لنگری با بیان اینکه اگر گردش پول زیاد باشد سپردههای بیشتری خلق میشود و اگر گردش پول کمتر باشد سپردههای کمتری ایجاد میشود در حالی که حجم پول ثابت است گفت:بنابراین احتساب سپردههای بانکی در میزان حجم نقدینگی اشتباه رایج است.
* توزیع اشتباه نقدینگی؛ افزایش حجم نقدینگی تنها راهکار باقیمانده برای عبور از رکود
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه مهترین نیاز اقتصاد امروزه کشور خروج از رکود است گفت: بایستی برای خروج از رکود حجم نقدینگی را افزایش دهیم چرا که با توجه به توزیع ناصحیح نقدینگی در کشور حجم نقدینگی فعلی برای رونق تولید نا کافی است و اینکه اقتصاد دانان تشویق به کاهش حجم نقدینگی میکنند اشتباه است.
وی با اشاره به ضرورت محاسبه درست میزان حجم نقدینگی در کشور گفت:فرمول حجم سپردههای بانکها را ضرب در یک روی نرخ ذخیره قانونی و میزان خلق پول بانکی را به وسیله شبکه بانکی اعلام میکرد در صورتی صحیح است که دست بانکها برای خلق پول باز باشد در حالی امروزه بانکها برای خلق پول هیچ امکان و اختیاری ندارند.
لنگری با تأکید بر اینکه امروز اقتصاد کشور به شدت به پول نیاز دارد تا رکود خارج شود گفت: با محاسبه اشتباه میزان نقدینگی دائما به رکود بیشتر دامن می زنیم.
این کارشناس اقتصادی گام بعدی برای حرکت به سمت اقتصاد قوی را اصلاح سیستم بانکی دانست و افزود: متأسفانه سیستم بانکی امروز کشورمان بر اساس ارزش زمان پیریزی شده است؛ یعنی چه سود سپرده و چه سود تسهیلات مبتنی بر ارزش زمان محاسبه می شود که ماحصل آن نرخهای بالا در جذب سپرده بیشتر در رقابت با بانکهای دیگر است.
* نرخ بالای سود بانکی بلایی بزرگ برای اقتصاد کشور
وی با هشدار نسبت به اینکه نرخ بالای سود بانکی بلایی بزرگ برای اقتصاد کشور شده است گفت: بانکها برای بقای خود در این رقابت ناسالم مجبورند سود کلان بدهند در صورتی که به آن میزان سود ندارند؛ بنابراین نمیتوانند با نرخهای کم تسهیلات به تولید کنندکان بدهند و دود این رقابت ناسالم به چشم تولیدکنندگان میرود و برای آنها ایجاد مشکل میکند.
محمد امین لنگری افزود: بایستی سیستم بانکی از ابزارها و قراردادهایی استفاده کند که اولا سود تسهیلات بر اساس سود بخش واقعی اقتصاد از دریافت کننده تسهیلات دریافت شود و بانک هم بر اساس سود اخذ شده از تسهیلات سود سپردهگذاران را پرداخت کند و بانکها مجاز نباشند خارج از سودی که از تسهیلات دریافت کردند سودی به سپردهگذاران پرداخت کنند و سودها را از قبل اعلام کنند.
این کارشناس اقتصادی با هشدار نسبت به آینده خطرناکی که بانکها با اعطای سود خارج از قاعده بر اقتصاد کشور تحمیل میکنند گفت: سود خارج از قاعده بانکها اقتصاد کشور را دیر یا زود به سمت بحران پیش خواهد برد و در آینده اقتصاد کشور را به سمت طوفان مالی خواهد برد چرا که آنها را معرض ورشکستگی قرار داده است.
* رکود ویرانگرتر از حجم نقدینگی
وی در پاسخ به این پرسش که اقتصاددانان افزایش حجم نقدینگی را به صلاح اقتصاد کشور نمیدانند نقدینگی چگونه ایجاد می شود؟ و آن را ویرانگر میدانند گفت: این مطلب درست است که حجم نقدینگی ویرانگر است اما ویرانگرتر از حجم نقدینگی رکود حاکم بر فضای کشور است که برای خروج از آن چاره ای جز تزریق پول به بازار نیست
لنگری افزود: مساله امروز اقتصاد کشور حجم نقدینگی نیست بلکه مشکل نحوه توزیع نقدینگی است که به جای اینکه در خدمت رونق تولید باشد در خدمت سوداگران و دلالان است.
این استاد دانشگاه با انتقاد از کارشناسانی که معتقدند حجم نقدینگی باعث تلاطم در بازار سکه، ارز و به طور کلی افزایش قیمتها میشود گفت: نگاه تک بعدی به حجم نفدینگی برای افزایش افسار گسیخته قیمتها نگاه کاملی نیست چرا که با با یک حجم کمی از نقدینگی نیز اگر به سمت بازار خاصی مثلا سکه سوق داده شود میتوان بازار را آَشفته کرد؛ بنابراین آشفتگی بازار را نمیتوان معول صرفا حجم زیاد نقدینگی در کشور دانست و به وسیله آن تورم را ردیابی کرد.
* مباحث رفتاری مهمترین عامل تورم در اقتصاد کشور
وی با تأکید بر اینکه منشا تورم در کشور حجم نقدینگی نیست چراکه بانکها قدرت خلق پول ندارند و جلوی خلق پول بانکها را بانک مرکزی گرفته است گفت: مهترین ریشه تورم در اقتصاد ایران مباحث رفتاری است که در فقدان نظارت افراد عادت کردند تا آنجایی که ممکن است قیمت کالاهای خود را بالا ببرند و بقیه مردم نیز با توجه به افزایش نسبی قیمتها مجبور میشوند قیمت کالا و خدمات خود را افزایش دهند و دولت نیز در ادامه مجبور به افزایش قمیت کالاهای خود چون بنزین و دلار میشود.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری که مهمترین چالش درونی اقتصاد را عیوب ساختاری و ضعفهای مدیریّتی خواندند گفت: وقتی نظارتها بازدارنده نباشد و حتی با حذف قیمتهای روی کالا تشویق به تناوب قیمتها باشد به تدریج گران فروشی شکل میگیرد و همچونی ویروسی به همه جا سرایت میکند.
محمد امین لنگری با ابراز اینکه امروزه اقتصاد کشور از فقدان پول رنج میبرد گفت: متأسفانه منابعی که دست بانکها است در راستای رونق تولید خرج نمیشود.
نقدینگی چطور تورم ایجاد میکند؟
نقدینگی از ازجمله مفاهیم کلیدی و مهم در اقتصاد کشورها مطرح می شود که در این گزارش به زبانی ساده به بیان آن می پردازیم.
بیمه ای ها /نقدینگی مجموع پول و شبه پولی است که در اقتصاد کشور جریان دارد. پول، طبق تعریف شامل اسکناس و مسکوک در دست اشخاص به علاوه سپردههای دیداری است و شبه پول نیز شامل سپردههای غیردیداری است.
نقدینگی در اقتصاد ضریبی از پایه پولی است که توسط بانک مرکزی خلق شده است.
عوامل موثر بر حجم نقدینگی در اقتصاد عمدتا شامل سه قلم؛
خالص داراییهای خارجی سیستم بانکی
خالص بدهی بخش دولتی به سیستم بانکی
بدهی بخش غیردولتی به سیستم بانکی است.
مجموع اقلام فوق به صورت پول و شبهپول در اقتصاد به گردش درمیآید.
با یک مثال به تعریف نقدینگی به زبان ساده می پردازیم؛
فرض کنید که شما ۱۵ میلیون تومان پول نقد دارید و با پول خود ۳ کار انجام میدهید.
۵ میلیون تومان در بانک سپرده گذاری میکنید و یک دفترچه حساب میگیرید.
۵ میلیون تومان بابت خرید یک قطعه طلا میدهید.
با ۵ میلیون باقی مانده هم یک محصولی مثلا ساعت میخرید.
حال بعد از مدتی شما به پول نیاز پیدا میکنید. کدام نقدینگی چگونه ایجاد می شود؟ یکی از ۳ مورد بالا در سریعترین حالت ممکن و بدون ضرر به پول نقد تبدیل میشود؟
بی شک سپرده بانکی و طلا. شما نمیتوانید ساعتی که خریداری کرده اید را سریعا و بدون ضرر به پول نقد تبدیل کنید. پس نقدینگی شما در لحظهای که به پول نیاز داشته اید ۱۰ میلیون تومان است.
نقدینگی یعنی دارایی که در سریعترین حالت ممکن به پول نقد تبدیل میشود. درصد نقدینگی موجود در دنیا سپردههای بانکی، اوراق قرضه و مشابه این هاست و فقط ۵ درصد نقدینگی موجود پول نقد و طلا در دست مردم است.
پس اگر زین پس صحبتی از نقدینگی میشود منظور سپردههای بانکی است. رشد نقدینگی در وهله اول یعنی رشد سپرده ها، کاهش سرعت رشد نقدینگی یعنی کاهش رشد سود سپردهها و …
فرض کنید شما میخواهید منزلتان در سریعترین زمان ممکن به شخصی بفروشید. قیمت منزل شما ۲۵۰ میلیون تومان است. از فرد خریدار در مورد نحوه پرداخت میپرسید. او بیان میکند من ۵۰ میلیون تومان پول نقد دارم، ۱۶۰ میلیون پول منزلم است که میخواهم بفروشم و ۴۰ میلیون مابقی را نیز با فروش ماشینم به شما پرداخت میکنم.
در این مثال شخص در ظاهر ۲۵۰ میلیون لازم برای این معامله را دارد، اما آیا همگی این داراییها در حال حاضر قابلتبدیل شدن به پول هستند؟ بدون شک فروش منزل و ماشین او نیاز به زمان دارد. از طرفی نمیتوان دقیقا گفت این داراییها به قیمت گفته شده بهفروش میرسد یا خیر.
همه این عوامل موجب میشود شما به این فکر بیفتید که پرداخت مشتری برای مثال ممکن است ۴ یا ۵ ماه بهطول بینجامد. حال اگر شخصی همان لحظه برسد و بگوید که ۲۵۰ میلیون پول نقد در حساب جاری خود در بانک دارد و میتواند همین امروز منزل شما را بخرد بدون شک شما با او وارد معامله خواهید شد.
میزان نقدینگی در مقابل مقدار معینی از کالاها و خدمات میباشد و نقدینگی باید با گردشی که دست افراد جامعه دارد تکافوی جریان کالاها و خدمات را بنماید. بدین ترتیب قیمت کالاها با میزان نقدینگی و سرعت گردش آن بستگی پیدا میکند.
رشد بی رویه نقدینگی، باعث رشد سریع تقاضا برای کالاها و خدمات شده و، چون در کوتاه مدت عرضه کالا و خدمات محدود است این امر منجر به ایجاد تورم در اقتصاد میشود. کنترل حجم نقدینگی هدف نهایی کشورها برای رسیدن به اهداف کلان اقتصادی مثل ایجاد رشد در تولیدات، کنترل تورم، ایجاد موازنه در پرداختهای خارجی و ایجاد اشتغال است.
در واقع کنترل نقدینگی به عنوان وسیلهای برای رسیدن به اهداف نهایی اقتصاد است. بدین منظور حجم نقدینگی به گونهای در نظر گرفته میشود که با حمایت از رشد تولیدات داخلی در حد ظرفیتهای تولیدی از بروز تورم جلوگیری نماید. مقامات پولی کشورها با استفاده از سیاستهای پولی رشد نقدینگی را تحت کنترل قرار میدهند.
رشد نقدینگی شامل پولهایی میشود که خارج سیستم پولی ومالی باشد وبجای تولید صرف خرید وفروش کالا شود.
رابطه تورم و نقدینگی
چون میزان کالا و خدمات در جامعه محدود است، پس باید میزان نقدینگی به اندازهای باشد که با کالا و خدمات برابری کند. اگر میزان نقدینگی افزایش یابد، کالا و خدمات در جامعه کم شده و قیمتها افزایش مییابد (تورم)
کنترل نقدینگی از مهمترین خواستههای کشورها است و سیاستهای گوناگونی را بدین منظور تدوین میکنند. برای نمونه افزایش فناوری و تولید درونمرزی، که با گردآوری کالای کافی و بسنده، از تورم جلوگیری میکند درصورت رشد متناسب نقدینگی و سطح تولید در جامعه، میتوان تا حدود زیادی از بروز تورم در اقتصاد جلوگیری کرد، این موضوع توسط نظریه مقداری پول (نظریه مبادلهای) که بصورت ساده MV=PY مطرح میشود و در آن M نشان دهنده حجم نقدینگی، V سرعت گردش پول، P سطح قیمتها و بالاخره Y سطح تولید در اقتصاد است، توجیه میشود.
در رابطه فوق فرض بر این است که تولید بر مبنای رشد بهرهوری، با یک نسبت معینی در طول یکسال مالی رشد میکند، درصورتیکه رشد حجم نقدینگی متناسب با رشد تولید باشد، با فرض ثبات سرعت گردش پول در طول دوره مالی، سطح قیمتها نیز ثابت میماند، اما چنانچه نقدینگی بیشتر از رشد تولید رشد داشته باشد، برای برقراری تساوی در معادله فوق میبایست این نابرابری از طریق رشد قیمتها رفع شود و در صورت کمتر بودن رشد نقدینگی از رشد تولید، با توجه به کمبود منابع مالی لازم تقاضا کاهش یافته و بدنبال آن برای جلوگیری از کاهش عرضه میبایست سطح قیمتها کاهش یابد تا تساوی برقرار باشد.
بدیهی است که در چنین حالتی با افزایش معین سرعت گردش پول در اقتصاد میتوان بازهم بدون ایجاد تورم تولید را افزایش داد.
به حجم پول در گردش نقدینگی گفته میشود. حجم پول در گردش شامل دو مولفه پایه پولی (Monetary Base) و ضریب نقدینگی چگونه ایجاد می شود؟ فزاینده پولی است.
پایه پولی یا همان پول پر قدرت به مجموع اسکناس و مسکوک در گردش به علاوه سپرده بانکها نزد بانک مرکزی گفته میشود، ولی این عامل به تنهایی حجم پول در گزدش را تعیین نمیکند و ضریب فزاینده پولی ناشی از فعالیتهای بانکهای تجاری و تعاملات اقتصادی مردم نیز به عنوان مولفه مهم نقدینگی عمل میکند به گونه اییکه اگر نرخ ذخیره قانونی بانکها نزد بانک مرکزی برایر (r) باشد حجم پول در گردش برایر نسبت پایه پولی (D) به نرخ ذخیره میباشد. به عبارتی حجم پول در گردش برابر (D/r) خواهد بود.
واضح است که هر قدر نرخ ذخیره قانونی بانکها نزد بانک مرکزی بیشتر باشد قدرت تولید پول بانکها تضعیف شده و حجم کلی نقدینگی به سمت مقدار پایه پولی میل میکند.
نکته ۱: عوامل تاثیر گذار در نقدینگی پنج رکن
نکته ۲: حجم نقدینگی در یک اقتصاد باید متناسب با میزان تولید کالا و خدمات باشد. در غیر این صورت بدون تردید باعث تورم با رکود در تولید خواهد شد.
مدیریت نقدینگی یکی از بزرگترین چالشهایی است که سیستم بانکداری با آن روبرو است. دلیل اصلی این چالش این است که بیشتر منابع بانکها از محل سپردههای کوتاهمدت تامین مالی میشود. علاوه بر این تسهیلات اعطایی بانکها صرف سرمایهگذاری در داراییهایی میشود که درجه نقدشوندگی نسبتاً پایینی دارند.
وظیفه اصلی بانک ایجاد توازن بین تعهدات کوتاهمدت مالی و سرمایهگذاریهای بلند مدت است. نگهداری مقادیر ناکافی نقدینگی بانک را با خطر عدم توانایی در ایفای تعهدات و در نتیجه ورشکستگی قرار میدهد. نگهداری مقادیر فراوان نقدینگی، نوع خاصی از تخصیص ناکارآمد منابع است که باعث کاهش نرخ سوددهی بانک به سپردههای مردم و در نتیجه از دست دادن بازار میشود.
مدیریت نقدینگی به معنی توانایی بانک برای ایفای تعهدات مالی خود در طول زمان است. مدیریت نقدینگی در سطوح مختلفی صورت میگیرد.
اولین نوع مدیریت نقدینگی به صورت روزانه صورت پذیرفته و به صورت متناوب نقدینگی مورد نیاز در روزهای آتی پیشبینی میشود.
دومین نوع مدیریت نقدینگی که مبتنی بر مدیریت جریان نقدینگی است، نقدینگی مورد نیاز را برای فواصل طولانیتر شش ماهه تا دو ساله پیشبینی میکند.
سومین نوع مدیریت نقدینگی به بررسی نقدینگی مورد نیاز بانک در شرایط بحرانی میپردازد.
نقدینگی و افزایش پول و اسکناس در بین مردم از جمله مواردی است که از دیر باز مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفته و از جمله دلایلی بوده که موجب افزایش تورم و نا به سامانی در حوزه اقتصاد شده است.
در همین خصوص برای کنترل تورم و اثرگذاری منفی آن بر اقتصاد، ابتدا بایستی نقدینگی و تولید و خلق اعتبار بانکها کنترل شود. یعنی اگر هدف کنترل تورم است، به جای کنترل نقدینگی که مجموع پول چاپ شده دولت و خلق اعتبار بانک هاست، باید بر کنترل خلق اعتبار بانک ها، تاکید بیشتری شود.
این بدان معنی است که مجموعههای نظارتی و سیاست گذاری مانند بانک مرکزی باید سیاستهایی را اتخاذ کنند تا بر میزان تولید پول و خلق اعتبار نظارت بیشتری صورت گیرد تا موازنه چاپ اسکناس و نقدینگی و همچنین نیاز جامعه به پول نقد به هم نریزد.
بدون شک در صورت کنترل فعالیت بانکها و جلوگیری از خلق بی رویه پول و نقدینگی، در بلندمدت میتوان به کنترل نقدینگی، کاهش نرخ تورم و به تبع آن رشد اقتصادی مناسب دست یافت./تسنیم
نقدینگی چطور تورم ایجاد میکند؟
نقدینگی از ازجمله مفاهیم کلیدی و مهم در اقتصاد کشورها مطرح میشود که در این گزارش به زبانی ساده به بیان آن میپردازیم.
اقتصاد
نقدینگی مجموع پول و شبه پولی است که در اقتصاد کشور جریان دارد. پول، طبق تعریف شامل اسکناس و مسکوک در دست اشخاص به علاوه سپردههای دیداری است و شبه پول نیز شامل سپردههای غیردیداری است.
نقدینگی در اقتصاد ضریبی از پایه پولی است که توسط بانک مرکزی خلق شده است.
عوامل موثر بر حجم نقدینگی در اقتصاد عمدتا شامل سه قلم؛
خالص داراییهای خارجی سیستم بانکی
خالص بدهی بخش دولتی به سیستم بانکی
بدهی بخش غیردولتی به سیستم بانکی است.
مجموع اقلام فوق به صورت پول و شبهپول در اقتصاد به گردش درمیآید.
با یک مثال به تعریف نقدینگی به زبان ساده میپردازیم؛
فرض کنید که شما ۱۵ میلیون تومان پول نقد دارید و با پول خود ۳ کار انجام میدهید.
۵ میلیون تومان در بانک سپردهگذاری میکنید و یک دفترچه حساب میگیرید.
۵ میلیون تومان بابت خرید یک قطعه طلا میدهید.
با ۵ میلیون باقی مانده هم یک محصولی مثلا ساعت میخرید.
حال بعد از مدتی شما به پول نیاز پیدا میکنید. کدام یکی از ۳ مورد بالا در سریعترین حالت ممکن و بدون ضرر به پول نقد تبدیل میشود؟
بی شک سپرده بانکی و طلا. شما نمیتوانید ساعتی که خریداری کردهاید را سریعا و بدون ضرر به پول نقد تبدیل کنید. پس نقدینگی شما در لحظهای که به پول نیاز داشتهاید ۱۰ میلیون تومان است.
نقدینگی یعنی دارایی که در سریعترین حالت ممکن به پول نقد تبدیل میشود. درصد نقدینگی موجود در دنیا سپردههای بانکی، اوراق قرضه و مشابه این هاست و فقط ۵ درصد نقدینگی موجود پول نقد و طلا در دست مردم است.
پس اگر زین پس صحبتی از نقدینگی میشود منظور سپردههای بانکی است. رشد نقدینگی در وهله اول یعنی رشد سپرده ها، کاهش سرعت رشد نقدینگی یعنی کاهش رشد سود سپردهها و …
مثالی دیگر؛
فرض کنید شما میخواهید منزلتان در سریعترین زمان ممکن به شخصی بفروشید. قیمت منزل شما ۲۵۰ میلیون تومان است. از فرد خریدار در مورد نحوه پرداخت میپرسید. او بیان میکند من ۵۰ میلیون تومان پول نقد دارم، ۱۶۰ میلیون پول منزلم است که میخواهم بفروشم و ۴۰ میلیون مابقی را نیز با فروش ماشینم به شما پرداخت میکنم.
در این مثال شخص در ظاهر ۲۵۰ میلیون لازم برای این معامله را دارد، اما آیا همگی این داراییها درحالحاضر قابلتبدیل شدن به پول هستند؟ بدون شک فروش منزل و ماشین او نیاز به زمان دارد. از طرفی نمیتوان دقیقا گفت این داراییها به قیمت گفته شده بهفروش میرسد یا خیر.
همه این عوامل موجب میشود شما به این فکر بیفتید که پرداخت مشتری برای مثال ممکن است ۴ یا ۵ ماه بهطول بینجامد. حال اگر شخصی همان لحظه برسد و بگوید که ۲۵۰ میلیون پول نقد در حساب جاری خود در بانک دارد و میتواند همین امروز منزل شما را بخرد بدون شک شما با او وارد معامله خواهید شد.
کارکرد نقدینگی
میزان نقدینگی در مقابل مقدار معینی از کالاها و خدمات میباشد و نقدینگی باید با گردشی که دست افراد جامعه دارد تکافوی جریان کالاها و خدمات را بنماید. بدین ترتیب قیمت کالاها با میزان نقدینگی و سرعت گردش آن بستگی پیدا میکند.
رشد بیرویه نقدینگی، باعث رشد سریع تقاضا برای کالاها و خدمات شده و، چون در کوتاه مدت عرضه کالا و خدمات محدود است این امر منجر به ایجاد تورم در اقتصاد میشود. کنترل حجم نقدینگی هدف نهایی کشورها برای رسیدن به اهداف کلان اقتصادی مثل ایجاد رشد در تولیدات، کنترل تورم، ایجاد موازنه در پرداختهای خارجی و ایجاد اشتغال است.
در واقع کنترل نقدینگی به عنوان وسیلهای برای رسیدن به اهداف نهایی اقتصاد است. بدین منظور حجم نقدینگی به گونهای در نظر گرفته میشود که با حمایت از رشد تولیدات داخلی در حد ظرفیتهای تولیدی از بروز تورم جلوگیری نماید. مقامات پولی کشورها با استفاده از سیاستهای پولی رشد نقدینگی را تحت کنترل قرار میدهند.
رشد نقدینگی شامل پولهایی میشود که خارج سیستم پولی ومالی باشد وبجای تولید صرف خرید وفروش کالا شود.
رابطه تورم و نقدینگی
چون میزان کالا و خدمات در جامعه محدود است، پس باید میزان نقدینگی به اندازهای باشد که با کالا و خدمات برابری کند. اگر میزان نقدینگی افزایش یابد، کالا و خدمات در جامعه کم شده و قیمتها افزایش مییابد (تورم)
کنترل نقدینگی از مهمترین خواستههای کشورها است و سیاستهای گوناگونی را بدین منظور تدوین میکنند. برای نمونه افزایش فناوری و تولید درونمرزی، که با گردآوری کالای کافی و بسنده، از تورم جلوگیری میکند درصورت رشد متناسب نقدینگی و سطح تولید در جامعه، میتوان تا حدود زیادی از بروز تورم در اقتصاد جلوگیری کرد، این موضوع توسط نظریه مقداری پول (نظریه مبادلهای) که بهصورت ساده MV=PY مطرح میشود و در آن M نشان دهنده حجم نقدینگی، V سرعت گردش پول، P سطح قیمتها و بالاخره Y سطح تولید در اقتصاد است، توجیه میشود.
در رابطه فوق فرض بر این است که تولید بر مبنای رشد بهرهوری، با یک نسبت معینی در طول یکسال مالی رشد میکند، درصورتیکه رشد حجم نقدینگی متناسب با رشد تولید باشد، با فرض ثبات سرعت گردش پول در طول دوره مالی، سطح قیمتها نیز ثابت میماند، اما چنانچه نقدینگی بیشتر از رشد تولید رشد داشته باشد، برای برقراری تساوی در معادله فوق میبایست این نابرابری از طریق رشد قیمتها رفع شود و در صورت کمتر بودن رشد نقدینگی از رشد تولید، با توجه به کمبود منابع مالی لازم تقاضا کاهش یافته و بدنبال آن برای جلوگیری از کاهش عرضه میبایست سطح قیمتها کاهش یابد تا تساوی برقرار باشد.
بدیهی است که در چنین حالتی با افزایش معین سرعت گردش پول در اقتصاد میتوان بازهم بدون ایجاد تورم تولید را افزایش داد.
به حجم پول در گردش نقدینگی گفته میشود. حجم پول در گردش شامل دو مولفه پایه پولی (Monetary Base) و ضریب فزاینده پولی است.
پایه پولی یا همان پول پر قدرت به مجموع اسکناس و مسکوک در گردش به علاوه سپرده بانکها نزد بانک مرکزی گفته میشود، ولی این عامل به تنهایی حجم پول در گزدش را تعیین نمیکند و ضریب فزاینده پولی ناشی از فعالیتهای بانکهای تجاری و تعاملات اقتصادی مردم نیز به عنوان مولفه مهم نقدینگی عمل میکند به گونه اییکه اگر نرخ ذخیره قانونی بانکها نزد بانک مرکزی برایر (r) باشد حجم پول در گردش برایر نسبت پایه پولی (D) به نرخ ذخیره میباشد. به عبارتی حجم پول در گردش برابر (D/r) خواهد بود.
واضح است که هر قدر نرخ ذخیره قانونی بانکها نزد بانک مرکزی بیشتر باشد قدرت تولید پول بانکها تضعیف شده و حجم کلی نقدینگی به سمت مقدار پایه پولی میل میکند.
نکته ۱: عوامل تاثیرگذار در نقدینگی پنج رکن
نکته ۲: حجم نقدینگی در یک اقتصاد باید متناسب با میزان تولید کالا و خدمات باشد. در غیر این صورت بدون تردید باعث تورم با رکود در تولید خواهد شد.
مدیریت نقدینگی
مدیریت نقدینگی یکی از بزرگترین چالشهایی است که سیستم بانکداری با آن روبهرو است. دلیل اصلی این چالش این است که بیشتر منابع بانکها از محل سپردههای کوتاهمدت تامین مالی میشود. علاوه بر این تسهیلات اعطایی بانکها صرف سرمایهگذاری در داراییهایی میشود که درجه نقدشوندگی نسبتاً پایینی دارند.
وظیفه اصلی بانک ایجاد توازن بین تعهدات کوتاهمدت مالی و سرمایهگذاریهای بلند مدت است. نگهداری مقادیر ناکافی نقدینگی بانک را با خطر عدم توانایی در ایفای تعهدات و در نتیجه ورشکستگی قرار میدهد. نگهداری مقادیر فراوان نقدینگی، نوع خاصی از تخصیص ناکارآمد منابع است که باعث کاهش نرخ سوددهی بانک به سپردههای مردم و در نتیجه از دست دادن بازار نقدینگی چگونه ایجاد می شود؟ میشود.
مدیریت نقدینگی به معنی توانایی بانک برای ایفای تعهدات مالی خود در طول زمان است. مدیریت نقدینگی در سطوح مختلفی صورت میگیرد.
نخستین نوع مدیریت نقدینگی به صورت روزانه صورت پذیرفته و به صورت متناوب نقدینگی مورد نیاز در روزهای آتی پیشبینی میشود.
دومین نوع مدیریت نقدینگی که مبتنی بر مدیریت جریان نقدینگی است، نقدینگی مورد نیاز را برای فواصل طولانیتر شش ماهه تا دو ساله پیشبینی میکند.
سومین نوع مدیریت نقدینگی به بررسی نقدینگی مورد نیاز بانک در شرایط بحرانی میپردازد.
نقدینگی و افزایش پول و اسکناس در بین مردم از جمله مواردی است که از دیر باز مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفته و از جمله دلایلی بوده که موجب افزایش تورم و نا به سامانی در حوزه اقتصاد شده است.
در همین خصوص برای کنترل تورم و اثرگذاری منفی آن بر اقتصاد، ابتدا بایستی نقدینگی و تولید و خلق اعتبار بانکها کنترل شود. یعنی اگر هدف کنترل تورم است، به جای کنترل نقدینگی که مجموع پول چاپ شده دولت و خلق اعتبار بانک هاست، باید بر کنترل خلق اعتبار بانک ها، تاکید بیشتری شود.
این بدان معنی است که مجموعههای نظارتی و سیاستگذاری مانند بانک مرکزی باید سیاستهایی را اتخاذ کنند تا بر میزان تولید پول و خلق اعتبار نظارت بیشتری صورت گیرد تا موازنه چاپ اسکناس و نقدینگی و همچنین نیاز جامعه به پول نقد به هم نریزد.
بدون شک در صورت کنترل فعالیت بانکها و جلوگیری از خلق بیرویه پول و نقدینگی، در بلندمدت میتوان به کنترل نقدینگی، کاهش نرخ تورم و به تبع آن رشد اقتصادی مناسب دست یافت.
نقدینگی چگونه در اقتصاد خلق می شود؟
در سال 2008 دنیا با یک بحران بزرگ اقتصادی روبه¬رو شد که به لحاظ وسعت بیش از هر بحرانی به بحران دهه 30 میلادی شبیه بود.
در سال 2008 دنیا با یک بحران بزرگ اقتصادی روبهرو شد که به لحاظ وسعت بیش از هر بحرانی به بحران دهه 30 میلادی شبیه بود. در سال های پیش از بحران و در سایه کاهش نظارت دولت بر مؤسسات مالی، بانک ها و دیگر مؤسسات مالی و بیمه ای به ایجاد انواع حساب ها و ارائه انواع وام های بدون پشتوانه دست زدند. بی بند و باری مالی باعث شد تا شکنندگی بازار بالا برود و در پی سقوط شرکت برادران لمن شرکت های بسیاری دومینووار دچار ورشکستگی شدند. حباب مسکن ترکید و علاوه بر شرکت ها و مؤسسات مالی و بیمه ای، افراد بسیاری توان پرداخت بدهی های بانکی را از دست دادند. دومینو از آمریکا و انگلستان به سراسر جهان سرایت کرد و اگر حرکت سریع و به موقع دولتمردان در کمک به مؤسسات خرد و کلان نبود شاید بحرانی به عمق بحران دهه 30 میلادی جهان را در خود فرو می برد. البته همانند بحران دهه 30 رکود فعلی نیز لقب رکود کبیر را به خود گرفت.
در پی این بحران شکنندگی بازار به کلیدواژه داغ تحقیق بدل شد و دولت ها مجدداً به افزایش نظارت بر بنگاه های مالی روی آورند.
لجام گسیختگی مالی توانست اقتصادهای قدرتمند جهانی را با یک بحران بزرگ روبهرو کند. سوال اینجاست که آیا رشد بیش از حد نقدینگی و بحران ترازنامه های بانکی می تواند کشور ما را نیز با یک بحران روبهرو کند. در سال های اخیر حجم نقدینگی از حدود 500 هزار میلیارد تومان در سال 1391 به یک میلیون و 500 هزار میلیارد تومان در سال 1396 افزایش یافته است. برخلاف افزایش سه برابری نقدینگی، تورم طی این سال ها تنها 110 درصد بوده است. لذا به عقیده بسیاری از کارشناسان یک تورم انباشته در اقتصاد کشور پنهان شده است و پتانسیل آزاد شدن آن وجود دارد. در مقابل بعضی از کارشناسان معتقدند سطح هشدار چندان هم بالا نیست چراکه همان طور که میلتون فریدمن گوشزد کرده است باید توجه داشت که همه اجزای پولی با سرعت یکسان در اقتصاد دخالت نمی کنند. به رغم اینکه کارشناسان افزایش حجم نقدینگی بیشتر از نوع شبه پول است و چون شبه پول سیالیت پول را دارا نیست تأثیر آن در ایجاد تورم کمتر است. به عنوان مثال در این زمینه بعضاً حتی در اقتصاد آمریکا در سال های اخیر ذکر می شود که به رغم افزایش 300 درصدی پایه پولی، تورم جدی در اقتصاد آمریکا رخ نداده است. اگرچه اجزای پولی با سرعت یکسانی در مبادلات اقتصادی شرکت نمی کنند اما وضعیت نقدینگی در آمریکا مثال خوبی برای این امر نیست. اولاً عدم تطابق نرخ تورم و پول در آمریکا یک اتفاق نادر است. عموماً در مواقع رکود و ایستایی بازار سرعت چرخش پول کاهش می یابد. شدت کاهش سرعت چرخش پول در آمریکا در سال های اخیر اما غیرمتداول بوده است. پس از بحران اقتصادی سال 2008 سرعت چرخش برای تمامی حجم های پولی کاهش یافته است و هیچ نوع ترکیب وزن دار پولی هم نمی تواند برهم خوردن رابطه تورم و حجم پول در آمریکا را در دهه اخیر توضیح دهد. لذا توسل بخ مدل فریدمن نمی تواند توجیه کننده عدم تطابق رشد نقدینگی و تورم باشد هرچند بخشی از آن را توضیح می دهد. در ضمن شبیه سازی عدم تطابق نقدینگی و تورم در کشور ما با آمریکا قیاس مع الفارق است. در آمریکا کاهش سرعت پول در پی سقوط شدید مالی و ورشکستگی افراد و کاهش جرأت ایشان برای حرکت های پرریسک روی داده است. در ایران اما در صورت بروز هر بحران مردم تمایل خواهند داشت پول خود را به سرعت به سرمایه های غیرپولی تبدیل کنند و این ضریب ریسک را افزایش می دهد. در آمریکا سرعت پول برای تمامی حجم های پولی کاهش یافته است. در ایران اما سرعت چرخش فقط برای نقدینگی کاهش یافته و این سرعت برای پول یک رشد 30 درصدی داشته است. این وضعیت نشان می دهد که برخلاف آمریکا تقاضا برای پول در کشور بالاست و تنها نرخ بالای سود بانکی نقدینگی را در بانک ها حبس کرده است. ضمن آنکه برخلاف آمریکا که ضریب فزاینده در رکود کاهش یافته در کشور ما ضریب فزاینده رشد چشمگیری یافته و با تغییر بافت پولی سطح شکنندگی بازارهای مالی افزایش یافته است. در واقع در آمریکا نسبت نقدینگی به پایه پولی از حدود 3/9 در ابتدای سال 2008 به حدود 9/2 در ابتدای 2015 کاهش یافته است. این در حالی است که در کشور ما نسبت نقدینگی به پایه پولی به بالاتر از هفت رسیده است که بسیار نگران کننده است.
واقعیت آن است که در کشور ما نقدینگی نه بر اساس رشد پایه پولی یا رشد دارایی بانک ها که بیشتر بر اساس افزایش بدهی بانک ها شکل گرفته است. بانک ها بدون توجه به تراز صحیح مالی اقدام به ارائه سودهای هنگفت بدون پشتوانه کرده اند و نقدینگی را افزایش داده اند. اوضاع در کشور ما بیش از آنکه به اوضاع آمریکا در سال های اخیر شبیه باشد به اوضاع این کشور در سال های قبل از 2008 شبیه است و بازار هر روز بیش از پیش شکننده می شود. متذکر می شوم که نسبت نقدینگی به پایه پولی در آمریکا در پیش از بحران در سال 2008 به قله 3/9 رسیده بود.
بافت جدید پولی در کشور آن هم در شرایطی که بیش از اینکه نتیجه سازوکار سالم سیستم پولی باشد نتیجه رفتار پونزی بانک هاست، دارای چند ضرر برای کشور است که اولین آن قابلیت بالای تبدیل شبه پول به پول است که می تواند باعث تورم انفجاری در آینده شود. طی سال های 1391 رشد قیمت مسکن باعث کاهش حدوداً 15 درصدی سپرده های بلندمدت بانک ها از روند بلندمدت خود شد. اگر در سال های پیش رو فقط 10 درصد از سپرده های بلندمدت و غیردیداری به سپرده دیداری تبدیل شود و سرعت پول با زمان فعلی برابر باشد انتظار یک تورم 80 درصدی را داشته باشیم. نکته ای که باید توجه داشت آن است که تورم در ایران می تواند اینرسی پیدا کرده و تشدید شود. بدین معنی که اگر تورم افزایش شدید یابد افراد بیشتری علاقه مند می شوند تا سپرده های خود را به سرمایه تبدیل کنند تا از افطار قیمت ها جا نمانند. در این صورت در یک سیکل معیوب نرخ خروج سرمایه ها از بانک ها و افزایش تورم رخ می دهد.
البته وضعیت تا این حد نگران کننده نیست. در حال حاضر سود بالای حقیقی در بانک ها باعث شده تا مردم و شرکت ها حتی الامکان پول های خود را در حساب های بلندمدت ذخیره کنند و برخلاف نقدینگی سرعت چرخش برای پول بالا رفته است. در صورتی که تورم بالا رود علاقه به نگهداری پول در بانک ها کاهش می یابد و سرعت چرخش پول نیز ممکن است کاهش یابد. با سرعت چرخش پولی برابر با سرعت چرخش پول در سال 1391 به جای تورم 80 درصدی، یک تورم حدود 35 درصدی خواهیم داشت. در ضمن در کنار تمامی اخبار بد یک خبر خوب وجود دارد و آن، این است که دلار و مسکن به عنوان مقصدهای اصلی پول بانکی در حال حاضر افزایش قیمت چشمگیری یافته اند و این علاقه به خروج پول و شانس بروز بحران خردکننده را در آینده کاهش می دهد.
بافت جدید پولی با ماهیت ضریب فزاینده خود علاوه بر افزایش شکنندگی بازار، یک اثر منفی دیگر ایجاد کرده است. در واقع در کشورهای توسعه نیافته ای همچون کشور ما شفافیت مالی وجود ندارد لذا تورم در کنار تمام مضراتش یک فایده نیز برای کشور داشت که یک مالیات غیرمستقیم بود که بخشی از هزینه های دولت را پوشش می داد. در حال حاضر به رغم تلاش مثبت دولت برای افزایش انضباط مالی، نقدینگی افزایش یافته است اما دولت از تنها سود تورم بی فایده بوده است. در واقع بانک ها در حال برپایی سوروساتی هستند که در صورت بروز بحران دولت و بانک مرکزی باید چک هزینه های آن را بپردازند در حالی که خود در این مهمانی حضور نداشته اند.
دارایی نقدپذیر (Liquid Asset) و نقدینگی (Liquidity) چیست؟
یکی از بزرگترین دغدغههای سرمایهگذاران این است که آیا پس از خرید یک دارایی جدید، میتوان پس از مدتی آن را بهراحتی در بازار فروخت و به پول نقد تبدیل کرد یا نه. این پرسش، جواب دقیق و مشخصی ندارد؛ اما میتوان با درنظرگرفتن عوامل مختلف تا حدودی به آن پاسخ داد.
برخی از داراییهایی که ما با آن سروکار داریم بازار چندان مناسبی ندارند. برای مثال با آنکه اشیای قدیمی و بهاصطلاح آنتیک بسیار ارزشمند هستند؛ اما فروش آنها در بازار کار دشواری است. املاک و مستغلات هم ماهیتی مشابه دارند و ممکن است مدتزمان زیادی طول بکشد تا خانهای را بفروشیم.
در حقیقت خرید داراییهایی که ارزش بالایی دارند اما نقدپذیری آنها پایین است، یک حرکت پُرریسک محسوب میشود؛ چراکه این احتمال وجود دارد زمانی که شما به پول نقد نیاز داشته باشید امکان فروش سریع داراییتان بهدلیل نبود مشتری مقدور نباشد یا اینکه در نهایت مجبور شوید آن را با قیمت بسیار کمتر از ارزش واقعیاش بفروشید.
به بیان ساده، خرید کالای نقدپذیر یا داراییای که مشتری دستبهنقد همواره برای آن وجود دارد شاخص مهمی است و باید آن را در نظر داشته باشید. در این مقاله قصد داریم شما را با دو مفهوم دارایی نقدپذیر و نقدینگی آشنا کنیم و در ادامه به برخی ویژگیها، عوامل مؤثر، نحوه محاسبه و اهمیت آنها نگاهی داشته باشیم. پس تا انتهای این مطلب ما را همراهی کنید.
دارایی نقدپذیر چیست؟
دارایی نقدپذیر یا نقدشونده (Liquid Asset) که در برخی مقالات اقتصادی از آن با عنوان دارایی سیال هم نام برده شده است به اموال یا داشتههایی گفته میشود که از سهولت بالایی برای خریدوفروش برخوردار هستند و میتوان آنها را بهآسانی به وجه نقد تبدیل کرد.
یکی از مهمترین ویژگیهای دارایی نقدپذیر انتقال آسان مالکیت آن است. برای مثال دلار، یورو یا سکهٔ طلا نیازی به مراحل قانونی برای واگذاری مالکیت ندارند نقدینگی چگونه ایجاد می شود؟ و میتوان بهآسانی آنها را به پول رایج تبدیل کرد.
علاوه بر این داراییهای نقدپذیر ویژگیهای دیگری هم دارند که عبارتاند از:
در این میان داراییهای گوناگونی وجود دارند که بهطور ذاتی همواره نقدپذیر هستند و اغلب سرمایهگذاران بزرگ در سبد سرمایه خود همیشه از این دسته داراییها استفاده میکنند. طلا، ارزهای معتبر خارجی، سهام، اوراق قرضه و صندوقهای قابل معامله در بورس (ETFs) از جمله داراییهای با نقدپذیری بالا هستند. البته نباید فراموش کرد که میزان نقدپذیری برخی از این کالاها ممکن است با توجه به شرایط اقتصادی هر کشور متفاوت باشد.
بهطور کلی پول نقدپذیرترین دارایی در جهان است.
در سوی دیگر ما با برخی کالاها سروکار داریم که از نظر نقدپذیری متفاوت هستند و فرایند خریدوفروش و تبدیل آنها به پول چندان آسان نیست.
دارایی غیرسیال یا نقدناپذیر چیست؟
دارایی نقدناپذیر (Illiquid Asset) که از آن با تعابیر دیرنقدپذیر یا غیرسیال هم یاد میشود به دستهای از داراییها میگویند که امکان تبدیل آنها به پول نقد، کم یا حتی در برخی موارد غیرممکن است. دارایی نقدناپذیر را میتوان نقطه مقابل دارایی نقدپذیر دانست؛ داراییهایی که با وجود ارزش بالا، مشتریان اندکی دارند.
برای مثال فرض کنید شما یک نقاشی از ژان میشل باسکیت (Jean Michel Basquiat) را در اختیار دارید که بیش از ۱۰۰میلیون دلار ارزش دارد. با آنکه این اثر هنری بسیار گرانبهاست، با توجه به قیمتگذاری و مشتریانی که برای خرید آن وجود دارند یک دارایی نقدناپذیر تلقی میشود.
باید به این نکته توجه کرد که عبارت نقدناپذیر بهمعنای غیرقابل نقدشدن نیست بلکه به این معناست که باید زمان زیادی منتظر ماند تا چنین داراییای به پول تبدیل شود.
موضوع نقدناپذیری تنها گریبانگیر افراد یا سرمایهگذاران نیست، بلکه شرکتهای بزرگ هم با شکلی متفاوت با این مسئله درگیر هستند. بسیاری از شرکتها در زمان تنظیم ترازنامههای مالی و مشخصکردن بدهیها و معوقات باید نقدپذیری داراییها و سرمایهگذاریهای خود را مشخص نقدینگی چگونه ایجاد می شود؟ کنند.
از آنجا که داراییهای نقدناپذیر اغلب ریسک و نوسانات زیادی دارند، سرمایهگذاران باتجربه، درصد بسیاری کمی از سبد مالی خود را به این داراییها اختصاص میدهند. خانه و مستغلات، آثار هنری، اجناس قدیمی و آنتیک، ماشین، اقلام کلکسیونی همگی از داراییهای نقدناپذیر هستند.
بازار نقدی یا سیال چیست؟
اصطلاح پرکاربرد دیگری در این میان وجود دارد که بد نیست پیش از آنکه دربارهٔ نقدینگی توضیح دهیم، به آن اشارهای داشته باشیم. عبارت بازار سیال یا نقدی (Liquid Market) که با نامهای دیگری مانند بازار لیکویید یا شناور هم شناخته میشود، به بازاری گفته میشود که خریداران و فروشندگان زیادی در آن فعالیت میکنند. در این بازار علاوه بر قیمت منصفانه، خریداران و فروشندگان هزینه کمتری بابت نقلوانتقالات پرداخت میکنند.
دلیل حضور خریداران و فروشندگان متعدد در این بازار علاوه بر قیمتهای مناسب و منصفانه، نوسانات اندکی است که این دست از بازارها دارند.
نقدینگی چیست؟
نقدینگی (Liquidity) عبارتی است که بسیار آن را شنیدهایم. این واژه پرکاربرد، یک ویژگی و صفت مهم برای کالاها و داراییها محسوب میشود. بهطوری که میتوان گفت تعریف یک دارایی نقدپذیر یا نقدناپذیر بهنوعی وابسته به این پارامتر است.
در اقتصاد تعاریف گوناگونی برای نقدینگی وجود دارد؛ برخی نقدینگی را بهعنوان معیاری برای توانایی فروش سریع یک دارایی به قیمت بازار میدانند؛ اما عدهای دیگر پول در گردش را نقدینگی تلقی میکنند، بعضی از اقتصاددانان هم به داراییهای نقدی و مجموع پول و شِبهپول بهعنوان نقدینگی اشاره میکنند. شاید سادهترین تعریف از نقدینگی همان پول نقد باشد.
اگر بخواهیم این مفهوم ساده را کمی علمیتر توضیح دهیم، نقدینگی را میتوان داشتن مقدار قابلملاحظهای دارایی با نقدپذیری بالا توصیف کرد و از آنجا که پول نقدپذیرترین دارایی ممکن است؛ بنابراین نقدینگی و پول را میتوان معادل هم دانست.
در بازارهای مرسوم و سنتی دو سطح کلی برای نقدینگی داریم:
- نقدینگی بازار (Market Liquidity): بهمیزان سهولت خرید و فروش کالا یا دارایی با قیمتی منصفانه و عادلانه گفته میشود. بهعبارت دیگر نقدینگی یک بازار به سرعت و نقدشوندگی آن دارایی وابسته است. در هر بازار زمانی که شکاف یا اختلاف قیمت میان فروشنده و خریدار (Bid-Ask Spread) کمتر باشد و اعداد و ارقام دلخواه این دو سمت معامله به هم نزدیکتر باشد با نقدینگیِ بازارِ بهتری مواجه هستیم.
- نقدینگی حسابدارییاترازنامهای (Accounting liquidity): معیاری برای سنجش توانایی پرداخت بدهیها در زمان سررسید است. این میزان معمولاً به صورت نسبت یا درصد بیان می شود. اغلب سرمایهگذاران با نگاه به میزان بدهیها، وجوه نقد، تعهدات مالی و کالاهای موجود یک شرکت اقدام به سرمایهگذاری در آن میکنند؛ بنابراین موضوع نقدینگی حسابداری یکی از مؤلفههای مهم در جذب سرمایه، اعتماد کاربران و تنظیم ترازنامههای مالی است.
البته در بازار ارزهای دیجیتال دستهبندی دیگری نیز با عنوان نقدینگی صرافی (Exchange Liquidity) وجود دارد که تابعی از مِیکرها، تِیکرها (Maker & Taker) و جفتارزهای فهرستشده در صرافیهاست. بهعبارت دیگر نقدینگی در هر صرافی را میتوان از مبادلاتی که در آن انجام میشود و جفتارزهایی که پشتیبانی میشود، برآورد کرد.
محاسبه نقدینگی
همان طور که اشاره کردیم یکی از مسائل اساسی شرکتها موضوع نقدینگی و محاسبه آن است. از آنجا که شرکتها برای آنکه توانایی پرداخت بدهیها، معوقات و تعهدات خود را بررسی کنند از رابطهای به نام نسبت نقدینگی (Liquidity Ratio) استفاده میکنند. نسبت نقدینگی به سه شیوهٔ مختلف محاسبه میشود که عبارت است از:
نسبت جاری (Current ratio): در این مدل که سادهترین روش برای محاسبه نقدینگی است، میزان بدهیهای جاری را بر داراییهای جاری تقسیم کرده و عدد بهدستآمده میزان نقدینگی را مشخص میکند.
منظور از بدهی جاری، بدهیهایی است که موعد پرداخت آن کمتر از یک سال بوده و داراییهای جاری هم بهمعنای داراییهایی است که میتوان در کمتر از یک سال آنها را به پول نقد تبدیل کرد.
بهطور کلی اعداد بهدستآمده از نسبت جاری که ۱ یا بالاتر از آن باشد، نشاندهنده وضعیت مناسب یک شرکت است.
نسبت آنی (Quick ratio): در این مدلِ نقدینگی، مقدار عددی داراییهای فعلی از داراییهای جاری کسر میشود و عدد حاصل بر بدهیهای فعلی تقسیم میشود.
نسبت پول نقد (Cash ratio): در این نسبت هم مجموع پولهای نقد بهعلاوه سرمایهگذاریهای انجامشده بر بدهیهای جاری تقسیم میشود.
از آنجا که محور مطالب ما در این مقاله محاسبه نقدینگی و کاربردهای این نسبتها نیست، با اشارهای کوتاه به این موضوع بهسراغ بازار ارزهای دیجیتال و عوامل مؤثر بر نقدینگی آن میرویم.
عوامل مؤثر بر نقدینگی ارزهای دیجیتال
حجم معاملات
یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار و تعیینکننده نقدینگی یک ارز دیجیتال، حجم مبادلات است. منظور از حجم در اینجا بهمعنای تعداد ارزهای دیجیتالی است که طی ۲۴ ساعت گذشته در یک پلتفرم مشخص خریدوفروش شده باشند.
بهعبارت ساده حجم بالای تبادلات بهمعنای خریداران و فروشندگان بیشتر است و این حجم بیشتر بهمعنای نقدینگی بالاتر است. برای آنکه از حجم بالای معاملات برخی از ارزهای دیجیتال و نقدینگی آنها اطمینان پیدا کنید، بهتر است حجم مبادلات آنها را در چند صرافی بزرگ و معتبر بررسی کنید.
پلتفرم معاملات
صرافیهای ارز دیجیتال بازار خریدوفروش این داراییها را در اختیار دارند؛ بنابراین صرافیهایی که بتوانند امکانات و امنیت بالاتری را ارائه کنند موجب جذب بیشتر معاملهگران میشوند. همین موضوع در نهایت منتهی به سودآوری بیشتر و جذب نقدینگی میشود. صرافیهایی بزرگتر بهدلیل کاربران بیشتر و استفاده از جفتارزهای مختلف از نقدینگی بالاتری برخوردار هستند.
پذیرش
عامل اصلی موفقیت یک ارز دیجیتال به محبوبیت و پذیرش آن گره خورده است. برای آنکه ارز دیجیتالی با نقدینگی بالا داشته باشیم، باید مجموعه بزرگی از افراد از این دارایی برای انجام تراکنشهای خود استفاده کنند.
بهطور مثال ارزهای دیجیتالی مانند بیت کوین و اتریوم بهدلیل محبوبیت و کارایی بیشتر از پذیرش بالاتری برخوردار هستند. در مقابل میتوان به پروژههای جدیدی اشاره کرد که بهدلیل اندکبودن محبوبیت و سطح پذیرش آنها نقدینگی پایینی دارند.
بنابراین پذیرش یک ارز دیجیتال جدید توسط مردم و نهادها، موضوعی مهم و حیاتی بهشمار میرود؛ پذیرش بیشتر یک ارز دیجیتال را میتوان با نقدینگی بیشتر برابر دانست.
قانونگذاری
قوانین و مقررات حاکم بر ارزهای دیجیتال میتواند تأثیر مستقیمی بر نقدینگی این داراییها بگذارد. برخی از کشورها بهشکل گستردهای استفاده و تبادلات مبتنی بر ارزهای دیجیتال را غیرقانونی اعلام کردهاند. از آنجا که کاربران در چنین شرایطی نمیتوانند بهآسانی داراییهای دیجیتال خود را با دیگران مبادله کنند؛ بنابراین بسیاری از صرافیها و کاربران نمیتوانند در چنین فضایی فعالیت کنند. با کاهش معاملات خریدوفروش و کمفروغبودن بازار، نقدینگی هم روندی نزولی پیدا میکند.
هرچقدر قوانین محدودکننده کمتر باشد، به همان نسبت میزان نقدینگی ارزهای دیجیتال بیشتر خواهد بود.
چرا نقدینگی اهمیت دارد؟
وجود نقدینگی بالا و قیمتهای منصفانه بهترین شرایط را برای یک معاملهگر ارزهای دیجیتال رقم میزنند. در بازاری با نقدینگی بالا فروشندگان میتوانند داشتههای خود را به قیمت مناسب بفروشند و خریداران هم با قیمتهایی معقول میتوانند آنچه را که میخواهند به دست آورند.
در چنین بازاری معاملهگران ارزهای دیجیتال میتوانند بهآسانی و بهسرعت خریدار یا فروشنده مناسب را پیداکرده و معاملات خود را نهایی کنند. نقدینگی بالا در ارزهای دیجیتال باعث میشود قیمت تا حد قابلملاحظهای پایدار بماند و درگیر نوسانات شدید نشود. در سوی دیگر اگر بازار نقدینگی اندکی داشته باشد، شاهد بازاری نوسانی و پرریسک خواهیم بود.
بنابراین بازاری با نقدینگی بالا ثبات بیشتری بههمراه دارد از سوی دیگر چنین شرایطی موجب میشود تا احتمال دستکاری و تغییر در قیمتها نیز بهحداقل برسد. اگر عدهای بخواهند با خرید یا فروش انبوه یک ارز دیجیتال قیمت را دستخوش تغییر کنند، چنین کاری در یک بازار با نقدینگی بالا تقریباً ناممکن خواهد بود.
از آنجا که یکی از پایههای پیشبینی بازار استفاده از تحلیل تکنیکال است و این موضوع با بررسی قیمت در گذشته شکل میگیرد، در بازاری که بهدلیل نقدینگی پایین دائماً در تلاطم باشد، نمیتوان از شاخصی مانند تحلیل تکنیکال استفاده کرد.
استخر نقدینگی چیست؟
دنیای ارزهای دیجیتال هرروز شاهد توسعه و پیشرفتهای چشمگیر است. همزمان با افزایش حجم مبادلات و تنوع داراییهای موجود در بازار، نیاز به توسعه راهحلهای جدید برای رفع خواستهها و نیازهای موجود حس میشود. یکی از مفاهیم مهمی که توانست در این بازار غیرمتمرکز انقلابی ایجاد کند، امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای (DeFi) است.
این مفهوم حجم مبادلات ارزهای دیجیتال را بهشدت افزایش داد، تا جایی که نیاز به وجود یک منبع تأمین نقدینگی در بازار برای افزایش سرعت مبادلات حس میشد. ازاینرو استخر نقدینگی (Liquidity Pool) شکل گرفت.
استخر نقدینگی به منبعی از توکنهای مختلف گفته میشود که در صرافیهای غیرمتمرکز توسط قراردادهای هوشمند (Smart Contract) قفل شده و هدف آن رفع مشکلاتی است که بهدلیل کمبود نقدینگی وجود دارد.
وجود استخرهای تأمین نقدینگی برای تداوم فعالیت بسیاری از صرافیهای غیرمتمرکز مانند یونی سواپ (Uniswap) ضروری است. شاید بتوان گفت استخر نقدینگی هسته اصلی صرافیهای غیرمتمرکز را تشکیل میدهد. از این استخرها برای تسهیل فرایند انجام سریعتر معاملات و وامدهیها استفاده میشود.
سرمایهگذاران میتوانند بخشی از داراییهای خود را در این استخرها وارد کنند و نقدینگی موردنیاز برای انجام معاملات را با این روش تأمین کنند. پس از انجام تراکنشها، مبلغی بهعنوان کارمزد از طرفین معامله اخذ میشود که بخشی از آن جهت پاداش به تأمینکنندگان تعلق میگیرد. پیدایش استخرهای نقدینگی موجب افزایش تعداد معاملات در بازار ارزهای دیجیتال شده است.
جمعبندی
قابلیت «نقدپذیری» ویژگی مهمی است که باید به آن توجه داشت؛ زیرا این شاخص تعیینکننده میزان رونق و سلامت بازار است. بهطور کلی در صورتی که نقدپذیری یک دارایی بالا باشد، سرمایهگذار میتواند در مدتزمان کوتاهی دارایی خود را به پول تبدیل کند.
در طرف مقابل ممکن است یک کالا نقدپذیری اندکی داشته باشد. در این حالت تبدیل آن به پول با مشکلات متعددی از جمله نبود خریدار مناسب همراه خواهد بود؛ بنابراین برای یافتن یک خریدار و تبدیل چنین سرمایهای به وجه نقد باید از قیمت منصفانه آن کاسته شود.
در زمان خرید یک کالا یا ارز دیجیتال حتماً به نقدپذیری و نقدینگی آن در بازارهای مختلف دقت کنید. توجه داشته باشید حجم معاملات یک کالا ممکن است تقلبی یا دستکاری شده باشد؛ اما نقدینگی را نمیتوان جعل کرد.
دیدگاه شما