Margin Trading چیست؟ هرآنچه باید بدانید.
Margin Trading روشی برای معامله دارایی ها با استفاده از وجوه ارائه شده توسط شخص ثالث است. هنگامی که با حسابهای معاملاتی معمولی مقایسه می شود ، حسابهای حاشیه ای به معامله گران اجازه می دهد تا به مبالغ بیشتری از سرمایه دسترسی داشته باشند و به آنها اجازه می دهد از موقعیتهای خود استفاده کنند.
اساساً ، معاملات مارجین نتایج معاملات را تقویت می کند تا معامله گران بتوانند سود بیشتری را از معاملات موفق به دست آورند. این توانایی گسترش نتایج معاملات باعث می شود که Margin Trading به ویژه در بازارهای کم نوسان ، به ویژه بازار بین المللی فارکس محبوبیت داشته باشد. هنوز هم از معاملات مارجین در بازارهای سهام ، کالا و ارزهای رمزنگاری شده استفاده می شود.
در بازارهای سنتی ، وجوه وام گرفته شده معمولاً توسط یک کارگزار سرمایه گذاری تأمین می شود. با این وجود ، در معاملات ارزهای رمزنگاری شده ، وجوه اغلب توسط معامله گران دیگر تأمین می شود ، آنها سود خود را براساس تقاضای بازار برای وجوه حاشیه ای کسب می کنند. اگرچه کمتر رایج است ، اما برخی از صرافی های ارز رمزنگاری شده نیز بودجه های حاشیه ای را در اختیار کاربران خود قرار می دهند.
Margin Trading چگونه کار می کند؟
وقتی Margin Trading آغاز شد ، معامله گر ملزم به درصدی از ارزش سفارش کل خواهد شد. این سرمایه گذاری اولیه به عنوان حاشیه شناخته می شود و با مفهوم اهرم نیرو ارتباط نزدیک دارد. به عبارت دیگر ، از حسابهای معاملاتی حاشیه برای ایجاد معاملات اهرمی استفاده می شود و اهرم نسبت وامهای قرض گرفته شده به حاشیه را توصیف می کند. به عنوان مثال ، برای باز کردن معامله ۱۰۰۰۰۰ دلار با اهرم ۱۰: ۱ ، یک معامله گر باید ۱۰،۰۰۰ دلار از سرمایه خود را متعهد شود.
به طور طبیعی ، سیستم عامل ها و بازارهای مختلف تجاری مجموعه متمایزی از قوانین و نرخ اهرم را ارائه می دهند. به عنوان مثال در بازار سهام ۲: ۱ یک نسبت معمول است ، در حالی که قراردادهای آتی اغلب با اهرم ۱۵: ۱ معامله می شوند.
در مورد کارگزاری های فارکس ، Margin Trading اغلب با نسبت ۵۰: ۱ اعمال می شود ، اما در برخی موارد از ۱۰۰: ۱ و ۲۰۰: ۱ نیز استفاده می شود. وقتی صحبت از بازار ارزهای رمزنگاری می شود ، این نسبت ها از ۲: ۱ تا ۱۰۰: ۱ متغیر است و جامعه تجارت اغلب از اصطلاحات (…,۲x ، ۵x ، ۱۰x ، ۵۰x) استفاده می کند.
از Margin Trading می توان برای باز کردن موقعیت های لانگ و شورت استفاده کرد. موقعیت طولانی منعکس کننده فرضیه افزایش قیمت دارایی است ، در حالی که موقعیت کوتاه برعکس آن است. در حالی که موقعیت حاشیه باز است ، دارایی های معامله گر به عنوان وثیقه برای وجوه قرض گرفته شده عمل می کنند.
درک این مهم برای معامله گران ضروری است ، زیرا بیشتر کارگزاران این حق را برای خود محفوظ می دارند که در صورت حرکت بازار بر خلاف موقعیت آنها (بالاتر یا کمتر از یک آستانه خاص) ، فروش این دارایی ها را مجبور کنند.
به عنوان مثال ، اگر یک معامله گر موقعیت اهرمی طولانی مدت را باز کند ، هنگامی که قیمت به طور قابل توجهی کاهش می یابد ، می توان آنها را حاشیه گرفت. هنگامی که یک معامله گر برای رسیدن به حداقل نیازهای معاملاتی حاشیه نیاز به واریز بودجه بیشتری به حساب مارجین خود دارد ، تماس حاشیه رخ می دهد.
اگر تاجر نتواند چنین کاری انجام دهد ، دارایی های آنها به طور خودکار تصفیه می شود تا زیان آنها را بپوشاند. به طور معمول ، این زمانی اتفاق می افتد که ارزش کل سهام در یک حساب مارجین ، که به آن حاشیه انحلال نیز گفته می شود ، به زیر نیاز کل حاشیه آن صرافی یا کارگزار خاص کاهش یابد.
مزایا و معایب
بارزترین مزیت معاملات مارجین این واقعیت است که به دلیل ارزش نسبی بیشتر موقعیت های معاملاتی می تواند سود بیشتری به همراه داشته باشد. به غیر از این ، Margin Trading می تواند برای متنوع سازی مفید باشد ، زیرا معامله گران می توانند چندین موقعیت با سرمایه نسبتاً کم سرمایه باز کنند. سرانجام ، داشتن یک حساب حاشیه ای ممکن است بازرگانان را سریع تر بدون نیاز به جابجایی مبالغ زیادی به حساب خود آسان تر کنند.
با وجود تمام افتهای خود ، معاملات حاشیه ای ضرر آشکاری در افزایش ضررها دارد به همان روشی که می تواند سودها را افزایش دهد. برخلاف معاملات منظم ، Margin Trading احتمال ضررهایی را که بیش از سرمایه اولیه معامله گران است ، ارائه می دهد و به همین ترتیب ، یک روش معاملاتی با ریسک بالا محسوب می شود.
بسته به میزان اهرم درگیر در یک معامله ، حتی کاهش اندک قیمت بازار نیز ممکن است ضررهای قابل توجهی برای معامله گران به وجود آورد. به همین دلیل ، مهم است که سرمایه گذارانی که تصمیم به استفاده از معاملات حاشیه ای می گیرند ، از استراتژی های مدیریت ریسک مناسب استفاده کنند و از ابزارهای کاهش ریسک ، مانند سفارشات حد مجاز استفاده کنند.
Margin Trading در بازارهای ارزهای رمزنگاری شده
معاملات مارجین ذاتاً خطرناک تر از معاملات عادی است ، اما وقتی صحبت از ارزهای رمزپایه می شود ، ریسک ها حتی بیشتر هم هستند. با توجه به سطح بالای نوسانات ، معمول در این بازارها ، معامله گران حاشیه ارزهای رمزنگاری باید بسیار مراقب باشند. گرچه ممکن است استراتژی های پوشش و مدیریت ریسک مفید واقع شوند ، معاملات حاشیه ای برای مبتدیان مناسب نیست.
توانایی تجزیه و تحلیل نمودارها ، شناسایی روندها و تعیین نقاط ورود و خروج خطرات مربوط به معاملات حاشیه ای را برطرف نمی کند ، اما ممکن است به پیش بینی بهتر ریسک ها و تجارت موثرتر کمک کند. بنابراین قبل از استفاده از معاملات ارزهای رمزنگاری شده ، به کاربران ابتدا توصیه می شود که درک دقیق تجزیه و تحلیل فنی را کسب کرده و یک تجربه گسترده تجارت محلی را کسب کنند.
بودجه حاشیه
برای سرمایه گذاران که تحمل ریسک را ندارند که خودشان در معاملات مارجین شرکت کنند ، روش دیگری برای سودآوری از روشهای معاملاتی اهرمی وجود دارد. برخی از سیستم عامل های معاملاتی و صرافی های ارز رمزپایه یک ویژگی را ارائه می دهند که به عنوان بودجه حاشیه شناخته می شود ، جایی که کاربران می توانند پول خود را برای تأمین معاملات حاشیه سایر کاربران تأمین کنند.
معمولاً این فرآیند از شرایط خاص پیروی می کند و نرخ بهره پویایی دارد. اگر یک معامله گر شرایط را بپذیرد و پیشنهاد را بپذیرد ، ارائه دهنده وجوه حق بازپرداخت وام با سود توافق شده را دارد.
اگرچه سازوکارها ممکن است از بورس به بورس دیگر متفاوت باشد ، اما خطرات تأمین وجوه حاشیه ای نسبتاً کم است ، به این دلیل که می توان موقعیت های اهرمی را به زور تصفیه کرد تا از ضررهای زیاد جلوگیری کند. هنوز هم ، بودجه حاشیه ای به کاربران نیاز دارد تا وجوه خود را در کیف پول مبادله ای نگهداری کنند. بنابراین ، مهم است که خطرات موجود را در نظر بگیریم و درک کنیم که این ویژگی در تبادل انتخاب آنها چگونه کار می کند.
افکار پایانی
مسلماً Margin Trading ابزار مفیدی برای کسانی است که می خواهند سود معاملات موفق خود را افزایش دهند. در صورت استفاده صحیح ، معاملات اهرمی ارائه شده توسط حساب های حاشیه ای می توانند به سودآوری و تنوع پرتفوی کمک کنند.
همانطور که گفته شد ، با این حال ، این روش معاملاتی می تواند زیان ها را نیز افزایش دهد و خطرات بسیار بالاتری را شامل می شود. بنابراین ، فقط باید توسط بازرگانان بسیار ماهر استفاده شود. از آنجا که مربوط به ارز رمزپایه است ، به دلیل سطح بالای بی ثباتی بازار ، باید با دقت بیشتری به معاملات مارجین نزدیک شوید.
مارژین و مارکاپ
اصطلاح رایج در بازار که امروز به عنوان سود و یا حاشیه سود مطرح می شود گاهی شرکت ها با خریداران دچار مشکل در تفهیم موضوع می شوند، به طور مثال شرکتی که قیمت خرده فروشی یک محصول آن 4000 هزار تومان است و قیمت مصرف کننده آن 5000 هزار تومان است ،میزان 1000 تومان را به عنوان سود برای آن محصول در نظر گرفته شده است ،
در فروشگاه های زنجیره ای عموما جهت خرید محصولات خود از درصد سود استفاده می کنند و محصولاتی که از درصد خاص (سود خود + مصرف کننده ) پایین تر باشد را در شلف خود قرار نمی دهند
چند روز پیش یکی از دوستان در این خصوص سوال داشت که ما می گویم محصولمان 25 درصد برای شما حاشیه سود دارد و مسئول فروشگاه می گوید 20 درصد و این محصول را در شلف فروشگاه قرار نمی دهد و این مسئله را نمی توانم برایش توجیه کنم .
تعریف حاشیه سود (اصطلاح رایج بازار)
نسبت به قیمت فروش محصول تعیین می گردد و میزان مبلغی که از فروش آن محصول بدست می آوریم منهای قیمت خرید خود می نمایم و می توانیم درصد سود خود را محاسبه نمایم .
محاسبه مارژین : (Profit Margin) ) از معادله تقسیم 1000 بر 5000 بدست می آید که برابر با 20 درصد می باشد.
NET PROFIT= NET PROFIT/REVENUE
با توجه به اینکه نحوه قیمت گذاری در درخواست سفارش از طرف مشتری بسیار تاثیر است،گاهی به دلیل حاشیه سود کم خریدار از خرید محصول طفره می رود، بخصوص اگر محصول جدید باشد که نیاز به معرفی توسط واسطه را داشته باشد،، لذا همیشه در قیمت گذاری باید به مسئله حاشیه سود واسطه ها توجه ویژه داشت .
حاشیه سود الگوی از قیمت خرده فروشی و هزینه بازار یابی است که برای محصول تعریف می شود.کاربرد ها و تحلیل حاشیه سود و مارجین
این الگو اولین بار توسط (واگ در سال 1964) مطرح شد .
قیمت فروش خالص تقسیم بر قیمت خرده فروشی
قیمت خرده فروش : 4000
قیمت مصرف کننده : 5000
سود محصول : 1000
مارکاپ یا اضافه بها به قیمت خرید (مصرف کننده) اطلاق میگردد به این معنی کهمصرف کننده باید درصدبالاتری را به نسبت درصد خرید برای محصول هزینه نماید.
5000 هزار تومان تقسیم بر 4000 هزار تومان مساوی با کاربرد ها و تحلیل حاشیه سود و مارجین 25 درصد است. یعنی مصرف کننده باید به میزان 25 درصد بیشتر به نسبت هزینه خرید محصول ،هزینه انجام دهد (هزینه مصرف )
به بیان ساده تر که توسط خانم نوشین بختیاری در یکی از کامنت ها به آن اشاره کرد:
به صورت ذیل نیز می توانید حساب کنید:
A: قیمت مصرف کننده
B: قیمت مغازه دار
X: تفاضل قیمت مصرف کننده و مغازه دار کاربرد ها و تحلیل حاشیه سود و مارجین
حال اگر x را بر A تقسیم کنید سود از پایین یا مارجین را خواهید داشت
و اگر X را بر B تقسیم کنید سود از بالا یا مارک آپ را می توانید محاسبه نمایید
افتتاح حساب مارجین
مارجین در لغت به معنای حاشیه است، اگر چیزی در مورد مفاهیم و معامله با مارجین نمی دانید، پیشنهاد می کنیم پیش از افتتاح حساب مارجین با مفهوم مارجین(Margin) و مارجین کال(Margin call) آشنا شوید پس تا انتها مقاله با ما همراه باشید.
در کل مارجین در لغت به معنای حاشیه می باشد، اگر چیزی در مورد مفاهیم و معامله کردن با مارجین را نمی دانید، پیشنهاد می کنیم قبل از اینکه حساب مارجین افتتاح کنید با مفهوم مارجین و مارجین کال آشنا شوید پس تا انتها مقاله با ما همراه باشید.
مارجین چیست؟
مارجین یا Required Margin به پولی گفته می شود که کارگزار به عنوان ضمانت ازحساب تریدر در زمان معامله کردن کم می کند و آن را بلوکه می نماید، این پول بلوکه شده در پایان معامله با سود و زیان محاسبه شده و به حساب معامله گر بر می گردد. به عبارت دیگر مارجین تریدینگ به این معناست که مثلا شما یه حسابی بازمی کنید که کارگزار یک درصدی یا همان اندازه و یا خیلی بیشتر( مقدار وام بستگی به کارگزاری دارد.) از آن پولی که برای سرمایه گذاری وارد بازار شدید را به شما وام می دهد. یعنی شما بیشتر از آن پولی که وارد کردید می توانید خرید کنید.
مارجین کال چیست؟
فرض کنید شما با ۱۰۰۰ تومان وارد بازار شدی و معادل ۱۰۰۰ تومان هم از بازار اعتباریا همان وام گرفتید، بازار دو برابر شد یعنی سهام ۱۰۰۰ تومانی که خریده بودید قیمتش شد ۲۰۰۰ تومان شما اینجا به جای ۱۰۰۰ تومان سود ۲۰۰۰ تومان سود میکنید،دقیقا دوبرابر سودی که در حالت معمول سود میگرفتید، میگیرید. نکته ی منفیش چی هست؟ اگر بازار بریزد شما با ۱۰۰۰ تومان وارد بازار شدی، ۱۰۰۰ تومانم بازار بهت اعتبار داده معادل ۲۰۰۰ تومان خرید میکنید و بر خلاف جهت انتظاریتان بازار شروع به ریزش میکند. اگر ۵۰ درصد ارزش سهام افت پیدا کند، شما اصل پولتون را از دست داده اید در حقیقت.در این حالت کارگزار منتظر شما نمیشود تا بدهیتان را برگردانید،در حقیقت کارگزار اجازه نمیدهد بدهکار شوید. اگر ضررتان به اندازه ی اصل پولی که تو بازار با آن شرکت کرده بودید برسد. کارگزار به شما یک هشدار میدهد، که از من اعتبار گرفته ای، وام گرفته ای، الان دیگر ضرر شما به اندازه ی آن سپرده ای که پیش من دارید رسیده است. پس بیاید و حسابتان را بیشتر شارژ کنید. به این کار اصطلاحا مارجین کال میگویند. کال یعنی زنگ زدن، در حقیقت، زنگ میزند و هشدار می دهد که تو ضرر رفته ای و بیاید حسابتان را بیشتر شارژ کنید که معامله تان را روی ضرربسته نشود. اگر شما را مارجین کال کرد و شما حسابتان را شارژ نکردید خود کارگزار به طور خودکار معامله تان را روی ضرر میبندد و شما را از بازاربیرون می اندازد. به این اتفاق اصطلاحا استاپ اوت شدن می گویند. معامله ی شما استاپ اوت میشود. حتی کاربرد ها و تحلیل حاشیه سود و مارجین اگر ۱۰ تا معامله ی باز هم داشته باشید ضرر میانگین این ۱۰ تا معامله برسد به اندازه ی پول اولیه ای که در بازار گذاشتید، به طور رندوم معامله تان را استاپ اوت کردن می کند.
افتتاح حساب مارجین
معاملات مارجین چیست؟
معاملات مارجین به معاملهگران یا تریدرها این امکان را میدهد تا در کنار سرمایه ای که دارند برای خریدوفروش ارزهای دیجیتال، از واسطه سومی مثل صرافی، پول بیشتری بهصورت وام قرض بگیرند و وامی که گرفته اند به دارایی فعلی خودشان اضافه می گردد و می توانند با پول بیشتری وارد معامله و ترید شوند.
معاملات مارجین در کل بهعنوان معاملات اهرمدار(اعتباری است که کارگزاران در اختیار معامله گران می گذارند تا با کمک آن معاملات بزرگتری انجام دهند، البته انتخاب میزان آن با کاربرد ها و تحلیل حاشیه سود و مارجین خود تریدرها است.) نیز شناخته میشوند. عددی که میزان ضرر و زیان معامله در آن ضرب شده و به همان اندازه که میزان سود و ضرر نیز بیشتر میشود را ضریب اهرم دار می دانند.
مخاطرات و مزایای احتمالی:
تریدر کردن به صورت مارجین، به طور کل بسیار پر ریسک و خطرناک تر از تریدر کردن معمولی است. هنگامی که صحبت از ارزهای دیجیتال می شود، ریسک این نوع معامله بیشتر هم میشود زیرا با توجه به نوسانات بسیار زیاد در بازار ارز دیجیتال وجود دارد، تریدرهای مارجین ارز دیجیتال حسابی باید مراقب باشند که ضرر نکنند.
در حقیقت اهرمی که در معاملات به کار گرفته می شود، حکم پول و دارایی خودتان را داشته و باعث ایجاد موقعیت مطلوبی برای معاملات خواهد شد. در دنیا چیزهای کمی رایگان هستند مخصوصاً وقتی که صحبت از پول و سرمایه باشد. معامله گر بازار ارز دیجیتال در معرض خطر از دست دادن تمام دارایی ها و سرمایهگذاری اولیه خود قرارگرفته و همچنین در واقعی که بهموقع فراخوان مارجین گزارش نشود تا از ورود معامله گر به نطقه ضرر جلوگیری کند، میتواند باعث این شود که اوبیش از آن چیزی که سرمایهگذاری کرده است را به کل از دست بدهد. پس به این نتیجه می رسیم که معاملات مارجین یکی از روشهای مبادله است که ممکن است در آن به جز سرمایه ای که در آن گذاشته اید مبلغی را هم بدهکار شوید که ارزش آن حتی بیشتر از سرمایه اولیهتان بوده است.
افتتاح حساب مارجین
معاملات مارجین در بایننس به چه صورت می باشد؟
باید گفت که معاملات مارجین یکی از انواع روش های ترید در صرافیهای ارزهای دیجیتال ازجمله صرافی بایننس است. صرافی بایننس یکی از معتبرترین صرافیهای فعال با امنیت بسیار بالا در حوزه ارزهای دیجیتال است. معاملات در این صرافی بر پایه تبادل رمز ارز به رمز ارز است. بنابراین برای اینکه بتوانید ترید مارجین و سایر روشهای تریدینگ در این صرافی انجام دهید لازم است ابتدا با استفاده از ارز فیات( Fiat Currency (ارز فیات) به واحد پولی گفته می شود که پشتوانه ای نداشته و ارزش آن بر اساس میزان عرضه و تقاضا تعیین می شود.) می توانید به انتخاب خودتان یک نوع رمز ارز خریداری کنید.
فری مارجین یا مارجین آزاد چیست؟
فرق اکوئیتی حساب(اکوئیتی برابر بالانس حساب (موجودی حساب) به اضافه مقدار متغیر سود یا ضرر پوزیشن های باز (در هر لحظه) می باشد.) و مارجینِ پوزیشن های باز شما می باشد. درحقیقت میزان پولی می باشد که در معاملات هم اکنون با آن درگیر نیست ومی توانید قسمتی از آن را برداشت کنید و معاملات دیگری را انجام دهید یا برای اینکه ضرر در معاملات فعلی را پوشش دهید در همان حساب استفاده کنید.
افتتاح حساب مارجین
افتتاح معاملات مارجین
در صرافی هایی که خدمات مارجین تریدینگ انجام می شود هر کدام قوانین مخصوص به خودشان را برای باز کردن حساب دارند. یک سری قوانین، قوانین عمومی می باشد که معمولا همه ی صرافی ها و موسسات مالی اعمال می کنند، از جمله: احراز هویت که یکی از مهمترین قوانین موسسات مالی می باشد. معروفترین حساب مارجین در صرافی بایننس می باشد. برای افتتاح کردن حساب معاملات مارجین در بایننس باید بعد از از ورود به صفحه بایننس، موس را روی آیکون پروفایل که در گوشه بالای سمت راست صفحه است قرار بدهید. این قسمت برای هرکسی متفاوت است. پس از این که منوی آبشاری باز شد، روی ایمیل تان کلیک می کنید و بعد از آن، وارد صفحه داشبورد حسابتان می شوید. در این صفحه، موجودی خودتان را می توانید مشاهده میکنید. حالا در پایین قسمت (Balance Details)، روی (Margin) کلیک می کنید تا مراحل افتتاح حساب مارجین در بایننس شروع بشود. بعد از آن که وارد آن شدید، پیامی درباره ریسک انجام معاملات مارجین نمایش داده می شود. این قسمت را حتما با دقت بخوانید و سپس روی گزینه (Open Margin Account) یعنی قبول باز کردن حساب مارجین را پذیرفته اید را کلیک کنید وبعد آن با دقت کامل توافق نامه حساب مارجین را مطالعه کنید و اگر با شرایط موفق بودید (Terms and Conditions)، در قسمت مربع مربوطه را تیک بزنید و روی (I Understand) کلیک نمایید.
دلیل این که برای فروش کوتاه سهام به حساب مارجین نیاز است چیست؟
در یک حساب مارجین که توسط یک کارگزار برای مشتری ایجاد می شود حتما مشتری را برای خرید اوراق بهادار وام می دهد. معمولا، کارگزار محدودیت هایی را در مورد میزان و اندازه خرید مشتری مشخص می کند. این محدودیت ها اکثراً بیشتر از آن است که بیشتر مشتریان بخواهند یا می توانند خودشان برای تجارت بازارها مشخص کنند. حساب های مارجین با نرخ های سود قابل پرداخت نیز به کارگزار ارائه می شوند، بنابراین می توان حساب مارجین را وام کوتاه مدت تلقی کرد و مشتری تا زمانی که تعهدات خودش را در مقابل کارگزار انجام دهد، می تواند حساب مارجین را تا هر وقتی که مشتری بخواهد نگه دارد.
افتتاح حساب مارجین
جمع بندی
در معاملات مارجین میتوانید به تناسب میزان دارایی اصلی خود از شخص ثالث مانند صرافی قرض گرفته و با اضافه کردن وجه وام گرفتهشده به بخشی از سرمایه اصلی، وارد معامله شوید. از آنجاییکه میزان سود و زیان این نوع ترید، بیشتر از حد معمول است، توصیه میکنیم در ابتدای مسیر با بخش کوچکی از سرمایه خود وارد معاملات مارجین در بایننس و یا هر صرافی دیگر شوید و همواره در هنگام ترید مارجین از استراتژیهای مربوط به این نوع معامله استفاده کنید.
حاشیه فروش چیست
حاشیه فروش چیست ؟ این سوالی است که یک حسابدار زبده باید بتواند به آن پاسخ داده و اهمیت آن را بداند و به کار گیرد. حاشیه فروش مانند حاشیه سود یکی از ابزار تحلیل امور مالی است که البته بیشتر مدیران نسبت به آن اطلاعاتی ندارند و آن را به کار نمی گیرند. اگر مدیر یک شرکت یا دانشجوی حسابداری هستید و می خواهید بدانید حاشیه فروش چیست در ادامه با ما همراه باشید تا به این خواسته شما جامه عمل بپوشانیم.
حاشیه فروش چیست:
برای حاشیه فروش تعاریف و تفاسیر گوناگونی وجود دارد که کامل ترین آن را می توان به این صورت ارائه نمود: هنگامی که در ازای خدمات و یا کالایی را ارائه داده و هزینه متغیر تحویل را ازآن کسر می نمایید. آن چه باقی می ماند را حاشیه فروش می نامند و به گفته نایت این روش، روشی متفاوت برای نمایش سود و آگاهی از آن می باشد.
اگر هزینه های متغیر را در نظر بگیرید می توانید حاشیه فروش را به روش متفاوتی به دست آورید. حاشیه فروش نشان دهنده درآمد کل، درآمد بعد از هزینه های ثابت و سود را نشان می دهد. و برخی حاشیه فروش کاربرد ها و تحلیل حاشیه سود و مارجین را به عنوان قسمتی از فروش می دانند که هزینه های ثابت را جبران می کند.
روش محاسبه حاشیه فروش:
اگر جنسی قیمتی معادل 24 دلار داشته باشد و هزینه متغیری معادل 4 دلار داشته باشد، حاشیه فروش آن برابر است با 20 دلار برای محاسبه حاشیه فروش ابتدا لازم است سود سنتی را گرفته و لیست هزینه های ثابت و متغیر را تشکیل دهید. ممکن است در این مرحله برخی از هزینه ها معلوم نباشند پس خیلی هم کار ساده ای نیست.
هزینه های ثابت شامل هزینه های تجاری بوده و مهم نیست که شما چقدر محصول یا خدمات ارائه می دهید برای مثال اجاره مسکن و حقوق اداری جزو این دسته هستند. اما هزینه های متغیر به هزینه هایی اطلاق می گردد که مانند کمیسیون فروش و مواد مستقیم با مقدار تولیدی شما فرق دارد. ممکن است ما فکر کنیم هزینه های ثابت است در صورتی که جزو هزینه های متغیر قرار گیرد برای مثال ممکن است نیروی فروش افزایش پیدا کند و به یک هزینه متغیر تبدیل گردد. محاسبه درست این متغیر ها مهم ترین نکته در محاسبه حاشیه فروش می باشد.
برای مطالعه مقاله حسابرسی داخلی چیست می توانید از این لینک استفاده نمایید.
هزینه های ثابت و متغییر
هزینه های ثابت شامل چه هزینه هایی هستند:
برخی از مخارج وجود دارند که وقتی تعداد کالا و یا خدمات را تغییر می دهیم دچار تغییر و تحول نمی گردند که این گونه مخارج را هزینه های ثابت می نامند. این هزینه ها معمولا از فعالیت تجاری جدا بوده و هیچ وقت از بین نمی روند بلکه همیشه باید پرداخت گردند. از جمله مخارج ثابت می توان به موارد زیر اشاره نمود:
- استهلاک: هنگامی که تجهیزات یک کارخانه یا شرکت مستهلک می گردند و لازم است شرکت از اول این موارد را تامین نماید.
- نرخ بهره: ناشی از نرخ بهره وام ها می باشد که بایستی آن را به صورت دوره ای پرداخت نمود.
- هزینه های ناشی از بیمه بر طبق قرارداد
- هزینه اجاره املاک
- مالیاتی که به املاک تعلق می گیرد.
- حقوق ثابت کارمندان و کارکنان و در کل پرسنل شرکت
- خدمات رفاهی مانند هزینه آب، گاز، برق و …
هزینه های متغیر شامل چه هزینه هایی هستند:
گروه دیگر از مخارج که در محاسبه حاشیه فروش مهم هستند را مخارج متغیر تشکیل می دهند که به صورت مستقیم و غیر مستقیم بوده و باید منجر به سود دهی شوند. از جمله می توان ساخت محصول و یا فروش خدمات و … اشاره نمود. مخارج متغیر معمولا تابعی از تعداد محصولاتی که به فروش می رسد و خدماتی که ارائه می شود، می باشد.
وقتی تولیدات بالا برود هزینه های متغیر نیز زیادتر می شوند و وقتی تولیدات کاهش یابد، هزینه های متغیر نیز کاهش می یابند. وقتی هزینه های متغیر خیلی زیاد شوند به این معنا است که شرکت توانایی کار با سود کم تر را دارد این در حالی است که مخارج ثابت نیازمند سود بسیار بالای شرکت می باشند. از جمله مخارج متغیر می توان به موارد زیر اشاره نمود.
- مواد اولیه ای که در تولید کالا استفاده می شود.
- تدارکاتی که برای تولیدات مورد مصرف قرار می گیرد.
- هزینه های پرداختی به کارکنان که آن را با عنوان واحد کار می شناسیم.
- هزینه هایی که به طور ساعتی به کارکنان پرداخت می گردد که آن را با نام دستمزد قابل پرداخت می شناسیم.
- هزینه ای که برای فروش محصولات به فروشنده پرداخت می گرد که به آن کارمزد می گویند.
- هزینه های مربوط به ارسال و انتقال کالا برای مشتری که همان هزینه های حمل و نقل هستند.
- مقدار خدمات رفاهی مانند آب و برقی که برای تولید یک کالا مصرف می شوند.
روش استفاده شرکت ها از حاشیه فروش:
این مقوله به مدیران شرکت ها کمک می کند تا بهتر در برنامه مالی خود تصمیم گیری نمایند. برای مثال می تواند محصولات را کم و زیاد نمود و یا قیمت گذاری رو آن ها را عوض کرد. از مهم ترین و متداول ترین کاربردهای حاشیه فروش می توان به مقایسه محصولات اشاره نمود که به ما کمک می کند محصولات مختلف را با هم مقایسه نموده و برخی را حفظ و برخی را حذف نماییم.
اگر حاشیه فروش یک شرکت منفی باشد به این معنا است که ان شرکت باید آن کار را کنار بگذارد زیرا پول خود را از دست داده و مجبور است یا محصول را کنار بگذارد و یا قیمت محصولات را افزایش دهد. همچنین در صورتی حاشیه فروش مثبت باشد، پس این محصول ارزش دارد و می تواند منجر به سود دهی شود حتی اگر سود منفی باشد. چون حاشیه کاربرد ها و تحلیل حاشیه سود و مارجین فروش مثبت کمک زیادی به سود و هزینه های ثابت خواهد نمود.
برای مطالعه مقاله نقش حسابدار در موفقیت کسب و کار می توانید از این لینک استفاده نمایید.
اهمیت حاشیه فروش در تجارت:
همان طور که گفتیم حاشیه فروش می تواند به تصمیم گیری مدیران کمک زیادی کند. که این مساله را در بالا بررسی کردیم و با تعیین حاشیه فروش که کاربرد ها و تحلیل حاشیه سود و مارجین مثبت است یا منفی در تجارت نقش خود را ایفا می نماید. وقتی حاشیه روش محصولی منفی شود به این معنا است که ادامه دادن به ساخت و یا معامله با آن محصول برای شرکت به هیچ وجه عاقلانه نیست. این در حالی است که مفهوم حاشیه فروش برعکس این مورد می باشد.
خطاهای رایج در محاسبه حاشیه فروش:
ممکن است عده بسیاری در هنگام محاسبه فروش دچار اشتباه شوند. منشا اشتباهات در محاسبه حاشیه فروش عدم شناخت هزینه های متغیر و هزینه ثابت و جا به جا کردن آن ها به جای هم است. به اعتقاد نایت برخی از متغیر های وجود دارند که آن ها را شبه متغیر می نامند، برای مثال محصولی که اضافه می کنید تا مدتی برای شما کار کند می تواند بین این دو دسته قرار بگیرد. این دستگاه چون تولید بالاتری دارد یک هزینه اضافه در نظر گرفته شده و متغیر است و چون خریداری شده است یک هزینه ثابت می باشد.
نکته دیگر این است که هزینه های مربوط به تحلیل و توسعه را ثابت در نظر می گیرند در صورتی که این هزینه ها هزینه های مستقیم می باشند. در کل می توان گفت مهم ترین و بارز ترین علل اختلاف در حاشیه فروش جابهجایی هزینه های ثابت و متغیر است. منابع سود نقدی اکثرا حاشیه فروش بسیار کمی دارند زیرا هم هزینه های ثابت را تحت تاثیر قرار نمی دهند و در عین حال ممکن است هزینه های متغیر بسیار بالایی داشته باشند.
سخن نهایی:
در این مقاله تلاش کردیم شما را به طور کامل با حاشیه فروش آشنا سازیم. در کل حاشیه فروش می تواند در تصمیمات مدیریتی شرکت تاثیر بسیار زیادی داشته باشد و منجر به سود دهی شرکت شود. فرمول حاشیه فروش گرچه بسیار ساده است اما محاسبه آن کار چندان ساده ای نیست زیرا ملزم شناخت انواع متغیرها و دسته بندی آن ها می باشد.
شخصی که این کار را انجام می دد یا باید دارای اطلاعات کافی حسابداری باشد و یا بهتر است آن را به یک حسابدار و یا کارشناس مالیاتی سپرد تا این کار را برای او انجام دهد. انجام دقیق این مهم از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و نباید با ساده انگاری و بی توجهی منجر به تصمیمات نادرست و در نهایت زیان برای مدیران گردد.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله گزارش های مورد نیاز مدیران را به شما پیشنهاد می کنیم.
معاملات مارجین (Margin Trading) در ارزهای دیجیتال چیست؟
معامله مارجین، روشی برای خریدوفروش و معامله دارایی است که از سرمایهای که توسط شخص ثالث تامین و فراهم میشود، بهره میگیرد. در مقایسه با انواع روشهای معمولی معامله، حسابهای مارجین به معاملهگران با استفاده از اهرمها، امکان دسترسی به مقادیر بیشتری از سود (و همچنین ضرر) را میدهند. در ادامه با ارز دیجیتال همراه باشید تا نگاه دقیقتری به مفهوم مارجین تریدینگ بیاندازیم.
سرمایهگذاران نترسی که احساس میکنند نوسانات شدید بازار ارزهای دیجیتال بهاندازه کافی هیجانانگیز نیست، میتوانند از امکانات معاملات مارجین که امروزه بسیاری از صرافیها آن را ارائه میدهند، استفاده کنند.
معاملات مارجین با استفاده از اهرم، میتواند از لحاظ تئوری سود بسیاری را به ارمغان آورده و همچنین ممکن است نقطه مقابل آن نیز رخ دهد که سرمایهای بیش از حد انتظارتان را از دست بدهید. به همین ترتیب، برخی از صرافیها، انتظار بیشتری از تریدرهای مارجین داشته و در تأیید هویت آنها سختگیری بیشتری را اتخاذ کرده یا حتی شروطی را برای واجد شرایط بودن آنها تعیین میکنند.
اکنون قصد داریم نگاه مختصری به تعریف مارجین تریدینگ و نحوه انجام آن انداخته و خطرات و مزایای احتمالی آن را مورد بررسی قرار دهیم.
معاملات مارجین به زبان ساده
معاملات مارجین در ارزهای دیجیتال، تفاوت عمدهای با معاملات مارجین مربوط به اوراق بهادار سنتیتر مانند سهام و اوراق قرضه ندارد. ایده اصلی این است که شما سرمایه اولیه خود را توسط قرض گرفتن پول و استفاده از اهرم، افزایش میدهید. این مسئله معمولاً توسط یک نسبت، بیان میشود.
برای مثال، سپرده گذاری ۵ دلاری بهوسیله اهرمی با نسبت ۵:۱ (یک به پنج) به این معناست که شما در بازار آزاد به میزان ۲۵ دلار شرط میبندید. اما نکتهای که وجود دارد این است که شما باید در هر حال، پول قرض گرفته شده را بازگردانید. پس در تمام معاملات مارجین، سود بهدست آمده باید بهگونهای تخمین زده شود که علاوه بر وام دریافت شده، کارمزد مربوط به پول اضافی قرض گرفتهشده را نیز تحت پوشش قرار دهد.
معامله مارجین میتواند برای هر دو موقعیت فروش استقراضی (short) و خرید استقراضی (long) مورد استفاده قرار گیرد. موقعیت خرید استقراضی نشاندهنده این فرض است که با افزایش قیمت دارایی معاملهگر سود میکند و موقعیت فروش استقراضی درست برعکس آن با کاهش ارزش دارایی معاملهگر به سود میرسد.
فرض کنید که فردی یک بیت کوین دارد. او پیشبینی میکند که قیمت بیت کوین از ۳,۰۰۰ دلار به ۵,۰۰۰ دلار برسد و یک معامله مارجین با اهرم ۵ انتخاب میکند. در این صورت، گویی که فرد مورد نظر حالا ۵ بیت کوین دارد و اگر قیمت به ۵,۰۰۰ دلار برسد سودش ۵ برابر بیشتر از وقتی است که با یک بیت کوین سرمایهگذاری کند. اما از سوی دیگر، اگر این فرد اشتباه کرده باشد و قیمت کاهش یابد، صرافی از پول اولیه او نسبت به ضرر صورت گرفته کم میکند یا حتی ممکن است تمام پول او را بردارد.
دو قسمت اصلی برای بازار مارجین تریدینگ وجود دارد. اولین قسمت، معاملات مارجین در بازار نقدی است.
در اینگونه از معاملات، مبالغ قرض گرفتهشده باید بهمحض اتمام معامله عودت داده شود. این ساز و کار معمولاً توسط صرافیها و از طریق سیستم وامدهی همتا به همتا انجام میپذیرد. به عبارت دیگر، یک نهاد دادوستد مجزا مبالغ قرض گرفتهشده را تأمین کرده و انتظارات از این نهاد برای تأمین پرداختها (با بهره یا کارمزد معامله) بالاست.
تصویری از صرافی بیتمکس که معاملات مارجین ارزهای دیجیتال را ارائه میدهد
این مسئله بهنوبه خود باعث ایجاد آستانه تسویه خواهد شد. اگر میزان بدهی معاملهکننده بیشتر از ارزش کل تضمین باشد، وامدهنده میتواند فراخوان مارجین (margin call) انجام دهد تا مطمئن شود که خواهد توانست پول قرض داده شده خود را پس بگیرد. این مسئله به خودی خود به دو سطح تقسیم میشود.
اولین بخش یک حد مجاز اولیه که معاملهگران را از ایجاد موقعیتهای نامعقول بازمیدارد و حد مارجین پایینتر که در صورت نزول معاملهگر به قلمرو خسارت است، یک مارجین کال فوری را فراخوانی میکند.
دومین بخش عمده معاملات مارجین، مبادله مشتقات است. مشتقات، همانطور که از نامشان پیداست ابزارهایی مالی هستند که در لایهای بالاتر از دارایی اصلی ایجاد شدهاند که آشناترین نوع آن، معاملات آتی هستند. هنگامیکه تریدر یک معامله مارجین را در بازار مشتقات انجام میدهد، خود دارایی اصلی دستنخورده باقیمانده و طرفین متقابل قرارداد آتی انتخاب میشوند.
همچنین، وامی وجود ندارد که خود به خود بازگردانده شود. با این حال، صرافی باید خود را در مقابل برخی از معاملاتی که ضررده هستند مصون نگه دارد. صرافیهای مختلف، مکانیزمهای متفاوتی برای دوری از این مخاطرات دارند. برخی از آنها به هنگام فراخوان مارجین از تریدرها جانبداری میکنند در حالی که سایر صرافیها، بدهیهای حاصله را از منابع بیمه خود تأمین میکنند.
موضع معاملاتی خرید و فروش استقراضی
بهکارگیری موضع معاملاتی خریدوفروش استقراضی، در بطن معاملات مارجین قرار دارد. در موضع معاملاتی خرید فرض بر این است که ارزش دارایی تحت معامله درنهایت افزایش خواهد یافت در حالی که در فروش استقراضی پیشفرض معامله این است که ارزش داراییها با گذر زمان کاهش خواهد یافت. هر دوی این مفاهیم میتوانند در اهرم بهکار گرفته شوند.
مواضع معاملاتی خرید مفاهیم آشنایی هستند. به این معنا که وقتی یک تریدر، ارزهای دیجیتالی یا سهام دیگری را خریداری کرده و منتظر میماند تا قیمت آن از قیمت خرید خود بالاتر رود، در واقع از این مفهوم استفاده کرده است. در واقع، این مسئله همان جمله مشهور «خرید در قیمت پایین، فروش در قیمت بالا» را بیان میکند.
معاملات مربوط به فروش استقراضی در ابتدا نامعقول به نظر میرسند. در واقع یک تریدر با استفاده از ابزار مالی، ارزهای دیجیتال یا اوراق بهاداری را میفروشد که فعلاً مالک آنها نیست. در اینگونه معاملات هدف این است که داراییهای فروختهشده را هنگامیکه قیمتشان بهطور قابلتوجهی پایین آمد، بازخرید کنید.
شاید این مفاهیم کمی گنگ به نظر برسند اما مقایسه ساختار این معاملات، در درک آن به شما کمک خواهد کرد. مواضع معاملاتی خرید، نوعی از معامله است که در آن مطمئن هستید که با خرید کنونی یک دارایی و فروش آن در آینده، به سودآوری خواهید رسید. اما در معاملات فروش استقراضی، معاملهکننده بر این باور است که دارایی موردنظر در طی زمان افت قیمتی خواهد داشت.
مخاطرات و مزایای احتمالی
معامله کردن به صورت مارجین، ذاتا خطرناکتر و پرریسکتر از معامله معمولی است؛ اما وقتی صحبت از ارزهای دیجیتال است، ریسک این نوع معامله بیشتر هم میشود. با توجه به نوسان بسیار زیاد در بازار ارز دیجیتال، تریدرهای مارجین ارز دیجیتال باید بیشتر مراقب باشند.
حقیقت این است که اهرم بکار گرفتهشده در معاملات، حکم پول را داشته و یا حداقل در مورد معاملات مشتقات که باید دارایی استفادهشده در معامله، قرض گرفته شود نهایتاً باعث ایجاد موقعیت مطلوبی خواهد شد. چیزهای کمی در دنیا رایگان هستند. خصوصاً زمانی که صحبت از پول باشد. پس یک تریدر باید انتظار خروجیهای بزرگی را از معاملات خود داشته باشد تا بتواند اصل مبلغ وام گرفتهشده، به همراه کارمزدهایش کاربرد ها و تحلیل حاشیه سود و مارجین را بهراحتی تسویه کند.
خطر واقعی زمانی رخ میدهد که فراخوان مارجین صادر شده باشد. تریدر، در معرض خطر از دست دادن تمام سرمایهگذاری اولیه خود قرارگرفته و حتی در شرایطی که فراخوان مارجین بهموقع صادر نشود تا از ورود تریدر به منطقه ضرر جلوگیری کند، میتواند باعث شود که وی بیش از آنچه که سرمایهگذاری کرده است را از دست بدهد. پس معاملات مارجین یکی از معدود روشهای مبادله است که ممکن است در آن مبلغی را بدهکار شوید که ارزش آن بیشتر از سرمایه اولیهتان بوده است. در دنیای قماربازان، این روند بهعنوان دامنهای از پولهای قرض دادهشده با ربا شناخته میشود. وامی با درصد سود بالا که برای اهداف مشکوکی مثل شرطبندی با خطر بالا، گرفته میشود. قماربازان امیدوارند مبلغی که برنده خواهند شد، آن وام و درصد ربای وام را پوشش دهد. اگر درنهایت اینگونه نباشد، زمینه برای ایجاد فیلمهای کلاسیک مافیایی مناسب خواهد بود.
معاملات ارزهای دیجیتال، به خودی خود کاملاً خطرناک نیستند ولی در حوزه مارجین تریدینگ، هنوز هم خطر از دست دادن سرمایه بسیار بالاست. صرافیهای بسیاری درنتیجه ارائه خدمات معاملات مارجین، به دستکاری بازار متهم شدهاند.
در پایه این مفهوم، جهش قیمتی وجود دارد. جهش قیمتی زمانی رخ میدهد که تقاضا برای خرید یک ارز دیجیتال بالا بوده و عرضه آن محدود باشد. هنگامیکه سری متوالی از تقاضا انباشته شود، جهش سریع قیمتها را به دنبال خواهد داشت. این اتفاق باعث خواهد شد که معاملات استقراضی دیگر به موقعیت فراخوان مارجین رسیده، قیمتها بالاتر و بالاتر رفته و جهشهای قیمتی بیشتری به وجود آید. سر انجام در پایان روز معاملاتی، یک جهش قیمتی باعث نوسانی بزرگ در افزایش قیمت خواهد شد.
بنا به گزارشات، برخی از صرافیها در ایجاد این طعمههای استاپ-لاس (stop-loss) برای جمعآوری کارمزدهای فراخوان مارجین، مشارکت میکنند. با این حال، نهنگها یا همان تریدرهایی که موقعیتهای ویژهای در بازار ایجاد میکنند، اغلب اوقات باعث شرایط بحرانی بازار هستند. برای ایجاد یک جهش قیمتی، نهنگ نیازمند ایجاد موقعیت استقراضی است که بهاندازه کافی بزرگ باشد تا با بهکارگیری بخشی از این موقعیت، یک جهش قیمتی را پدید آورد. سپس بقیه موقعیتهای استقراضی خود را بهتدریج و با برنامهای مشخص در بازار وارد میکند تا روند صعودی قیمت را حفظ کند. درنتیجه ارز دیجیتال موردنظر شاهد افزایشی مصنوعی در قیمت خود بوده و نهنگ موردنظر، روز معاملاتی خود را با سود بسیار بالای بهدست آمده از بازی دادن موقعیت استقراضی خود تمام میکند.
یک بازی حرفه ای
با توجه به دشواریهایی که در ایجاد یک معامله حسابشده مارجین وجود داشته و پتانسیل شدید ضرر و زیان موجود در معاملهها که توسط صرافیها یا معامله گران ایجاد میشود، تعداد محدودی از صرافیها مانند بیتمکس و بایننس معاملات مارجین را ارائه میدهند. این صرافیها اغلب از معاملهگران مارجین درخواست میکنند که مدرکی معتبر از وضعیت مالیشان ارائه دهند. برای صرافیها مناسب به نظر میرسد که این حوزه از دنیای وسیع بیقانون ارزهای دیجیتال را، خودشان قانونگذاری کنند. خطرات معاملات مارجینی که قانونگذاری نشدهاند، این است که فقدان سرمایه در این معاملات میتواند به چند برابر موقعیت اولیه تبدیل شده و نقدینگی بازار ارزهای دیجیتال را در معرض خطر قرار دهد.
مارجین تریدینگ یک بازی حرفهای است که مخاطرات و ریسکهای آن نیز حرفهای میباشد. با این وجود باید آگاه باشید که صرفنظر از تواناییهای تریدینگ شما، بازار ممکن است بر خلاف پیش بینیهای شما حرکت کند. جهشهای مصنوعی قیمت ارزهای دیجیتال حتی ممکن است با تلقین روند صعودی، معامله گران عادی را به دام بیاندازد. البته این جهش مصنوعی بهمحض اتمام معاملات کاذب، بهسرعت فروکش خواهند کرد.
دیدگاه شما