سود و ضرر مرکب در بورس
انجام محاسبات سود و ضرر برای فعالان بازار بورس امری حیاتی به حساب میآید. اما این محاسبات در بورس کمی متفاوت است. به این معنا که اگر تریدر ۱۰ درصد ضرر کند برای جبران آن ضرر، ۱۰ درصد سود کافی نیست چرا که سود و ضرر در بورس مرکب است. در این مقاله از سری مقالات آموزشی کارگزاری اقتصاد بیدار به چیستی و نحوه محاسبهی سود و ضرر مرکب خواهیم پرداخت.
ضرر مرکب در بورس چیست؟
ضرر در بورس اتفاقی طبیعی است و سهامداران باید با نحوه محاسبات آن آشنا باشند. منظور از ضرر مرکب در بورس این است که با هر روز منفی عدد کسر شده از سرمایه شما به مرور کمتر میشود. برای مثال فردی دارای 100 ریال سرمایه در بورس است. با اعمال اولین ۵ درصد منفی، این فرد سرمایهاش به 95 میرسد اما فردای آن روز با اعمال ضرر ۵ درصدی، فرد 5 ریال از دست نخواهد داد چراکه این ضرر به صورت مرکب و از آن 95 ریال کسر خواهد شد. به زبانی دیگر روز دوم بهجای 5 ریال از سرمایه سهامدار مبلغ 4.75 ریال کم خواهد شد. و در روز آتی 4.5 و به همین ترتیب این ضرر کمتر و کمتر خواهد شد.
سود مرکب در بورس چیست؟
سود مرکب در بورس از مفاهیمی است که برای افراد کم تجربه کمی عجیب بهنظر رسد. سود مرکب در واقع سودی ترکیبشده است. به زبانی دیگر، در سود مرکب نه تنها بلکه به خود سودها نیز سود تعلق میگیرد. برای مثال فردی دارای 100 ریال سرمایه در بورس است. با اولین مثبت ۵ در بورس کل سرمایه این فرد به 105 میرسد. در روز دوم مثبت ۵، دیگر برای فرد 5 ریال نخواهد بود. چراکه سرمایه این فرد 105 است و این سود به کل دارایی تعلق میگیرد. بنابراین سود از روز دوم به بعد به عدد 5.25 و 5.51 و . میرسد.
فرمول محاسبه سود مرکب
بسیاری از فعالان بازار بورس در اکسل یا فایلهای محاسباتی سود و ضررشان، فرمول محاسبه را قرار داده تا به صورت اتوماتیک بعد از هر معامله بهراحتی به آن میزان سود آگاه باشند. در ادامه به نحوه و فرمول سود مرکب پرداختهایم.
اگر r نشانگر سودی باشد که هر روز کسب میکنید و میزان سود شما در روز (n) را با rn نشان دهیم، در این صورت سود مرکب شما بر اساس فرمول بالا محاسبه خواهد شد.
ضرر ترکیبی در بازار منفی (فرمول محاسبه ضرر مرکب)
در این قسمت قصد داریم با مثالی به نحوه محاسبه ضرر ترکیبی در بازار منفی بپردازیم. فرض کنید شما 10 ملیون تومان سرمایه در بورس دارید و این دارایی روزانه 5 درصد ضرر متحمل میشود. در روز فرضی n دارایی ما چه مقدار میشود؟ در این مثال ما ضرر را ۵ درصد در نظر گرفتهایم و قصد داریم محاسبه کنیم در روز ۵ام دارایی ما چه میزان است. طبیعی است که شما میتوانید روز فرضیnام که در فرمول زیر 5 درنظر گرفته شده را تغیر دهید.
همانطور که مشخص است در روز ۵ام ۱۰ ملیون ما به عدد ۷ملیون و هفت صد رسیده است. در صورتی که اگر ضرر به صورت مرکب محاسبه نمیشد، این عدد به ۵ ملیون تومان کاهش پیدا میکرد.
جبران ضرر مرکب
سوالی که ذهن بسیاری را در بورس به خود مشغل میسازد این است که اگر سهمی را با ضرر بهفروش رساندیم، در معاملهی بعدی باید چه میزان سود کنیم تا ضررمان جبران گردد. برای پاسخ به این سوال به حالات زیر دقت کنید:
اگر سهمی را با زیان ۱۰ درصدی بفروشیم، برای جبران باید در سهم دیگر ۱۱.۱ درصد سود کنیم.
اگر سهمی را با زیان ۱۵ درصدی بفروشیم، برای جبران باید در سهم دیگر ۱۷.۶ درصد سود کنیم.
اگر سهمی را با زیان ۲۰ درصدی بفروشیم، برای جبران باید در سهم دیگر ۲۵ درصد سود کنیم.
اگر سهمی را با زیان ۲۵ درصدی بفروشیم، برای جبران باید در سهم دیگر ۳۳ درصد سود کنیم.
اگر سهمی را با زیان ۳۰ درصدی بفروشیم، برای جبران باید در سهم دیگر ۴۲ درصد سود کنیم.
اگر سهمی را با زیان ۳۵ درصدی بفروشیم، برای جبران باید در سهم دیگر ۵۳.۸ درصد سود کنیم.
اگر سهمی را با زیان ۴۰ درصدی بفروشیم، برای جبران باید در سهم دیگر ۶۶.۶ درصد سود کنیم.
سود مرکب ماهیانه و روزانه
در این میان بانکها یا صندوقهایی مالی هستند که به سرمایهگذاران پیشنهاد سود مرکب برای مثال 20 درصد را میدهند. این سود مرکب 20 درصدی ماهیانه تفاوتهایی با سود سالانه و ثابت 20 درصد دارد. برای درک بهتر با عدد به مقایسه ایدو میپردازیم. اگر شما 10 ملیون تومان سرمایه را در بانکی با سود ثابت 20 درصد بگذارید، در پایان سال اصل و سود شما به مبلغ 12 ملیون تومان میرسد. این درحالی است که سود مرکب ماهیانه علاوهبر سود به اصل پول شما، بر سود ماهیانه شما نیز سود اختصاص میدهد. با استفاده از فرمول زیر مشخص است تعیین درصد ریسک مجاز برای هر معامله که سود مرکب ماهیانه از سود ثابت بیشتر خواهد بود.
در حالت سود مرکب ماهیانه سرمایهی شما در پایان سال 1.2193 برابر میشود یعنی 21.93 درصد سود که در مقایسه با 20 درصد ثابت، بیشتر میباشد. سود مرکب روزانه نیز همین شرایط را دارد. با این تفاوت که سود مرکب مانند ماهیانه 12 بار در سال انجام نمیگیرد و هر روز محاسبات انجام میشود.
جمعبندی
بازار بورس در حال حاضر به یکی از بازارهای بسیار مهم در ایران تبدیل شده است و فعالان بازار بورس باید نحوه محاسبه سود و ضرر مرکب را بدانند. مرکب بودن سود و ضرر، همانگونه که توضیح داده شد سبب میگردد تا سود یا ضرر نه تنها به اصل سرمایهی اولیه، بلکه به موجودی و دارایی لحظهای سهامدار تعلق گیرد. در این مقاله سعی شد به ابعاد، فرمولها و مفاهیم سود و ضرر مرکب پرداخته شود. برای آشنایی با دیگر مفاهیم مهم در بازار بورس شما عزیزان میتوانید به مقالات مقالات آموزشی کارگزاری اقتصاد بیدار مراجعه کنید.
کلاس آموزش مدیریت ریسک و سرمایه برای بورس در مشهد
بنا به گفته همه بزرگان بازارهای مالی اصول مدیریت ریسک و سرمایه یکی از پایههای موفقیت در بازار است. بطوریکه یکی از مهمترین دانشها و مهارتهای لازم برای دوام در بازار سرمایه و کسب سود مستمر و معقول، دانش مدیریت ریسک و سرمایه است. که پیش از این به روشهای سنتی و غیر پویا توسط فعالان بازار بکار گرفته میشد. و اکنون با همت و تلاش موج برتر، سیستم مدیریت ریسک و سرمایه بر اساس شرایط بازار ایران و به گونهای طراحی شده که برای همگان به صورت سیستماتیک و ساده قابل استفاده باشد. این دوره برای اولین بار در ایران به شکلی 100 درصد کاربردی و موثر ارائه میشود.
مشخصات دوره
کد دوره: MSD404M
- جلسات: 3 جلسه 4 ساعته در سه هفته
- جلسه 1: شنبه 15 آبان ساعت 17 تا 21
- جلسه 2: شنبه 22 آبان ساعت 17 تا 21
- جلسه 3: شنبه 29 آبان ساعت 17 تا 21
- مدرس: مهندس حسین محمدپور
- شهریه: 1,340,000 تومان
پذیرش و محل برگزاری
- سطح دوره: حرفه ای
- ظرفیت کلاس: 35 نفر
- مسئول پذیرش: خانم رضیئی
- همراه: 9159 795 0915
- محل برگزاری: دفتر ما روی نقشه
- مشهد، نبش هاشمیه 16، مجتمع کریستال، واحد 202A
توانایی های کسب شده
- شناسایی انواع ریسک در بورس و مقابله با آن
- قوانین افزایش و کاهش حجم معاملات
- جداول ROR و کنترل ریسک ورشکستگی
- محاسبه حجم با نرم افزار اکسل مدیریت حجم
- جداول ROI و عملکرد ماهانه معاملات
- بهینه سازی سبد سهام و استفاده از اعتبار
در این دوره با تکیه بر روانشناسی معامله گر و ایجاد انضباط معاملاتی، به بالاترین سطح توانایی در انجام معاملات دست پیدا می کنید.
مخاطبین دوره آموزش مدیریت ریسک و سرمایه
دوره آموزش مدیریت ریسک و سرمایه در بورس تهران به مباحث تحلیلی وابستگی ندارد. لذا تمامی افرادی که معاملات بورس و فارکس را تجربه نمودهاند، میتوانند این دوره را شرکت نمایند. چه آنهایی که با روشهای تحلیل تکنیکال و یا بنیادی آشنا هستند و چه افرادی که با این روشهای تحلیلی آشنا نیستند.
اما افرادی که تاکنون معاملات بورسی و یا فارکس را تجربه نکردهاند، این دوره برای آنها مناسب نیست و درواقع درک خوبی از مباحث دوره آموزش مدیریت ریسک و سرمایه نخواهند داشت. درنتیجه پیشنهاد میشود قبل از شرکت در کلاس آموزش مدیریت ریسک و سرمایه حتما معامله در بازار را تجربه کرده باشید. چراکه درک مطالب برای افرادی که درحال انجام معامله هستند، بسیار عمیقتر خواهد بود.
سرفصل مطالب
- انواع ریسک در بازار سهام و روشهای مقابله با آن
- تعیین حدضرر و قوانین مربوط به آن
- اصول افزایش و کاهش حجم معامله
- جداول ROR و احتمال ورشکستگی
- جدول Draw down و اهمیت آن در مدیریت ریسک
- ریوارد به ریسک و کاربرد آن در مجوز ورود به معامله
- نحوه ارزیابی دقیق عملکرد معاملاتی در یک دوره
- افزایش تسلط بر معاملات و ارتقاء سطح روانی معاملهگر
- نحوه محاسبه حجم صحیح معامله
- کارگاه آموزشی شامل:
- نحوه ترسیم منحنی رشد در بازار سرمایه
- نحوه تعیین سایز معامله با نرم افزار مدیریت حجم موج برتر
- چگونگی ثبت معاملات و آنالیز مداوم معاملات
سیستم مدیریت ریسک و سرمایه چگونه کار می کند؟
این سیستم ابتدا عملکرد معاملاتی فرد معاملهگر را بررسی میکند. اطلاعات مهمی از عملکرد معاملاتی استخراج میشود. بدین ترتیب میزان توانایی و مهارتهای معاملهگر معلوم میگردد. همچنین سیستم تحلیلی که معاملهگر بر اساس آن سیگنالهای خرید و فروش را دریافت میکند مورد سنجش قرار میگیرد. هر فرد با آنالیز معاملات شخصی خود، قادر است کیفیت استراتژی معاملاتی و عملکرد معاملهگری خود را ارزیابی نماید. حال با توجه به نتایج بدست آمده میزان ریسک مجاز محاسبه میشود. و در انتها حجم معامله برای هر معامله مستقل از معاملات دیگر محاسبه خواهد شد.
این سیستم قادر است اجازه ورود به معامله را بررسی نماید. و در صورتی که معامله مورد نظر، خارج از اصول از پیش تعیین شده باشد، اجازه ورود به معامله را سلب مینماید. همچنین روشهای درست و اصولی افزایش و یا کاهش حجم معاملات را برنامهریزی میکند. در ادامه برای استفاده از لوریج (اعتبار و یا وام) نیز اصولی دارد. این اصول تعیین درصد ریسک مجاز برای هر معامله باعث میشود معاملهگر از روی احساسات تصمیم اشتباهی در استفاده از اعتبارات و وامها نگیرد.
در نهایت معاملهگر بر اساس میزان سرمایه خود و مبتنی بر واقعیت بازار، پلان رشد مورد انتظار خود را طراحی مینماید و میتواند منحنی رشد واقعی خود را با پلان مذکور مقایسه نماید.
بنابراین سیستم مدیریت ریسک و سرمایه کاملا مبتنی بر عملکرد واقعی معاملهگر طراحی شده و توانایی و روحیات وی را در نظر میگیرد. سپس بصورت کاملا علمی و اصولی، میزان سرمایه درگیر در معاملات را کنترل و مدیریت مینماید. در طراحی سیستم سعی شده معاملهگر با این سیستم دوست شود و آن را مبنای معاملات خود قرار دهد. که بطور محسوسی پس از گذشت چند ماه متوجه رشد روزافزون توان معاملهگری خود شده و با جدیت بیشتر روش صحیح معاملات را دنبال میکند.
با رعایت اصول ساده مدیریت ریسک و سرمایه توسط معاملهگر، او تنها باید وقت و انرژی خود را صرف ارتقاء استراتژی تحلیلی و مهارتهای معاملاتی نماید. بدینوسیله در فضایی کم استرس و کاملا آگاهانه قادر خواهد بود بطور مستمر در بازار سرمایه فعالیت نماید و مطابق نقشهای درست و اصولی اهداف اقتصادی خود را دنبال نماید.
دلایل اهمیت استاپ لاس (حد ضرر) در معاملات فارکس و انواع استراتژی های آن
برای تعیین حد ضرر از سه استراتژی مختلف می توان استفاده کرد.
دستور توقف ضرر باید با دقت تنظیم شود، زیرا قیمتی که با آن از معامله خارج میشوید، بخش مهمی از استراتژی معاملات فارکس است. حد ضرر از شما در برابر ضرر قابل توجه و حتی گاهی غیر قابل جبران محافظت می کند؛ اما اگر در نقطه اشتباه آن را تنظیم کنید ممکن است مانع به دست آوردن سود شود.
معاملات فارکس گاهی اوقات به اندازه مهارت یک بازی شانسی است، اما درک شما را از بازار بهبود می بخشد. هرچه تجربه بیشتری در معاملات فارکس کسب کنید، انتخاب محل استاپ لاس برایتان آسان تر خواهد بود.
تنظیم یک دستور توقف ضرر همچنین می تواند معاملات شما را در برابر احساساتی که ممکن است تصمیمات تان را مخدوش کند، محافظت کند، زیرا با این کار از قبل یک شبکه ایمن و غیر قابل حرکت برای تجارت خود تنظیم کرده اید.
◊ استراتژی های حد ضرر کدامند و چه ویژگی هایی دارند؟
در ادامه به بررسی انواع استراتژی های مرتبط با استاپ لاس خواهیم پرداخت.
• استراتژی توقف نوسان (Volatility Stop) چیست و چه کاربردی دارد؟
نوسانات بالقوه بازار در یک بازه زمانی خاص را Volatility می گویند. وقتی قیمت ها خیلی سریع تغییر می کنند، می توان مارکت را تحت عنوان بازار پرنوسان توصیف کرد.
استراتژی توقف نوسانات یک روش مبتنی بر نوسانات بازار را اعمال می کند. اگر نوسانات بالا باشد، تریدرها از حد ضررهای بزرگ تر استفاده می کنند و اما اگر پایین باشد، استاپ لاس استفاده شده می تواند محافظه کارانه تر انتخاب شود.
به همین ترتیب، در زمان نوسانات زیاد بازار، یک معامله گر باید تارگت های بزرگ تری برای نوسان گیری بهتر تعیین کند. در حالی که با نوسانات کم، سود باید نزدیک به قیمت ورودی تعیین شود.
دانستن اینکه جفت ارز انتخابی تان چقدر جابجا می شود، شما را قادر می سازد سطوح حد ضرر مناسبی تعیین کنید. به نوبه خود، این امر به جلوگیری از خروج زود هنگام معامله بر اساس نوسانات تصادفی و موقتی قیمت کمک می کند.
به عنوان مثال، اگر جفت ارز GBP/USD در طول ماه گذشته تقریبا 150 پیپ در روز جابهجا شده باشد، تعیین حد ضرر روی 30 پیپ به این معنی است که در صورت وجود نوسان جزئی در قیمت، احتمالا خیلی زود از معامله خارج خواهید شد.
◊ استراتژی حد ضرر مبتنی بر درصد (Percentage-Based Stop Loss) به چه معناست؟
این رایج ترین نوع استاپ لاس است که اغلب توسط تریدرهای فارکس استفاده می شود که بر اساس یک نسبت از پیش تعیین شده از اکانت تجاری شما محاسبه می شود. برای مثال، اگر 20000 پوند در حساب معاملاتی فارکس خود داشته باشید و حد ضرر را 3 درصد تعیین کنید، در مجموع 600 پوند به ازای هر معامله ریسک خواهید کرد.
هنگامی که درصد ریسک مشخص شد، معاملهگر از اندازه موقعیت خود برای محاسبه فاصله توقف با ورودی (entry) استفاده میکند.
میزان درصد به صلاحدید معامله گر تعیین می شود. معامله گران مطمئن تر ممکن است تا 10 درصد هم ریسک کنند، در حالی که معامله گران محتاط ممکن است حد ضررشان را 1 درصد از سرمایه در نظر بگیرند.
مطلب مرتبط:
◄ آشنایی با پارامترهای اصلی معاملات در بازارهای مالی
یکی از روشهای تعیین حد ضرر تمرکز بر درصدی از سرمایه است که می توانید در صورت شکست بپذیرید
مدیریت سرمایه چیست | با 5 رکن اصلی این نوع مدیریت آشنا شوید
مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی اما کاملا شخصی و مختص به هر سرمایهگذار است و بنا تعیین درصد ریسک مجاز برای هر معامله بر شخصیت، روحیات و اهداف مالی افراد، متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، سن سرمایهگذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است. در مرحله بعدی کسب سود و افزایش سرمایه در اولویت قرار میگیرند.
مدیریت سرمایه دانشی است که اگر به نحو درست از آن استفاده شود، نه تنها موجب بقای سرمایه میشود، بلکه سودآوری و افزایش سرمایه را نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین، سرمایه گذار باید بیاموزد چگونه سرمایه خود را با توجه به مدلهای سرمایهگذاری خود، به درستی مدیریت کند.
فهرست عناوین مقاله
اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی
در سالهای اخیر شاخصهای بازار سهام رشد چشمگیری داشته و سرمایه گذاران با سرمایههای خرد و کلان و با هر میزان مهارت و تخصص مالی وارد این بازار شدهاند. اگرچه روشهای مطمئن و کم ریسکتری مانند صندوقهای سرمایهگذاری وجود دارد، اما افراد زیادی ترجیح میدهند خودشان به معاملات سهام بپردازند.
جهت سرمایهگذاری منطقی و آگاهانه، لازم است سرمایه گذار قبل از ورود به بازار مفهوم و ارکان اصلی معاملهگری از جمله ت حلیل تکنیکال ، تحلیل بنیادی، روانشناسی و مدیریت سرمایه را بیاموزد. در این میان، فراگیری مدیریت سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که به طور مستقیم در بقای افراد در بازار تاثیرگذار است و میتوان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه دانست.
مفهوم مدیریت سرمایه چیست؟
مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده میشود، دانش و مهارت سرمایهگذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است. در واقع سرمایه گذار برای کسب بازده مورد انتظار خود، میبایست ریسک مشخصی را متحمل شود؛ اما برای جلوگیری از ضررهای سنگین، باید مقادیر بازده و ریسک پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مشخص شود به گونهای که در مقابل انتظار کسب سود معقول، ضرر احتمالی نیز کم باشد.
قوانین مدیریت ریسک در معاملات تاثیر به سزایی در راستای کاهش ضرر و زیان دارد. یک استراتژی معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه، علاوه بر پیشگیری از ضررهای غیر منتظره، به تدریج موجب رشد سرمایه خواهد شد. مدیریت سرمایه و حتی دیگر ابزارهای مالی در معاملات سهام ، واحد و مشخص نیست و به شخص سرمایه گذار بستگی دارد. در واقع جزئیات و نحوه اعمال آن، با توجه به دیدگاه سرمایهگذار، اهداف مالی، تفکر و روحیات او متفاوت است. بنا بر چنین معیارهایی، رویکرد سرمایهگذاران اعم از ریسکگریز و ریسکپذیر بودن مشخص میشود.
رعایت اصول مدیریت سرمایه
به طور کلی نمیتوان برای همه سرمایه گذاران قواعد واحدی تجویز کرد و معاملهگران باید از قواعدی متناسب با شخصیت خود استفاده کنند. بطور مثال، میزان پذیرش ریسک در افرادی که در موقعیتهای معاملاتی دیدگاه کوتاه مدت دارند به نسبت افرادی که دیدگاه بلند مدت دارند، متفاوت است. افراد زیادی با رویای ثروتمند شدن در زمان کوتاه وارد بازار سهام میشوند؛ چنین سرمایهگذارانی را نمیتوان ریسک پذیر توصیف کرد زیرا واژه ریسک برای آنها تعریف نشده است زیرا آنها در محاسبات ذهنی خود فقط به سود فکر میکنند. ممکن است چنین سرمایه گذارانی مدتی سود بالایی را تجربه کند اما به دلیل عدم توجه به دانش مدیریت سرمایه و پذیرش ریسک نامحدود، ثروت خود را به نابودی میکشانند.
بیشتر بخوانید: سبد سهام چیست
وجه تمایز اصلی معاملهگران موفق با دیگر سرمایه گذاران، رعایت اصول مدیریت سرمایه است که برای آن روشهای مختلفی ارائه شده است. روشهای کلاسیک اغلب تئوری و شامل محاسبات ساده هستند و مدلهای نوین آن، بر مبنای جداول و فرمولهای پیچیده ریاضی شکل گرفتهاند. این روشها به طور کلی بر مبنای ارزیابی ریسک در موقعیتهای معاملاتی و به صورت انفرادی است که در نهایت قوانین و چهارچوبهای مشخصی را برای محدوده ریسک پذیری معاملهگران تعیین میکند.
ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید
اگرچه برای مدیریت سرمایه فرمول و روش واحدی وجود ندارد اما شاخصهای مرسومی وجود دارند که از آنها برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و بررسی دقیق موقعیتهای معاملاتی در بازار استفاده میشود. ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه پنج رکن اصلی مدیریت سرمایه است که به هر کدام جداگانه میپردازیم.
سرمایه گذار برای آنکه معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز داشته باشد، باید این شاخصها را در هر موقعیت معاملاتی و پیش از ورود به آن بارزیابی کرده و درباره آنها تصمیمگیری کند. پس از تعیین این موارد، نقاط خروج و نیز سود و زیان مورد انتظار از معاملات مورد نظر با دقت مشخص میشود. مدیریت سرمایه در موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش حیاتی دارد و چشم پوشی از آن قطعا به شکست منتهی خواهد شد.
ریسک از بنیادیترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایهگذاری است. اجتناب از ریسک در دنیای معاملات غیرممکن است و میبایست در محاسبات منطقی و برای سرمایهگذاری هوشمندانه، درصد مشخصی از آن را در نظر گرفت. تعیین میزان ریسک قبل از ورود به معامله از اصولیترین رسوم انجام معاملات موفق است. برای این منظور، سرمایه گذار باید مشخص کند که در معامله مورد نظر، چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه قابل تحمل و منطقی خواهد بود.
سرمایه گذار بنا بر منطق سرمایهگذاری در بازار، باید به میزان ریسک تعیین شده پایبند باشد؛ زیرا گاهی ممکن است با وسوسه تحمل ریسک بیشتر در ازای سود بالاتر، شاهد یک روند نزولی طولانی مدت باشد و یک ریسک نامحدود را متقبل شود.
بازده
سود حاصل از سرمایهگذاری، بازده نام دارد. مفهوم بازده نیز همانند ریسک به صورت درصد بیان میشود و بر مبنای دوره زمانی، عملکرد سایر داراییها در این دوره و شاخصهای پولی ارزیابی میشود. بازدهی سرمایهگذاران در بازار سهام، از طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه آن حاصل میشود. بازده مطلوب میتواند تابعی از دیدگاه سرمایهگذاری، هزینههای معاملاتی، ماهیت دارایی، ریسک، نرخ بهره و درصد تورم باشد. به همین دلیل معیار مشخصی برای تعیین درصد بازده بهینه وجود ندارد. در واقع کسب بازده مطلوب تا حد زیادی، نتیجه مهارت سرمایه گذاران در معاملهگری است که توانستهاند مدیریت سرمایه را در تمام مراحل موقعیتهای معاملاتی خود، از لحظه ورود تا خروج اعمال کنند و بهترین نتیجه ممکن را بدست آوردند.
حجم معاملات
تعداد واحدهایی از یک دارایی که سرمایه گذار با پرداخت قیمت معادل مالکیت آن را بدست میآورد، حجم معاملات نامیده میشود. واحد شمارش داراییها در بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. به عنوان مثال شمش طلا را در واحد گرم، ارز را بر مبنای اسکناس با عدد مشخص و سهام را با برگه سهم معامله میکنند. به بیان ساده، حجم معاملات در بازار مالی از طریق تقسیم سرمایه بر قیمت واحد دارایی تعیین میشود.
منظور معاملهگران از تعیین حجم معاملات در بازارهای سرمایه، تعیین حجم بهینه موقعیت معاملاتی متناسب با ریسک احتمالی آن است. ورود به معامله با حجم بالا، ریسک بالاتر و در نتیجه بازدهی بیشتری خواهد داشت؛ استدلال این جمله این است که در صورت صحیح یا غلط بودن پیشبینی سرمایه گذار درباره وضعیت بازار، به دلیل در اختیار داشتن تعداد بیشتری از دارایی، نسبت سود و زیان آن نیز بیشتر خواهد بود. سرمایه گذار منطقی هیچگاه همه سرمایه خود را وارد یک موقعیت معاملاتی خاص نمیکند، بلکه حجم معامله خود را با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل تعیین میکند. در واقع باید بخشی از سرمایه وارد بازار شود و با تعیین نقاط خروج مشخص، قسمت کوچکی از دارایی در معرض ریسک قرار بگیرد.
نسبت بازده به ریسک
نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخصهای مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست میآید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایهگذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایهگذاری را بیان میکند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان میدهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد.
حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایهگذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسکپذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل میکند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود.
از مهمترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایهگذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسکهای غیر منطقی میشوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار میکند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسکهای سنگین و نابودکننده میشود. یک اصطلاح رایج بیان میکند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمیتواند و نباید ریسکهای نجومی را تحمل کند.
نسبت افت سرمایه
نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان میشود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست میآید.
بیشتر بخوانید: چگونه در بورس ضرر نکنیم
به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کردهاند، اما تریدرهای حرفهای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشدهاند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشتهاند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.
قواعد مرسوم و توصیههای رایج در مدیریت سرمایه
- هر سرمایه گذار باید بر اساس شخصیت و رویکرد خود یک استراتژی معاملاتی برای خود در نظر بگیرد و به آن پایبند باشد.
- هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است و کسب سود و افزایش سرمایه در الویت بعدی قرار میگیرند.
- پیش از ورود به یک معامله، باید ریسک و بازده مورد انتظار از آن معامله به دقت تعیین شود.
- محاسبه مقدار ریسک و بازده، یک تابع مستقیم از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات است.
- بنا بر اصول سرمایهگذاری و توصیه سرمایه گذاران موفق بازار سرمایه، حداکثر مقدار ریسک تعیین شده در هر موقعیت معاملاتی، نباید بیشتر از ۳ درصد باشد.
- کمترین مقدار مجاز در محاسبه نسبت بازده به ریسک در یک موقعیت معاملاتی، عدد ۱ است و در صورت کمتر بودن مقدار حاصل، ورود به این معامله خطای بزرگی خواهد بود.
- در صورتی که سرمایه گذار به چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت همزمان نیاز دارد، لازم است حداکثر ریسک قابل تحمل بین موقعیتهای معاملاتی تقسیم شود.
- زمانی که سرمایه گذار به بازده نجومی انواع معاملات اعتباری و اهرمی فکر میکند، باید ریسک سنگین و چند برابری آن را نیز در نظر بگیرد.
- توصیه میشود سرمایهگذار آستانه تحمل افت سرمایه خود را در موقعیتهای معاملاتی به طور دقیق مشخص کند. در صورت مواجهه با چند معامله زیانده که نسبت افت سرمایه به محدوده خطر رسید، لازم است سرمایه گذار فرآیند معاملاتی خود را بدون تعلل برای مدتی متوقف کند.
جمعبندی
یک سرمایه گذار پیش از ورود به بازار سرمایه باید مشخص کند که چه نوع معاملهگری است و چه سبک معاملاتی را در نظر دارد. بنا بر این موارد، یک استراتژی معاملاتی طراحی میشود که مدیریت سرمایه در بستر آن صورت میگیرد. در این استراتژی باید مشخص شود معامله در چه بازه زمانی انجام شود و گزینه سرمایه گذاری چه ویژگیها و جذابیتهایی داشته باشد. سرمایه گذاران حرفهای کاملا محتاط و ریسک گریز هستند و زمانی وارد یک معامله خواهند شد که ریسک آن درصد ناچیزی باشد.
همچنین برای ورود به معامله باید میزان سرمایه، نقاط ورود و خروج سرمایهگذاری و حد ضرر و حد سود تعیین شود که شما این موارد را بصورت اصولی و علمی در دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته بصورت حرفه ای فرا می گیرید. علاوه بر این، نظم مهمترین شاخص رفتاری یک معاملهگر است و باید بتواند سرمایه خود را مطابق با استراتژی طراحی شده مدیریت کند. در مدیریت سرمایه، هیچ استراتژی معاملاتی نتیجهبخش نخواهد بود، مگر اینکه سرمایه گذار به اصول و قوانین آن پایبند باشد.
حجم مبنا چیست ؟
اگر شروع به فعالیت در بازار بورس کرده باشید و یا اگر با فعالان بازار بورس در ارتباط باشید احتمالا با این اصطلاح روبه رو شده اید:
“آیا معاملات فلان سهم حجم مبناش رو پر کرده ؟ “
” حجم مبنا چقدر هست ؟ “
” نتونست حجم مبناشو بزنه “
“حجم مبناشو پر کرد”
برای توضیح دقیق و شفاف حجم مبنا ابتدا به تعریف برخی مفاهیم دیگر می پردازیم.
دامنه نوسان
برای دریافت اطلاعات سهام اگر به سایت tsetmc.com و یا سایت سهمیو سر زده باشید، برای هر سهم در روز معاملاتی بازه ی قیمتی تعیین میشود تحت عنوان بازه مجاز .
بازه مجاز در واقع بازه ای است که در آن حداقل و حداکثر قیمتی که یک سهم می تواند در روز معامله شود را نشان می دهد.
چگونه بازه مجاز برای هر سهم تعیین می شود ؟
برای مثال سهمی که قیمت پایانی روز قبل آن 200 تومان است، در اطلاعات مربوط به بازه مجاز آن قیمت حداقل 190 تومان و حداکثر آن 210تومان درج شده است.
پس دامنه ی نوسان این سهم نسبت به قیمت پایانی آن در روز قبل +5 و –5 درصد است.
لازم به توضیح است دامنه نوسان برای بازارهای مختلف متفاوت است. برای کسب اطلاع در این خصوص پیشنهاد میکنیم در خصوص بازارهای بورس و فرابورس مطالعه نمایید.
قیمت پایانی
قیمت پایانی برابر است با میانگین موزون کلیه معاملات یک سهم در یک روز معاملاتی.
فرض کنید یک سهم در قیمت های متفاوتی در یک روز معامله می شود:
قیمت | حجم |
190 | 200.000 |
200 | 150.000 |
210 | 50.000 |
220 | 3.000.000 |
شما اگر بخواهید میانگین قیمتی که این سهم معامله شده را به دست آورید. باید میزان حجمی که در هر قیمتی معامله شده را در میانگین در نظر بگیرید. چون برای مثال این سهم در قیمت 220 تومان 3 میلیون سهم معامله شده و در قیمت 200 تومان 150 هزار سهم معامله شده است.
در نتیجه :
میانگین موزون = مجموع (حاصلضرب قیمت در میزان حجم معامله شده ) / مجموع حجم معامله شده
و این میانگین موزون همان قیمت پایانی برای این سهم است. که میتوانید این اطلاعات را در سایت سهمیو برای هر سهم مشاهده کنید.
چرا حجم مبنا به وجود آمد ؟
در مثالی که در خصوص دامنه نوسان زدیم، در نظر بگیرید من تعداد 50 برگه سهم از این سهم را دارم. طبق اطلاعات این سهم، بازه ی مجاز برای معاملات آن بین 190 تا 210 تومان است.
در نظر بگیرید من اگر تعداد 50 سهم خودم را با قیمت 210 تومان سفارش فروش بگذارم و همین میزان سفارش خرید گذاشته شود چه اتفاقی می افتد ؟
در این شرایط قیمت پایانی سهم را محاسبه کنید :
قیمت پایانی :
پس درصد قیمت پایانی امروز نسبت به دیروز 5 درصد افزایش داشته است.
این اتفاق ممکن است تعمدا و برای افزایش و یا کاهش ارزش سهم رخ دهد.
لذا سازمان بورس مفهومی به نام حجم مبنا را اعلام کرد. حجم مبنا به جلوگیری از بازاری هیجانی و داشتن ریسک کنترل شده و اینکه معاملات بر اساس عرضه و تقاضا انجام شود کمک میکند.
علاوه بر این موارد حجم مبنا باعث شد درصد قیمت پایانی سهم بعد از یک روز معاملاتی میزان معقول تری باشد.
تعریف حجم مبنا
حداقل حجمی که باید طی یک روز معاملاتی، معامله شود تا قیمت پایانی با حداکثر و یا حداقل دامنه نوسان برای سهم محاسبه شود.
میزان حجم مبنا برای سهم ها متفاوت است.
فرمول محاسبه حجم مبنا
بر مبنای اینکه سازمان بورس اعلام کرد حداقل 10درصد از سهام یک شرکت باید طی یکسال (250 روز معاملاتی) معامله شود حجم مبنا برای یک روز معاملاتی بدین شکل محاسبه میشود:
کل سهام شرکت * 0.0004 = حجم مبنا برای یک روز
( سوال: اگر یک سهم به اندازه ی حجم مبنای اعلام شده معامله نشد چه میشود ؟ )
در نظر بگیرید حجم معاملات یک سهم در یک روز 2 میلیون باشد.
حجم مبنا برای این سهم 3 میلیون است.
حال به این اصطلاح که یک سهم حجم مبنای خود را کامل نکرده است بر میخوریم.
این سهم اگر به اندازه ی حجم مبنا معامله میشد قیمت پایانی آن میتوانست حداکثر و یا حداقل دامنه نوسانش باشد.
ولیکن در این شرایط که به اندازه حجم مبنای تعیین شده معامله نشده است چه اتفاقی می افتد و چه تاثیری در قیمت پایانی دارد ؟
با یک نسبت ساده می توان فهمید:
(اگر 3 میلیون معامله میشد 5 درصد، حال که 2 میلیون معامله شده است چند درصد؟ )
2M/3M = x/5%
شما می توانید اطلاعات سهم از جمله قیمت پایانی مربوط به هر سهم را در سایت سهمیو دنبال کنید.
دیدگاه شما