در مورد تشخیص روند و انواع آن میتوایند مقاله " روندها " را مطالعه نمایید.
مباحث کاربردی بازار مبادلات ارز
به دلیل اهمیت موضوع مدیریت ریسک، در اینجا یک مثال آورده می شود. فرض بر این است که معامله گر با سرمایه اولیه 1000 دلار شروع به ترید می کند.
معامله اول:
سرمایه: Balance= ٍEquity= 1000$
جفت ارز مورد معامله : NZDUSD
ذکر این نکته ضروری است که حد سود و ضرر با توجه به تحلیل تکنیکال تریدر تعیین می گردد.
با توجه به حداکثر مجاز ریسک هر معامله، مقدار ریسک سه درصد در نظر گرفته می شود.
مقدار حد ضرر در این معامله برابر است با: 0.7224-0.7200= 24 Pip
ارزش هر پیپ نیز برابر با 10 می باشد.(روش محاسبه ارزش هر پیپ)
Lots=( 1000* 0.03)/(24*10)= 0.125
در نتیجه معامله اول با حد اکثر حجم 0.12 لات باز می شود
معامله دوم:
فرض می کنیم که معامله اول باز است و Equityبرابر با 980 است.
جفت ارز مورد معامله : EURCHF
مقدار حد ضرر در این معامله برابر است با 50 پیپ
Lots=( 980* 0.03)/(50*10)= 0.058
در نتیجه معامله اول با حد اکثر حجم 0.06 لات باز می شود
معامله سوم :
فرض می کنیم که معامله اول و دوم هنوز باز هستند و Equityبرابر با 978 است.
جفت ارز مورد معامله : USDCAD
مقدار حد ضرر در این معامله برابر است با 80 پیپ
با توجه به اینکه هنوز دو پوزیشن باز وجود دارد و شش درصد ریسک تا کنون اعمال شده است و حداکثر ریسک مجاز هفت درصد می باشد در معامله سوم یک درصد ریسک محاسبه می شود.
Lots=( 978* 0.01)/(80*10)= 0.012
در نتیجه معامله سوم با حجم 0.01 لات باز می شود
با انجام سه ترید از حداکثر هفت درصد مجاز ریسک استفاده شد و تا بسته نشدن حداقل یکی از پوزیشن ها بازکردن پوزیشن جدید مجاز نمی باشد.
البته می توان در معاملات با سایزکمتر از حداکثر مجاز وارد معاملات شد که در این صورت می توان تعداد بیشتری پوزیشن بطور همزمان باز کرد.
در خصوص نسبت Risk به Reward در مطالب بعدی بر حسب ضرورت توضیح داده خواهد شد.
در مثال بالا حتی اگر سه پوزیشن به حد ضرر برخورد کنند(که حتی با توجه به قوانین احتمالات، احتمال آن ضعیف می باشد) حداکثر هفت درصد سرمایه یعنی 70 دلار از دست می رود و از ضررهای غیر قابل جبران به طور معقولانه ای ممانعت به عمل می آید.
بار دیگر تاکید می گردد که با مدیریت ریسک صحیح و باز کردن معاملات با حجم مناسب و قرار دادن حد ضرر می توان در بازار فارکس باقی ماند و با بکار گیری استراتژیهای مناسب به معامله گری با سود آوری پیوسته تبدیل گردید.
روانشناسی معاملات و ریسک
به عقیده بافت، حفظ خونسردی و نداشتن هیجانات در معاملهگری بسیار اهمیت دارد. به راستی این آرامش از کجا نشات می گیرد؟ بیشترین بخش آن، به کسب تجربه و مسلط شدن بر احساسات برمی گردد؛ اما نمـیتـوان ایـن نکته را نادیده گرفت که باید یک حاشیه اطمینان نیز داشت تا در بروز اتفاقات غیرمترقبه بتوان به معامله ادامه داد و اینگونه از ترس خود کم کـرد کـه ایـن مهـم نـیـز بـه کمـک مدیریت سرمایه برطرف میشود؛ زیرا می دانید که در صورت بروز مشکل، چـه از سوی شما و چه با یک معامله زیانده، سرمایه تـان بـه مقـدار مشخص و نه به اندازه ای خطرناک افت می کند. همچنین، در صورت بروز ضررهای متوالی نیز به دلیل ریسک مشخص نسبت به سیستم معاملاتی تان تـرس کمتری در ذهنتان شکل می گیرد و ادامه معاملات به صورت صحیح سادهتر می شود.
از سوی دیگر، کاهش بیش از حـد ریسک هم به پایین آمدن بیشتر بازده می انجامد که این نیز به نوبه خود باعـث ایجاد دلسردی در معاملات، بـه دلیـل بـازدهی ناکافی می شود. پس نتیجه می گیریم که تعیین ریسک مناسـب بـه چـه انـدازه در روانشناسی معاملات و روحیه معاملهگر و سرمایهگذار تاثیر می گذارد.
چرا معامله با حجم ثابت در بلندمدت کارایی ندارد ؟
ابتدا باید به این سوال پاسخ داد که حد زیان از نظر تکنیکالی و نمـوداری چه مکانی است؟ حد زیان قیمتی است که اگر بازار به آن برسد، اشتباه بودن تحلیل و پیش بینی شما ثابت می شـود و دیگر در آن معاملـه مانـدن منطقی و حرفهای نیست؛ به طور مثال، در یک روند صعودی قیمت نباید از کـف هـای قبلی خـود پایین تر بیاید و اگر چنین شود، یا روند صعودی تمام شده یا ادامه نخواهد یافت؛
در مورد تشخیص روند و انواع آن میتوایند مقاله " روندها " را مطالعه نمایید.
پس، اگر با فرض صعودی بودن وارد معامله شویم، حد زیان خود را بر ایـن کـف ها قرار می دهیم و تا زمانی هم که قیمت به آنها نرسیده باشد، همچنان می توانیم به فرض صعودی بودن پایداری ورزیم. طبیعی است که حد زیان مقدار قیمتی شان (پیپ، دلار یا ریال) با توجه به تایم معاملاتی و تایم فـریـم نمـودار متفاوت است؛ به طورمثال، در بازار فارکس یک حد زیان در نمودار یک دقیقهای می تواند دو پیپ باشد، در صورتی که اگر بخواهیم با همـان سیستم در تایم فریم روزانـه معاملـه کنـیم، ایـن حد زیان می تواند به صد پیپ افـزایش یابد. از طـرف دیگر، ایـن دو معامله برای تحلیلگر از نظر احتمال سودآوری بیشتر، هیچ تفاوتی ندارند و همـه آنهـا بایـد یکسان در نظر گرفته شوند، همانند سربازان در جنگ که در مقاله "چرا به مدیریت سرمایه نیاز داریم" گفتـه شـد.
بدیهی است که اگر بخواهیم با حجم ثابت معامله کنیم، با مشکل مواجـه مـی شویم؛ اما بسیاری از افراد آماتور کـه تـازه معاملـهگـری را شروع کـرده انـد، با حجم های ثابت و بر اساس میزان سرمایه خود معامله می کنند و پس از رسیدن به میزان مشخصی زیان، از معامله خارج میشوند که ایـن نیـز با تعریف حد زیان تناقض دارد؛ زیرا چیزی که در خارج شدن از معامله برایمـان مـهـم اسـت، میـزان زیانمان نیست؛ بلکه نقطهای است که تحلیلمان در آن دیگر سـندیت ندارد. با این تفاسیر، باید حجم معاملات متفاوت و بر اساس مقـدار حد زیان باشـد.
در فرهنگ عامه کلمه ریسک به طور تقریبی مترادف با خطر کردن است؛ اما اقتصاددانها طور دیگری می اندیشند. در اقتصاد، هر شخص و سازمانی همـواره در حال ریسک کردن است، حتی کارمند سازمانی که حقوق ثابت دارد نیز ریسک می کند، زیرا امکان دارد توانایی فیزیکیاش را از دست بدهـد یـا بـه هـر دلیـل دیگری، نتواند مانند قبل وظایفش را انجام دهد و به این ترتیب، شغل خـود را از دست بدهد. در علم مدیریت مالی و آمار، ریسک به معنای احتمال وقوع پیشامد ناخوشایندی مانند زیان است که در هر حال و موقعیتی وجود دارد. پس، صـحیح نیست که در بین افراد غیرمتخصص، بازارهای مالی کاری پرریسک جلـوه داده شود؛ زیرا می توان با مدیریت سرمایه و معاملات صحیح، ریسک ایـن شـغل را نیز کنترل کرد تا از حد مطلوب خود نگذرد. اینکه معاملات پر ریسک باشـند یا خیر، مانند هر شغل دیگری وابسته به کسی است که مسئولیت انجام آن شغل را بر عهده دارد و فقط به بازارهای مالی اختصاص ندارد .
استفاده از دستورهای حد ضرر در معاملات فارکس
حرکتهای بازار میتوانند غیرقابل پیش بینی باشند، و حد ضرر، یکی از مکانیزمهای معدودی است که معاملهگران برای محافظت از معاملات خود در برابر زیانهای زیاد در بازار فارکس باید آن را در نظر داشته باشند. حد ضررها در فارکس به شکلها و روشهای کاربردی مختلفی وجود دارند.
در این درس شکلهای مختلف حد ضرر از جمله حد ضرر ثابت (static stops) و حد ضرر متحرک (trailing stops) مطرح میشوند. همچنین اهمیت حد ضررها در معاملات فارکس نشان داده میشود.
حد ضرر چیست؟
حدضرر فارکس عملکردی است که توسط بروکرها ارائه میشود تا در بازارهای نوسانیای که بر خلاف جهت معامله اولیه حرکت میکنند، بتوانند زیانها را محدود بسازند. این عملکرد میتواند با تعیین یک سطح حد ضرر انجام شود؛ حد ضرر مقدار مشخصی پیپ است که پایینتر یا بالاتر از قیمت ورودی است. حدضرر میتواند در خرید و فروش به کار برده شود و آن را به یک ابزار مفید برای هر استراتژی معاملاتی فارکس تبدیل کند.
چرا دستور حد ضرر مهم است؟
حد ضررها به دلایل متعددی بسیار مهم هستند، اما در واقع همهی آنها را میتوان در یک مورد خلاصه کرد: ما هرگز نمیتوانیم آینده را ببینیم. صرف نظر از اینکه ست آپ چقدر ممکن است قدرتمند باشد یا چه مقدار از اطلاعات ممکن است درست باشند، قیمت آیندهی ارزها برای بازار نامعلوم است و انجام هر معاملهای، یک ریسک است. در تحقیقات مربوط به ویژگیهای معاملهگرانِ موفق، که در سایت DailyFX انجام شد، این موضوع که معاملهگران معمولاً در اکثر مواقع در بسیاری از جفت ارزها سود میکنند، یک یافته ی مهم در نظر گرفته شد. نمودار زیر بعضی از جفت ارزهای متداولتر را نشان میدهد.تعیین ریسک پیپ در یک معامله
همانطور که مشاهده میکنید، در بیشتر از نصف مواقع در جفت ارزهای متداول، معاملهگران به طور موفقیت آمیزی برنده شدهاند، اما به دلیل اینکه مدیریت پولشان بد بوده، باز هم به طور کلی ضرر میکنند.
معامله گران وقتی که اشتباه کردهاند (رنگ قرمز) نسبت به وقتی که درست عمل کردهاند (رنگ آبی)، بیشتر ضرر کردهاند.
دیوید رودریگز (David Rodriguez) در مقاله خود با عنوان چرا بسیاری از معاملهگران پول خود را از دست میدهند، تعیین ریسک پیپ در یک معامله تعیین ریسک پیپ در یک معامله توضیح میدهد که معاملهگران میتوانند با پیدا کردن یک هدفِ سود که حداقل تا جایی که امکان دارد از حد ضرر آنها دورتر باشد، به راحتی راه حل این مشکل را پیدا کنند. یعنی اگر یک معاملهگر پوزیشنی را با ۵۰ پیپ حد ضرر باز کند، حداقل باید به دنبال هدف سود ۵۰ پیپ باشد.
بدین ترتیب، اگر یک معاملهگر بیش از نصف مواقع موفق شود، فرصت خوبی برای سودآوری دارد. اگر معاملهگر بتواند در ۵۰% معاملاتش موفق شود، احتمالاً میتواند یک سود خالص به دست آورد، که برای اکثریت معاملهگران یک گام قدرتمند به سوی اهدافشان محسوب می شود.
استراتژیهای حد ضرر فارکس
در ادامه ۵ استراتژی برای استفاده در معاملات فارکس در هنگام ثبت دستورهای حد ضرر، ارائه شده است:
۱. تعیین حد ضررهای ثابت
معاملهگران میتوانند با پیش بینی تخصیص حد ضرر، دستورهای حد ضرر را با یک قیمت ثابت تنظیم نمایند و تاوقتیکه معامله به قیمت توقف یا سفارش لیمیت نرسیده است، حد ضرر خود را جابه جا نکنند و آن را تغییر ندهند.
سادگی مکانیزم حد ضرر و همچنین به خاطر اینکه به معاملهگران این امکان را می دهد تا از حداقل نسبت ریسک به ریوارد یک به یک اطمینان یابند، باعث سهولت استفاده از آن شده است.
برای مثال، یک نوسانگیر را در کالیفرنیا درنظر بگیریم که با پیش بینی اینکه نوسان در طی نشستهای اروپایی و آمریکایی بر معاملات آنها بیشترین تاثیر میگذارد، پوزیشنهایی را در طی نشست آسیایی شروع میکند. این معاملهگران میخواهند به معاملاتشان فضای کافی برای عملکرد بدهند، بدون اینکه در رویدادهایی که اشتباه هستند، اکوئیتی (equity) زیادی از دست بدهند.
بنابراین یک حد ضرر ثابت ۵۰ پیپ را برای هر پوزیشنی که شروع میکنند، تعیین میکنند. آنها میخواهند هدف سود را حداقل تا فاصلهی دستور توقف تعیین کنند، بنابراین هر سفارش لیمیت (limit order) برای حداقل ۵۰ پیپ تعیین میشود. اگر معاملهگر بخواهد برای هر ورودی، یک نسبت ریسک به ریوارد دو به یک را تعیین کند، به راحتی میتواند یک حدضرر ثابت را در ۵۰ پیپ تعیین کند و برای هر معاملهای که شروع میکند، یک سفارش لیمیت ثابت را در ۱۰۰ پیپ تعیین میکند.
۲. حد ضررهای ثابت براساس اندیکاتورها
بعضی از معاملهگران در مورد استفاده از دستورهای توقف ثابت، یک گام فراتر میروند و بر اساس یک اندیکاتور مانند میانگین محدوده واقعی (Average True Range) فاصلهی حد ضرر ثابت خود را تعیین میکنند. فایدهی اولیهی این کار این است که معاملهگران از اطلاعات واقعی بازار برای کمک به تعیین آن حد ضرر استفاده میکنند. بنابراین، اگر یک معاملهگر، حد ضرر ثابت ۵۰ پیپ با سفارش لیمیت ثابت ۱۰۰ پیپ در مثال قبلی را تعیین کند، آن حد ضرر ۵۰ پیپ در یک بازار نوسانی چه معنایی داشته و در یک بازار آرام چه معنایی خواهد داشت؟
اگر بازار کاملاً آرام باشد، ۵۰ پیپ میتواند یک حرکت بزرگ باشد و اگر بازار نوسانی باشد، آن ۵۰ پیپ میتواند یک حرکت کوچک در نظر گرفته شود. استفاده از یک اندیکاتور مانند میانگین محدوده واقعی، نقاط پیوت یا نوسانهای قیمت میتوانند به معاملهگران این امکان را بدهند که از اطلاعات اخیر بازار استفاده کنند تا به طور صحیح تری گزینههای مدیریت ریسکشان را آنالیز کنند. میانگین محدوده واقعی میتواند به معاملهگران کمک کند تادستورهای توقف را با استفاده از اطلاعات اخیرِ بازار تعیین کنند.
۳. حد ضرر متحرک دستی (Manual Trailing Stops)
برای معاملهگرانی که میخواهند معاملات خود را بهتر کنترل کنند، هنگامیکه پوزیشن به نفع معاملهگران حرکت میکند، معاملهگران میتوانند حد ضررهای فارکس خود را به صورت دستی جابهجا کنند.
نمودار زیر جابهجایی حد ضررها را در یک پوزیشن فروش نشان میدهد. هر چه پوزیشن، بیشتر در جهت معامله حرکت میکند (پایین تر رود) معاملهگر سطح استاپ را به پایینتر جابهجا میکند. وقتی که روند معکوس میشود (و سقفهای جدید تشکیل میشوند) در نهایت پوزیشن بسته میشود.
معاملهگر در یک روند نزولی قدرتمند، حد ضررها را در سقفهای نوسان پایینتر قرار میدهد.
۴.حدضرر متحرک (Trailing Stop)
اشاره به این نکته مهم است که بعضی از کشورها به بروکرها (کارگزاری ها) این اجازه را میدهند که عملکرد حد ضرر متحرک را اعمال کنند.
حد ضررهای ثابت میتوانند روش معاملهگران جدید را به طور چشمگیری بهبود بخشند، اما سایر معاملهگران از حد ضررها به روشهای دیگری استفاده میکنند تا مدیریت پول خود را به حداکثر برسانند.
حد ضررهای متحرک دستورهای توقفی هستند که زمانی تنظیم میشوند که معامله به نفع معاملهگر حرکت میکند، تا در صورتی که معاملهگر در جهتِ اشتباه وارد شده باشد، ریسک نزولی را بیشتر کاهش دهد.
برای مثال فرض کنیم که یک معاملهگر در نقطهی ۱.۱۷۲۰ یک پوزیشن خرید را بر روی جفت ارز EUR/USD، با حد ضرر ۱۶۷ پیپ در نقطه ۱.۱۵۵۳ باز کرده است. اگر معامله از ۱.۱۷۲۰ به سمت بالا حرکت کند، معاملهگر میتواند دستور حد ضرر خود را از نقطه ۱.۱۵۵۳ تا نقطهی ۱.۱۷۲۰ جابهجا کند (تصویر زیر را مشاهده کنید).
این کار چند فایده برای معاملهگر دارد: این کار دستور حد ضرر را به قیمت ورودی منتقل میکند که به آن، نقطهی “سربهسر” ( ‘break-even) گفته میشود. بنابراین اگر جفت ارز EUR/USD برگردد و برخلاف معاملهگر حرکت کند، حداقل ضرر نکرده است چرا که حد ضرر وی در قیمت اولیه ورود تنظیم شده است.
این دستور توقف در نقطه سربهسر به معاملهگر این امکان را میدهد تا ریسک اولیه خود در معاملات را از بین ببرند.
پس از آن، معاملهگر میتواند به دنبال قرار دادن آن ریسک در یک فرصت معاملاتی دیگر باشد، یا صرفاً دیگر آن مقدار ریسک را در نظر نگیرد و از پوزیشن حفاظت شدهی خود در معاملهی خریدِ جفت ارزِ EUR/USD لذت ببرد.
دستورهای توقف در نقطهی سربهسر میتوانند به معلاملهگران کمک کنند که ریسک اولیه را از معاملاتشان حذف کنند.
۵.حدضررهای متحرک با مقدار ثابت (Fixed Trailing Stops)
معاملهگران همچنین میتوانند حدضررهای متحرک را به نحوی تعیین کنند که دستور توقف به صورت پلهای تنظیم شود. برای مثال، معاملهگران میتوانند دستورهای توقف را به نحوی تعیین کنند که با حرکت هر ۱۰ پیپ به نفع آنها، تنظیم شوند. برای مثال یک معاملهگر، جفت ارز EUR/USD را در نقطه ۱.۳۱۰۰ با دستور توقف اولیه در نقطه ۱.۳۰۵۰ میخرد. بعد از اینکه جفت ارز EUR/USD به ۱.۳۱۱۰ میرسد، دستور توقف تا ۱۰ پیپ بالاتر و در نقطهی ۱.۳۰۶۰ تنظیم می شود.
بعد از اینکه قیمت، ۱۰ پیپ بالاتر می رود و برای جفت ارز EUR/USD به ۱.۳۱۲۰می رسد، دستور توقف هم یک مرتبه دیگر، ۱۰ پیپ جابه جا می شود و در نقطه ۱.۳۰۷۰ تنظیم میشود. این فرایند تا وقتی ادامه مییابد که قیمت به سطح توقف برسد یا معاملهگر به طور دستی معامله را ببندد.
حد ضررهای متحرک با مقدار ثابت به صورت پلهای توسط معاملهگر تعیین میشوند.
اگر معامله از آن نقطه معکوس شود، پوزیشن معاملهگر، برخلاف دستور توقف اولیهای که در نقطه ۱.۳۰۵۰ قرار داده بود، در نقطهی ۱.۳۰۷۰ متوقف میشود و ۲۰ پیپ سود در این معامله، سِیو می شود (نجات پیدا میکند). اگر این دستور توقف تنظیم نشده بود این ۲۰ پیپ سود به دست نمی آمد.
پیپ (Pip) در فارکس چیست و محاسبه آن چگونه است؟
پیپ در واقع ترکیبی است از سرواژه ها، که به دو صورت میتوان آن را توصیف کرد. یکی «درصد در لحظه» و دیگری «سودِ لحظهایِ قیمت». اگر بخواهیم بیشتر آن را توصیف کنیم، این گونه باید بگوییم که پیپ، کمترین مقدارِ تغییرِ قیمتی است که توسطِ یک تبادلِ نرخ، در چهارچوبِ قوانینِ بازارِ فارکس، میتواند رخ بدهد.
همانطور که سلول ها، کوچکترین بخشِ یک میوه به شمار میروند، پیپ ها در فارکس، کوچکترین بخش یک ارز محسوب میشوند.
بیشتر جفت هایِ ارزی، تا چهار رقمِ اعشار بررسی میشوند. پیپ، در واقع آن اعشارِ چهارم را مورد بررسی قرار میدهد. یک پیپ را میتوان با یک صدمِ یک درصد، برابر دانست؛ یا به عبارتِ دیگر آن را یک ده هزارم دانست. این یک صدمِ درصد را همچنین «یک واحدِ پایه» میخوانند.
پیپ ها ساده ترین واحد هایی هستند که در بازارِ بورسِ فارکس استفاده میشوند و به همین دلیل است که یادگیریِ مفهوم آنها، میتواند در درکِ کاربر از استفاده از این بازار، تأثیر به سزایی داشته باشد.
برایِ درکِ بهتر مثالی را در اِدامه آورده ایم که میتواند موضوع را بهتر برایِ شما روشن کند :
اگر جفت واحدِ USD/CAD (دلارِ کانادا / دلارِ آمریکا) را در نظر بگیریم، کمترین مقداری که این واحد میتواند حرکت کند، ۰.۰۰۰۱ دلار است. یا به عبارتی یک صدمِ درصد یا یک واحدِ پایه.
در برخی پلتفُرم ها ممکن است پنج رقم موجود باشد و پیپ را بصورتِ یک دهم صدا کنند. مثلاً ۰.۰۰۰۰۱ را میتوان یک دهمِ پیپ بیان کرد.
برایِ اینکه جفت واحد ها را بهتر درک کنید، با یک مثال بیشتر آنها را توضیح میدهیم:
وقتی که در جایی، جفت ارزی را به صورتِ EUR/USD (دلارِ آمریکا / یورو) بیان میکنند و نرخ آن را ۱.۲۵۰۰ در نظر میگیرند، ارزش این دو ارز به این صورت تبیین میشود که هر یک یورو به نسبت ۱.۲۵۰۰ دلارِ آمریکا میباشد.
در ادامه بگذارید با چند مثال، شمردنِ پیپ ها را برایِ شما آسان تر کنیم !
- ۰۰۰۰۰ ← ده هزار پیپ.
- ۱۰۰۰۰ ← یک هزار پیپ.
- ۰۵۰۰۰ ← پانصد پیپ.
- ۰۰۳۰۰ ← سی پیپ.
- ۰۰۰۸۰ ← هشت پیپ.
- ۰۰۰۰۲ ← دو دهمِ پیپ ( ۰.۲ پیپ)
فهرست عناوین مقاله:
پیپ چگونه عمل میکند ؟
پیپ درواقع مفهومی پایه از بازار تبدیل ارز میباشد (بورسِ فارکس). از جفت ارز هایِ فارکس برایِ رسیدگی به درخواست هایِ تبادلِ ارز استفاده میشود، به طوری که از طریقِ این جفت ارز ها، درخواست ارز و یا تحویل ارز، هر دو با دقتِ چهار رقم اعشار انجام میشود. به زبانی ساده تر، وقتی کاربرانِ فارکس یک ارز را خریداری میکنند، ارزشِ آن ارز، به نسبتِ یک ارز دیگر که در کنار آن قرار گرفته است مشخص میشود. مانندِ ارزِ USD/CAD که در بالا بیان شد؛ ارزش یک ارز با ارزِ کناری اَش مشخص میشود.
در کُل، تغییراتی که در یک جفت ارز رخ میدهد را با پیپ ارزیابی میکنند. از آنجایی هم که جفت ارز ها را تا حداکثر دقتِ چهار اعشار میتوان بررسی کرد، کمترین مقداری که یک جفت ارز میتواند تغییر کند، یک پیپ است. ارزشِ دقیقِ یک پیپ را با تقسیمِ یک به ده هزار میتوان بدست آورد (۰.۰۰۰۱).
بگذارید مثالی دیگر بیان کنیم تا هم روالِ کارِ فارکس را بهتر درک کنید، هم روالِ کار و محاسبهیِ یک پیپ :
وقتی که یک کاربر، جفت ارزِ USD/CAD (دلارِ کانادا / دلارِ آمریکا) را خریداری میکند، در واقع دارد دلارِ آمریکا میخرد و بصورتِ همزمان، دلارِ کانادا میفروشد. به همین صورت، اگر یک کاربر بخواهد دلارِ آمریکا را بفروشد، میتواند جفت ارزِ USD/CAD (دلارِ کانادا / دلارِ آمریکا) را بفروشد، که در این صورت کاربر، دلارِ آمریکا را فروخته و بصورتِ همزمان، دلارِ کانادا را خریده. کاربر ها مامولاً از کلمهیِ «پیپ» برایِ توصیفِ تفاوتِ قیمتِ بین خرید و فروش ها استفاده میکنند. به این طریق، آنها میتوانند بررسی کنند که از یک معامله، چقدر سود یا ضرر نصیبشان میشود.
جفت ارز هایِ یِنِ ژاپن (JPY)، یک استثنایِ جالب محسوب میشوند؛ چرا که آنها تا دو رقم اعشار بررسی میشوند، یعنی دقتِ این جفت ارز ها، تا دو رقم اعشار بیشتر نیست.
بعنوانِ مثال، جفت ارزِ EUR/JPY (یِنِ ژاپن / یورو ) و یا USD/JPY (ینِ ژاپن / دلارِ آمریکا) دارایِ پیپی با مقدارِ متفاوتی هستند. مقدار پیپِ این دو مورد، از تقسیمِ عددِ یک صدم بر نرخِ تبادلِ ارز انجام میشود. مثلاً اگر نرخِ EUR/JPY (یِنِ ژاپن / یورو )، ۱۳۲.۶۲ باشد، یک پیپ از معادلهیِ زیر بدست میآید :
یک پیپ = ۱۳۲.۶۲ ÷ ۰.۰۱
پیشنهاد میکنیم مقاله نکات طلایی مدیریت ریسک و سرمایه گذاری را از دست ندهید
پیپ ها و سود دهی
تغییراتِ یک جفت ارز، مشخص کنندهیِ این هستند که یک کاربر، به هنگامِ برداشتِ پول خود، چه مقدار ضرر یا سود کرده باشد. برایِ مثال، یک کاربری که جفت ارزِ EUR/USD (دلارِ آمریکا / یورو) را خریداری کرده باشد، فقط در صورتی سود میکند که ارزش یورو، نسبت به دلارِ آمریکا، افزایش پیدا کند. اگر کاربر یورو را با ارزش ۱.۱۸۳۵ خریداری کرده باشد و هنگامِ برداشت، ارزش آن ۱.۱۹۰۱ شده باشد، آن کاربر، ۶۶ پیپ از آن معامله سود کرده است. روش محاسبهیِ آن هم به این صورت بوده که ارزش نهایی را در نظر گرفته و ارزشِ ابتدایِ خرید را از آن کم کرده، که در این موردِ ما، مقدارِ ۰.۰۰۶۶ بدست میآید، با توجه به اینکه هر یک ده هزارم یک پیپ محسوب میشود، پس نتیجه ۶۶ پیپ است.
حال بیایید یک کاربری را در نظر بگیریم که یِنِ ژاپن را با ارزش ۱۱۲.۰۶ فروخته. اگر این کاربر ارزِ خود را وقتی که ارزش آن ۱۱۲.۰۹ شده باشد برداشت کند (بفروشد)، آن کاربر ۳ پیپ ضرر کرده و اگر در ۱۱۲.۰۱ برداشتِ خود را انجام دهد، آن کاربر ۵ پیپ سود کرده است.
با وجود اینکه این تفاوت ها بازارِ چند تریلیون دلاری، مقادیرِ ناچیز و بسیار کمی محسوب میشوند، این سود و ضرر ها، میتوانند در طول مدتِ کوتاهی، رویِ هم انباشته شوند.
مثلاً اگر در مثالِ بالا، یک کاربر که ده میلیون دلار در این ارز گذاشته بوده، در همان ۱۱۲.۰۱ برداشتِ خود را انجام دهد، ۵۰۰ هزار یِن سود میکند. محاسبهیِ این سود هم به صورتِ زیر است :
۱۰mil x (112.06 – 112.01) =500,000yen
مثالیِ محسوس و واقعی از پیپ
اگر تورمِ شدید و کاهش ارزش ارز همزمان با هم رخ بدهد، ممکن است نرخ مبادلهیِ ارز ها به جایی برسد که مدیریتِ آن غیر ممکن باشد. این مورد کاربر ها را مجبور به تحمیل مقادر شدیدی از پول میکند که مدیریتِ آن در لحظه، ممکن نیست و کار را برایِ همه سخت میسازد. در این حالت که مدیریت و نگهداری ها غیر ممکن میشوند، پیپ دیگر معنایِ خود را از دست میدهد. زیرا در این شرایط، حتی خواندنِ آن مقدار عظیم با استفاده از پیپ، ممکن است مشکل ساز شود.
بهترین مثالِ تاریخیی که میتوان برایِ این موضوع به کار برد، جمهوریِ وایمِرِ آلمان است. در این بازهیِ زمانی و اگر دقیق تر بخواهید آنرا بررسی کنید، نُوامبر ۱۹۲۳، نرخ ارز از ۴.۲ مارک بر دلار، به ۴.۲ تریلیون مارک بر دلار رسید. با این تغییری که در این مورد شاهد هستیم، به نظر شما اگر میخواستیم با پیپ آن را محسابه کنیم، خواندنِ عددِ بدست آمده چقدر سخت میتوانست باشد ؟!
یکی دیگر از مثال هایِ تاریخیی که میتوان برایِ توصیفِ چنین شرایطی به کار برد، سالِ ۲۰۰۱ است که ارزش لیرِ ترکیه، به ۱.۶ میلیون بر دلار رسید. در زمانِ وقوعِ این اتفاق، سیستم هایِ معاملاتی تا حدی تحت فشار قرار گرفته بودند که نمیتوانستند از پس مدیریتِ بورس بر بیایند. در آن زمان، دولت تنها کاری که از دستش بر میامد را انجام داد و ۶ صفر را از نرخِ ارزِ خود حذف کرد و ارز جدید را لیرِ جدید نامگذاری کرد. در ژانویهیِ سال ۲۰۲۱، ارزش لیر به ۷.۳ لیر بر دلار رسیده بود و میتوان گفت این مقدار کمی از سال ۲۰۰۱، معقولانه تر است !
پیپِت چیست ؟
در این حین، برخی کارگذاران هستند که دقتِ بررسیِ نرخِ ارز ها را مثل کارگذاری هایِ دیگر تحت بررسی قرار نمیدهند. به طوری که وقتی اکثر کارگذاری ها، دقتِ بررسیِ نرخ ها را دو یا چهار رقم اعشار در نظر میگیرند، این کارگذاری هایِ مورد نظر، دقتِ اعشار را سه یا پنج رقم در نظر میگیرند.
در این مورد هم همچنان رقمِ پایانیِ اعشار پیپ محسوب میشود.
به این گونه پیپ ها، «پیپ هایِ جزئی» گفته میشود. همچنین در برخی مواقع، از آنها با نام هایِ «پیپِت» یا «پوینت» یاد میشود.
یعنی با توجه به اینکه یک پیپ، خود یک صدمِ درصد است، یک پیپِت یک دهمِ یک پیپ است. به زبانی دیگر، یک پیپِت، رقمِ یک ده هزارم را مورد بررسی قرار میدهد.
بگذارید با مثالی دیگر، بیشتر این موضوع را شفاف کنیم :
اگر یک کاربر، جفت ارزِ GBP/USD (دلارِ آمریکا / پوندِ بریتانیا) را در ۱.۳۰۵۴۲ خریداری کرده باشد و در ۱.۳۰۵۴۵ فروخته باشد، آن کاربر سه پیپِت سود کرده است.
پیپ در بازار ارزهای دیجیتال
اهمیت مفهوم پیپ در بازار ارزهای دیجیتال، به مفهومش گره خورده که یک واحد اندازهگیری استاندارد در معاملات کریپتو است. تصور کنید واحد مشترکی نباشد که شرایط خرید و فروش را به اطلاع معاملهگران برساند، چه فاجعهای رخ میدهد؟ مهمترین کاربرد پیپ در دنیای ارزهای دیجیتال در ارتباط با مبادلات جفت ارزهاست که در آن دو ارز متفاوت بر پایه یکدیگر خرید و فروش میشوند.
دقت کنید که ارزش پیپ بر اساس لات معامله اندازهگیری میشود. مثلا برای بیت کوین میتوان گفت:
- برای یک لات، ارزش پیپ معادل ۰.۰۱ دلار است.
- برای یک لات کوچک (مینی لایت)، ارزش پیپ معادل ۰.۰۰۱ دلار خواهد بود.
- برای یک میکرو لات، ارزش پیپ معادل ۰.۰۰۰۱ دلار خواهد بود.
میتوان گفت یک پیپ معادل آخرین رقم اعشار قیمت دارایی است. یعنی اگر اگر قیمت ارز دیجیتال بیت کوین از ۴۸۰۰۰.۰۰ دلار به ۴۸۰۰۰.۰۱ دلار افزایش پیدا کند، این ۰.۰۱ معادل یک پیپ معامله خواهد بود. پیپها عامل اساسی هستند که هر کارگزار ارز دیجیتال توجه جدی به آنها دارد.
چگونه ارزشِ پیپِ خود را در حسابِ کارگذاریِ خود محسابه کنیم ؟
وقتی که ارزشِ پیپ را درک کردید، یک سوالِ نهایی به وجود میآید، آن هم اینکه ارزشِ پیپ در کارگذاریِ من چقدر است ؟ آیا پیپِت است یا پیپ ؟ به هر حال، بازار جهانی از قسمت هایِ بسیاری تشکیل شده و هر کارگذاری، روشِ کاریِ خودش را برایِ ارائه دارد، پس در نهایت ما برایِ اینکه به دقتِ دلخواه و ارز دلخواه خود برسیم، باید حداقل یکی دو مرحله محاسبه را رد کنیم.
به این ترتیب، میتوان نتیجه گرفت که ارزشِ پیپ، باید به همان ارزی که در حال معامله است، تبدیل شود. محاسباتِ این قسمت، احتمالاً از آسان ترین محاسباتِ پیپ باشد ! فقط کافیست ارزشِ پیپِ حاظر را در نرخ ارز موجود در حساب شما و ارزی که میخواهیم به آن برسیم، ضرب یا تقسیم کنیم. اگر جفت ارزِ همان پیپ حاظر، با نرخِ جفت ارز مورد نظر یکسان باشد، مانندِ مثالی که بالا گفته شد، به صورتِ زیر میتوان محاسبات را انجام داد :
بیایید GBP/USD (دلارِ آمریکا / پوندِ بریتانیا) را در نظر بگیریم. اگر بخواهیم ۰.۸۱۳ پوندِ بریتانیا را به پیپِ دلارِ آمریکا تبدیل کنیم، و نرخِ ۱.۵۵۹۰ را به عنوانِ معیار برایِ GBP/USD (دلارِ آمریکا / پوندِ بریتانیا) در نظر بگیریم، تنها کاری که لازم است انجام دهیم، این است که ارزشِ پیپِ موجود را به نرخ معیار تقسیم کنیم. یعنی :
پس در نتیجه، با هر ۰.۰۱ پیپ تغییر در GBP/JPY (دلارِ آمریکا / پوندِ بریتانیا)، ارزشِ ۱۰ هزار واحد، به اندازهیِ ۱.۲۷ دلارِ آمریکا تغییر میکند.
حال اگر جفت ارز خواسته شده یکی نباشد و بخواهیم به ارزِ پایه برگردیم، یعنی، خلافِ جهتِ فرایندِ بالا عمل کنیم، باید به جایِ تقسیم، عملِ ضرب را انجام دهیم.
بیایید USD/CAD (دلارِ کانادا / دلارِ آمریکا) را در نظر بگیریم. مثلاً میخواهیم ارزشِ پیپِ ۰.۹۸ دلارِ آمریکا را در دلارِ نیوزلند بدست آوریم. مقدارِ ۰.۷۹۰۰ را به عنوانِ نرخِ تبادلِ ارزِ معیار در نظر میگیریم :
پس در نتیجه، با هر ۰.۰۰۰۱ پیپ تغییر در USD/CAD (دلارِ کانادا / دلارِ آمریکا)، ارزشِ ۱۰ هزار واحد، به اندازهیِ ۱.۲۴ دلار نیوزلند تغییر میکند.
خب، حالا که این همه معادله و درسِ ریاضی با هم یاد گرفتیم، حتماً دارین با خودتون به این فکر میکنین که « حالا این همه محاسبات به دردم هم میخوره ؟ ».
جوابِ سوالِ شما، یه « نَه » بزرگ و کلّه گنده هست ! در واقع تمامِ کارگذاری هایِ فارکس، خودشون این محاسبات رو تویِ برنامه هاشون قرار دادن و قبل از اینکه شما بهش فکر هم بکنین، خودِ برنامه هاشون این محاسبات رو براتون انجام میدن. ولی خب بالاخره اینکه بدونین روشِ کار هاشون چطوری هست و چه محاسباتی پشت صحنه انجام میشه، خودش بد نیست، میتونه خیلی جاها براتون مفید واقع بشه !
تازه میدونستین، حتی اگه کارگذاریِ شما براتون این محاسبات رو انجام نده، ماشین حساب هایی هم تویِ وبسایت ها طراحی شدن، که میتونن خودشون محاسبات رو واستون انجام بدن. ولی بازم دونستنِ این محاسبات، ضرری که نداره !
معرفی ماشین حساب فارکس و کاربردهای آن
ماشین حساب فارکس مجموعه ابزارهای ضروری هستند که به مدیریت ریسک معاملهگران کمک میکنند. بازار مالی فارکس یک کلاس دارایی چالش برانگیز و بیثبات است و باید با احتیاط و دقت لازم به معاملات آن نزدیک شد. بنابراین، ما باید از میزان پولی که میخواهیم در هر معامله به صورت درصدی در معرض ریسک قرار دهیم، آگاه باشیم و با توجه به مقدار بودجهای که در مارجین داریم، از اهرم استفاده کنیم. درصد ریسک در هر معامله باید نسبتا کم باشد تا اطمینان حاصل شود که بیش از حد حساب خود را در هر معامله به خطر نمیاندازیم.
ما باید سود و زیان احتمالی معامله را بررسی کنیم و تعیین کنیم که قیمت هدفمان چیست و نقطه توقف ضرر و ورودمان کجاست. علاوه بر این، مهم است که به خاطر داشته باشیم جفت ارزها میتوانند مقادیر مختلف پیپ داشته باشند؛ آن هم بر اساس این که آیا جفت ارز مبادلهای بر حسب دلار آمریکا ارائه میشود یا خیر.
ما در این مقاله، مجموعه گستردهای از ماشین حسابهای معاملات فارکس را بررسی میکنیم که عبارتند از: ماشین حساب حاشیه، ماشین حساب توقف ضرر، ماشین حساب اندازه لات، ماشین حساب سود/ضرر و ماشین حساب ارزش پیپ. وب سایتهای مختلفی وجود دارد که ماشین حساب فارکس را به صورت رایگان ارائه میدهند و شما میتوانید پس از آشنایی با عملکرد هر کدامشان، از آنها استفاده کنید.
ماشین حساب حاشیه فارکس
قبل از شروع معامله، باید در مورد میزان وجوهی که میتوانید با حساب خود تأمین کنید، تصمیم بگیرید. تصمیمگیری در مورد این جریان، یک امر شخصی مربوط به معاملهگر خواهد بود؛ اما همیشه به خاطر داشته باشید که شما فقط باید با پولی سرمایهگذاری کنید که توان از دست دادن آن را دارید.
به عنوان مثال، اگر میخواهید حداقل 3 جفت ارز متفاوت را با اندازه 1 لات در هر جفت، با استفاده از اهرم 10 تا 1 معامله کنید، به چقدر حاشیه نیاز دارید؟ یک ابزار ماشین حساب حاشیه فارکس در XM.com موجود است که به شما امکان میدهد حاشیه مورد نیاز برای معامله یک جفت ارز FX، اهرم و اندازه لات را محاسبه کنید.
تصویر زیر، نمایی از ماشین حساب فارکس مربوط به حاشیه را نشان میدهد. فرض کنید یکی از جفت ارزهای مبادلهای که قصد خرید و فروش آن را دارید EURUSD است که اولین مورد در بالای تصویر است. سپس مورد بعدی اهرم است، در این مورد 1:10، سپس حساب ارزی از نوع USD و اندازه لات 1 است. وقتی روی محاسبه دادههای بالا کلیک میکنید، حاشیه مورد نیاز 1.1427.00 دلار دریافت میکنید.
تفاوت موجود در ماشین حساب فارکس نوع حاشیه نشانه چیست؟
این مقدار بیشتر از آن چیزی است که در ابتدا بر اساس یک اهرم 10: 1 به ذهن میرسید. عددی که برخی از معاملهگران در سر خود دارند 10،000 دلار است تفاوت ناشی از تعداد لاتهای زیادی است که به یورو نقل قول میشوند و ارزش آنها بیش از 1 دلار است. بنابراین، هر اندازه 100.000 یورو معادل 114.270 دلار است.
تکرار این فرآیند برای دو جفت ارز دیگر به عنوان مثال GBPUSD و USDJPY به ترتیب حاشیه 13،022 دلار و 10،000 دلار را در بر میگیرد. افزودن این سه نتیجه به هم، مجموع حاشیه 34،449 دلار برای مبادله این 3 جفت ارز، هر کدام به اندازه 1 لات، با اهرم 10 به 1 را میدهد.
محاسبه حاشیه مورد نیاز با توجه به اهرم، بسیار ساده است حتی زمانی که جفت ارز به صورت ارز خارجی نقل قول میشود. در مورد USDJPY داریم: Margin = Lot Size ÷ Leverage. به عنوان مثال، جایی که اهرم 1:10 است، اندازه لات = 1، پس حاشیه برابر است با: 100،000 ÷ 10 = 10،000 دلار آمریکا.
وقتی جفت ارز بر حسب دلار آمریکا نقل قول میشود، برای محاسبه حاشیه آن بر حسب دلار آمریکا، محاسبه اضافی لازم است و آن نرخ ارز (FX) است. در این مورد حاشیه برابر با (اندازه لات / اهرم) * FX است. مثال در تصویر بالا به شرح زیر محاسبه شده است؛ حاشیه = (100،000 ÷ 10) * 1.1427 = 11،427 دلار آمریکا.
ماشین حساب توقف ضرر فارکس
در حال حاضر ما باید تعیین کنیم که میخواهیم چقدر در هر معامله ریسک کنیم با توجه به این که قصد داریم 1 نمونه را بر اساس مثال بالا معامله کنیم. ما باید بدانیم که توقف ضرر ما تا چند پیپ مجاز است، زیرا این امر تعیین میکند که آیا ما فضای کافی برای مبادله استراتژی خود را بر اساس اندازه لات مورد نظرمان داریم یا خیر.
ماشین حساب فارکس به شما امکان میدهد توقف ضرر را در پیپ محاسبه کنید. این محاسبه با توجه به جفت ارز FX، اندازه لات، درصد حاشیه در معرض خطر معاملات، اندازه حاشیه و حساب ارزی انجام میشود. در ادامه مثال بالا، برای معاملات EURUSD با استفاده از اندازه 1 لات، با خطر 2.5 درصد از حاشیه، حداکثر توقف ضرر برابر با 29 پیپ خواهد بود. این فرایند باید برای دو جفت ارز دیگر GBPUSD و USDJPY تکرار شود تا اندازه توقف ضرر هر یک مشخص شود.
محاسبات برای جفت ارزهای بر حسب دلار آمریکا در ماشین حساب فارکس
ماشین حساب Stoploss برای جفت ارزهایی که بر حسب دلار آمریکا نقل قول شده اند، تلفات توقف در معرض خطر (درصد)، اندازه لات و مقدار حاشیه را برای محاسبه اندازه پیپ در نظر میگیرد. برای یک جفت ارز که بر حسب دلار آمریکا مانند EURUSD نقل قول میشود، معادله به شرح زیر خواهد بود: Stoploss (پیپ) = (حاشیه * درصد) / اندازه لات. در ادامه مثال بالا، Stoploss (پیپ) = (11،427 * 2.5٪) ÷ 100،000 = 0.000286، یا با گرد کردن آن، عدد 29 پیپ است.
برای جفت ارزهایی که بر حسب ارز خارجی نقل قول میشوند، نتیجه فوق باید در نرخ ارز (FX) ضرب شود که به شرح زیر است: Stoploss (پیپهای خارجی) = (حاشیه * درصد) / اندازه لات * FX. یک مثال با استفاده از USDJPY به عنوان جفت ارز مورد نظر نشان میدهد که: Stoploss (پیپهای خارجی) = (11،427 * 2.5٪) * 112.50 = 32 پیپ ین.
ماشین حساب اندازه لات فارکس
ممکن است شما از آن معاملهگرانی باشید که گاهی اوقات یک جفت ارز را در یک زمان معامله کرده و از مارجین برای پوشش معاملات خاصتان استفاده میکنید. برای به حداکثر رساندن اندازه لات که میتوانید برای یک جفت ارز خاص تعیین ریسک پیپ در یک معامله با اندازه حاشیه معامله کنید، میتوانید از ماشین حساب اندازه حداکثری استفاده کنید.
تصویر زیر نحوه استفاده از ماشین حساب فارکس را برای محاسبه اندازه حداکثری نشان میدهد. فرض کنید برای این معامله شما به دنبال این هستید که موقعیتی را درنظر بگیرید که به طور کامل از اندازه حاشیه موجود استفاده میکند. اولین فیلد جفت ارز در این مورد، EURUSD است. فیلد دوم تعداد پیپها برابر با اندازه توقف 29 پیپ است.
ما این را در مرحله قبل برای ماشین حساب توقف ضرر EURUSD محاسبه کردیم. زمینه سوم درصدی است که شما مایل به ریسک در هر معامله هستید. میتوان فرض کرد که هنوز 2.5 درصد است. زمینه چهارم اندازه حاشیه است. ما محاسبه کردیم که اندازه حاشیه برای 3 جفت فارکس، ۳۴.۴۴۹ دلار خواهد بود؛ بنابراین میتوانیم از آن به عنوان مثال استفاده کنیم. نتیجه از ماشین حساب اندازه لات نشان میدهد که حداکثر اندازه لات با حفظ توقف 29 پیپ و حداکثر 2.5 درصد میزان ریسک معادل 2.97 لات برای اندازه حاشیه 33.449 دلار است.
تعیین حداکثر اندازه لات با ماشین حساب فارکس
ماشین حساب اندازه لات از مقدار پیپ (stoploss)، درصد در معرض خطر و حاشیه برای تعیین حداکثر اندازه لات استفاده میکند. هنگامی که جفت ارز بر حسب دلار آمریکا نقل قول میشود، معادله به شرح زیر است: اندازه لات = ((حاشیه * درصد) / مقدار پیپ) / ۱۰۰ هزار پوند با استفاده از مثال موجود در تصویر بالا برای EURUSD داریم؛ اندازه لات = ((34449 * 2.5٪)/ 0.0029 ) / 100.000 = 2.97 لات.
هنگامی که جفت ارز هدف از نظر ارز خارجی نقل قول میشود، ما باید پیپهایی را که به ارز خارجی ارائه میشود تنظیم کنیم و فرمول فوق را در نرخ ارز ضرب کنیم. با استفاده از USDJPY به عنوان جفت ارز هدف، پیشتر دیدیم که 29 پیپ در دلار آمریکا با 32 پیپ ین نشان داده میشود. اندازه قطعه USJPY به شرح زیر محاسبه میشود. اندازه لات = ((34،449 * 2.5٪) / 0.32) ÷ 100،000 = 3.03 لات.
ماشین حساب سود و زیان فارکس
بیشتر معاملهگران قبل از اجرای یک موقعیت در ماشین حساب فارکس نسبت سودآوری یک معامله را بررسی میکنند. لازم است ببینید که از نظر شما معامله چقدر میتواند در مقایسه با حد توقف ضرر شما پیش برود تا به نسبت پاداش به ریسک برسید.
البته، اگر جفت ارز بر حسب دلار آمریکا باشد، یعنی مانند EURUSD یا GBPUSD نقل قول شود، محاسبه سود یا زیان یک معامله با توجه به تعداد پیپها ساده است. به عنوان مثال، 50 پیپ از هریک از این دو جفت ارز با استفاده از 1 لات معادل 500 دلار است. اگر شما یک جفت ارز معامله شده با ارز خارجی را تعیین ریسک پیپ در یک معامله معامله میکنید، محاسباتتان پیچیدهتر میشود، یا ممکن است در حال معامله مقادیر شکسته 1 لات باشید، یعنی 0.3 یا 0.7 لات را معامله کنید.
برای اینکه محاسبات آسانتر، سریعتر و بی عیب و نقص باشد، از ماشین حساب فارکس نوع سود و زیان استفاده میکنیم. در تصویر زیر میبینیم که برای USDJPY، خرید 1 لات با قیمت 112.25 با هدف 112.85 سود 60 پیپ تولید میکند که معادل 534.00 دلار است.
محاسبه سود و زیان یک موقعیت طولانی/خرید
محاسبه سود و زیان یک موقعیت طولانی/خرید با تفریق قیمت ورودی از قیمت سود هدف برای تعیین تعداد پیپها حاصل میشود. سپس این عدد در اندازه لات ضرب میشود تا به مقدار دلار آمریکا برسد. برای محاسبه ضرر در موقعیت کوتاه/فروش، قیمت ورودی را از قیمت توقف کسر میکنید تا تعداد پیپهای منفی ایجاد شود، که وقتی در اندازه لات ضرب میشود، مقدار منفی دلار ایجاد شود.
هنگامی که جفت ارز بر حسب دلار آمریکا نقل قول میشود، معادله به شرح زیر است: P/L = (قیمت سود هدف – قیمت ورودی) * اندازه لات. برای یافتن سود یک معامله EURUSD با قیمت ورودی 1.1425 و سود هدف 1.1485، معادله به صورت (1.1485 – 1.1425) * 100.000 = 600 دلار خواهد بود.
در تصویر بالا، جفت ارز مورد نظر به واحد ین نقل قول میشود. برای اینکه فرمول P/L برای نشان دادن ارزشها به دلار آمریکا باشد، باید P/L را بر حسب دلار آمریکا تنظیم کنیم. در این مورد P/L = ((قیمت سود هدف – قیمت ورودی) * اندازه لات) ÷ FX. با استفاده از اعداد در مثال بالا خواهیم داشت: (112.85 – 112.25) * 100،00 = 60،000 ین، که بر حسب دلار برابر است با 60،000 ÷ 112.45 یا 534.00 دلار.
معرفی ماشین حساب فارکس پرو
ابزار دیگری که هنگام محاسبه سود و زیان بسیار مفید است، در ماشین حساب FxPro موجود است. این ابزار زمانی مفید است که سود مورد نظر و ضرر پایان کار را میدانید و میخواهید محاسبه کنید که این دو محدودیت از نظر قیمت به چه معنا هستند. فرض کنید شما درحال معامله USDJPY در 1 لات هستید، با هدف سود 700 دلار و خسارت متقابل 400 دلار.
در تصویر زیر میبینیم که با استفاده از همه پارامترهای فوق و با در نظر گرفتن موقعیت خرید، یا رفتن طولانی مدت USDJPY، خسارت پایانی را در 111.9624 و هدف سود را در 113.1988 دریافت میکنیم. در انتهای صفحه، یک ماشین حساب فارکس دیگر نیز خواهید یافت که به شما امکان میدهد از سطوح قیمت توقف و سود هدف شروع کنید.
محاسبه قیمت سود هدف در موقعیت طولانی/خرید
برای محاسبه قیمت سود هدف در موقعیت طولانی خرید، برای جفت ارزهایی که بر حسب دلار آمریکا نقل قول شدهاند، از قیمت ورودی، میزان سود هدف و اندازه لات استفاده میکنیم. برای جفت ارزهایی که بر حسب دلار آمریکا نقل قول میشوند، خواهیم داشت: قیمت سود هدف = (مقدار سود هدف / اندازه لات) + قیمت ورودی. با نگاهی به معامله احتمالیEURUSD با ۱لات، 700 دلار به عنوان مبلغ هدف سود و قیمت ورودی 1.1425 خواهیم داشت قیمت هدف سود = (100000 ÷ 700) + 1.1425 = 1.1495.
در مثال تصویر بالا که برای USDJPY است، قبل از محاسبه قیمت هدف سود برای ۱ لات، باید مبلغ هدف سود دلار آمریکا در ماشین حساب فارکس را به ین تغییر دهید که به شرح زیر است: قیمت سود هدف = ((مبلغ سود هدف * FX) / اندازه لات) + قیمت ورودی. با استفاده از اعداد موجود در مثال بالا بدست میآوریم: ((700 * 112.412) ÷100000) + 112.412 = 113.1988
برای محاسبه قیمت تمام شده USDJPY، باید مقدار توقف ضرر بیان شده در پیپ ین را از قیمت ورودی کم کنیم، قیمت توقف = (قیمت ورودی – ((مبلغ توقف * FX ) / اندازه لات). جایگزینی اعداد بالا میدهد؛ قیمت توقف = (112.412 – ((400 * 112.412) ÷ 100،000) = 111.9624.
ماشین حساب پیپ فارکس
هنگام نظارت بر معاملات خود، محاسبه ارزش پیپ نیز ارزشمند است. حرکت قیمت X تعداد پیپ، به شما این امکان را میدهد که به این حرکت ارزش دلاری بدهید. به عنوان مثال، ارزش 500 پیپ USDMXN به طور قابل توجهی کمتر از 500 پیپ USDJPY است. با نرخ ارز USDMXN در 18.000، 500 پیپ (0.500 پزو) پزو مکزیک 2.78 دلار ارزش دارد، درحالی که 500 پیپ ین (5.00 ین) به اندازه 4.44 دلار ارزش دارد، با نرخ ارز 112.50 برای USDJPY.
وب سایت FxPro که قبلا ذکر شد همچنین دارای ماشین حساب پیپ است. تعداد زیادی ماشین حساب فارکس در وب وجود دارد، اما این ابزار به شما امکان میدهد معامله خود را به جای تعداد زیاد لات، در یک واحد اندازهگیری کنید. یعنی به شما امکان میدهد مقدار واقعی ارزش معامله خود را تعیین کنید؛ به عنوان مثال، 1500 دلار USDJPY یا 2500 پوند GBPUSD.
نحوه تغییر ارزش پیپ برای هر جفت ارز چگونه است؟
برای نگاه کلی به نحوه تغییر ارزش پیپ با هر جفت ارز، MyFxBook دارای یک ماشین حساب ارزش پیپ است که اکثر جفتهای FX اصلی و جزئی را در یک جدول با ارزش پیپ در 1 لات کامل، مینی لات و میکرو لات لیست میکند. این ابزار همچنین شامل مقدار واقعی پیپ است که پس از آن باید در تعداد واحدها ضرب شود تا به ارزش درست پیپ برای معامله واقعی خود برسید.
همانطور که قبلا ذکر شد، محاسبه ارزش دلار آمریکا برای یک پیپ مستقیما زمانی انجام میشود که جفت ارز مبادلهای بر حسب دلار آمریکا نقل قول شود. به عنوان مثال، در EURUSD و GBPUSD ، 1 پیپ معادل 0.0001 قیمت است. درحالی که در USDJPY۱ پیپ 0.01 قیمت است. برای رسیدن به مقدار پیپ یک موقعیت، از فرمول Pip Value = Lot Size * 1 pip پیروی میشود. در مورد EURUSD موقعیت 25000 یورو ارزش پیپ 25000 * .0001 = 2.5 دلار دارد.
برای جفت ارزهایی که بر حسب ارز خارجی نقل قول میشوند، باید مقدار پیپ را به شرایط دلار آمریکا تنظیم کنید. یک موقعیت در USDJPY از 50،000 دلار دارای ارزش پیپ 50،000 * .01 = 500 ین است؛ سپس این مقدار تقسیم بر نرخ ارز میشود، مثلا 112.50، 4.4 دلار ارزش پیپ برای موقعیت خواهد داشت.
همانطور که دیدیم ماشین حساب فارکس انواع مختلفی دارد که هر یک از آنها اطلاعات ارزشمندی را در مورد اجزای ریسک در معامله، به ما ارائه میدهند. داشتن یک ایده واضح در مورد چگونگی معامله در زمینه مدیریت ریسک بسیار مهم است و دسترسی به ابزارهای معاملاتی ذکر شده در این زمینه، کمکرسان ما خواهند بود.
با وجود اینکه محاسبات مستقیم هستند و میتوان آنها را با دست انجام داد، ماشین حسابها همه چیز را بسیار آسانتر، سریعتر و به احتمال زیاد دقیقتر میکنند. هنگامی که درحال معامله هستید و میخواهید چیزی را سریع بدانید، آخرین کاری که باید انجام دهید، جستجوی فرمول برای رسیدن به یک محاسبه خاص است.
لازم است پارامترهای مختلف مرتبط با ریسک را در برنامه معاملاتی خود تعریف و ترکیب کنید. مثلا شما باید بدانید به چه اندازه حساب معاملاتی نیاز دارید، چقدر میخواهید در هر معامله ریسک کنید، هر چند وقت یک بار قصد معامله دارید، مبلغی که قرار است به عنوان حاشیه اختصاص دهید و میانگین نسبت پاداش به ریسک مورد نظر شما چقدر خواهد بود.
دیدگاه شما