آشنایی با الگوهای هارمونیک: گارتلی، خرچنگ، خفاش و پروانه
روزی روزگاری، یک معاملهگر باهوش دیوانه به نام Harold McKinley Gartley وجود داشت.
او یک شرکت خدمات مشاوره بازار سهام در اواسط دهه 1930 با تعداد زیادی مشتری داشت. این سرویس یکی از اولینهایی بود که روشهای علمی و آماری را برای تجزیه و تحلیل رفتار بازار سهام مورد استفاده قرار داد.
بر اساس گفتههای آقای گارتلی، وی بالاخره توانسته بود که دو تا از بزرگترین مشکلات معاملهگران را حل کند: چه بخرند و چه زمانی بخرند.
پس از مدت کوتاهی، معاملهگران دریافتند که این الگوهای هارمونیک میتوانند در بازارهای دیگر نیز مورد استفاده قرار گیرند. از آن موقع به بعد، کتابهای مختلف، نرمافزارهای معاملاتی و الگوهای دیگر (که در ادامه بحث خواهند شد) بر اساس الگوهای گارتلی بوجود آمدهاند.
الگوی گارتلی یا "222"
الگوی گارتلی که به نام "222" نیز شناخته میشود، به این دلیل به این نام معروف شده که برای اولین بار در صفحه 222 کتاب H.M. Gartley به نام سودها در بازار سهام معرفی شد. الگوهای هارمونیک گارتلی، الگوهایی هستند که شامل الگوی ابتدایی ABCD (که قبلا در مورد آن بحث کردیم) میشوند اما قبل از آن یک سقف یا کف قابل توجه نیز وجود دارد.
این الگوها به طور معمول مواقعی تشکیل میشوند که حرکت اصلاحی روند کلی در حال روی دادن است و شبیه M (یا W برای الگوهای نزولی) به نظر میرسند. این الگوهای هارمونیک به معاملهگران کمک میکنند تا نقاط ورود خوب را برای سوار شدن بر روند کلی پیدا کنند.
یک الگوی گارتلی زمانی شکل میگیرد که رفتار قیمت اخیرا در وضعیت صعودی (یا نزولی) در حال حرکت بوده اما شروع به نشان دادن نشانههای یک حرکت اصلاحی کرده است.
چیزی که باعث جذابیت الگوی گارتلی هنگام شکلگیری آن میشود نقاط برگشت آن است که در واقع سطح اصلاحی و سطح گسترشی فیبوناچی هستند. این موضوع نشانه قویتری را مبنی بر احتمال برگشت واقعی جفت ارز ارایه میدهد.
کشف این الگوی هارمونیک میتواند سخت باشد و زمانی که بتوانید آن را پیدا کنید، با ظاهر شدن تمام آن ابزارهای فیبوناچی، میتواند گیجکننده باشد. کلید جلوگیری از تمام آن آشفتگیها این است که کارها را به آرامی و بادقت انجام دهید.
در هر صورت، این الگو شامل یک الگوی ABCD نزولی یا صعودی میباشد اما قبل از آن یک نقطه ( X ) وجود دارد که دورتر از نقطه D (بالاتر یا پایینتر از آن) قرار گرفته است. الگوی گارتلی "کامل" دارای خصوصیات زیر است:
- حرکت AB باید به اندازه .618 از اصلاح حرکت XA باشد.
- حرکت BC باید به اندازه .382 یا .886 از اصلاح حرکت AB باشد.
- اگر اصلاح حرکت BC برابر با .382 از حرکت AB باشد، آنگاه CD باید به اندازه 1.272 از حرکت BC باشد. به تبع آن اگر حرکت BC برابر با .886 از حرکت AB باشد، آنگاه CD باید به اندازه 1.618 از حرکت BC ادامه یابد.
- حرکت CD باید به میزان .786 از اصلاح حرکت XA باشد.
جهشیافتههای گارتلی: جانوران
با گذشت زمان، محبوبیت الگوی گارتلی افزایش یافت و مردم در نهایت گونههای مخصوص خودشان را ایجاد نمودند.
بنا به دلیلی عجیب و غریب، کاشفان این گونهها تصمیم گرفتند که آنها را با نام جانوران نامگذاری کنند. بدون صحبت بیشتر، به الگوهای هارمونیک جانوران میپردازیم:
الگوی خرچنگ
در سال 2000، آقای اسکات کارنی ( Scott Carney ) که به الگوهای همساز قیمت اعتقادی راسخ داشت، الگوی "خرچنگ" را کشف نمود.
بنا به گفته وی، به دلیل بسیار دور بودن منطقه برگشت بالقوه (گاهی اوقات نقطه "برگشت بهتر قیمت" یا نقطه "از دست دادن تمام دارایی" نیز نامیده میشود) از حرکت XA ، این الگو در میان تمام الگوهای هارمونیک از همه دقیقتر است.
این الگو دارای نسبت پاداش به خطر بالایی است زیرا میتوانید یک دستور حد ضرر بسیار محدود قرار دهید. الگوی خرچنگ "کامل" باید دارای شرایط زیر باشد:
- حرکت AB باید به اندازه .382 یا .618 از اصلاح حرکت XA باشد.
- حرکت BC میتواند به اندازه 382 یا .886 از اصلاح حرکت AB باشد.
- اگر اصلاح حرکت BC برابر با .382 از حرکت AB باشد، آنگاه CD باید به اندازه 2.24 از حرکت BC باشد. به تبع آن اگر حرکت BC برابر با .886 از حرکت AB باشد، آنگاه CD باید به اندازه 3.618 از گسترش حرکت BC باشد.
- CD باید 1.618 از گسترش حرکت XA باشد.
الگوی خفاش
در سال 2001، اسکات کارنی الگوی هارمونیک دیگری را بنا نهاد و اسم آنرا "خفاش" گذاشت. خفاش با تعریف .886 از اصلاح حرکت XA به عنوان منطقه برگشت بالقوه مشخص میشود. الگوی خفاش دارای خصوصیات زیر است:
- حرکت AB باید به اندازه .382 یا .500 از اصلاح حرکت XA باشد.
- حرکت BC میتواند به اندازه 382 یا .886 از اصلاح حرکت AB باشد.
- اگر اصلاح حرکت BC برابر با .382 از حرکت AB باشد، آنگاه CD باید به اندازه 1.618 از حرکت BC باشد. به تبع آن اگر حرکت BC برابر با .886 از حرکت AB باشد، آنگاه CD باید به اندازه 2.618 از گسترش حرکت BC باشد.
- CD باید .886 از گسترش حرکت XA باشد.
الگوی پروانه
و بالاخره الگوی پروانه را داریم. اگر بتوانید این الگو را کشف کنید، یقینا به خاطر به دست آوردن پیپهای بسیار زیاد از خوشحالی در پوست خود نخواهید گنجید!
این الگوی هارمونیک بوسیله برایس گیلمور ( Bryce Gilmore ) بوجود آمده و بوسیله .786 از اصلاح حرکت AB با توجه به حرکت XA مشخص میشود. الگوی پروانه دارای این ویژگیهای خاص میباشد:
- حرکت AB باید به اندازه .786 از اصلاح حرکت XA باشد.
- حرکت BC میتواند به اندازه 382 یا .886 از اصلاح حرکت AB باشد.
- اگر اصلاح حرکت BC برابر با .382 از حرکت AB باشد، آنگاه CD باید به اندازه 1.618 از حرکت BC باشد. به تبع آن اگر حرکت BC برابر با .886 از حرکت AB باشد، آنگاه CD باید به اندازه 2.618 از گسترش حرکت BC باشد.
- CD باید به اندازه 1.27 یا 1.618 از گسترش حرکت XA باشد.
شما تنها سه قدم تا ورود به دنیای فارکس فاصله دارید ( برای ورود روی لینک های زیر کلیک کنید):
الگوهای هارمونیک چیست؟!
در الگوهای هارمونیک ( Harmonic Pattern ) فعالان بازار سرمایه، بجای مشغول شدن به مسائل بنیادی شرکت ها، صرفا به حرکت قیمتی سهم بر روی نمودارها دقت می کنند؛ چراکه الگوهای هارمونیک در تحلیل، الگوهای تکراری هستند که در طول زمان از روی نمودار قیمت پدیدار می شوند.
تحلیلگران با تشخیص الگوهای هارمونیک می توانند روند حرکت آینده قیمت سهام مورد نظر را پیش بینی کنند و به سودهای بسیار مناسبی برسند. اما قبل از آنکه به آموزش الگوهای هارمونیک بپردازیم و انواع الگوهای هارمونیک را معرفی کنیم باید بدانیم برای یادگیری هر چه بهتر این الگوها باید دانش خود را در مورد مفهوم الگو های تکراری در بازار سهام و همچنین مباحث مقدماتی تحلیل تکنیکال ، کامل کنیم.
ساختار الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک یکی از مباحث تحلیل تکنیکال است و منبع اصلی اطلاعاتی این الگو نمودار قیمت هر سهم می باشد. همانطور که میدانید در تحلیل تکنیکال رفتار گذشته و نمودار سهم بسیار حائز اهمیت بوده که نشان دهنده رفتار تک تک فعالان بازار و در نتیجه روند حرکتی کلیت بازار می باشد.
در گذر زمان برخی از فعالان بازار سرمایه رفتارهایی تکراری در نمودارقیمت سهم ها را کشف کردند که در دوره های مختلف در بازار تکرار می شوند و ما می توانیم با تشخیص آنها کسب سود کنیم. این الگو ها انواع مختلفی را دارند و به طبع آن دارای کاربرد های متفاوتی هم هستند. الگو های هارمونیک در تحلیل تکنیکال یکی از این الگوها هستند که درادامه به بررسی کامل آنها خواهیم پرداخت.
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
در مباحث مربوط به تحلیل تکنیکال الگوها و نمودار های فراوانی وجود دارند و می دانیم الگو های موجود در تحلیل تکنیکال بر پایه و اساس رفتار معامله گران در بازار های مالی شکل می گیرند؛ الگو های هارمونیک نیز از این قاعده مستثنا نیست اما نکته مهمی که در مورد الگوهای هارمونیک وجود دارد این است که این الگو ها بر اساس سطوح فیبوناچی عمل می کنند.
برای مطالعه کامل درمورد مبحث فیبوناچی پیشنهاد می کنیم روی لینک مقابل کلیک کنید: آموزش فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
گفتیم که تراز های فیبوناچی سری اسرار آمیزی از اعداد هستند که در جهان طبیعت نقش دارند و بر معاملات بازار سهام هم تاثیر می گذارند، اگر که می پرسید چگونه؟ باید بگویم که شما قبل از خواندن این مطلب باید با مبحث “ فیبوناچی چیست؟ “ آشنایی کامل پیدا کنید.
تشخیص دادن الگوها بر روی یک نمودار یکی از اصلیترین توانایی ها و دانشی است که یک فعال تکنیکالی بازار بورس باید بیاموزد. هر چند که برای تشخیص الگوهای هارمونیک پیشرفته در انواع بازارهای مالی و حرفی شدن در این بازارها نیازمند تجربه به به تمرین بسیار زیادی خواهد بود. اینکه شما قادر باشید الگو ها را بر روی نمودارها تشخیص دهید، این قابلیت را پیدا خواهید کرد که در مقابل تغییرات بازار واکنش های مناسبی از خودتان نشان دهید.
ویدئو الگو های هارمونیک
انواع الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک دارای انواع مختلفی هستند که هر کدام شکلی خاص و نسبت های منحصر بفردی را دارند. شاید در نگاه اول شناسایی این الگوها کار دشواری به نظر آید اما زمانی که یک تحلیلگر ساختار الگوها را درک کند میتواند آنها را بر روی نمودار مشخص کند.
الگوهای هارمونیک اصلی از پنج نقطه (X A B C D) تشکیل می شوند و الگو هایی همچون ABC و ABCD که از الگوهای اصلی نشأت می گیرند دارای سه و چهار نقطه هستند. الگوهای هارمونیک یا در حال شکلگیری هستند و یا تکمیل شدهاند که به شکل حروف «M» یا «W» در نمودار قابل مشاهده هستند. این الگوهای اصلی قوانین و ساختار یکسانی دارند و تفاوت آنها در اندازه اضلاع و محل قرارگیری پنج نقطه آن الگو است. بنابراین اگر تحلیلگران یک الگو را بشناسند و آن را به درستی درک کنند، ناخودآگاه الگوهای دیگر را نیز میتوانند شناسایی کنند.
البته صحبت کامل درباره تراز های فیبوی این الگو از حد مطالب عمومی سایت خارج می باشد و برای آن که شما بتوانید تراز های این الگو ها را نیز به طور دقیق بیاموزید باید دوره ی آموزشی این الگو ها را پشست سر بگذارید.
الگوی گارتلی ( Gartly )
الگوی گارتلی یک الگوی چند بعدی است که از بسط و توسعه تراز های فیبوناچی بدست آمده است. این الگو بسیار قدرتمند است و شناخت آن معاملات سود آوری را می تواند به همراه داشته باشد. این الگو مطابق شکل زیر دارای الگوی گارتلی صعودی و الگو گارتلی نزولی هستند و تراز های درج شده بر روی آنها هم، بیشترین استفاده را در این الگو ها دارند.
در این الگو خط XA اولین خطی است که تشکیل می شود و از بقیه بزرگتر و طولانی تر خواهد بود. بعد از XA خط AB که در جهت معکوس است شکل میگیرد. خط BC نیز در جهت (صعودی یا نزولی) XA شکل می گیرد؛ همچنین خط نهایی نیز CD می باشد که در انتهای آن نقطه D، نقطه بازگشت الگو می باشد.
در تصویر زیر که مربوط به سهام شرکت ملی مس ایران می باشد شما می توانید به زیبایی یک الگوی گارتلی صعودی را مشاهده کنید.
همانطور که می بینید در نقطه B روند صعودی ما آغاز شده است و سهم توانسته به اهداف اول و دوم خود که توسط تراز های این الگو مشخص شده است برسد و یک صعود ۷۶٪ را تجربه کند.
الگوی پروانه (Butterfly )
الگوی پروانه کمی متفاوت از الگوی گارتلی است؛ در این الگوی هارمونیک نقطه D بالاتراز نقطه X ابتدایی قرار می گیرد.
در این الگو خط XA اولین خطی است که تشکیل می شود و از بقیه بزرگتر و طولانی تر است. بعد از XA خط AB که در جهت معکوس می باشد شکل میگیرد که همان موج اصلاحی ۶۷.۶٪ از خط XA است. خط BC نیز در جهت (صعودی یا نزولی) XA شکل می گیرد. خط نهایی نیز CD می باشد که نقطه D نقطه بازگشت الگو می باشد که می توانید دیگر تراز های این الگو را در تصویر زیر مشاهده کنید.
در نمودار زیر که مربوط به شرکت خودرو سازی سایپا می باشد، بعد از مشاهده شدن الگوی پروانه نزولی سهم از نقطه D شروع به اصلاح می کند و تا هدف دوم یعنی تراز ۷۸.۶٪ به میزان ۲۰ درصد این اصلاح ادامه می یابد.
الگوی خفاش (BAT)
الگوی خفاش از نظر ساختاری مشابه الگوی گارتلی می باشد و تنها تفاوت آن این است که درصدهایی که الگوی گارتلی پوشش نمیدهد را این الگو پوشش خواهد داد.
این الگو هم ۵ نقطه ای بوده و خط XA نیز از همه بزرگتر می باشد. خط AB نیز در تراز فیبوناچی ۰.۳۸ تا ۰.۵۰ درصد اصلاح XA است. نقطه بازگشتی D هم در تراز ۰.۸۸۶ فیبوناچی می باشد؛ همچنین سایر تراز های مورد نیاز این الگو را می توانید در تصویر زیر مشاهده کنید.
الگوی خرچنگ (Crab)
این الگو از نظر ظاهری مشابه الگوی پروانه می باشد و همانند آن در این الگو هم ابتدا خط XA شکل می گیرد و در اصلاح آن خط AB تشکیل می گیرد. تفاوت الگوی خرچنگ با الگوی پروانه در تراز نقطه B است که در تراز ۰/۶۱۸ خط XA قرار دارد. نقطه D در تراز ۱/۶۱۸ XA قرار دارد.
علاوه بر الگوهای هارمونیک اصلی که در بالا مطرح شدند، اسکات کارنی در کتاب (( معامله ی هارمونیک )) الگوهای دیگری را نیز مطرح کرده است که به تعداد کمی در نمودارهای قیمت مشاهده می شوند. این الگو ها معمولا کمتر از ۵ نقطه دارند و مهمترین آنها الگو AB=CD می باشد که در ادامه به معرفی آن خواهیم پرداخت.
الگوی AB=CD
این الگو متداول ترین و ساده ترین الگوی هارمونیک می باشد که تشخیص آن نیز ساده است و بیشتر در بازار تکرار می شود.
در این الگو ابتدا حرکت AB در جهتی صعودی یا نزولی تشکیل می شود و سپس از نقطه B اصلاحی به اندازه تراز ۳۸/۲ تا ۸۸/۶ فیبوی AB انجام می شود که خط BC نام می گیرد؛ سپس از نقطه C هم جهت با AB و به اندازه AB خط CD تشکیل می شود. خط CD در تراز ۱۲۷/۲ تا ۲۶۱/۸ خط BC نیز قرار می گیرد. الگوی AB=CD بصورت صعودی و نزولی وجود دارد.
در مثال زیر که مربوط به شرکت فولاد خوزستان است می توانید نمونه ای از این الگو را مشاهده کنید که BC به میزان ۵۰٪ خط AB اصلاح کرده و در ادامه خط CD به میزان تراز ۰.۲۷۲ خط BC ادامه یافته است.
سخن آخر
الگو های هارمونیک مبحثی گسترده می باشند و برای آموزش این الگو ها کتاب های قطوری وجود دارد بنابراین در یک مطلب بطور کامل نمی توان این مباحث را پوشش داد و به خوبی به آموزش آنها پرداخت. معمولا افرادی که از الگو های هارمونیک استفاده می کنند در نقطه ورود حد ضرر تعیین می کنند؛ هر چند که الگو های هارمونیک نیز همانند دیگر ابزار تحلیل تکنیکال ۱۰۰٪ نیستند و نمی توان به تنهایی و با اتکا به این الگو ها دست به معامله زد بلکه باید از دیگر ابزار تحلیل آموزش الگوی قیمتی گارتلی در بورس تکنیکال و تحلیل بنیادی نیز به عنوان تایید کننده و مکمل آنها استفاده کرد.
برای یادگیری کامل می توانید دوره آموزشی الگو های هارمونیک کاریمو آکادمی را استفاده کنید. در این دوره فایل های آموزش ویدیویی و صوتی با زبانی ساده و روان در اختیار علاقه مندان قرار می گیرند.
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال بورس
الگوهای هارمونیک الگوهای پیچیدهای هستند که در نمودارهای مالی مشاهده میشوند. این الگوها از حرکت هندسی قیمت و سطوح فیبوناچی بوجود میآیند. به صورت کلی، اغلب الگوهای هارمونیک از ۵ نقطه تشکیل شدهاند. با این وجود، هر الگوی هارمونیک شکل هندسی و نسبت فیبوناچی متفاوتی دارد. نقاط مشخصشده در الگوهای هارمونیک به ترتیب C ،B ،A ،X و D نامگذاری میشوند و هر الگو قوانین مخصوص به خود را دارد که در ادامه آنها را بیان میکنیم.
ساختار الگوی هارمونیک
الگوهای هارمونیک ۵ نقطهای از یک نقطه اصلی به نام X تشکیل شدهاند که در ادامه آن موجی تکانهای به نام XA وجود دارد. پس از XA، شاهد موج اصلاحی هستیم که به نقطه B میرسد و پایه AB را کامل میکند. سپس، موج (پایه) BC مشاهده میشود که بعد از آن پایه اصلاحی CD قرار گرفته است. نسبتهای هارمونیک تعیینکننده بازگشت یا امتداد این پایهها هستند. بخاطر داشته باشید که تمام الگوهای هارمونیک ۵ نقطهای و ۴ نقطهای بر پایه الگوهای ABC (سهنقطهای) بوجود آمدهاند. زمانی که یکی از این الگوها را به خوبی بیاموزید، فهم سایر آنها برای شما آسانتر خواهد بود.
چرا الگو های هارمونیک اهمیت دارند؟
الگوهای هارمونیک حرکت قیمت را پیشبینی میکنند و به همین علت بسیار مهم به شمار میروند. معاملهگران با یافتن الگوهایی با ابعاد و طولهای مختلف و اِعمال نسبتهای فیبوناچی بر آنها موفق به پیشبینی پرایساکشن آینده میشوند. درواقع از الگوهای هارمونیک برای تشخیص معکوس شدن قیمت بهره گرفته میشود.
پایهگذاران الگو های هارمونیک چه کسانی بودند؟
ایده الگوهای هارمونیک اولین بار در سال ۱۹۳۲ میلادی به مغز گارتلی «H.M. Gartley» خطور کرد. او الگویی ۵ نقطهای تحت عنوان الگوی گارتلی را در کتاب خود – «سود در بازار سهام» (Profits in the Stock Market) – مطرح کرد. «لری پزاونتو» (Larry Pesavento) این الگو را با نسبتهای فیبوناچی تغییر داد و قوانینی را برای معامله با الگوی گارتلی در کتاب خود – «شناخت الگوها با نسبتهای فیبوناچی» (Fibonacci Ratios with Pattern Recognition) – وضع کرد.
نویسندگان دیگری نیز وجود دارند که نظریات خود را پیرامون الگوهای هارمونیک در کتب و مقالات گوناگون مطرح کردهاند. یکی از بهترین این کتابها «معامله هارمونیک» (Harmonic Trading) اثر «اسکات کارنی» ( Scott Carney ) است. کارنی، الگوهای «خرچنگ» (Crab Pattern)، «کوسه» (Shark Pattern)، «خفاش» (Bat Pattern) و «الگوی هارمونیک ۰-۵» را بوجود آورده است. او همچنین، مباحث بسیاری را درباره قوانین، اعتبارسنجی، مدیریت پول و ضرر در هنگام معامله با الگوهای هارمونیک مطرح کرده است.
نظریه الگوهای هارمونیک بر پایه چیست؟
نظریه الگوهای هارمونیک بر پایه حرکتهای قیمت در طول زمان است که از نسبت فیبوناچی و تقارن آن در بازار استفاده میکند. تحلیل نسبت فیبوناچی در بازارها و چارچوبهای زمانی مختلف کاربرد دارد. ایده اصلی آن است که از این نسبتها برای یافتن نقاط کلیدی که روند در آنها تغییر میکند، بهره بگیریم. از این نقاط کلیدی میتوان به نقاط اصلاح روند قیمت و سوئینگ بالا و پایین اشاره کرد.
نسبتهای فیبوناچی چیست؟
به تجربه ثابت شده است که وقتی دنبالهای از نسبتهای فیبوناچی به ترتیب در الگوی ۵ نقطهای (XABCD) ظاهر میشوند، حرکت آموزش الگوی قیمتی گارتلی در بورس پیشبینی شده بعدی به احتمال ۷۰ درصد صحیح است. بنابراین، معاملهگران هارمونیک صبر میکنند تا الگو به نقطه D برسد و تکمیل شود تا معامله را آغاز کنند.
فیبوناچی اکستنشن چیست؟
«فیبوناچی اکستنشن» (Fibonacci Extension) یا فیبوناچی گسترشی ابزاری در پلتفرم معاملاتی است که سطوح فیبوناچی را در نمودار قیمتی مشخص میکند. رایجترین سطوح فیبوناچی به ترتیب ۶۱٫۸%، ۱۰۰%، ۱۶۱٫۸%، ۲۰۰% و ۲۶۱٫۸ درصد هستند. فیبوناچی گسترشی فرمول ندارد.
نسبت های هارمونیک
در معامله با الگوهای هارمونیک با ۳ نوع نسبت برخورد میکنیم. «نسبتهای اولیه» (Primary Ratio) از اعداد دنباله فیبوناچی بدست میآیند و نسبتهای دیگر به نوعی از نسبتهای اولیه حاصل میشوند. جدول زیر نشاندهنده هر ۳ نوع این نسبتها و روابط ریاضی آنها است.
نسبتهای مشتق شده تکمیل کننده | نسبتهای مشتق شده از نسبت اولیه | نسبتهای اولیه فیبوناچی |
۰٫۳۸۲ (۱-۰٫۶۱۸) | ۰٫۷۸۶ (ریشه دوم ۰٫۶۱۸) | ۰٫۶۱۸ (نسبت اولیه) |
۰٫۷۰۷ ( ریشه دوم ۰٫۵) | ۰٫۸۸۶ (ریشه چهارم ۰٫۶۱۸) | ۱٫۶۱۸ (پیشبینی اولیه) |
۱٫۴۱ (ریشه دوم ۲) | ۱٫۱۳ (ریشه چهارم ۱٫۶۱۸) | |
۲٫۲۴ (ریشه دوم ۵) | ۱٫۲۷ (ریشه دوم ۱٫۶۱۸) | |
۳٫۴۱ (عدد پی) | ||
۳٫۶۱۸ (۱+۲٫۶۱۸) |
ناحیه بازگشت قیمت چیست؟
«ناحیه بازگشت قیمت» (Potential Reversal Zone | PRZ) که آن را ناحیه برگشت بالقوه یا محتملترین محدوده بازگشت بازار نیز خطاب میکنند، ناحیهای است که در آن ۳ یا تعداد بیشتری از اعداد فیبوناچی با یکدیگر ادغام میشوند و الگوی هارمونیک را کامل میکنند. در واقع PRZ همان نقطه D یا مکانی با احتمال بالای معکوس شدن روند قیمت است. مهمترین هدف اغلب معاملهگران الگوهای هارمونیک یافتن ناحیه بازگشت قیمت است. این قسمت ناحیه مناسبی برای ورود به معامله است. حد ضرر، بسته به صعودی یا نزولی بودن الگو ممکن است، بالاتر یا پایینتر از نقطه D قرار گیرد.
انواع الگوهای هارمونیک
در تحلیل تکنیکال تا به حال تعداد زیادی الگوی هارمونیک شناسایی شدهاند که در ادامه به ۴ عدد از مهمترین آنها میپردازیم. در واقع در این مطلب به ترتیب به الگوهای هارمونیک «گارتلی» (Gartley Pattern)، «پروانه» (Butterfly Pattern)، «خفاش» (Bat Pattern) و «خرچنگ» (Crab Pattern) پرداختهایم. از الگوهای کمتر شناختهشده میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- (AB=CD)
- «خفاش جانشین» (Alternate Crab)
- «خرچنگ عمیق» (Deep Crab)
- «سایفر» (Cypher)
- «۳ حمله» ( ۳ DRIVE)
توجه داشته باشید که نامگذاری این الگوها بر مبنای ساختار قرارگیری آنها در نمودار بوده است. برای مثال، الگوی کوسه به علت داشتن خطوط شیبدار بیرونی و دره سطحی در میانه، به باله پشتی آموزش الگوی قیمتی گارتلی در بورس آموزش الگوی قیمتی گارتلی در بورس کوسه شباهت دارد و از اینرو آنرا اینگونه نامگذاری کردهاند.
الگوی گارتلی
گارتلی یکی از شناختهشدهترین الگوهای هارمونیک به شمار میرود. الگوی گارتلی یک الگوی ۵ نقطهای صعودی است. این الگوها به حرف M و W در انگلیسی شباهت دارند و با ۵ نقطه کلیدی پیوت شناخته میشوند. الگوهای گارتلی از دو پایه اصلاح قیمت و ۲ پایه سوئینگ بوجود آمدهاند. همه این سوئینگها به نوعی با هم و با نسبتهای فیبوناچی ارتباط دارند.
عموماً الگوی صعودی در ابتدای یک روند مشاهده میشود و نشاندهنده پایان یافتن موجهای اصلاح قیمتی است. در ادامه این حرکت، نقطه D مشاهده میشود. معاملهگران باید آگاه باشند که به صورت کلی، تمامی الگوها جزئی از یک روند یا بازه بزرگتر هستند. مطابق تصویر زیر در الگوی صعودی گارتلی، قیمت افزایش پیدا میکند و به نقطهA میرسد. سپس، اصلاح قیمت رخ میدهد. نقطه B بازگشتی به نسبت ۰٫۶۱۸ از پایه A است. در پایه BC شاهد افزایش قیمت هستیم. BC در واقع بازگشتی به نسبت ۰٫۳۸۲ به ۰٫۸۸۶ از AB محسوب میشود. CD حرکت بعدی به سمت پایین را انجام میدهد و امتدادی به نسبت ۱٫۱۳ تا ۱٫۶۱۸ از AB است.
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال بورس
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، نقطه D، بازگشتی به نسبت ۰٫۷۸۶ از XA است. در اینجا بسیاری از معاملهگران انتظار دارند که CD به نسبت ۱٫۱۳ تا ۱٫۶۱۸ AB امتداد پیدا کند. در الگوی نزولی میتوان فروش سهم را در نزدیکی D انجام داد با حد ضرری که چندان بالاتر از آن قرار نگرفته است.
الگوی پروانه
الگوی پروانه و گارتلی بسیار شباهت دارند اما نقطه D در الگوی پروانه در سطحی متفاوت از نقطه X قرار میگیرد. در الگوی نزولی تصویر زیر، قیمت تا سطح A کاهش مییابد. موج (پایه) افزایشی AB، بازگشتی به نسبت ۰٫۷۸۶ از XA است. مطابق تصویر، BC بازگشتی به نسبت ۰٫۳۸۲ تا ۰٫۸۸۶ از AB است.
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال بورس
همانطور که در نمودار بالا مشاهده میکنید، CD امتدادی به نسبت ۱٫۶۱۸ تا ۲٫۲۴ از AB به شمار میرود و نقطه D در ۱٫۲۷ امتدادِ پایه XA قرار گرفته است. D ناحیه مناسبی برای فروش سهام است. با اینحال بهتر است معاملهگران پس از کسب اطمینان این عمل را انجام دهند. حد ضرر تعیین شده برای این معامله نباید خیلی بالاتر از D قرار بگیرد.
الگوی خفاش
ظاهر الگوی هارمونیک خفاش شبیه به گارتلی است اما ابعاد آنها یکسان نیست. مطابق تصویر زیر در نمونه صعودی این الگو، XA نشاندهنده افزایش قیمت است. در نقطه B، قیمت به نسبت۰٫۳۸۲ تا XA ۰٫۵ بازگشت میکند. نقطه D در ۰٫۸۸۶ بازگشت XA قرار گرفته است. D ناحیه مناسبی برای خرید و نگهداری سهام است. البته، بهتر است معاملهگران پیش از این معامله سیگنالهای مطمئنکننده دیگری نیز دریافت کنند. حد ضرر تعیین شده باید در پایین نقطه D قرار بگیرد و خیلی از آن فاصله نداشته باشد.
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال بورس
معاملهگران باید در نزدیکی نقطه D سهام خود را بفروشند.
الگوی خرچنگ
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال بورس
به عقیده کارنی، الگوی خرچنگ یکی از دقیقترین الگوهای هارمونیک است. در این الگو، نسبتهای فیبوناچی نقاط معکوس شدن روند قیمت را با تقریب بسیار خوبی پیشبینی میکنند. این الگو به الگوی پروانه شباهت دارد اما ابعاد آن متفاوت است. مطابق تصویر زیر، در نقطه B الگوی صعودی خرچنگ، قیمت عقبنشینی میکند و در نسبت ۰٫۳۸۲ به ۰٫۶۱۸ XA قرار میگیرد. در BC قیمت به نسبت ۰٫۳۸۲ به ۰٫۸۸۶ AB بازگشت میکند.
بعد از این بازگشت، شاهد امتداد CD به نسبت ۲٫۶۱۸ تا ۳٫۶۱۸ از AB هستیم. نقطه D امتدادی از ۱٫۶۱۸ XA است. معاملهگر باید در نواحی نزدیک به نقطه D سهام را خریداری کند و حد ضرر را در نقطهای نه چندان پایینتر از D قرار دهد.در الگوی هارمونیک نزولی خرچنگ، نواحی نزدیک به نقطه D برای فروش سهام مناسب هستند و حد ضرر نباید چندان بالاتر از این ناحیهها تعیین شود.
سخن پایانی
در این نوشتار با مفهوم الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال آشنا شدیم، سپس تمام الگوهای هارمونیک را نام بردیم و ۴ الگوی بسیار مهم را به صورت مفصل بررسی کردیم. باید بدانید که، روشهای معاملاتی الگوهای هارمونیک بر پایه ریاضی بنا شده و بسیار دقیق هستند. جهت تسلط بر الگوهای هارمونیک به صبر، تمرین و بررسی الگوهای بیشتری نیاز دارید. اندازهگیریهای اولیه آموزش الگوی قیمتی گارتلی در بورس تنها، نقطه شروع هستند و حرکتهای قیمتی که همراستا با اندازهگیریهای الگو نباشند، از اعتبار آن میکاهند و میتوانند معاملهگران را گمراه کنند. الگوهای هارمونیک پروانه، گارتلی، خفاش و خرچنگ الگوهای بهتری برای سیگنالدهی به معاملهگران به شمار میروند.
آشنایی با چند الگوی مهم در تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری
تقریبا مهمترین بخش از تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی از جمله بورس، شناخت الگوها و شکلهایی است که در روی چارت قیمتی ایجاد میشود.
تحلیل تکنیکال
تشکیل شکلها و الگوها به ظاهر کاملا تصادفی به نظر میرسد، اما در حقیقت در پشت هر الگوی ایجاد شده، تغییر در روند عرضه و تقاضاست که با کاهش/افزایش قدرت خریداران/فروشندگان ایجاد شده است. در صورتیکه محرک خارجی وجود نداشته باشد، پس از تغییر در عرضه و تقاضا، تا حدود بسیار بالایی میتوان از نحوهی ادامهی قیمتها مطمئن بود و روند آتی قیمت را تحلیل و پیش بینی کرد. در این مقاله، چند الگوی مهم را به شما آموزش خواهیم داد. ابتدا اجازه دهید تا نگاهی به انواع الگوها داشته باشیم.
انواع الگوها
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال، میتوانند مربوط به یک کندل، دو کندل و یا مربوط به چندین کندل باشند که در مدت طولانی ایجاد شدهاند. اما دقت داشته باشید که برای پیدا کردن این کندلها، ابتدا باید نحوه تفسیر و تعبیر کندلها در چارت قیمتی و نمایش با کندل استیکها را یاد بگیرید. کندل استیکها که با نام شمعهای ژاپنی در ایران شناخته میشوند، رفتار قیمتی یک دارایی در یک تایم فریم انتخاب شده را نمایش میدهند. تایم فریم به معنای بازهی زمانی برای بررسی تغییرات قیمتی است. تایم فریم میتواند بین ۱ ثانیه تا چندین ماه باشد. این بدان معناست که هر کندل، معادل یک تایم فریم انتخاب شده بوده و سه چیز را نمایش می دهد. اولین نکته، قیمتی است که دارایی در ابتدای باز شدن کندل داشته است، نکته دوم روند تغییر قیمت در طول تایم فریم است (که میتواند باعث ایجاد کندل خالی/قرمز یا کندل پر/سبز) شود و نهایتا نیز قیمت نهایی دارایی در زمان بسته شدن را نمایش میدهد.
در دسته بندی کلی، انواع الگوها را میتوان به الگوهای ادامه دهنده یا برگشتی تقسیم بندی کرد. این بدان معناست که ظاهر شدن بعضی از الگوها در چارت قیمتی، به معنای ادامه روند بوده و یا روند قیمت در ادامه شکسته شده و روند عوض خواهد شد. برای مثال، اگر یکی الگوی ادامه دهنده در چارت مشاهده شود، میتوان مطمئن بود که بازار به همین روند ادامه داده (یعنی افزایش قیمت یا کاهش قیمت استمرار پیدا می کند) و اگر الگوی برگشتی ظاهر شود، به معنای آن است که روند قیمت در حال عوض شدن از افزایشی به کاهشی یا از کاهشی به افزایش است. البته باید در نظر گرفت که در بعضی حالات، بازار در حالت رینج قرار گرفته و در بازههای مشخصی نوسان پیدا میکند، در این حالت بازار در حالت خنثی قرار گرفته است. در ادامه، چند الگوی بسیار مهم را به شما آموزش خواهیم داد.
کندل چکش
هنگامیکه در یک روند نزولی (قیمت دارایی در حال کاهش است)، یک کندل با سایه یا شدوی بسیار بلند در زیر خود ایجاد شود، اصطلاحا به آن کندل چکش گفته میشود. کندل چکش در حقیقت الگوی تک کندلی در تحلیل تکنیکال بوده و از آنجاییکه فقط بر اساس یک کندل شناسایایی میشود، عموما به آن کندل چکش گفته میشود. برای فهم بهتر، ابتدا به تصویر زیر نگاه کنید.
برای تحلیل این الگو بر مبنای عرضه و تقاضا باید گفت، زمانیکه قیمت بسیار کاهش یافته و تریدرها از افزایش قیمت تقریبا ناامید شدهاند، معاملات خود را بسته و تعداد فروشندگان کاهش خواهد یافت. حال خریداران وجود داشته، اما کسی برای فروش وجود ندارد. بنابراین، رفته رفته قیمت افزایش خواهد یافت. این الگو، به معنای این نکته است که روند در حال تغییر است، چرا که عرضه کم و تقاضا زیاد شده است. بنابراین، کندل چکش نوعی الگوی برگشتی است. برای آشنایی بیشتر با الگوی چکش و یادگیری اصول شناسایی و تشخیص آن، به مقاله جامع کندل چکش مراجعه کنید.
الگوی کنج
یکی از الگوهای مهمی که به تریدر میگوید فعلا باید دست نگه داشت و هیچ معاملهای انجام نداد، الگوی کنج است. این الگو از آنجایی مهم است که مانع از معامله کردن در زمان اشتباه میشود. الگوهای کنج (صعودی و نزولی) هنگامی در چارت قیمتی تشکیل میشوند که خریداران و فروشندگان به تعادل نسبی رسیدهاند و به زودی این تعادل برهم خواهد خورد و روند جدید شکل خواهد گرفت. ابتدا بهتر است به تصویر زیر که نمونهای از الگوی کنج افزایش است دقت کنید.
الگوی کنج شباهت زیادی به الگوی مثلث دارد، اما این دو با در چند نکته باهم متفاوت هستند. جالب است بدانید که گاهی به الگوی کنج، الگوی گوه نیز گفته میشود. پس از شکل گرفتن کنج افزایشی و همگرا شدن دو خط بالا و پایین این الگو، باید انتظار تغییر روند را داشته باشیم. چرا که دیگر خریداران تمایل خود به خرید را از دست داده و حال فقط فروشنده در بازار باقی مانده است. بنابراین، روند افزایش تغییر کرده و روند کاهشی شروع خواهد شد. در نقطه مقابل نیز هرگاه الگوی کنج آموزش الگوی قیمتی گارتلی در بورس نزولی شکل بگیرد، باید انتظار تغییر روند و افزایش قیمت را داشت.
الگوی پروانه
یکی از الگوهایی که به صورت فرموله در آمده و محاسبهی آن نسبتا سخت و پیچیده است، الگویی با نام گارتلی است. الگوی گارتلی در دهه ۱۹۳۰ میلادی توسط فردی با نام هارولد مک کینلی گارتلی معرفی شد. این الگو بر مبنای چهار نقطه که نامهای ABCD معرفی میشوند، ترسیم میشود. در سالهای بعدی، این الگو ارتقاع یافت و الگوهای دیگری با نامهای پروانه، خرچنگ، ۲۲۲، خفاش و . اجرا شدند. تفاوت هر کدام از این الگوها، فاصلهی میان چهار نقطهی مختلف بوده که شکل نهایی ترسیم خطوط را متفاوت و شبیه به یکی از اسامی قبلی میکند. برای یادگیری این الگوی کاربردی و نحوهی گرفتن تایید با استفاده از سطوح فیبوناچی، به مقالهای در سایت معاملهگر ایرانی irtrader.net مراجعه نمایید.
استفاده از الگوها
دقت داشته باشید که به هیچ عنوان نباید بر مبنای یک الگو تصمیم گیری نموده و معاملات را انجام داد. تریدرهایی که در بازارهای سرمایه گذاری فعالیت میکنند، یک استراتژی معاملاتی داشته و بر مبنای نتایج چندین الگو و همچنین استفاده از اندیکاتورها، تصمیم به انجام معاملات یا بستن معاملات خواهند گرفت. خصوصا هنگامی که اخبار سیاسی و اقتصادی وجود داشته باشد، به سرعت ممکن است سرمایه گذاران ترسیده، معاملات خود را بسته و نتیجتا روند بازار به کلی تغییر نماید. در این حالت، افرادی که معاملات را بدون توجه به اخبار باز کرده باشند و خصوصا با استفاده از لوریج معامله کرده و حجم معاملهی بالایی داشته باشند، دچار ضررهای جبران ناپذیری خواهند شد. برای اینکه بدانید لوریج چیست این مقاله را مطالعه کنید.
برای جلوگیری از این اتفاقات، حتما باید استراتژی معاملاتی داشته و حتما باید اصول مدیریت سرمایه را دنبال کرد. برای مدیریت سرمایه، اصولا توصیه میشود که هیچگاه تمام سرمایه برروی یک دارایی گذاشته نشده و همواره میزان معاملات یا همان لات معاملات را با دقت انتخاب کرد. برای فهم این موضوع، ابتدا بهتر است که بدانید لات چیست و چگونه باید میزان آن را با توجه به مدیریت سرمایه، انتخاب کرد.
تریدرهای حرفهای، نهایتا ۱۰ دارایی مختلف را مد نظر قرار داده و با بررسی مستمر تغییرات قیمتی و استفاده از اندیکاتورهای مختلف، در زمان مناسب وارد معاملهی آنها میشوند. عموما هیچ تریدر حرفهای بیش از ۱۰ دارایی را رصد نکرده، چرا که این کار نیاز به زمان زیادی داشته و تمرکز را از بین خواهد برد. توصیه میشود که شما هم استراتژی معاملاتی مخصوص به خود را داشته باشید و پس از تمرین و کسب تجربه، داراییای را برای معامله انتخاب کنید که بهترین بازدهی را برای شما به همراه داشته باشد.
تحلیل تکنیکال چیست و چه ابزارهایی دارد؟
در بازار بورس، یکی از مهمترین روشهایی که باعث میشود سرمایهگذاران به سود بیشتری دست پیدا کنند، صبوری پیشه کردن است. به دست آوردن سود بیشتر و خرید سهام با قیمت پایین و از همه مهمتر فروش آن در قیمت بالا، از اهدافی است که سرمایهگذاران در بازار بورس همیشه به دنبال آن هستند و برای رسیدن به این راه تلاش میکنند. در این بازار اصطلاحات و واژگان زیادی وجود دارد که یک سرمایهگذار واقعی باید بتواند با همه آنها آشنایی کاملی داشته باشد. برای نمونه یک سرمایهگذار باید با ابزارهای تحلیل تکنیکال آشنایی داشته باشد.
ابتدا برای اینکه پی ببرید، تحلیل تکنیکال دارای چه ابزارهایی میباشد، باید بدانید که اصلا تحلیل تکنیکال چیست؟ تحلیل تکنیکال در این بازار، به معنای پیشبینی قیمتها از طریق مطالعه وضعیت گذشته بازار است. شاید تصور کنید که به دست آوردن اطلاعات کامل در رابطه با وضعیت گذشته بازار کار دشواری است ولی یک فرد حرفهای از طریق بررسی تغییرات، نوسان قیمتها و حجم معاملات و عرضه و تقاضا به راحتی میتواند از وضعیت قیمتها در گذشته اطلاع کسب کند و به پیشبینی قیمتها در آینده بپردازد. در واقع تحلیل تکنیکال دانشی برای ثبت تاریخچه معاملات است. همچنین در این روش باید به جای توجه کردن به کالا، به رفتارهای بازار توجه کرد.
نکته مهم در رابطه با تحلیل تکنیکال این است که سه اصل مهم برای این تکنیک وجود دارد که شامل موارد زیر است:
- همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
- قیمتها در قالب روند حرکت خواهند کرد.
- تاریخ تکرار خواهد شد.
ابزارهای تحلیل تکنیکال:
اکنون که دریافتید تحلیل تکنیکال چیست، باید با ابزارهای تحلیل تکنیکال آشنا شوید و بدانید که این ابزارها در بازار بورس چه تاثیراتی دارند و چه تاثیراتی میتوانند به روی سرمایه افراد بگذارند. ابزارهای تحلیل تکنیکال از مهمترین مسائل حائز اهمیت در این تحلیل به حساب میآید که به صورت زیر میباشد.
الگوهای قیمتی:
این ابزار در واقع عبارت است از اشکالی از نمودار سهام که به دلیل تعداد بالای تکرار در آنها به روی نمودار قیمت، روند قیمت سهام بعد از آن، با درصد بالایی که معمولا بالای ۵۰ درصد است، در جهت خاصی قرار داده شده باشد که منظور صعودی و یا نزولی بودن آن است. ابزار الگوی قیمتی بیانگر این است که گذشته سهم خود را تکرار میکند و الگوهایی در نمودارهای سهم وجود دارد که در دفعات زیادی تکرار شده است و قیمت سهم بعد از این الگوها به روند مشخصی رسیده است.
شناختن این ابزار الگوهای قیمتی به سرمایهگذار کمک میکند که برای خرید و یا فروش به قیمت مناسبی برسند. از معروفترین ابزار الگوهای قیمتی الگوی برگشتی، الگوی ادامهدهنده، الگوی سر و شانه، الگوی فنجان و دسته، الگوی پرچم و قلاب و غیره میباشد. این روش در ابزارهای تحلیل تکنیکال بسیار از اهمیت زیادی برخوردار است.
انواع نمودار قیمتی:
نمودار خطی و نمودار آموزش الگوی قیمتی گارتلی در بورس آموزش الگوی قیمتی گارتلی در بورس کندل استیک از بهترین نمودارهای قیمتی است که به عنوان ابزارهای تحلیل تکنیکال مهمی به حساب میآید. نمودار خطی از سادهترین انواع این نمودار حساب میشود ولی نوع کندل استیک که از آن در بازار بورس به عنوان نمودار شمعی نیز نام برده میشود، نسبت به نمودار خطی اطلاعات بیشتری را ارائه خواهد داد. علاوه بر این نمودار کندل استیک نه تنها تمام اطلاعات نمودار خطی را بیان میکند، بلکه پایینترین و بالاترین قیمت را در بازههای زمانی مختلف به نمایش میگذارد.
یکی دیگر از مهمترین نمودارها در میان ابزارهای تحلیل تکنیکال، نمودار میلهای روزانه است که شامل زمان و قیمت است. که در آن محور عمودی قیمت را و محور افقی زمان را نشان میدهد.
اسیلاتور و اندیکاتور:
این ابزارهای تحلیل تکنیکال هر کدام معنای خاص خود را دارد. اسیلاتور به معنای نوسانساز و اندیکاتور به معنای شاخص و مقیاس میباشد. البته هردوی این ابزارهای تحلیل تکنیکال مهم و قابل اهمیت میباشند. ابزار اندیکاتور، با کمک محاسبات ریاضی به روی قیمت سهم و حجم معاملات آن، اطلاعات خوبی را در مورد سهم از جمله شتاب قیمت، روند حرکت سهم و سایر معیارهای مهم در اختیار قرار میدهد. معمولا آنها برای تایید روند سهم پیشبینی شده و از آن استفاده میشود. همچنین یکیدیگر از مهمترین مزیتهای اندیکاتور در میان ابزارهای تحلیل تکنیکال، ایجاد کردن سیگنالهای خرید و فروش میباشد. اندیکاتورها در اصل در دو دسته پیشرو و دنبالهرو تقسیمبندی خواهند شد.
اسیلاتور نیز به همان اندازهای که اندیکاتور اهمیت دارد، مهم و ضروری است و از آن به عنوان یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای مشاهده هیجانات بازار استفاده خواهد شد.
الگوهای شمعی یا کندل استیک:
این نمودار مهم و ارزشمند، برای نخستین بار در ژاپن به کار گرفته شد. این نمودار در واقع بیانکننده احساسات بازار است. در نمودار شمعی اندازه بدنه نمودار بسیار اهمیت دارد. برای نمونه در این نمودار مهم در میان ابزارهای تحلیل تکنیکال، اگر بدنه بزرگتر باشد، نشاندهنده خریدار دست قویتر میباشد و اگر دارای بدنه کوچکتر باشد، قدرت کم خرید و فروش را نشان میدهد. این الگوها در انواع ادامهدهنده و برگشتی تقسیم میشوند.
الگوهای هارمونیک:
به وسیله این ابزار تحلیل تکنیکال، میتوان تقاط بازگشت در بازار را بر اساس الگوهای ویژه هارمونیک شناسایی کرد. این الگو در اصل از کنار یکدیگر قرار گرفتن معنیدار موجهای حرکتی بازار ایجاد میشود. استفاده از این الگوها کمی پیچیده است ولی شناسایی آن نیاز به تجربه و تکرار دارد. از مهمترین انواع الگوهای هارمونیک میتوان الگوی گارتلی، باترفلای، الگوی بت یا خفاش و الگوی crab را نام برد.
ابزار پرایس اکشن:
این ابزارهای تحلیل تکنیکال به معنای معامله کردن با استفاده از اطلاعات واقعی و فقط براساس نمودار قیمت به دست میآید. این ابزار مبنی بر قیمت فعلی سهم است و با استفاده از برخی اصول، روند حرکتی را که درصد زیادی از رخ دادن را شامل میشود در نظر میگیرد.
خطوط فیبوناچی:
این ابزار مهم توسط یک ریاضیدان ایتالیایی ساخته شد. در این ابزار از اعداد فیبوناچی و نسبتهایی که میان آنها است، به کار میگیرد. این قانون در ابزار خطوط فیبوناچی به این صورت است که هر عدد فیبوناچی، تقریبا ۶۱۸/۱ برابر عدد قبلی خود است و هر عدد فیبوناچی تقریبا ۶۱۸/۰ برابر عدد بعدی خود است. این خطوط در میان ابزارهای تحلیل تکنیکال برای شناسایی بازگشت یا ادامه روند به کار برده میشود. ابزارهای زیادی در این رابطه وجود دارد که شامل فیبوناچی ریتریسمنت، فیبوناچی اکستنشن، فیبوناچی projection، فیبوناچی اکسپنشن و غیره میباشد.
امواج الیوت:
این ابزارهای تحلیل تکنیکال برای تشخیص زمان خرید و فروش به کار برده میشود. مهمترین بخش آن یه موجها مربوط میشود و سایر بخشهای آن مربوط به زمان و نسبت است. از این ابزار برای میانگینهای بزرگ استفاده میشود. بر اساس ابزار امواج الیوت بازار سرمایه یک روند تکرار شونده شامل پنج موج افزایش و پس از آن با سه موج کاهشی همراه است.
مزایای استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال:
تمام موارد ذکر شده از ابزارهای تحلیل تکنیکال به حساب میآیند که هر یک از آنها نقش مهمی را در این بازار ایفا میکنند. نمیتوان گفت که کدام یک از این ابزارها مهمتر است، زیرا همه آنها مهم و سودمند میباشد و نمیشود از یکی از آنها چشمپوشی کرد. این ابزارهای تحلیل تکنیکال سلسله آموزشهایی است که هر فرد سهامداری باید آنها را فرا بگیرد و بدانید که در این روش باید از چه ابزارهایی استفاده کند.
از مهمترین مواردی که قبل از آموزش ابزارهای تحلیل تکنیکال باید بدانید، این است که ابتدا باید تحلیل تکنیکال را درک کنید و بدانید که به چه معناست. تنها یادگرفتن آن کافی نمیباشد و باید به درک کامل و درستی از این تحلیل برسید تا بتوانید ابزارهای بعد از آن را نیز درک کنید و بیاموزید که برای چه چیزهایی استفاده میشود و به چه دردی میخورد و در کل برای ما چه سودی دارد. اکنون که با موضوع تحلیل تکنیکال چیست و چه ابزارهایی دارد، آشنا شدید، باید محکمتر و با طمانینهتر در این راه قدم بردارید و بدانید که این ابزارها شوخی بردار نیستند.
اگر بتوانید ابزارهای تحلیل تکنیکال را به صورت عالی و یکنواخت فرا بگیرید، خواهید دید که آنها چه تاثیراتی میتوانند در روند سود و زیان شما در بازار داشته باشند. اگر تحلیل تکنیکال را با پوست و خون خود درک کنید، به راحتی میتواند از پیشبینی آینده روند سهم خود اطلاع کسب کنید و بدانید که چه چیزی قرار است در انتظارتان باشد. فراموش نکنید که تا هر زمانی که در بازار بورس فعالیت داشته باشید، ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز با شما همراه خواهد بود و باید روز به روز موضوعات جدیدتری را در آن فرا بگیرید. این ابزارهای موجود در بازار، پایه و اساس تحلیل تکنیکال هستند که به نوعی میتوان گفت به یکدیگر وابستهاند. پس بدانید که یادگیری و فراگرفتن ابزارهای تحلیل تکنیکال کار بیهودهای نیست و به وسیله آن میتوانید سرنوشت سهام و سود خود را در بازار بورس رقم بزنید.
در واقع در بازار بورس تحلیل تکنیکال و ابزارهای تحلیل تکنیکال، چیزهای بسیار مهمی هستند که ما به آن نیازمندیم و نمیتوانیم بدون پی بردن به آنها به راه خود ادامه دهیم. پس چه بهتر که برای رسیدن هر چه زودتر به سود و منفعت عالی و شگفتانگیز، در بازار بورس ابزارهای تحلیل تکنیکال را پیشه راه خود قرار دهیم و به عنوان یک هدف به آنها نگاه کنیم تا به موفقیت حتمی دست پیدا کنیم.
دیدگاه شما