بلوط | پسانداز و سرمایه گذاری
بانک ملی، بانک ملت، بانک کشاورزی، بانک سامان، بانک آینده، بلو بانک، بانک دی، بانک سرمایه، بانک ایران زمین، بانک سینا، پست بانک، بانک مهر ایران، حساب دیجیتال پاسارگاد و بانک اقتصاد نوین (این لیست با اضافه شدن بانکهای جدید بهروز میشه. )
نهادهای مالی همکار بلوط (دارای مجوز از سازمان بورس و اوراق بهادار):
در رسانهها
بلوط: پسانداز و سرمایهگذاری به صورت هدفمند
داشتن پسانداز برای همه ضروریه و یه جور پشتوانه مالی به حساب میاد. اما خیلی از ماها فراموش میکنیم که بخشی از درآمد ماهانهمون رو پسانداز کنیم. البته پسانداز به تنهایی کافی نیست و باید با سرمایهگذاری درست و حسابشده، از مبلغ پساندازمون هم سود ببریم. اپلیکیشنی که در این مطلب قصد دارم معرفی کنم، "بلوط" نام داره و بهت کمک میکنه تا بتونی به صورت هدفمند، پولهات رو پسانداز و سرمایهگذاری کنی. در ادامه با من همراه باش تا با امکانات این برنامه اندرویدی بیشتر آشنا بشی.
نقد و بررسی اپلیکیشن بلوط ، قلک دیجیتال شما
اپلیکیشن بلوط برنامه ای است که با استفاده از آن می توانید به راحتی پس انداز کنید و با پولی که کنار گذاشته اید در صندوق های بورسی سرمایه گذاری کرده و ارزش پول خود را حفظ کنید، برای شروع پس انداز و سرمایه گذاری اصلا نیازی به رقم های درشت و بزرگ ندارید بلکه با کمترین پس انداز هم می توانید، سرمایه گذاری سودآور خود را آغاز کنید.
نبرد برای حفظ ارزش پول ملی
آنچه بهعنوان نرخ ارز میشناسیم، از مؤلفههای زیادی اثر میپذیرد. عامل اصلی همان اختلاف تورم داخلی و خارجی است که خود را در قیمت ارزهای خارجی نشان میدهد. وقتی تورم داخلی یک کشور بالا و تورم خارجی کمتر باشد، این اختلاف تورم خود را بهصورت افزایش نرخ ارزهای خارجی نشان میدهد. عامل محوری نرخهای بالای ارز و افزایشهای پیاپی آن در دهههای گذشته، همین تورم فزاینده داخلی بوده است.
به گزارش فابانیوز، از سوی دیگر عواملی هم هستند که از مسیر ایجاد تقاضاهای مقطعی بر نرخ ارز اثر میگذارند. برخی از این تقاضاها رسمی و بر اساس نیازهای واقعی هستند. مانند نیازهای ۲۵ گانهای که بانک مرکزی تعریف کرده و شامل ارز مسافرتی، تحصیلی، درمانی و … میشود. بخش دیگری هم تقاضاهایی هستند که در ادبیات اقتصادی با عنوان تقاضای سفتهبازی شناخته میشود. البته تقاضای سفتهبازی همیشه منحصر به دلالان ارز نیست، بلکه در وضعیت تورمی بخشی از مردم ترجیح میدهند با خرید ارز یا سایر داراییهای متأثر از آن، ارزش داراییهای خود را حفظ کنند.
بانک مرکزی در ماههای اخیر برای هر دو دسته عوامل مؤثر بر نرخ ارز برنامههایی را تدوین و اجرا کرده است که با وجود فشارهای واردشده از جوانب مختلف بر بازار ارز، توانسته است از بروز جهشهای شدید و ادامهدار جلوگیری نماید.
همانطور که تأکید شد، عامل اصلی رشد نرخ ارز، تورم داخلی است، به همین خاطر بانک مرکزی برنامههایی را برای خشکاندن ریشههای تورم تدارک دیده که در همکاری با سایر ارکان دولت دنبال شده است. یکی از مهمترین اهداف، کنترل نقدینگی و عوامل تشکیلدهنده آن بوده است.
درباره اهمیت این موضوع، حسن حیدری؛ استاد اقتصاد دانشگاه ضمن اشاره به راهکارهای کنترل نرخ ارز گفت: در بلندمدت هیچ راهی برای کنترل نرخ ارز وجود ندارد مگر اینکه نقدینگی کنترل شود و ریشه کنترل نقدینگی هم از بین بردن کسری بودجه دولت است.
حیدری افزود: از بین بردن کسری بودجه دولت دو راه دارد؛ یک راه ازبینرفتن یا کمشدن محدودیتهای تحریمی و افزایش فروش نفت و جبران کسری بودجه است و راه دوم ایجاد انضباط مالی و جلوگیری از ولخرجیها است.
خوشبختانه در ماههای گذشته اتفاقات خوبی در زمینه انضباط مالی دولت و مدیریت متغیرهای پولی به منظور کنترل کسری بودجه و تورم رخ داده است. دولت سیزدهم بر خلاف سالهای گذشته، طی دوماهه نخست سال جاری نهتنها از تنخواه بانک مرکزی استفاده نکرد که حتی مبلغ ۵۴ هزار میلیارد تومان تنخواه سال ۱۴۰۰ که در ۶ ماه نخست همان سال مصرف شده بود را هم تسویه نمود. همچنین در اتفاقی قابلتوجه، طی دو ماهه امسال، اضافه برداشت بانکها از بانک مرکزی نسبت به سال قبل به کمتر از نصف رسید تا به این ترتیب یکی دیگر از اجزای پایه پولی محدود شود.
کنترل این دو عامل تورمزا در کنار سایر عوامل مؤثر بر تورم، باعث شد سرعت رشد متغیرهایی مانند پایه با بورس ارزش سرمایه خود را حفظ کنید پولی و نقدینگی کند شود و حتی در اتفاقی نادر، نقدینگی در نخستین ماه امسال کاهش یابد. برایناساس، رشد دوازدهماهه پایه پولی در ۶ماهه دوم سال گذشته، علیرغم استفاده دولت دوازدهم از تنخواه بودجه، کنترل شد و از ۴۲.۱ درصد در مردادماه ۱۴۰۰ به ۳۱.۴ درصد در پایان سال ۱۴۰۰ کاهش یافت. این وضعیت درباره رشد نقدینگی هم صادق بود، بهطوریکه حجم نقدینگی در پایان فروردینماه سال ۱۴۰۱ نسبت به پایان سال ۱۴۰۰ معادل ۰.۲ درصد کاهش یافت.
پیش از پرداختن به وضعیت سمت تقاضا، باید اشاره کرد که طی ماههای گذشته، دولت با همکاری بانک مرکزی ذخایر ارزی کشور را تقویت کردند تا دست بازارساز برای مدیریت تقاضاهای آتی بازتر باشد. در همین رابطه هفته قبل وزیر نفت ایران اعلام کرد که با دیپلماسی فعال انرژی و پس از چندماه مذاکره، ۱.۶ میلیارد دلار طلب معوق سالهای گذشته بابت صادرات گاز به عراق وصول شد.
به گفته اوجی از ابتدای سال نسبت به سال گذشته، حجم صادرات گاز کشور ۲۵ درصد و وصول درآمدهای ارزی حاصل از آن ۹۰ درصد افزایش یافته است. معاون اقتصادی وزارت امور خارجه هم خبر داده که در چند ماه گذشته بیشتر پولهای بلوکه شده تجار ایرانی در ترکمنستان پرداخت شده است. پس از قطع ارتباط گازی ایران و ترکمنستان، ترکمنها به دلیل مطالباتی که داشتند پول تجار ایرانی را بلوکه کرده بودند که این موضوع در دولت سیزدهم حل شد. همچنین طی ماههای گذشته بخشی از منابع مسدود شده ایران در انگلیس معادل حدود ۳۹۰ میلیون بهطور قطعی وصول شد و مذاکرات برای آزادسازی رقمی چند برابر این میزان هم با انگلیسیها ادامه دارد. در نتیجه این اقدامات بود که رئیسکل بانک مرکزی چندی قبل با اشاره به افزایش ورودی ارز، اعلام کرد که ذخایر اسکناس ارزی کشور در وضعیت بیسابقهای قرار گرفته است.
همانطور که ذکر شد، عوامل بنیادین مؤثر بر کنترل پایدار نرخ ارز در دستور کار سیاستگذار پولی قرار داشته، بااینحال در زمینه مدیریت تقاضا هم اقدامات شجاعانهای صورت گرفته است.
نخستین اقدام در زمینه راهاندازی سامانه برخط بازار متشکل ارزی برای پاسخگویی به تقاضای خرد مردم بود که علی صالحآبادی؛ رئیسکل بانک مرکزی با بورس ارزش سرمایه خود را حفظ کنید آذرماه سال گذشته در جریان بازدید سرزده از صرافیهای خیابان فردوسی تهران وعده آن را داد و در اسفندماه از آن رونمایی کرد. این سامانه نخستین گام برای تفکیک تقاضاهای رسمی و ارز و تقاضاهای سفتهبازانه بود.
اما در سال جاری تحولات سیاسی بینالمللی با اتفاقاتی همچون کارشکنی و سیاسیکاری آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره پرونده هستهای ایران و صدور قطعنامه غیرسازنده علیه کشورمان و تیره شدن آینده مذاکرات احیای برجام، وارد مرحله جدیدی شد و بازار ارز را دچار نوسان مقطعی نمود و دلالان بازار فردایی نیز با فضاسازی رسانهای روی این موج سوار شدند. به همین علت در هفتههای اخیر یک موج تقاضا در بازار شکل گرفت تا نرخ دلار هم تحت تأثیر همین فضا، با شکست سقف تاریخی ۳۲ هزار تومان به ور موقت وارد کانال ۳۳ هزار تومان شد.
دراینبین شورای سران قوا اختیارات جدیدی به بانک مرکزی داد تا بتواند با قدرت بیشتری در بازار نقشآفرینی کند. نخستین نمود این تصمیم، پس از جلسه روز یکشنبه ۲۲ خردادماه صالحآبادی با صرافان در ساختمان بانک مرکزی و صدور مجوز خرید ارزهای صادرکنندگان از سوی صرافیها آشکار شد. این اقدام سیاستگذار پولی مورد استقبال فعالان بازار قرار گرفت و کارشناسان متعددی از مزیت مهم این تصمیم، یعنی مدیریت تقاضای شکلگرفته با استفاده از ایجاد جذابیت برای فروش ارزهای صادراتی و بدون فشار به ذخایر بانک مرکزی سخن گفتند.
مجوز اخیر بانک مرکزی در کنار سیاستهای موازی دیگری که پیشازاین اتخاذ شده بود، با ایجاد همافزایی، ضریب اثرگذاری بیشتری پیدا کرد. یحیی آل اسحاق؛ رئیس سابق اتاق بازرگانی تهران دراینرابطه میگوید: بانک مرکزی برای عرضه ارز تسهیلاتی گذاشته است؛ بانک مرکزی به گمرک اعلام کرده است هرکسی، هرچقدر میخواهد وارد کشور کند نباید مانع شود و منشأ آن نیز مهم نیست. این مسئله سبب شده است کسانی که در خارج از کشور ارز داشتند بهراحتی ارز خود را وارد کشور کنند و بنابراین عرضه ارز اسکناس بیشتر میشود.
حمیدرضا جیهانی؛ کارشناس مسائل اقتصادی هم یادآور شد: باتوجهبه قانونی که اخیراً بانک مرکزی و گمرکات وضع کردهاند مبنی بر اینکه هرگونه ارزی که در گمرکات اظهار شود در آینده مالیات نخواهد داشت، این موضوع فرصت بسیار خوبی را ایجاد میکند که صادرکنندگان خرد از حاشیه سود ۱۵ الی ۲۰ درصدی بین نرخ نیما و ارز اسکناس صرافیها بهره ببرند. برایناساس وضعیت تأمین نقدینگی برای این دسته از تجار بهبود مییابد و ظرفیت صادرات خرد و چمدانی و صادرات مقطعی که از طریق صادرکنندگان با گردش مالی پایین انجام میشود را ارتقا میدهد.
- سرازیر شدن ارزهای صادراتی به بازار
مجموعه اقدامات بانک مرکزی بهویژه مجوز اخیر به با بورس ارزش سرمایه خود را حفظ کنید صرافیها، اثرگذاری خوبی داشته بهطوریکه بر اساس اعلام بانک مرکزی، در روزهای گذشته به طور میانگین حدود ۵۰ درصد ارزهای عرضه شده صادرکنندگان به صرافیها مشتری نداشته است. بررسیهای میدانی هم نشان از حرکت دلارهای خانگی به سمت بازار و کاهش بیشتر نرخ ارز حکایت دارد. هم اکنون نرخ دلار در محدوده ۳۱ هزار تومان است و احتمال کاهش بیشتر هم آن هم وجود دارد. هرچند رییس کانون صرافان با اشاره به اینکه در حال حاضر ارز ۳۱ هزار تومانی مشتری زیادی ندارد، در این باره میگوید: در حال حاضر نرخ توافقی و تابلوی صرافی ملاک ما است، نرخ را بازار تعیین میکند و قرار نیست نرخ واحدی انجام شود و این تقاضاست که قیمت ارز را تعیین میکند.
گفتنی است هرچند اقدام بانک مرکزی مزیتهای متعدی دارد، اما نباید از دغدغههای فعالان بازار هم غافل شد. در همین رابطه رئیس سابق کانون صرافان با اشاره به تداوم روند افزایش عرضه در برابر کاهش تقاضا در صرافیها اظهار داشت: در روزهای اخیر باتوجهبه ابلاغیه بانک مرکزی، شاهد افزایش حجم قابلتوجهی از ارز صادرکنندگان بهسوی شبکه صرافیها هستیم. این در حالی است که در پی این افزایش عرضه، میانگین قیمت دلار در چهار روز پایانی هفته گذشته، روزانه بیش از ۵۰۰ تومان کاهش نرخ داشت. هرچند باید یادآور شد که در این شرایط، به دلیل محدودیت ۲۰۰۰ دلاری برای سرفصل سایر (خرید ارز از صرافی با کارت ملی و بدون مدارک مسافرتی، درمان، دانشجویی و …)، خروجی ارز در صرافیها با محدودیت مواجه شده است که این روند نیازمند اصلاح از سوی سیاستگذار است.
به گفته این فعال اقتصادی، درصورتیکه سقف ۲۰۰۰ دلاری برای سرفصل سایر با ملاحظاتی افزایش پیدا کند، صرافیها این امکان را دارند تا به نیاز ارزی متقاضیان دراسرعوقت پاسخ دهند. به بیان دیگر در حال حاضر صرافیها آماده عرضه ارز در سطح قابلتوجهی هستند.
لیکویید شدن چیست و چگونه از آن جلوگیری کنیم؟
لیکویید شدن، کال مارجین شدن یا بسته شدن حساب معاملاتی شاید یکی از تلخترین اتفاقاتی باشد که برای یک معاملهگر رخ میدهد. لیکوئید شدن (Liquidation) در بازارهای مارجین و فیوچرز و حسابهای دارای لوریج اتفاق میافتد. برای پاسخ به سوال «لیکویید شدن چیست» نگاهی به انواع بازارهای معاملاتی میاندازیم و درباره لوریج یا اهرمهای معاملاتی توضیح میدهیم. در انتها نیز به راههای جلوگیری از لیکویید شدن اشاره میکنیم. با میهن بلاکچین همراه باشید.
این مقاله در تاریخ ۱۱ فروردین ۱۴۰۱ بهروزرسانی شده است.
لیکویید شدن چیست؟
یک معاملهگر زمانی با لیکویید شدن مواجه میشود که سرمایه کافی برای باز نگهداشتن پوزیشن خود نداشته باشد. در این حالت آن پوزیشن از طرف صرافی بسته و معاملهگر اصطلاحا لیکویید (Liquidation) میشود. لیکویید شدن به عواملی مانند سرمایه و میزان لوریج (Leverage) بستگی دارد؛ بنابراین عدد مشخص و یکسانی برای تمام تریدرها و حسابها نمیتوان بیان کرد.
در بازار فیوچرز لیکویید یا بسته شدن حساب معاملاتی به معنی صفر شدن سرمایه تریدر در یک معامله است. زمانی که ضرر یک معامله بهاندازه سرمایه تریدر شود، صرافی پوزیشن را بسته و حساب را تسویه و صفر میکند. برای مثال فرض کنید یک معاملهگر پوزیشنی را با لوریج ۱۰ باز میکند. این تریدر وارد معامله فیوچرز کوین اتر میشود. اگر قیمت ETH خلاف جهت پوزیشن حرکت کند و ۱۰ درصد تغییر کند، ضرر این پوزیشن به ۱۰۰ درصد میرسد و صرافی این پوزیشن را خواهد بست. البته برخی صرافیها قبل از اینکه میزان ضرر به ۱۰۰ درصد برسد، پوزیشن را میبندند؛ این به دلیل سازوکار این نوع معاملات و استراتژیهای صرافی رخ میدهد. سود و زیان معاملات زمانی که ار لوریج استفاده میکنید، بهصورت زیر حساب میشود:
سود یا زیان = (لوریج × درصد تغییر قیمت) × سرمایه اولیه
در معاملات آتی، اکسچنج صرفا نقش یک واسطه را دارد و تنها از معاملهگران کارمزد دریافت میکند. کسانی که در معاملات سود میکنند، سودشان از محل ضرر دیگران پرداخت میشود؛ بنابراین کسی که لیکویید میشود، سرمایهاش با بورس ارزش سرمایه خود را حفظ کنید برای پرداخت سود فرد یا افراد دیگر استفاده میشود. برای مثال سازوکار لیکویید شدن در صرافی بایننس به این شکل است که از محل سرمایه لیکویید شده سرمایهگذاران، به کاربران لوریج داده میشود. بهعبارت دیگر بایننس سرمایه لیکویید شده تریدرها را وارد یک صندوق میکند و سود سرمایهگذاران دیگر را از محل همان صندوق پرداخت میکند.
تریدرهایی را فرض کنید که پوزیشن لانگ (Long) یا خرید استقراضی باز میکنند و بازار نیز در جهت آنها حرکت میکند؛ بنابراین تریدرهایی که پوزیشن شورت (Short) یا فروش استقراضی باز کردهاند، دچار ضرر میشوند؛ زیرا بازار بر خلاف جهت آنها حرکت کرده است. صرافی از محل ضرر پوزیشنهای شورت، سود پوزیشنهای لانگ را پرداخت میکند.
برای این که بهتر بدانیم لیکویید شدن چیست و لوریج چه نقشی در آن دارد، بهتر است در ابتدا با انواع بازارهای مالی آشنا شویم.
انواع بازار و معاملات در بازارهای مالی
سه بازار اصلی در بازارهای مالی بازار اسپات (Spot)، مارجین (Margin) و آتی یا فیوچرز (Futures) هستند. در معاملات اسپات مالکیت یک دارایی بین دو تریدر جابهجا میشود. برای مثال اگر کسی یک بیت کوین بخرد، مالکیت آن از فروشنده به خریدار منتقل میشود. بازار مارجین، همان بازار اسپات است و معاملات آن در بازار اسپات انجام میشود. تنها تفاوت در اینجاست که تریدر بخشی از سرمایه معامله را از صرافی قرض گرفته یا اصطلاحا از Leverage استفاده کرده است.
بازار فیوچرز نیز بهصورت قراردادی عمل میکند و چیز واقعی منتقل نمیشود. یعنی تریدرها روی تغییرات قیمت در آینده پیشبینی و معامله میکنند. تریدرهای فیوچرز نیز از اهرم استفاده میکنند و این نوع بازار، این امکان را برای تریدرها فراهم میکند که بدون داشتن سرمایه کافی، وارد معامله شوند.
هرچند بازار مارجین و بازار فیوچرز شباهتهای زیادی دارند، اما این دو بازار کاملا متفاوت بوده و دو بازار مجزا هستند. زمانی که در بازار مارجین بیت کوین خریداری میکنید، این مقدار واقعا از یک فروشنده به حساب شما منتقل میشود؛ اما در بازار فیوچرز، این قراردادی است که میان شما و صرافی منعقد شده و در آن لحظه هیچ بیتکوینی منتقل نمیشود.
سرمایه شما در بازار اسپات زمانی از بین میرود که قیمت داراییتان صفر شود؛ اما در معاملات مارجین و فیوچرز بهدلیل اینکه شما علاوه بر سرمایه خودتان، با استفاده از لوریج یا قرض از سرمایه بیشتری در معاملات خود استفاده میکنید، صرافیها به منظور مدیریت ریسک، از ابزار مختلفی مانند لیکوئید شدن استفاده میکنند. در صورتی که میزان زیان از مقدار سرمایه اصلی شما بیشتر شود، صرافی به صورت خودکار پوزیشن شما را خواهد بست و اصل سرمایه را بهعنوان ضرر در نظر میگیرد؛ در نتیجه سرمایه تریدر صفر خواهد شد.
قدم بعدی برای پاسخ بهتر به سوال لیکویید شدن چیست، شناخت لوریج یا اهرمها در قراردادهای آتی است؛ بنابراین در ادامه به توضیح مختصری درباره Leverage میپردازیم.
نقش لوریج در معاملات فیوچرز
لوریج یا اهرم معاملاتی، ابزاری برای چند برابر کردن سرمایه در معاملات آتی است که صرافیهای مختلف، بر اساس میزان نقدینگی و سیاستهای داخلی خود، مقادیر مختلفی از لوریج را ارائه میدهند.
استفاده لوریج برای بسیاری از افراد (با توجه به خصلت طمع در انسان) خوشایند است؛ زیرا با سرمایه کم و در زمان کوتاه، میتوانند به سود بیشتری دست پیدا کنند. البته یک نکته را نباید فراموش کرد؛ هر چقدر میزان سود در استفاده از لوریج افزایش پیدا کند، در صورت اشتباه بودن تحلیل یا تغییر روند ناگهانی بازار، ضرر و زیانی ناشی از آن نیز چند برابر خواهد بود.
اگر فردی بخواهد یک BTC بخرد، باید برابر با ارزش یک بیت کوین در حساب کارگزاری یا صرافی خود سرمایه داشته باشد. اگر این فرد بخشی از آن را داشته باشد، نمیتواند در بازار اسپات یک بیت کوین بخرد؛ زیرا باید تمام قیمت بیت کوین را بپردازد؛ اما با ورود به بازار فیوچرز، میتواند بخشی از قیمت را از سرمایه خود بپردازد و مابقی را از طریق لوریج پرداخت کند. برای مثال قیمت بیت کوین را ۵۰ هزار دلار در نظر بگیریم. معاملهگری تنها ۱۰ هزار دلار دارد. اگر با اهرم ۱:۱۰ (یک به ۱۰) حساب باز کند، میتواند به اندازه ۱۰۰ هزار دلار معامله کند. بدون لوریج او قادر نبود که حتی یک بیت کوین خریداری کند، اما با لوریج میتواند به ارزش ۲ بیت کوین معامله کند.
اکنون که با مفهوم لوریج و کاربرد آن در بازار معاملات فیوچرز آشنا شدیم، به سراغ مفهوم کالمارجین یا لیکوئید شدن میرویم.
چه زمانی لیکویید میشویم؟
قیمتی که باعث لیکویید شدن میشود، به نوع پوزیشن ما بستگی دارد. اگر پوزیشن خرید استقراضی یا لانگ باشد، زمانی که قیمت دارایی مورد معامله از قیمت ورودی کمتر شود، ابتدا وارد محدوده ضرر و سپس به قیمت تسویه نزدیک میشود. فرض کنید با تصور این که قیمت بیت کوین در آینده افزایش مییابد، در قیمت ۵۰ هزار دلار وارد پوزیشن Long این رمزارز شدهاید و لوریج حساب شما نیز ۵ است؛ اگر به هر دلیلی روند قیمتی BTC برگردد و نزولی شود، در صورتی که قیمت این ارز دیجیتال ۲۰ درصد افت کند (یعنی به قیمت ۴۰ هزار دلار برسد) شما لیکویید خواهید شد.
برای پوزیشن فروش استقراضی یا شورت، عکس این قضیه رخ میدهد. اگر شما در قیمت گفته شده و با تصور افت قیمت بیت کوین وارد پوزیشن Short شوید، در صورت افزایش قیمت ۲۰ درصدی و رسیدن به ۶۰ هزار دلار، لیکویید خواهید شد.
نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که هرچه لوریجی که انتخاب می کنید بالاتر باشد، احتمال Liquidation شما بیشتر میشود و درصد کمتری از تغییر قیمت منجر به لیکوئید شدن حساب شما خواهد شد.
لیکوئید شدن در سیستم وامدهی (Lending) پروژههای دیفای
سیستم وام دهی یا همان لندینگ یکی از روشهای کسب درآمد در پروژههای دیفای است. در پروتکلهای Lending، افراد برای این که از هولد ارزهای دیجیتال خود علاوه بر افزایش قیمت توکنها سود بهدست آورند، آنها را در پروتکلهای وامدهی و وامگیری مانند آوه (Aave)، کامپوند (Compound)، و Maker سپردهگذاری میکنند و با قرض دادن داراییشان، سود بهدست میآورند؛ در طرف دیگر گروهی وجود دارد که نمیخواهند ارز دیجیتال خود را با تصور این که در آینده قیمت آن افزایش مییابد، بفروشند، اما نیاز به نقدینگی دارند. بنابراین از این پلتفرمها وام دریافت میکنند.
افراد برای وام گرفتن، باید مقداری رمز ارز را به عنوان وثیقه در پلتفرمهای Lending قرار دهند و تا سقف مشخصی (معمولا کمتر از وثیقهشان) وام بگیرند. لیکویید شدن در این بازار زمانی رخ میدهد که ارزش وام دریافتی از ارزش وثیقه بیشتر شود. در برخی از پلتفرمها مانند Maker، بعد از لیکویید شدن حساب، داراییهای معاملهگر با تخفیف به مزایده گذاشته میشوند.
در پلتفرم میکر میتوانید تا دو سوم وثیقهتان را بهعنوان وام دریافت کنید. برای مثال اگر ۱۰ اتر در این پلتفرم بهعنوان وثیقه قرار دهید و قیمت هر اتر را ۲۰۰ دلار فرض کنیم، میتوانید به اندازه ۱۳۳۳ توکن DAI وام بگیرید. اگر قیمت اتر به ۱۰۰ دلار کاهش یابد، در این حالت تنها میتوانید ۶۶۶ دای وام بگیرید؛ اگر شما قبل از تغییر قیمت، ۱۰۰۰ دای وام گرفته باشید، میزان وام دریافتی شما از وثیقهتان بیشتر خواهد شد؛ بنابراین Maker حساب شما را لیکویید خواهد شد.
یک حالت دیگر در بازارهای وامدهی وجود دارد. زمانی که یک حساب نزدیک به لیکویید شدن است، نودهای شبکه با فرانت ران کردن تراکنش پس دادن وام یا افزایش وثیقه با بورس ارزش سرمایه خود را حفظ کنید گیرنده وام یا تراکنش دیگر نقدسازها (Liquidators)، آن را لیکویید کرده و وثیقه وام را با تخفیف از پلتفرم خریداری کنند.
روش های جلوگیری از لیکویید شدن چیست؟
برای جلوگیری از Liquidation حساب، باید به نکاتی درباره مدیریت حساب و مدیریت سرمایه توجه کنیم. برخی از این نکات نیازمند تمرین و تکرار هستند و برخی دیگر، قبل از شروع هر معامله یا باز کردن پوزیشن مورد توجه قرار گیرد. در با بورس ارزش سرمایه خود را حفظ کنید ادامه چند مورد از نکات مهم برای جلوگیری از کال مارجین شدن حساب معاملاتی را معرفی خواهیم کرد.
حسابهایی با لوریج کم باز کنید
هرچه میزان Leverage یا اهرم حساب معاملاتی شما بیشتر باشد، احتمال از دست دادن سرمایه یا لیکوئید شدن حساب شما بیشتر میشود. بهفرض مثال اگر یک حساب با لوریج ۵ باز کنید، در صورت نوسان قیمت بهمیزان ۲۰ درصد، حساب شما لیکویید خواهد شد. حال اگر با بورس ارزش سرمایه خود را حفظ کنید با بورس ارزش سرمایه خود را حفظ کنید همان حساب را با لوریج ۱۰ باز کنید، تنها با ۱۰ درصد تغییر قیمت، حساب شما بسته و لیکویید خواهد شد. با توجه به پرنوسان بودن بازار ارزهای دیجیتال، انتخاب یک حساب معاملاتی با لوریج کم منطقیتر بهنظر میآید.
استراتژی معاملاتی داشته باشید
یکی از نکات بسیار مهم، سنجیده و با برنامه عمل کردن است؛ استراتژی معاملاتی به ترید شما نظم و برنامه میدهد و باعث میشود شما در مسیر مشخص و معینی حرکت کنید. داشتن استراتژی یا سیستم معاملاتی به شما دید بهتری برای رصد بازار میدهد و باعث میشود نقاط بهینه ورود و خروج را بهتر شناسایی کنند.
علاوه بر این، معاملاتی که با استراتژی مشخص انجام شدهاند، بهراحتی قابل تجزیهوتحلیل هستند؛ بررسی روندهای گذشته، ایرادات معاملهگری شما را مشخص میکند و میتوانید با رفع آنها، سرمایه خود را دربرابر ریسکهای احتمالی حفظ کنید.
با سرمایه کم شروع کنید
در ابتدا اندکی از سرمایه خود را وارد معاملات کنید که با سازوکار این نوع از معاملات آشنا شوید، تا در صورت اشتباه بودن محاسبات و تحلیلها، متحمل ضرر و زیان شدید نشوید؛ همچنین برای این که سرمایهتان از خطر لیکویید شدن در امان باشد، بهتر است قبل از هر معامله، مقدار سرمایهای را که قصد دارید وارد آن پوزیشن کنید را مشخص کنید. همچنین با استفاده از لوریج و چند برابر شدن سرمایه قابل معامله، نیازی نیست تمام سرمایهتان را استفاده کنید؛ زیرا این کار ریسک بسیاری به همراه دارد.
حد سود و حد ضرر مشخص کنید
بهترین راه برای جلوگیری از لیکویید شدن، استفاده از ابزارهایی مانند حد ضرر (Stop loss) و حد سود (Take Profit) است. تعیین Take Profit و Stop Loss به مدیریت ریسک افراد بستگی دارد. حالتی که در بین اکثر تریدرها مرسوم است، تعیین نسبت ریسک به ریوارد یک به دو است؛ یعنی معاملهگر حاضر است بهازای دو واحد سود، یک واحد ضرر کند. نکتهای که باید به آن دقت کرد تغییر ندادن مقدار حد سود و حد ضرر، بعد از تعیین آن است. در لینک زیر، میتوانید با نکات مهم درباره نحوه مدیریت ریسک آشنا شوید.
بازار معاملاتی، جایی برای جبران نیست!
باید قبول کرد که ضرر بخشی از معامله است و نمیتوان در تمام پوزیشنها و تریدها با سود خارج شد. برخی از معاملهگران پس از اینکه در یکی از تریدهای خود با زیان مواجه میشوند، بهسرعت وارد پوزیشن بعدی میشوند و با افزایش سرمایه یا تغییر حد سود و ضرر، میخواهند ضرر وارد شده را جبران کنند؛ اما در بیشتر مواقع این کار به کاهش یافتن سرمایه و در نهایت، لیکوئید شدن منجر میشود. بهتر است در این مواقع، از ترید کردن خودداری کنید و معاملات خود را برای پیدا کردن مشکل بررسی کنید.
سراغ رمزارزهای ناشناس نروید
بازار ارزهای دیجیتال نوسان بیشتری نسبت به بازارهای مالی دیگر دارد. در این میان برخی از پروژهها و رمزارزها ارزش واقعی ندارند و صرفا بهصورت مقطعی ظهور و افول میکنند. ممکن است برخی از آنها در یک بازه کم سود نجومی دهند، اما بهیکباره روندشان تغییر میکند. نوسان این دسته از رمزارزها که بعضا میمکوینها هم شامل آنها میشوند، نسبت به ارزهای دیجیتال دیگر بیشتر است؛ بنابراین میتوانند باعث لیکویید شدن حساب معاملاتی شوند.
پرسش و پاسخ (FAQ)
لیکویید شدن یک معنای واحد در تمام بازارهای مالی دارد. زمانی که نسبت ضرر حساب معاملاتی شما به مارجین سرمایهتان بیشتر باشد، صرافی حساب شما را میبندد و به اصطلاح شما لیکویید میشوید. لیکویید شدن در بازار ارزهای دیجیتال بهدلیل نوسان بیشتر این بازار نسبت به بازارهای مالی دیگر، ممکن است بیشتر رخ دهد.
- لیکویید شدن در بایننس چگونه اتفاق میافتد؟
هر صرافی سازوکار مشخصی برای لیکویید کردن حسابهای معاملاتی دارد. مکانیسم لیکویید شدن در صرافی بایننس به این صورت است که لوریج کاربران از محل لیکویید شدن سرمایهگذاران متضرر تامین میشود؛ بنابراین حساب لیکویید شده یک کاربر، به داخل یک صندوق انتقال مییابد.
- چگونه از لیکویید شدن جلوگیری کنیم؟
برای جلوگیری از لیکویید شدن، باید استراتژی معاملاتی داشت. علاوهبر این، نکاتی مانند تعیین حد سود و حد ضرر و انتخاب لوریج کم نیز میتواند کمککننده باشد.
حسابهایی که از لوریج استفاده کنند و در بازارهای مارجین و فیوچرز معامله میکنند، با خطر لیکویید شدن روبهرو هستند.
جمعبندی
لیکوئید شدن حساب معاملاتی شاید یکی از تلخترین اتفاقاتی باشد که برای یک معاملهگر رخ میدهد. Liquidation در بازارهای مارجین و فیوچرز و حسابهای دارای لوریج با بورس ارزش سرمایه خود را حفظ کنید اتفاق میافتد. در این مقاله درباره لیکوییدن شدن چیست، انواع بازارهای مالی، لوریج و راههای جلوگیری از لیکویید شدن صحبت کردیم. شما برای جلوگیری از لیکویید شدن از چه روشی استفاده میکنید؟
ارزش پول ملی چگونه بالا و پایین می رود؟
به بیان دیگر بانکهای مرکزی باید سیاستهایی را اعمال کنند که قدرت خرید پول ملی کاهش نیابد؛ یعنی مثلا اگر شما پنج سال قبل میتوانستید با 150 هزار ریال، دو کیلو گوشت و یک شانه تخم مرغ ودو کیلو نان بخرید و کت و شلوارتان را هم به لباسشویی بدهید، امروز هم قادر باشید، کم و بیش با همان مقدار ریال، همان ترکیب کالاها و خدمات را خریداری کنید، بیان جامعتر و دقیقتر این نکته، با مطالعه «شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی» میسر میشود. این شاخصی است که بانک مرکزی همهساله محاسبه میکند و تغییرات آن، نشان دهنده نرخ تورم در کشور است. خلاصه اینکه عبارت «یکی از مهمترین وظایف بانک مرکزی حفظ ارزش پول ملی است» در وهله اول بدان معنی است که مهار تورم و جلوگیری از کاهش قدرت خرید وجه رایج کشور برای شهروندان، از مهمترین وظایف بانک مرکزی به شمار میرود.
متاسفانه این مساله روشن و ساده در بسیاری موارد، آگاهانه یا به غفلت، به گونه ای تعبیر و تفسیر میشود که «ارزش پول ملی»، با «نرخ برابری» پول ملی نسبت به پولهای دیگر، یکسان انگاشته شده سپس جنبهای حیثیتی و سیاسی به آن داده میشود و گاه حتی به دستاویزی برای تسویه خرده حسابهای گروهی مبدل میگردد.
دلایل و عواملی که پدیدههای اقتصادی (نرخ ارز، تورم، سود بانکی و . ) را توضیح میدهند بسیار متعدد، پیچیده و درهمتنیده هستند و در اغلب موارد خود این پدیدهها در زنجیره علت و معلولی خویش قرار میگیرند و تغییراتشان دلایل و عوامل موثر بر آنها را در بازخورد مجددا تحتتاثیر قرار میدهند. در واقع پدیدههای اقتصادی خودشان بر خودشان تاثیرگذار هستند. از سوی دیگر، منافع اغلب کسانیکه درباره پدیدههای اقتصادی بحث میکنند از این پدیدهها متاثر میشود؛ بنابراین احتمال اینکه اینگونه اظهارنظرها دارای اریب باشد، بالا است. این مسائل، از عوامل مهمی است که بحثهای اقتصادی را دچار تشتت و سردرگمی. یکی از راههای گرفتار نشدن در اینگونه مشکلات، تمرکز بر بخش واقعی اقتصاد و توجه به عوامل کلیدی است.
ارزش پول ملی دو معنی دارد. یکی از منظر مسائل داخلی و ارزش داراییهای بانک مرکزی است (پشتوانه پولهای چاپ شده) و دیگری از جهت نرخ برابری با پولهای خارجی (ارز). بحثهای جاری عمدتا از منظر دوم مطرح میشوند. روشن است که نرخ برابری ریال با ارز، برآیند کنشها و واکنشهای متقابل عرضه و با بورس ارزش سرمایه خود را حفظ کنید تقاضای ارز است. منبع اصلی فروش ارز صادرات کالاها و خدمات و هدف اصلی از خرید آن، واردات کالاها و خدمات است. علاوهبر صادرکنندگان و واردکنندگان، سفتهبازان و کسانی که برای حفظ ارزش داراییهای خود ارز نگهداری میکنند نیز در میان خریداران و فروشندگان آن هستند. البته دسته دوم و سوم، فروشنده یا مشتری همیشگی در بازار ارز نیستند، بلکه عموما بهدنبال نوسانات بازار ارز که غالبا با بر هم خوردن وضعیت عرضه و تقاضای ارز روی میدهد، وارد این بازار میشوند.
شکل زیر، شمای کلی این موضوع را نشان میدهد. نکته بارزی که در این تصویر مشخص است تمرکز شدید بر پرتفوی صادرات ایران است. به عبارت دیگر، تامین ارز مورد نیاز واردات کشور که طیف وسیعی از کالاهای مصرفی، واسطهای و سرمایهای را شامل میشود وابستگی تقریبا کاملی به ارز حاصل از صادرات نفت، گاز و فرآوردههای با بورس ارزش سرمایه خود را حفظ کنید نفتی (بخش A) دارد و وقتی به هر دلیلی صادرات آنها یا دسترسی به ارز حاصل از آنها دچار مشکل میشود بار تامین ارز مورد نیاز واردات کشور بر شانههای بخش B متمرکز میشود. ضمنا در چنین مقاطع زمانی، تقاضاهای دیگری علاوهبر تقاضای مربوط به واردات، وارد بازار ارز میشود که فشار آن هم به ناچار به بخش B منتقل میشود.
در این شرایط اگر بر فرض، بخش B به روند عادی فعالیت خود ادامه دهد و حاضر باشد ارز در اختیار خود را در بازار ارز عرضه کند باز هم توان پاسخگویی به عطش بازار را ندارد و لاجرم برای رفع این عطش و تخلیه شدن کمبود ارز، نرخ ارز اوج میگیرد و همین اوجگیری، تشدید تقاضا و افزایشهای سلسلهوار بعدی نرخ ارز را در پی میآورد و نهایتا با کاهشهای شدید در ارزش پول ملی مواجه میشویم.
با این توضیح چنین میتوان نتیجه گرفت که کاهش ارزش پول ملی که هر از چند گاهی در برابر پولهای خارجی روی میدهد، غالبا نتیجه تمرکز شدید در پرتفوی صادرات کشور است. اقتصاد ایران حداقل طی نیم قرن گذشته، معتاد به نفت و ارز حاصل از آن بوده و ارزش موجود ریال در برابر ارزهای مختلف، نتیجه دوپینگ اقتصاد ایران با دلارهای نفتی برای دهههای متمادی است و چنین ارزشی، مصنوعی بوده و دوام و قوام و طبعا افتخار ندارد. پول ملی زمانی ارزش مییابد که واردات کشور بهجای نفت با تولید کالاها و خدمات گوناگون پاسخ داده شود. اینکه گفته میشود ارزش پول ملی به قدرت اقتصادی کشورها بسته است، دقیقا به همین معنی است.
علاوهبر زمینهسازی ایجاد حباب در ارزش خارجی پول ملی، دلارهای نفتی این امکان را فراهم کرده که بتوان فعالیتهای گستردهای را در قالب بخش دولتی بهراه انداخت بدون اینکه تقاضای موثری برای آن وجود داشته باشد. روشن است در زمانهایی که جریان دلارهای نفتی دچار مشکل میشود، نمیتوان اینگونه فعالیتها را تعطیل کرد. در این زمانها، دولت برای تامین هزینههای خود بهناچار دست به دامن بانک مرکزی میشود و از طریق افزایش پایه پولی مشکل را حل میکند؛ اما این اقدام مترادف با کاهش ارزش پول ملی در داخل است. پس دلارهای نفتی در زمینه ارزش پول ملی از منظر داخلی نیز بسیار تعیینکننده است.
جامعه ما برای حفظ یا افزایش ارزش پول ملی دو گزینه کاملا متفاوت پیش رو دارد. یکی دوپینگ و تداوم مصرف مواد نیروزا (یا همان دلارهای نفتی) است و دیگری ترک اعتیاد به نفت و کار و تلاش و تولید مستمر و مسوولانه و تسخیر بازارهای داخلی و خارجی توسط کالاها و خدمات ایرانی بهمنظور از بین بردن تمرکز ویرانگر موجود در پرتفوی بخش صادرات تجارت خارجی کشور. آنانکه بحق خواستار حفظ ارزش پول ملی هستند باید روشن کنند که دغدغه آنها صرفا حفظ ارزش پول ملی است یا اینکه نحوه تحقق این هدف نیز از نظر آنان اهمیت دارد.
صندوقهای پوشش ریسک یا حفظ ارزش
همانگونه که میدانید سرمایهگذاری با نرخ سودِ حداقل برابر با نرخ تورم منجر به حفظ ارزش پول و قدرت خرید و ارزش واقعی پول در آینده برابر با ارزش فعلی آن خواهد شد. در این راستا اغلب افرادی که سرمایهی قابلتوجهی دارند اما تخصص لازم برای سرمایهگذاری آن در زمینههای خاص برای حفظ ارزش پول خود را ندارند، برای سرمایهگذاری از طیف وسیعی از ابزارهای سرمایهگذاری استفاده میکنند. یکی از انواع این ابزارها صندوقهای سرمایهگذاریاند. در این مقاله قصد داریم به معرفی صندوقهای پوشش ریسک یا همان صندوق حفظ ارزش بپردازیم. این صندوقها مناسب سرمایهگذارانی است که مقدار قابل توجهی سرمایه در دسترس دارند و تمایل دارند در بازارهایی سرمایهگذاری کنند که بازدهیهای بیشتری از بازدهیهای عادی کسب کنند. تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید تا با این صندوقها آشنا شوید.
پیش از تعریف صندوقهای پوشش ریسک (hedge funds) که به صندوقهای حفظ ارزش نیز مشهورند لازم است تعریف مختصری از انواع صندوقهای سرمایهگذاری داشته باشیم.
تعریف انواع صندوقهای سرمایهگذاری و جایگاه صندوق پوشش ریسک در آنها
در ابتدا لازم است با انواع صندوق ها از لحاظ ثابت یا متغیر بودن سرمایهی آنها آشنا شوید.
صندوق سرمایهگذاری با سرمایهی ثابت (Closed-end fund)
صندوق سرمایهگذاری با سرمایهی ثابت یک صندوق سرمایهگذاری مشترک که هیچ سرمایهگذاری جدیدی در آن قبول نمیشود. سرمایهگذاران جدید با خرید سهام موجود، سرمایهگذاری میکنند و سرمایهگذاران در صندوق میتوانند با فروش سهام خود به سایر سرمایهگذاران پول خود را نقد کنند.
صندوق سرمایهگذاری با سرمایهی متغیر (Open-end fund)
صندوق سرمایهگذاری با سرمایهی متغیر صندوق سرمایهگذاری مشترکی است که از سرمایهگذاران جدید سرمایه میپذیرد و سهام جدید را به ارزشی برابر با ارزش خالص داراییهای صندوق در زمان سرمایهگذاری، منتشر میکند.
صندوقهای سرمایهگذاری مشترک محصول اولیهی سرمایهگذاری مشترک تعداد زیادی از سرمایهگذاران فردی در سطح جهان هستند. طبق گزارش انجمن بینالمللی صندوقهای سرمایهگذاری، داراییهای صندوقهای سرمایهگذاری با سرمایهی متغیرِ قابلمعامله در سراسر جهان تا سهماهه اول سال 2018 بالغ بر 50 تریلیون دلار آمریکا بوده است. صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، مزایای متعددی را ارائه میدهند از جمله: حداقل سپرده برای سرمایهگذاری، پرتفوی متنوع، نقدشوندگی روزانه، عملکرد استاندارد و گزارش مالیاتی.
جایگاه صندوقهای پوشش ریسک یا حفظ ارزش در میان سایر صندوقهای سرمایهگذاری
صندوقهای پوشش ریسک (حفظ ارزش)، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و صندوقهای قابل معامله (ETF) همگی مجموعههای مالیای هستند که توسط تعداد زیادی سرمایهگذار حمایت میشوند و هدفشان کسب سود بیشتر برای خودشان و مشتریانشان است. صندوقهای پوشش ریسک، مانند برخی از صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و تعداد کمی از ETFها، صندوقهایی فعالاند که توسط مدیران حرفهای مدیریت میشوند تا سرمایهگذاریهای خاصی را با هدف اعلام شده انجام دهند تا فراتر از بازده معمول بازارها، برخی بخشهای اقتصاد یا شاخصهای بازار، سود بهدست آورند.
در این راستا این صندوقها بیشترین بازده ممکن را هدف قرار میدهند و در عین تلاش برای دستیابی به آن، بیشترین ریسک را نیز میپذیرند؛ در این راستا نسبت به صندوقهای رقیب مقررات نرمتری دارند که انعطافپذیری بیشتری برای سرمایهگذاری برای آنها ایجاد میکند و دست مدیران را برای سرمایهگذاری تقریباً در هر کلاس دارایی بازمیگذارد. مشتریان این صندوقها نیز در مقابل دریافت سودهای چشمگیر، هزینههای بسیار بیشتری نیز میپردازند.
تعریف صندوق سرمایهگذاری پوشش ریسک یا حفظ ارزش (hedge funds)
این نوع صندوقها، صندوقهای سرمایهگذاری خصوصیای هستند که معمولاً از بدهی (قرض)، مشتقات (اوراق بهادار یا اموال ترکیبی) و استراتژیهای سرمایهگذاری بلندمدت/کوتاهمدت استفاده میکنند. در این صندوقها انتظار میرود با استفاده از سرمایهی قرض گرفتهشده و فروش عاریتی، سود حاصل، بیشتر از سود قابل پرداخت باشد.
تعریف مشتقات: مشتقه قراردادی است بین دو یا چند طرف که ارزش آن بر اساس یک دارایی مالی اساسیِ مورد توافق (مانند اوراق بهادار) یا مجموعهای از داراییها (مانند یک شاخص) تعیین میگردد. ابزارهای مشتقهی اساسی رایج عبارتاند از اوراق قرضه، کالاها، ارزها، نرخ بهره، شاخصهای بازار و سهام.
تعریف استراتژی بلندمدت/کوتاهمدت (long/short equity strategy):
استراتژی سهامداری یا سرمایهگذاری بلندمدت/کوتاهمدت نوعی استراتژی سرمایهگذاری است که به دنبال خرید و نگهداری دارایی یا سهامی است که در حال حاضر در قیمتی پایینتر از ارزش واقعی خود قرار دارد (underpriced stock)، به انتظار بالارفتن قیمت و سوددهی آن در آینده (بلندمدت) و در مقابل، فروش موقت دارایی یا سهامی که قیمتش در حال حاضر بالاتر از ارزش واقعی آن قرار دارد (overpriced share) و انتظار برای خرید مجدد آن در زمان رسیدن به پایینترین قیمت و دریافت سود از محل اختلاف قیمت فروش و خرید مجدد (کوتاهمدت). این استراتژی شکل تکاملیافتهی همان استراتژی سنتی خرید و نگهداری بلندمدت دارایی/سهام است اما با بهرهگیری از فرصتهای کسب سود ناشی از شناسایی و مانور روی داراییها/سهام کمارزشگذاریشده (undervalued) و بیشارزشگذاریشده (overvalued).
عملکرد صندوق سرمایهگذاری حفظ ارزش یا پوشش ریسک چگونه است؟
صندوقهای سرمایهگذاری حفظ ارزش، مجموعههایی با مدیریت فعال سرمایه هستند که معمولاً از استراتژیهای سرمایهگذاری غیرسنتی و یا گروههای پرخطر دارایی استفاده میکنند؛ ازجملهی این استراتژیها خرید داراییهای محرمانه با پول قرضگرفتهشده و معاملهی آنها برای حصول بازده سرمایهگذاری (بیش از) متوسط برای مشتریان خود است. این صندوقها را بهعنوان گزینههای سرمایهگذاری جایگزین پرخطر در نظر میگیریم.
اگر به صندوقهای پرریسک و با امکان کسب بازدهی بالا علاقهمند هستید، حتما مقالهی مربوط به صندوق جسورانه را مطالعه کنید.
ویژگی صندوقهای پوشش ریسک یا حفظ ارزش
- از ویژگیهای صندوقهای حفظ ارزش، نیاز به حداقل سرمایهی بالا یا تشکیل با دارایی خالص بالا است که شامل همه نمیشود مگر مشتریان ثروتمند.
- صندوقهای سرمایهگذاری حفظ ارزش کارمزدهای بسیار بالاتری نسبت به صندوقهای سرمایهگذاری معمولی دریافت میکنند و هزینههای بالایی دارند.
- به حداقل سپردهی بالا برای بلندمدت نیاز دارند و نمیتوان انتظار نقدشوندگی سریع از آنها داشت. این صندوقها معمولاً از سرمایهگذاران میخواهند که پول خود را برای مدت یک یا چند سال قفل کنند.
- صندوقهای پوشش ریسک در طول پنج سال گذشته تقریباً 2٫5٪ رشد داشته است، اما تشکیل آنها همچنان بحثبرانگیز است.
- صندوقهای سرمایهگذاری حفظ ارزش به دلیل برتری عملکرد در بازار در دهههای 1990 و اوایل دههی 2000 موردتحسین قرار گرفتند، اما بسیاری از آنها پس از بحران مالی 2007-2008 عملکرد ضعیفی داشتند، بهویژه پس از اعمال کارمزدها و مالیاتها.
- روی دیگر سودهای چشمگیر این صندوقها، ریسکهای بزرگ است. استراتژیهای سرمایهگذاری متمرکز، این صندوقها را در معرض زیانهای بالقوهی بزرگی قرار میدهد و استفاده از اهرم یا پول قرض گرفته شده، میتواند یک ضرر جزئی را به ضرری فاجعهبار تبدیل نماید.
تجارت پرریسک چیست؟
صندوقهای حفظ ارزش (پوشش ریسک) آزادند تا از استراتژیهای پرریسکتر به روشهای پرریسکتر استفاده کنند. این صندوقها اغلب از “اهرم” (leverage) استفاده میکنند؛ یعنی از پول قرض گرفته شده برای خرید دارایی بیشتر استفاده میکنند تا بازده (یا ضرر) بالقوهی خود را چندبرابر کنند، همچنین در اوراق مشتقه (derivatives) مانند اختیار معامله و قراردادهای آتی، سرمایهگذاری میکنند و از طریق فروش عاریتی، معاملات خود را پیش میبرند.
قابلذکر است که عملکرد صندوقهای حفظ ارزش به اندازهی صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، توسط کمیسیون بورس و اوراق بهادار تنظیم و محدود نمیشود پس این صندوقها در انتخاب سرمایهگذاریهای پنهانی (esoteric investments) که سرمایهگذاران محافظهکار به آن دست نمیزنند، آزادند؛ به بیان دیگر انتخاب زمینههای سرمایهگذاری پرریسک و پربازده به انتخاب مدیران این صندوقها بستگی خواهد داشت، در نتیجه جذابیت بسیاری از این صندوقها در شهرت، خوشفکری و جسارت مدیران آنها نهفته است و بسیاری از این مدیران بهعنوان ستارههایی در دنیای محرمانهی صندوقهای سرمایهگذاری شناخته میشوند؛ این مدیرانِ پول، اصلاً ارزان نیستند؛ صندوقهای پوشش ریسک معمولاً کارمزدی معادل 1 تا 2 درصد از دارایی صندوق بهاضافهی «کارمزد عملکرد» حدود 20 درصد از سود حاصله را دریافت میکنند.
صندوق سرمایهگذاری پوشش ریسک، چگونه ارزش سرمایه را حفظ میکند؟
برای درک فلسفهی این نوع صندوق به عبارت” حفظ ارزش ” دقت کنید. مدیر یک صندوق سرمایهگذاری سنتی ممکن است بخشی از داراییهای موجود را بهعنوان یک تضمین پوشش ریسک (hedged bet) (به سرمایهگذاری در زمینههای تضمین شده با درآمد ثابت) اختصاص دهد؛ این تضمین در زمینههای غیر از اهداف متمرکز صندوق ذخیره میشود تا هرگونه ضرر در داراییهای اصلی صندوق را جبران نماید و ریسک را پوشش دهد. به عنوان مثال، مدیر صندوقی که تمرکز اصلی آن سرمایهگذاری بر یک صنعت ادواری (cyclical sector) (فصلی) است، یعنی بخشی که بهصورت دورهای فقط در زمان شکوفایی اقتصادی عملکرد خوبی دارد (مثلاً صنعت گردشگری)، ممکن است بخشی از داراییهای صندوق را به خرید سهام در یک بخش غیرادواری (non-cyclical sector) (ثابت) صنعت همچون شرکتهای مرتبط با مواد غذایی یا انرژی اختصاص دهد.
در فصل رکودِ اقتصادی که بخشهای ادواری (فصلی) صنعت بازدهی ندارند، بازده سهام غیرادواری (ثابت) باید زیان موجود در سهام بخش ادواری (با بازده فصلی) را جبران نماید. اما این تعریف کلاسیک صندوقهای سرمایهگذاری حفظ ارزش است؛ در دوران جدید، مدیران صندوقهای حفظ ارزش، این مفهوم را به افراط رساندهاند و در واقعیت صندوق آنها ارتباط چندانی با پوشش ریسک ندارند، به جز تعدادی که هنوز به مفهوم اصلی صندوق “حفظ ارزش”، معروف به مدل کلاسیک سهام بلندمدت /کوتاهمدت پایبند هستند. حال لازم است بدانیم زمینهی سرمایهگذاری این صندوقها چیست.
صندوقهای سرمایهگذاری پوشش ریسک یا حفظ ارزش چگونه طبقهبندی میشوند؟
صندوقهای پوشش ریسک برای استفاده از فرصتهای خاص بازار طراحی شدهاند. آنها را میتوان بر اساس برخی استراتژیهای کلی صندوقهای پوشش ریسک مانند سرمایهگذاری مبتنی بر رویداد (event-driven) و آربیتراژ با درآمد ثابت (fixed-income arbitrage) طبقهبندی نمود؛ اما اغلب بر اساس سبک سرمایهگذاری مدیر صندوق طبقهبندی میشوند.
از منظر قانونی، صندوقهای پوشش ریسک، اغلب به عنوان مجموعهای متشکل از شرکای محدود در یک سرمایهگذاری خصوصی راهاندازی میشوند که فقط تعداد محدودی از سرمایهگذاران معتبر میتوانند در آن مشارکت داشته باشند و به حداقل سرمایهی اولیهی زیادی برای مشارکت نیاز دارند؛ پس حداقل سرمایهی موردنیاز نیز عامل دیگری در طبقهبندی این نوع صندوقهاست.
قابلیت نقدشوندگی سرمایه در این نوع صندوقها چندان سریع نیست، زیرا اغلب سرمایهگذاران را ملزم میکند که حداقل یک سال پول خود را در صندوق نگهداری کنند. حداقل زمانی که با عنوان دورهی خواب سرمایه (lock-up period) شناخته میشود آیتم دیگری در طبقهبندی این نوع صندوقهاست؛ مثلاً برداشت سرمایه ممکن است فقط در فواصل زمانی مشخصی مثل سه ماه یکبار یا دو سال یکبار اتفاق بیفتد.
تاریخچهی پیدایش صندوقهای حفظ ارزش
سرمایهگذار استرالیایی و نویسندهی مالی آلفرد وینسلو جونز (Alfred Winslow Jones) با راهاندازی اولین صندوق پوشش ریسک در سال 1949 از طریق شرکت خود به نام A.W. Jones & Co ، بهعنوان بنیانگذار این نوع صندوقها شناخته میشود. وی 100000 دلار (شامل 40000 دلار از سرمایهی شخصی خود) جمعآوری نموده، صندوقی را راهاندازی کرد که هدف آن به حداقل رساندن ریسک در سرمایهگذاری بلندمدت سهام از طریق فروش کوتاهمدت سهام دیگر بود. این نوآوری اکنون به عنوان مدل کلاسیک سهام بلندمدت/کوتاهمدت نامیده میشود؛ جونز همچنین از اهرم (استفاده از بدهی بهعنوان سرمایه) برای افزایش بازده صندوق خود استفاده نمود. وی در سال 1952 صندوق خود را از شرکت تضامنی به شرکت با مسئولیت محدود تبدیل کرد و 20 درصد کارمزد تشویقی را بهعنوان پاداش انگیزشی برای شراکت مدیر اضافه نمود.
جونز بهعنوان اولین مدیر سبدی که از ترکیب فروش برای مدت کوتاه (short selling) و اهرم (با بورس ارزش سرمایه خود را حفظ کنید قرض به جای سرمایهگذاری) در کنار یک سیستم پاداش انگیزشی مبتنی بر عملکرد استفاده کرد، بهعنوان پدر صندوقهای حفظ ارزش، جایگاه خود را در تاریخ سرمایهگذاری ثبت نمود.
مقایسهی صندوقهای پوشش ریسک یا حفظ ارزش با دیگر انواع صندوق سرمایهگذاری مشترک
چگونه میتوان یک صندوق پوشش ریسک را از یک صندوق سرمایهگذاری مشترک تشخیص داد؟ در ادامه به چند تفاوت بزرگ که بین این دو نوع صندوق وجود دارد اشاره مینماییم:
دیدگاه شما