روش مارتینگل چیست؟ چگونه میتوان سود خود را مدیریت کرد؟
یکی از دغدغههای افرادی که شرطبندی میکردند همیشه این بوده که چگونه کمترین ضرر را متوجه سرمایه خود کنند یا چه کار کنند که شانس کسب سود آنها از این شرطبندی، بیشتر از باخت و ضررشان باشد. در این زمینه نظریههای متنوعی منتشر شد که طی آزمون و خطاهای بسیار، کارایی آن چنانی نداشت. تا این که نظریه مارتینگل این گره را تا حدودی باز کرد. در این روش تا حد زیادی شانس کسب سود و برنده شدن بیشتر از حالت نرمال است و به مرور زمان کمی دستخوش تغییرات شد تا این که بعدها در بازار بورس نیز مورد استفاده سرمایهگذاران قرار گرفت. به منظور آشنایی با روش خرید پله ای مارتینگل برای کاهش میزان ضرر سرمایهگذاری با ما همراه باشید.
آشنایی با تاریخچه ی مارتینگل
مارتینگل نام یک شخص نیست. در لغت، Martingale یعنی افسار اسب! در فرانسه منظور از تعیین حد ضرر چیست؟ قرن هجدهم این لغت به بعضی استراتژیهای شرطبندی اشاره داشت. مثلا روشی که در آن پرتاب سکه صورت میگرفت و افراد بر سر شیر یا خط شرطبندی میکردند. در سال 1939 دانشمندی به نام ویل (Ville) اصطلاح مارتینگل را در اشاره به یک دنباله از متغیرهای تصادفی به کار برد. بعدها ژوزف دوب(Joseph Doob) تئوری مارتینگل را توسعه داد. این تئوری در گذر زمان از حوزه شرطبندی فراتر رفت و راه خود را به بورس و بازارهای مالی باز کرد.
مارتینگل چیست؟
مارتینگل یک نوع استراتژی معاملاتی است که سرمایهگذاران با استفاده از آن میتوانند به سودهای قابل توجهی دست پیدا کنند. به عبارت دیگر مارتینگل به روشی گفته میشود که در آن، با وارد شدن یک معامله به زیان، حجم معامله بعدی باید دو برابر شود. در ابتدا این روش بیشتر در شرط بندیها کاربرد داشت و این استراتژی برای اولین بار توسط یکی از ریاضیدانهای فرانسوی به نام پاول پیر لوی در قرن 18 میلادی مطرح شد.
در مقابل این استراتژی یک استراتژی به نام ضد مارتینگل وجود داشت که معتقد بود با هر شکستی که در معاملات تجربه میکنید، باید مقدار پولی که در معامله تزریق کردهاید را نصف کنید و هر دفعه که سود کسب کردید، مقدار سرمایه را دو برابر کنید. این روش دقیقا برعکس روش مارتینگل بود. باید در نظر داشته باشید که روش مارتینگل در معاملات بازار بورس، نیاز به منظور از تعیین حد ضرر چیست؟ ریسکپذیری بالایی دارد.
روش خرید پلهای مارتینگل
همانطور که در بخشهای قبلی اشاره شد، روش مارتینگل در بازار بورس یک نوع استراتژی معاملاتی برای افراد ریسکپذیر است.
برای خرید سهام به صورت پلهای به روش مارتینگل باید بر اساس مراحل عمل کنیم:
- در مرحله اول تمام مبلغی را که میخواهیم سرمایهگذاری کنیم، مشخص کرده و مشخص میکنیم که این مبلغ را در چند مرحله سرمایهگذاری خواهیم کرد.
- در مرحله بعدی، سرمایه را به منظور از تعیین حد ضرر چیست؟ چند قسمت مساوی تقسیم میکنیم.
- مقدار خرید در هر مرحله باید با نسبتی از توان ۲ انجام شود.
برای درک بهتر به این مثال توجه کنید: فرض کنید بعد از ارزیابی سهم مورد نظر، قصد داریم سهم را در سه مرحله یا سه پله خریداری کنیم. وقتی میگوییم قصد خرید در سه پله را داریم، یعنی میخواهیم در (پله اول، ۱ قسمت)، در (پله دوم، ۲ قسمت) و در (پله سوم، ۴ قسمت) از تمام سرمایهمان را به خرید سهم اختصاص دهیم. (۱+۲+۴=۷)
- در مرحله اول، یک قسمت را خریداری میکنیم، اگر شرایط مطابق با خواسته ما نبود و قیمت سهم کاهش پیدا کرد، پله دوم را شروع میکنیم.
- در پله دوم، دو قسمت از کل پول (دو برابر مرحله قبل) را روی سهم سرمایهگذاری خواهیم کرد.در صورت رشد قیمتی سهام، سریعتر از ضرر خارج خواهیم شد و حتی ممکن است به سود هم برسیم اما اگر باز هم قیمت سهم کاهش پیدا کرد و به حد ضرر تعیین شده رسیدیم، وارد پله سوم خواهیم شد.
- در مرحله سوم میتوانیم ۴ قسمت باقی مانده را در قیمت جدید که پایینتر از سایر قیمتها است، خریداری کنیم.
مدیریت ریسک و سرمایه با مارتینگل
همانطور که تا این بخش از مقاله اشاره کردیم، روش مارتینگل به سبک معاملاتی سرمایهگذاران توجه چندانی ندارد و تنها رکن آن، این است که با ورود معامله به زیان در فواصل مشخص، باید به حجم معامله مورد نظر افزوده شود تا با برگشتن به اصلاح قیمت در بازار، اول زیان به وجود آمده جبران شود و دوم این که مجموع معاملات انجام شده وارد سود شود.
شاید بگویید که این استراتژی همیشه کارساز بوده و بهتر است همیشه از این روش برای جبران ضرر و کسب سود استفاده کنیم اما اینطور نیست! دقت داشته باشید که افزایش حجم معامله در فواصل تعیین شدهای امکانپذیر است و کافی است بین این فاصلههای مشخص شده، بازار هیچ اصلاح قیمتی را به وجود نیاورد، با این روال، آنقدر سرمایه خود را در معامله تزریق خواهید کرد که در نهایت معامله شما به ضرر شناور تبدیل شده و آرام آرام تمام سرمایه خود را از دست بدهید.
شرح یک مثال از فرآیند شرط بندی
برای درک بهتر از عنوان روش خرید پله ای مارتینگل بهتر است با یک مثال از شرط بندی شروع منظور از تعیین حد ضرر چیست؟ کنیم و در ادامه این روش را در بازار بورس بررسی و ارزیابی کنیم. برای شروع فرض کنید یک شخص در یک شرط بندی حاضر شده و عنوان شرطبندی هم پرتاب یک سکه به آسمان و ظاهر شدن روی شیر و خط همان سکه است. اگر شخص داستان ما روی شیر سکه شرطبندی نکرده باشد، معادل سرمایهای که گذاشته سود کسب خواهد کرد و اگر در این پروسه روی خط سکه ظاهر شود معادل همان سرمایه متضرر خواهد شد.
فرض کنید سرمایهای که این شخص در بازی گذاشته، به میزان A تومان بوده است. در پرتاب اول اگر روی شیر سکه ظاهر شود طبیعی است که سرمایه این شخص در این شرط بندی به2A تومان تبدیل شده است. حال اگر در نقطه مقابل روی خط سکه ظاهر شود این شخص در شرطبندی باخته و طبق این نظریه اگر دو برابر سرمایه را مجدد شرطبندی کند سرمایه جدید او 2A تومان است، اگر در این مرحله ببرد سود او به شکل زیر خواهد بود:
- باخت مرحله اول: A تومان
- برد در مرحله دوم: 2A تومان
- محاسبه سود در این شرط بندی: A=2A-A تومان
بیایید فرض کنید این شخص با ادامه شرطبندی مجدد در این مرحله میبازد و طبق این نظریه باید دو برابر سرمایه قبلی یعنی 4A را به این پروسه تخصیص دهد. اگر برنده شد شرایط به شکل زیر نمایش داده میشود:
- باخت مرحله اول و دوم: A+2A=3Aتومان
- برد در مرحله سوم: 4A تومان
- محاسبه سود در این شرط بندی: 4A-3A=A تومان
دقت داشته باشید اگر این چرخه بارها در این فرآیند پیش بیاید به شرطی که سرمایه شما تمام نشده باشد، از این فرآیند با کسب سود خارج خواهید شد.
کاربرد روش مارتینگل در بورس چیست؟
طبق روش مارتینگل در بورس شما سرمایه اولیه خود را به قسمتهای نامساوی (از توانهای عدد 2) تقسیم میکنید و خرید خود را در قیمتهای مختلف بر مبنای این ضرایب انجام میدهید.
برای درک بهتر تصور کنید که شما یک سهم را با ارزش 100 تومان خریداری کردهاید و بر خلاف تصورات و پیشبینیهایی که داشتهاید، سهم با ضرر مواجه شده و ارزش قیمتی آن 5 درصد افت کرده است و طبیعتا به 95 تومان رسیده است. مطابق روش مارتینگل در بورس در این مرحله شما باید 2 عدد سهم جدید خریداری کنید. اگر این کار را انجام دهید میزان میانگین کل خرید شما به 96.7 تومان خواهد رسید و در صورتی که سهم رشد قیمتی به بالای 96.7 تومان داشته باشد، کل فرآیند سرمایهگذاری شما سودآور خواهد بود و این امر در صورتی اتفاق افتاده که قیمت سهم شما هنوز به 100 تومان اصلی که سهم را در آن قیمت خریداری کردهاید نرسیده است.
فرض کنید باز قیمت سهم بر خلاف پیش بینیهای شما مجدد 5 درصد دیگر ضرر کند و قیمت آن به 90.25 تومان برسد، باز شما طبق روش مارتینگل باید دو برابر خرید قبلی یعنی 4 سهم را خریداری کنید. با این کار میانگین کل خرید شما از این سهم به 93 تومان کاهش پیدا میکند و این در حالی است که قیمت اصلی سهم شما 10 درصد کاهش پیدا کرده است. اگر قیمت این سهم تنها 3.5 درصد رشد داشته باشد، باز کل خرید شما طبق نظریه مارتینگل سودآور خواهد بود.
مزایای روش مارتینگل
در صورتی که در فرآیند سرمایهگذاری قیمت سهام شما از قیمت اولیه که در آن سهام را خریداری کردهاید، فاصله گرفت و به زبان سادهتر ارزش قیمتی سهام کاهش پیدا کرد، با این نظریه میتوان قبل از رسیدن سهام به قیمت اولیه که در آن سهم خریداری شده است وارد سود شد؛ به جای این که دست روی دست بگذاریم تا یک روز سهم به وضعیت عادی برگردد. طبق تجربه در بازار بورس مشاهده شده است که یک سهم زمانی که افت قیمتی پیدا میکند به راحتی قیمت قبلی برنمیگردد و سرمایهگذاران زمان زیادی منتظر برگشت قیمت سهام خود در بازار هستند که این فرآیند برای بسیاری از افراد غیر قابل تحمل است. این جا است که با استفاده از نظریه مارتینگل به راحتی و با خیال آسوده به شرط تمام نشدن پولتان میتوانید قبل از این که قیمت سهام به قیمت خرید شما رسیده باشد، سرمایهتان را با سود از بازار خارج کنید.
معایب روش مارتینگل
در نظر داشته باشید که روش خرید پله ای مارتینگل در بخشهای مختلف دنیا توسط سرمایهگذاران و متخصصان بزرگی به اجرا درآمده و بسته با چهارچوبها و ضوابط بازار مالی و سرمایهگذاری همان بخش، بومیسازی شده است. طبق این نظریه کاملا شفاف است که در صورت داشتن سرمایه، به دفعات میتوان از آن استفاده کرد تا با ضرر کمتر از سهم خارج شد چه بسا حتی با کسب سود!
نکته مهم این است که سرمایه ما منبع نامحدودی ندارد که به دفعات از آن استفاده کنیم و تا ابد نمیتوانیم دو برابر سرمایه قبلی سهام بخریم! وقتی چند مرحله طبق این روش پیشروی کنیم میبینیم که سرمایهمان تمام شده و دیگر پولی برای خرید سهام بیشتر در این بازار نمانده است.
در گام اول باید توجه داشته باشید که الزاما دفعات تکرار این پروسه باید توسط سرمایهگذار مشخص شده باشد تا بتوان از عهده آن به راحتی برآمد. طبق تجربه معمولا فعالان بازار اظهار میکنند که دفعات این نظریه را به 3 مرحله کاهش دهید. یعنی سرمایه خود را به چهار بخش نامساوی تقسیم کنید که به این شکل خواهد شد: 1، 2، 4، 8. همانطور که مشخص است این ضرایب طبق روش مارتینگل چیده شدهاند که در هر مرحله میزان آن به توان 2 رسیده است.
در صورت اجرای این تقسیمبندی، زمانی که قیمت سهام اولیهتان کاهش پیدا کرد، بازه حد ضرر خود را باید به سه قسمت تقسیم کنید و هر باری که قیمت سهام به یکی از این سه بخش مد نظر نزدیک شد، باید پله بعدی خرید خود روی آن سهم را اجرا کنید. در نتیجه هم حد ضرر را رعایت کردهاید و هم در صورت فعال نشدن آن و رشد قیمت سهم از هر قیمتی (چه خرید اول و چه خرید آخر) قیمت خرید شما بهینه شده است و با اولین رشد،کل خریدتان وارد سود میشود.
باید در نظر داشته باشید که موفقیت در استفاده از این روش، به میزان دانش و آگاهی شما از فرآیند سرمایهگذاری در بازار بورس بستگی دارد. در صورتی که نسبت به روشهای تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی مسلط باشید، شانس کسب سود شما بسیار قویتر خواهد بود. در غیر این صورت به احتمال زیاد سرمایه شما با ضرر و زیان جبران ناپذیری مواجه خواهد شد.
سخن آخر
افراد در فرایند سرمایهگذاری خود در بازار سرمایه، ممکن است بر خلاف تصورات و پیشبینیهایی که داشتهاند با ضرر و زیان مواجه شوند یعنی سهم را در روز اول با یک قیمت مشخصی خریداری کردهاند و با مرور زمان ارزش قیمت سهم کاهش پیدا کرده است. در این موارد شخص سرمایهگذار سه راهکار در پیش دارد، در ابتداییترین حالت، ممکن است شخص تصمیم به فروش سهام بگیرد و با ضرری که متحمل شده است از سهم خارج شود. در حالت دوم ممکن است شخص تصمیم به صبر گرفته باشد و به امید برگشت قیمت سهم دست روی دست گذاشته باشد. در حالت آخر ممکن است شخص سرمایهگذار با استفاده از برخی از راهکارها برای به حداقل رساندن این ضرر و گاهی کسب سود در این موقعیت از سهم خارج شود. استراتژی مارتینگل یکی از بهترین استراتژی برای جلوگیری از متحمل شدن زیان بیشتر و شاید کسب سود در این شرایط باشد. طبق توضیحات کاملی که در این مقاله ارائه شد شما با استفاده از نظریه مارتینگل میتوانید در شرایط ریزش قیمت، ضرر کمتری را متحمل شوید. این امر به شرطی دارای اعتبار است که شما نسبت به تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی در بازار سرمایه آشنایی داشته باشید.
مدیریت و محاسبه پوزیشن در فارکس
یکی از اصطلاحاتی که در بین تریدرها و معامله گران به وفور شنیده می شود اصطلاح پوزیشن می باشد. برای آشنایی با این اصطلاح باید گفت که منظور از پوزیشن در فارکس معامله کردن می باشد که در بازار فارکس دو نوع پوزیشن وجود دارد، پوزیشن خرید و پوزیشن فروش. برای این که یک تریدر یک معامله پرسود داشته باشد باید از دانش و مهارت کافی برای مدیریت پوزیشن برخوردار باشد تا بتواند هم در پوزیشن خرید و هم در پوزیشن فروش بهترین عملکرد را داشته باشد.
مدیریت پوزیشن در فارکس
یکی از اصول اولیه که در رسیدن به موفقیت و کسب سود در بازار فارکس اهمیت زیادی دارد مدیریت پوزیشن می باشد. تریدر حرفه ای با مدیریت درست پوزیشن می تواند به سودهای مناسب و قابل توجهی دست یابد و اگر دچار ضرر هم بشود آن ضرر چندان قابل ملاحظه نخواهد بود. به همین خاطر معمولاً بهتر است تریدرهای تازه کار و تازه ورود به دنیای فارکس توصیه می شود قبل از هر چیز توانایی خود را در زمینه مدیریت پوزیشن بیفزاید تا بتوانند از ضررهای زیاد پیشگیری کنند.
محاسبه پوزیشن سایز در فارکس
پوزیشن سایز در بازار فارکس به معنای حجم سهام اندازه پوزیشنی است که یک تریدر قصد باز کردن آن را دارد. به طور کلی در هر معامله هرچه فاصله نقطه ورود با استاپ لاس بیشتر باشد ریسک بالاتر و هرچه فاصله کمتر باشد ریسک پایین تر می باشد. اما یک تریدر با کمک پوزیشن سایز می تواند بدون در نظر گرفتن فاصله نقطه ورود و استاپ لاس میزان ریسک در هر معامله را به اندازه دلخواه تغییر داد. به عنوان مثال فرض کنید که در یک معامله نقطه استاپ لاس با قیمت کنونی ۴ درصد فاصله داشته باشد و ما می خواهیم که حداکثر ۲ درصد از سرمایه مان را در این تریدر ریسک کنیم در نتیجه با محاسبه پوزیشن سایز به عدد ۵۰۰ دلار رسیده و روزه خود را از ۴ درصد به ۲ درصد کاهش می دهیم.
آموزش پوزیشن در فارکس
آموزش پوزیشن مبحث تقریباً پیچیده و مهم می باشد که به خاطر اهمیت فراوانی که دارد همواره مورد توجه تریدرها قرار می گیرد. بنابراین برای یک ترید تازه کار آموزش مباحث مربوط به پوزیشن و مدیریت ریسک یکی از نکات بسیار ضروری می باشد.
چگونه می توان تمامی پوزیشن های فارکس را بست؟
بسته شدن تمامی پوزیشن های فارکس زمانی اتفاق می افتد که یک تریدر در معاملات خود آن قدر ضرر کرده باشد که موجودی حساب او پایین تر از نرخ مشخص شده بروکر باشد. در چنین حالتی به اصطلاح کال مارجین گفته می شود و بروکر برای حفظ امنیت و جلوگیری از ضرر های بیشتر به طور خودکار تمامی پوزیشن های تریدر را مسدود می کند.
چگونه می توان یک پوزیشن را در فارکس به درستی باز کرد؟
در واقع روش های مختلفی برای باز کردن یک پوزیشن تعریف شدهاند و یک تریدر بر اساس نوع معامله و محاسبات و تحلیل هایی که انجام داده یک نوع پوزیشن را انتخاب می کند. بطور کلی برای باز کردن یک پوزیشن مناسب بعد از این که وارد پنجره تریدینگ شدید می توانید جفت ارزی را که می خواهید معامله کنید را انتخاب کنید سپس باید بر اساس مدیریت ریسک حد ضرر و حد سود خود را تایید کرده و سپس پوزیشن برای شما باز می شود.
چه زمانی باید یک پوزیشن را ببندید؟
خرید یا فروش ارز به طور خودکار باعث باز شدن پوزیشن معاملاتی می شود برای این که یک تریدر بتواند در معامله سود بدست بیاورد باید پوزیشن را ببندد. در واقع بستن پوزیشن معامله همان عمل عکس باز کردن آن می باشد به عنوان مثال اگر یک تریدر یک لات اونس طلا خریده باشد برای بستن پوزیشن باید یک لات اونس طلا فروخته شود. به این صورت که اگر در یک معامله قیمت های بازار به سطح حد سود یا حد ضرر نزدیک شود پوزیشن معاملاتی به صورت خودکار بسته می شود برای این کار باید قیمت Bid با دستورات حد ضرر یا حد سود برابر باشد و در پوزیشن های فروش هم باید حد ضرر یا حد سود با قیمت Ask یک یکسان باشد.
هنگام بسته شدن یک پوزیشن فارکس چه اتفاقی می افتد؟
در معاملات فارکس زمانی که یک پوزیشن بسته می شود به این معنا است که ریسک معامله تریدر به حد ضرر یا حد سود از پیش تعیین شده نزدیک شده است. بنابراین در صورتی که به خط سود نزدیک شده باشد با بسته شدن پوزیشن سود مشخصی از معامله نصیب تریدر خواهد شد و در صورتی که به خط ضرر نزدیک شده باشد با بسته شدن پوزیشن تریدر متحمل ضرر خواهد بود.
پوزیشن در دنیای مالی به چه معناست؟
بر اساس نظریه پردازان دنیای اقتصاد به تعداد واحدهای سرمایه گذاری شده در یک اوراق بهادار خاص توسط یک سرمایه گذار یا معامله گر پوزیشن معاملاتی اطلاق می شود که برای مشخص کردن اندازه و حدود پوزیشن معاملاتی عموماً باید اندازه حساب و تحمل ریسک سرمایه گذار در نظر گرفته می شود. بنابراین مدیریت ریسک یک موضوع بسیار مهم است در سرمایه گذاری می باشد چرا که در غیر این صورت ممکن است یک سرمایه گذار خیلی سریع با شکست مواجه شده و متحمل ضرر های قابل توجه می شود. بنابراین تعیین اندازه پوزیشن در سرمایه گذاری های مالی مفهوم بسیار مهم می باشد و تعیین اندازه آن در معاملات منظور از تعیین حد ضرر چیست؟ از جمله بازار فارکس اهمیت زیادی دارد چرا که با اندازه گیری صحیح پوزیشن اگر سطح قیمتی سهام هم پایین حد ضرر باشد سبب می شود تا سرمایه گذار بیشتر از محدودیت های تعیین شده متحمل ضرر نشود.
اهمیت محاسبه اندازه پوزیشن
محاسبه اندازه پوزیشن آنقدر اهمیت دارد که معمولاً تریدرهای حرفه ای اولین قدم در هر معامله ای تعیین اندازه ریسک در معامله می داند. برای اندازه ریسک در هر معامله اندازه پوزیشن و فاصله آن تا حد ضرر دو عامل تعیین کننده هستند. معمولاً توصیه می شود که از ریسک یکسانی در همه معاملات استفاده کنید و به همه آن ها فرصت برابر بدهید. معمولاً توصیه می شود که ریسک در معاملات یک تا سه درصد باشد چرا که ریسک بالای نیم درصد در واقع در بازاری که ریسک زیاد می تواند تاثیر جدی بر روی کل سرمایه شما بگذارد. یک نوع قمار محسوب می شود بنابراین در تعیین اندازه پوزیشن باید با دقت و فکر عمل کنید نه از روی احساسات و هیجان چراکه این اندازه گیری ها بر روی کل میزان سرمایه شما تاثیر گذار خواهد بود نه فقط یک معامله.
نحوه تعیین ریسک حساب
مهمترین عامل که در محاسبه و تعیین اندازه ریسک حساب معاملاتی تاثیر گذار و تعیین کننده می باشد این است که یک تریدر یا معامله گر تصمیم دارد چه مقدار از کل موجودی سرمایه خود را برای یک سرمایه گذاری در معامله در بازار های مالی به خطر بیاندازد. تریدرهای حرفه ای و خبره که به دنبال کسب سود زیاد در این بازار هستند گاهی اوقات برای کسب سود بیشتر ریسک زیاد را می پذیرد و درصد بالاتری از سرمایه شان را وارد معامله می کنند که در نتیجه موفقیت آمیز معامله سود کلانی هم نصیبشان می شود.
-
را هم بخوانید.
قانون دو درصد به چه دلیل است؟
یکی از قانون های اساسی علاوه بر پوزیشن در فارکس که در دنیای فارکس و تریدینگ که به آن تاکید زیادی می شود قانون ۲ درصد است. به این معنا که یک معامله گر نباید بیش از ۲ درصد از کل حساب خود را در یک معامله واحد به خطر بیندازد. به طور کلی قانون دو درصد یکی از استراتژی های مناسب برای سبک های سرمایه گذاری در بلند مدت می باشد و همچنین برای بازار هایی که دارای نوسانات کم هستند نیز مناسب می باشد. اما اگر تازه کار هستید و می خواهید با احتیاط بیشتر و محافظه کارانه تر عمل کنید می توانید به جای دو درصد یک درصد از سرمایه خود را به خطر بیندازید تا در صورتی که در محاسبه خود دچار اشتباه شدید فقط همین یک درصد از کل حساب شما از بین برود.
-
را در این مورد بخوانید.
تعیین ریسک معامله
در معامله گری کسب سود و همچنین گاهی از دست دادن سرمایه بخش جدایی ناپذیر معامله می باشد. گاهی اوقات شاهد این هستیم که یک تریدر با وجود این که در محاسبات خود دچار اشتباه می شود اما باز هم موفق به کسب سود می شود که این امر به خاطر مدیریت صحیح ریسک، داشتن یک استراتژی معاملاتی و عمل به آن بر می گردد. بنابراین هر ایده و استراتژی معاملاتی باید دارای یک نقطه اعتبار باشد به این معنی که هر فردی بر اساس استراتژی معاملات فردی و تنظیمات خاصی که از آن پیروی می کند باید حد ضرر خود را تعیین کند که این حد ضرر ممکن است برای هر شخص متفاوت باشد و بر اساس عوامل مختلف از جمله نقاط حمایت و مقاومت شکل گرفته باشد. لذا برای تعیین ریسک معامله انتخاب استراتژی مناسب و همچنین تعیین حد ضرر بر اساس آن می باشد.
سوالات متداول در مورد پوزیشن در فارکس
- چند نوع پوزیشن وجود دارد؟
دو نوع پوزیشن خرید و پوزیشن فروش
مدیریت ریسک معامله
در پوزیشن خرید یا buy و یا پوزیشن long به معنی قرار گرفتن در سمت خرید بازار است.
نحوه تعیین حد ضرر با ابزار فیبوناچی
احتمالاً به همان اندازه که دانستن نقطه ورود و نقطه برداشت سود مهم است، دانستن این که کجا ضرر را متوقف کنید بسیار اهمیت دارد. برای این منظور انتخاب حد ضرر با ابزار فیبوناچی یک راه حل بسیار مفید است.
شما نمی توانید بدون داشتن سرنخی برای خروج ، فقط بر اساس سطح فیبوناچی وارد یک معامله شوید.
حساب شما فقط در شعله های آتش فرو خواهد رفت و شما برای همیشه فیبوناچی را سرزنش خواهید کرد ، و نام او را به ایتالیایی لعنت می کنید.
در این درس ، هنگامی که تصمیم می گیرید از سطح قابل اعتماد فیبو استفاده کنید ، چند تکنیک برای قراردادن حد ضرر در مناطق مورد اطمینان یاد می گیرید.
روشهای ساده ای برای تعیین حد ضرر وجود دارد و پشت هر روش نیز منطقی وجود دارد که در زیر آمده است.
روش شماره 1: Stop loss را در سطح فیبو بعدی قرار دهید
اولین روش این است که حد ضرر خود را درست بعد از سطح بعدی فیبوناچی تنظیم کنید.
اگر قصد داشتید در سطح فیبو 38.2٪ وارد معامله شوید ، حد ضرر خود را بالاتر از سطح 50.0٪ قرار می دهید.
اگر احساس می کنید سطح 50.0٪ قیمت را نگه میدارد، حد ضرر خود را در سطح 61.8٪ قرار دهید، به همین ترتیب؛ ساده است ، نه؟
بیایید نگاهی دوباره به نمودار 4 ساعته EUR / USD بیندازیم که در درس اصلاح فیبوناچی به شما نشان دادیم.
اگر در سطح 50.0٪ وارد معامله فروش میشدید ، می توانستید سفارش حد ضرر خود را درست بعد از سطح 61.8٪ فیبو قرار دهید.
منطق پشت این روش تعیین حد ضرر این است که شما اعتقاد دارید که سطح 50.منظور از تعیین حد ضرر چیست؟ 0٪ به عنوان یک نقطه مقاومت حفظ می شود. بنابراین ، اگر قیمت بخواهد بیش از این نقطه افزایش یابد ، تحلیل شما باطل می شود.
مشکلی که در این روش از قرار دادن حد ضرر وجود دارد این است که کاملاً به نقطه ورود بینقص شما بستگی دارد.
قرار دادن حد ضرر درست بعد از سطح بعدی اصلاح فیبوناچی با توجه به این فرض است که قیمت در سطح مقاومت یا حمایت حفظ خواهد شد. و همانطور که قبلاً اشاره کردیم ، استفاده از ابزارهای ترسیم تکنیکال یک علم دقیق نیست.
ممکن است بازار روند صعودی پیدا کند و به استاپ شما برخورد کند و بعد از تاچ شدن آن، به سمت تحلیل شما برود(متاسفانه این اتفاق در بازار مالی زیاد رخ میدهد و یکی از دلایل آن بستن پوزیشنهای باز در آن نواحی است). در این زمان به شخصه سرم را به دیوار میکوبم🤕
ما فقط به شما هشدار دادیم که ممکن است این اتفاق برای شما هم بیفتد ، گاهی اوقات چند بار پشت سر هم ، بنابراین مطمئن شوید که ضررهای خود را به سرعت محدود می کنید و به معاملات برنده خود اجازه پیشروی دهید. (به قول فعالان بازار: به سودهای خود اجازه رشد دهید و جلوی ضرر خود را به سرعت بگیرید)
بهترین کار این است که از این نوع روش قرار دادن حد ضرر در معاملات کوتاه مدت و روزانه استفاده کنید.
روش شماره 2: قرار دادان حد ضرر در سقف / کف اخیر
حال ، اگر می خواهید کمی ایمن تر باشید ، راه دیگری برای قرار دادن حد ضرر، این است که آن را بعد از کف یا سقف اخیر قرار دهید. (Swing Low/Swing high)
به عنوان مثال ، هنگامی که قیمت روند صعودی است و در موقعیت افزایش قیمت یا خرید قرار دارید ، می توانید حد ضرر را دقیقاً زیر آخرین نوسان پایین قرار دهید که به عنوان سطح حمایت بالقوه عمل می کند.
هنگامی که قیمت در روند نزولی قرار دارد و شما پوزیشن فروش دارید ، می توانید حد ضرر را دقیقاً بالاتر از سقف قرار دهید که به عنوان سطح مقاومت بالقوه عمل می کند.
این نوع از قرار دادن حد ضرر ، فضای بیشتری برای تنفس در ترید شما ایجاد می کند و فرصتی بهتر برای حرکت قیمت به سمت تحلیل شما میدهد.
اگر قرار باشد قیمت بازار از سقف یا کف پیشی بگیرد ، این ممکن است نشان دهد روند در حال تغییر است.
این یعنی تحلیل شما درست نبوده و برای ورود دیر شده است.
تنظیم حد ضررهای بزرگتر احتمالاً برای معاملات بلند مدت و از نوع سویینگ، استفاده بهتری دارد، همچنین می توانید این روش را را در متود “مقیاس گذاری” (Scaling in) که بعداً در این دوره یاد خواهید گرفت ، وارد کنید.
البته ، با یک Stop بزرگتر، باید به یاد داشته باشید که اندازه پوزیشن (حجم پوزیشن) را درست انتخاب کنید.
اگر بخواهید با همان حجم قبلی معامله کنید ، ممکن است ضررهای زیادی متحمل شوید ، به خصوص اگر در یکی از سطوح قبلی فیبو وارد معامله شده باشید.
این همچنین می تواند منجر به برخی از نسبتهای نامطلوب ریسک/ریوارد (Risk/reward ratio) شود ، زیرا ممکن است Stop بزرگی داشته باشید که متناسب با پاداش (TP) بالقوه شما نباشد.
پس کدام راه بهتر است؟
حقیقت این است ، درست مثل ترکیب ابزار اصلاح فیبوناچی با حمایت و مقاومت، خطوط روند و کندلها برای یافتن نقاط ورود بهتر ، بهترین کار این است که از دانش خود در مورد این ابزارها برای تجزیه و تحلیل محیط فعلی استفاده کنید تا به شما در انتخاب نقطه حد ضرر خوب کمک کند.
تا آنجا که ممکن است ، نباید فقط به سطح فیبوناچی به عنوان نقاط حمایت و مقاومت به عنوان قرار دادن حد ضرر متکی باشید.
به یاد داشته باشید ، قرار دادن حد ضرر یک چیز صد در صدی نیست و تعیین حد ضرر با ابزار فیبوناچی فقط درصد خطا را پایین میآورد.
اما اگر با ترکیب چندین ابزار بتوانید احتمال برد خود را افزایش دهید ، این می تواند به شما در خروج بهتر ، فضای بیشتری برای تنفس معامله شما و احتمالاً ریسک به ریوارد بهتر کمک کند.
حد سود در بورس؛ کجا از سود سهم دل بکَنیم
سودی که در هر سرمایهگذاری کسب میشود به دو نقطه بستگی دارد؛ قیمت ورود یا خرید سهم و قیمت خروج یا فروش آن. شاید بتوان چند بار به صورت تصادفی این نقاط را پیدا کرد اما آیا این مسئله همیشگی خواهد بود؟ قطعا نه. سرمایهگذاران حرفهای در بورس همیشه با بررسی نقطه ورود و خروج و تعیین حد سود و ضرر سعی میکنند در بهترین نقطه به سهم وارد شوند و پیش از آن که طمع برای سود بیشتر دارایی آنها را از بین ببرد، در بهترین زمان از سهم خارج شوند.
تعیین حد سود و ضرر در بورس، موجب میشود که پس از کسب سود مطلوب، از سهم خارج شویم. هنگام سرمایهگذاری در بورس، تعیین حد سود و ضرر موجب میشود با دید بازتری معامله کنیم و از قبل، این احتمال را در نظر بگیریم که در صورت افت قیمت، تا کدام نقطه میتوانیم در منظور از تعیین حد ضرر چیست؟ سهم بمانیم. به طور کلی حد سود و ضرر در بورس دو مفهوم کلیدی هستند که همواره میتوان با تکیه بر آن، معاملات بهتری را انجام داد. در این مطلب به معرفی و توضیح حد سود و نقش و اهمیت آن در معاملات میپردازیم تا با به کارگیری آن به عملکرد بهتری در معاملات دست یابید.
منظور از حد سود در بازار بورس چیست؟
حد سود را میتوان بازهای از قیمت در نظر گرفت که معاملهگر با توجه به تحلیلهایی که انجام میدهد، آن محدوده را برای خروج مناسب میداند. به این ترتیب با خروج از سهم و ذخیره سود (سیو سود) میتواند سراغ یک فرصت معاملاتی دیگر برود و مجددا به سرمایهگذاری مشغول شود.
زمانی که میخواهید نقطه ورود به سهمی را مشخص کنید، باید تعیین کنید که میزان رشد سهم تا چه قیمتی خواهد بود. یعنی در واقع باید هدفگذاری کنید. هنگامی که به هدف رسیدید، باید از سهم خارج شوید. البته ممکن است پس از خروج شما، سهم همچنان روند صعودی را در پیش گرفته باشد. اما در آن سمت قضیه این امکان هم وجود دارد که قیمت سهم به دنبال رشد، افت کند. بنابراین مشخص کردن حد سود و ضرر در بورس یک نکته است و عمل و پایبندی به آن نکتهای دیگر. با فراگیری مفهوم حد سود در بورس، میتوانید حد سود در فارکس و سایر بازارهای مالی را نیز دریابید.
چرا تعیین حد سود در بورس مهم است؟
همانطور که مشخص کردن حد ضرر در تحلیل تکنیکال مهم است، تعیین حد سود در بورس نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. معمولا معاملهگران زمان زیادی را صرف تعیین بهترین نقطه برای ورود به سهم میکنند. آنها چنان درگیر این مسئله میشوند که فراموش میکنند باید نقطهای را برای خروج از سهم نیز تعیین کنند. معاملهگران با توجه به ابزاری که در اختیار دارند، حد سود را تعیین میکنند تا مشخص کنند بهترین نقطه خروج از سهم کجاست.
تعیین حد سود به معاملهگر کمک میکند که در زمان رشد قیمتها دچار هیجان نشده و بتواند سود خود را حفظ کند. در شرایطی که قیمتها در حال رشد هستند، اغلب افراد به این فکر میکنند که با ادامه موقعیت سرمایهگذاری خود میتوانند سود بیشتر کسب کنند. اما درست در همینجاست که باید عاقلانه تصمیم گرفت. در شرایطی که ریسک افت قیمت و از دست رفتن سودی که تا اینجا به دست آمده وجود دارد، باید پیش از این اتفاق از سهم خارج شد.
اما نباید فراموش کرد که برخی از مواقع سهم و به طور کلی بازار روند خوبی را در پیش گرفتهاند. به این ترتیب میتوان حد سود را در این شرایط ارتقا داد. مثلا ممکن است قیمت ۱۵۰۰ تومان را به عنوان نقطه خروج از سهم در نظر بگیرید. اما با نگاهی به شرایط بازار درمییابید که میتوان حد سود را بالاتر منظور از تعیین حد ضرر چیست؟ برد. این عمل منجر به تعیین حد سود شناور میشود.
تعیین حد سود در موقعیت معاملاتی
ممکن است یک معاملهگر با خودش چنین برنامهریزی کند که سهم را در کف کانال صعودی بخرد و در سقف کانال بفروشد. یعنی خرید این فرد معادل با تعیین نقطه ورود خواهد بود و فروشش همان نقطه خروج از سهم است. اما ممکن است به دلیل شرایط مطلوب بازار، معاملهگر هدف دیگری را نیز به عنوان حد سود در نظر منظور از تعیین حد ضرر چیست؟ بگیرد. به این ترتیب او تا رسیدن به هدف دوم صبر میکند و پس از اینکه سهم به این نقطه رسید، از آن خارج میشود.
همانطور که معاملهگر برای خرید و ورود به سهم برنامهریزی میکند، باید خروج از سهم را نیز مدنظر داشته باشد. تعیین حد سود در بورس به منزله مشخص کردن نقطه خروج از سهم است. اما آنچه باید به آن توجه کنید این است که بتوانید بر حس طمع خود غلبه کنید. یکی از مهمترین مسائلی که وارن بافت، سرمایهگذار معروف و موفق بازارهای مالی به آن اشاره کرده، دقیقا همین نکته است. او تاکید میکند که ترس و طمع دو دشمنی هستند که میتوانند معاملهگر را به دام خود بیندازند. اگر فردی قصد موفقیت در بازار بورس را دارد، باید بتواند بر این احساس غلبه کند. از همین روست که تعیین حد سود و ضرر در بورس امری حیاتی به شمار میرود.
با این تفاسیر مشخص است که هر معاملهگر باید هم برای خرید و هم برای فروش سهم خود از قبل برنامهای مشخص داشته باشد. اما برخی از افراد بیتجربه سهمی را میخرند و تازه صبر میکنند ببینند چه میشود! آنها در لحظه تصمیم میگیرند. به همین دلیل است که گاهی با دیدن یک صف فروش، حس میکنند باید بلافاصله از سهم خارج شوند. حال آنکه شاید آن صف جعلی بوده است و سهم پس از آن رشد خوبی داشته باشد.
بیشتر بخوانید
حد سود را چگونه میتوان تعیین کرد؟
اما محاسبه حد سود در بورس، امری است که در گرو استراتژی معاملاتی معاملهگر است. یعنی نمیتوان گفت که این مسئله از یک فرمول خاص پیروی میکنند و همه باید از آن فرمول تبعیت کنند. اینکه بر اساس اصول تحلیل بنیادی پیش میروید یا تحلیل تکنیکال، مسئلهای است که میتواند موجب تفاوت در تعیین نقاط ورود و خروج به سهم شود.
فرض کنید که با توجه به معیارهای تحلیل بنیادی، تخمینی از ارزش سهام را به دست میآورید. بر این اساس درمییابید که سهام شما ارزشی به میزان ۱۰۰۰ تومان دارد. اما اکنون به قیمت ۷۰۰ تومان خرید و فروش میشود. پس متوجه میشوید که قیمت بازار آن کمتر است. به همین دلیل حد سود خود را در محدوده ۱۰۰۰ تومان تعیین میکنید و هر زمان که قیمت سهم به این عدد رسید، سهام خود را میفروشید. در تحلیل تکنیکال هم مثلا ممکن است تحلیلگران سقف کانال را به عنوان حد سود خود تعیین کنند.
باز هم لازم است بر این مسئله تاکید کنیم که حد سود و زیان هر دو مهم هستند و نباید از هیچکدام آنها غافل شد. حد ضرر به نوعی به منزله احتیاط است. یعنی شما این فرض را در پسزمینه ذهن خود خواهید داشت که ممکن است بازار در جهت انتظارات شما پیش نرود. به این ترتیب از قبل مشخص میکنید که در این شرایط، سهام را در چه نقطهای بفروشید تا بیشتر زیان نکنید. مزیت این کار این است که در صورت عدم پیشروی بازار با پیشبینیهای شما، غافلگیر نخواهید شد و این امر مانع از اقدامات و تصمیمهای هیجانی و آنی میشود.
حد ضرر در بورس
پیشتر در مقاله «حد ضرر در سرمایهگذاری به چه معناست؟» در مورد حد ضرر به طور مفصل صحبت کردهایم. اکنون تنها میخواهیم چند نکته مهم را بیان کنیم که در تعیین حد ضرر بسیار مهم هستند.
- کم شدن سود را میتوان از منظری به منزله ضرر تلقی کرد. یعنی اگر قیمت سهام بالا رفت، باید حد ضرر را نیز جابجا کرد و متناسب با روند سهم افزایش داد.
- حد ضرر را نباید بیش از ۱۰ درصد مبلغ خرید در نظر گرفت. به عبارت دیگر نباید بیشتر از ۱۰ درصد سرمایهای را که برای خرید سهم مذکور پرداختهاید، از دست بدهید.
- حد ضرر را نباید در نقاطی بسیار دورتر یا بسیار نزدیک به قیمت خرید قرار دهید.
- تعیین حد ضرر در سرمایهگذاریهای بلندمدت با سرمایهگذاریهای کوتاهمدت متفاوت است.
- معمولا در معاملات کوتاهمدت، حد ضرر را بین هشت الی ۱۰ درصد تعیین میکنند. اما در سرمایهگذاریهای بلندمدت و میانمدت، این فاکتور را در محدوده ۱۰ الی ۲۰ درصد پایینتر از قیمت خرید سهم قرار میدهند.
ارتباط میان حد سود و زیان و نسبت ریسک به ریوارد
حال که مطالب لازم را در خصوص حد سود و ضرر در بورس بیان کردیم، باید به نسبت ریسک به ریوارد نیز اشارهای داشته باشیم. در این جا توضیح میشود که پیش از خواندن ادامهی این مطلب، مقاله «نسبت سود به زیان؛ سنجش احتمال سودآوری در برابر ریسک» را مرور کنید. در واقع آنچه در این میان مهم است این است که این نسبت یکی از شاخصهایی است که کمک میکند تا حد سود و حد ضرر را مشخص کنیم. به این ترتیب میتوان در مورد خرید یا عدم خرید یک سهم، تصمیمگیری کرد.
فرض کنید سهمی را در قیمت ۱۰۰۰ تومان خریداری کردهاید. با توجه به ریسکپذیری و میزان تحمل ضرر، حد ضرر را روی مبلغ ۸۰۰ تومان تعیین کردهاید. فرض کنید نسبت سود به زیان بیش از دو بوده است. اما اگر بازار و سهم روند خوب و مثبتی داشته باشد، میتوان با در نظر گرفتن عدد سه برای نسبت سود به زیان، نقطه خروج از سهم را روی ۱۶۰۰ تومان تعیین کرد. البته اگر فردی دانش استفاده از ابزار تحلیل تکنیکال را دارد یا میتواند بر اساس اصول تحلیل بنیادی سهم را تحلیل کند، باید از شیوههای دیگری استفاده کند. به عنوان مثال با استفاده از خطوط حمایت و مقاومت میتوان این نقاط را مشخص کرد. چرا که هر حمایت و مقاومتی میتواند در حکم نقطه خروج محتمل ظاهر شود. یعنی حمایت اول حد ضرر خواهد بود و مقاومت اول حد سود.
بیشتر بخوانید
دو نکته مهم برای انجام معاملات سودآور
- سرمایهگذاری خوب به منزله نادیده گرفتن ریسک نیست. به هر حال موقعیتهای دارای ریسک، مزایایی هم دارند. سرمایهگذاری در داراییهای ریسکی میتواند بازده بالایی داشته باشد. در سمت دیگر، سرمایهگذاری در سهامی که ریسک کمی دارند، بازده چندان زیادی ندارد. پس این قانون را به خاطر بسپارید.
- مورد مهم دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که دنبال سفتهبازی نروید. زمانی که میخواهید حد سود و ضرر را تعیین کنید، حتما نیازی نیست تحرکات قیمت را لحظهبهلحظه دنبال کنید. از سوی دیگر هم نمیتوان تنها به حرف عدهای گوش کرد و از پیشبینیهای آنها تبعیت کرد. اما اگر واقعا میخواهید سرمایهگذاری را به صورت حرفهای انجام دهید، به دنبال حدس و گمان نروید. چرا که بازار بورس مکان خوبی برای شرطبندی نیست! این بستر دانش موردنیاز خود را میطلبد. اگر اصول بازار را بیاموزید، میتوانید سودهای خوبی کسب کنید.
بیشتر بخوانید
جمعبندی
تعیین حد منظور از تعیین حد ضرر چیست؟ سود و ضرر در بورس اهمیت فراوانی در سودآوری دارد. تعیین حد سود به شما کمک میکند در زمان مناسب از سهم خارج شوید و سودی را که به دست آوردهاید، ذخیره کنید. البته برخی از افراد از حد سود و ضرر اتوماتیک استفاده میکنند. یعنی با توجه به نقاط مشخصشده برای خروج، سامانه معاملاتی به محض رسیدن به آن محدوده، به طور خودکار سهم را به فروش میرساند. اما بهتر آن است که فرد با توجه به روند سهم و بازار، در صورت امکان حد سود و زیان را مجددا تنظیم کند.
در نهایت مجددا یادآور میشویم که هرگز به گفته دیگران و سیگنالهایی که در رسانههای اجتماعی منتشر میشود توجه نکنید. تحلیل شخصی خودتان را داشته باشید و با اطمینان پیش بروید. با پرهیز از ترس و طمع، شناسایی بهترین موقعیت برای ورود به سهم و خروج از آن و همچنین برخورداری از یک استراتژی معاملاتی خوب و کارآمد، میتوانید اقدامات مطلوبی را در جهت افزایش سرمایه خود انجام دهید.
حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) راهکار جلوگیری از زیان در ترید
در معاملات رمزارزها بسیار ضروری بوده و جز اصلی معاملات در بازارهای مالی میباشد. بطور کلی در تمام استراتژیهای معاملاتی در بازارهای مالی شما باید مقدار ریسک و حد ضرر را بتوانید محاسبه کنید. در غیر این صورت یک بخش از ترید شما ناقص خواهد بود. با توجه به این که نوسان بازار رمزارزها میتواند بسیار زیاد باشد. و محدودیتی ندارد. لازم است که استاپ لاس یا حد ضرر در ترید را قرار دهید. این به خودکار از اعمال ضرر بیش از جلوگیری شود. پیش از هر چیز باید با مفهوم حد ضرر آشنا شوید. و بدانید که استاپ لاس چیست. تریدرهای حرفهای همواره ریسک معاملات خود را مشخص میکنند. و بر اساس مقدار ریسک موجود و به دور از احساسات اقدام به سرمایهگذاری میکنند.
حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) چیست؟
حد ضرر یا استاپ لاس سادهترین ابزاری است. میتوان به وسیله آن مدیریت ریسک را انجام داد. میزان ضرر کاهش داد. همچنین یک ابزار خوب برای اینکه از ضرر زیاد جلوگیری کنید. در ترید ارز دیجیتال به شما یادآوری کند که شما در اشتباه هستید. باقی ماندن در ترید ارز دیجیتال بدون هیچ برنامهای تا زمانی که به قیمت موردنظر ما برسد. ریسک زیادی دارد و میتواند منجر به از دست رفتن بخش زیادی از سرمایه شود. خروج از ترید بعد از تحمل مقداری کاهش، قطعا منطقیتر به نظر میرسد. هر چند احتمال افزایش سود وجود داشته باشد.
حدضرر قیمتی است که توسط تریدر تعیین میشود. که به واسطه آن هر زمان بازار به آن قیمت رسید، سفارش به صورت خودکار بسته میشود و سفارش معکوس اعمال میشود.
اهمیت تعیین حد ضرر یا استاپ لاس
در بازارهای مالی همچون بازار رمزارز و forex هیچگونه الزامی برای تبعیت از تحلیلهای شما وجود ندارد. همواره احتمال خطا در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال وجود دارد. لذا باید آمادگی انتخاب تصمیم درست را در مواقعی که سیر قیمتها با پیشبینی شما منطبق نیست را داشته باشید. به منظور این کار پس از انتخاب موقعیت مناسب ورود به یک موقعیت ترید ارز دیجیتال، قدم بعدی انتخاب حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) است.
یکی از بزرگترین اشتباهات رایج :
در میان تریدرهای آماتور، تعیین نکردن حد ضرر است. اغلب تریدرهای غیر حرفهای بعد از این که قیمت ارز دیجیتال مورد نظرشان افت میکند و وارد منطقه ضرر میشوند، منتظر میمانند تا قیمت آن ارز دیجیتال دوباره رشد کند. و به نقطه خریدشان بازگردد. در این حالت سرمایه آنها به خواب میرود و ممکن است که چندین ماه و یا حتی چندین سال طول بکشد که دوباره به قیمت مورد نظر آنها برسد. در نتیجه از سودهای دیگر بازار عقب میمانند. پس میتوان گفت که سیستم معاملاتی که حد ضرر ندارد ممکن است روزی تمام سرمایه را نابود کند. و در اینجاست که اهمیت تعیین حد ضرر مشخص میشود. بنابراین تریدرها باید برای خرید و فروشهای خود برنامه داشته باشند. و برای شرایط مختلف بازار اقداماتی را از پیش برنامهریزی کنند.
مزایا و معایب استفاده از استاپ لاس چیست؟
از مزایای حدضرر (Stop Loss) یا استاپ لاس چیست :
این است که با اعمال حدضرر، لازم نیست که به طور مداوم بازار را رصد کنید. در هنگام مسافرت یا در مواقعی که به بازار دسترسی ندارید. قرار دادن حد ضرر (Stop Loss) دارایی شما را از زیان زیاد و یا نابودی کامل محافظت میکند. و در مواقعی که قیمت ارز دیجیتال وارد یک روند نزولی میشود و یا زمانی که از معاملات مارجین استفاده میکنید در صورت عدم استفاده از حد ضرر احتمال از بین رفتن بخش زیادی از سرمایه در چند لحظه وجود دارد.
در برابر مزایای استفاده از حد ضرر، تنها مشکل :
استفاده از این ابزار این است که گاهی در بازار نوسانات شدید مقطعی بوجود میآید. که این نوسانات باعث فعال شدن حدضرر میشود. و در آن زمان پوزیشن ترید بسته میشود و ممکن است بازار فقط درحد چند معامله یا در حد چند ثانیه به قیمت حدضرر تعیین شده برسد. و بلافاصله پس از آن به سمت تارگتهایی که در تحلیل به دست آمده حرکت کند. در این حالت سبب میشود تا از سود به دست آمده محروم شوید و مقداری ضرر متحمل شوید.
چگونه از حد ضرر یا استاپ لاس استفاده کنیم؟
در نظر داشته باشید که قانون ثابت و روش سریعی برای تعیین حدضرر (Stop Loss) وجود ندارد. و به طور کلی حدضرر به استراتژی خرید و فروش شخصی هر فرد بستگی دارد. یک تریدر که در ترید روزانه خرید و فروش میکند. ممکن است ۴ درصد به عنوان حدضرر انتخاب کند و تریدر دیگری که هدف سرمایهگذای بلندمدتتری دارد، میتواند ۲۰ درصد ضرر را به عنوان حدضرر سرمایه گذاری خود انتخاب کند.
تعیین حد ضرر در انواع تحلیلها و موقعیتهای معاملاتی متفاوت است و در اصل حد ضرر یا استاپلاس نشان دهنده زمانی است که تحلیلگر دچار اشتباه شده است و باید تصمیمگیری خود را تغییر دهد.
بنابراین با هر سبک تحلیل و در هر پوزیشن معاملاتی که انجام میشود، حد ضرر جایی تعیین میشود که تحلیل اشتباه باشد. به عنوان مثال: تحلیلگر با در نظر گرفتن تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال، پیشبینی کرده است که خرید بیتکوین در ۴۲۰۰۰ دلار منطقی است و امید دارد که تا ۴۲۵۰۰ دلار افزایش یابد. پس در این حالت برای خود یک حد ضرر در ۴۱۰۰۰ در نظر میگیرد و اینگونه استدلال میشود که اگر بیت کوین تا ۴۱۰۰۰ دلار ریزش کرد، پس پیشبینی برای صعود و تحلیل انجام شده اشتباه میباشد و اگر قیمت بیت کوین به ۴۱۰۰۰ دلار برسد نشان دهنده قرار گرفتن قیمت در یک روند نزولی است و تریدر سریعا پوزیشن معاملاتی را میبندد.
مهمترین نکته در مورد حدضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) این است که شما را از گرفتن تصمیمات احساسی منع میکند. اکثر تریدرها دلبسته به رمزارز که خریدهاند میشوند. عبارت معروفی در بازار سرمایه در این زمینه وجود دارد که میگوید:
با سهام خود ازدواج نکنید! این عبارت در خصوص رمزارزها نیز کاربردی است.
هیچگاه با خودتان نگویید :
من این ارز دیجیتال را دوست دارم و حتما باید آن را در سبد خود داشته باشم. و به آینده آن کاملا اطمینان دارم. در نظر داشته باشید که هر ارز دیجیتالی در بازههای مختلف زمانی رفتار متفاوتی از خود نشان میدهد. و احتمال اینکه تمام پیشبینیهای شما نادرست شود، وجود دارد. بنابراین پیش از شروع ترید، حد ضرر یا استاپلاس خود را تعیین کنید و نزدیکترین قیمتی که ثابت کند تحلیل شما اشتباه بوده را به عنوان حد ضرر در نظر بگیرید و هرگز احساسی عمل نکنید و از جابجا کردن حد ضرر بر اساس احساسات اجتناب کنید.
حتما قبل از ورود به هر تریدی اول حد ضرر را برای خودتان مشخص کنید. و بعد وارد شوید و با استفاده از حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) سرمایهگذاری خود را بیمه کنید.
با دریافت و مشاهده دوره آموزش صرافی کوینکس(Coinex)، به دنیای جذاب و پرسود رمز ارزها وارد شوید.
دیدگاه شما