معامله گران بیش از حد احساسی


” ریسک کردن دردناک است. یا خودتان حاضرید این درد را تحمل کنید یا سعی می‌کنید آن را به دیگران منتقل کنید. اگر کسی که در یک کسب‌و‌کار پرریسک است اما نمی‌تواند با عواقب آن روبرو شود، مناسب آن کار نیست. هیچ چیز مانند خطر باعث بهبود تمرکز ذهن نمی‌شود، و من برای درست فکر کردن، به هیجان مرتبط با ریسک کردن نیاز دارم. این بخش اساسی از توانایی تفکر من است. به نظر من ریسک‌پذیری یک عنصر ضروری در شفاف اندیشی است.”

فارکس(FOREX) در لغت از عبارت Foreign Exchange و مخفف آن FX به معنای تبادل ارزهای خارجی، تشکیل شده و در عمل تبدیل یک ارز به ارز دیگر می‌باشد که بر حسب یک ارز در مقابل دیگری قیمت گذاری می‌شود و در مقاله آموزش مقدماتی فارکس کامل به آن پرداخته‌ایم.

بازار فارکس یک بازار جهانی برای مبادله ارزهای ملی با یکدیگر، بزرگ‌ترین و نقدشونده‌ترین بازار جهان است که هر روز تریلیون‌ها دلار در آن دست به دست می‌شود.

بازار فارکس یک شبکه الکترونیکی از بانک‌ها، کارگزاران، مؤسسات و معامله گران فردی است، که عمدتاً از طریق کارگزاران یا بانک‌ها معامله می‌کنند .

برای معامله در بازار فارکس باید مفاهیم پایه بازارها، تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال و غیره را بدانیم که لازم هستند، اما کافی نیستند. تجارت یک مهارت است، زیرا شامل روانشناسی ما در بازار فارکس می‌شود. بنابراین، ما باید نقش روانشناسی را در بازار فارکس بدانیم.

روانشناسی بازار فارکس چیست؟

شگفت انگیزترین مسئله ای که همه بازارها را به حرکت در می‌آورد احساسات است. احساسات در بازار فارکس چیست ؟ به عنوان مثال، لطفاً موقعیتی را تصور کنید که رئیس جمهور در مورد جنگ هشدار دهد. بی‌وقفه می‌ترسیم. این احساس است. مردم روی رویاها و نظراتشان سرمایه گذاری می‌کنند و اگر احساس کنند چیزی آینده خوبی دارد، آن را می‌خرند.

تعیین جهت قیمت ارز، کلید کسب سود و موفقیت در فارکس است.

با این حال، به همان اندازه که مهم است، جنبه پیش‌بینی کننده تنها عامل موفقیت معامله گر نیست.

برای قرار دادن یک معامله‌گر در نظم مناسب، علاوه بر انتخاب یک کارگزار معتبر فارکس و مدیریت صحیح ریسک، روانشناسی و کنترل عاطفی به طور قابل توجهی بر نتایج معاملات تأثیر می‌گذارد .

مدیریت بد احساسات عامل اصلی عدم موفقیت معامله گران در فارکس است .

بسیاری از مبتدیان فکر می‌کنند که با روش مناسب، هر بار برنده خواهند شد. معمولاً آن‌ها اشتباه می‌کنند. در مقابل صفحه پلتفرم معاملات، یک معامله‌گر چندین سوگیری روانی را تجربه می‌کند که او را به اتخاذ تصمیمی در لحظه سوق می‌دهد.

هر معامله گر، صرف نظر از اینکه چقدر با تجربه باشد، منکر این نیست که ناامیدی قبل از ضرر بوده است. چه چیزی تعیین می‌کند که آیا این یک معامله‌گر خوب هست یا نه؟

روانشناسی بازار فارکس جنبه مهمی از معاملات سهام، فارکس یا تقریباً هر تجارت دیگری است و در واقع برای انجام یک معامله فارکس موفق، کمتر از مهارت‌ها و دانش تجاری یا شرایط لحظه‌ای بازار اهمیت ندارد .

روانشناسی بازار فارکس چیست ؟ روانشناسی بازار فارکس با طرز فکر معامله‌گران و نحوه مدیریت احساسات، فرآیندهای فکری و تصمیمات معامله گر مرتبط است. طبق تعریف روانشناسی معاملاتی، معامله‌گران در صورتی که همیشه منطقی باشند و تسلیم حرص و طمع یا ترس نشوند، شانس بیشتری برای دریافت سودهای بزرگ یا حداقل از دست ندادن وجوه زیاد را دارند .

اگرچه محرک‌های روان‌شناختی برای هر معامله‌گر، فردی ذهنی و متفاوت هستند، هنوز برخی از تأثیرات جهانی وجود دارد که تعیین می‌کند افراد چگونه معاملات خود را انجام می‌دهند. این محرک ها عبارتند از :

  1. طمع
  2. خوشحالی و رضایت
  3. ترس
  4. انتقام یا تلافی
  5. غرور
  6. تعصبات

هنگامی که یک معامله گر می‌ترسد، ممکن است احساس کند که مجبور است تمام سرمایه‌های معاملاتی خود را نقد کند و موقعیت‌های جدیدی را باز نکند، که می‌تواند باعث شود فرصت واقعی را از دست بدهد. معمولا این حس را تجربه کرده‌ایم که پس از ضرر، عصبانی می‌شویم و با تصمیمات عجولانه معاملات جدیدی را باز کنیم.

در مورد بی حوصلگی و طمع، شامل معامله‌گرانی می‌شود که معمولاً می‌خواهند فوراً با مبالغ زیادی معامله کنند و نمی‌خواهند منتظر بمانند و قدم‌های کوچکی به سوی موفقیت در فارکس بردارند. آنها می‌خواهند یکباره به سود کلان و موفقیت در فارکس برسند، که اغلب می‌تواند منجر به نابودی آنها شود .

معامله گران برای غلبه بر ترس، خشم، طمع و مدیریت بی حوصلگی باید پاسخ‌های روانی خود را در موقعیت‌های مختلف، درست همانطور که مهارت‌های معاملاتی فارکس را تمرین می‌کنند، تمرین کنند. به این ترتیب، زمانی که بازار به نفع / بر‌خلاف آنها حرکت می‌کند، غرق نمی‌شوند.

سوگیری‌های شناختی روانشناسی فارکس چگونه بر موفقیت در فارکس تاثیر می‌گذارد؟

در بررسی عوامل روانی مؤثر بر معاملات فارکس، سناریوهای متفاوتی وجود دارد که اکنون به اختصار آنها را بررسی خواهیم کرد .

برای موفقیت در فارکس با توجه به ریسک گریزی، معامله گران باید سود خود را با کاهش ریسک تضمین کنند. این اصل این است که "یکی مال شما باشد بهتر از هیچ است". ما ترجیح می‌دهیم از سودهای کوچک اطمینان حاصل کنیم تا اینکه ریسک بردن مبالغ هنگفت را بپذیریم.

  1. بیزاری از دست دادن

در موقعیت باخت، معامله‌گران در معرض ناراحتی عمیقی قرار می‌گیرند و این فقط به این دلیل است که نمی‌خواهند ضرر کنند. پس برای اینکه نبازند، خالی از هر منطق و تنها بر اساس امید، موقعیت را باز نگه می‌دارند تا زمانی که بفهمند چیزی برای پس انداز نیست و باید خارج شد. در این زمان است، که ضرر سنگینی را متحمل شده که می‌توانست قبلا خودش را نجات دهد.

  1. اعتماد به نفس بیش از حد

یک قانون در تجارت غالب است و آن این است که باید بدانید "هیچ چیز بدیهی نیست" و با این حال اغلب فراموش می‌کنیم و پس از چندین موفقیت بزرگ در معاملات، معامله گر احساس اعتماد به نفس می‌کند .

معامله گران با اعتماد بیش از حد فکر می‌کنند که همیشه حق با آنهاست و فکر نمی‌کنند در تحلیل خود اشتباه کنند. آنها توانایی خود در تحلیل را عامل تسلط بر بازار می‌دانند. این نوع معامله‌گران اشتباه می‌کنند، اما پیامد این گستاخی این است که آنها مجبورند ریسک را افزایش دهند تا همیشه برنده باشند، اما به محض اینکه شانس دیگر به آنها کمک نمی‌کند، معامله گران با ضررهایی روبرو می‌شوند که عواقب جدی دارد .

برای مطالعه کلیه عوامل مؤثر در روانشناسی معامله گران بیش از حد احساسی فارکس و نحوه کنترل آنها پیشنهاد میکنم مقاله « روانشناسی بازار چیست؟» را مطالعه نمایید.

موفقیت در فارکس

چگونه برای موفقیت در فارکس با احساسات مبارزه کنیم؟

در اصل هدف مبارزه با خود نیست. در عوض، نکته کلیدی این است که شفاف بمانید و بدانید چگونه یک قدم به عقب بردارید.

علیرغم تمایل به موفقیت در فارکس، توانایی تفکیک جنبه احساسی از جنبه عملیاتی، با تجربه و زمان به دست می‌آید .

با این حال، برخی از روش‌ها ثابت شده است که کار می‌کنند. استفاده منظم از یک استراتژی معاملاتی تجربه بسیار مفیدی است زیرا معامله گر را وادار می‌کند، علی رغم احساسات، به قوانین احترام بگذارد .

برای افرادی که در مبارزه با محرک‌های روانشناختی ذکر شده در بالا دست و پنجه نرم می‌کنند، نوشتن قوانین استراتژی معاملاتی در یک برگه و خواندن آنها قبل و در حین گرفتن پوزیشن معاملات، بسیار مفید خواهد بود .

بعد از چند هفته، به این ایده عادت می‌کنید که اجازه دهید دستاوردهایتان اجرا شود، ضررهایتان را به سرعت کاهش دهید و فروتن بمانید .

باور دارم که، با تمرین معاملات و عوامل روانی، در معاملات فارکس نیز همچون بسیاری از مهارت‌های زندگی موفق خواهیم شد.

برای مطالعه کلیه عوامل مؤثر در روانشناسی فارکس و نحوه کنترل آنها پیشنهاد میکنم مقاله « پنج راه موفقیت در بازار فارکس» را در سایت آموزش فارکس مطالعه نمایید.

آنچه که اسطوره معامله‌گری جورج سوروس می‌تواند به ما بیاموزد!

جورج سوروس (George Soros) در دنیای معامله‌گری یک اسطوره است، یک اسطوره واقعی. اگر معامله‌گر هستید و نام او را نشنیده‌اید، لازم است با بینش و خرد ارزشمند او آشنا شوید. در این مقاله، می‌خواهیم درباره آقای جورج سوروس بیشتر بدانیم. در مورد اینکه چرا او یکی از بزرگترین معامله‌گران تاریخ است و مهم‌تر از همه، کشف کنیم که چه نکاتی را می‌تواند به ما بیاموزد تا در معامله‌گری پیشرفت کنیم.

جورج سوروس به معامله‌گری معروف است که توانسته (در مفهوم عامیانه) باعث ورشکستگی بانک مرکزی انگلستان شود. او این عنوان را در سال ۱۹۹۲ به دست آورد، زمانی که بیش از یک میلیارد دلار از طریق فروش پوند استرلینگ به دست آورد. وی یکی از بنیان‌گذاران و مدیر صندوق سرمایه‌گذاری هدج فاند بین المللی به نام کوانتوم با بیش از ۲۷ میلیارد دلار دارایی تحت مدیریت است.

سوروس زندگی بسیار سختی داشته است. او در سال ۱۹۴۴ به عنوان یک پسر جوان یهودی در مجارستان تحت اشغال نازی‌ها، زندگی می‌کرد. سپس به انگلستان مهاجرت کرد تا در مدرسه اقتصاد لندن تحصیل کند. در سال ۱۹۵۶ به ایالات متحده نقل مکان کرد تا به عنوان دلال سهام کار کند. جورج سوروس یک سرمایه‌گذار پرشور، بشردوست و ایده‌آلیست دموکرات است که می‌تواند در مورد سرمایه‌گذاری، معامله‌گری و فلسفه به ما نکاتی ارزنده‌ای بیاموزد.

بنابراین، می‌توانیم مطالب مفیدی از این استاد معامله‌گری یاد بگیریم و آنها را مستقیماً در معاملات خود اعمال کنیم.

فلسفه معامله‌گری سوروس

جورج سوروس عمدتاً معامله‌گر کوتاه‌مدت است و معاملاتی با لوریج بالا در جهت بازارها انجام می‌دهد. هدج فاند معروف او به دلیل استراتژی کلان جهانی خود شناخته شده است. فلسفه شرکت او حول محور معاملات گسترده و یک طرفه بر روی حرکت نرخ جفت‌ارز، قیمت کالاها، سهام، اوراق قرضه، مشتقات و سایر دارایی‌ها بر اساس تحلیل‌های اقتصاد کلان متمرکز است.

آنچه می‌توانیم از جورج سوروس بیاموزیم…

” مهم نیست که درست فکر می‌کنید یا اشتباه، مهم این است که وقتی درست فکر می‌کنید چقدر پول به دست می‌آورید و وقتی اشتباه می‌کنید چقدر ضرر می‌کنید.”

این نقل قول از آقای سوروس یک نکته مهم را در دل خود جای داده است که تعداد معاملات سودده شما اهمیتی ندارد. باید توجه داشته باشیم که اساساً یک معامله‌گر می‌تواند در اکثر معاملات خود سودده نباشد، اما در نهایت برآیند مثبتی داشته باشد. اما چگونه؟ با تعیین ریسک به پاداش مناسب!

اگر نمی‌دانید که چگونه معاملات خود را طوری اجرایی کنید که پاداش شما حدود ۲ برابر یا بیشتر از ریسک شما باشد، در طول یک دوره معاملاتی، شرایط بسیار سختی برای سودآوری خواهید داشت. اساساً آنچه را که باید درک کنید این است که با افزایش پاداش در هر معامله، تعداد معاملات سوددهی که نیاز دارید کاهش می‌یابد. نکته کلیدی در دانستن نحوه انتخاب معاملات مناسب نهفته است که گفتن آن آسان‌تر از انجام آن است، به خصوص اگر آموزش درستی ندیده باشید.

“اکثر اوقات اگر خلاف روند معامله کنیم مجازات می‌شویم. فقط در نقاط عطف (برگشتی) به ما پاداش داده می‌شود.”

معامله‌گران پرایس‌اکشن که در جهت قیمت معامله می‌کنند، به خوبی مطلع هستند که وقتی روندها به پایان می‌رسند و فروکش می‌کنند، در سطوح کلیدی نمودار یا نقاط عطف اصلی این امکان وجود دارد که روند معکوسی شکل گرفته و قیمت شروع به حرکت در خلاف جهت بازار کند. بنابراین توجه به این نکات برای معامله‌گر حیاتی است.

“تمام رویکرد من این است که سیر وقایع نامشخص است.”

مطابق با آموزه‌های مارک داگلاس بزرگ، سوروس در نقل قول بالا اظهار می‌کند که ما هرگز نمی‌دانیم قرار است در بازار چه اتفاقی بیفتد. این نکته‌ی اساسی در معامله‌گری‌ است. در غیر این صورت نسبت به معاملات خود بیش از حد احساساتی می‌شویم و به این فکر می‌کنیم که ما موهبت و ویژگی خاصی برای پیش‌بینی بازار داریم.

با استفاده از پرایس اکشن و شناخت نحوه معامله، می‌توانید یک استراتژی معاملاتی مؤثر ایجاد کنید که سیگنال‌هایی با احتمال بسیار بالا برای ورود و خروج از بازار به شما ارائه کند. اما متغیرهای زیادی در بازار وجود دارند که هر روز بر قیمت تأثیر می‌گذارند. برخی از این متغیرها می‌توانند دارای یک عنصر تصادفی باشند که ما قادر به کنترل آن نیستیم. بنابراین تمام آنچه را که ما می‌توانیم کنترل کنیم شامل قیمت یا نقطه ورود به بازار، میزان ریسک، حد ضرر، حد سود، حجم معامله و همچنین رفتار و تفکر خودمان می‌شود. هر چیزی غیر از این موارد کاملاً از اختیار ما خارج است و هر چه بیشتر سعی کنیم بازار را کنترل کنیم بیشتر ضرر خواهیم کرد.

“از دیدگاه یک منتقد، من به شخصه یک معامله گر خلاف جهت روند به شمار می‌آیم اما در حقیقت من هم هنگام معامله در جهت خلاف انتظار بقیه احتیاط زیادی به خرج می‌دهم. در اکثر مواقع من هم در جهت روند معامله می‌کنم اما همیشه به خاطر دارم که عضوی از گله هستم و باید مراقب باشم که چه زمانی روند قرار است معکوس شود.”

جورج سوروس

این نقل قول شبیه به جمله قبلی است، اما نکته کلیدی در اینجا کلمه خلاف جهت روند است. همانطور که سوروس معتقد است، اگر معامله‌گر بخواهد بر خلاف یک ترند قوی معامله کند، ممکن است زیر پا له شود. بنابراین، مخالف بودن همیشه به معنای معامله بر خلاف روند نیست، به این معنی است که شما متفاوت از بقیه معامله‌گران فکر می‌کنید. معامله‌گران حرفه‌ای، زمانی که روند اکثر مسیر خود را طی کرده است و در شرف اصلاح است وارد معامله نمی‌شوند (اشتباهی که اکثر معامله‌گران مرتکب می‌شوند)، بلکه آنها منتظر می‌شوند تا اصلاح مناسب در چارت شکل بگیرد و بعد اقدام به معامله می‌کنند.

” بازار یک فرضیه ریاضی‌ است. بهترین راه حل برای آن، داشتن ظرافت و ساده‌نگری است.”

نقل قول بالا برترین گفته سوروس است. زیرا روزهای اول در معامله‌گری، پر از تفکر‌های بیهوده، پیچیده کردن مسائل و از دست دادن پول است.

” ریسک کردن دردناک است. یا خودتان حاضرید این درد را تحمل کنید یا سعی می‌کنید آن را به دیگران منتقل کنید. اگر کسی که در یک کسب‌و‌کار پرریسک است اما نمی‌تواند با عواقب آن روبرو شود، مناسب آن کار نیست. هیچ چیز مانند خطر باعث بهبود تمرکز ذهن نمی‌شود، و من برای درست فکر کردن، به هیجان مرتبط با ریسک کردن نیاز دارم. این بخش اساسی از توانایی تفکر من است. به نظر من ریسک‌پذیری یک عنصر ضروری در شفاف اندیشی است.”

در این نقل قول، سوروس می‌گوید که اگر از ریسک کردن، به‌ویژه ریسک‌های مالی لذت نمی‌برید، به عنوان یک معامله‌گر، در بازار دوام نمی‌آورید. ریسک به تمرکز ذهن کمک می‌کند اما یک تفاوت جزیی بین تمرکز و معامله بیش از حد وجود دارد. ریسک می‌تواند شما را متمرکز کند، اما اگر تمام وقت خود را صرف تماشای نمودارها کنید، این اتفاق می‌تواند منجر به اعتیاد شما به معامله‌گری شود.

نکته کلیدی این است که شما باید معامله‌گری را دوست داشته باشید تا در آن پیشرفت کنید. برخی از افراد از نظر ذهنی نمی‌توانند ریسک‌های مالی را بپذیرند و توانایی اینکه با پول خود به طور موثر در بازار فعالیت کنند را ندارند. ناتوانی در ریسک کردن برای همه نیست، احتمالا شما هم قادر به ریسک کردن هستید که در حال خواندن این مقاله هستید.

” اگر از سرمایه‌گذاری لذت می‌برید، احتمالاً پولی در نمی‌آورید. سرمایه‌گذاری خوب کسل‌کننده است.”

معامله کردن با یک برنامه منسجم معاملاتی منجر به کسب درآمد می‌شود. به این معنی که نباید فراز و نشیب و تغییرات بزرگی در روال معاملاتی شما وجود داشته باشد. شما باید روزانه در حین تجزیه و تحلیل نمودارها، یک برنامه معاملاتی را دنبال کنید و نباید هر روز تفاوت زیادی در برنامه معاملاتی شما وجود داشته باشد.

اگر بیش از حد معامله می‌کنید و بیش از حد ریسک می‌کنید (در واقع در حال قمار کردن هستید)، از نظر احساسی و از نظر مالی هیجانات بسیاری را تجربه خواهید کرد. این اتفاق می‌تواند سرگرم‌کننده باشد، اما شما در نهایت شکست خواهید خورد. شما نمی‌خواهید در نهایت شکست بخورید، بنابراین سعی کنید که فرآیند معامله‌گری تا حد امکان برای شما کسل‌کننده باشد. منظور از کسل‌کننده این‌ است که از نظر احساسی درگیر نشوید. یاد بگیرید که روتین‌های معامله‌گری را دوست داشته باشید تا اینکه به یک عادت سودآور تبدیل شود.

“نوسانات کوتاه مدت در نقاط برگشتی به بیشترین حد خود می‌رسد و با ثابت‌شدن روند کاهش می‌یابد. اما زمانیکه تمام معامله‌گران وارد بازار می‌شوند، قوانین بازی دوباره تغییر می‌کند.”

موضوعی که سوروس در اینجا به آن اشاره می‌کند این است که نوسانات زمانی بیشتر است که سرمایه‌گذاران بدون برنامه معاملاتی نمی‌توانند موقعیت خود را حفظ کنند، زیرا روند شروع به تغییر می‌کند. معامله‌گرانی که در ابتدای یک روند وارد بازار می‌شوند، آگاه‌ترین و دارای بهترین افق زمانی هستند. بنابراین می‌توانند فراز و نشیب‌های عادی را که در بازارها اتفاق می‌افتد، هضم کنند. با بزرگتر شدن روند، سرمایه‌گذاران اصلی اقدام به برداشت سود کرده و از بازار خارج می‌شوند. در این شرایط تازه‌کارها که شناخت کافی نسبت به روند حرکتی ندارند و صرفاً عملکرد گذشته قیمت را دنبال می‌کنند، دیرتر وارد بازار شده و در نتیجه به راحتی متحمل ضرر می‍‌‌‌شوند. به‌طور خلاصه تازه‌کارهای بازار، زمانی که روند بسیاری از مسیر اصلی خود را طی کرده است و در شرف تغییر است، وارد معامله می‌شوند و ضرر می‌کنند. ولی معامله‌گر کهنه‌کار در ابتدای روند وارد شده و در انتهای روند اقدام به برداشت سود می‌‌کند.

این سطح بالای نوسانات در واقع نشانه‌ای از نقاط برگشتی (هم بالا و هم پایین) در بازارها است. برای یک معامله‌گر پرایس اکشن، نوسانات به منزله دوست می‌باشد و اگر بداند چگونه آن را به درستی درک کند، می‌تواند برای او بسیار سودآور باشد.

“من فقط به این دلیل ثروتمند هستم که می‌دانم چه موقع اشتباه می‌کنم … اساساً با تشخیص اشتباهاتم زنده مانده‌ام.”

یک معامله‌گر با شناخت اشتباه، اعتراف به آن و رفع مشکل، بقای خود را در بازار تضمین می‌کند. همچنین نتیجه دیگری که از این نقل‌قول می‌توان گرفت این است که پس از اینکه متوجه شدید معامله‌ی شما اشتباه است، سریع از آن خارج شوید.

معامله‌گری برای افرادی نیست که نمی‌توانند اعتراف کنند که کامل نیستند یا اشتباه می‌کنند. شما در معاملات به خصوص در روزهای یادگیری بسیار پراشتباه خواهید بود. بنابراین به آن عادت کنید، آن را در آغوش بگیرید و از آن بیاموزید یا بهای آن را با از دست دادن پول خود بپردازید.

در خاتمه…

جورج سوروس ثروت اولیه خود را از فروش پوند انگلیس بدست آورد، آن هم درست در زمانی که اکثر معامله‌گران در موقعیت خرید آن بودند. او به عنوان یک شاگرد زیرک بازار، توانست از یک موقعیت فروش برخلاف روند بازار بهره برده و سود زیادی کسب کند.

زمانی که یاد می‌گیریم که از تکنیک‌هایی مانند پرایس اکشن در معامله‌گری درست استفاده کنیم، طرز فکر ما ناگزیر شبیه به معامله‌گران حرفه‌ای می‌شود که روند و تغییر آن را در زمان درست تشخیص می‌دهند و این بر خلاف طرز فکر اغلب دیگر معامله‌گران است . دیگر نمی‌ترسیم، زیرا درک نمودار برای ما آسان می‌شود. ترس ناشی از فقدان دانش است، و مطمئناً اگر از موضوعی ترس داشته باشیم نمی‌توانیم در آن مهارت کسب کنیم. یک معامله‌گر می‌تواند با کسب دانش و درک بیشتر حرکات قیمت بر ترس خود غلبه کند. اگر بخواهیم یک مورد را بعنوان چکیده برای موفقیت کسب‌و‌کار جورج سوروس بیان کنیم، این است که او توانایی معاملاتی خود را به قدری توسعه داد که هیچ ترسی از انجام هیچ معامله‌ای نداشت و ما می‌توانیم نتیجه چنین توانایی را در معروف‌ترین معامله وی مشاهده کنیم که باعث شد از محل پوزیشن‌هایی مانند فروش پوند، میلیاردها دلار سود کسب کند.

معامله گران بیش از حد احساسی

روانشناسی چرخه بازار

روانشناسی بازار چیست؟

روانشناسی بازار، حرکت بازار و وضعیت احساسی شرکت کنندگان را منعکس میکند یا تحت تاثیر آن ها قرار میگیرد. این یکی از مباحث اصلی اقتصاد رفتاری است که رشته ای است که در آن عوامل محتلفی را که قبل از تصمیم گیری اقتصادی وجود دارد، بررسی میکند.

بسیاری بر این باورند که احساسات نیروی محرکه اصلی جابجایی بازار های مالی نیز هستند و اینکه نوسانات کای احساسات سرمایه گذاران همان چیزی است که چرخه های به اصطلاح روانشناختی بازار را ایجاد میکند.

به طور خلاصه، احساسات در بازار، احساس کلی است که سرمایه گذارا و تریدر ها نسبت به عملکرد قیمت یک دارایی دارند. هنگامی که احساس بازار مثبت است، قیمت ها به طور مداوم در حال افزایش هستند، کفته میشود که یک روند صعودی وجود دارد که اغلب از آن به عنوان بازار گاوی یاد میشود و برعکس زمانی که روند نزولی مداوم قیمت ها وجود داشته باشد، بازار خرسی نامیده میشود.

بنابراین، روانشناسی بازار از دیدگاه ها و احساسات فردی همه تریدر ها و سرمایه گذاران در یک بازا مالی تشکیل شده ایت، روش دیگر برای بررسی آن به عنوان میانگین احساسی عمومی فعالان بازار است.

اما درست مثل هر چیز دیگری، هیچ عقیده ایی کاملا قطعی نیست. براساس تئوری های روانشناسی بازار، قیمت یک دارایی در واکنش به احساسات کلی بازار تمایل ببه تغییر دائمی نیز دارد و همچنین پویا میباشد. و در غیر این صورت، انجام یک ترید موفق بسیار دشوار خواهد بود.

در عمل، وقتی بازار صعود میکند، احتمالا به دلیل بهبود نگرش و اطمینان در بین معامله گران است. احساس مثبت در بازار باعث افزایش تقاضا و کاهش عرضه مشود و همچنین خود افزایش تقاضا ممکن است باعث ایجاد نگرشی حتی شدید تر شود. به همین ترتیب، روند نزولی قوی تمایل به ایجاد احساسات منفی دارد مه تقاضا را کاهش میدهد و عرضه موجود را افزایش میدهد.

چگونه احساسات در دوره بازار تغییر میکند؟

روند صعودی

همه بازار ها چرخه های انبساط و انقباض را طی میکنند. وقتی یک بازار در مرحله صعودی است، فضای خوشبینی، اعتقاد و حرص و آز وجود دارد. به طور معمول، این احساسات اصلی است که منجر به یک فعالیت خرید قوی میشود.

مشاهده نوعی اپر چرخه ای با عطف به ماسبق در دوره های بازار کاملا معمول است. به عنوان مثال، با افزایش قیمت ها، احساسات مثبت تر میشوند و همین امر بباعث میشود که احساسات حتی مثبت تر شوند و بازار را حتی بالاتر ببرند.

گاهی معامله گران بیش از حد احساسی اوقات، احساس شدید حرص و اعتقاد به گونه ای بازار را فرامیگیرد که میتواندحباب مالی ایجاد کند در چنین سناریویی، بسیاری از سرمایه گذاران غیر منطقی میشوند، دارایی ارز واقعی خود را از دست میدهد و یک دارایی را فقط به این دلیل خریداری میکنند که معتقد روند صعودی ازار ادامه خواهد داشت.

آن ها حرص میخورند و بیش از حد تحت تاثیر حرکت بازار قرار میگیرند، به امید اینکه سود کسب کنند. با افزایش بیش از حد قیمت به سمت بالا، سطوح بالای قیمتی شکل میگیرد. به طور کلی، این سطوح به عنوان نقطه حداکثر ریسک مالی درنظر گرفته میشود.

در برخی موارد، بازار به تدریج با فروش تدریجی دارایی ها، حالت رننج را تجربه میکند. این مرحله به مرحله توزیع نیز معروف است. با این حال، برخی از چرخه مرحله توزیع مشخصی ندارندو روند نزولی بلافاصله پس از رسیدت به بالاترین سطح شروع میشود

روند نزولی

وقتی بازار شروع به چرخش دیگری میکند، حال و هوای سرخوشی میتواندبه سرعت به رضایت خاطر تبدیل شود، زیرا بسیاری از معامله گران از باور روند صعودی امتناع میورزند. با ادامه روند نزولی قیمت ها، احساسات بازار به سرعت به سمت منفی حرکت میکند. اغلب شامل احساس اضطراب، انکار و وحشت است.

در این زمینه، ممکن است احساس را لحظه ای تصیف کنیم که سرمایه گذاران شروع به سوال کدن دلیل کاهش قیمت میکنند، که به زودی منجر به مرحله انکار میشود. دوره انکار با احساس عدم پذیرش مشخص میشود. سیاری از سرمایه گذاران اصرار بر حفظ موقعیت های از دست رفته خود دارند، یا به این دلیل که فروش خیلی دیر است یا به این دلیل که آن ها میخواهند باور کنند بازار به زودی باز خواهد گشت.

آموزش روانشناسی چرخه بازار

آموزش روانشناسی چرخه بازار

اما با کاهش بیشتر قیمت هاُ موج فروش قوی تر میشود. در این مرحله ترس و وحشت اغلب منجر به چیزی میشود که تسلیم به بازار نامیده میشود. زمانی که دارندگان تسلم میشوند و دارایی های خود را نزدیک به سطوح پایین حمایتی میفروشند.

در تهایت، با کاهش نوسانات و ثبات بازار، روند نزولی متوقف میشود. به طور معمول، قبل از این که احساس امیدوار و خوش بینی مجددا به وجود میاید، بازار حرکت رنج را تجربه میکند. چنین دوره رنجی به عنوان مرحله تجمیع یا انباشت نیز شناخته میشود.

سرمایه گذاران چگونه از روانشناسی بازار استفاده مکنند؟

با فرض معتبر بودن نظریه روانشناسی بازار، درک آن ممکن است به یک معامله معامله گران بیش از حد احساسی گر کمک کند تا در زمان های مطلوب تری از موقعیت ها خارج و وارد شود.نگرش عمومی بازار معکوس است، لحظه بهترین فرصت مالی برای خریدار، معمولا زمانی اتفاق میافتد که اکثر مردم ناامید هستند و بازار بسیار پایین است. در مقابل، غالبا بالاترین ریسک مالی هنگامی رخ میدهد که اکثریت فعالان بازار سرخوشی و بیش از حد اعتماد به نفس داشته باشند.

روانشناسی خرید و فروش

روانشناسی خرید و فروش

بنابراین، برخی از معامله گران و سرمایه گذاران سعی میکنند احساسات یک بازار را بخوانند تا مراحل مختلف چرخه های روانشناختی آن را تشخیص دهند. در حالت ایده آل، آن ها از این اطلاعات ببرای خرید در هنگام وحشت و فروش در هنگام طمع، استفاده میکنند. گرچه در عمل، شناختن این نکات بهینه به ندرت کار ساده ای است.

تحلیل تکنیکی و روانشناسی در بازار

به راحتی میتوان به چرخش بازار نگاه کرد و شناخت چگونه روانشناسی کلی تغییر کرده است. تجزیه و تحلیل داده های قبلی نشان میدهد که چه اقداماتی و تصمیماتی سودآور ترین هستند.

با این حال، درک چگونگی تغییر بازار در حال حرکت بسیار دشوار تر است و همچنین پیش بینی آینده نیز بسیار دشوا است. بسیاری از سرمایه گذاران با استفاده از تجزیه و تحلیل فنی، سعی میکنند پیش بینی کنند که بازار به کجا میرود.

MACD، نمونه دیگری از یک اندیکاتور است که ممکن است برای شناسایی مراحل مختلف روانی از یک چرخه بازار مورد استفاده قرار گیرد. به طور خلاصه، رابطه بین خطوط آن ممکن است نشانگر زمانی باشد که حرکت بازار در حال تعغییر است.

بیت کوین و روانشناسی بازار

بازار بیت کوین در سال 2017، نمونه بارزی از روانشناسی بازار بر قیمت ها و بالعکس است. از ژانویه تا دسامبر، بیت کوین از حدود 900 دلار به بالاترین قیمت خود در 20.000 دلار رسید. در طول صعود، احساسات بازار بیشتر و مثبت تر میشد. هزاران سرمایه گذار جدید وارد پوزیشن های صعودی شدند و درگیر FOMO، گردیدند.

تغییر روند در اواخر سال 2017 و وایل سال 2018 آغاز شد. اصلاح زیر بسیاری از سررسید های آپشن را با ضررهای قابل توجهی روبرو کرد. حتی وقتی روند نزولی ثابت شده بود، اعتماد به نفس و رضایت از تحلیل خود به صورت کاذب باعث شد، به مردم اصرار کنند.

سوگیری شناختی

سوگیری شناختی

سوگیری شناختی

سوگیری شناختی یکی از الگوهای تفکر رایج است که غالبا باعث تصمیم گیری غیر منطقی انسان میشود. این الگو ها میتواند هم بر معامله گران بیش از حد احساسی معامله گران منفرد و هم بازار تاثیر بگذارد. چند مثال:

سوگیری تایید: تمایل بیش از حد به اطلاعاتی که باور های خود ما را تایید میکند، در حالی که اطلاعات مغایر به آن ها را نادیده میگیرید یا آن ها را رد میکنید.

انزجار از دست دادن: تمایل رایج انسان ها به ترس از ضرر بیش از آن که از سود بهره مند شوند، حتی اگر سود مشابه یا بیشتر باشد. به عبارت دیگر، درد از دست دادن معمولا دردناک تر از لذت سود میبباشد.

اثر وقف: گرایشی است که افراد به چیز هایی که متعلق به خودشان است، بیش از حد ارز میدهند، فقط به این دلیل که صاحب آن هستند.

جمع بندی

اکثر تریدر ها و سرمایه گذاران اتفاق نظر دارند که روانشناسی بر قیمت ها و چرخه های بازار تاثیر دارد. گرچه چرخه های بازار روانشناختی کاملا شناخته شده است، اما کنار آمدن با آن ها همیشه راحت نیست.

از حباب اقتصادی گل لاله هلند در دهه 1600 تا حباب DOTCOM در دهه 90، حتی معامله گران ماهر نیز تلاش کرده اند تا نگرش خود را از احساسات کلی بازار جدا کنند. سرمایه گذاران با کار دشواری روبرو هستند که نه تنها روانشناسی بازار بلکه روانشناسی خودشان را نیز باید درک کنند و اینکه چگونه این امر بر روند روند تصمیم گیری تاثیر میگذارد.

اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال

۷ اشتباه رایج در تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) ارز دیجیتال دشوار است! حتی اگر برای مدت معامله گران بیش از حد احساسی کوتاه ترید کرده باشید، می‌دانید که اشتباه کردن بخشی از بازی است. در واقع، هیچ معامله‌گری نمی‌تواند از ضرر کردن اجتناب کند؛ حتی معامله‌گران با تجربه که صرفا مرتکب خطاهای کمتری می‌شوند. بهترین معامله‌گران تحلیل تکنیکال، همیشه ذهنی باز، منطقی و آرام دارند؛ آنها درک خوبی از استراتژی‌های معاملاتی داشته و با استفاده از آن به خواندن روند بازار ادامه می‌دهند.

این همان کاری است که شما برای موفق شدن در تحلیل تکنیکال بازار باید انجام دهید! اگر این مهارت‌ها را در خود توسعه دهید، می‌توانید با مدیریت ریسک و تجزیه و تحلیل اشتباهات، بر اساس نقاط قوت خود ترید کنید و به پیشرفت ادامه دهید. همیشه سعی کنید آرام‌ترین فرد در اتاق باشید، به خصوص زمانی که اوضاع آشفته به نظر می‌رسد. در این مقاله از ارز تودی قرار است تا شما را با ۷ اشتباه رایج که تریدر‌های تازه کار در تحلیل تکنیکال مرتکب می‌شوند، آشنا کنیم.

۷ اشتباه رایج در تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) یکی از پرکاربردترین روش‌ها برای تحلیل بازارهای مالی است؛ اساسا می‌توان از این تحلیل در هر بازاری، اعم از سهام، فارکس، طلا یا ارزهای دیجیتال استفاده کرد. در حالی که درک مفاهیم اولیه تحلیل تکنیکال نسبتا آسان است، تسلط بر آن کار دشواری خواهد بود. زمانی که در حال یادگیری هر مهارت جدیدی هستید، طبیعی است که در این راه اشتباهات زیادی مرتکب شوید. انجام این اشتباهات به‌ویژه در هنگام معامله یا سرمایه گذاری‌ می‌تواند زیان‌بار معامله گران بیش از حد احساسی باشد اما در نهایت از آن‌ها درس خواهید گرفت.

اگر مراقب نباشید و از اشتباهات خود درس نگیرید، بخش قابل توجهی از سرمایه خود را در بازارهای مالی به‌خصوص بازار ارزهای دیجیتال از دست خواهید داد. خوب است که از اشتباهات‌تان درس بگیرید، اما بهتر این است که تا حد امکان از وقوع آن‌ها اجتناب کنید. این مقاله شما را با برخی از رایج‌ترین اشتباهات در تحلیل تکنیکال آشنا می کند. اگر به تازگی وارد دنیای معامله‌گری شده‌اید، بهتر است تا ابتدا با اصول و مفاهیم تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال آشنا شوید. بنابراین، فکر می‌کنید ۷ اشتباهی که معامله‌گران در آنالیز Technical مرتکب می شوند چیست؟

۱. استفاده نکردن از حد ضرر

پیش از شروع، به این نقل قول از معامله‌گر کالا، اد سیکوتا (Ed Seykota) توجه کنید:

«هر معامله خوب سه اصل اساسی دارد: جلوگیری از ضرر، جلوگیری از ضرر و جلوگیری از ضرر. اگر بتوانید این سه قانون را رعایت کنید، ممکن است شانسی در معاملات خود داشته باشید.»

اگرچه ممکن است ساده به نظر برسد، اما هنوز بسیاری از افراد از اهمیت این ۳ اصل مهم در زمان انجام معاملات غافل می‌شوند. حفظ سرمایه در بازار‌های معاملاتی و سرمایه‌گذاری، اصلی‌ترین چیزی که باید همیشه به یاد داشته باشید.

هر معامله خوب سه اصل اساسی دارد: جلوگیری از ضرر جلوگیری از ضرر

معامله برای اولین بار ممکن است کار ترسناکی باشد، هنگامی که در ابتدا شروع به کار کردید، به‌یاد داشته باشید که اولین قدم برنده شدن نیست، بلکه جلوگیری از باخت است؛ به‌همین خاطر بهتر است تا معاملات خود را با پوزیشن‌های کوچک‌تر شروع کنید یا حتی روی سرمایه‌های واقعی ریسک نکنید. شما حتی می‌توانید ترید کردن را قبل از ورود، آزمایش کنید. به عنوان مثال، بخش معاملاتی فیوچر بسیاری از صرافی‌های ارز دیجیتال دارای یک شبکه آزمایشی هستند که در آن می‌توانید تحلیل‌های تکنیکال خود را قبل از انجام معاملات واقعی آزمایش کنید. به این ترتیب، می‌توانید سرمایه خود را حفظ کنید و تنها زمانی برای آن ریسک کنید که مطمئن باشید نتایج خوبی خواهید گرفت.

استفاده از حد ضرر یا Stop-Loos عاقلانه‌ترین راه ممکن جلوگیری از از دست دادن سرمایه است. معاملات شما باید یک نقطه ابطال داشته باشد؛ این نقطه جایی است که باید بپذیرید استراتژی معاملاتی شما اشتباه بوده است. اگر این رویکرد در معاملات خود به کار نبرید، احتمالا در بلندمدت عملکرد خوبی نخواهید داشت. یک معامله بد می‌تواند به پرتفوی شما ضرر بسیاری بزند و ممکن است در نهایت یک کیسه بازنده در دست داشته باشید و امیدوار باشید که بازار بهبود یابد.

۲. ترید کردن بیش از حد

وقتی یک تریدر فعال هستید، این یک اشتباه رایج است که فکر کنید همیشه باید در حال معامله باشید. ترید کردن مستلزم حجم زیادی تحلیل، آرام نشستن و صبورانه منتظر بودن است. در برخی از استراتژی‌های معاملاتی، ممکن است برای دریافت یک سیگنال قابل اعتماد برای ورود به بازار، مدت زمانی طولانی صبر کنید. ممکن است برخی از معامله‌گران در طول سال کمتر از سه معامله انجام دهند و همچنان بازدهی قابل توجهی داشته باشند. جسی لیورمور (Jesse Livermore)، یکی از معامله‌‌گران روزانه شناخته‌شده نقل قولی دارد :

«پول با نشستن به دست میاد نه معامله‌گری!»

بنابراین سعی کنید از ترید کردن بیش از حد خودداری کنید؛ چرا که مجبور نیستید برای سود بیشتر سرمایه خود را به خطر بیاندازید. در واقع، در برخی از موقعیت‌های بازار، هیچ کاری نکردن و انتظار فرصتی برای نشان دادن خود، بیشتر سودآور است. به این ترتیب، می‌توانید پول خود را ایمن نگه دارید و زمانی که فرصت‌های معاملاتی خوب ایجاد شد، آن را دوباره آماده سرمایه‌گذاری کنید. این مهم است که به یاد داشته باشید، فرصت همیشه خود را نشان می‌دهد؛ تنها کاری که باید انجام دهید این است که منتظر آن‌ها باشید.

پول با نشستن به‌دست می‌آید نه معامله‌گری!

یک اشتباه مشابه و رایج دیگر، تاکید بر استفاده از بازه‌های زمانی کوتاه است. تحلیل‌هایی که در بازه‌های زمانی بیشتر انجام می‌شوند عموما قابل اعتمادتر از تحلیل‌هایی هستند که در بازه‌های زمانی پایین‌تر انجام می‌شوند. به این ترتیب، فریم‌های زمانی پایین باعث ایجاد نویز زیادی در بازار می‌شود و ممکن است شما را وسوسه کند که بیشتر وارد معاملات شوید. در حالی که بسیاری از اسکالپر‌های (Scalpers) موفق و معامله‌گران سودآور کوتاه‌مدت وجود دارند، معامله در بازه‌های زمانی پایین‌تر معمولاً نسبت ریسک یا سود بیشتری را به همراه دارد. به عنوان یک استراتژی معاملاتی پرخطر، مطمئنا برای مبتدیان توصیه نمی‌شود.

۳. ترید برای جبران خسارت

اغلب دیده می‌شود که معامله گران تلاش می‌کنند تا ضرر خود را در اسرع وقت جبران کنند. این به عنوان «معامله انتقامی» شناخته می‌شود. چه تحلیل‌گر تکنیکال باشید و چه یک معامله‌گر روزانه یا یک معامله‌گر نوسانی، باید از انتخاب‌های احساسی خودداری کنید. وقتی همه چیز به خوبی پیش می‌رود، یا حتی زمانی که اشتباهات کوچکی مرتکب می‌شوید، حفظ خونسردی آسان است. اما آیا می‌توانید خونسردی خود را هنگامی که اوضاع به طرز وحشتناکی اشتباه پیش می‌رود حفظ کنید؟ آیا می‌توانید به استراتژی معاملاتی خود پایبند باشید حتی اگر دیگران وحشت‌زده باشند؟ بنابراین احساسات در بازار کریپتو نقش بسیار مهمی دارند.

بازار آنچه را که گرفته است، پس نخواهد داد!

شایان ذکر است که تحلیل تکنیکال شامل کلمه تحلیل می‌شود. بدیهی است که این امر مستلزم یک رویکرد روشمند به بازار‌ها است، درست است؟ بنابراین، چرا می‌خواهید در چنین موقعیتی تصمیمات عجولانه و احساسی بگیرید؟ اگر قصد دارید به یکی از بهترین معامله‌گران تبدیل شوید، باید بتوانید حتی پس از مرتکب شدن فاحش‌ترین اشتباهات، آرامش خود را حفظ کنید. از قضاوت بر اساس احساسات خودداری کنید و در عوض به سراغ یک رویکرد منطقی و تحلیلی بروید.

یه یاد داشته باشید که معامله احساسی در زمانی که شما ضرر زیادی کرده‌اید، نه تنها ضرر شما را جبران نمی‌کند، بلکه ممکن است به آن ضرر بی‌افزاید. در نتیجه، بعد از ضرر کردن، برخی از معامله گران ممکن است تصمیم بگیرند که برای مدتی اصلا معامله نکنند. این به آن‌ها یک شروع تازه می‌دهدو همچنین اجازه می‌دهد تا با یک تحلیل منطقی و درست‌تر به معامله بازگردند.

۴. اجتناب کردن از تغییر استراتژی

اگر می‌خواهید یک معامله‌گر بزرگ شوید، از تغییر دیدگاه خود نترسید. شرایط بازار ممکن است به طرز چشمگیری تغییر کند، اما بازار نشان داده که به تکامل خود ادامه می‌دهد. به عنوان یک معامله‌گر، این مسئولیت شماست که این تحولات را شناسایی کرده و به آن پاسخ دهید. در یک موقعیت بازار، تاکتیکی که بسیار خوب عمل می‌کند ممکن است در موقعیت دیگر اصلاً کارایی نداشته باشد. پل تودور جونز تاجر بزرگ در این مورد می‌گوید:

«من هر روز فرض می‌کنم هر دیدگاهی که دارم نادرست است.»

ایده‌ی خوبی است که سعی کنید طرف مقابل استدلال‌های خود را ببینید تا ایرادات آن‌ها را شناسایی کنید. در نتیجه پایان‌نامه‌ها و قضاوت‌های شما در سرمایه‌گذاری دقیق‌تر خواهد بود. جنبه‌ی دیگری که باید در نظر گرفت تعصب است؛ تعصب‌های الکی می‌توانند تأثیر قابل توجهی بر تصمیم‌گیری شما داشته باشند. تعصب، قضاوت شما را مبهم کنند و تنوع گزینه‌هایی را که می‌توانید بررسی کنید محدود کنند. اطمینان حاصل کنید که تعصبی را که ممکن است بر استراتژی‌های معاملاتی شما تأثیر بگذارد را درک کنید تا بهتر بتوانید اثرات آن‌ها را کاهش دهید.

اگر می‌خواهید یک معامله‌گر بزرگ شوید، از تغییر دیدگاه خود نترسی

۵. نادیده گرفتن شرایط بد بازار

بعضی اوقات مواردی پیش می‌آید که توانایی پیش‌بینی و تحلیل تکنیکال را از بین می‌برد. این‌ها می‌تواند شامل رخداد‌ قو سیاه (‌Black Swan Event) یا انواع دیگر موقعیت‌های نامتعادل بازار باشد که توسط احساسات و روانشناسی توده‌ای تحریک می‌شود. در نهایت، بازار‌ها توسط عرضه و تقاضا هدایت می‌شوند و ممکن است در برخی مواقع به شدت دچار سوگیری شدیدی شوند.

شاخص قدرت نسبی (RSI) را در نظر بگیرید که یک شاخص تکانه‌ای است. به طور کلی، اگر مقدار آن کمتر از ۳۰ باشد، دارایی نمودار شده بیش از حد فروخته می‌شود. آیا این نشان می‌دهد که وقتی RSI به زیر ۳۰ می‌رسد، یک سیگنال برای خرید است؟ قطعا نه! این به سادگی نشان می‌دهد که حرکت بازار در حال حاضر مثبت است. به بیان دیگر، RSI کمتر از ۳۰ به این معناست که فروشندگان قدرتمندتر از خریداران هستند.

قوی سیاه (Black Swan) به احتمال وقوع یک رویداد غیر منتظره اشاره

در شرایط غیر عادی بازار، RSI می‌تواند به مقادیر بسیار بالایی برسد. ممکن است به طور بالقوه تک رقمی شود و به کمترین مقدار قابل تصور (صفر) نزدیک شود. قضاوت فقط بر اساس تجهیزات تکنولوژیکی که به خوانش‌های شدید می‌رسد ممکن است برای شما هزینه زیادی داشته باشد. این به ویژه در موقعیت‌های قو سیاه، زمانی که تفسیر فعالیت بازار بسیار دشوار است، صدق می‌کند. در چنین لحظاتی، هیچ ابزار تحلیلی نمی‌تواند جلوی حرکت بازار‌ها را در یک جهت یا جهت دیگر بگیرد. به همین دلیل است که تجزیه و تحلیل معیار‌های مختلف به جای تکیه بر یک ابزار بسیار مهم است.

۶. تحلیل تکنیکال بازی احتمالات است

تحلیل تکنیکال، بازی احتمالات است. این بدان معنی است که مهم نیست از چه تکنیکی برای ساختن استراتژی خود استفاده می‌کنید، بازار هرگز دقیقا همان‌طور که پیش‌بینی می‌کنید عمل نمی‌کند. مطالعه‌ی شما ممکن است نشان دهد که بازار با احتمال زیاد بالا یا پایین خواهد رفت، اما تضمینی در رخ دادن این اتفاق نیست.

ترید کردن، بازی احتمالات است.

پس در زمانی که تکنیک‌های معاملاتی خود را مرور می‌کنید به یاد داشته باشید که نباید از بازار انتظار داشته باشد تحلیل شما را دنبال کند. اگر این کار را انجام دهید، به احتمال زیاد در یک رویداد زیاده‌روی کرده، بیش از حد شرط‌بندی می‌کنید و خود را در خطر ضرر مالی بزرگ قرار می‌دهد.

۷. پیروی کورکورانه از سایر تریدر‌ها

تمرین، مهم‌ترین اصل برای مسلط شدن در هر مهارتی است. این مورد زمانی که صحبت از معامله در بازار‌های مالی می‌شود، بیشتر صدق می‌کند. در واقع، تغییر شرایط بازار به آن نیاز دارد. پیروی از تحلیلگران ماهر و معامله‌گران یکی از بهترین روش‌ها برای یادگیری است. اگرچه برای بهتر شدن، باید ابتدا استعداد‌های خود را شناسایی کرده و آن را شکوفا کنید. این همان چیزی است که ما از آن به عنوان مزیت شما یاد می‌کنیم، یا چیزی است که شما را به عنوان یک معامله‌گر متمایز می‌کند.

تکنیکی که برای یک معامله‌گر کار می‌کند، ممکن است برای دیگری کاملاً غیر قابل استفاده باشد.

اگر در مورد تحلیلگران حرفه‌ای اطلاعاتی خوانده باشید، می‌دانید که هر یک از آن‌ها روش‌های معاملاتی منحصر به فردی دارند. در واقع، تکنیکی که برای یک معامله‌گر فوق‌العاده کار می‌کند، ممکن است برای دیگری کاملا غیر قابل اجرا باشد. راه‌های زیادی برای بهره‌مندی از بازار وجود دارد. اکنون تنها کاری که باید انجام دهید این است که بفهمید کدام یک با شخصیت و سبک معاملاتی شما مطابقت دارد.

ممکن است تا به حال با پیروی از یک تریدر دیگر سود‌های زیادی کرده باشید. با این حال، پیروی کورکورانه از سایر معامله‌گران بدون درک شرایط زیربنایی، تقریبا مطمئنا در بلندمدت زیان‌آور خواهند بود. البته این حرف را به معنی گوش نکردن به دیگران تلقی نکنید. تنها چیزی که مهم است این است که بدانید نباید بدون بررسی کرد از صحبت‌های تریدر‌های دیگر حتی معروف‌ترین و ماهرترین آن‌ها معامله‌ای را شروع کنید.

کلام آخر

ما برخی از رایج‌ترین اشتباهاتی را که افراد هنگام استفاده از تحلیل تکنیکال مرتکب می‌شوند، بررسی کردیم. به یاد داشته باشید که ترید کردن ساده نیست و معمولا بهتر است با یک چشم انداز بلند مدت آن را امتحان کنید. فراموش نکنید که هر تریدر موفقی قبلا برای رسیدن به موفقیت، این راه را طی کرده است. تنظیم دقیق تاکتیک‌های معاملاتی و یادگیری نحوه ارائه‌ ایده‌های معاملاتی، تلاش زیادی می‌طلبد.

سوالات متدوال
سوالات متداول

استفاده نکردن از حد ضرر چه عواقبی در پیش دارد؟

این نقطه جایی است که باید بپذیرید استراتژی معاملاتی شما اشتباه بوده است. اگر این رویکرد در معاملات خود به کار نبرید، احتمالا در بلندمدت عملکرد خوبی نخواهید داشت.

هنگام ضرر برای جبران خسارت چه کاری باید انجام داد؟

چه تحلیل‌گر تکنیکال باشید و چه یک معامله‌گر روزانه یا یک معامله‌گر نوسانی، باید از انتخاب‌های احساسی خودداری کنید.

پیروی از سایر تریدرها خوب است یا خیر؟

پیروی از تحلیلگران ماهر و معامله‌گران یکی از بهترین روش‌ها برای یادگیری است؛ اما برای بهتر شدن، باید ابتدا استعداد‌های خود را شناسایی کرده و آن را شکوفا کنید و در نهایت از سایر معامله‌گران متمایز شوید.

نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.

5 اشتباه مرگبار معامله گری

5 اشتباه مرگبار معامله گری

برای حرفه ای شدن در این بازار بهتر است اشتباهات خود را یادداشت کنید تا آنها را تکرار نکنید. همراه ما باشید تا 5 اشتباه مرگبار معامله گری را بررسی کنیم.

وارن بافت یکی از بهترین سرمایه‌گذاران است که اشتباهات زیادی در ترید و معاملات اولیه خود داشته و با درس گرفتن از آنها به یک سرمایه‌گذار موفق تبدیل شده است.

اغلب سرمایه گذاران این واقعیت ساده را نمی پذیرند که انسان هستند و مانند بزرگترین سرمایه گذاران مستعد اشتباه کردن هستند.

بدترین کاری که می توانید انجام دهید این است که اجازه دهید غرور شما بر جیب شما اولویت داشته باشد و سرمایه گذاری زیانده را نگه دارید.

مارتین شوارتز، تاجر افسانه‌ای وال استریت، در کتاب خود «پیت بول: درس‌هایی از تاجر روز قهرمان وال استریت»، پست‌ها و بلندی‌های حرفه تجارت درخشان خود را به اشتراک گذاشته است.

او به شیوه معمولی پر زرق و برق خود، به یاد می آورد که چگونه در عرض چند ساعت پس از انجام اولین معامله گران بیش از حد احساسی معامله، 10000 دلار از دست داده است.

اما آنچه در مورد این کتاب برجسته است این است که چگونه شوارتز آشکارا درباره اشتباهات تجاری که مرتکب شده بود صحبت کرد، به ویژه زمانی که او تازه وارد معامله شد.

او نحوه آموختن و تصحیح این اشتباهات را توضیح می دهد و از آن به بعد او به یکی از موفق ترین و مشهورترین تاجران جهان تبدیل شد.

کتاب شوارتز اشاره ای عملی و واقع بینانه به رایج ترین اشتباهات معاملاتی است.

و شکی نیست که اکثر معامله گران اشتباهات مشابهی را در یک زمان یا زمان دیگر مرتکب شده یا دارند.

انجام اشتباهات معاملاتی بخشی از سفر هر معامله گر است. چه در این حوزه تازه وازد باشید چه حرفه ای، به احتمال زیاد مرتکب اشتباهات رایج معاملاتی خواهید شد.

برخی از این اشتباهات هزینه بیشتری نسبت به سایرین دارند. در واقع برخی از اشتباهات وجود دارد که پذیرفتن آنها سخت است.

و برای برخی از معامله گران، نادیده گرفتن یک اشتباه و تکرار آن بارها و بارها می تواند تفاوت بین تبدیل شدن به یک معامله گر موفق یا بازنده را بیان کند.

برای کمک به معامله‌گران فهرستی از رایج‌ترین اشتباهات معاملاتی را گردآوری کرده‌ایم:

1) هیچ استراتژی خفن نیست

یک فرد تازه به یک استراتژی سود ده رسیده و بک تست هم از استراتژی گرفته است. بعد از پیاده سازی استرتژی و چند ضرر پشت سر هم، می‌گوید استراتژیم به درد نمی‌خورد و آن را کنار می‌گذارد و سراغ استراتژی بعدی می‌رود. این آدم هم دچار ترید بازی می‌باشد.

یک سرمایه گذار حرفه ای همیشه بازار را دشمن خود می‌پندارد و برای هر یک از رفتارهای بازار برنامه مشخص و از پیش تعیین شده‌ای دارد و این آمادگی را دارد تا بازار هر گونه رفتار غیرقابل پیش‌بینی را از خود نشان دهد.

پس از طراحی یا انتخاب استراتژی مد نظر خود به آن پایبند باشید و ذهن خود را درگیر اخبار و شایعات نکنید.
توجه داشته باشید که استراتژی شما دارای چهارچوب، قوانین و منطق مشخصی هست و احساسات هیچ جایگاهی در استراتژی ندارد بنابراین کاملا گوش به فرمان و مطیع استراتژی خود باشید.

استیو جابز در مورد سادگی یک استراتژی می گوید.
گاهی یک کار ساده می‌تواند سخت تر از یک کار پیچیده باشد. باید سخت تلاش کنید تا استراتژی شما شفاف شود و در یک چک لیست مکتوب گردد.
این توضیحات باید انقدری شفاف و واضح باشد که شما را در سر دو راهی برای تصمیم‌گیری قرار ندهد.

2) ترید بدون تعصب

سود کردن در یک ارز را فراموش کنید و در لحضه تحلیل و بررسی می کند.

ممکن است یک نفر با یک روش تحلیلی به سود خوبی رسیده باشد و دیگر هیچ روش تحلیلی دیگری را قبول نداشته و باورش این باشد که این تنها مسیر رسیدن به اهدافش است. حتی این فرد هم درگیر ترید بازی شده است و این تعصب باعث می‌شود که این فرد اشتباهات خیلی زیادی انجام دهد

گاهی پیش آمده است که شما از یک ارز سود خوبی کسب کرده اید و باور دارید که این رمزارز سوده است.
این تعصب سبب اشتباهات خیلی زیاد و ضررهای جبران ناپذیری می شود.

3) فیوچرز ترید کردن و وحشت عقب ماندن از بازار

برای ترید در فیوچرز بهتر است اول در اسپات کارکنین و پس از کسب تجربه و توانایی تحلیل معاملات لوریج دارد باز کنید.

معاملات اهرمی همانند مشیر دولبه است همانطور که میتواند سود های کلان دهد سبب ضررهای کلان هم می شود.

4) ایمان داشتن به تحلیل

بهتر است به جای سیگنال گرفتن از دیگران خودتان علم به معامله را در بازار کسب کنید و به تحلیل خود ایمان داشته باشید.

برخی از سرمایه گذاران تمایل دارند بر این باورند که هرگز نمی توانند در سرمایه گذاری برتری داشته باشند زیرا موفقیت در بازار سهام فقط برای سرمایه گذاران پیچیده محفوظ است.

این تصور اصلاً حقیقتی ندارد، با اختصاص زمان کمی به یادگیری و تحقیق، سرمایه‌گذاران می‌توانند به خوبی برای کنترل پرتفوی‌ها و تصمیم‌های سرمایه‌گذاری خود مجهز شوند و سود کسب کنند.

به یاد داشته باشید، بسیاری از سرمایه گذاری ها به عقل سلیم و عقلانیت پایبند هستند.

هر سرمایه‌گذار کوچکی که استراتژی سرمایه‌گذاری درستی داشته باشد، به همان اندازه شانس موفقیت در بازار را دارد.

5) بیش از حد ترید کردن

رایج ترین و قدیمی ترین خطای یک معامله گر بیش از حد ترید کردن است.

شاید برا شما هم پیش آمده باشد که فقط در یک روز یا حداکثر چن روز بیش از حد ترید کرده باشید و مقدار زیادی پول خرج صرافی ها کرده باشید و هیچ عایدی نداشته اید.

احساسات در ترید به شدت کار شما را خراب میکند و باعث می‌شود دچار توهم شوید، توهم هارا فراموش کنید و تمرکز کنید.

الگوهای کوتاه مدت را کنار بگذارید، به خصوص اگر تازه کار هستید. پیشنهاد میشود هرچند هفته یک بار یا ماهانه ترید کنید.

دیدن الگوهای بلندمدت آسان‌تر است و خیلی هم بیشتر به نفعتان است. نیاز نیست که تمام روز را به نمودارها چشم بدوزید و خودتان را با الگویی که اصلا وجود خارجی ندارند عصبی کنید. وقتی که خودتان را مجبور نکنید روزی ۸ ساعت به صفحه نمایش خیره شوید، کار واقعا آسان‌تر می‌شود.

لازم به ذکر است که نظرات متفاوتی درباره اشتباهات مطرح شده است و میتوان صدها و هزارها اشتباه را پیدا کرد ما سعی کردیم مهم ترین آنها را برای شما بیان کنیم.

اگر به حوزه کریپتو علاقه دارید پیشنهاد می کنیم دوره آموزشی ارزدیجیتال در مشهد ما را از دست ندهید. اساتید همیارکریپتو سعی دارند تا مفاهیم دنیای کریپتو را براساس نیاز کاربر و روند بازار آموزش دهند.

این دوره به صورتی پایه تا پیشرفته طراحی شده و تمامی افراد در هر سطحی می توانند از آن استفاده کنند.

جهت مشاوره و کسب اطلاعات بیشتر با ما تماس بگیرید. 09309127474



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.