تحلیل تکنیکال چیست؟
بسیاری از تریدرها از تحلیل تکنیکال برای پیشبینی روند بازار در آینده استفاده میکنند. اما این نوع تحلیل تا چه اندازه دقیق و کاربردی است؟ چرا باوجود اینکه بسیاری از افراد تکنیکهای آن را استفاده می کنند باز هم دچار اشتباه میشوند و ضرر می کنند؟ در این مقاله در مورد ماهیت تحلیل تکنیکال، ابزارهای رایج و نکات فنی مربوط به آن میخوانید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال روشی برای پیشبینی قیمت در بازار بر اساس بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات است. در بازارهای سنتی مانند بازار سهام و بورس اوراق بهادار از تحلیل تکنیکال به طور گسترده استفاده میشود. جالب است بدانید این روش یکی از اجزای اصلی در بازار ارزهای دیجیتال است.
تحلیل تکنیکال روی دادههای تاریخی قیمت یا پرایساکشن (Price Action) تمرکز فراوانی دارد. بنابراین از آن به عنوان ابزاری برای بررسی نوسانات قیمت و بررسی اطلاعات مربوط به حجم یک دارایی استفاده میشود. بسیاری از معاملهگران برای شناسایی روندها و فرصتهای مناسب برای کسب سود از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند.
ریشه ابتدایی «تحلیل تکنیکال» به قرن هفدهم در «آمستردام» و قرن هجدهم در «ژاپن» بازمیگردد؛ اما آنچه امروز با مفهوم تحلیل تکنیکال با آن مواجهیم مربوط به فعالیتهای چارلز داو «Charles Dow»؛ روزنامهنگار حوزه اقتصادی و مؤسس والاستریت ژورنال است. او از اولین کسانی بود که روندهای قابل بررسی و مجزا در داراییها و حرکت بازار در مسیرهای خاص را کشف کرد. مدتی بعد فعالیتهای او منجر به ایجاد «تئوری داو» شد که تحولات بیشتری در تحلیل تکنیکال ایجاد کرد.
در ابتدا تحلیل تکنیکال بر پایه دستنویسها و محاسبات دستی بود، اما با پیشرفت تکنولوژی و دستیابی به محاسبات مدرن، گستردهتر شد و اکنون به ابزار مهمی برای بسیاری از سرمایهگذاران و معاملهگران تبدیل شده است.
تحلیل تکنیکال چگونه کار میکند؟
همانطور که اشاره شد تحلیل تکنیکال از اساس بر پایه مطالعه قیمت فعلی و تاریخچه قیمتهای قبلی یک دارایی است. فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که نوسانات قیمت یک دارایی به طور اتفاقی رخ نمیدهد و به طور کلی این نوسانات با گذشت زمان به روندهای قابل شناسایی تبدیل میشوند.
در واقع تحلیل تکنیکال، شدت تحمیل (نفوذ) بازار بر عرضه و تقاضا را بررسی میکنند. که این بازتابی از تمایلات کلی بازار است. به عبارت دیگر قیمت یک دارایی چیزی جز کشمکش میان نیروی فروش یا خرید بر یکدیگر نیست. این نیروها با احساسات معاملهگران و سرمایهگذاران ارتباط نزدیکی دارد. (به خصوص دربارهی ترس و طمع).
نکته قابل تامل درباره تحلیل تکنیکال این است که درصد خطای آن در بازارهایی که شرایط عادی و حجم و نقدینگی بالا دارند، بسیار پایین و پیشبینی آن قابل اطمینانتر است. بازارهای پرحجم کمتر در معرض دستکاری قیمتی قرار دارند و تاثیرپذیری آنها از موارد غیرعادی خارجی کمتر است؛ نتیجه چنین شرایطی این است که سیگنالهای غلط در آن کمتر ایجاد میشود و تحلیل تکنیکال نقش پررنگی در آنها دارد.
شاخصها و اندیکاتورهای متداول تحلیل تکنیکال
معامله گران به منظور بررسی موشکافانهی قیمتها و در نهایت یافتن فرصتهای مطلوب از انواع مختلفی از ابزارهای نموداری (چارت محور) که به اندیکاتور یا شاخص معروف هستند، استفاده میکنند. آنها به کمک اندیکاتور یا شاخصهای تکنیکال، توانایی شناسایی روندهای موجود را پیدا کرده و اطلاعات روشن و هوشمندانهای از روندهایی که ممکن است در آینده پدیدار شوند، پیدا میکنند. از آنجایی که این شاخصها و اندیکاتورها همیشه درصدی خطا دارند، برخی از معاملهگران همزمان از چندین شاخص یا اندیکاتور به عنوان راهی برای کاهش خطرات(ریسک) استفاده میکنند.
میانگین متحرک ساده (SMA)
معمولا معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، شاخصها و معیارهای مختلفی برای تعیین روند بازار بر اساس نمودارها و تاریخچه قیمتها به کار میبرند.
در بین تعداد زیادی اندیکاتور، میانگین متحرک ساده (SMA) یکی از پرکاربردترین و معروفترین اندیکاتورهای مورد استفادهی تریدرها است. همانطور که از نامش پیداست، قیمتهای پایانی یک دارایی در یک بازه زمانی تعیین شده را محاسبه میکند؛ به بیان دیگر (SMA)، متوسط قیمت یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص است.
خط نارنجی SMA که در بسیاری از نقاط به عنوان خطوط حمایت و مقاومت عمل کرده است.
نحوهی استفاده SMA:
به طور کلی اگر قیمت بالای خط میانگین متحرک باشد، گفته می شود که روند صعودی است و برعکس اگر قیمت پایین خط میانگین باشد، روند نزولی است. اما این تمام ماجرا نیست. گاهی یک خبر میتواند باعث تغییر روند بشود. به این معنی که با وجود اینکه خط میانگین متحرک به شما سیگنالی برای خرید یا فروش میدهد، اما بازار طبق پیشبینی شما پیش نمی رود. راهحل چیست؟
شما میتوانید همزمان با چند شاخص میانگین متحرک کار کنید تا روند بازار را بهتر پیش بینی کنید.
میانگین متحرک نمایی (EMA)
میانگین متحرک نمایی (EMA) نسخه اصلاح شده از میانگین متحرک ساده (SMA) است. در این اندیکاتور قیمتهای بسته شدهی اخیر، وزن بیشتری نسبت به قیمتهای قدیمیتر دارند؛ به بیانی دیگر «میانگین متحرکنمایی» همان «میانگین وزنی متوسط قیمت» است که قیمتهای اخیر، وزن بیشتری را در محاسبه دربرمیگیرند.
خط نارنجی SMA و خط آبی EMA را نشان میدهد.
به زبان ساده، میانگین متحرک نمایی از میانگین متحرک ساده سریعتر به تغییر قیمت واکنش نشان میدهد. از طرفی میدانیم، هر چه شما سریعتر روند بازار را تشخیص بدهید، میتوانید سود بیشتری هم بدست بیاورید. اما نقطه ضعف میانگین متحرک نمایی این است که همانطور که سرعت آن در نمایش روند بالاست، می تواند به خطا نوسانات قیمتی را به صورت تغییر روند نمایش دهد. و این باعث می شود که کمتر قابل اتکا باشد.
میانگین متحرک نمایی برای افرادی که به صورت کوتاهمدت معامله میکنند گزینهی بهتری است. خیلی از تریدرها از هر دو میانگین به صورت همزمان استفاده میکنند تا درک بهتری از روند بازار پیدا کنند.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص دیگری که معمولاً مورد استفاده قرار میگیرد، شاخص قدرت نسبی (RSI) است که زیرمجموعهای از اسیلاتورها شناخته میشوند. برخلاف میانگین متحرک ساده که به سادگی تغییرات قیمت را در طول زمان دنبال میکند، اسیلاتورها فرمولهای ریاضی را روی دادههای قیمتی اعمال کرده و خروجی آنها در محدودههایی از پیش تعیین شده قرار میگیرد. در مورد RSI، این محدوده از ۰ تا ۱۰۰ است.
در این تصویر RSI در محدودهی ۶۰ قرار دارد.
نحوهی استفاده از RSI:
- RSI زیر ۳۰ سیگنال خرید: عددهای زیر ۳۰ شرایطی را نشان میدهد که یک ارز بیش از حد فروخته شده است. خیلی از تریدرها این نقطه را مناسب برای خرید میدانند. چون به اندازه ی کافی این ارز فروخته شده و به احتمال زیاد زمان اصلاح و صعودی شدن بازار است.
- RSI بالای ۷۰ سیگنال فروش: عددهای بالای ۷۰ شرایطی را نشان میدهد که یک ارز زیادی خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد. چون بسیاری از خریداران برای اینکه سود خود را گرفته اند داراییهایشان را میفروشند.
شاخص Stochastic RSI
علاوه بر ابزارهای ابتدایی و ساده در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی وجود دارند که برای تولید داده نیازمند چندین اندیکاتور دیگر هستند. برای مثال برای محاسبه اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic RSI)، یک فرمول ریاضی به RSI معمولی اضافه میشود و نتیجه آن با توجه به (RSI) و آن فرمول ریاضی محاسبه میشود.
در تصویر بالا شاخص Stoch RSI در زیر بازه ۲۰ قرار دارد و انتظار میرود که با اصلاح قیمتی به سمت بالا حرکت کتد.
نحوهی استفاده Stoch RSI:
استوکستیک RSI، مانند RSI از شاخصهای اسیلاتور است، که بین بازه ی ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است.
- اگر شاخص به زیر ۲۰ برود، شرایطی را نشان میدهد که یک ارز بیش از اندازه فروخته شده است و احتمال صعود قیمت وجود دارد.
- اگر شاخص بالای ۸۰ برود، شرایطی را نشان میدهد که یک ارز بیش از حد خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد.
- از خط میانی ۵۰ میتوان برای تشخیص روند بازار استفاده کرد. بالای ۵۰ روند صعودی و پایین ۵۰ روند نزولی را میتوان انتظار داشت.
باند بولینجر (Bollinger Bands)
شاخص باند بولینجر (Bollinger Bands) نوع دیگری از اسیلاتورها است که در بین معاملهگران محبوبیت بسیاری دارد. باند بولینجر برای پیشبینی وضعیت احتمالی بیشخرید (overbought) یا بیشفروش (oversold) و همچنین اندازهگیری نوسانات بازار استفاده میشود.
به زبان ساده این شاخص به ما می گوید که با بازاری ساکت سروکار داریم و یا بازاری پرنوسان و شلوغ:
- زمانی که بازار آرام است، پهنای باند کوچک میشود.
- زمانی که بازار پرنوسان است، پهنای باند بزرگ می شود.
همانطور که مشخص است، قیمت بعد از برخورد با باند بالایی به سمت خط میانی حرکت کرده است.
باند بولینجر از سه خط تشکیل شده است:
- باند بالایی
- خط میانی
- باند پایینی
خط میانی همان خط میانگین متحرک ساده است. خطوط بالایی و پایینی، انحراف معیارهای حول خط میانی هستند. در اینجا قصد نداریم انحراف معیار یا فرمولهای این شاخص را بازگو کنیم، اندیکاتور پیش بینی روند چیست؟ بلکه نحوهی استفاده از این شاخص را به شما آموزش میدهیم.
نحوهی استفاده BB:
به طور کلی قیمت تمایل دارد که به سمت خط میانی حرکت کند. این تمام کاربرد و نکته ی مهم استفاده از شاخص بولینجر است.
- اگر قیمت خیلی صعودی و به خط بالایی باند برسد، احتمال بازگشت و ریزش به سمت خط میانی وجود دارد.
- اگر قیمت خیلی ریزشی و به خط پایینی نزدیک شود، احتمال بازگشت و صعود به سمت خط میانی وجود دارد.
به بیانی سادهتر، از باند بولینجر برای تشخیص خطوط مقاومت و حمایتی استفاده میشود.
شاخص مکدی (MACD)
مثال دیگر اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی/ واگرایی (Moving Average Convergence Divergence) است که به اختصار MACD نامیده میشود.
تمایز خط آبی از خط سیگنال به راحتی ممکن نیست، و سیگنال خیلی قوی به ما نمیدهد. اما خطوط بالای هیستوگرام قرار دارند.
به طور کلی مکدی با سه خط (سه مفهوم) نمایش داده میشود.
- خط اول میانگین متحرک سریعتر را نشان میدهد. (خط آبی)
- خط دوم میانگین متحرک کندتر را نشان میدهد. (خط قرمز- خط سیگنال)
- خط سوم اختلاف بین خط اول و دوم را نمایش میدهد. (هیستوگرام-سفید)
تریدرها از این خطوط، سیگنالهای خرید یا فروش را دریافت میکنند. چطور؟
نحوهی استفاده MACD:
زمانی که خط اول (آبی)، خط سیگنال (قرمز) را قطع میکند، و به بالا یا پایین آن حرکت میکند، سیگنال خرید یا فروش استخراج میشود.
- سیگنال خرید: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به بالای آن حرکت کند.
- سیگنال فروش: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به پایین آن حرکت کند.
اما این سیگنالها خیلی قوی نیستند، و در بسیاری از موارد با تغییر قیمت روند باز هم تغییر میکند.
خط میانی یا هیستوگرام ابزاری است برای تقویت سیگنالها:
- اگر سیگنال صعودی و در بالای خط میانی باشد، سیگنال خرید قویتر است.
- اگر سیگنال نزولی و در پایین خط میانی اتفاق بیفتد، سیگنال فروش قویتر است.
در تصویر بالا مشاهده میکنید که مکدی با اختلاف بالای خط میانی (هیستوگرام) است.
سیگنالهای معاملاتی
به طور کلی اندیکاتورها دید خوبی نسبت به روندهای کلی بازار به یک معاملهگر میدهد، اما از آنها میتوان برای یافتن نقاط احتمالی ورود و خروج (سیگنال خرید یا فروش) هم استفاده کرد؛ این سیگنالها ممکن است در شرایط خاصی در نمودار یک اندیکاتور ایجاد شوند.
همانطور که قبلاً بحث شد، سیگنالهای معاملاتی تولید شده از سوی تحلیل تکنیکال همیشه دقیق نیستند و همیشه باید درصدی را برای خطا (سیگنالهای غلط) از جانب اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در نظر گرفت. این امر کمی در بازار ارزهای دیجیتال نگرانکننده است؛ چون در این بازار، داراییها حجم کمتری دارند و طبعا نوسانات بیشتری را نسبت به بازارهای سنتی تجربه میکنند.
نقدی مخالف بر تحلیل تکنیکال
گرچه امروزه تحلیل تکنیکال به طور گسترده در بازارهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد اما از نظر بسیاری از متخصصان، تحلیل تکنیکال روشی بحثبرانگیز و غیرقابل اعتماد است. به عبارتی گفته می شود که چون افراد زیادی به آن فکر میکنند، وقایع رخ میدهد. منتقدان معتقدند در شرایط بازارهای مالی اگر تعداد زیادی از معاملهگران و سرمایهگذاران به انواع یکسانی از شاخصها مانند خطوط حمایت و مقاومت اعتماد کنند، احتمال عملکرد صحیح این شاخصها افزایش مییابد.
از طرف دیگر بسیاری از طرفداران تحلیل تکنیکال معتقدند که هر تحلیلگر با روش خاص خود و با استفاده از اندیکاتورهای مختلف و زیاد، نمودارها را تجزیه و تحلیل میکند. این بدان معناست که عملا استفاده از یک استراتژی خاص و یکسان برای تعداد زیادی از معاملهگران غیرممکن است.
تحلیل بنیادین در مقابل تحلیل تکنیکال
پیشفرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که قیمتهای حال حاضر در بازار تمام عوامل بنیادی مربوط به یک دارایی خاص را منعکس میکند. بر خلاف رویکرد تحلیل تکنیکال که عمدتا بر دادههای قیمتی و تاریخچه قیمتی و حجم (نمودارهای بازار) متمرکز است، تحلیل بنیادین یا فاندامنتال به تحقیق گسترده پیرامون عوامل کیفی پروژه اصرار دارد.
در تحلیل بنیادین، دیدگاه این است که عملکرد آینده یک دارایی به چیزهایی بیش از دادههای تاریخی وابسته است؛ اساساً تحلیل بنیادین روشی است که برای برآورد ارزش ذاتی یک شرکت، یک تجارت یا یک دارایی استفاده میشود. در این تحلیل طیف گستردهای از شرایط خرد و کلان اقتصادی مانند مدیریت و شهرت شرکت، رقابت در بازار و نرخ رشد و سلامت صنعت در نظر گرفته میشود.
بنابراین، ممکن است اینگونه در نظر بگیریم که برخلاف تحلیل تکنیکال که عمدتا به عنوان ابزاری برای پیشبینی عملکرد قیمت و رفتار بازار استفاده میشود، تحلیل بنیادین با در نظر گرفتن زمینه و پتانسیلهای موجود در یک دارایی، میتواند برای یک تحلیلگر مشخص کند که آیا یک دارایی بیش از حد ارزشگذاری شده یا خیر. درحالی که بیشتر معاملهگران کوتاه مدت ترجیح میدهند از تحلیل تکنیکال استفاده کنند، ترجیح مدیران صندوقها و سرمایهگذاران بلند مدت، تحلیل بنیادین است.
یک مزیت مهم در تحلیل تکنیکال این است که به دادههای کمی متکی است. بنابراین چارچوبی بیطرفانه برای تحقیق عینی از تاریخچه قیمتی فراهم میکند و برخی حدس و گمانها که با رویکرد کیفی در تحلیل بنیادین ارائه میشود را از بین میبرد.
با این حال تحلیل تکنیکال علیرغم سروکار داشتن با دادههای تجربی کماکان تحت تأثیر تعصبات و طرفداریهای شخصی است. به عنوان مثال یک معاملهگر که به شدت یک ارز را پیش داوری کرده، طوری از ابزارهای تحلیل تکنیکال بهره ببرد و اطلاعات را ناخودآگاه دستکاری کند که نهایتا آن گونه که دوست دارد تصمیم بگیرد. در بسیاری از موارد این اتفاق بدون آگاهی آنها رخ میدهد. علاوه بر این در دورههایی که بازارها الگو یا روند مشخصی ندارند، تحلیل تکنیکال ممکن است شکست بخورد.
سخن آخر
جدا از نقد و بحثهای طولانی درباره اینکه کدام روش تحلیل بهتر است، به نظر ترکیبی از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادین توسط بسیاری از افراد مورد پذیرش است. درحالی که تحلیل بنیادین بیشتر به استراتژیهای سرمایهگذاری بلندمدت مربوط میشود، تحلیل تکنیکال ممکن است اطلاعات روشنی در مورد شرایط بازار در روند کوتاهمدت فراهم کند. احتمالا این اطلاعات، برای معاملهگران و سرمایهگذاران مفیدتر است.
آموزش اندیکاتور حجم معاملات (Volume)+ ویدیوی آموزشی
حجم معاملات یا همان volume، معیاری است از میزان معامله یک دارایی مالی معین در یک دوره زمانی. برای سهام، حجم با تعداد سهام معامله شده اندازه گیری می شود. برای قراردادهای آتی و اختیار معامله، حجم بر اساس تعداد قراردادهایی است که دست به دست شده اند. معامله گران برای تعیین نقدینگی به حجم نگاه می کنند و تغییرات حجم را با شاخص های فنی ترکیب می کنند تا تصمیمات معاملاتی بگیرند.
استفاده از اندیکاتور حجم معاملات یا همان volume به الگوهای حجم در طول زمان می تواند به دید شما در بازار و پیش بینی مسیر افزایش و کاهش در سهام خاص و کل بازارها کمک کند. در واقع، حجم نقش مهمی در تحلیل تکنیکال ایفا می کند و در میان برخی از شاخص های تکنیکال مهم به طور برجسته ای مشخص می شود.
دستورالعمل کلی برای استفاده از اندیکاتور حجم
هنگام تجزیه و تحلیل حجم، معمولاً دستورالعمل هایی برای تعیین قدرت یا ضعف یک حرکت وجود دارد. به عنوان معاملهگران، ما تمایل بیشتری به پیوستن به حرکتهای قوی داریم و در حرکتهایی که ضعف را نشان میدهند، شرکت نمیکنیم - یا حتی ممکن است مراقب ورود در جهت مخالف حرکت ضعیف باشیم.
این دستورالعملها در همه موقعیتها صادق نیستند، اما راهنمایی کلی برای تصمیمگیریهای معاملاتی ارائه میدهند.
1. تایید روند
بازار رو به رشد باید شاهد افزایش حجم باشد. خریداران برای بالا بردن قیمت ها به افزایش تعداد و اشتیاق بیشتر نیاز دارند. افزایش قیمت و کاهش حجم ممکن است نشان دهنده عدم علاقه باشد، و این هشداری در مورد بازگشت احتمالی است. این ممکن است سخت باشد که ذهن شما را درگیر کند، اما واقعیت ساده این است که کاهش (یا افزایش) قیمت در حجم کم سیگنال قوی نیست. کاهش (یا افزایش) قیمت در حجم زیاد سیگنال قوی تری است مبنی بر اینکه چیزی در سهام اساساً تغییر کرده است.
2. حرکت های خسته (Exhaustion) و حجم
در یک بازار رو به رشد یا نزولی، میتوانیم شاهد حرکتهای خسته باشیم. اینها معمولاً حرکات شدید قیمت همراه با افزایش شدید حجم هستند که نشان دهنده پایان قطعی یک روند است. معامله گرانی که منتظر ماندند و میترسند که نوسانات بیشتری را از دست بدهند، در سقف بازار انباشته میشوند و خریداران را خسته میکنند.
در پایین ترین سطح بازار، کاهش قیمت ها در نهایت تعداد زیادی از معامله گران را مجبور به بیرون راندن می کند و منجر به نوسانات و افزایش حجم می شود. پس از افزایش حجم در این شرایط شاهد کاهش حجم خواهیم بود، اما اینکه چگونه حجم در روزها، هفتهها و ماههای بعدی ادامه مییابد را میتوان با استفاده از سایر دستورالعملهای حجم مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
3. علائم صعودی
حجم می تواند در شناسایی نشانه های صعودی مفید باشد. به عنوان مثال، تصور کنید حجم با کاهش قیمت افزایش مییابد و سپس قیمت بالاتر میرود و به دنبال آن یک حرکت به عقب پایینتر میآید. اگر در حرکت به سمت پایین، قیمت از پایین ترین سطح قبلی پایین نیاید، و اگر حجم در کاهش دوم کاهش یابد، معمولاً به عنوان یک سیگنال صعودی تعبیر می شود.
4. تغییر حجم و قیمت
پس از یک حرکت طولانی مدت قیمت بالاتر یا پایین تر، اگر قیمت با حرکت کم قیمت و حجم سنگین شروع به تغییر کند، ممکن است نشان دهنده این باشد که یک روند معکوس در حال انجام است و قیمت ها جهت خود را تغییر خواهند داد.
5. حجم و شکست در مقابل شکست های کاذب
در شکست اولیه از یک محدوده یا الگوی نمودار دیگر، افزایش حجم نشان دهنده قدرت در حرکت روند است. تغییر اندک در حجم یا کاهش حجم در هنگام شکست، نشان دهنده عدم علاقه و احتمالی بالاتر برای شکست کاذب است.
6. تاریخچه نوسانات حجم
حجم را باید نسبت به تاریخ اخیر بررسی کرد. مقایسه حجم امروزی با حجم 50 سال پیش ممکن است داده های نامربوطی ارائه دهد. هر چه مجموعه داده ها جدیدتر باشند، احتمالا مرتبط تر هستند.
انواع اندیکاتورهای حجم و نحوه استفاده
1.(Accumulation-Distribution (A/D
اندیکاتور انباشت-توزیع (A/D) یک اندیکاتور حجم تجمعی است، به این معنی که هر نقطه داده قبل از ترسیم در پانل نشانگر به نقطه داده قبلی اضافه می شود. همانطور که از نام آن مشخص است، این نشانگر تلاش می کند تا مشخص کند که آیا یک اوراق بهادار در حال انباشته شدن (در طول زمان خریداری شده) یا توزیع (فروش در طول زمان) است. این محاسبه قیمت بسته شدن را در رابطه با محدوده نوار قیمت اندازه گیری می کند و نتیجه را در حجم آن میله ضرب می کند.
جهت نشانگر A/D روابط همگرایی و واگرایی را با قیمت ایجاد می کند که به تصمیم گیری تجاری و مدیریت اندیکاتور پیش بینی روند چیست؟ ریسک در صورت استفاده همراه با تحلیل الگو و سایر شاخص های فنی کمک می کند. افزایش قیمت زمانی که A/D در حال کاهش است باعث ایجاد واگرایی نزولی می شود در حالی که کاهش قیمت زمانی که A/D در حال کاهش است، واگرایی صعودی ایجاد می کند. این نشانگر همچنین الگوهای منظمی را در طول زمان حک میکند که اندیکاتور پیش بینی روند چیست؟ شبیه به عملکرد قیمت هستند و کانالها، خطوط روند و مثلثها به پیشبینی کمک میکنند.
2.(On Balance Volume (OBV
اندیکاتور (On Balance Volume (OBV توسط جوزف گرانویل در سال 1963 ایجاد شد و اکنون محبوب ترین شاخص انباشت-توزیع است. OBV، زمانی که قیمت در حال کاهش است و OBV در حال افزایش است واگرایی صعودی و زمانی که قیمت در حال افزایش است و OBV در حال کاهش است واگرایی نزولی ایجاد می کند. ارزش OBV در یک زمان خاص مهم نیست، اما رابطه بین سطوح OBV فعلی و قبلی تعیین می کند که آیا انباشت یا توزیع مطابق با قیمت است یا خیر.
OBV مجموع حجم خرید و فروش اوراق بهادار را ترسیم میکند و به دنبال تعیین اندیکاتور پیش بینی روند چیست؟ اینکه آیا در حال انباشتگی (خرید شده در طول زمان) یا توزیع (فروش در طول زمان) است. محاسبه دارای سه جزء اصلی است. ابتدا، اگر نوار قیمت فعلی بالاتر از نوار قیمت قبلی باشد، OBV فعلی = OBV نوار قبلی + حجم فعلی. دوم، اگر نوار قیمت فعلی کمتر از نوار قیمت قبلی باشد، OBV فعلی = OBV نوار قبلی – حجم فعلی. سوم، اگر نوار قیمت فعلی = نوار قیمت قبلی، OBV فعلی = OBV قبلی.
Chaikin Money Flow (CMF).3
اندیکاتور جریان پول (Chaikin (CMF توسط مارک چایکین در اوایل دهه 1980 ایجاد شد. این اندیکاتور انباشت و توزیع یک امنیت را در طول زمان اندازه گیری می کند. این یک نوسان ساز است، با مقادیری از 100+ تا 100- و یک خط صفر که نه تجمع و نه توزیع را نشان می دهد. مانند سایر نوسان سازها، CMF سیگنال های خرید، فروش و تایید را از طریق همگرایی ها و واگرایی های صعودی و نزولی و همچنین متقاطع ها از طریق خط صفر تولید می کند.
Chaikin یک تنظیم 21 دوره (یک ماه) را روی نشانگر اعمال کرد، اما این عنصر اکنون در برنامه های نموداری قابل تنظیم است و بسته به دوره انتخابی، پیامدهای متفاوتی دارد. به گفته سازنده، تداوم جریان پول طی 6 تا 9 ماه، انباشت یا توزیع توسط صندوق ها و موسسات عمده را ارزیابی می کند. اکثر معامله گران به این اطلاعات نیاز ندارند، اما CMF همچنین همگرایی-واگرایی جریان پول کوتاه مدت را هنگامی که با بازه های زمانی و تنظیمات کوتاه تر مشاهده می شود، نشان می دهد.
Volume Oscillator (VO).4
نوسانگر حجم (VO) با بررسی رابطه بین دو میانگین متحرک حجم، انباشت و توزیع را شناسایی می کند. میانگین متحرک 14 روزه یا هفتگی اغلب همراه با میانگین متحرک 28 روز یا هفتگی استفاده می شود، اما تنظیمات قابل تنظیم هستند. این اندیکاتور میانگین متحرک کند را از میانگین متحرک سریع کم می کند و نتیجه را به صورت یک خط یا هیستوگرام ترسیم می کند. مانند سایر نوسانگرها، VO در یک خط صفر نوسان می کند اما مقادیر بالایی یا پایینی ثابتی ندارد.
VO بدون جهت است و انتظار می رود که در هر دو روند صعودی و نزولی بالاتر باشد. زمانی که قیمت در حال افزایش است و VO در حال کاهش است واگرایی نزولی و زمانی که قیمت در حال کاهش است و VO در حال کاهش است یک واگرایی صعودی ایجاد می کند. این اندیکاتور همچنین قدرت شناسایی بازارهای بیش از حد خرید و فروش بیش از حد و تأیید شکست و breakdown ها را دارد. علاوه بر این، عبور از خط صفر ممکن است نقاط عطف مهمی را نشان دهد یا برای تأیید سایر شاخص های فنی استفاده شود.
5.(Balance of Power (BOP
اندیکاتور تراز قدرت (BOP) قدرت فشار خرید و فروش را اندازه گیری می کند. این نوسان ساز در پانل با خط صفر مرکزی و اضطراری در +1 و -1 رسم شده است. وقتی اندیکاتور بالای خط صفر قرار دارد، خریداران کنترل دارند در حالی که وقتی اندیکاتور زیر خط صفر قرار دارد، فروشندگان در کنترل هستند. گزارش های نزدیک به خط صفر می تواند نشان دهنده معکوس شدن روند یا بازار محدود باشد. مقادیر نزدیک به 1+ نشان دهنده بازار بیش از حد خرید است در حالی که مقادیر نزدیک به 1- نشانه بازار بیش از حد فروش است.
BOP فاصله بین باز و بسته شدن نوار قیمت را بر فاصله بین بالا و پایین نوار قیمت تقسیم می کند. نتیجه اولیه متلاطم و گیج کننده به نظر می رسد، بنابراین محاسبه با یک دوره 14 روزه یا میانگین متحرکی دیگر هموار می شود. فاصله بالای یا زیر خط صفر، حد اعلای تغییر مثبت یا منفی قیمت را نشان می دهد. سیگنالهای خرید و فروش را از طریق واگراییهای صعودی و نزولی با قیمت، و همچنین متقاطعها از طریق خط صفر منتشر میکند.
سایر اندیکاتورهای حجم معاملات
- Klinger Volume Oscillator - به روند قیمتی بلند مدت و کوتاه مدت نگاه می کند تا روندهای صعودی و نزولی را تأیید کند.
- Negative Volume Index - ارزیابی می کند که چگونه افزایش و کاهش حجم بر حرکت قیمت در طول زمان تأثیر می گذارد.
- On Balance Volume - انباشت یا توزیع در یک اوراق بهادار را در طول زمان محاسبه می کند. زمانی که قیمت در حال کاهش است و OBV در حال افزایش است واگرایی صعودی و زمانی که قیمت در حال افزایش است و OBV در حال کاهش است واگرایی نزولی ایجاد می کند.
- Positive Volume index - ارزیابی می کند که چگونه افزایش و کاهش حجم بر حرکت قیمت در طول زمان تأثیر می گذارد.
- Projected Aggregate Volume - حجم روزانه را تا یک تنظیم روزانه محاسبه میکند و حجم کل را برای باقیمانده جلسه پیشبینی میکند.
- Projected Volume at Time - سشن های معاملاتی گذشته را بررسی میکند تا حجم آینده را در بازههای زمانی مشخص نشان دهد.
- Trade Volume Index - همبستگی بین حرکت قیمت و سطوح حجم را برای ارزیابی انباشت و توزیع دنبال می کند.
- Twiggs Money Flow – شکل دیگری از اندیکاتور Chaikin Money Flow را برای اندازه گیری انباشت و توزیع یک اوراق بهادار در طول زمان اعمال می کند.
- Volume Chart - یک هیستوگرام حجمی را زیر هر نوار قیمت رسم می کند.
- Volume Oscillator - با بررسی رابطه بین دو میانگین متحرک حجم به انباشت و توزیع نگاه می کند.
- Volume Profile - مقدار فعالیت معاملاتی یک اوراق بهادار را در سطوح مختلف قیمت نشان می دهد.
- Volume Rate of Change - درصد تغییر حجم را در یک دوره زمانی مشخص ترسیم می کند تا مشخص کند مشارکت در حال افزایش یا کاهش است.
- Volume Underlay - هیستوگرام های حجم را در همان صفحه قیمت به جای نمایشگر جداگانه نمایش می دهد.
متداول ترین بازه زمانی برای اندازه گیری حجم کدام است؟
حجم روزانه رایج ترین چارچوب زمانی است که هنگام بحث در مورد حجم یک سهام یا جفت ارز استفاده می شود. میانگین حجم معاملات روزانه عبارت است از حجم روزانه سهام معامله شده، به طور میانگین در طی چند روز. این کار روزهایی را که حجم معاملات به طور غیرمعمول کم یا زیاد است، اندیکاتور پیش بینی روند چیست؟ مشخص می کند.
محبوب ترین اندیکاتورهای حجم کدامند؟
شاخصهای محبوب حجم شامل سه مورد ذکر شده در بالا - حجم در تعادل (OBV)، جریان پول Chaikin و نوسانگر کلینگر - و همچنین نشانگر روند قیمت حجم و شاخص جریان پول است.
چه سیگنال های معاملاتی را می توان بر اساس حجم ارائه کرد؟
الگوهای حجمی در اندیکاتورها نشانه ای از قدرت یک روند یا احتمال افزایش یا کاهش قیمت برای یک سهام یا بخش یا حتی کل بازار است. پیشرفت در افزایش حجم به طور کلی به عنوان یک سیگنال صعودی در نظر گرفته می شود، در حالی که کاهش در حجم سنگین می تواند به عنوان یک سیگنال نزولی تفسیر شود. سقف یا کف قیمت در کاهش حجم ممکن است نشاندهنده یک معکوس قریبالوقوع در روند قیمت غالب باشد. مطالعه کنید: سیگنال فارکس تضمینی
در مورد عقب نشینی روند، چگونه می توان حجم را تفسیر کرد؟
در مورد عقب نشینی در یک سهام یا بازار، حجم باید کمتر از زمانی باشد که قیمت در جهت روند حرکت می کند. حجم پایین تر نشان می دهد که معامله گران اعتقاد زیادی به عقب نشینی ندارند و ممکن است نشان دهد که روند صعودی بازار می تواند ادامه یابد و این عقب نشینی را به یک فرصت خرید تبدیل کند.
جمع بندی
حجم ابزاری مفید برای مطالعه روندها است و همانطور که می بینید راه های زیادی برای استفاده از آن وجود دارد. دستورالعملهای اساسی را میتوان برای ارزیابی قدرت یا ضعف بازار و همچنین بررسی اینکه آیا حجم، حرکت قیمت را تأیید میکند یا نشان میدهد که ممکن است یک معکوس در دست باشد، استفاده شود. گاهی اوقات از شاخص های مبتنی بر حجم برای کمک به فرآیند تصمیم گیری استفاده می شود. به طور خلاصه، در حالی که حجم ابزار دقیقی نیست، سیگنالهای ورود و خروج را میتوان با نگاه کردن به قیمت، حجم و شاخص حجم شناسایی کرد. منبع: زدبورس
اندیکاتورها (INDICATOR) چیست؟
اندیکاتورها (INDICATOR) برنامهها و ابزار های کمکی در روی نمودار تحلیلی هستند که هرکدام از آنها خصوصیات و کارایی خود را دارند. مجموعه ای از توابع برنامه ریزی شده در قالب حجم معاملات، میانگین قیمت روزها گذشته، پیش بینی روند آینده، و…هستند که طوری طراحی شده اند که برای تحلیل گر قابل استفاده شود.
اندیکاتور ها به چند شاخه مختلف تقسیم بندی میشوند
اندیکاتور حجمی(VOLUME): اندیکاتورهایی که حجم معاملات و ارزش معاملات را نشان میدهند. مانند اندیکاتور VOLUME DAILY
اندیکاتور شناسایی روند(TREND): این سری از اندیکاتور های به شناسایی روند نمودار کمک میکنند. مانند اندیکاتور ایچیموکو
اندیکاتور نوسانگر (OSCILLATOR): اندیکاتورهایی که به شناسایی قدرت خریدار و فروشنده و همچنین شدت هیجان معامله گران میپردازد. مانند اندیکاتور MACD
چند اندیکاتور وجود دارد؟
تعداد خیلی زیادی اندیکاتور برای هر پلتفرم معاملاتی طراحی شده است. با دانش برنامه نویسی میتوانید اندیکاتور مورد نظر خود را بسازید. معامله گران میتوانند هر اندیکاتور را بسته به استفاده خود تنظیمات آن را تغییر و شخصی سازی کنند. بطور مثال مجموعه اندیکاتور بیل ویلیامز که به اسم سازنده این سری اندیکاتور است مجموعه ای از اندیکاتورهای کاربردی است که جزو اندیکاتور های معروف و قدیمی تحلیل تکنیکال است.
چگونه از اندیکاتور ها استفاده کنیم
اندیکاتورها کاربرد گوناگونی دارند. شما بسته به نوع سیستم معاملات خود باید از اندیکاتور مناسب با سیستم خود استفاده کنید. اندیکاتورها به تنهایی روش تحلیلی نیستند بلکه معمولا به عنوان ابزار کمکی مورد استفاده قرار میگیرند بدلیل اینکه خود آنها تابعی از قیمت اصلی هستند، همواره باید قیمت چارت اصلی را اولویت معامله قرار داد.
از اندیکاتورها به عنوان هشدار معامله، تایید معامله، و نقاط ورود و خروج و…استفاده میشود
به یاد داشته باشید:
اندیکاتورهای خیلی زیادی وجود دارد که استفاده از حداقل اندیکاتور و کاربردی ترین اندیکاتور منطقی ترین روش است.
اندیکاتورها براساس محاسبات برنامه نویسی شده است و معیار مناسبی برای شرایط حال بازار نیست.
اندیکاتورها را میتوانید براساس استفاده خود شخصی سازی و یا تنظیمات آن را تغییر دهید.
آموزش سیگنال گیری پیشرفته با اندیکاتور ایچیموکو
امروزه ابزار های تحلیلی بسیاری برای بازار های مالی ابداع شده است که به نوسان گیری و پیشبینی روند یک دارایی کمک بسیار می کنند. هر کدام از این ابزار ها کاربرد متفاوتی داشته و به شکل های گوناگونی بازار را تحلیل می کنند، اما یکی از محبوب ترین و کاربردی ترین این ابزار های تحلیلی اندیکاتور ایچیموکو است که موارد مهمی را به معامله گران نشان می دهد. این اندیکاتور برای اولین بار توسط یک فرد چینی به نام Guichi Hosoda ابداع شده است که دارای 5 فاکتور اساسی می باشد. با ما همراه باشید تا همه چیز درباره این اندیکاتور و نحوه ترید با آن را آموزش ببینید.
اندیکاتور ایچیموکو چیست؟
ایچیموکو یک اندیکاتور جهش یافته است که بر اساس قواعد بازار سهام ژاپن به وجود آمده، اما نکته ای که وجود دارد این اندیکاتور به دلیل تشکیل شدن از 5 عنصر مهم و اساسی برای نوسان گیری بازار ارز دیجیتال نیز بسیار مفید واقع می شود. همانطور که می دانید اندیکاتور ها نقش پر رنگی در پیشبینی قیمت یک دارایی دارند، اما این اندیکاتور ها برای پیشبینی قیمت بیت کوین و سایر ارز های دیجیتال نیز به کار می روند. اما چگونه می توان با اندیکاتور ایچیکومو قیمت رمز ارز ها را پیشبینی کرد؟ در واقع این اندیکاتور با تشخیص فاکتور هایی که در زیر نام برده ایم به ما کمک می کند روند بازار و تمایل آن به جهت صعودی یا نزولی بودن را دریابیم. برخی از فاکتور هایی که ایچیکومو برای ما شرح می دهد:
شناسایی روند و قدرت روند
شناسایی سطوح حمایت و مقاومت
سیگنال گیری برای ورود یا خروج از معاملات
تحلیل زمانی
شناسایی نقاط برگشت قیمت
این اندیکاتور به شکل ابر در چارت های قیمتی نشان داده می شود که با انتخاب آن می توانید موارد بالا را برسی کرده و تحلیل صحیحی از بازار به دست بیاورید.
نحوه تشخیص جهت ها با ایچیکومو
مسئله مهم دیگری که برای کار با اندیکاتور ایچیکومو باید بدانید، روندشناسی است که تاثیر زیادی در نحوه ترید ما می گذارد. روندشناسی با ایچیکومو از قوانین خاصی برخوردار است که اگر این قوانین را یاد بگیرید می توانید به راحتی روند یک دارایی را تشخیص داده و معامله خود را نسبت به آن تعیین کنید. برای درک عمیق تر این موضوع تشخیص روند بیت کوین با ایچیموکو را مثال می زنیم:
- تشخیص روند صعودی
- تشخیص روند خنثی
- تشخیص روند نزولی
روند صودی: اگر قیمت بیت کوین بالای دو خط کیجونسن و تنکانسن قرار گرفت و سنکوی A بالای سنکوی B بود، به این معنی است که روند صعودی است.
خنثی: اگر قیمت بیت کوین زیر دو خط کیجونسن و تنکانسن بود و سکوی A زیر سکوی B قرار داشت، به این معنی است که روند خنثی می باشد.
نزولی: اگر قیمت بیت کوین وارد ابر کومو بشود به این معنی است که روند نزولی شده است.
همچنین تمام نقاط اندیکاتور ایچیکومو خاصیت حمایتی و مقاومتی دارد و زمانی که قیمت با ایچی برخورد داشته باشد، واکنش از سوی قیمت دور از انتظار نیست.
تشخیص ورود یا خروج از معاملات با ایچیکومو
همانطور که کمی قبل ذکر شد، یکی از ویژگی های ایچیکومو نشان دادن زمان خرید و فروش ارز دیجیتال می باشد. اما باید بدانید چه زمانی برای فروش و چه زمانی برای خرید رمز ارز ها مناسب است، در واقع سیگنال گیری با کراس ها در ایچیکومو یکی از بهترین راه های تشخیص زمان خرید و فروش به شمار می رود.
اگر تنکانست از پایین به بالا کیجونسن رو قطع کرد و کراس بالای ابر صعودی دیده می شد سیگنال قوی ای برای خرید به شمار می رود. اما اگر تنکانسن از بالا به پایین کیجونسن را قطع کرد و کراس زیر ابر نزولی قرار گرفت سیگنال قوی برای فروش یک دارایی است.
روش دیگری نیز برای سیگنال گیری ورود و خروج بازار مورد استفاده قرار می گیرد که با ابر کومو قابل تشخیص می باشد. اگر قیمت یک دارایی از پایین ابر کومو رو به بالا شکسته شود سیگنالی برای خرید است، و اگر قیمت از بالا کف ابر کومو را به پایین بکشد و زیر ابر کومو دیده شود سیگنالی برای فروش است.
سخن آخر
اندیکاتور ایچیکومو یکی از بهترین ابزاری است که با نشان دادن فاکتور های اساسی به معامله گر، پیشبینی دقیق تری نسبت به سایر ابزار ها ارائه می دهد. معمولا از این اندیکاتور برای شناسایی نقاط حمایت و مقاومت، سیگنال خرید و فروش یک دارایی و تشخیص روند استفاده می شود که اطلاعات جزئی در اختیار تریدر ها قرار می دهد. همچنین این اندیکاتور کاربردی به معامله گران کمک می کند استراتژی دقیقی برای ترید خود تعیین کرده و بهترین نتیجه را کسب کنند.
اندیکاتور پیش بینی بازار BPNN Predictor
حتما فایلهای داخل پوشه رو در فولدر مربوط به خودش آپلود کنید و وقتی اندیکاتور رو ران میکنید تیک فایل دی ال رو هم بزارید .
رمز فایل : www.mt4free.ir
برای عضویت در کانال ما آیدی ما را در تلگرام جستجو کنید : @ex4forex
یا هم روی عکس زیر کلیک کنید
راهنمای نصب اندیکاتورها اکسپرت اسکریپت و تمپلیت :
برای نصب اندیکاتور در متاتریدر ابتدا از سر برگ متاتریدر روی File کلیک کنید .
سپس از منوی باز شده منوی open data folder را انتخاب کنید .
در صفحه باز شده برای نصب تمپلیت پوشه مربوطه رو باز کنید و تمپلیت خودتون رو که قبلا کپی کردید داخلش پیس کنید .
برای نصب اندیکاتور و یا اکسپرت و یا اسکریپت پوشه MQL4 را باز کنید و سپس اگر اندیکاتوری رو میخواین نصب کنید
در پوشه اندیکاتور و اگر اکسپرت هست در پوشه اکسپرت و اگر اسکریپت هست در پوشه اسکریپت کپی و پیس کنید .
حالا متا تریدر خودتون رو ببندید و مجدد باز کنید .
در منوی مربوطه میبینید که اندیکاتور اکسپرت یا اسکریپت مورد نظر اضافه شده کافی هست چارت مورد نظر خودتون رو انتخاب کنید
و با کلیک روی اندیکاتور یا اکسپرت و یا اسکریپتی که دوست دارید اون رو فراخوانی کنید .
برای تمپلیت هم اگه روی چارت خودتون راست کلیک کنید و در بخش تمپلیت ها مشاهده کنید
دیدگاه شما