قرار دادن استاپ لاس بر اساس سرمایه


نحوه حفظ سود ترید در بایننس با استفاده از حد ضرر یا استاپ لاس شناور

معامله در بازارهای مالی بزرگ مثل نگاه کردن به پازلی است که همیشه چند تکه از آن را ندارید. در این بازارها حتی اگر تمام عوامل تاثیر گذار بر روند قیمت را در نظر بگیرید، تحلیل تکنیکال بدانید، به اخبار و تحلیل فاندامنتال توجه کنید و بر احساسات خود کنترل داشته باشید، باز هم باید بدانید که معامله شما با ریسک همراه است. با استفاده از این ابزارها شما فقط می‌توانید ریسک معاملات خود را کنترل کرده و کاهش دهید، اما هیچ وقت خبری از حذف کامل ریسک در معاملات نخواهد بود.

تفاوت معامله‌گران حرفه‌ای با تازه‌کارها در این است که آنها ریسک معاملات خود را مشخص می‌کنند و بر اساس مقدار ریسک موجود، سرمایه‌گذاری می‌کنند.

یکی از نکات مهمی که معامله‌گران حرفه‌ای، پس از سرمایه‌گذاری رعایت می‌کنند، استفاده از حد ضرر شناور یا تریلینگ استاپ لاس (Trailing Stop Loss) است. در ادامه با ما همراه باشید تا استفاده از استاپ لاس شناور که یکی از ابزارهای مدیریت بهتر سرمایه است را یاد بگیریم.

استاپ لاس یا حد ضرر چیست و چه کاربردی دارد؟

به بیان ساده، حد ضرر یا استاپ لاس معمولی در معاملات، با این هدف استفاده می‌شود که میزان ضرر خود را مدیریت کنیم.

فرض کنیم قیمت اتریوم اکنون ۱۰۰ دلار است و ما پیش بینی می‌کنیم، قیمتش امروز نهایتا به ۱۱۰ دلار می‌رسد، هدف فروش خود را روی ۱۱۰ دلار قرار می‌دهیم.

اما از آن طرف احتمال دارد به دلایل مختلف، پیش بینی ما درست از آب درنیاید و روند قیمتی اتریوم نزولی شود، در اینصورت نیز نباید اجازه دهیم معامله ما از یک مقدار معینی بیشتر در ضرر برود.

پس به عنوان مثال ضرر معامله خود را روی ۹۵ دلار قرار می‌دهیم. با این فرض که اگر پیش بینی ما درست نبود و قیمت نزولی شد، اتریوم های ما را با ۵ درصد ضرر و در قیمت ۹۵ دلار بفروشد. به این ترتیب ما از اینکه معامله ما بیشتر از ۵ درصد ضرر بدهد، جلوگیری کردیم و به این ترتیب سرمایه خود را به خوبی مدیریت کرده‌ایم.

صرافی بایننس که یکی از بزرگترین صرافی‌های ارز دیجیتال است، چند ماه پیش قابلیت جدیدی به نام OCO به پلتفرم معاملاتی خود اضافه کرد که با استفاده از این قابلیت، تریدرها می‌توانند برای هر معامله خود، نقطه فروش و استاپ لاس را بطور همزمان مشخص کنند.

بنابراین، حد ضرر یا استاپ لاس برای به حداقل رساندن ضرر در معاملات مورد استفاده قرار می‌گیرد.

حد ضرر شناور یا تریلینگ استاپ لاس چیست؟

اما برای معامله‌گرانی که می‌خواهند علاوه بر به حداقل رساندن ضرر خود در معاملات، سودهای خود را نیز به حداکثر مقدار ممکن برسانند، ابزار دیگری به نام تریلینگ استاپ لاس یا استاپ لاس شناور مطرح می‌شود.

برای درک بهتر استاپ لاس یا حد ضرر شناور بیایید مثالی را با هم بررسی کنیم.

فرض کنید قیمت فعلی اتریوم، ۱۰۰ دلار باشد و شما به عنوان یک قرار دادن استاپ لاس بر اساس سرمایه تریدر و بر اساس نمودار قیمت اتریوم پیش بینی می‌کنید قیمت آن در چند روز آینده روند صعودی خواهد داشت.

اهداف قیمتی که با توجه به تحلیل شما، اتریوم به آنها خواهد رسید، به ترتیب، ۱۱۰، ۱۲۰، ۱۳۰ و ۱۴۰ دلار است و حد ضرری که بر اساس استراتژی معاملاتی خود می‌خواهید در نظر بگیرید، ۵ درصد (روی قیمت ۹۵) است.

بسته به اینکه استراتژی معاملاتی تریدر چگونه باشد، سرمایه خود را به چندین بخش تقسیم کرده و برای هر بخش، اهداف قیمتی متفاوتی در نظر می‌گیرد.

مثلا اگر ۱ اتریوم در قیمت ۱۰۰ دلار خریده باشید و بخواهید برای آن تارگت فروش و استاپ لاس مشخص کنید، یکی از ساده‌ترین استراتژی‌های معاملاتی که می‌توان برای آن در نظر گرفت، فروش پله‌ای به صورت زیر است:

استراتژی اول؛ استاپ لاس یا حد ضرر ثابت

  1. ثبت سفارش فروش ۰.۲۵ اتریوم در قیمت ۱۱۰ دلار، یعنی با ۱۰ درصد سود و قرار دادن حد ضرر در قیمت ۹۵ دلار، یعنی با ۵ درصد ضرر.
  2. ثبت سفارش فروش ۰.۲۵ اتریوم در قیمت ۱۲۰ دلار، یعنی با ۲۰ درصد سود و قرار دادن حد ضرر در قیمت ۹۵ دلار، یعنی با ۵ درصد ضرر.
  3. ثبت سفارش فروش ۰.۲۵ اتریوم در قیمت ۱۳۰ دلار، یعنی با ۳۰ درصد سود و قرار دادن حد ضرر در قیمت ۹۵ دلار، یعنی با ۵ درصد ضرر.
  4. ثبت سفارش فروش ۰.۲۵ اتریوم در قیمت ۱۴۰ دلار، یعنی با ۴۰ درصد سود و قرار دادن حد ضرر در قیمت ۹۵ دلار، یعنی با ۵ درصد ضرر.

با توجه به برنامه معاملاتی که در بالا در نظر گرفتیم، میانگین سود ما، ۲۵ درصد و حد ضررمان نیز ۵ درصد خواهد بود.

اما اگر یکبار دیگر به استراتژی معاملاتی پیشنهاد شده در بالا نگاهی بیندازیم، می‌فهمیم که حالت های بهینه‌تری که علاوه بر تحقق ضرر کمتر، سود بیشتری نیز عایدمان شود، وجود دارد.

یعنی حد ضرری که در هر مرحله قرار داده شده به صورت هوشمندانه انتخاب نشده‌ است.

رسیدن قیمت به هدف اول

فرض کنید قیمت اتریوم به ۱۱۰ دلار برسد، یعنی تارگت اولی که برای آن قرار داده شده را بزند و ۰.۲۵ از اتریوم‌های ما با قیمت ۱۱۰ دلار فروخته شود، سپس قیمت مثلا تا ۱۱۵ دلار بالا رود و از آنجا روند نزولی شده و به ۹۵ دلار برسد. با رسیدن قیمت به ۹۵ دلار، سه موقعیت باز دیگری که داریم، هر کدام با ۵ درصد ضرر بسته می‌شوند.

یعنی با این استراتژی، با وجود اینکه قیمت اتریوم به هدف اولی که برای آن پیش بینی کرده بودیم، رسیده، ولی ترید اول ما با ۱۰ درصد سود و سه معامله باز بعدی با ۵ درصد ضرر بسته می‌شوند. یعنی از کل ۱ اتریومی که داشتیم، ۰.۲۵ اتریوم با ۱۰ درصد سود و ۰.۷۵ اتریوم با ۵ درصد ضرر معامله شده‌اند، در نتیجه در مجموع، ۱.۲۵ دلار ضرر کرده‌ایم.

بنابراین با وجود اینکه قیمت اتریوم به تارگت اول رسیده، ما ۱.۲۵ درصد ضرر کرده‌ایم، ۱ دلار از دست داده‌ایم و ۱۰۰ دلارمان تبدیل به ۹۸.۷۵ دلار شده است. در صورتی که اگر کل اتریوم‌های خود را در تارگت اولی که برای آن پیش بینی کرده بودیم، یعنی در قیمت ۱۱۰ دلار فروخته بودیم، ۱۰ دلار سود کرده بودیم و ۱۰۰ دلارمان تبدیل به ۱۱۰ دلار شده بود.

رسیدن قیمت به هدف دوم

حالا فرض کنید قیمت اتریوم پس از رسیدن به تارگت اول، یعنی ۱۱۰ دلار و فروش ۰.۲۵ از اتریوم‌ها در این قیمت، به روند افزایشی خود ادامه داده و به تارگت دومش نیز برسد و معامله دوم ما نیز در قیمت ۱۲۰ دلار و با ۲۰ درصد سود بسته شود. اما پس از ۱۲۰ دلار، روند قیمتی اتریوم تغییر کند و نزولی شود و تا ۹۵ دلار کاهش یابد. در اینصورت دو موقعیت باز دیگری که داشتیم هر دو در قیمت ۹۵ دلار و با ۵ درصد ضرر بسته می‌شوند.

در این شرایط، مقدار سود و زیان معاملات ما به ترتیب، برای دو معامله اول، با ۲۰ و ۲۰ درصد سود و برای دو موقعیت باز بعدی با ۵ درصد ضرر بسته خواهد شد و بنابراین در مجموع ۵ درصد سود کرده‌ایم. یعنی ۱۰۰ دلار ما تبدیل به ۱۰۵ دلار شده است.

رسیدن قیمت به هدف سوم

حالا شرایطی را فرض می‌کنیم که قیمت اتریوم در یک روند صعودی قوی قرار دارد، و به سه تارگت اولی که برای آن در نظر گرفتیم می‌رسد. یعنی معامله اول با ۱۰ درصد سود، معامله دوم با ۲۰ درصد سود و معامله سوم با ۳۰ درصد سود بسته شود. اما پس از رسیدن قیمت به ۱۳۰ دلار، روند تغییر کرده و نزولی شود و تا ۹۵ دلار پایین بیاید. در اینصورت موقعیت چهارم، در قیمت ۹۵ دلاری که به عنوان استاپ لاس برای آن مشخص کرده بودیم و با ۵ درصد ضرر فروخته می‌شود.

در این حالت، مقدار سود کلی ما برای معامله این ۱ اتریوم، ۱۳.۷۵ درصد خواهد بود و ۱۰۰ دلارمان تبدیل به ۱۱۳.۷۵ دلار خواهد شد.

رسیدن قیمت به هدف چهارم

اما اگر اتفاق یا عامل ناگهانی‌ای رخ ندهد که باعث تغییر در روند نمودار شود و قیمت به هر چهار تارگتی که برای آن پیش‌بینی کردیم، برسد، معاملات ما به ترتیب با ۱۰، ۲۰، ۳۰ و ۴۰ درصد سود بسته می‌شود و سود نهایی ما از معامله این ۱ اتریوم، ۲۵ درصد خواهد بود. یعنی ۱۰۰ دلار ما تبدیل به ۱۲۵ دلار خواهد شد.

استراتژی دوم؛ استفاده از حد ضرر یا استاپ لاس شناور

باز هم برای درک بهتر، همان مثال قبل را در نظر می‌گیریم.

یعنی فرض می‌کنیم، ۱ اتریوم را در قیمت ۱۰۰ دلار خریده‌ایم و حالا می‌خواهیم برای آن، اوردر یا سفارش فروش به همراه استاپ لاس یا حد ضرر را طوری تنظیم کنیم که هم ضررمان حداقل شود و هم بیشترین سود ممکن نصیبمان شود.

در این استراتژی معاملاتی نیز مانند مرحله قبل در ابتدا، ۱ اتریوم خود را به ۴ بخش تقسیم می‌کنیم و دقیقا مانند قبل، سفارش فروش آنها را به ترتیب در قیمت‌های ۱۱۰، ۱۲۰، ۱۳۰ و ۱۴۰ دلار قرار داده و حد ضرر را نیز برای همه آنها در قیمت ۹۵ دلار قرار می‌دهیم.

اما بکارگیری حد ضرر شناور زمانی معنی پیدا می‌کند که قیمت اتریوم به تارگت اولی که برای آن در نظر گرفتیم، یعنی ۱۱۰ دلار می‌رسد.

با رسیدن قیمت اتریوم به ۱۱۰ دلار، ۰.۲۵ از اتریوم‌های ما با ۱۰ درصد سود در این قیمت به فروش می‌رسد. اما الان وقت آن می‌رسد که حد ضرر سه موقعیت باز دیگری که داریم را تغییر دهیم.

رسیدن قیمت به هدف اول

فرض کنید قیمت اتریوم، مانند مثال اولی که گفتیم، ۱۱۰ دلار را رد کرده و الان در قیمت ۱۱۵ دلار قرار دارد.

در اینصورت به سه موقعیت باز خود مراجعه کرده و مقدار استاپ لاس را در هر سه آنها از ۹۵ دلار به ۱۱۰ دلار تغییر می‌دهیم.

با اعمال این تغییر، اگر قیمت اتریوم از ۱۱۵ دلار بیشتر نشود و روند نزولی در پیش بگیرد، هر سه موقعیت باز ما در قیمت ۱۱۰ دلار، یعنی همه آنها با ۱۰ درصد سود به فروش می‌رسند.

از آن طرف هم اگر به روند صعودی خود ادامه دهد و به تارگت دوم ما که ۱۲۰ دلار است برسد، افسوس نمی‌خوریم که چرا همه اتریوم‌های خود را در قیمت ۱۱۰ دلار فروختیم.

بنابراین اگر قیمت اتریوم مانند حالتی که در استراتژی اول بررسی کردیم، فقط به تارگت اول بخورد و برگردد، هر ۴ موقعیت ما با ۱۰ درصد سود بسته می‌شود. یعنی ۱۰۰ دلارمان تبدیل به ۱۱۰ دلار می‌شود که نسبت به حالت قبلی که ۱۰۰ دلارمان تبدیل به ۹۸.۷۵ دلار شده بود، ۱۱.۲۵ دلار سود کرده‌ایم.

رسیدن قیمت به هدف دوم

حالا حالتی را در نظر می‌گیریم که قیمت اتریوم علاوه بر تارگت اول، تارگت دوم، یعنی ۱۲۰ دلار را نیز بزند و رد کند.

در این شرایط، موقعیت اول ما با ۱۰ درصد سود و موقعیت دوم با ۲۰ درصد سود بسته شده است.

پس از عبور قیمت از ۱۲۰ دلار، باید فوراً به دو موقعیت باز خود رجوع کرده، و حد ضرر آنها را که در مرحله قبل از ۹۵ دلار به ۱۱۰ دلار تغییر داده بودیم، این بار از ۱۱۰ دلار به ۱۲۰ دلار افزایش دهیم. با افزایش استاپ لاس این دو موقعیت باز، اگر اتریوم دیگر به روند صعودی خود ادامه ندهد و وارد یک سیر نزولی شود، دو موقعیت بازی که داشتیم هر دو در قیمت ۱۲۰ دلار بسته می‌شوند.

یعنی موقعیت اول ما با ۱۰ درصد سود و موقعیت‌های دوم و سوم و چهارم، همه با ۲۰ درصد سود بسته می‌شوند.

سود نهایی ما در این حالت ۱۷.۷ درصد خواهد بود. یعنی ۱۰۰ دلار ما تبدیل به ۱۱۷.۵ دلار می‌شود که نسبت به شرایط مشابهی که از استاپ لاس شناور استفاده نکردیم، ۱۲.۵ دلار سود کرده‌ایم.

رسیدن قیمت به هدف سوم

اگر روند صعودی تا رسیدن قیمت به سومین تارگتی که برای آن در نظر گرفتیم، ادامه پیدا کند، روال کار ما به صورت زیر خواهد بود.

با رسیدن قیمت به ۱۱۰ دلار، موقعیت اول با ۱۰ درصد سود بسته شده، و با عبور قیمت از ۱۱۰ دلار، فوراً به سه موقعیت باز دیگری که داریم رجوع می‌کنیم و استاپ لاس‌های آنها را از ۹۵ دلار به ۱۱۰ دلار تغییر می‌دهیم.

روند صعودی ادامه پیدا کرده و تارگت دوم ما، یعنی ۱۲۰ دلار را می‌زند. موقعیت دوم نیز با ۲۰ درصد سود بسته می‌شود. پس از عبور قیمت از ۱۲۰ دلار، مجدداً به دو موقعیت بازی که داریم مراجعه کرده، و استاپ لاس های آنها را از ۱۱۰ دلار به ۱۲۰ دلار تغییر می‌دهیم.

با تداوم روند صعودی و رسیدن قیمت به ۱۳۰ دلار، موقعیت سوم ما نیز با ۳۰ درصد سود بسته می‌شود. با عبور قیمت از ۱۳۰ دلار، به موقعیت آخری که داریم مراجعه کرده و استاپ لاس آن را از ۱۲۰ دلار به ۱۳۰ دلار تغییر می‌دهیم.

در این شرایط اگر قیمت نتواند بازهم به روند صعودی خود ادامه دهد و مثلا از قیمت ۱۳۵ دلار، روند نزولی شود، موقعیت چهارممان نیز با ۳۰ درصد سود در قیمت ۱۳۰ دلار بسته می‌شود.

سود نهایی ما در این حالت برابر با ۲۲.۵ درصد خواهد بود، یعنی ۱۰۰ دلارمان تبدیل به ۱۲۲.۵ دلار می‌شود؛ که نسبت به شرایط مشابهی که از حد ضرر شناور استفاده نکردیم، ۸.۷۵ دلار سود کرده‌ایم.

رسیدن قیمت به هدف چهارم

اگر تمام شرایط بر وفق مراد ما پیش رود و قیمت به هر چهار تارگتی که برای آن پیش بینی کرده بودیم برسد، مانند شرایط مشابهی که در قسمت استفاده از استاپ لاس معمولی بیان شد، معاملات ما به ترتیب با ۱۰، ۲۰، ۳۰ و ۴۰ درصد سود بسته می‌شود و مقدار سود نهایی ما برابر با ۲۵ درصد خواهد شد.

استفاده از اپلیکیشن‌های هشداردهنده

تمام چیزی که تا اینجا برای استفاده از استاپ لاس شناور توضیح داده شد، استفاده از این ابزار به صورت دستی است. در برخی از صرافی‌ها، این امکان وجود دارد، که در ابتدا مشخص کنید، اگر قیمت به مقدار مشخصی رسید، حد ضرر تمام معاملات آن ارز به صورت خودکار و توسط صرافی، ۵ درصد افزایش پیدا کند.

اما برای صرافی‌هایی مانند بایننس که هنوز چنین امکانی در آن وجود ندارد، تریدرها این کار را به صورت دستی انجام می‌دهند. اما مسئله‌ای که درباره تنظیم دستی استاپ لاس شناور وجود دارد این است که رصد کردن بازار به صورت دائم امکان‌پذیر نیست. برای حل این مشکل می‌توان از اپلیکیشن‌های مختلفی که با این هدف طراحی شده‌اند استفاده کرد.

با استفاده از این اپلیکیشن‌ها می‌توان مشخص کرد که هر وقت قیمت یک ارز از یک مقدار مشخصی بیشتر یا کمتر شد، با یک پیام به شما اعلام کند.

در مثالی که در بالا بررسی کردیم، می‌توان در اپلیکیشن تنظیم کرد که مثلا اگر قیمت اتریوم از ۱۱۰ دلار بیشتر شد به شما هشدار دهد. با دیدن هشدار اپلیکیشن شما به بایننس مراجعه کرده و استاپ لاس معاملات خود را تغییر می‌دهید.

سخن پایانی

نکته‌ای که بسیاری از معامله‌گران ممکن است از آن غافل باشند، این است که استراتژی معاملاتی درست می‌تواند تاثیر بسیاری زیادی در موفقیت شما در معاملاتتان داشته باشد. و در یک استراتژی معاملاتی درست، حتما باید برای تمام معاملات، حد ضرر یا استاپ لاس در نظر گرفت، حالا یا استاپ لاس ثابت یا شناور.

استفاده از استاپ لاس شناور در کنار خرید و فروش پله‌ای می‌تواند به معامله‌گران کمک کند تا بهینه‌ترین استراتژی معاملاتی را داشته باشند.

تعیین حد ضرر (Stop Loss) در معاملات

تعیین حد ضرر

یکی از سوالات مهم در حوزه معامله‌گری نحوه تعیین حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) برای معاملات است. معمولا افرادی که در بدو ورودشان به بازارهای مالی توجهی به این موضوع نمی‌کنند ضرر سنگینی را تجربه می‌کنند حتی اگر در ابتدای امر موفق به کسب سود شوند! به هر حال این دسته افراد در آینده متوجه می‌شوند که بدون تعیین حد ضرر نمی‌توانند در بازارهای مالی از جمله بورس تهران و یا بازارهای بین المللی به موفقیت برسند. در این مقاله قصد داریم به طور مفصل به این موضوع مهم و حیاتی بپردازیم. با ما همراه باشید.

حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) چیست؟

حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) همان طور که از اسمش مشخص است مقدار ضرری است که ما آن را می‌پذیریم و ضرر خود را در یک معامله متوقف میکنیم. فرض کنید ما سهمی را 1000 تومان خریدیم و قیمت سهم شروع به کاهش کرد …
900 تومان …
800 تومان …
700 تومان …
و …

کجا باید به این ضرر خاتمه دهیم و معامله را ببنیدم؟ هر انسان عاقلی این موضوع را تایید میکند که نمی‌توان همین طور نگاه کرد تا این ضرر مدام بزرگ و بزرگ‌تر شود، بالاخره باید جایی جلوی ضرر بیشتر را گرفت، اما کجا؟ جایی که ما تصمیم می‌گیریم ضرر را متوقف کنیم حد ضرر نامیده می‌شود.

اما تعیین حد ضرر باید قبل ورود به معامله انجام شود. در این مقاله می‌خواهیم ببینیم حد ضرر برای یک معامله چگونه تعیین می‌شود.

تعیین حد ضرر مسئله مرگ یا زندگی است!

قبل از آنکه درباره نحوه تعیین حد ضرر صحبت کنیم باید بدانید چرا داشتن یک حد ضرر برای یک معامله‌گر از نان شب واجب‌تر است.

حد ضرر مانند پرداخت بیمه خودرو است. ما خودروی خود را بیمه میکنیم تا “اگر” اتفاقی افتاد متحمل ضرر سنگینی نشویم. به کلمه “اگر” توجه کنید. ما خودرو را بیمه میکنیم نه به این دلیل که قرار است تصادف کنیم. ما نمی‌دانیم در آینده چه اتفاقی رخ میدهد. در معامله‌گری هم دقیقا همین طور است، ما نمیدانیم سرنوشت یک معامله چگونه خواهد بود و قیمت به کدام سمت خواهد رفت، بنابراین حد ضرر قرار میدهیم تا “اگر” قیمت بر خلاف انتظار ما حرکت کرد متحمل ضرر سنگینی نشویم.

با این توضیح به مطلب مهم زیر توجه کنید.

چرا یک معامله‌گر نباید در یک معامله متحمل ضرر سنگینی شود؟

دلیل آن مسئله باتلاق ضرر است. یک معامله‌گر اگر در یک معامله متحمل ضرر 20 درصدی شود، بر روی باقی مانده پول خود باید 25 درصد سود کند تا به سرمایه اولیه برسد. اگر در یک معامله 50 درصد ضرر کند با سرمایه باقی مانده باید 100 درصد سود کند تا آن ضرر جبران شود. مثلا فرض کنید سهمی را خریده‌اید 1000 تومان و قیمت سهم به 500 تومان رسیده است و شما 50 درصد در ضرر هستید. حال سهم باید 100 درصد رشد کند تا به 1000 تومان برسد. بنابراین جبران ضرر در بازارهای مالی بسیار دشوارتر از سود کردن است!

در این خصوص در پایان مقاله بیشتر صحبت خواهیم کرد و متوجه خواهید شد چگونه باید با رعایت مدیریت ریسک و سرمایه از غرق شدن در باتلاق ضرر جلوگیری کنید.

نحوه تعیین حد ضرر در یک معامله

تعیین حدضرر روش مشخصی ندارد. تعیین حد ضرر مستقیما برمی‌گردد به استراتژی معاملاتی هر معامله‌گر. در یک استراتژی معاملاتی دلیلی برای ورود به معامله وجود دارد. هر جایی که آن دلیل نقض شود، حد ضرر آن معامله همان جا است.

بنابراین باتوجه به اینکه بیشمار استراتژی معاملاتی وجود دارد (معمولا این استراتژی ها بر اساس تحلیل تکنیکال پایه ریزی شده‌اند)، نمیتوان یک فرمول مشخصی برای تعیین حد ضرر ارائه کرد. حتی در معاملاتی که با یک استراتژی انجام میشود تعیین حد ضرر میتواند متفاوت باشد. برای روشن شدن این موضوع حتما ویدئوی کوتاه زیر را مشاهده کنید.

آموزش تعیین حد ضرر (ویدئویی)

آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب

برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.

آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .

در این ویدئوی به عنوان یک مثال با تعیین حد ضرر در یک معامله آشنا می‌شوید.

جایگاه حد ضرر در مدیریت ریسک و سرمایه

یک معامله‌گر برای اینکه در باتلاق ضرر گیر نکند باید با قوانین مدیریت ریسک و سرمایه آشنا باشد. فرض کنید شما به یک معامله با حد ضرر 10 درصد ورود می‌کنید و حد ضرر شما فعال می‌شود و با ضرر 10 درصدی از معامله خارج می‌شوید.

فرض کنید در معامله بعدی به یک معامله با حد ضرر 8 درصدی وارد می‌شوی و از قضا دوباره حد ضرر شما فعال میشود و 8 درصد هم در این معامله ضرر میکنید.

در معامله سوم به یک معامله یا حد ضرر 11 درصد ورود میکنید و از بخت بد شما این معامله هم با ضرر 11 درصدی بسته می‌شود.

انجام سه معامله پشت سر هم که استاپ لاس شما فعال شود اصلا چیز عجیبی نیست. در موفق‌ترین استراتژی‌های معاملاتی هم گاهی ممکن است تعدادی معامله زیان ده پشت سر هم اتفاق بیافتد. شما با انجام سه معامله بالا عملا 30 درصد ضرر کرده‌اید!!

شما در این لحظه در باتلاق ضرر گیر کرده‌اید و خروج از این باتلاق اگر نگوییم غیر ممکن است بسیار دشوار خواهد بود. شما با باقی مانده‌ی پول خود باید 45 درصد سود کنید تا این ضرر جبران شود.

شاید بگویید باید حد ضرر خود را کم کنید، اما در ویدئوی بالا هم ذکر کردیم که در یک معامله شما حد ضرر را تعیین نمی‌کنید بلکه شرایط آن معامله حدضرر را تعیین میکند. حتی اگر به معاملاتی وارد شوید که مثلا حد ضرر 4 الی 5 درصدی هم دارند باز هم چیزی عوض نمی‌شود. شما با 4 معامله زیان ده 20 درصد از سرمایه خود را از دست می‌دهید.

راهکار دوری از باتلاق ضرر

رعایت حد ضرر در بورس

اما راهکار چیست؟ راه حل این موضوع بسیار ساده است. شما باید حجم سرمایه را برای هر معامله باتوجه به حدضرر آن معامله مدیریت کنید.

این موضوع به مدیریت ریسک و سرمایه در بازارهای مالی معروف است. شما باید مقداری از پول خود را در یک معامله درگیر کنید که اگر حد ضرر شما خورده شد، روی کل سرمایه شما نهایتا 2 درصد ضرر کنید. این میزان ضرر را ریسک معاملات می‌نامند. ریسک معاملات ما نباید بیشتر از 2 درصد از کل سرمایه باشد. البته خیلی بهتر است این ریسک را روی 1 درصد قرار دهید ولی اگر قرار است خیلی ریسک کنید نهایت مجاز هستید 2 درصد ریسک کنید. در این حالت اگر در بدترین حالت 5 معامله زیان‌ده هم داشته باشید تنها 10 درصد از سرمایه خود را از دست می‌دهید و این ضرر میتواند در یکی دو معامله به راحتی جبران شود.

این موضوع آنقدر اهمیت دارد که اگر بخواهیم در مورد تفاوت معامله‌گران موفق و شکست خورده صحبت کنیم، قطعا همین یک مورد کافی است. برای اطلاعات تکمیلی در خصوص رعایت مدیریت ریسک و سرمایه در بازارهای مالی مثل بورس، مقاله زیر را مطالعه کنید.
چگونه در بورس به موفقیت برسیم

حد ضرر در تکنیک ریسک فری کردن معامله هم نقش اساسی دارد و پیشنهاد میکنم مقاله زیر را مطالعه کنید.
تکنیک ریسک فری کردن معامله

همچنین برای آشنایی با استراتژی معاملاتی ذکر شده در ویدئوی بالا، در واتساپ یا تلگرام با ما در تماس باشید.
09229322075

آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس

برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.

تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.

۵ نکته برای داشتن سود دائم از معاملات در بازار فارکس

نکاتی برای داشتن سود دائم در معاملات

برای داشتن درآمد و سود ثابت و مداوم در معاملاتی که در بازار فارکس انجام می‌دهید باید همواره راه و روش‌های معاملاتی را بشناسید و با آن‌ها آشناییت داشته باشید. در این مطلب ما به جمع آوری ۵ نکته برای داشتن سود دائم از معاملات پرداخته‌ایم و شما با رعایت این نکات معاملات خوبی را پشت سر می‌گذارید.

آشنایی با نکات برای داشتن سود دائم

در بازار فارکس همواره تفسیر‌ها و راه و روش‌های جدیدی وجود دارد که ما می‌توانیم از آن‌ها در معاملات استفاده کنیم. اما نگرش‌هایی ساختار یافته وجود دارد که برای دسترسی مثبت به بازار بسیار مناسب است. همچنین همواره باید دقت داشت زمانی که پوزیشن‌ها بر اساس انتظار ما عمل نمی‌کنند باید مجموعه‌ای از قوانین برای کنترل کردن معامله داشته باشید تا جلوی ضرر و از دست رفتن سرمایه را بگیرید. قوانین شما باید بسیار ساده باشند تا بتوان به راحتی از آن‌ها استفاده کرد. قوانین مربوطه را باید در دامنه‌ای وسیع از پوزیشن‌ها اعمال کرد تا برای جبران اشتباهات بتوان از آن‌ها استفاده کرد.

نکاتی برای داشتن سود مداوم در معاملات

برای تاثیرگذاری قوانین در دراز مدت باید آن هارا طوری برنامه ریزی کرد تا به شما در نظم و انضباط در حین انجام معامله کمک کند. در ادامه مطلب به بررسی ۵ نکته برای داشتن سود دائم از معاملات می‌پردازیم که رعایت این نکات نتایج خوبی به همراه دارد.

۵ نکته برای داشتن سود دائم از معاملات

۱- محدود کردن ضرر: معامله‌ای موفق است که بیشتر از کسب سود به فکر جلوگیری قرار دادن استاپ لاس بر اساس سرمایه از ضرر باشد. در هر معامله‌ای چه در دنیای فارکس و چه در معاملات خارج از آن نیاز به کاهش ضرر و جلوگیری از از دست رفتن سرمایه است و این باید هدف اصلی ما در هر معامله‌ای باشد. بسیاری از تریدر‌ها و سرمایه گذاران برای کاهش ضرر از یک طرح خاص یا خروجی‌هایی که از پیش تعیین شده است استفاده می‌کنند. برای جلوگیری از تصمیمات احساسی می‌توان از سفارش‌های استاپ لاس یا همان سفارش حد ضرر استفاده کرد. همچنین می‌توان از حد ضرر‌های شاور یا trailing stop برای دنبال کردن یک پوزیشن یا داشتن سود بیشتر و در عین حال محافظت شده در برابر برگشت استفاده کرد.

برای تعیین محل مناسب برای قرار دادن استاپ اصول خاصی نیاز نیست. فقط باید استاپ را در بهترین سطح مورد نظر قرار دهید. توجه داشته باشید که همیشه همراه با وارد کردن سفارش ورود، حد ضرر یا همان استاپ لاس را نیز باشد مشخص کرد. هیچگاه بدون مشخص کردن حد ضرر معامله نکنید. توجه داشته باشید که اگر بدون استاپ لاس وارد معامله شوید حتی اگر معامله خوبی داشته باشید، باز هم کار اشتباهی انجام داده اید. مزیت استفاده از استاپ لاس این است که ضرر‌ها و ریسک‌ها را در معاملات کاهش می‌دهد.

۲-شناخت لیمیت‌ها قبل از باز کردن پوزیشن معاملاتی: با توجه به نکاتی که در بالا گفته شد تعیین حد ضرر در هر معامله‌ای الزامی است. اما باید به این توجه داشت که در هنگام مدیریت سرمایه باید حداکثر ضرر مجاز را نیز در نظر داشته باشیم. این نکته یک قانون ساده است به این معنا که هیچگاه با پولی که قدرت از دست دادن آن را ندارید معامله نکنید. عقیده بسیاری از تریدرهای موفق در زمینه فارکس این است که تعیین حد ضرر کل در شروع هر ماه امری مهم است.

پولی که شما برای سرمایه‌گذاری از آن استفاده می‌کنید نباید نقشی مهم در زندگی شما داشته باشد. مانند هزینه اقساط، هزینه تحصیل، هزینه خرید مسکن و غیره. از بین رفتن قرار دادن استاپ لاس بر اساس سرمایه سرمایه بسیار سخت است و اگر آن سرمایه نقش مهمی در زندگی شما داشته باشد از دست دادن آن سخت‌تر می‌شود.

همیشه توجه داشته باشید که اگر ضرر در معاملاتتان همواره بیشتر از سود است باید آن معامله را متوقف کنید و به عقب برگردید و ببینید که چه اشتباهی انجام داده اید. هنگام شروع مجدد معامله از اشتباهات گذشته خود درس بگیرید و با دقت بیشتر به معامله بپردازید.

۳- صبر داشته باشید: شروع معامله اهمیت بسیار زیادی دارد. هر معامله‌ای شایسته بهترین تحلیل و تجزیه‌ها است و خوب است برای ورود به آن معامله از قبل آن را ارزیابی و بررسی کنید. اولین نیاز هر معامله‌ای زمان‌بندی مناسب است که این کار نیاز به مهارت کافی و تشخیص تکنیک‌ها و نمودار‌های روند است.

مسیری که یک معامله طی می‌کند چیزی است که فرد سرمایه گذار باید به خوبی آن را درک کند تا یک خروجی بسیار مناسب بگیرد. خروجی مناسب محصول یک ورودی بسیار خوب است.

۴- شناخت استراتژی‌ها و استفاده از تکنیک‌های مناسب با سبک معامله: معامله گران موفق کسانی هستند که از کم و کاستی‌ها و مشکلات خود آگاه هستند. باید همواره روی همه پوزیشن‌های معاملاتی تمرکز کرد و تشخیص داد که ویژگی‌های آن با نگرش‌های شما همسان باشد. هیچگاه از روش‌هایی که پیچیده یا پیشرفته هستند استفاده نکنید و تنها از روشی استفاده منید که با آن آشنایی دارید.

اگر استراتژی و راه و روش شما صحیح است و برایتان بسیار مناسب است، اما این استراتژی با وضع مالی شما یکسان نیست باید از آن دوری کرد. به یاد داشته باشید که هر روشی ریسک‌های مختص به خود را دارد.

۵- پایبندی به برنامه‌های معاملاتی: یک پوزیشن معاملاتی بسیار خوب زمانی به دست می‌آید که میان قضاوت درست و صبر. سخت کوشی تعادل برقرار باشد. اکثر تریدر‌ها بعد از چند شکست و اشتباه به جای یادگیری مهارت‌های مورد نیاز برای داشتن سود، نا امید می‌شوند و معامله خود را اصلاح نمی‌کنند.

اگر مایل به افزایش مهارت‌های خود هستید باید با این برنامه‌های معاملاتی همراه باشید و به آن‌ها پایبند باشید. به یاد داشه باشید که تنها ایجاد یک طرح معاملاتی کافی نیست.

نکاتی برای داشتن سود در معامله

جمع بندی

در دنیای فارکس و در انواع معاملات رعایت این ۵ نکته برای داشتن سود دائم از معاملات راه بسیار خوب و مناسبی است. بازار‌های مالی همواره دارای ریسک هستند اما با رعایت این نکات ما می‌توانیم ریسک‌ها را در معاملات کاهش دهیم.

مدیریت سرمایه

قبل از شروع مبحث مدیریت سرمایه میخوام بگم که تا الان شما یکی از سیستم های معاملاتی خوب رو در اختیار دارید. شما میدونید چطوری محدوده های عرضه و تقاضا رو پیدا کنید و قدرت سطح رو چطوری مشخص کنید. یاد گرفتید چطوری مولتی تایم (تحلیل از بالا به پایین) رو بصورت دقیق انجام بدید و میخوام بابت این تلاش و زحمتی که کشیدید و این دوره آموزش رو گذروندید بهتون تبریک بگم. (الکی) ولی بذارید یچیز دیگه بگم که این استراتژی ها و تاکتیک های معاملاتی که یاد گرفتید به تنهایی نمیتونه شما رو در زمینه معامله کردن موفق کنه مگر اینکه استراتژی برای مدیریت سرمایه داشته باشید.

سوال:

بذارید یک سوال ازتون بپرسم. چیزی در مورد حجم پوزیشن میدونید؟ اگر نمیدونید به شدت توصیه میکنم این بخش رو با دقت مطالعه کنید. چون دونستن یا ندونستن این موضوع باعث میشه تریدرهای موفق یا خدای نکرده مثل عساتید. معامله‌گران زیاندهی باشید و سرمایه تون رو بر باد بدید.

حجم پوزیشن چیست؟

حجم پوزیشن میزان لات معاملاتی هست که شما وارد معامله میکنید و هیچ فرقی نداره که حساب شما استاندارد ، میکرو یا مینی باشه. برای مثال اگر شما ۲ مینی لات (هر مینی لات معادل ۱۰،۰۰۰ واحد) در جفت ارز پوند دلار معامله میکنید این به معنی این هست که شما به ارزش ۲۰،۰۰۰ دلار امریکا وارد معامله کردید. و بستگی به اینکه نرخ تبدیل در بروکر شما بر روی ارز پوند دلار در جهت تمایل شما حرکت کنه شما به ازای هر پیپ حرکت بازار ۲ دلار سود یا ضرر میکنید.

پس

اگر ۱۰۰ پیپ در جهت تمایل حرکت شما داشته باشیم میزان ۲۰۰ دلار سود میکنید. برای اینکه بتونیم درک درستی از محاسبه پشت این اعداد داشته باشیم معکوس حرکت را بررسی میکنیم. برای مثال فرض کنید قیمت پوند دلار از قیمت 1.5600 به 1.5500 به سمت پایین حرکت کرده و این میزان ۱۰۰ پیپ حرکت هست که به معنی ۱ سنت تغییر نرخ تبادل قیمت در این ارز هست. پس داریم :

0.0100 * 20.000 = 200 دلار

شما اگر ۱ لات استاندارد معامله کنید برابر ۱۰۰،۰۰۰ دلار معامله هست که به ازای هر ۱ پیپ حرکت ۱۰ دلار سود یا ضرر میکنید.

همچنین ۱ مینی لات برابر ۱۰،۰۰۰ دلار هست و ارزش ۱ دلار در هر پیپ را دارد.

۱ میکرو لات برابر با ۱۰۰۰ دلار معامله هست که برابر ۱۰ سنت سود یا ضرر در هر پیپ حرکت می باشد.

اگر

یک حساب استاندارد لات باز کنید و انتخاب کنید که مینی لات ترید کنید، ۱مینی لات برابر با ۱۰ استاندارد لات ، ۵ مینی لات برابر با ۵۰ استاندارد لات هست.اگر شما یک حساب مینی باز کنید و انتخاب کنید که میکرو لات ترید کنید پس 1 میکرو لات برابر با ۱۰ مینی لات و ۵ میکرو لات برابر با ۵۰ مینی لات هست.

پس در نتیجه سایز معاملات شما با نوع حسابتون (استاندارد یا مینی) و چه حجمی قصد ترید دارید ارتباط مستقیم دارد. بعضی از بروکر ها حساب میکرو ندارند. این اطلاعات برای اینکه بدونید چه حجمی باید باز کنید بسیار مهم هست

بخش دوم:

اکثر تریدرهای تازه کار این دیدگاه رو دارند که یک سیستم معاملاتی قوی تمام چیزی هست که نیاز دارن که به سود برسن. اینطور افراد سالهای زیادی رو برای پیدا کردن یک سیستم هولی گریل صرف میکنند. (سیستمی که وین ریت بسیار بالا و نزدیک ۱۰۰% داره) تا رویاهاشون رو بسازن. اگر شما هم یکی از اونها هستید باید بگم که وین ریت سیستم معاملاتی شما هیچ ربطی به موفقیت شما در تریدتون نداره ( بچه‌ها منظورش اینه که این موضوع ارزش کمتری نسبت به مدیریت سرمایه داره که بسیار حرف درستیه). شما با وین ریت ۹۰% باز هم پول از دست میدید حتی با وین ریت ۹۹% . اگر و اگر مدیریت سرمایه ضعیفی داشته باشید. از طرف دیگه شما با وین ریت ۳۰% میتونید به سود مداوم برسید اگر مدیریت سرمایه قوی داشته باشید.

خبر خوب این هست که

وقتی با استراتژی بانکی و موسسات مالی معامله قرار دادن استاپ لاس بر اساس سرمایه میکنید اگر سیستم مدیریت سرمایه قوی داشته باشید به یکی از قوی ترین سیستم های معاملاتی و ترید دست پیدا میکنید. و هیچ وقت برای پول در آوردن از ترید در بازارهای مالی مختلف مشکلی نخواهید داشت.

یکی از مهم ترین فاکتور های مدیریت سرمایه ، ریسک به ریوارد هست که به عنوان یکی از مهم ترین شرایط برای تایید یک سطح عرضه و تقاضای خوب در موردش تو مباحث قبلی به صورت دقیق صحبت کردیم. من به شما یاد میدم که چطوری این رو محاسبه کنید و این محدوده های عرضه و تقاضای جذاب رو پیدا کنید. مثال پایین رو ببینید:

بررسی تصویر:

همینطور که میبینید این چارت ۴ ساعته یورو به دلار هست و ما یک محدوده‌ی عرضه رو مشخص کردیم. وقتی که بازار برای تست این محدوده بر میگرده متوجه میشیم که یک کندل پین بار تشکیل شده. در حقیقت خیلی شبیه کندل دوجی هست. ولی چیزی که خیلی مهم هست اسم کندل‌ها نیست بلکه روانشناسی پشت این فرم کندلی هست. همینطور که میبینید بازار با قدرت از سطح پرتاب شده. پس برای ورود به این ترید ما نیاز داریم در بسته شدن کندل دوجی یا پین بار وارد معامله بشیم و استاپ لاس رو بالای محدوده شادو کندل قرار بدیم.

فاصله بین ورود شما و استاپ لاس ریسکی هست که متحمل میشید. (البته بچه‌ها باید چند پیپ بالاتر قرار بدید که قیمت اجازه حرکت داشته باشه و بخاطر اسپرد استاپ نخورید) و همینطور که می‌بینید این فاصله ۲۳ پیپ محاسبه شده. پس در این ترید ما ۲۳ پیپ استاپ یا ریسک داریم.

خب حالا چطوری سود رو تعیین کنیم؟

ریوارد میزان پولی هست که شما قرار هست در این ترید بدست بیارید البته اگر قیمت در جهت تحلیل شما حرکت کنه. برای محاسبه نسبت سود (ریوارد) باید فاصله بین ورود شما تا تارگت رو بدست بیارید و میزان پیپ را محاسبه کنید. به چارت پایین نگاه کنید:

بررسی چارت

چارتی که در بالا مشاهده می کنید، همان چارت یورو دلار ۴ ساعته هست. با مشخص کردن فاصله بین ورود و تارگت ما به ریوارد میرسیم. بعد از محاسبه این فاصله دیدیم این فاصله ۱۰۷ پیپ هست که یعنی ریوارد برابر ۱۰۷ پیپ هست. پس این ترید برای ما ریسک به ریوارد 1:4.5 رو داره.(یک به چهار و نیم)

( Risk/Reward = 1 / 4.5)

اجازه بدید یک مثال دیگه بزنم تا کاملا متوجه بشید.

چارت پایین رو ببینید:

این چارت، چارت ۱ ساعته دلار به فرانک هست و ما یک محدوده‌ تقاضای خیلی خوب داریم. زمانی که بازار برگشت به محدوده ما یک کندل پین بار خوب تشکیل داده و این یک نشانه برای برگشت قیمت میتونه باشه.

ورود شما با بسته شدن این کندل پین بار هست و استاپ لاس شما باید زیر محدوده تقاضا قرار بگیره. با محاسبه بین نقطه ورود و استاپ ما ریسک را بدست میارریم که برابر ۲۱۳ پیپ هست.

همیشه این نکته رو گفتم که محدوده سود ما سطح بعدی هست. و قرار دادن استاپ لاس بر اساس سرمایه در این مثال یک محدوده تقاضا داریم پس هدف ما مقاومت بعدی هست. همینطور که میبینید با محاسبه سود به راحتی نسبت سود را بدست میاریم که این مقادیر از ورود تا سطح مقاومتی برابر ۶۲۳ پیپ هست. پس میتونیم بگیم که این ترید ریسک به ریواردی برابر با 1:2.5 برای ما داره.

سایز پوزیشن و ریسک به ریوارد

در حقیقت درک اینکه ریسک به ریوارد نقش اصلی در حجم پوزیشن شما رو داره برترین دلیل برای رسیدن به سود مستمر هست.

قبل از ورود به یک معامله شما نیاز دارید که بدونید دقیقا چه مقدار پول رو قرار هست ریسک کنید. و دقیقا چقدر قرار هست از این ترید سود ببرید. به زودی متوجه میشوید چرا.

وقتی مقدار دقیق دلاری رو مشخص کردید بعد باید حجم پوزیشن رو مشخص کنید تا به اون عدد برسید. اگر شما دارید میکرو ترید میکنید و میخواید ۵۰$ ریسک کنید در یک ترید با ۱۰۰ پیپ استاپ لاس بنابراین حجم شما ۵ هست. (یادتون باشه که ۵ میکرو لات برابر نصف ۱ لات مینی هست.)

0.5*100=50 Dollar

پس شما پوزیشنی دارید با سایز ۵ مینی لات ( ۵ میکرو لات) که ۵ دلار ریسک میکنید با علم به اینکه هر پیپ برای شما ۵۰ سنت ارزش داره.

درک دیدگاه ریسک به ریوارد بسیار مهم هست.

که بدونید اگر شما دارید ۱۰۰ دلار در یک ترید ریسک میکنید. و تارگت رو برابر ۲۰۰ دلار قرار میدید در حقیقت شما دارید سودتون رو دو برابر میکنید. و ریسک به ریوارد 1:2 دارید. در حقیقت در این حالت شما اگر ۵۰% ترید هاتون استاپ بخوره باز هم به مرور زمان سود می کنید. در حقیقت اگر شما ۶۵% تریدهاتون ضررده باشه با ریسک به ریوارد 1:2 باز هم سود میکنید.

در یک بازه ۱۰ تریدی اگر شما فقط ۳۵% وین ریت داشته باشید و ریسک به ریواردتون 1:2 باشه و در هر ترید ۱۰۰ دلار ریسک کنید بعد از ۱۰ ترید باز هم ۵۰$ سود کردید.

این قدرت ریسک به ریوارد هست وقتی بکاربگیریدش.

خیلی از تریدرها به اشتباه باور دارند که باید درصد بالایی از وین ریت رو داشته باشند تا بتونن در این بازار سود کنن. که در حقیقت یک دیدگاه اشتباه هست. اگر شما ریسک به ریوارد 1:3 داشته باشید این به معنی این هست که که اگر شما ۷ ترید از ۱۰ تریدتون استاپ بخوره و در هر ترید ۱۰۰ دلار ریسک کنید، شما ۷۰۰ دلار از دست میدید . ولی ۹۰۰ دلار بدست میارید. که در نتیجه شما بعد از ۱۰ ترید ۲۰۰ دلار سود کردید با اینکه ۷۰% تریدهاتون ضررده بوده!

در حقیقت باید الان متوجه شده باشید چرا تاکید داشتیم که حداقل باید ریسک به ریوارد 1:2 داشته باشید. دلیل این بود که با وین ریت پایین باز هم میتونید سود کنید.

ریسک بر اساس دلار محاسبه میشود نه پیپ.

حجم پوزیشن به شما این اجازه رو میده که بتونید مقداری که قرار هست ریسک کنید در هر ترید رو مشخص کنید. این به شما کمک میکند که در عین حالی که شما استاپ لاس بزرگی دارید بتونید ریسک دلاری حسابتون رو ثابت نگه دارید. خیلی از تریدر ها اشتباها این تصور رو دارند که استاپ لاس بزرگ در حقیقت ضرر سنگین تری به شما میزنه. اگر شما قرار هست استاپی برابر با ۲۰۰ پیپ داشته باشید و ۱۰۰ دلار رو براش ریسک کنید به راحتی میتونید با حجم پوزیشن این مقدار رو مدیریت کنید.

برای مثال فرض کنید شما پوند دلار مینی رو ترید میکنید و قرار هست ۱۰۰ دلار برای ۲۰۰ پیپ استاپ رو ریسک کنید. در اینصورت حجم پوزیشن شما برابر با ۵ (یا ۵ میکرو لات) هست. در حقیقت شما دارید تریدی میکنید که به ازای هر ۱ پیپ حرکت ۵۰ سنت ضرر میکنید. 50*200 = 100$

پس صرفا بخاطر اینکه استاپ لاس شما بزرگ هست به این معنی نیست که باید ریسک زیادی انجام بدید.

اکثر تریدر ها استاپ رو قرار میدند ولی حجم پوزیشن رو محاسبه نمیکنند که باعث میشه حساب معاملاتیشون از بین بره!

اگر شما در ابتدا ریسک معاملتون رو برای ۱۰۰ پیپ و ۱۰۰ دلار قرار دادید و در وسط راه تصمیم بگیرید استاپ رو ۱۰۰ پیپ بیشتر کنید و ۲۰۰ پیپ استاپ داشته باشید در حقیقت شما ۲۰۰ دلار دارید ریسک میکنید.( ۱ دلار به ازای هر پیپ * ۲۰۰ پیپ = ۲۰۰ دلار). این اصلی ترین اشتباه در ترید کردن هست که میتونید مرتکب بشید. شما قرار دادن استاپ لاس بر اساس سرمایه باید قبل از ورود به معامله ریسک دلاریتون رو بر اساس استاپ دلخواهتون و هرجایی که هست مشخص کنید. (داره میگه اون استاپ بی صاحابو هی بالا پایین نکنید. وقتی میرید تو ضرر ترس از دست دادن پول باعث میشه شما ریسکتون رو بیشتر کنید و به مرور زمان حسابتون کلا از بین میره!)

استاپ لاس کوچکتر به معنی ریسک دلاری کمتر نیست!

بصورت مشابه خیلی از تریدرها فکر میکنند استاپ لاس کوچکتر به معنی ریسک دلاری کمتر هست.در حفظ سرمایه این همیشه صادق نیست و حجم پوزیشن این رو تعیین میکنه. اگر دکتر X یک تریدر باشه با یک استاپ ۵۰ پیپی اما ۵ دلار در هر پیپ ریسک کنه (۵ مینی لات) پس در حقیقت ۲۵۰ دلار ریسک کرده تو این ترید. اگر Y استاپ لاسی برابر با ۱۰۰ پیپ داشته باشد ولی ۲ دلار در هر ترید ریسک کرده باشه (۲ میلی لات) پس ریسک اون تو ترید برابر ۲۰۰ دلار هست. پس میبینید که استاپ کوچکتر لزوما به معنی ضرر کمتر نیست اینجا Y حجم کمتری با استاپ بزرگتری داشت و ضرر کمتری کرد.

نتیجه گیری:

نکته نهایی به زبان ساده جهت مدیریت سرمایه : اگر فکر کردید این همه بنز و خونه و ماشین که نشون میدن توی اینستاگرام از این راه خریدن زیاد باور نکنید. درسته که میشه خرید ولی واقعا تو بازه زمانی کم اتفاق نمی‌افته. اگر شما پولتون ۱۰۰۰ دلار باشه چقدر قراره سود کنید که بشه ۱ خونه اونم با دلار ۳۰ تومنی؟ پس دقت کنید این بازی که دارید واردش میشید یک طرفش مرگه یک طرفش زندگی . و بدونید مسیر مردن خیلی کوتاه‌تر از مسیر زندگی و ادامه دادن هست. فیتیله رو بکشید پایین و با حجم منطقی ترید کنید. بهترین ریسک برای معامله نیم تا یک درصد هست. از این بیشتر میشه توهم. و نیاز به مهارت بالایی داره. چون وقتی استاپ میخورید انواع و اقسام احساس خشم ، افسردگی ، ناراحتی، شماتت و این چیزا میاد سر وقتتون! منقل رو خاموش کنید و نهایتا ۱% ریسک کنید. بهتون قول میدم اگر ۱% ریسک کنید هیچ وقت حسابتون صفر نمیشه. مگر اینکه خیلی توانایی ضرر کردن داشته باشید که اگرچه غیر ممکن هست ولی از ما ایرانی‌ها بعید نیست? (اینم چن تا توصیه از جانب خودمون)

چطور از سودهایمان محافظت کنیم؟؟!

تعریف ساده حدضرر یا حد توقف زیان این است: وقتی قیمت سهام به حدضرر تعیین شده رسید، سهام موردنظر را باید فروخت تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود.

باید توجه کنید که کم شدن سود هم نوعی ضرر است ، بنابراین در زمانی که قیمت سهام بالا رفت، حدضرر را نیز باید متناسب با قیمت، افزایش داد.

مزایا و معایب حدضرر اتوماتیک

در بازار هایی مثل ارز دیجیتال مزایای تعیین حدضرر بصورت خودکار این است که شما مجبور نخواهید بود که قیمت سهام را بصورت روزانه چک کنید

این گزینه بسیار کارآمدی است مخصوصا زمانی که در تعطیلات یا در وضعیتی قرار دارید که نمی‌توانید به کامپیوتر، اینترنت و موبایل دسترسی داشته باشید.

معایب حد ضرر خودکار این است که ممکن است حدضرر (مخصوصا زمانی که در قیمت نامناسبی تنظیم شده) با یک نوسان خیلی کوچک قیمت

در بازار فعال شده و ناخواسته معامله‌ای که انجام داده‌اید بسته شود.

هیچ قاعده و قانونی برای تعیین قیمت حدضرر وجود ندارد. این موضوع کاملا به سبک سرمایه‌گذاری شما و میزان ریسک پذیری‌تان بستگی دارد

شاید شخصی که هدفش نوسان‌گیری است، حدضرر را 5 درصد زیر قیمت خرید قرار دهد در حالیکه شخصی که دارای هدف بلندمدت سرمایه‌گذاری است،

15 درصد پایین‌تر از قیمت خرید را به عنوان حدضرر تعیین نماید.

تعیین نقطه توقف یا حدضرر نیاز به کمی تجربه و داشتن اطلاعات کافی از تحلیل تکنیکال دارد . نکات کلیدی زیر می‌تواند در تعیین حدضرر به شما کمک کند.

تریل استاپ لاس

وقتی که وارد ترید یا معامله ای میشیم با رسیدن به تارگت اول میتونیم به همان سود بسنده کنیم. خارج بشویم و یا برای بدست اوردن تارگت های بعدی

میتوانیم صبر کنیم.بهترین کار برای رسیدن به تارگت های بعدی تریل یا جا به جا کردن استاپ لاسمون هست. یا در نقطه ورود برای سربه سر خارج شدن از

معامله یا بالاتر از از نقطه ورود تا در صورت برگشت قیمت بتوانیم با حداقل سود خارج بشوییم.

چند نکته کلیدی در تعیین حدضرر

  • حدضرر را در معاملات کوتاه مدت روی محدوده حمایت در موج نزولی قبلی قرار دهید (به شرطی که بین 8 تا 10 درصد باشد)
  • حدضرر را در خریدهای میان‌مدت و بلندمدت روی محدوده حمایتی معتبر تعیین کنید (بین 10 تا 20 درصد پایین‌تر از قیمت خرید)
  • وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت ارز در بالای محدوده مقاومتی تثبیت کردید، حدضرر را روی مقاومت شکسته شده
    که حالا به عنوان حمایت عمل می‌کند قرار دهید.
  • اگر حدضرر را در فاصله کوتاهی از قیمت خرید قرار دهید، در معاملات کوتاه مدت ممکن است به دلیل نوسان زیاد قیمت،
    خروج زودهنگامی از بازار داشته باشید (سهم خیلی زود فروخته شود.)
  • اگر حدضرر را در فاصله زیادی از قیمت خرید قرار دهید، باعث زیان بیشتر شما می‌شود. (سهم خیلی دیر فروخته می‌شود)
    بنابراین یافتن حدوسط در تعیین حدضرر استراتژی هوشمندانه و بهتری می‌باشد.
  • همیشه به حدضرر تعیین شده عمل کنید. اگر پس از عمل کردن به حدضرر، رشد سهم شروع شد، نیازی نیست خودتان را ملامت کنید
    و از آن به بعد در تعیین حدضرر دقت و مطالعه بیشتری انجام دهید. به جای ناراحت بودن، در عوض خوشحال باشید
    که براساس استراتژی تان معامله را انجام داده اید.
  • برخی از افرادی که به دید بلندمدت سرمایه گذاری میکنند اعتقادی به تعیین حدضرر ندارند. شما هم اگر به وضعیت بنیادی شرکت مطمئن هستید
    و قصد سرمایه گذاری بیش از 9 ماهه دارید میتوانید حدضرر تعیین نکنید.

حد سود چیست؟

حد سود به محدوده ای از قیمت گفته می شود که معامله گر بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام می دهد،

آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیش بینی می کند.

چرا تعیین حد سود مهم است؟

در تحلیل تعیین حد سود به اندازه حد ضرر مهم است. گاهی معامله گر به قدری درگیر تعیین نقطه ورود می‌شود

که فراموش می‌کند کی باید از سهم خارج شود. در تعیین حد سود معامله گر بر اساس ابزاری که دارد نقطه‌ای که می‌خواهد
از سهم خارج شود را تعیین می‌کند. البته باید این نکته را در نظر داشته باشیم زمانی که جو کلی بازار و سهم خوب است، می‌توانیم حد سود را ارتقا دهیم.
برای مثال زمانی که قیمت 5000 تومان را برای خروج تعیین کردیم ولی شرایط بازار مناسب است، می‌توانیم این حد سود را بالاتر ببریم
و به 5500 تومان ارتقا دهیم. در اصل به این عمل تعیین حد سود شناور گفته می‌شود.

گاهی معامله گر برای تعیین نقطه ورود تلاش زیادی می‎کند و فراموش می‌کند که باید برای نقطه خروج هم برنامه ریزی کند.

تعیین حد سود :

برای مثال یک معامله گر می‌گوید که سهم را در کف کانال صعودی می‌خرم و در سقف کانال می‌فروشم.
خریدش تعیین نقطه ورود و فروشش تعیین نقطه خروج محسوب می‌شود. حال اگر شرایط بازار و سهم خوب بود،
معامله گر هدف دومی را برای سهمش در نظر می‌گیرد و می‌گوید تا هدف دوم صبر می‌کنم و بعد از رسیدن به این نقطه سهم را می‌فروشم.
معامله گر در نهایت همان طور که برای خرید سهم برنامه ریزی می‌کند و نقطه ورود را تعیین می‌کند، برای خروج از سهم هم باید برنامه داشته باشد
. معامله گر با تعیین محدوده حد سود، عملا نقطه خروج از سهم را تعیین می‌کند. نکته مهم دیگر در این ارتباط غلبه کردن به حس طمع است.
وارن بافت می‌گوید ترس و طمع دو دشمن بزرگ معامله گر می‌باشد که برای موفقیت باید بتوان این دو حس را به خوبی شناخت
و بر آن غلبه کرد. پس به عنوان یک معامله گر باید برای فروش سهم تان حتما برنامه داشته باشید. نمی‌توانید یک سهم را بخرید و بگویید
“حالا هر وقت حس کردم زمان مناسبی بود می‌فروشمش”.

استفاده از نقطه ورود و خروج بسیار مهم است. نمی‌توان یک سهم را بدون برنامه و فقط به دلیل اینکه کانالی
یا شخصی گفته در هر قیمتی بخریم و بفروشیم.

چگونه حد سود را تعیین کنیم؟

تعیین حد سود بستگی به استراتزی معامله گر دارد و نمی‌توان یک نسخه همگانی برای آن پیچید. اینکه خریدهایتان
را بر اساس تحلیل تکنیکال انجام می‌دهید و یا بنیادی، تعیین نقطه خروج می‌تواند برای معامله گران متفاوت باشد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.