انواع حالت های بازار فارکس
معاملات فارکس بسیار پیچیده و غیرقابل پیش بینی هستند. هر معاملهگری به دنبال سیستمی میگردد که بتواند با آن هر هفته نتایج ثابتی به دست آورد، ضرر و افت سرمایه خیلی محدودی داشته باشد و نهایتا موجودی حساب و سرمایه اش همواره رو به رشد باشد. اغلب معاملهگران در تلاش برای کسب سود ناامید میشوند یا به ضرر میرسند. برای تسلط بر این بازار مالی، ابتدا باید در مورد سیستم معاملات فارکس دانش کسب کنید.
در عین حال نیز باید درک کنید که یک سیستم یکسان در همه حالات این بازار کار نمی کند. منظور از “انواع حالت های بازار فارکس” مراحل مختلفی است که بازار طی آن حرکت می کند. این مفهوم توسط روانشناس و مدرس ترید، ون تارپ رایج شد. به گفته وی، این حماقت محض است که انتظار داشته باشیم یک سیستم در همه شرایطی کار کند. برای اینکه یک سیستم در هر شرایطی از بازار کار کند، ابتدا باید حالت بازار را تعریف کنید.
به گفته تارپ، حالات مختلفی از بازار وجود دارد. با این حال، در اینجا با شش حالت اصلی آشنا خواهیم شد:
حالت صعودی معمولی
حالت صعودی ناپایدار
حالت نزولی معمولی
حالت نزولی ناپایدار
حالت رنج آرام
حالت رنج ناپایدار
اگر نمودار قیمت سیستم فارکس را مرور کنید، متوجه این حالات مختلف بازار خواهید شد. می بینید که جفت ارزها دائما در حال حرکت حرکت هستند. گاهی اوقات، روند خوبی دارند، در حالی که گاهی هم بیثبات و دارای نوسان هستند.
حتی اگر از سیستمی استفاده می کنید که توسط معامله گران حرفه ای و آموزش یده شراحی شده اند، گاهی سیستم معاملاتی شما شکست می خورد؛ زیرا عمدتا برای یک حالت خاص بازار طراحی شده اند. یک سیستم نمی تواند برای همه حالت های بازار مفید واقع شود. پس ابتدا باید حالت بازار را شناسایی کنید و سپس آن سیستم را برای آن اعمال کنید تا بیشترین سود را در معاملات فارکس به دست آورید.
چگونه انواع حالت های بازار فارکس را شناسایی کنیم؟
برای شناسایی انواع حالت های بازار فارکس فقط باید به نمودار نگاه کنید. و اصلا سخت نیست.
حالت صعودی معمولی: اگر بازار به آرامی در حال رشد و بالا رفتن باشد.
حالت نزولی معمولی: اگر بازار به آرامی و با سرعت پایین در حال نزول و کاهش باشد.
حالت صعودی ناپایدار: اگر بازار به سرعت در حال رشد و بالا رفتن باشد.
حالت نزولی ناپایدار: اگر بازار به سرعت در حال نزول و کاهش باشد.
حالت رنج آرام: اگر قیمت بین سطوح حمایت و مقاومت در نوسان باشد و محدوده رنج خیلی فشرده و محدود باشد.
حالت رنج ناپایدار: اگر قیمت بین خطوط حمایت و مقاومت در نوسان باشد و دامنه رنج وسیع باشد.
اگر به اندازه کافی آگاه باشید، می توانید حالت فعلی بازار را شناسایی کنید و متوجه شوید که چه زمانی در حالت بازار تغییری ایجاد می شود. برای شناسایی حالت بازار، میتوانید از ابزاری مثل اندیکاتور بولینگر باند نیز کمک بگیرید.
چگونه حالت های مختلف بازار فارکس را با بولینگر باند شناسایی کنیم؟
این اندیکاتور توسط جان بولینگر ایجاد شده است. این اندیکاتور، بصورت خطی در بالا و خطی در زیر نمودار میانگین متحرک ساده قیمت ترسیم می شود. از آنجایی که فاصله این دو خط یا باند بر اساس انحراف استاندارد است، طبق تغییر نوسانات قیمت اصلی پیش می رود. بنابراین، می توان گفت که این یک شاخص مبتنی بر نوسان است. تکنیک بسیار ساده ای است! صرفا اندیکاتور بولینگرباند را روی نمودار تان اعمال کنید. همین!
فشردگی و نزدیک شدن این دو باند به همدیگر حاکی از این است که حالت بازار عادی و آرام است. در حالی که گسترش و فاصله گرفتن این دو باند از همدیگر، نشان دهنده نوسانات بازار هستند. بولینگر باند به شما در شناسایی جهت حرکت نیز کمک می کنند. اگر دیدید که قیمت در محدوده بین دو باند در حال حرکت است، با حالت رنج بازار روبرو هستید. اما اگر نمودار قیمتی باند بالایی یا پایینی را تاچ کند، با حالت صعودی یا نزولی مواجه هستیم.
درک تغییر بازار از حالتی به حالت دیگر
یاد گرفتیم که از روی بولینگر، حالت بازار را شناسایی کنیم. اکنون گام بعدی درک تغییر حالت بازار از نوعی به نوع دیگر است. در هر بازاری، جریان قیمت و نوساناتش با احساسات انسانی پیش می رود. با این حال، خیلی زود به حالت دیگری تغییر می کند. اگر به اندازه کافی باهوش باشید که این تغییر حالت را درک کنید، می توانید به نتایج بهتری برسید.
به عنوان مثال، به طور معمول، بازار در حالت رنج ناپایدار در حالت رنج پایدار آرام می گیرد و سپس به حالت صعودی قوی ای تبدیل می شود. اگر بدانید که بازار از حالت صعودی ناپایدار به حالت نزولی ناپایدار ختم می شود، می توانید بر این اساس معامات تان را برنامه ریزی کنید. به همین ترتیب، باید بدانید که کی حالت رنج آرام بازار به حالت صعودی یا نزولی شکسته می شود.
از آنجایی که معامله گری در فارکس یک بازی آماری است، دانستن این احتمالات مهم است.
کدام تایم فریم نمودار را باید در نظر بگیریم؟
اکنون که می دانید شناسایی حالت بازار مهم است، ممکن است در مورد تایم فریمی که باید به آن نگاه کنید دچار سردرگمی شوید.
همه تایم فریمها انواع حالات بازار را دارند و این شما هستید که باید یک تایم فریم را انتخاب کنید.
با این حال، لازم است بدانید که با تایم فریم های پایین تر، باید کاملا هوشمندانه خود را با تغییرات تطبیق دهید. اغلب مواردی فیک و غیر واقعی را خواهید دید، بنابراین باید مراقب باشید. برعکس این موضوع هم هست؛ تایم فریم های بالاتر زمان بیشتری در اختیار شما قرار می دهند تا خود را با شرایط در حال تغییر سازگار کنید تا بتوانید کارآمدتر معامله کنید.
افراد به طور کلی استراتژی ای را اتخاذ می کنند که در آن از تایم فریم های بالاتر به فریم های پایین تر حرکت کنند. به عنوان مثال، ابتدا نمودارهای هفتگی را بررسی می کنند و سپس به سراغ نمودارهای ساعتی یا روزانه می روند.
در کنار شناسایی انواع حالت های بازار و نیز تایم فریم ها، لازم است بدانید که چگونه میزان ریسک خود را در هر حالتی از بازار کاهش دهید. وقتی متوجه تغییر حالت بازار شدید، به خوبی می توانید استاپ ضرر خود را تنظیم کنید. اگر استراتژی خوبی برای خروج از معامله با توجه به نوع بازار هم داشته باشید، می توانید سود خود را به روشی بهتر حفظ کنید.
سیستم های فارکس برای انواع حالت های بازار فارکس
همانطور که قبلا ذکر شد نمی توان یک سیستم یکسان برای همه حالت های بازار داشته باشیم. بلکه باید بسته به نوع حالت بازار یک سیستم جداگانه طراحی کرده یا بسازیم و با تغییر حالت بازار آن را به سیستم دیگری تغییر دهیم.
در اینجا چند ایده تقریبی از استراتژی های مختلف وجود دارد که هر یک در حالتی از بازار کار می کند.
در حالت صعودی معمولی، بخرید و نگه دارید.
هنگامی که بازار فارکس در حالت صعودی عادی است، می توانید با قرار دادن یک حد ضرر شناور، معامله خرید باز کنید و نگه دارید. تا زمانی که حالت بازار تغییر نکرده باشد، می توانید تا کسب سود به این استراتژی پایبند بمانید. اگر متوجه تغییراتی در حالت بازار شدید، این نشان میدهد که حالت صعودی بازار رو به اتمام است و اکنون باید حد ضررتان را محدود کنید.
در حالت صعودی ناپایدار، خرید کوتاه مدتی داشته باشید.
وقتی بازار فارکس بی ثبات است، باید بطور فعال معامله کنید. در این حالت، پس از پولبک و حرکت برگشتی، یک هدف سودآور پیدا کنید. برای بهبود ریسک به ریوارد، در تایم فریم پایینتر کار کنید.
در حالت نزولی عادی، معامله فروش بگیرید و نگه دارید.
در این حالت بازار، معامله فروش بگیرید و یک حد ضرر شناور داشته باشید تا بتوانید قسمت بیشتری از حرکت را بگیرید.
در حالت نزولی ناپایدار، معامله فروش کوتاه مدتی بگیرید.
حالت نزولی ناپایدار درست عکس حالت صعودی ناپایدار است. با این حال، این در مورد معاملات سهام صدق نمی کند. بنابراین، یک معامله فروش کوتاه مدتی باز کنید تا با ریسک به ریوارد خوبی به کسب سود برسید.
در حالت رنج آرام و پایدار، معاملات بریک اوت داریم.
می توان در این حالت به دو صورت معامله کنید.
ابتدا به یک تایم فریم پایینتر بروید و سپس از استراتژی باند استفاده کنید. اگر جفت ارزها برای مدتی در این حالت بازار بمانند، این استراتژی بسیار موفق است. با این کار، میتوانید معاملات زیادی با ریسک به ریوارد ۲:۱ و ۳:۱ داشته باشید.
استراتژی دیگر به نتیجه این بازار بستگی دارد. عموما مشاهده شده که بازار رنج پایدار و آرام منجر به شکست و روندهای قوی می شوند. بنابراین، به جای معامله در چنین بازاری، می توان با معامله شکست ها یا همان بریک اوت ها به یک حالت دیگری از بازار بروید. با این حال، این یک گزینه عملی برای همه نیست؛ به این دلیل که شما باید چندین شکست و بریک اوت فیک و کاذب را تاب بیاورید. همه معامله گران نمی توانند با این کنار بیایند. برای کسب سود، شما باید آن روانشناسی خاص را داشته باشید. با این حال، اگر یک استراتژی بریک اوت را به طور موثر اجرا کنید، می تواند در طول زمان یک استراتژی فوق العاده باشد.
در حالت رنج ناپایدار، در محدوده باندهای بولینگر معامله کنید.
شما می توانید با رویکرد معاملاتی باند به سراغ بازارهای ناپایدار و پر نوسان بروید. میتوان فرصتهای خوبی برای انجام معامله در دامنه رنج به دست آورید؛ معاملات خرید در کف و فروش در سقف رنج. با این حال، باید منتظر بمانید تا لبه رنج حرکت کنید، از باند بولینگر خارج شوید و سپس منتظر بمانید تا قیمت برای معامله به باند بازگردد.
چگونه با استراتژی خود کار کنیم؟
همانطور که گفتیم باید حالت بازار را شناسایی کنید و بر اساس آن برای سود حداکثری یک استراتژی اعمال کنید. با این حال راه دیگری هم وجود دارد. به عنوان مثال، شما یک استراتژی دارید که اتفاقا خوب کار می کند. پس به جای دست کشیدن از آن استراتژی، باید حالتی از بازار را پیدا کنید که آن استراتژی بتواند در آن عملکرد خوبی داشته باشد. در معاملات فارکس باید روی سیستم و حالت بازار به طور همزمان کار کنید. مجموعه ای از تمام استراتژی هایی که در شرایط مختلف کار می کنند را آماده داشته باشید. زمانی که حالت مناسبی از بازار متناسب با یک استراتژی ایجاد شد، همان استراتژی را بکار بگیرید.
نتیجه
با شناسایی انواع حالات مختلف بازار شروع کنید و بر این اساس استراتژی ای را که در شرایط مختلف بازار بهترین عملکرد را دارد، بیابید. هدف اصلی این است که بفهمیم چه چیزی در چه زمانی کارایی خوبی دارد.
حد ضرر چیست؟
هدف مشترک تمام افراد از انجام معامله به خصوص دربازارهای سودآوری مثل بورس، کسب سود و منفعت است.
حفظ اصل سرمایه در بورس از سودی که به ارمغان میآورد مهمتر است. بنابراین باید علاوهبر توجه به انتخاب سهام مناسب و سودی که دارد، باید به ضرری هم که ممکن است از طریق آن سهام وارد شود توجه کافی داشت.
ممکن است سهمی را خریداری کنیم و سپس، آن سهم دچار افت قیمت شود. در چنین شراطی حد ضرر کمک میکند که متوجه شویم تا چه زمانی و چه قیمتی سهم را نگه داریم و یا چه زمانی تصمیم به فروش آن بگیریم.
زمانی که قیمت برخلاف انتظار ما حرکت میکند اگر به موقع از بازار خارج شویم، در واقع از گسترش زیان جلوگیری میکنیم و سرمایه خود را حفظ میکنیم.
یکی از ملزومات طراحی یک پلن معاملاتی موفق در اصل تعیین حد ضرر است.
حد ضرر چیست؟
حد ضرر یا stop loss شرطی است که شما میگذارید که اگر سهم به یک حد مشخص رسید، پوزیشن شما را در آن قیمت ببندد که غالبا با ضرر همراه است.
به عبارت سادهتر شما سهمی را خریداری میکنید و بعد از مدتی متوجه میشوید که روند قیمتی آن سهم برخلاف میل شما بوده، پس برای اینکه سریعتر بتوانید جلوی ضرر را بگیرید، بهتر است قبل از خرید هر سهمی حد ضرر را برای خودتان مشخص کنید.
زمانی که حد ضرر شما در بازار فعال شد شما میتوانید حتی با میزان ضرر کمی از بازار خارج شوید و هرچقدر که اجازهی پیشروی حد ضرر داده شود در واقع شما باید سود بیشتری از بازار کسب کنید تا اصل پولتان را دریافت کنید.
به عنوان مثال شما اگر 10 درصد در بازار ضرر کنید باید حدود 12 درصد سود کنید تا به اصل پولتان برسید و اگر 50 درصد ضرر کنید باید 100 درصد سود کنید تا به اصل پول خود برسید.
برای حد ضرر فاکتورها و الزامات زیادی داریم که یکی از ملزومات تعیین حد ضرر، مثال برای ضرر شناور حجم خرید است. یعنی اگر حجم معاملاتی بالایی داشته باشید، نمیتوانید حد ضرر کوتاهی را انتخاب کنید؛ پس باید یک سهم را در نقطه مناسب خریداری کنیم.
همچنین نمیتوان در سقف قیمتی یا در مقاومتهای ماژور و عمده سهم را خریداری کرد و بعد حد ضرر هم تعیین کرد.
قبل از خرید باید حتما حد ضرر را مشخص کرد و این حد ضرر زمانی که فعال شود شما را ملزم میکند به موقع از بازار خارج شوید.
اگر در یک روند صعودی خرید داشته باشید، بهترین روش در تعیین حد ضرر این است که آن را به صورت دستی بالا ببرید.
مثلا اگر سهمی را 100 تومن میخرید باید رقمی معادل 95 تومان را برای حد ضرر آن در نظر بگیرید.
وقتی مقاومتهای سهمی را تعیین کردید باید با شکست هر مقاومتی، حد ضرر را هم بالا ببرید تا بتوانید سودتان را از بازار حفظ کنید.
چگونه حد ضرر را تعیین میکنیم؟
مشخص کردن محدوده ضرر به استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد به همین دلیل نمیتوان یک راهکار را برای عموم در نظر گرفت.
تعیین محدوده ضرر به این بستگی دارد که خریدهایتان را براساس تحلیل تکنیکال مثال برای ضرر شناور انجام میدهید یا تحلیل بنیادین!
اما برخی نکات هستند که حتما باید به آنها توجه داشت که در ادامه به این موارد اشاره خواهیم کرد؛
یکی از رایجترین اشتباهات تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است یعنی زمانی که قیمت به حد ضرر نزدیک میشود، معاملهگر آن را تغییر یا حذف میکند و منتظر کمتر شدن ضرر و یا از بین رفتن مثال برای ضرر شناور آن میماند.
شاید این اقدام در مواردی موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود ولی در بلندمدت موجب از بین رفتن استراتژی سرمایهگذاری خواهد شد.
حد ضرر نباید بیشتر از 10 درصد مبلغ خرید باشد و این یعنی بیش از 10 درصد نباید از دست بدهید.
حد ضرر را نباید با فاصله خیلی زیاد یا با فاصله خیلی کم قرار دهید.
در تعیین حد ضرر دیدگاه زمانی یک سرمایهگذار از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است چراکه تعیین حد برای معاملههای کوتاه مدت با معاملههای بلندمدت بسیار متفاوت است.
در خریدهای بلندمدت حد ضرر را روی محدودههای حمایتی معتبر تعیین کنید یعنی بین 10 تا 20 درصد پایینتر از قیمت خرید باشد.
در معاملات کوتاه مدت حد ضرر را روی محدوده حمایت در موج نزولی قبلی قرار بدهید البته اگر بین 8تا 10 درصد باشد باید این کار را انجام داد.
اگر روند بازار صعودی باشد باید بعد از رسیدن به حد سود بدون اینکه سهم را بفروشیم، حد را تعیین کنیم.
اگر روند بازار نزولی باشد باید بعد از رسیدن به حد سود، یا کاملا از بازار خارج شویم یا بخشی از سهام را با سود بفروشیم و برای مابقی آن، حد ضرر شناور در نظر بگیریم.
زمانی ک مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوه مقاومتی تثبیت شد، باید حد را روی مقاومت شکسته شده که به عنوان حمایت عمل میکند قرار بدهید.
همیشه به حد ضرر تعیین شده عمل کنید و اگر بعد از عمل کردن به حد ضرر رشد سهم شروع شد، سعی کنید خودتان را ملامت نکنید و خوشحال باشید که براساس استراتژیتان معامله را انجام دادید نه براساس طمع!
اشخاصی که قصد سرمایهگذاری بلندمدت دارند اعتقادی به تعیین حد ضرر ندارند. اما اگر شما هم چنین قصدی دارید ابتدا باید نسبت به وضعیت بنیادی شرکت مطمئن شوید و سپس سرمایهگذاری بیش از 9 ماهه را بدون تعیین حد ضرر انجام دهید.
تفاوت معاملهگر حرفهای مثال برای ضرر شناور در مواجه با زیان
یکی از تفاوتهای اصلی معاملهگران حرفهای در قبال سایر معاملهگران نحوه برخورد آنها با شرایط نامطلوب بازار است.
اگر زمانی که قیمت برخلاف آنچه تصور میکردیم حرکت کند، از بازار خارج شویم از افزایش زیان جلوگیری میشود و سرمایه ما حفظ میشود که این یکی از کارهایی است که معاملهگران حرفهای به موقع آن را انجام میدهند.
تفاوت دیگر این است که معاملهگر غیرحرفهای بعد از رسیدن به حد ضرر و خارج شدن از معامله، چنانچه قیمت سهام افزایش پیدا کند از مشخص کردن حد ضرر پشیمان میشود اما معاملهگر حرفهای به دنبال ضعف و اشکال موجود در استراتژی معاملاتی خود است.
در نتیجه…
همانطور که پیشتر هم به اهمیت تعیین حد ضرر اشاره کردیم، تعیین حد از سوی سرمایهگذار گاهی مهمتر از خود معامله است و عدم تعیین حد ضرر به معنی عدم مدیریت سرمایه به حساب میآید.
نکته مهم اینجاست که همیشه باید به حد ضرر پایبند باشید و طمع نکنید!
رعایت تمام این نکات و اصولها موجب حفظ سرمایه و به دست آوردن سود میشود اما غافل ماندن از هرکدام آنها، موجب ضرر میشود.
اگر هنوز اپلیکیشن خودتان را آپدیت نکرده اید از دو لینک زیر نسخه های جدید را از گوگل پلی و بازار دریافت کنید و از دو امکان جذاب و جدیدمون استفاده کنید 🙂
حد ضرر و حد سود در پرایس اکشن
در هر معامله ای که انجام می شود همواره همه ی معامله گران به دنبال سود هستند و هیچ کس به دنبال ضرر و زیان نیست اما در هر معامله ای، معامله گر بایستی احتمال اینکه طی این معامله ضرر کند را نیز در نظر بگیرد. حال بازار سرمایه نیز از این قاعده مستثنی نیست. و سهامدار برای ورود به سهم بایستی به ضررهای احتمالی فکر کند و حتی به میزان سودی که انتظار دارد. در این مقاله ما سعی داریم روش هایی را در پرایس اکشن بررسی کنیم که با آن ها بتوان میزان ضرر های احتمالی را شناسایی و حتی میزان سود را تخمین زد و سپس با مقایسه حد ضرر و حد سود تصمیم گرفت که آیا وارد سهم شویم یا خیر؟
اگر اطلاعاتی در مورد پرایس اکشن (Price Actions) ندارید می توانید مقاله پرایس اکشن چیست در سایت حامی تریدر را مطالعه کنید.
- مفهوم حد ضرر و حد سود در پرایس مثال برای ضرر شناور اکشن
- حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss)
- حد سود یا تیک پروفیت (Take Profit)
مفهوم حد ضرر و حد سود در پرایس اکشن
ما در این بخش میخواهیم بیشتر شما را با مفهوم حد سود و یا حد ضرر در بازارهای مالی آشنا کنیم، در زمان ورود به معاملات شما باید نقطه خروج و حد سود خود را مشخص کنید. تا بتوانید معاملات کنترل شده در بازار های مالی داشته باشید. اگر شما حد ضرر را مشخص نکنید بی شک می تواند منجر به کال مارجین شدن شما شود.
حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss)
وقتی که ما قصد خرید یک سهم را داریم باید برای خود حد ضرری در نظر بگیریم حد ضرر و حد سود را اغلب برحسب درصد بیان میکنند. در واقع ما با خود این قرارداد را منعقد می کنیم که اگر خدایی نکرده بعد انجام معامله ضرر کردم و میزان ضرر به یک مقدار مشخصی رسید بایستی از آن سهم خارج شوم. که اغلب این مقدار بین 10 الی 15 درصد هستش اما این اعداد به این مفهوم نیست که شما نیز همین اعداد را برای حد ضرر خود در نظر بگیرید بلکه بررسی ها نشان داده که در بورس ایران در بازه بین 10 الی 15 درصد از ضرر بیشتر سهامداران اقدام به فروش می کنند. اما در بازارهایی مانند فارکس اکثر کاربران حد ضرری در حدود 3 ال 10 درصد را مد نظر دارند.
اما ممکن است استراتژی یک فرد طوری باشد که حتی ریسک ضرر های بیشتر را نیز قبول کند. که البته در اکثر مواقع که افراد همچین ریسک هایی را قبول دارند احتمالا به اخبار و اطلاعات خاصی دسترسی دارند و به آینده سهم خوش بین هستند.
حد سود یا تیک پروفیت (Take Profit)
همانند حد ضرر تعیین حد سود نیز ضروری می باشد. اما شاید الان فکر کنید که چرا من باید سود خود را محدود کنم اخه کیه که از سود بیشتر خوشش نیاد. بله درسته اما ما قصدمان از تعیین حد سود این نیست که شما کمتر سود کنید بلکه 2 نکته مهم در تعیین حد سود وجود دارد:
ما حد سود را تعیین می کنیم تا بتوانیم بعد از رسیدن به آن مقدار سود، آن را ذخیره کنیم یا به عبارت دیگه خدایی نکرده دوباره سود بدست آمده را از دست ندهیم.
با تعیین حد سود و مقایسه آن با حد ضرر ما میزان ریوارد را بدست می آوریم و اگه مناسب باشد وارد معامله می شویم و به عبارت ساده تر ما زمانی دست معامله میزنیم که حد سود بدست آمده از حد ضرر در نظر گرفته شده بیشتر باشد.روش های تعیین حد ضرر و حد سود
برای تعیین حد ضرر و حد سود بایستی از روش های تحلیل تکنیکال استفاده شود برای مثال میشود از سطوح فیبوناچی و یا موج شماری امواج الیوت و یا راحتر و ساده تر از آنها از خطوط روند و کانل کشی و یا خطوط حمایتی و مقاومتی استاتیک و داینامیک استفاده کرد. اگر تریدری به پرایس اکشن تسلط داشته باشد، می تواند با تکنیک های پرایس اکشنی بهترین حد سود و حد ضرر را مشخص کند.
12 نکته مهم در مورد حد سود و حد ضرر
- حد ضرر یا حد توقف زیان به معنی آن است که وقتی کاهش قیمت سهام به حد مشخص و تعیین شدهای رسید، باید آن را بفروشیم تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود.
- کم شدن سود هم نوعی ضرر است، بنابراین زمانی که قیمت سهام بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.
- یکی از رایج ترین اشتباهها تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. بدین ترتیب که با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر، معاملهگر اقدام به تغییر یا حذف آن میکند و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان میماند. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود، اما در بلندمدت نتیجهای جز از بین رفتن برنامه و استراتژی سرمایهگذاری نخواهد داشت.
- حد ضرر نباید بیشتر از ۱۰درصد مبلغ خرید باشد و این یعنی بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.
- حد را نباید با فاصله خیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید قرار دهید.
- اگر روند بازار و شاخص صعودی باشد بعد از رسیدن به حد سود بدون اینکه سهم را بفروشیم، فقط حد را تعریف میکنیم. ولی اگر روند بازار نزولی و شاخص در حال اصلاح باشد، باید بعد از رسیدن به حد سود، یا به طور کامل از سهم خارج شویم یا اینکه بخشی از سهام را با سود فروخته و برای مابقی، حد ضرر شناور (trailing stop) را در نظر بگیریم. این نکته در بازارهای دو طرفه مانند فارکس، این گونه است که اگر روند با اوردر شما همسو باشد مانند حالت صعودی عمل می کنیم. و اگر اوردر شما خلاف جهت روند باشد مانند حالت نزولی عمل می کنیم.
- در تعیین حد ضرر، دیدگاه زمانی یک سرمایهگذار بسیار اهمیت دارد. مثلا تعیین حد برای معاملههای کوتاه مدت با تعیین حد برای معاملههای بلند مدت متفاوت است.
- در معاملات کوتاهمدت، حد ضرر را روی محدوده حمایت در موج نزولی قبلی قرار دهید. (به شرطی که بین ۸ تا ۱۰ درصد باشد.)
- در خریدهای میانمدت و بلندمدت، حد ضرر را روی محدوده حمایتی معتبر تعیین کنید. (بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایینتر از قیمت خرید)
- وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت گردید، حد را روی مقاومت شکسته شده که حالا به عنوان حمایت عمل میکند، قرار دهید.
- اگر حد سود شما بازه بزرگی است توصیه می شود که بعد از یک مقدار سود حد ضرر خود را به صورت تعقیب گر قیمت قرار دهید برای مثال اگر قیمت سهم 1000 تومان باشد و شما 900 تومان را حد ضرر و 1500 را حد سود در نظر دارید توصیه می شود بعد از اینکه قیمت به بالای 1200 رسید حد ضرر شما به 1100 منتقل شود و اگر به 1400 رسید حد ضرر به 1300منتقل شود و الی آخر.
ما یک ضرر زمانی نیز داریم که نباید از آن غافل شد به عبارتی برخی افراد برای خود حد ضرر تعیین نمی کنند و معتقد هستند که آخر سر قیمت سهام - به قیمت خرید باز خواهد گشت اما به این نکته توجه ندارند که ممکن است مدت زمان زیادی برای رسیدن به قیمت خرید بایستی سپری شود و این یعنی خواب سرمایه و ضرر زمانی.
عملکرد حد ضرر در پرایس اکشن
خیلی از دانشجویان و کاربران همواره این سوال را دارند، که نمیشود به حد ضرر پای بند بود، چرا که در صف فروش (در بازارهایی مانند بورس ایران) فروختن سهم ممکن نیست. ما نیز این انتقاد را که کاملا حرف درستی است قبول داریم اما برای اینکه بتوانیم به این مشکل نیز غلبه کنیم بنده پیشنهاد می کنم حد ضرر خودتان را بازه ی در نظر بگیرید مثلا بین 10 الی 20 درصد و اگر دیدید که بازار نزولی است 10 درصد را در نظر گرفته و اگر بازار متعادل است 20 درصد را مد نظر قرار دهید.
اما در بازارهایی که محدوده بازه نداریم مانند کریپتو کارنسی و یا فارکس بر اساس اصول پرایس اکشن و تایم فریمی که تریدر با آن وارد معامله شده است، حد ضرر را مشخص می کنیم و به هیچ وجه جابجایی نداریم. البته یک نکته بسیار مهم اینکه، اگر تریدر بعد از ورود به معامله تشخیص دهد که تحلیل درستی انجام نداده است] بهتر است با کمترین زیان و سریعا اوردر خود را ببندد و منتظر شانس نماند.
نتیجه گیری
پایبندی به حد ضرر درست است که برخی موارد به ضرر سهامدار بوده چرا که شاید روز بعد سهام شروع به رشد کند اما در بلند مدت حتما به نفع سهامدار خواهد بود. در بازار های دو سویه مانند فارکس که هیچ محدودیتی قیمتی وجود ندارد و شما در هر لحظه می توانید اقدام به فروش کنید تعیین حد ضرر از نفس کشیدن هم برای معامله گر واجب تر است.پرایس اکشن؛ یکی از روش های معامله گری مثال برای ضرر شناور در بازار های مالی است، که به عنوان ساده ترین و سودده ترین روش ترید در جهان شناخته شده است. به وسیله پرایس اکشن تریدر می تواند با اطمینان بیشتری وارد معامله شود و به سود مستمر دست پیدا کند. اگر میخواهید پرایس اکشن را یاد بگیرید می توانید در دوره آموزش پرایس اکشن؛ سایت حامی تریدر شرکت کنید. این دوره آموزشی، مباحث را از صفر تا صد به شما آموزش خواهد داد.
مفهوم Take Profit چیست؟ همهچیز درباره حد سود در معاملات رمزارزها
قدم نهادن در بازارهای مالی همواره با خطر و ریسک همراه است. هیچکس حتی متبحرترین معاملهگران، نمیتواند ادعا کند که تا کنون ضرر نکرده است. هیچ روشی نیز جام مقدس نیست؛ تحلیل تکنیکال، فاندامنتال، آنچین، استفاده از روانشناسی و احساسات بازار هیچکدام سبب موفقیت قطعی و صد در صد یک معاملهگر نخواهد شد. در دنیایی که این چنین با عدم قطعیت روبرو است، استفاده از ابزارهای مدیریت ریسک کمک شایانی به کنترل شرایط معامله خواهد کرد. حد سود (Take Profit) و حد ضرر (Stop Loss) دو ابزار ساده و کاربردی برای کنترل سود و زیان معاملهگران در بازارهای مختلف مالی است.
در ادامه این مطلب با تیک پروفیت، نحوه عمل، مزایا و معایب و نکاتی برای استفاده بهتر از آن آشنا خواهیم شد. با ما همراه باشید.
حد سود چیست؟
سفارش حد سود (Take Profit Order) در واقع سفارشی برای خروج از یک معامله باز است. در این سفارش، معاملهگر با تعیین قیمتی مشخص، محل خروج خود از یک معامله را تعیین میکند. اگر قیمت بازار به قیمت مشخص شده در سفارش برسد، پوزیشن معاملهگر با سود بسته میشود. به بیانی دیگر، این سفارش، سفارش محدودی (Limit Order) است که در صورت رسیدن قیمت بازار به آن قیمت، بخش یا تمامی از آن پر (اجرا) میشود.
برای مثال، فرض کنید که فردی بیت کوین را در قیمت ۴۰۰۰۰ دلار خریداری (لانگ) کرده است. او امیدوار است که در آینده کوتاهمدت قیمت بیت کوین به ۴۵۰۰۰ دلار برسد. این رقم، سود مطلوب و قابل انتظار وی برای این معامله است. با تعیین حد سود در آن قیمت، در صورت رسیدن قیمت بیت کوین (BTC) به رقم مشخص شده، سفارش او پر میشود. در شرایط فروش استقراضی (شورت Short)، رقم حد سود، پایینتر از رقم فعلی دارایی است. برای مثال اگر سرمایهگذاری انتظار داشته باشد که قیمت اتر (ETH) از سطح فعلی ۳۰۰۰ دلار پایینتر بیاید، با باز کردن پوزیشن شورت بر روی این رمزارز میتواند از این حرکت قیمتی سود برد. حال برای محقق شدن سود، او سفارش حد سودی برای قیمت ۲۷۵۰ دلار میگشاید تا با رسیدن قیمت اتر به این عدد، اترهایش به فروش رود و سود مورد انتظارش محقق شود.
از حد سود مثال برای ضرر شناور معمولا به شکل ترکیبی در کنار حد ضرر استفاده میشود. حد ضرر یا استاپ لاس، نقطه خروج سرمایهگذار در صورت محقق نشدن شرایط مورد انتظار در معامله را نشان میدهد. با مشخص بودن حد سود و زیان یک معامله، میتوان نسبت سود به زیان (ریسک به ریوارد Risk/Reward) را محاسبه کرد. از این نسبت در تعیین اندازه معامله در روشهای مختلف مدیریت سرمایه میتوان استفاده کرد.
در مواجهه با یک معامله، میتوان سه استراتژی کلی در خصوص سیو سود و خروج در نظر گرفت:
- تعیین نکردن حد سود و باز گذاشتن آن
- تعیین حد سود و بستن کامل معامله و ذخیره سود در صورت رشد بازار
- تعیین حد سود و بستن بخشی از معامله (بدون ریسک کردن معامله/ذخیره سود پلهای و…)
در ادامه با مزایا و معایب Take Profit آشنا خواهیم شد.
مزایای استفاده از تیک پروفیت چیست؟
برخی از محاسن استفاده از این امکان به شرح زیر است:
اطمینان از کسب سود
با به کار بستن این دستور، در شرایط بازار مساعد، میتوان از کسب (حداقلی) سود مطمئن شد. ذخیره سود هر چند اندک، بهتر از از دست دادن فرصت خروج از پوزیشن سودده است.
کاهش ریسک
در بسیاری از مواقع قیمت دارایی مورد نظر ممکن است پس از حرکت در جهت دلخواه، به ناگهان بازگردد و به ضرر ختم شود. وجود سوپاپ اطمینانی مثل این سفارش، میتواند سبب کاهش ریسک در تغییر جهت بازار شود. همچنین در صورت استفاده از تعیین حد سود در کنار حد ضرر شناور (دنبالکننده یا Trailing) یا تغییر حد ضرر به نقطه سر به سر، مثال برای ضرر شناور میتوان برخی معاملات را تبدیل به معاملههای بدون ریسک کرد. همچنین با خروج بخشی از سرمایه، میتوان ریسک باز گذاشتن کل معامله را کاهش داد.
کاهش تاثیر احساسات
یکی از بزرگترین دشمنان یک تریدر، احساسات اوست. ترس، آز و طمع، شک و تردید هر کدام میتوانند سرنوشت معاملهای که میتوانست موفق باشد را تغییر دهند. با استفاده از این دستور، میتوان آرامش روانی لازم برای حضور در بازارهای مالی را بازیافت. با توجه به عدم نیاز به حضور سرمایهگذار برای اجرای این سفارش، معاملهگر میتواند با دور شدن از پای نمودار قیمت، از استراتژی «بگذار و فراموش کن» استفاده کند.
معایب بهکارگیری حد سود چیست؟
اما همهچیز به سادگی آنچه به نظر میرسد نیست. برخی از معایب استفاده از سفارش Take Profit به شرح زیر است:
از مثال برای ضرر شناور دست دادن روند
گاهی اوقات معامله سودآور شما بخشی از روند طولانی مدتی است که شرایط بازار را دگرگون خواهد کرد. با ذخیره سود در ابتدای این حرکت قیمتی، ممکن است نتوانید از سودی که انتظاراتان را میکشید، بهره برید.
ممکن است اجرا نشود
دستورات حد سود معمولا از جنس سفارشهای لیمیت هستند. سفارشهای لیمیت – به خصوص در شرایط نوسان شدید قیمت – ممکن است موفق به فروش/خرید دارایی مدنظر شما نشوند یا تمامی سفارش شما پر (Fill) نشود.
برای سرمایهگذاران بلند مدت مناسب نیست
سرمایهگذارانی که با دید بلند مدت پا به بازار گذاشتهاند، معمولا توان تحمل ریسک بالاتری دارند و با توجه به اطلاعات کلان اقتصادی تصمیم میگیرند حال آن که اهداف حد سود و ضرر معمولا توسط تحلیل تکنیکال یا روانشناسی بازار تعیین میشود.
نکاتی برای تعیین حد سود
نحوه معامله در بازارهای مالی فرمول ثابتی ندارد. هر کس با توجه به میزان تحمل ریسک، دانش، مدیریت سرمایه، جنس بازار و بسیاری دیگر از فاکتورها دست به طراحی سیستم معاملاتی شخصی خود میزند. با این حال چند سطح پرطرفدار برای تعیین نقطه خروج از بازار را در ادامه لیست کردهایم:
نقاط مقاومت و حمایت معتبر و طولانیمدت
بسیاری از سرمایهگذاران از نقاط حمایت و مقاومت معتبر و بلندمدت برای تعیین نقاط سود و زیان استفاده میکنند. توجه داشته باشید که معمولا در حوالی این نقاط (کمی بالاتر یا پایینتر) سفارش درج میشود چرا که امکان تشکیل کندل سایهای یا شکست نامعتبر این نقاط وجود دارد.
سطوح فیبوناچی و نقاط پیووت
به دلیل سهم بالای معاملات الگوریتمی و تاسی معاملهگران از الگوهای رایج تکنیکال همچون سطوح فیبوناچی، واکنش قیمتها به این سطوح بدل به پیشگویی خودشکوفا (Self-fulfilling Prophecy) میشود. بنابراین بهره جستن از این الگوها در تعیین حد سود و زیان میتواند کارامد باشد.
سطوح قیمت روانی
تجربه ثابت کرده است که بازار به قیمتهای رند واکنش نشان میدهد. بسیاری از بازگشتهای قیمتی، در قیمتهای رند رخ میدهد که خود بدین معنی است که حجم سفارشهای خرید/فروش در این قیمتها بالاست.
توجه به واگرایی و الگوهای رفتاری قیمت
هنگامی که پوزیشن بازی دارید، بخشی از توجه خود را معطوف به رفتار قیمت، به خصوص به هنگام وجود واگرایی بین قیمت و اندیکاتورها کنید. این واگرایی میتواند اطلاعات ارزشمندی برای تغییر حد سود و زیان فعلیتان به شما دهد.
پرسش و پاسخ
- حد سود (تیک پروفیت) چیست؟
سفارشی از جنس سفارش محدود است که معاملهگر در قیمتی بهتر از قیمت آغازین معامله قرار میدهد تا در صروت رسیدن قیمت بازار به آن، به شکل خودکار بسته شد و ذخیره سود نماید. - حد سود به چه چیز بستگی دارد؟
تعیین حد سود به استراتژی فردی هر معاملهگر بستگی دارد. میزان تحمل ریسک، پیشبینی آینده بازار و یافتههای تکنیکال، یکی از اصلیترین مواردی است که مورد توجه است.
جمعبندی
تعیین حد سود یکی از راهکارهای ابتدایی اما به شدت موثر در کنترل ریسک برای سرمایهگذاران است. اهمیت این نکته در بازار متلاطمی همچون بازار رمزارزها که تغییر دهها درصدی قیمت یک دارایی در روز در آن طبیعی تلقی میشود، دوچندان است. با ترکیب این سفارش در کنار حد زیان و اصول مدیریت سرمایه، میتوان جلوی از دست رفتن سرمایه در شرایط ناگوار بازار را گرفت. اما باید از محدودیتهای این سفارش با خبر بود و خصوصا در بازارهای کم عمق (با نقدینگی کم)، صرفا به وجود Take Profit اتکا نکرد. چرا که شاید نیاز به مداخله شخصی در میان باشد.
تجربه شما از کار با حد سود چیست؟ چه نکاتی را به ما و دیگر سرمایهگذران توصیه میکنید؟
روش های تعیین حد سود و حد ضرر – قسمت دوم
در قسمت قبلی به بررسی روش های تعیین حد سود پرداختیم. در این قسمت می خواهیم روش های تعیین حد ضرر را مورد بررسی قرار دهیم. همانطور که گفتیم قرار دادن حد ضرر به مراتب مهم تر و حیاتی تر از قرار دادن حد ضرر می باشد. چرا که باعث جلوگیری از نابودی سرمایه تان خواهد شد. با طلاچارت همراه باشید…
نکته: در ادامه این مطلب هرجا از واژه “ استاپ ” استفاده شد، به معنای همان حد ضرر می باشد.
حد ضرر ثابت
در این روش شما برای همه پوزیشن های خود یک حد زیان ثابت در نظر میگیرید. مثلا در بازار ارز ۳۰ پیپ برای هر پوزیشن. در واقع شما سعی می کنید که هیچگاه بیشتر از ۳۰ پیپ ریسک مثال برای ضرر شناور نکنید. مسلما این روش معایب زیادی دارد و باعث می شود که معاملات درستی که انجام داده اید نیز در اثر قرار دادن استاپ در جای نامناسب به معاملات بازنده منتهی شوند. پس توصیه ما این است که از این روش استفاده نکنید.
حد ضرر بر اساس نواحی مهم چارت
نواحی مهم چارت را شناسایی کنید و استاپ را کمی فراتر از آنها قرار دهید. روش کار به همین سادگی است. به عنوان مثال به نمونه زیر دقت کنید. ابتدا یک سطح کلیدی را پیدا کرده ایم که احتمال واکنش قیمت به آن زیاد بوده است. هنگامی که قیمت به این ناحیه رسیده است، وارد پوزیشن خرید شده ایم و استاپ را کمی پایین تر قرار داده ایم.
البته این روش هم معایبی دارد. یکی از عیب های آن این است که نوسانات قیمتی و نفوذ در سطوح در اکثر موارد وجود دارند و باید برای آنها چاره ای اندیشید. ممکن است شما استاپ را با این روش تعیین کنید اما در اثر ایجاد نوسانات قیمتی با یک پوزیشن بازنده مواجه شوید.
حد ضرر بر اساس الگوهای قیمتی
روش بسیار موثر و ساده ای می باشد. تنها کافیست تا محل قرار گیری استاپ هر الگو را بدانید. هر الگویی حد ضرر منحصر به خود را دارد. استاپ الگوها در جایی قرار می گیرد که وقتی قیمت به آن ناحیه برسد، الگو نامعتبر شده باشد.
در ادامه به استاپ الگوهای مشهور اشاره خواهیم کرد.
- دوقلو سقف: بالای دو قله
- دوقلو کف: زیر دو کف
- سه قلو سقف: بالای ناحیه سقف ها
- سه قلو کف: زیر ناحیه کف ها
- سر و شانه: بالای شانه سمت راست
- سر و شانه معکوس: زیر شانه راست
- مثلث متقارن صعودی: زیر آخرین کفی که منجر به شکست ضلع بالای مثلث شده است.
- مثلث متقارن نزولی: بالای آخری سقفی که منجر به شکست ضلع پایین مثلث شده است.
- مثلث صعودی: زیر آخرین کفی که باعث شکست سقف مثلث شده است.
- مثلث نزولی: بالای آخری سقفی که منجر به شکست کف مثلث شده است.
- کیو.ام صعودی: زیر ناحیه سر الگو
- کیو.ام نزولی: بالای ناحیه سر الگو
و در ادامه با مثال های تصویری جلو خواهیم رفت.
حد ضررهای محاسباتی
این نوع تعیین حد ضرر نیز برای روش های محاسباتی مثل کاماریلا و پیوت پوینت می باشد. در قسمت تعیین حد سود اشاره کردیم که در این روش ها سطوح قیمتی مهم از طریق محاسبات ساده ریاضی و طبق فرمول های مشخص بدست می آیند. یک سطح نقطه ورود، یک سطح برای حد سود و یک سطح نیز برای حد زیان در نظر گرفته می شوند. البته توضیح کاملا این روش های معاملاتی به دلیل گستردگی در حوصله این مقاله نمیگنجد.
دیدگاه شما