توجه داشته باشید که چون در بازار داخلی (بورس) اصطلاح Reversal یا بازگشت، در بین فعالان بازار با نام ریزش شناخته میشود (به دلیل یک طرفه بودن بازار). ما نیز در این مقاله برای درک بیشتر از این اصطلاح استفاده کردیم اما بهتر است بدانید واژه صحیحتر همان ریورسال یا بازگشت است زیرا در بازار دوطرفه مثل فارکس، فیوچرز ارزهای دیجیتال و … ممکن است روند نزولی به سمت روند صعودی نیز Reverse کند.
آموزش امواج الیوت مقدماتی؛ چگونه به کمک امواج الیوت تحلیل کنیم؟
در پاسخ به امواج الیوت چیست میتوان گفت که امواج الیوت ترکیبی از چندین موج صعودی و نزولی است که یک ا لگوی تکرارشونده را تشکیل میدهند. از این امواج در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند و بسیاری از معامله گران ارز دیجیتال در کنار سایر روشهای تحلیل از آن نیز استفاده میکنند. در ادامه میتوانید با موج شماری الیوت در تحلیل تکنیکال بیشتر آشنا شوید و آموزش کاربردی امواج الیوت را دنبال کنید.
امواج الیوت چیست و چه تاریخچهای دارد؟
امواج الیوت بهطورکلی به یک نظریه یا یک قاعده کلی اشاره دارد که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. سرمایهگذاران و تریدرهای بسیاری از این قاعده برای تائید تصمیمگیری خود کمک میگیرند. ریشه شروع آموزش امواج الیوت در باور به این مسئله است که بازارهای مالی فارغ از بازه زمانی، الگوی خاص خود را تکرار میکنند اما این الگو در امواج الیوت چیست و چرا وجود دارد؟
بر اساس نظریه امواج الیوت (EWT) ح رکات بازار دنبالهرو توالی طبیعی از چرخههای روانشناسی جمعیت است. الگوها بر اساس احساسات فعلی موجود در بازار ایجادشده و این الگوها بهطور متناوب بین حالات نزولی (خرسی) و صعودی (گاوی) در حال تغییرند. اگر دوست دارید تا در خصوص روانشناسی ترید بیشتر بدانید مقاله استفاده از روانشناسی ترید در تحلیل تکنیکال می تواند برای شما کاربردی باشد.
نخستین کسی که به امواج الیوت اشاره کرد رالف نلسون الیوت حسابدار و نویسنده آمریکایی در دهه سی میلادی بود. با این وجود این نظریه تا دهه هفتاد میلادی چندان شناختهشده نبود و شهرت این نظریه مدیون تلاشهای رابرت آر. پرچتر و ای. جی. فراست است.
در ابتدا، نظریه امواج الیوت، اصل موج نامگذاری شده بود که توصیفی از رفتار انسان است. نظریه الیوت بر اساس مطالعه گسترده او از دادههای بازار سهام به وجود آمده بود. تحقیقات سیستماتیک او حداقل بر رویدادههای ۷۵ سال انجامشده بود.
بهعنوان یک ابزار تحلیل تکنیکال، نظریه امواج الیوت برای شناسایی چرخهها و روندهای بازار استفاده میشود و میتواند در بازارهای مالی مختلفی نیز پیادهسازی شود. البته باید توجه داشت که، موج الیوت یک شاخص یا تکنیک معاملاتی نیست. در عوض، نظریهای است که ممکن است به پیشبینی رفتار بازار کمک کند. پرچتر در بخشی از کتابش متذکر میشود: “اصول موج درجه اول یک ابزار پیشبینی نیست بلکه توصیف کاملی از نوع رفتار بازارها است.”
همانطور که خواندیم اینکه امواج الیوت چیست کار چندان سختی نیست. درواقع مرحله سخت کار تشخیص امواج الیوت و استفاده از آن برای تحلیل تکنیکال است. در ادامه میتوانید آموزش کاربردی امواج الیوت را بخوانید.
آموزش امواج الیوت
برای شروع آموزش کامل امواج الیوت نخست باید با الگوی کلی این امواج و چگونگی شکلگیری آنها آشنا شوید.
الگوی کلی امواج؛ صفر تا صد امواج الیوت
معمولاً، الگوی کلی امواج الیوت با یک الگوی هشت موجی شناخته میشود. این ۸ موج شامل پنج موج انگیزشی یا حرکتی (که همسو با روند اصلی حرکت میکنند) و سه موج اصلاحی (که در جهت مخالف روند حرکت میکنند) است.
بنابراین، یک چرخه کامل امواج الیوت در بازاری صعودی به شکل زیر ترسیم میشود:
به تصویر بالا نگاه کنید. همانطور که میبینیم ۸ خط ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، A، B، C تشکیلدهنده ۸ موج اصلی الیوت هستند. حرکت بازار از خط ۱ شروع میشود و تا خط شماره ۵ روند صعودی است. پسازآن تا C بهصورت نزولی ادامه پیدا میکند.
هر موجی که با روند اصلی مطابق باشد یا به عبارتی در جهت آن حرکت کند؛ یک موج انگیزشی است و هر موجی که برخلاف روند اصلی حرکت کند؛ موج اصلاحی است.
- امواج انگیزشی یا پیشرو: در نمونه بالا، ما شاهد پنج موج انگیزشی هستیم: ۱، ۳، ۵ که در روند صعودی، حرکت رو به بالا دارند C و A که در روند نزولی، حرکتی نزولی دارند؛ موجهای انگیزشی نامیده میشوند.
- امواج اصلاحی: در برابر موج انگیزشی موج اصلاحی قرار دارد و ۲، ۴، و B سه موج اصلاحی در نظر گرفته میشوند. همانطور که در تصویر مشاهده میکنید؛ در روند صعودی ۲ و ۴ حرکتی نزولی دارند و در روند نزولی نیز B حرکت صعودی دارد. با توجه به مخالفت این امواج با روند اصلی به آنها امواج اصلاحی گفته میشود.
چرخه موج الیوت در بازار نزولی به شکل زیر ترسیم میشود:
در یک بازار نزولی نیز بر اساس روند، امواج به انگیزشی و اصلاحی تقسیم میشوند. مطابق قاعده قبل هر موج همراه با روند انگیزشی و هر موج مخالف با روند اصلاحی است. بنابراین همانطور که میبینید در بازار نزولی ۱، ۳، ۵ با وجود نزولی بودن ازآنجاییکه در جهت روند هستند؛ موج انگیزشی نام دارند و ۲ و ۴ صعودی، امواج اصلاحی هستند.
مفهوم فرکتال در امواج الیوت
فرکتال یک ساختار هندسی است. این ساختار از تکرار الگوهای مشابه تشکیل میشود و درنهایت یک ساختار واحد به شکل خود تشکیل میدهند. بهعنوانمثال شکل زیر نمونهای از یک فرکتال است.
بهطورکلی اگر اجزایی در کنار یکدیگر شکلی مثل خودشان را بسازند؛ ما با یک فرکتال روبرو هستیم. اما فرکتال چه ارتباطی با امواج الیوت دارد؟
بر اساس آموزشهای الیوت، بازارهای مالی الگوهایی با ماهیت فرکتال ایجاد میکنند. بنابراین هر موج الیوت خود از ریزموجهایی با الگوی مشابه تشکیلشده و همزمان خود بخشی از یک موج بزرگتر است.
به تصویر بالا نگاه کنید. موجهای ۲ و ۳ چرخه الیوت ما خود از ریزموجهایی تشکیلشده که ساختار الیوت را تکرار میکنند و با علامتهای ۱ تا A میتوانید چرخه الیوت آنها را تکرار کنید.
یا در سوی مقابل اگر به بازههای زمانی بزرگتر نگاه کنیم، حرکت از ۱ تا ۵ را میتوان یک موج حرکتی واحد (I) در نظر گرفت، این در حالی است که حرکت A-B-C ممکن است نشانه یک موج اصلاحی واحد (II) باشد.
موج حرکتی واحد (I)
همانطور که قبلاً اشاره شد، الیوت دو نوع موج را در نظر میگیرد: امواج انگیزشی و اصلاحی . همانطور که گفتیم هر موج خود از ریزموجهای دیگری تشکیل میشود که ساختارش را تکرار میکنند. علاوه بر این خود موج جزئی از موج بزرگتری است. در این نمونه موج حرکتی واحد (I) از امواج ۱ تا ۵ تشکیلشده و در این واحد یک موج انگیزشی است. چراکه در جهت روند صعودی حرکت میکند.
موج اصلاحی واحد (II)
موج اصلاحی واحد (II) معمولاً از یک ساختار سه موجی ساخته میشود که خود شامل دو موج انگیزشی و یک موج اصلاحی است. این سه موج اغلب موج A، موج B و موج C نامیده میشوند.
در مقایسه با امواج انگیزشی، امواج اصلاحی کوچکتر هستند چراکه برخلاف روند بزرگتر حرکت میکنند. در برخی موارد، تشخیص امواج اصلاحی بسیار سخت میشود، زیرا هرکدام از آنها دارای انواع مختلفی است و طول و پیچیدگی هرکدام بهطور قابلتوجهی متفاوت از دیگری است.
در مورد تعریف موج در چارت قیمتی سهم امواج اصلاحی از پرچتر نقلشده است؛ مهمترین قانونی که باید در مورد امواج اصلاحی در نظر داشت این است که این امواج هیچوقت از پنج موج ساخته نمیشوند.
قوانین مطلق موج شماری الیوت در تحلیل تکنیکال
شاید در آموزش امواج الیوت با قوانین زیادی برخورد کنید اما بد نیست بدانید که همه قوانین در این زمینه میتوانند کاملاً نسبی و موقعیتی عمل کنند. اما قوانین زیر برای موج شماری الیوت در تحلیل تکنیکال مطلق هستند و باید آنها را در الگوی کلی امواج ببینید.
قانون شماره یک: موج ۳ هرگز کوتاهتر از امواج ۱ و ۵ نیست . شاید بزرگترین موج نباشد اما قطعاً کوتاهترین هم نیست.
قانون شماره دو: در یک بازار صعودی نقطه انتهای موج ۲، هرگز پایینتر از نقطه شروع موج ۱ نخواهد بود. در یک بازار نزولی نیز نقطه انتهای موج ۲، هرگز بالاتر از نقطه شروع موج ۱ نیست.
قانون شماره سه: موج ۴ هرگز نباید سطح انتهایی موج ۱ را بشکند. در یک بازار صعودی انتهای موج ۴ باید از انتهای موج ۱ بالاتر باشد و در یک بازار نزولی انتهای موج ۴ باید از انتهای موج ۱ پایینتر باشد.
بهترین آموزش الیوت از طریق روانشناسی هر موج
موج ۱: تصور کنید اتفاقی در شرف وقوع است که بر قیمت ارزهای دیجیتال تأثیر مثبت بسیار زیادی خواهد داشت اما همه از این اتفاق با خبر نیستند و هنوز خبر آن به صورت رسمی و قطعی منتشرنشده است. با این وجود عده محدودی که اغلب سرمایهداران کلانی هستند از این اتفاق با خبر هستند. آنها شروع به خرید ارز دیجیتال موردنظر میکنند. با افزایش تقاضا قیمت ارز دیجیتال بالاتر میرود. موج اول الیوت به موج مافیا نیز مشهور است.
موج ۲: همانطور که میدانیم موج دوم اصلاحی است و در یک بازار صعودی، حرکتی نزولی دارد اما چرا؟ خریداران موج ۱ دیگر دست از خرید کشیدهاند و به همین خاطر با کاهش تقاضا قیمت کاهش پیدا میکند و حرکت این موج نزولی است.
موج ۳: این موج مربوط به فعالان بازار و تحلیل گران است. آنها با تحلیل نمودار و همچنین اخبار متوجه شروع این روند صعودی شده و دست به خرید میزنند.
موج ۴: این موج مربوط به زمانی است که خرید فعالان بازار به پایان رسیده و بازار با کاهش تقاضا حرکتی نزولی را تجربه میکند.
موج ۵: در این موج عده بیشتری دست به خرید میزنند. افرادی که از خرید در موج ۳ جاماندهاند در این موج خرید میکنند و افرادی که هنوز از سود خود راضی نیستند روند نزولی پیش رو را تکذیب میکنند. بهاینترتیب یک موج صعودی دیگر پدید میآید و قیمت به بیشترین حد خود میرسد. این موج اغلب بهعنوان تحلیل افراد ناآگاه و فرصتطلبی افراد سودجو شناخته میشود.
موج A: در این موج خرید مردم ناآگاه به اتمام رسیده است و کسی هم دیگر از این ارز حمایت نمیکند. چراکه قیمت آن به نسبت ارزشی که دارد؛ گران است. پس حرکت نزولی است.
موج B: سهام در این نقطه رشد مختصری خواهد داشت اما چرا؟ سهام پس از ریزش قبلی به کف نقطه حمایتی ۴ میرسد. عدهای که با خیر در موج ۵ متحمل ضرر شدهاند در این حرکت خرید میکنند تا با کم کردن میانگین بدون ضرر از معامله خارج شوند. عدهای هم آرزوهای بزرگی برای ارز خود دارند. پس طمع میکنند و بیشتر میخرند. همین افزایش تقاضا صعود موج B را رقم میزند.
موج C: افرادی که با ضرر مواجه شدهاند در این نقطه از معامله خارج میشوند. درصورتیکه این نقطه برای تحلیل گران و مافیای بازار نقطه ارزشمندی است. ارز به کف قیمت خود رسیده است و بهترین فرصت برای خرید را فراهم میکند. در انتهای این موج است که تحلیل گران دوباره دست به خرید میزنند.
آیا میتوان به امواج الیوت در واقعیت تکیه کرد؟
بحثهای زیادی در مورد کارایی امواج الیوت وجود دارد. برخی میگویند که میزان موفقیت اصول امواج الیوت بهشدت وابسته به توانایی معامله گران در تشخیص امواج الیوت و تشخیص شروع امواج الیوت است.
در عمل امواج ممکن است بدون زیر پا گذاشتن قوانین به چندین روش مختلف کشیده شود. باید در نظر داشت که ترسیم درست امواج کار سادهای نیست. این کار علاوه بر تمرین بسیار زیاد به هوش و دقت زیادی نیاز دارد.
منتقدان بسیاری به خاطر قوانین و پیچیدگیهای ذهنی موجود در این نظریه با آن موافق نیستند. از طرفی هم معامله گران زیادی به کمک امواج الیوت به موفقیتهای زیادی دست پیداکردهاند.
با این وجود هر روزه تعداد بیشتری از معامله گران نظریه امواج الیوت را با شاخصهای تکنیکال ترکیب میکنند تا شانس موفقیت خود در معاملات را افزایش داده و خطرات و ریسک را کاهش دهند. اندیکاتورهای Fibonacci Retracement و Fibonacci Extension شاید محبوبترین نمونهها از این دست باشند.
سخن پایانی
به گفته پرچتر، الیوت هرگز در مورد اینکه چرا بازارها تمایل به بروز ساختار پنج- سه موجی دارند اظهارنظری نکرده است. در عوض، او بهسادگی دادههای بازار را تجزیهوتحلیل کرده است و به چنین نتیجهای رسیده است. اصول الیوت صرفاً نتیجه چرخههای اجتنابناپذیر بازار است که توسط طبیعت انسان و روانشناسی جمعیت به وجود آمده است.
موج الیوت یک شاخص تحلیل تکنیکال نیست، بلکه یک نظریه است. به همین ترتیب، هیچ راه درستی برای استفاده از آن وجود ندارد و ذاتاً ساخته ذهن است. پیشبینی دقیق حرکات بازار با نظریه امواج الیوت نیاز به تمرین و مهارت دارد زیرا معاملهگران باید نحوه ترسیم و شمارش موجها را پیدا کنند. این پیچیدگی بدان معنا است که استفاده از این نظریه میتواند برای تازهکاران ریسکی و خطرناک باشد.
انواع روشهای تحلیل در بورس
حتماً درمورد کسب درآمد از بورس شنیدید. اما با انواع روشهای تحلیل در بورس آشنایی ندارید.
- بهنظر شما انواع تحلیل در بورس چه کاربردی دارند؟
- چگونه در بورس تحلیل کنیم تا بهترین روش پیش بینی قیمت سهام را داشته باشیم؟
- چگونه یک سهم را در بورس تحلیل کنیم تا بیشترین بازده را داشته باشیم؟
- انواع تحلیل ها در بورس برای سرمایهگذاری مطمئن و بیشترین بازده چیست؟
- اصلا بورس کار کنیم یا فارکس ؟
همچنین اگر دغدغۀ یادگیری مفاهیم بورس را نیز دارید، میتوانید در برنامه خودآموز بورس اطلاعات لازم و مفید را بیابید.
در این مطلب بهطور جامع و کاربردی انواع روشهای تحلیل در بورس را معرفی و بررسی میکنیم. پس حتماً با ما همراه باشید تا بتوانید همانند یک حرفهای تحلیل کنید.
بخش اول: انواع روشهای تحلیل در بورس چیست؟
1- تحلیل تکنیکال
2- تحلیل بنیادی
3- روانشناسی بازار
بخش دوم: انواع روشهای تحلیل در بورس برای انتخاب بهترین سهام
بخش اول: انواع روشهای تحلیل در بورس چیست؟
تحلیل و پیشبینی روند از اصول اولیۀ سرمایهگذاری در بازار بورس و بازارهای مالی دیگر است.
تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو روش مهم از انواع روشهای تحلیل در بورس به حساب میآیند که در ادامه به آنها میپردازیم. همچنین معاملهگران و سرمایهگذاران، از «روانشناسی بازار» نیز بهعنوان یکی از انواع تحلیل در بازار بورس برای بررسی و تصمیمگیری استفاده میکنند.
انواع روشهای تحلیل در بورس
در ادامۀ این مطلب به شرح کامل هر یک از این تحلیلها همراه با جزئیات آنها میپردازیم. با ما همراه باشید تا هرآنچه را لازم است بدانید، ساده و آسان بیاموزید.
1- تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال یک استراتژی تحلیلی است که در آن تاریخچۀ قیمتها و حجم معاملات در بازار را مرور میکنند تا بتوانند قیمتهای آتی بازار را پیشبینی کنند.
تحلیل تکنیکال براى تمامى بازارهایى که بر اساس عرضه و تقاضا کار مىکنند مانند بورس کالا، طلا، ارز، ارزهاى دیجیتال، فارکس و … نیز کاربرد دارد.
تحلیل تکنیکال را میتوان یکی از کاربردیترین و محبوبترین روشهای تحلیل در بازارهای مالی به حساب آورد که طرفداران بسیاری دارد و افراد زیادی بهدنبال یادگیری آن هستند.
یادگیری و استفاده از این تحلیل، راحتتر از سایر روشهاست.
حال به معرفی کوتاه اما کاملی از انواع روش های تحلیل تکنیکال میپردازیم که بسیار کاربردی هستند.
انواع روش های تحلیل تکنیکال
1-1 کندل شناسی
کندل یا شمع براساس تایم فریم معاملاتی ما شکل میگیرد و روند صعودی یا نزولی و باز و بسته شدن یک سهم را به ما نشان میدهد. مثلاً اگر تایم فریم ما یکروزه باشد، هر کندل ما یک روز طول میکشد تا تشکیل شود.
کندلها دو رنگ سیاه و سفید دارند.
سفید: اگر کندل سفید باشد، قیمت آغازی آن پایین بوده و قیمت پایانی در بالا میباشد که یعنی قیمت در آن روز افزایش پیدا کرده است.
سیاه: اگر سیاه باشد، برعکس آن یعنی قیمت پایانی در بالا و قیمت آغازی در پایین خواهد بود که یعنی قیمت سهم در آن روز کاهش پیدا کرده است.
سایۀ پایینی و سایۀ بالایی: قسمت سایۀ پایینی و سایۀ بالایی میزان معاملات در آن روز یا آن بازۀ زمانی مطابق با تایم فریم در نظر گرفته شده را به ما نشان میدهند.
برای یادگیری آسان و کاربردی کندلشناسی یکی از مهمترین انواع روش های تحلیل تکنیکال، حتماً ویدئوی زیر را پلی و مشاهده کنید.
آموزش آسان و کاربردی کندلشناسی در بورس
کندلها رفتار، احساسات و نوع تصمیمات خریداران و فروشندگان را نشان میدهند.
آموزش کندل شناسی در بورس که یکی از انواع روش های تحلیل تکنیکال است، به تریدر کمک میکند تا نگاه دقیقتر و کاملتری به چارت قیمت داشته باشد.
آشنایی با کندلها و الگوهای کندلی بههمراه تشخیص سطوح حمایت و مقاومت بهترین نقاط ورود و خروج را به تریدر نشان میدهند.
1-2 سطوح حمایت و مقاومت
زمانیکه قیمت سهام در بازار به جایی برسد که قدرت خرید سهامداران بالا رفته و تقاضا زیاد شود، قیمتها نیز افزایش مییابند. به این سطح در نمودار قیمت سطح حمایتی گفتهمیشود. رسیدن قیمتها به سطح حمایتی افزایش آنها را در پی دارد.
در مقاومت، همهچیز برعکس سطح حمایت است و قیمت سهام تا جایی بالا رفته که سهامداران تمایل به فروش سهام خود دارند، یعنی عرضه افزایش یافته است. در چنین شرایطی، سطحی در نمودار قیمت پدید میآید که به آن سطح مقاومتی گفته میشود. قیمتها پس از رسیدن به این سطح به دلیل افزایش عرضهها کاهش پیدا میکنند.
حتماً ویدئوی زیر را پلی کنید تا آموزش کامل تشخیص سطوح حمایت و مقاومت و یافتن قیمت مناسب را که در آن بیان شده است، مشاهده کنید.
آموزش کامل تشخیص سطوح حمایت و مقاومت و یافتن قیمت مناسب
اگر سطوح مقاومت و حمایت شکسته شوند، تغییر نقش تعریف موج در چارت قیمتی سهم میدهند. یعنی اگر به مقاومت برسیم، اما افت قیمت دیده نشود و روند حرکتی همچنان صعودی باشد، خط مقاومت فعلی در شکل جدیدی که نمودار به خود گرفته، به سطح حمایت تبدیل میشود. همچنین اگر در نمودار به حمایت برسیم، اما افزایش تقاضا صورت نگیرد، حمایت فعلی شکسته شده و به مقاومت تبدیل خواهد بود.
نمونهای از شکست سطوح حمایت و مقاومت یکی از پرکاربردترین انواع روش های تحلیل تکنیکال در تصویر زیر نشان داده شده است.
روندها و انواع خط روند (روند صعودی، روند خنثی، روند نزولی)
بازار هیچگاه در یک خط راست حرکت نمیکند و همیشه حرکاتی زیگزاگی دارد. برآیند حرکت امواج صعودی و نزولی در بازار را روند می گویند.
مفهوم روند به طور قطع یکی از اصول تحلیل تکنیکی بازار است. اغلب اصطلاحات رایجی از قبیل «همیشه در جهت روند معامله کنید» «هرگز با روند نجنگید» یا «روند دوست توست» را زیاد میشنویم.
پس لازم است وقتی را برای تعریف روند صرف کنیم و انواع آن را بشناسیم.
انواع روند قیمت
روند صعودی :
برآیند این روند افزایش قیمت است. در تشکیل آن کف ها از کفهای قبلی و سقف ها از سقفهای قبلی بالاتر است.
روند نزولی :
برآیند این روند کاهش قیمت است. در تشکیل آن کف ها از کفهای قبلی و سقف ها از سقفهای قبلی پایینتر است.
روند خنثی :
برآیند این روند خنثی است. در تشکیل آن کف ها و سقفها به صورت نامنظم شکل میگیرند. در مجموع صعود یا نزول قیمتی خاصی را در این روند شاهد نخواهیم بود.
مدت زمان روندها
علاوه بر اینکه روندها دارای سه جهت میباشد به سه دسته نیز تقسیم میشود:
1. روند بزرگ؛
2. روند متوسط؛
3. روند کوتاه
در حقیقت تعداد نامحدودی روند وجود دارد که در فعل و انفعال با یکدیگر هستند و روندهای کوتاهی که فقط چند دقیقه تا چند ساعت را در بر میگیرند گرفته تا روندهای بسیار بلندمدت 50 تا 100 ساله. به عنوان مثال داو روند یکساله یا بیشتر را روند بزرگ نامیده است. داو مدت زمان روند متوسط را از سه هفته تا سه ماه میدانست و هر روند کمتر از سه هفته را نیز روند کوتاه مینامید.
هر روند میتواند جزیی از روند بزرگ بعدی محسوب شود. برای مثال روند متوسط میتواند یک تصحیح در روند بزرگ پس از خودش شناخته شود. در روندهای بزرگ صعودی به طور معمول روند قبل از ادامه مسیر صعودی خود، در حدود یک یا دو ماه خود را تصحیح میکند. این روند تصحیح نیز میتواند خود شامل روندهای کوتاهمدتتر که همان موجهای صعود و نزولی کوتاهمدت هستند باشد.
فیلم روش رسم خطوط روند
در این ویدئو، نحوه رسم خط روند بصورت کاربردی به شما آموزش داده میشود.
اعتبار خط روند
اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد که توسط عوامل مختلفی سنجیده میشود:
1.شیب خط : هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد. شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.
2. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند: هرچه تعداد برخورد به خط بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.
3. شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم: در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود. برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود.
4. بازه زمانی بررسی سهم: شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد. برای مثال سهم الف ممکن است در بازه زمانی سه ماه اخیر نزولی باشد در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته صرفا یک اصلاح بوده باشد.به همین دلیل خط روند های بلند مدت اعتبار بیشتری دارند
تفاوت اصلاح و ریزش (Reversal) در روند چیست؟
یادم است در مرداد ماه سال ۹۹، در بهبهه بازار بورس ایران و زمانی که اکثر افراد فعال در بازار سرمایه نمیتوانستند از فکر خرید سهام بیرون آیند، اشخاصی بودند که اعتقاد داشتند بازار نیاز به یک اصلاح دارد زیرا بسیار فراتر از حد مجاز خود افزایش در شاخص کل مشهود بود؛ وقتی بازار در همان ماه و در ماه بعد شروع به کاهش چشمگیر در قیمت سهام و شاخص کرد، دو دسته تحلیلگر وجود داشت: دسته اول معتقد بودند این یک اصلاح است و قیمت پس از آن به روند خود خواهد برگشت و دسته بعدی که معتقد بودند به دلایلی این حرکت، شروع یک ریزش است. حرف کدام صحیح بود؟ اصلاً ریزش یا ریورسال چه تفاوتی با اصلاح دارد؟ بعدهها بعد از گذشت ۱ سال از این قضیه هنوز هم عدهای با وجود چنین اتفاقاتی که برای بورس افتاد، این دو اعتقاد را حفظ کردهاند. در این درس یاد خواهید گرفت این دو اصطلاح چه تفاوتهای چشمگیری با هم دارند. درست است که من برای درک بیشتر شما از خاطره مربوط به بورس مثالی آوردم اما مطمئناً میدانید در بازار فارکس و ارزهای دیجیتال نیز از این دست دوگانگی فراوان است. پس یکبار برای همیشه تفاوت اصلاح و ریزش را یاد بگیرید.
توجه داشته باشید که چون در بازار داخلی (بورس) اصطلاح Reversal یا بازگشت، در بین فعالان بازار با نام ریزش شناخته میشود (به دلیل یک طرفه بودن بازار). ما نیز در این مقاله برای درک بیشتر از این اصطلاح استفاده کردیم اما بهتر است بدانید واژه صحیحتر همان ریورسال یا بازگشت است زیرا در بازار دوطرفه مثل فارکس، فیوچرز ارزهای دیجیتال و … ممکن است روند نزولی به سمت روند صعودی نیز Reverse کند.
این سناریو را تصور کنید: قیمت شروع به بالا رفتن میکند و به روند صعودی خود ادامه میدهد.
سپس شروع به کاهش میکند.
بازهم کاهش میکند.
و سپس دوباره صعود میکند.
آیا تا به حال در چنین موقعیتی قرار گرفته اید؟ مسلماً اگر چند صباحی در هر یک از بازارهای مالی فعال بوده باشید، همانطور که در ابتدای مقاله گفتم، شما هم چنین سناریو ای را در تایمفریمهای مختلف تجربه کردهاید. قطعاً شما هم گاهی از تشخیص تفاوت اصلاح و ریزش ، عاجز ماندهاید.
در این شرایط به نظر میرسد که قیمت به ما میگوید باید خرید کنیم چون یک اصلاح در کار بوده و قرار است دوباره به روند صعودی برگردیم؟ درست است؟
متاسفانه کاملاً غلط است!
آن افزایش قیمت که دیدید فقط یک اصلاح ریز بود. هیچ کس دوست ندارد که تحت تاثیر این اصلاح ریز خرید کند اما متاسفانه این اتفاق افتاده است.
متاسفانه در مثال بالا، تعریف موج در چارت قیمتی سهم معامله گر فارکس تفاوت بین اصلاح و ریزش را تشخیص نداده است.
معامله گر به جای اینکه صبور باشد و روند کلی نزولی را ببیند، فکر کرده است که یک Reversal یا برگشت در حال وقوع است به همین دلیل یک پوزیشن Long باز کرده است.
ببینید که چگونه تریدر بدشانس ما با یک اصلاح ریز در AUD/USD فریب خورده است.
همه اینها را گفتیم تا به سراغ اصل داستان برویم:
اصلاح روند چیست؟
یک اصلاح یا یک Correction یا یک استراحت یا پولبک و هر اسمی که روی آن میگذارید، یک حرکت موقتی قیمت بر خلاف روند است.
روش دیگر برای شناسایی آن، در پرایس اکشن به این شکل است که قیمت میتواند خلاف روند حرکت کند اما این حرکت خیلی کوتاه بوده و سریع به جهت اصلی خود برمیگردد.
خط روند چیست؟ انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
استفاده از تحلیل تکنیکال در نمودارها، یکی از بهترین روشها برای پیش بینی شرایط بازار و تعیین استراتژی ورود یا خروج به آن است. تحلیل تکنیکال ویژگیهای متنوعی دارد که یادگیری آنها میتواند نقشی کلیدی در سرمایهگذاریهای کاربران داشته باشد.
در این مقاله با خط روند و انواع روندها در تحلیل تکنیکال آشنا میشویم. همچنین سه استراتژی مهم معاملاتی را بررسی خواهیم کرد.
روند (Trend) چیست؟
یک روند، جهت کلی بازار در یک دوره زمانی مشخص است. در بیان بهتر، روندها از افت و خیز قیمتها تشکیل میشوند و جهت این افت و خیزها، روند بازار را تعیین میکنند. روندها میتوانند هم صعودی و هم نزولی باشند که به ترتیب مربوط به بازارهای صعودی و نزولی است. جهت کلی بازار نیازی به بازه زمانی مشخصی برای تشکیل خط روند ندارد، اما هر چه بازه طولانیتر باشد، روند تشکیل شده اعتبار بیشتری دارد. روندها با رسم خطوطی که به عنوان خطوط روند شناخته میشوند.
انواع مختلف روند
روندها نقشی حیاتی برای معاملهگران دارند و توانایی شناسایی آنها و بکارگیریشان در معاملات میتواند کمک شایانی به تریدرها کند. به طور معمول سه نوع مختلف خط روند در بازار وجود دارد:
روند صعودی (Uptrend)
یک خط روند صعودی زمانی شکل میگیرد که ارزش سهام یک معامله افزایش یابد. بهعنوانمثال اگر قیمت اتریوم ۳ دلار افزایش یابد و در همان بازه مجدداً ۳ دلار کاهش داشته باشد و پس از این افت و خیز مجدداً ۵ دلار افزایش یابد، روند تشکیل شده صعودی خواهد بود.
روند نزولی (Downtrend)
خط روند نزولی دقیقاً نقطه مقابل روند صعودی است. یک روند نزولی زمانی شکل میگیرد که ارزش سهام یک معامله کاهش یابد. بهعنوان مثال اگر قیمت اتریوم ۳ دلار کاهش داشته باشد و در همان بازه مجدداً ۳ دلار افزایش داشته باشد و پس از این افت و خیز، کندل بعدی ۵ دلار کاهش یابد، روند تشکیل شده نزولی خواهد بود.
روند جانبی (Sideways trend)
خط روند جانبی زمانی شکل میگیرد که بازار ثابت بماند، یعنی قیمت ارز دیجیتال به بالاترین یا پایین ترین نقطه قیمتی نرسد. بسیاری از معاملهگران حرفهای توجه زیادی به روند جانبی ندارند با این حال روندهای جانبی نقش مهمی در معاملات اسکالپینگ دارند.
نحوه ترسیم خطوط روند روی نمودار
یکی از راههایی که یک تحلیل گر میتواند خط روند را ببیند، ترسیم خطوط روند است. خط روند یک خط مستقیم است که ۲ یا چند نقطه قیمت را به هم متصل میکند. این خط روی نمودار ادامه مییابد تا به عنوان یک خط حمایت یا مقاومت عمل کند.
شما از این روشهای ترسیم میتوان در ابزارهایی مانند تریدینگ ویو استفاده کرد.
ترسیم خط روند صعودی
خط روند صعودی یک خط مستقیم است که به سمت راست و بالا کشیده شده است , ۲ یا چند نقطه پایین را به هم متصل میکند. نقطه پایین دوم در ترسیم خط روند صعودی، باید بالاتر از نقطه ابتدایی باشد. خطوط روند صعودی به عنوان پشتیبان عمل میکند و نشان میدهد که حتی با افزایش قیمت، تقاضا نسبت به عرضه بیشتر است. تا زمانی که قیمتها بالای خط روند باقی بمانند، روند صعودی دست نخورده در نظر گرفته میشود. شکست زیر خط روند صعودی نشان میدهد که ممکن است تغییری در روند رخ دهد.
ترسیم خط روند نزولی
خط روند نزولی خط مستقیمی است که به سمت راست و پایین کشیده شده است که ۲ یا چند نقطه اوج را به هم متصل میکند. ارتفاع نقطه دوم باید کمتر از نقطه اول باشد تا خط شیب رو به پایین داشته باشد. خطوط روند نزولی به عنوان مقاومت عمل میکند و نشان میدهد که حتی با کاهش قیمت، عرضه بیشتر از تقاضا است. تا زمانی که قیمتها زیر خط روند باقی میمانند، روند نزولی دست نخورده در نظر گرفته میشود. شکست بالای خط روند نزولی نشان میدهد که ممکن است تغییری در روند رخ دهد.
آشنایی با تحلیل روند
تحلیل خط روند تکنیکی است که در تحلیل تکنیکال استفاده میشود. تحلیل روند به دنبال پیش بینی قیمت یک ارز در بازههای دورتر، با کمک دادههای بهدستآمده توسط روندها است. تحلیل روند از دادههای تاریخی مانند حرکت قیمت و حجم معاملات برای پیش بینی روند بلندمدت احساسات در بازار استفاده میکند. تحلیل روند سعی میکند یک روند مانند روند صعودی بازار را پیشبینی کند و آن روند را تا زمانی که دادهها نشاندهنده معکوس شدن روند باشند، دنبال کند.
تجزیه و تحلیل خط روند از آن جهت دارای اهمیت است که حرکت روندها در نهایت منجر به کسب سود برای سرمایهگذاران میشود. بررسی یک روند با کمک دادههای تاریخی ارز مورد نظر، آینده قیمتی آن ارز را برای معاملهگران پیش بینی میکند.
ابر ایچی موکو یکی دیگر ابزارهایی است که میتوان در تحلیل بازار از آن استفاده کرد.
استراتژیهای معاملاتی با خطوط روند
اکنون که معنای خط روند و انواع آنها را درک کردهایم، بیایید به استراتژیهایی که بسیاری از معامله گران برای شناسایی روندها استفاده میکنند نگاه کنیم.
شاخص معاملات MACD
شاخص واگرایی میانگین متحرک (MACD)، میانگین قیمت یک ارز را در یک بازه زمانی خاص برای کمک به معامله گران در شناسایی روندها پیدا میکند. MACD مؤثرترین استراتژی معاملاتی روند است چرا که چندین معاملهگر در یک بازه زمانی خاص وارد یک موقعیت خرید میشوند که در این موقعیت خرید، میانگین متحرک کوتاهمدت از میانگین متحرک بلندمدت پیشی میگیرد. با این حال، اگر میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلندمدت عبور کند، معاملهگران میتوانند موقعیت کوتاهمدت را نیز در نظر بگیرند.
معامله گران معمولاً روندهای میانگین متحرک را با چندین شکل دیگر از تحلیل تکنیکال ادغام میکنند تا سیگنالها را فیلتر کرده و روند را تعیین کنند. میانگین متحرک نیز نقشی حیاتی در کمک به تحلیل روند ایفا میکند.
شاخص معاملاتی RSI
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک استراتژی است که به شناسایی حرکت قیمت ارز و همچنین سیگنالهای خرید و فروش کمک میکند. RSI با مشاهده میانگین سود و زیان در یک دوره زمانی خاص، حرکت مثبت و منفی قیمت سهام را تعیین میکند. RSI به شکل درصدی نشان داده میشود که از صفر تا ۱۰۰ در یک مقیاس در نوسان است.
نشانگر ADX
اندیکاتور ADX به معامله گران کمک تعریف موج در چارت قیمتی سهم میکند قدرت معامله گران را اندازه گیری کنند. ADX همچنین معاملهگران را قادر میسازد تا قدرت قیمتی ارز مورد نظر را در دو جهت مثبت و منفی تخمین بزنند. خط روی اندیکاتور ADX بین صفر تا ۱۰۰ تغییر میکند. اگر اندیکاتور مقادیر ۲۵ تا ۱۰۰ را نشان دهد، نشان دهنده این است که تعریف موج در چارت قیمتی سهم یک روند قوی در حال رخ دادن است، در حالی که اگر مقادیر به زیر ۲۵ سقوط کنند، نشان میدهد که روند ضعیفی در حال رخ دادن است.
روندها تمام داستان را بازگو نمیکنند!
درست است که روندها نقشی کلیدی در تحلیل تکنیکال ایفا میکنند، اما بسیاری معتقد هستند که تحلیل روندها، بازگوی تمامی اتفاقات بازار نخواهند بود چرا که هر بازهای از زمان در بازار، خواه یک ثانیه خواه چندین روز، حاوی اطلاعات ارزشمند هستند. ضمن آنکه بررسی روندها بیشتر از روی گذشته قیمتی یک ارز انجام میشود و پیش بینی آینده کاری بسیار سخت و پر ریسک است. همچنین احساسات کاربران در بازار میتواند روند قیمتی یک ارز را به طور کل تغییر دهد. کارشناسان معتقدند تحلیل روند به تنهایی پاسخگوی نیاز سرمایهگذاران نخواهد بود و میبایست تحلیل بنیادی نیز در دستور کار آنها قرار بگیرد.
خطوط روند ابزاری مهم در تحلیل تکنیکال
استفاده از خط روند و تحلیل آنها، یکی از جنبههای مهم تحلیل تکنیکال است، اما به خاطر داشته باشید که این تنها یکی از ابزارها و تکنیکهای موجود است. هنگامی که یک خط روند شکسته میشود، باید فقط به عنوان یک هشدار در نظر گرفته شود که روند ممکن است در حال تغییر باشد. برای تأیید تغییر روند باید از ابزارها و سیگنالهای بیشتری استفاده کرد تا تضمین بیشتری را برای شما داشته باشد.
روند صعودی، روند نزولی و روند جانبی.
نوعی تحلیل تکنیکال که سرمایه گذاران برای تعیین حرکات آتی قیمت اوراق بهادار دنبال میکنند. روندها از قلهها و نزولها در طول زمان تشکیل شدهاند، که به فرد امکان میدهد حرکت کلی قیمت یک اوراق بهادار را پیش بینی کند.
دیدگاه شما