معامله گر برنده
دلایلی که معامله گران فارکس پول خود را از دست می دهند
یک واقعیت رایج این است که تعداد قابل توجهی از معامله گران فارکس شکست می خورند. وب سایت ها و وبلاگ های مختلف حتی تا آنجا پیش می روند که می گویند ۷۰٪، ۸۰٪ و حتی بیش از ۹۰٪ از معامله گران فارکس پول خود را از دست می دهند و در نهایت کار را ترک می کنند.
وب سایت فارکس DailyFX دریافت که بسیاری از معامله گران فارکس به خوبی در بازار عمل می کنند، اما معامله گران جدید هنوز زمان سختی برای به دست آوردن جایگاه در این بازار دارند. در این مقاله برخی از رایج ترین دلایلی را به شما نشان می دهم که چرا معامله گران فارکس پول خود را از دست می دهند و می تواند به شما کمک کند تا به آن درصد از معامله گران برنده تبدیل شوید.
۱.دوستی با بازار
بازار چیزی نیست که بتوانید آن را شکست دهید، بلکه چیزی است که وقتی یک روند برای آن تعریف می شود، درک می کنید و به آن ملحق می شوید. در عین حال، بازار چیزی است که می تواند شما را متزلزل کند، اگر بخواهید با سرمایه بسیار کم چیزهای زیادی از آن به دست آورید. داشتن طرز فکر “شکست دادن بازار” اغلب باعث می شود معامله گران به معامله کردن بیش از حد تهاجمی یا خلاف روندها بروند، که دستور العمل مطمئنی برای فاجعه است.ریسک معامله شکست ها
۲.سرمایه راه اندازی کم
اکثر معامله گران ارز به دنبال راهی برای رهایی از بدهی یا کسب درآمد آسان هستند. معمولاً بازاریابهای فارکس شما را تشویق میکنند که حجم بزرگی را معامله کنید و از اهرم بالا برای ایجاد بازده بزرگ در مقدار کمی از سرمایه اولیه استفاده کنید.
برای بدست آوردن مقداری پول باید مقداری سرمایه داشته باشید و این امکان برای شما وجود دارد که در کوتاه مدت، بازدهی معوقی را با سرمایه محدود ایجاد کنید. با این حال، تنها با مقدار کمی سرمایه و ریسک بزرگ به دلیل اهرم بیش از حد بالا، با هر نوسانی که در بازار بالا و پایین میرود و شما احساسی خواهید شد.
شما می توانید این مشکل را با خرید و فروش با سرمایه بسیار کم حل کنید. این محدودیت برای کسی که میخواهد تریدری را با بند کفش شروع کند، مشکل سختی است. ۱۰۰۰دلار مبلغ معقولی برای شروع کار و انجام معامله بسیار کوچک( میکرو لات یا کوچکتر) است. در غیر این صورت، شما فقط خودتان را برای فاجعه احتمالی آماده می کنید.
۳.شکست در مدیریت ریسک
مدیریت ریسک برای بقای یک معامله گر فارکس، کلیدی است. شما می توانید یک معامله گر بسیار ماهر باشید و همچنان با مدیریت ضعیف ریسک نابود شوید. شغل شماره یک شما کسب سود نیست، بلکه محافظت از آنچه دارید است. با کاهش سرمایه شما، توانایی شما برای کسب سود از بین می رود.
برای مقابله با این تهدید و اجرای مدیریت ریسک خوب، حد ضرر خود را قرار دهید و پس از کسب سود معقول، آن را جابجا کنید. در مقایسه با سرمایه حسابتان، از اندازه های متفاوت لات استفاده کنید که معقول باشد. بیشتر از همه، اگر معامله ای دیگر معنی ندارد، از آن خارج شوید.
۴.تسلیم شدن به طمع
برخی از معامله گران احساس می کنند که باید تا آخرین پیپ را از یک حرکت در بازار خارج کنند. هر روز پولی در بازارهای فارکس به دست می آید. تلاش برای گرفتن آخرین پیپ قبل از چرخش روند یک جفت ارز میتواند باعث شود که موقعیتهای طولانی مدت خود را حفظ کنید و باعث شود معامله ی سودآوری را که دنبال میکنید از دست بدهید.
راه حل واضح به نظر می رسد: حریص نباشید. خوب است که برای یک سود معقول شلیک کنید، اما پیپ های زیادی برای دور زدن وجود دارد. ارزها هر روز به حرکت خود ادامه می دهند، بنابراین نیازی به دریافت آخرین پیپ نیست. فرصت بعدی درست در گوشه و کنار است.
۵.معامله کردن عجولانه
گاهی اوقات ممکن است متوجه شوید که از پشیمانی معاملاتی رنج میبرید، که زمانی اتفاق میافتد که معاملهای که باز میکنید فوراً سودآور نیست و شروع به گفتن با خود میکنید که مسیر را اشتباه انتخاب کردهاید. سپس معامله خود را می بندید و آن را معکوس می کنید، فقط می بینید که بازار به مسیر اولیه ای که انتخاب کرده اید برمی گردد. در این صورت، باید یک جهت را انتخاب کنید و به آن پایبند باشید. همه این جابهجاییها باعث میشود تا زمانی که سرمایه سرمایهگذاری شما تمام شود، به طور مداوم بخشهای کوچکی از حساب خود را از دست بدهید.
۶.تلاش برای انتخاب بالا یا پایین
بسیاری از معامله گران جدید سعی می کنند نقاط عطف را در جفت ارزها انتخاب کنند. آنها معامله ای را روی یک جفت انجام می دهند و با ادامه دادن معامله در مسیر اشتباه، به افزایش موقعیت خود ادامه می دهند، و اطمینان دارند که روند به زودی در شرف تغییر است. اگر به این ترتیب معامله کنید، در نهایت با قرار گرفتن در معرض بسیار بیشتر از آنچه که برای آن برنامه ریزی کرده بودید، همراه با یک معامله وحشتناک منفی مواجه خواهید شد.
بهتر است با روند معامله کنید. ارزش این را ندارد که بدانید از بین ۱۰ تلاش یک پایین را به درستی انتخاب کرده اید. اگر فکر می کنید روند در حال تغییر است و می خواهید معامله ای را در جهت ممکن جدید انجام دهید، منتظر تایید تغییر روند باشید.
اگر می خواهید موقعیتی را در پایین کسب کنید، پایین را در یک روند صعودی انتخاب کنید، نه در یک روند نزولی. اگر میخواهید موقعیتی را در بالا باز کنید، زمانی که بازار در حال انجام یک حرکت اصلاحی بالاتر است، یک بالا را انتخاب کنید، نه یک روند صعودی که بخشی از یک روند نزولی بزرگتر است.
۷.امتناع از اشتباه کردن
این طبیعت انسان است که بخواهد حق با شما باشد، اما گاهی اوقات شما اینطور نیست. به عنوان یک معامله گر، فقط باید بپذیرید که گاهی اوقات اشتباه می کنید و به جای چسبیدن به ایده درست بودن و پایان دادن به یک حساب معاملاتی با تراز ریسک معامله شکست ها صفر، بپذیرید و ادامه دهید.
انجام دادن این کار سخت است، اما گاهی اوقات فقط باید اعتراف کنید که اشتباه کرده اید. یا به دلایل اشتباه وارد معامله شده اید، یا آنطور که برنامه ریزی کرده بودید انجام نشد. در هر صورت، بهترین کار این است که اشتباه را بپذیرید، معامله را کنار بگذارید و به سمت فرصت بعدی بروید.
۸.خرید سیستمی
بسیاری از سیستم های به اصطلاح معاملات فارکس برای فروش در اینترنت وجود دارد. برخی از معاملهگران به دنبال سیستم معاملاتی فارکس ۱۰۰ درصد دقیق همیشه گریزبدون ریسک هستند. آنها به خرید سیستمها و امتحان کردن آنها ادامه میدهند تا در نهایت تسلیم شوند و تصمیم بگیرند که راهی برای برنده شدن وجود ندارد.
به عنوان یک معامله گر جدید، باید بپذیرید که چیزی به نام ناهار رایگان وجود ندارد. برنده شدن در معاملات فارکس مانند هر چیز دیگری نیازمند کار است. شما می توانید با ایجاد روش، استراتژی و سیستم خود به جای خریدن سیستم های بی ارزش در اینترنت از بازاریاب های نه چندان معتبر، به موفقیت دست پیدا کنید.
سخن پایانی
در اینجا ما دلایل اصلی شکست معامله گران فارکس و از دست دادن پول را توضیح دادیم، همراه با اقداماتی که معامله گران برای جلوگیری از وقوع آنها باید انجام دهند. مطالعه سخت، تحقیق و تطبیق با بازارها، تهیه برنامه های معاملاتی کامل و در نهایت مدیریت صحیح سرمایه می تواند منجر به سودآوری شود. این مراحل را دنبال کنید تا شانس شما برای موفقیت مداوم در معاملات به طور چشمگیری بهبود می یابد!
استراتژی شکست و پولبک - معامله ی رفتار قیمت
یکی از محبوب ترین الگو های قیمتی در بین معامله گران پرایس اکشن ، الگوی Wedge یا همان گُوه نام دارد ، این الگو پس از شسکته شدن موقعیت های معاملاتی کم نظیری را در اختیار ما قرار می دهد که با رعایت مدیریت ریسک و سرمایه به سود مطلوبی توسط آن می توان دست پیدا کرد.
این الگو به شکل های گوناگون در چارت قیمتی یافت می شود و در ادامه این مطلب شما با ساده ترین حالت این الگو یعنی الگوی گُوه متقارن آشنا می شوید و نحوه ی انجام معاملات خرید و فروش توسط آن را بصورت کامل فرا می گیرید.
در این استراتژی ورود به معامله توسط دو مرحله ی شکست و پولبک (تست مجدد) انجام می گیرد اما در برخی از اوقات مرحله پولبک جای خود را به شکست روند خنثی کوتاه مدت می دهد و معاملات ما با کمترین ریسک ممکن توسط این الگو و استراتژی مربوط به آن انجام می یابند.
مشخصات استراتژی
- جفت ارز : تمامی جفت ارزها
- تایم فریم : تمامی تایم فریم ها
- بازار : فارکس ، سهام ، ارزهای دیجیتال
نحوه تشخیص الگو
نحوه تشخیص الگوی گُوه متقارن بصورت زیر است :
- ابتدا باید که دره های بالاتر از یکدیگر در چارت ما تشکیل شوند و ما آن ها را با یک خط روند به یکدیگر متصل کنیم
- همزمان با مرحله ریسک معامله شکست ها 1 باید که قله های پایین تر از یکدیگر در چارت تشکیل شوند و ما آن ها را با یک خط روند به یکدیگر متصل کنیم
- و در مرحله آخر پس از شکست یکی از خط روند ها ما وارد معاملات خرید یا فروش می شویم
قانون معامله
- ابتدا الگوی گُوه تشکیل شود
- سپس خط روند نزولی این الگو رو به بالا شکسته شود
- و در آخر قیمت مجددا به خط روند شکسته شده برگردد و توسط آن حمایت شود
- در برخی از اوقات مرحله 3 اتفاق نمی افتد و به جای آن ما پس از شکست یک روند خنثی (حداقل 3 کندل که در نزدیکی همدیگر بسته شوند) را شاهد هستیم که پس از شکست رو به بالای این روند وارد معامله خرید می شویم
- ابتدا الگوی گُوه تشکیل شود
- سپس خط روند صعودی این الگو رو به پایین شکسته شود
- و در آخر قیمت مجددا به خط روند شکسته شده برگردد و توسط آن به پایین هدایت شود
- در برخی از اوقات مرحله 3 اتفاق نمی افتد و به جای آن ما پس از شکست یک روند خنثی (حداقل 3 کندل که در نزدیکی همدیگر بسته شوند) را شاهد هستیم که پس از شکست رو به پایین این روند وارد معامله فروش می شویم
در معامله خرید : زیر کندل صعودی که پس از پولبک به خط روند شکسته شده ایجاد شده است
در معامله فروش : بالای کندل نزولی که پس از پولبک به خط روند شکسته شده ایجاد شده است
در صورت وارد شدن به معامله پس از شکست روند خنثی ، حد ضرر خود را در بالا یا پایین این روند قرار دهید
در معامله خرید : سطوح مقاومت پیش رو
در معامله فروش : سطوح حمایت پیش رو
برای آشنایی بیشتر با این الگو و استراتژی مربوط به آن ویدیو های زیر را تماشا کنید
چگونه در شکست کاذب، بر خلاف جهت شکست معامله کنیم؟
در این قسمت از سری مقالات آموزش فارکس، به بررسی معامله در شکست کاذب میپردازیم. با ایران بروکر در این مقاله همراه باشید.
معامله گران، به انجام معامله در حالتهای شکست روند علاقه دارند.
هنگامی که قیمت در نهایت از سطح حمایت یا مقاومت شکسته میشود، انتظار میرود قیمت در همان جهت شکست حرکت کند. باید حرکت کافی ایجاد شود تا قیمت از آن سطح شکسته شود.
اما گاهی این اتفاق نمیافتد!
همانطور که مشاهده میکنید بر خلاف تصور، قیمت پس از شکست دوباره به حرکت خود در مسیر قبل ادامه داد.
شکست کاذب و روشهای معامله با آن
یک نکته مهم در مورد سطوح حمایت و مقاومت این است که آنها محدودههایی هستند که احتمال پیش بینی واکنش قیمت را افزایش میدهند. سطوح حمایت، مناطقی هستند که فشار خرید برای غلبه بر فشار فروش و متوقف کردن روند نزولی کافی است. سطوح مقاومت، درست مثل سطوح حمایتند اما بر عکس عمل میکنند. آنها تمایل به توقف یا حتی معکوس کردن روند صعودی دارند. سطوح مقاومت، مناطقیاند که فشار فروش برای غلبه بر فشار خرید و یا معکوس کردن روند صعودی، کافی است.
در بخش بعدی، شکست کاذب را بیشتر بررسی خواهیم کرد و در مورد دلیل معامله آنها و چگونگی سود بردن از آنها بحث میکنیم. تنها دانستن در مورد استراتژی شکست کافی نیست، زیرا گاهی اوقات شکستها جواب نمیدهند. باید بدانید که در مورد شکست کاذب چه باید کرد.
معامله با شکست کاذب
در صورتی میتوانید وارد معامله شکست کاذب شوید که یک شکست در ناحیه حمایت یا مقاومت، کاذب باشد و قادر به حفظ حرکت در همان جهت نباشد.
به خاطر داشته باشید که معامله شکست کاذب، استراتژی کوتاه مدت بسیار خوبی است. ممکن است شکستها در چند تلاش اول موفق نباشند اما این احتمال نیز وجود دارد که در نهایت موفق شوند. با یادگیری معامله شکستهای کاذب، میتوانید از زیانهای بزرگ اجتناب کنید.
معامله شکستها برای بسیاری از معامله گران جذاب است. سطوح حمایت و مقاومت قرار است کف و سقف قیمت باشند. اگر این سطوح شکسته شوند، انتظار میرود که قیمت در همان جهت شکست ادامه یابد. اگر سطح حمایت شکسته شود، بدین معنی است که حرکت کلی قیمت نزولی است و معامله گران احتمالاً فروش را بیشتر انجام میدهند تا خرید.
در مقابل، اگر سطح مقاومت شکسته شود، آنگاه معامله گران معتقدند که احتمال دارد قیمت حتی بالاتر رود و تمایل به خرید دارند و نه فروش. معامله گران که با این روش معامله میکنند، ذهنیت حریص دارند. به معامله در جهت شکست اعتقاد دارند. به دستاوردهای بزرگ با حرکتهای بزرگ اعتقاد دارند. ماهی بزرگ را بگیر، سیب زمینی کوچک سرخ شده را فراموش کن. در دنیای کامل، این امر میتواند درست باشد. اما نه همیشه! آنچه واقعاً اتفاق می افتد این است که اکثر “شکستها” با موفقیت ادامه پیدا نمیکند. شکستها فقط به این دلیل موفق نمیشوند که اقلیت هوشمند باید از اکثریت پول در آورد.
احساس خیلی بدی نداشته باشید. اقلیت هوشمند معمولاً شامل بازیکنان بزرگ با حسابهای بزرگ است. برای فروش هر چیزی، خریدار باید وجود داشته باشد. با این حال، اگر کسی بخواهد بالای سطح مقاومت خرید کند یا زیر سطح حمایت فروش کند، بازیگران اصلی بازار باید طرف دیگر معادله را بگیرند. اجازه دهید به شما هشدار دهیم: بازیگران اصلی بازار احمق نیستند.
معامله گران خرده فروشی تمایل به معامله شکست دارند.
معامله گران هوشمندتر، از تفکر جمعی معامله گران بی تجربه استفاده میکنند و برنده میشوند. به همین دلیل، معامله در کنار معامله گران با تجربه تر، میتواند بسیار سود آور نیز باشد.
ترجیح میدهید جزء کدامیک باشید: اقلیت هوشمند که شکستها را محو میکند یا اکثریت بازنده که در شکستهای کاذب گرفتار میشوند؟
نحوه معامله شکستهای کاذب
به منظور محو کردن شکستها، باید بدانید که شکست کاذب کجا میتوانند رخ دهند. شکست کاذب، معمولاً در سطوح حمایت و مقاومت، خطوط روند، الگوهای نمودار یا سقفها و کفهای قبلی دیده میشوند.
خطوط روند
در محو کردن شکستها، همیشه به یاد داشته باشید که باید بین خط روند و قیمت فاصله وجود داشته باشد. اگر فاصلهای بین خط روند و قیمت وجود دارد، بدین معنی است که قیمت بیشتر در جهت روند و دور از خط روند حرکت میکند.
مانند مثال زیر، وجود فاصله بین خط روند و قیمت، به قیمت اجازه میدهد که به سمت خط روند برگردد، شاید حتی آن را بشکند، و فرصتهای محو کردن را ارائه کند.
سرعت حرکت قیمت نیز بسیار مهم است. اگر قیمت آهسته به سمت خط روند میرود، شکست کاذب محتمل است. با این حال، حرکت سریع قیمت به سمت خط روند میتواند شکست موفق از آب در آید. سرعت سریع قیمت، میتواند قیمت را پس از خط روند و فراتر از آن نگه دارد. در این وضعیت، بهتر است از محو کردن شکست بپرهیزید.
چگونه شکستن خط روند را محو کنیم؟
بسیار ساده است. درست زمانی که قیمت سر جایش بر میگردد. این امر به شما اجازه خواهد داد که مسیر امن را بگیرید و از خطر بپرهیزید. نمیخواهید بالاتر یا پایینتر از خط روند فروش کنید تا بعداً بفهمید که شکست واقعی بود!
با استفاده از اولین مثال نمودار، اجازه دهید نقاط ورودی احتمالی را با زوم کردن ذکر کنیم.
الگوهای نمودار
الگوهای نمودار، حالتهای نمایش قیمت هستند که در واقع میتوانید با چشم خود مشاهده کنید. آنها بخش مهمی از تحلیل تکنیکالاند و همچنین در فرآیند تصمیم گیری به شما کمک میکنند.
دو الگوی معمول که در شکستهای کاذب معمولاً رخ میدهند عبارتند از:
- سر و شانه (Head & Shoulders)
- سقف / کف دوگانه (Double Top/ Double Bottom)
الگوی نمودار سر و شانه یکی از سختترین الگوها برای تشخیص توسط معامله گران جدید است. با این حال، با گذشت زمان و تجربه، این الگو میتواند به بخش مهمی از ابزارهای معاملاتی شما تبدیل شود. الگوی سر و شانه، یک الگوی بازگشت تلقی میشود.
اگر در انتهای روند صعودی شکل گیرد، میتواند علامت باز گشت نزولی باشد. در مقابل، اگر در انتهای روند نزولی شکل گیرد، میتواند علامت باز گشت صعودی باشد.
سر و شانه برای تولید شکست کاذب و ایجاد فرصتهای مناسب برای محو کردن شکست معروف هستند. شکستهای کاذب در این الگو رایج هستند چرا که بسیاری از معامله گران که متوجه این شکل الگو شدهاند معمولاً استاپ را نزدیک خط گردن قرار میدهند.
هنگامی که الگو، شکست کاذب را تجربه میکند، قیمتها معمولاً دوباره بجای اول برمی گردند. معامله گرانی که در شکست نزولی فروختهاند یادر شکست صعودی خریدهاند، در زمانی که قیمت بر علیه موقعیتشان حرکت میکند، دستور توقف را اجرا میکنند.
در الگوی سر و شانه، میتوانید فرض کنید که شکست اول ممکن است کاذب باشد.
میتوانید شکست را با دستورهای شرطی در خط گردن محو کنید و فقط توقف را بالاتر از سقف کندل کاذب قرار دهید. میتوانید حد سود خود را کمی پایینتر از سقف شانه دوم یا کمی بالاتر از کف شانه دوم الگوی باز گشت قرار دهید.
الگوی بعدی، سقف دوگانه یا کف دوگانه است. معامله گران عاشق این الگوها هستند! چرا؟ خب چون تشخیص آنها بسیار ساده است!
وقتی قیمت در زیر خط گردن میشکند، علامت باز گشت احتمالی روند است. به همین دلیل، بسیاری از معامله گران، دستور ورود خود را بسیار نزدیک به خط گردن قرار میدهند.
مشکل این الگوهای نمودار، این است که معامله گران بی شماری آنها را میشناسند و دستورات را در موقعیتهای مشابه قرار میدهند.
مانند الگوی سر و شانه، میتوانید دستور خود را زمانی قرار دهید که قیمت برمی گردد. میتوانید توقف خود را درست آن سوی کندل کاذب قرار دهید.
در چه نوع بازاری باید شکستها را محو کنم؟
بهترین نتایج بازارهای دارای روند اتفاق می افتد. با این حال، نمیتوانید تمایلات بازار، اخبار و رویدادهای مهم، احساسات و انواع دیگر تحلیل بازار را نادیده بگیرد.
بازارهای مالی زمان زیادی صرف رفت و برگشت در محدوده قیمتها میکنند و از این سقفها و کفها زیاد منحرف نمیشوند. محدودهها، ریسک معامله شکست ها توسط سطح حمایت و سطح مقاومت محدود میشوند و خریداران و فروشندگان به طور مستمر قیمتها را بین این سطوح بالا و پایین میبرند.
محو کردن شکستها در محیطهای محدوده، میتواند بسیار سودآور باشد. با این حال در نقطه خاصی، یک طرف در نهایت غلبه میکند و یک روند جدید تشکیل خواهد شد.
چرا بیشتر معامله گران شکست می خورند؟
هرچند فعالیت در بازارهای مالی به یادگیری نیاز دارد ولی آشنابودن به تکنیکها شرط لازم موفقیت در بازار است ، آنچه اهمیت دارد اصول و نظم شخصی است. موفقیت و توسعه فردی و اجتماعی با نظم به دست می آید.داشتن انضباط شخصی به آموخته ها نظم می دهد و معامله گر را پایبند به سیستم از پیش تعییین شده می نماید. آموخته ها باید با مباحث روانی فرد و مدیریت مالی در آمیخته شوند تا الگوی منظمی به معامله گر بدهد. به طور مثال صبور بودن با تحلیل درست و رعایت اصول مدیریت مالی می تواند منجر به موفقیت فرد در بازار مالی شود. حال اگر یک معامله گر این اصول را بداند ولی رعایت نکند نمی تواند موفق باشد و شکست خوردنش حتمی است.
مشکل آنجاست که همه چیز در نظریه قشنگ است ولی وقتی معامله گران به عمل می رسند به دشواریها برخورد می کنند .دانش جویی که در کلاس تکنیکال الگوی هارمونیک،امواج الیوت و … را بخوبی فرا می گیرد احساس می کند رمز تولید ثروت را یافته است در حالیکه هنگامی که همان مباحث را در عمل اجرا می کند نتیجه معکوس می گیرد چرا؟ چون ورود به دنیای معامله گری شرایط لازم روانی را نیاز دارد که معمولا غیر قابل یادگیری است و به تواناییهای درونی روانی فرد نیاز دارد . بنابراین حس آرامش و داشتن اعتماد به نفس کافی و پرهیز از رفتارهای هیجانی مانند ورود بی موقع و یا حس انتقام از بازار هنگام شکست می تواند مثمر ثمر باشد. به نظر من فرد معامله گر یک فرد منسجم و قوی از حیث روانی باید باشد که منطق اولویت نخست او است و توانایی کنترل رفتارهای هیجانی در هنگام مواجه با ضرر را باید داشته باشد. هر چند تکنیکهای بسیاری در بازار وجود دارد ولی هر معامله گر باید خودش به سیستم معاملاتی خود دست یابد که این مهم در کوتاه مدت نمی تواند جوابگو باشد و نیاز به تمرین و تجربه دارد.البته مطالعه روشها و تجربیات افراد بی اثر نمی باشد چرا که مطالعه باعث انسجام ذهن می شود که شرط لازم معامله گری است. معامله گری مانند شغلهای دیگر نیست که به فرد بیکار پیشنهاد شود در آن زمینه شاغل شود بلکه معامله گری ریسک پذیری،علاقه،توانایی محاسبه،قابلیت استراتژی سازی را می طلبد که معمولا در هر فردی وجود ندارد ، پس بیشتر به نظر می رسد معامله گر موفق فرد برجسته ای از لحاظ روانی هم باشد.
نگاهی به زندگینامه افراد موفق کلاسیک در این حوزه مانند وارن بافت، جورج سوروس، بن گراهام، الیوت و… همگی نشان می دهد که آنها افراد پشتکار دار و توانایی بوده اند که توانسته اند ثروت زیادی را تولید کنند (در مقاله دیگر به این خواهم پرداخت آیا معامله گر فقط خودش سود می کند یا دیگران هم بهره می برند؟) بنابراین راز توانایی آنها خوش بینی،ریسک پذیری و مطالعه فراوان می باشد.
بنابراین 3 شرط اساسی موفقیت در بازار شامل توانایی تحلیل،مدیریت مالی و روانشناسی بازار هستند که به این مجموعه سیستم معاملاتی گفته می شود. این سیستم ویژگیهایی دارد که در این یادداشت کوتاه مجال توضیح آن وجود ندارد. هر معامله گر قبل از ورود به هرگونه معامله باید برای تک تک آنها برنامه داشته باشد و همه اینها در نظم معامله گری نهفته است.
معامله گر باید پیوسته مطالعه گر باشد و نقطه پایانی در این بازار وجود ندارد. به یاد داشته اشیم هر مبالغی که در این بازار از دست می رود، هزینه فراگیری یک درس از بازار قلمداد شود.
خصوصیات معامله گر برنده
معامله گر برنده باید منظم باشد. شاید این امر به نظر عده ای بسیار بدیهی به نظر بیاید. اما واقعیت این است که نظم و ترتیب سبب موفقیت واقعی یک معامله گر می باشد. قبول کردن مسئولیت زندگی از مهم ترین ویژگی های یک معامله گر است. معامله گر قبل از هر چیز باید مسئولیت اتفاقات پیش آمده را بپذیرد. در این صورت میتواند در این مسیر موفق باشد.
معامله گر برنده
معامله گر برنده باید استوار و محکم باشد. قدم های او در این مسیر باید محکم برداشته شود. در این صورت احتمال موفقیت او بالاتر می رود. معامله گر هیچ وقت تحت تاثیر افکار دیگران قرار نمی گیرد. یک معامله گر حرفه ای به شکست فکر نمی کند. با هر شکست او به پیروزی امیدوارتر می شود. شکست برای او راهی برای رسیدن به پیروزی است. زمانی که یک معامله گر پس از شکست دلایل شکست را متوجه شود، خود را به پیروزی نزدیک تر خواهد کرد. تغییر دادن استراتژی معاملاتی نیز از نکاتی است که یک معامله گر حرفه ای باید به آن توجه داشته باشد.
آیا تغییر استراتژی معاملاتی برای تبدیل شدن به معامله گر برنده سودمند است؟
تغییر استراتژی معاملاتی برای یک معامله گر برنده به طور کلی سودمند نیست. تغییر استراتژی معاملاتی میتواند مسیر یک معامله گر را تغییر دهد. استفاده از یک روش سبب ثبات در مسیر معاملاتی و سوددهی بیشتر خواهد شد.
معامله گر برنده
معامله گر موفق، اصول مدیریت خاصی برای معامله دارد. نوسان های شدیدی در این بازار موجود نمی باشد. یک روال مشخص برای تحلیل بازارهای مالی در این نوع معاملات دنبال می شود. در نتیجه بازارهای حرفه ای نیاز به ثبات دارد و تغییر استراتژی روش چندان جالبی برای این بازارها نمی باشد. یک استراتژی ثابت ممکن است ریسک های خاصی داشته باشد. واقعیت این است که یک حرفه ای ریسک های خود را نیز میتواند کنترل کند. این توانایی فوق العاده یک معامله گر را حرفه ای تر از قبل می کند.
معامله گر برنده
نحوه عملکرد معامله گر برنده
معامله گر برنده همواره برای رسیدن به موفقیت باید مسیر طولانی را بپیماید. در این مسیر اتفاقات مختلفی بر سر راه او قرار دارد. اما یک معامله گر حرفه ای از این اتفاقات درس های تازه ای می گیرد. در این مسیر کار سخت و علاقه وافر است که سبب موفقیت یک معامله گر حرفه ای می شود. راه رسیدن به موفقیت در هر مسیری یکسان است. تلاش صادقانه و پشتکار زیاد در کنار تکنیک های کاربردی هر فردی را به مقصد مورد نظر خواهد رساند. معامله گران حرفه ای مسیر مشخصی را برای رسیدن به یک جایگاه ثابت باید طی کنند. این روند در همه افراد یکسان نمی باشد.
معامله گر برنده
انجام یک معامله حرفه ای فقط به معنای دریافت ورودی ها نیست. همه جنبه های معامله باید توسط معامله گر حرفه ای مورد توجه قرار گیرد. در این صورت رسیدن به موفقیت اصلا کار سخت و پیچیده ای نخواهد بود. داشتن نظم و ترتیب اولین ابزار یک معامله گر برای رسیدن به موفقیت است. یک روند کاری ثابت بیش از هر چیز در موفقیت معامله گران تاثیر دارد. انجام هر کار در زمان مشخص و اولین فرصت سبب می شود که فرد فعال در این عرصه نسبت به روند کاری خود پایبند باشد. این تعهد در نهایت به موفقیت ختم می شود.
9 اصل برای رسیدن به مقام یک معامله گر موفق
رسیدن به جایگاه یک معامله گر برنده در دنیای امروز میتواند کار ساده ای باشد. به شرط این که شما به 9 اصل زیر توجه کافی داشته باشید.
- یک معامله گر حرفه ای هیچگاه عقب نشینی نمی کند. نباید با هر اتفاق ناگواری سهام و ارز خود را از بورس خارج کند. در غیر این صورت در همان گام اول شکست سنگینی خورده است.
- صبور و واقع بین بودن نیز از راه های مهم برای رسیدن به جایگاه معامله گر برنده می باشد. باید برای رسیدن به یک مسیر حرفه ای صبور باشید. افراد زیادی ممکن است برای رسیدن به موفقیت های بیشتر مسیر معقولی را انتخاب نکنند. در این صورت مشکلات زیادی در مسیر حرفه ای برای آن ها ایجاد می شود.
- ادامه دادن مسیر حرفه ای گذشته پس از هر بار شکست نیز از دیگر رموز خاص موفقیت است. برخی افراد تمایل دارند که از چندین استراتژی مالی به صورت همزمان استفاده کنند. در این صورت مشکلات زیادی برای آن ها ایجاد خواهد شد.
- اجرای قوانین ثابت و شخصی نیز میتواند در این مسیر یاری گر شما باشد. اگر قوانین ثابتی را برای یک معامله حرفه ای نداشته باشید، موفقیت چندانی را کسب نخواهید کرد.
- تبعیت کردن از یک فرد به صورت کورکورانه میتواند عواقب خطرناکی داشته باشد. در این مسیر باید صبر زیادی داشته باشید. شما باید مسیر صحیح خود را پیدا کنید. الگو برداری از روش دیگران تا اندازه به معامله گر برنده کمک می کند. اما نباید کاملا از روش دیگران پیروی کنید.
- برخی از افراد در این عرصه اعتماد به نفس کاری خود را پس از شکست از دست می دهند. شکست قرار است پلی برای رسیدن به پیروزی باشد. پس نباید در این زمان امید و انگیزه خود را از دست بدهید. علت مشکل را پیدا و سعی کنید آن را برطرف کنید. در این صورت رسیدن به موفقیت بسیار ساده تر از قبل خواهد بود. باید بپذیرید که یک سر بازی همیشه شکست است. در صورتی که شکست ادامه دار باشد، امید کاهش پیدا می کند اما این به معنای ابدی بودن شکست نیست.
- ثبت همه معاملات برای یک معامله گر برنده واجب است. این کار باید دقیقا هر بار تکرار شود. لازم است جزئیات معامله را نیز ثبت کنید. در این صورت طرح های بسیار حرفه ای تری ایجاد می شود.
- تبعیت از یک روند کاری ثابت نیز از دیگر رموز موفقیت در این کار است. باید زمان دقیق تحلیل بازارهای مالی را بشناسید. حتی شناخت نوع مناسب تحلیل نیز از نکات مهمی است که یک معامله گر برنده باید به آن توجه داشته باشد. طراحی معاملات به شما کمک می کند که به این روند پایدار برسید.
- نوشتن اصولی طرح های معامله نیز از دیگر اصول مهم رسیدن به مقام یک معامله گر برنده است. فرد برنده از بهترین ابزار و افراد برای آماده سازی نقشه راه خود استفاده می کند. طرح های معامله نیز نقشه راه شما هستند. پس باید از بهترین ها برای رسیدن به یک نقشه خوب کمک بگیرید.
اگر میخواهید تبدیل به یک معامله گر برنده شوید آکادمی استاد ترید دوره روانشناسی معامله گری و تدریس خصوصی ارز دیجیتال را به شما پیشنهاد میکند
دیدگاه شما