شکست معتبر خط روند را چطور تشخیص دهیم؟
شرایط شکست معتبر خط روند
یکی از مهمترین مسائلی که در تحلیل تکنیکال با آن سر و کار داریم، خط روند است. در مرحلهی اول و پیش از هر چیز مهم است که بتوانیم خط روند را به درستی تشخیص بدهیم. وقتی این کار را انجام دادیم، باید حواسمان به شکست معتبر و استاندارد خط روند هم باشد. چرا که وقتی خط روند شکسته میشود، سیگنال با شکست خط مرجع سیگنال های معاملاتی فعال میشوند. در این مقاله از اخبار بورس میتوانید شرایط شکست معتبر خط روند و چگونگی وقوع آن را یاد بگیرید و به درستی تشخیص بدهید.
فهرست مطالب با دسترسی سریع
منظور از شکست خط روند چیست؟
قبل از اینکه شرایط شکست خط روند را بررسی کنیم، بهتر است توضیح کوتاهی در مورد خط روند بدهیم. خط روند در حقیقت همان جهت حرکت سهم است. مثلا وقتی میگوییم روند فلان سهم صعودی است، نشان از آن دارد که سهم تمایل به حرکت به سمت قیمتهای بالا دارد. به همین ترتیب وقتی روندمان نزولی است قیمت سهم کاهش پیدا میکند. گاهی هم میگویند بازار رنج است که به معنای آن است که روند خاصی ندارد و سهم به اصطلاح در یک محدودهی مشخص درجا میزند.
اما شکست خط روند یا بریکاوت (Breakout) در تحلیل تکنیکال به شرایطی اشاره دارد که در آن نمودار قیمت، خط روند را قطع میکند. این اتفاق باعث میشود روند تغییر کند و سهم در جهتی دیگر حرکت کند. پس برای یک معاملهگر بسیار مهم است که بتواند شرایط شکست معتبر خط روند را بررسی کند و از این مسئله اطمینان پیدا کند. در آن صورت سیگنال هایی که دریافت کرده است با احتمال بالاتری درست خواهند بود.
شکست خط روند میتواند هم در حرکتهای صعودی رخ بدهد و هم در حرکتهای نزولی سهم. گاهی پیش میآید که شاهد شکسته شدن خط روند هستیم ولی این شکست استاندارد و معتبر نیست. پس باید شرایط وقوع این اتفاق را با دقت بررسی کنیم تا مبادا سیگنال های نادرست و غلط موجب خطا و ضررمان شوند.
شرایط شکست معتبر خط روند
برای اینکه بفهمیم از میان شکست هایی که در خط روند اتفاق میافتد کدامش معتبر است، باید به چند عامل مهم توجه کنیم. در اینجا پنج فاکتور را بررسی میکنیم که شروط اساسی شکست استاندارد خط روند هستد. این پنج شرط عبارتاند از:
- هجوم قیمت به سطوح حمایت و مقاومت
- افزایش شیب شکست موج فعلی نسبت به موج قبلی
- بالا رفتن حجم معاملات
- شکست حمایت یا مقاومت با یک کندل قوی
حالا هر کدام از این پنج شرط را با جزئیات بیشتر بررسی میکنیم تا بهتر بر این مسئله مسلط شویم.
هجوم قیمت به سطح حمایت یا مقاومت
وقتی روند معتبر را در یک سهم رسم میکنیم، ممکن است بعد از گذشت مدتی، شاهد نزدیک شدن قیمت به این خط روند باشیم. با توجه به اینکه خط روند صعودی است یا نزولی، باید منتظر باشیم که نقش حمایت یا مقاومت را از این سطح ببینیم. یعنی این احتمال وجود دارد که قیمت نسبت به این سطوح واکنش نشان بدهد. پس انتظار وقوع شکست روند هم دور از ذهن نیست. در اینجا آنچه مهم است توجه به عرضه و تقاضاست. اگر خریداران برای خرید سهم هجوم بیاورند، کفهی تقاضا سنگینی میکند و اگر شاهد فشار فروش باشیم، عرضه بیشتر خواهد بود. تابلوخوانی در این مورد به ما کمک میکند بتوانیم قدرت خریداران و فروشندهها را بررسی کنیم.
هرچقدر تعداد برخورد قیمت به خط روند بیشتر باشد، در نتیجه خط روندمان معتبرتر است. هرچقدر هم اعتبار بیشتر باشد، اهمیت این سطح افزایش پیدا میکند. به جز این مسئله باید ببینیم قیمت چه مدت در محدودهی حمایت یا مقاومت میماند. یعنی اگر خط روندمان مدتی طولانی است که پابرجاست، نشان از قدرت آن دارد.
افزایش شیب شکست موج فعلی نسبت به موج قبلی
اگر شیب برخورد قبلی قیمت با خط روند، کمتر از شیب برخورد فعلی باشد، اعتبار شکست هم بیشتر میشود. به بیان دیگر اگر آخرین برخورد قیمت به خط روند نسبت به برخورد قبلی شیب بیشتری داشته باشد، میفهمیم که این شکست معتبرتر است. برای اینکه درک درستی از شیب قیمت داشته باشیم، باید به مفهوم شتاب توجه کنیم. شتاب را هم میتوانیم با اندیکاتور مومنتوم اندازهگیری کنیم. هر چه مومنتوم تمایل بیشتری برای حرکت رو به بالا داشته باشد، نشانگر آن است که قدرت کندل ها بیشتر است و بدنههای آنها هم بزرگتر خواهد بود.
بالا رفتن حجم معاملات
پای ثابت شکست معتبر و استاندارد خط روند، حجم معاملات بالاست. این مسئله به خاطر آن است که برای شکستن سطوح معتبر حمایت یا مقاومت، به کندلهای پرقدرت نیاز داریم. یعنی حجم معاملات بالا میتواند اهرمی باشد برای فشار وارد کردن به این سطوح. اما یک نکتهی بسیار مهم در اینجا وجود دارد که خیلی از مواقع تازهکاران را گرفتار میکند.
بعضی وقتها پیش میآید که خط روند شکسته میشود و کندل آخر هم بالاتر یا پایینتر از این خط بسته میشود. اما کندل بعدی در جهتی معکوس تشکیل میشود. یعنی اگر روند سعم صعودی باشد، ابتدا کندلی که خط روند را میشکند پایین این خط بسته میشود. یک معاملهگر تازهکار ممکن است این مسئله را به عنوان شکستن خط روند تلقی کند. ما در اینجا نیاز به تثبیت داریم. ممکن است کندل بعدی، باز هم بالای خط روند بسته شود و سهم همچنان به حرکت صعودیاش ادامه بدهد. این شکست فیک، Fakeout نام دارد. اگر به اندیکاتور حجم معاملات در هنگام شکست توجه کنیم، به میزان زیادی میتوانیم از این گونه شکستهای فیک در امان بمانیم.
شکست حمایت یا مقاومت با یک کندل قوی
یکی دیگر از شرایط شکست معتبر خط روند صعودی یا نزولی این است که یک کندل قوی بالاتر از خط روند بسته شود. معمولا کندل باید بدنهای بزرگ با سایهی کوتاه داشته باشد. حتما و حتما دقت کنید که کندل بالاتر از خط روند بسته شود. در غیر این صورت شرایط وقوع شکست معتبر خط روند برقرار نخواهد بود.
در سمت دیگر روند صعودی را داریم که همین قانون برای آن هم وجود دارد. یعنی اگر روندمان صعودی است، یه یک کندل قوی نیاز داریم که پایین خط روند بسته شود.
پولبک
آخرین شرطی که برای معتبر بودن شکست خط روند باید آن را بررسی کنیم، وجود پولبک است. پولبک خطوط حمایت و مقاومت را امتحان میکند. فرض کنید یک خط روند صعودی داریم که شکسته میشود. در اینجا خط روندمان نقش حمایتی دارد. یعنی در حرکات صعودی، خط روند مانع از آن میشود که قیمت سهم ریزش کند. اما وقتی شکست اتفاق میافتد، این خط تبدیل به مقاومت میشود. وظیفه پولبک این است که صحت این اتفاق را آزمایش کند. بعد از شکست، قیمت به این سطح نزدیک میشود تا این آزمون را انجام بدهد. این حرکت پولبک نامیده میشود.
در روند نزولی هم همین مسئله را داریم. در روندهای نزولی، خط روند نقش مقاومت دارد. وقتی شکسته میشود این خط نقش حمایت پیدا میکند و باید ببینیم آیا این حمایت مانع سیگنال با شکست خط مرجع از ریزش قیمت و باعث آغاز روند صعودی میشود یا خیر.
آموزش تشخیص شکست استاندارد خط روند صعودی
حالا میخواهیم مسائلی را که توضیح دادیم در دو بخش شکست معتبر خط روند صعودی و نزولی با هم بررسی کنیم. اول به سراغ روند صعودی میرویم. تصویر زیر را در نظر بگیرید:
اینجا یک روند صعودی داریم. میبینیم که این خط روند نقش حمایتی را ایفا میکند و نمیگذارد قیمت سهم پایین بیاید. در این تصویر سه نقطهی برخورد داریم که اعتبار روند را مشخص میکنند.
وقتی در بالاترین سقفی که ایجاد شده است یک خط افقی را مطابق شکل رسم کنیم، میبینیم که سقف بعدی در نقطهای پایینتر تشکیل شده است. این نخستین مسئلهای است که میتواند توجه ما را به خودش جلب کند و ما را برای شکست آماده کند. حالا به فلش قرمزی که با علامت تعجب در تصویر مشخص است نگاه کنید. شیب این حرکت نزولی از شیب حرکت قبلی بیشتر و تندتر است. فاصلهی بین دو فلش قرمز آخر هم کمتر از فاصلهی بین فلشهای قبلی است.
نقطهی C در این تصویر آخرین پیوت ماست. از این نقطه یک خط افقی رسم میکنیم. ممکن است سهم تا این سطح افقی ریزش داشته باشد و مجددا به حرکت صعودیاش ادامه بدهد. این مسئله نشان میدهد که هر شکست خط روند معتبر نیست و باید شرایط را به دقت بررسی کرد. لازم سیگنال با شکست خط مرجع است که منتظر تثبیت شکست بمانیم. یعنی باید قیمت از محدودهی دایرهی نارنجی خارج شود و به سمت پایین حرکت کند. در این صورت است که میتوانیم بگوییم شکست خط روند معتبر و قطعی است. پولبک ممکن است به خط روند یا به همان سطح افقی C اتفاق بیفتد. بعد از این که این شرایط برقرار شوند، میتوانیم منتظر ریزش بمانیم.
مثال شکست خط روند صعودی
حالا به سراغ بورس ایران میرویم تا سهمی را بررسی کنیم و ببینیم شرایط معتبر شکست خط روند چگونه است. نمودار نماد توریل در تصویر زیر مشخص است:
اول از همه خط روندمان با دستکم سه برخورد داشته باشد که این اتفاق افتاده است. پس خط روند معتبر است. میبینید که سقف آخر از سقفهای قبلی پایینتر است که این نشانهای است برای شکست روند. بعد از آن هم میبینید که یک کندل قوی خط روند را شکسته و پس از آن پولبک زده است. با اتمام این مراحل، یک ریزش شدید را در سهم میبینیم که اگر از اول به این مسائل دقت کرده بودیم میتوانستیم از احتمال وقوع شکست باخبر شویم.
آموزش شناسایی شکست معتبر خط روند نزولی
حالا اگر روندمان نزولی باشد چه میشود؟ هیچ تفاوتی ندارد. باز هم همان مراحل را باید بررسی کنیم. تصویر زیر را در نظر بگیرید.
اگر آخرین کف ایجاد شده بالاتر از کف قبلی باشد به منزلهی سیگنال مهمی است که ما را از احتمال شکست معتبر خط روند نزولی باخبر میکند. همچنین اگر شیب فلش صعودی در نقطهی C را بررسی کنیم میفهمیم که از فلش قبلی تندتر است. به جز این فاصلهی برخورد دو فلش سبزرنگ آخر هم کمتر از فلشهای قبلی است. این مسئله هم به عنوان یکی دیگر از نشانههای شکستن خط روند تلقی میشود. در نهایت باز هم باید منتظر تثبیت شکست بمانیم. یعنی لازم است قیمت از دایرهی نارنجی خارج شود و به سمت بالا حرکت کند. پولبک هم یا همتراز با سطح افقی C خواهد بود (خط چین آبی) یا به خط روند برخورد میکند.
مثال شکست خط روند نزولی
در پایان یک مثال هم از شکست استاندارد خط روند نزولی بررسی میکنیم. تصویر زیر نمودار نماد فزرین را نشان میدهد:
اول از همه به این نکته توجه کنید که در حرکات آخر سهم، قیمت چقدر به خط روند نزدیک شده است. در سمت راست نمودار مشخص است که کف جدید از کف قبلی بالاتر است. شکست هم به کمک یک کندل با بدنهای قوی انجام شده است و پس از آن پولبک به سطح مقاومت شکسته شده را داریم. در نتیجه تمام این شرایط در کنار هم، موجب شکست خط روند نزولی و آغاز حرکت صعودی شدهاند.
جمع بندی
خط روند یکی از مهمترین مولفههای تحلیل تکنیکال است که به کمک آن میتوانیم جهت حرکت سهم را تشخیص بدهیم. وقتی این خط شکسته میشود، روند فعلی به پایان میرسد و روندی جدید از سر گرفته میشود. منتهی شکست روند باید به صورت معتبر و استاندارد انجام شود. هر شکستی را نمیتوانیم به منزلهی تغییر روند در نظر بگیریم. عواملی مثل حجم معاملات بالا، شکست سطوح حمایت یا مقاومت به کمک کندل قوی، پولبک، هجوم نمودار قیمت به سمت خط روند و افزایش شیب شکست موج فعلی در مقایسه با موج قبلی همگی عواملی هستند که میتوانند به ما در تشخیص شکست معتبر خط روند کمک کنند.
سوالات متداول با پاسخ های کوتاه
به معنای برخورد نمودار قیمت با روند حاکم بر سهم است که منجر به تغییر روند میشود.
با توجه به عواملی مثل: افزایش حجم معاملات، پولبک، شکست سطوح حمایت یا مقاومت به کمک یک کندل با بدنهای قوی، افزایش شیب شکست موج فعلی نسبت به شیب موج قبلی و حرکت کندلها به نزدیکی خط روند میتوانیم از اعتبار شکست مطلع شویم.
به ما کمک میکند زمان مناسب برای خرید و فروش و به طور کلی معامله سهم را بهتر بفهمیم. وقتی بتوانیم اعتبار شکست را به درستی بررسی کنیم، سیگنالهایی که از این طریق میگیریم هم معتبر خواهند بود.
چگونه شکست ها را با استفاده از خط روند، کانال و مثلث معامله کنیم؟
در این مقاله از مجموعه مقالات آموزش فارکس، با شما هستیم تا نحوه معامله شکست با استفاده از خط روند، کانال و مثلث را به شما اموزش دهیم.
درست مانند جوش صورت که براحتی قابل مشاهده است ، خوبیِ شکست (بریک آوت) در فارکس نیز این است که کشف آنها با چشم غیر مسلح بسیار آسان است!
برخلاف جوش صورت ، حتی نیاز به آینه هم نیست!
به محض آشنا شدن با نشانه های شکست ، خواهید توانست معاملات بالقوه خوبی را به سرعت شناسایی کنید.
الگوهای نموداری
اکنون دیگر باید برای شما ساده باشد که با نگاهی به نمودارها ، الگوهای نموداری آشنا که نشان دهنده شکست برگشتی است ، را تشخیص دهید.
در اینجا چند مورد از آنها را یادآوری می کنیم:
-
یا کف دو قلو
- سر و شانه
- سقف سه قلو یا کف سه قلو
برای اطلاعات بیشتر ، درس ما در خصوص الگوهای نموداری را مطالعه کنید.
علاوه بر الگو های نموداری ، ابزار ها و اندیکاتور های گوناگون وجود دارند که می توانید به عنوان کمکی جهت رفع کاستی های موجود در زمینه شکست برگشتی از آنها استفاده کنید.
خطوط روند
اولین راه برای شناسایی یک شکست احتمالی ترسیم خطوط روند بر روی نمودار است.
برای ترسیم یک خط روند ، کافیست به نمودار نگاه کرده و یک خط همراستا با روند فعلی ترسیم می کنید.
هنگام ترسیم خط روند بهترین کار این است که بتوانید حداقل دو سقف یا دو کف را بهم متصل کنید. هرچه سقف ها یا کف های بیشتری به هم متصل شوند ، خط روند قوی تر است.
خب ، حال ببینیم چگونه می توانید از خط روند ها به نفع خود استفاده کنید؟ وقتی نمودار قیمتی به خط روند شما نزدیک می شود ، دو اتفاق می تواند رخ دهد.
- قیمت یا می تواند به خط روند واکنش داده و روند را ادامه دهد.
- قیمت می تواند خط روند را شکسته و باعث برگشت قیمت شود.
ما اینجا می خواهیم از مورد شماره 2 یعنی شکست شده روند سود بریم!
با این حال تنها نگاه به نمودار قیمتی کافی نیست. اینجاست که استفاده از یک یا چند اندیکاتوری که قبلاً در این درس ذکر شد می تواند به شما کمک فوق العاده ای کند.
در این مثال دقت کنید که با شکسته شدن خط روند EUR / USD ، اندیکاتور مکدی حرکت نزولی را نشان می دهد.
با توجه به این اطلاعات می توان با اطمینان گفت که این شکست سبب خواهد شد تا روند نزولی یورو ادامه یافته و پایین تر کشیده شود و ما به عنوان تریدر ، بهتر است روی این جفت ارز فروش بگیریم.
کانال ها
روش دیگر برای شناسایی فرصت های معاملاتی مربوط به شکست ، ترسیم کانال روند است.
ترسیم کانال های روند تقریباً دقیقا مشابه ترسیم خطوط روند است با این تفاوت که پس از ترسیم خط روند باید خط طرف دیگر را نیز اضافه کنید.
کانال ها به این دلیل مفید هستند که شما می توانید شکست در هر دو طرف روند را شناسایی کنید.
رویکرد ما نسبت به کانال ، بسیار مشابه رویکرد ما نسبت به خط روند است. از این رو که منتظر می مانیم قیمت به یکی از خطوط کانال برسد و بعد اندیکاتور ها را نگاه می کنیم تا در تصمیم گیری به ما کمک کنند.
در نمودار بالا دقت کنید که با شکسته شدن EUR / USD و رفتن به زیر خط پایینی کانال روند ، اندیکاتور مکدی یک حرکت نزولی شدید را نشان می دهد. این یک نشانه خوب برای فروش گرفتن بوده است!
مثلث ها
سومین راهی که می توانید فرصت های معاملاتی مربوط به شکست را پیدا کنید ، پیدا کردن مثلث هاست.
مثلث ها زمانی تشکیل می شوند که قیمت بازار تصمیم به نوسانی شدن می گیرد و بعد شروع به تثبیت در یک بازه تنگ و محدود می کند.
هدف ما این است که در هنگام تثبیت قیمت بازار ، طوری موقعیت خود را بگیریم که در صورت رخ دادن شکست بتوانیم روی حرکت قیمتی سود بزنیم.
3 نوع مثلث وجود دارد:
- مثلث صعودی
- مثلث نزولی
- مثلث متقارن
مثلث صعودی
مثلث های صعودی وقتی شکل می گیرند که یک سطح مقاومت وجود داشته و قیمت بازار همچنان کف های بالاتری را بزند.
این نشانه ای سیگنال با شکست خط مرجع این است که گاوها (خریداران) به آرامی دارند دست بالا را در برابر خرس ها (فروشندگان) می گیرند.
داستان یک مثلث صعودی از این قرار است که هر بار قیمت به سقف خاصی می رسد ، معامله گران متعددی در آن سطح حضور دارند که معتقد به فروش در آن سطح هستند و در نتیجه قیمت مجدد پایین می آید.
از طرف دیگر ، معامله گران متعددی نیز وجود دارند که معتقدند قیمت باید بالاتر رود و به محض افت قیمت ، بالاتر از کف قیمت قبلی ، خرید می گیرند.
نتیجه یک نزاع بین گاوها و خرس ها است که در نهایت به شکل نوعی سردرگمی خود را نشان می دهد…
آنچه ما به دنبال آن هستیم ، شکستن به سمت بالا است زیرا مثلث های صعودی به طور کلی سیگنال خرید هستند. وقتی می بینیم سطح مقاومت دریده می شود ، تصمیم صحیح و مناسب ، خرید گرفتن خواهد بود.
مثلث نزولی
مثلث نزولی اصولاً نقطه مقابل مثلث صعودی است.
فروشندگان همچنان در حال حفظ فشار به خریداران هستند و در نتیجه ، ما شاهد تشکیل سقف های پایین تر هستیم که با سطح حمایت قوی برخورد می کنند.
به طور کلی مثلث های نزولی سیگنال های فروش هستند. برای بهره بردن از این امر ، هدف ما این است که در صورت شکست قیمت به زیر سطح حمایت ، خود را آماده فروش کنیم.
مثلث های متقارن
سومین نوع مثلث ، مثلث متقارن است.
به جای سطوح حمایت یا مقاومت افقی ، هم خریداران و هم فروشندگان باعث شکل گیری کف های بالاتر و سقف های پایین تر شده و تقریبا در نقطه وسط ، راس مثلث را تشکیل می دهند.
برخلاف مثلث های صعودی و نزولی که به طور کلی سیگنال های خرید و فروش هستند ، مثلث های متقارن هیچ حس جهت داری ندارند.
شما باید آماده معامله کردن شکست از هر دو طرف باشید!
در مثال مثلث متقارن ، شما باید خود را در موقعیتی قرار دهید که هم برای معامله شکست از بالا و هم برای معامله شکست از پایین آماده باشید.
در واقع این حالت زمان مناسب برای استفاده از سفارش OCO (لغو یکی با فعال شدن دیگری) است! جان؟ سفارش OCO را به خاطر نمی آورید؟ به سرعت درس انواع مختلف سفارش را یکبار دیگر مرور کنید!
در این سناریو ، GBP / USD از بالا شکسته و صعود کرده و سفارش ورود یا خرید ما فعال شده است.
تجزیه و تحلیل شکست در مثلث
برای اینکه بتوانید انواع مختلف شکست در مثلث را به خاطر بسپارید ، کافیست به جوش های صورت فکر کنید.
مثلث های صعودی معمولاً از بالا شکسته می شوند. بنابراین وقتی به مثلث های صعودی فکر می کنید ، یاد جوش های روی پیشانی خود بیفتید.
مثلث نزولی معمولاً شکست از پایین دارد. بنابراین وقتی به مثلث های نزولی فکر می کنید ، به جوش های چانه خود فکر کنید.
مثلث های متقارن می توانند هم از سمت بالا و هم از پایین بشکنند. بنابراین وقتی به مثلث های متقارن فکر می کنید ، هم یاد جوش های چانه و هم یاد جوش های پیشانی خود باشید.
اندیکاتور مومنتوم، ابزاری برای سنجش سرعت روند!
معرفی اندیکاتور مومنتوم
بنابر تعریف مراجع معتبر تحلیل تکنیکال، اندیکاتور مومنتوم (Momentum Indicator)، یک اندیکاتور پیشرو است، که سرعت تغییرات قیمت را اندازهگیری میکند.
پس گفته شد که یکی از ویژگیهای اصلی اندیکاتور مومنتوم پیشرو بودن آن است. به این معنا که به سرعت میتواند آینده بازار (یا یک سهم) را پیشبینی کند. این اندیکاتور در واقع قیمت فعلی را با قیمت روزهای گذشته (در بازههای زمانی مختلف) مقایسه کرده و شتاب رشد یا کاهش قیمت را اندازهگیری مینماید.
لازم به ذکر است که مومنتوم به نوعی یک نوسانگر بوده و در دسته اسیلاتورها قرار میگیرد.
مقدار عددی این اسیلاتور بر خلاف سایر اسیلاتورها بین دو عدد ثابت محدود نیست و ممکن است هر عددی را بپذیرد. مومنتوم قادر است تا بازارهای صعودی و نزولی را با استفاده از شکست روندها و واگراییها تشخیص دهد. توجه کنید که از اندیکاتور مومنتوم باید همواره در کنار روشهای دیگر سیگنالگیری استفاده کرد. این ابزار نمیتواند به تنهایی به عنوان یک استراتژی معاملاتی استفاده شود.
تنظیمات اندیکاتور
برای شروع کار پس از اجرای نرم افزار متاتریدر، نمودار سهام شرکت سرمایهگذاری مسکن (با نماد ثمسکن) را باز میکنیم. سپس مطابق تصویر زیر از نوار ابزار Insert (و یا از قسمت Navigator در سمت چپ و پایین نرمافزار) اندیکاتور مومنتوم را بر روی نمودار سهم اجرا مینماییم. مشاهده میکنیم که نمودار اندیکاتور در کادر پایین صفحه به نمایش در میآید.
در تصویر زیر نحوه اجرای اندیکاتور مومنتوم در نرمافزار متاتریدر را مشاهده میکنید.
نحوه شکلگیری اندیکاتور و فرمول آن (برای مطالعه بیشتر!)
همانطور که گفته شد اندیکاتور مونتوم سرعت تغییرات قیمت را اندازهگیری میکند. برای محاسبه این تغییرات از یک رابطه ساده استفاده میشود. در این روش کافی است قیمت پایانی هر روز را منهای قیمت پایانی n روز قبل کنیم. این کار باید هر روز انجام شود تا به ازای هر یک روز، یک نقطه به دست آید. نهایتا با اتصال این نقطهها به هم نمودار نهایی اندیکاتور رسم خواهد شد.
در نرم افزار متاتریدر، مقدار n به صورت پیشفرض ۱۴ در نظر گرفته شده است. شما میتوانید به دلخواهِ خود، n را تغییر دهید. اما کاربردیترین و پراستفادهترین مقادیر برای n، اعداد ۱۰ و ۱۴ میباشد.
تصویر بعدی نشاندهنده تنظیمات لازم برای استفاده از اندیکاتور مومنتوم در نرمافزار متاتریدر است.
توجه کنید که n در واقع عددی است که برای دوره زمانی در نظر گرفته میشود. برای مثال زمانی که n را ۱۴ فرض میکنیم، به این معناست که قیمت امروز منهای قیمت ۱۴ روز قبل و قیمت دیروز منهای قیمت ۱۴ روز قبل از آن (یعنی ۱۵ روز قبل) شده و الی آخر … تا نمودار به دست بیاید.
فرمول ساده اندیکاتور مومنتوم :
که در آن M برابر با مقدار اندیکاتور، V برابر قیمت پایانی روز، و Vn برابر قیمت پایانی ۱۴ روز قبل میباشد.
روش دیگری که در برخی نرمافزارها مثل متاتریدر برای رسم اندیکاتور مومنتوم استفاده میشود بر این اساس است :
۱۰۰*(M=(V/Vn
که در این صورت اندیکاتور حول نقطه ۱۰۰ نوسان خواهد کرد. اعداد بیشتر از ۱۰۰ نشاندهنده این است که قیمت در حال حاضر بیشتر از قیمت در n روز (کندل) قبلی است. و زمانی که اندیکاتور به سطح کمتر از ۱۰۰ برسد به این معناست که قیمت فعلی کمتر از قیمت در n روز (کندل) قبل میباشد.
نمایش اندیکاتور مومنتوم میتواند بر اساس اعداد منفی تا مثبت (در پنلهای آنلاین) و یا بر اساس اعداد مثبت (در نرمافزار متاتریدر) باشد. استفاده از هر دو، نتیجه یکسانی خواهد داشت.
کاربرد اندیکاتور مومنتوم
از نظر معاملاتی اندیکاتور Momentum ابزار مناسبی برای تشخیص ضعف و قدرت روندها است. تجربه ثابت کرده که این اندیکاتور در روندهای صعودی نسبت به روندهای نزولی موفقیت بیشتری دارد. دلیل این موضوع این است که بیشتر بازارهای مالی جهان اعم از بورس کشورهای مختلف، به دلیل رشد اقتصادی موجود در جهان، در بلند مدت تمایل به حفظ حرکت صعودی دارند. در ادامه این مقاله با چند مثال کاربردی، به شرایط استفاده از اندیکاتور مومنتوم میپردازیم.
۱- سیگنالگیری با شکست سطح ۱۰۰
اولین کاربرد اندیکاتور مومنتوم، بررسی موقعیت آن نسبت به سطح مرجع است. این سطح در نرمافزار متاتریدر سطح ۱۰۰ واحدی و در پنلهای آنلاین سطح صفر واحدی میباشد. هر گاه اندیکاتور بالای سطح مرجع قرار گیرد روند صعودی و هرگاه اندیکاتور پایینتر از سطح مرجع قرار گیرد؛ روند نزولی است.
لذا در نرمافزار متاتریدر، در صورتی که مومنتوم سطح ۱۰۰ واحدی را رو به بالا بشکاند سیگنال خرید و در صورتی که این سطح را رو به پایین بشکاند، سیگنال فروش صادر خواهد شد.
دقت کنید تا زمانی که اندیکاتور در بالا یا پایین سطح ۱۰۰ تثبیت نشده باشد، روند نزولی یا صعودی قبلی ادامه خواهد داشت.
- توجه کنید همانطور که گفته شد در پنلهای معاملاتی آنلاین سطح صفر معادل سطح ۱۰۰ در نرمافزار متاتریدر است. پس در این پنلها باید به جای شکست سطح ۱۰۰ از شکست سطح صفر استفاده کنیم.
به مثال زیر توجه کنید. این تصویر سیگنالهای خرید و فروش به دست آمده با استفاده از شکست سطح ۱۰۰ واحدی در اندیکاتور Momentum در نماد ثمسکن را نشان میدهد.
۲- سیگنالگیری با شکست روند مومنتوم
یکی دیگر از روشهای سیگنالگیری از اندیکاتور مومنتوم سنجش وضعیت اندیکاتور و الگوهای تشکیل شده بر روی آن است. نمودار اندیکاتور نیز میتواند الگوهایی مشابه الگوهای قیمتی را تشکیل دهد. برای مثال در تصویر زیر قیمت پس از تشکیل یک روند نزولی، خط روند نزولی را به سمت بالا شکسته و همزمان همین اتفاق در مورد اندیکاتور مومنتوم نیز رخ داده است. در واقع شکسته شدن خط روند نزولی بر روی اندیکاتور، تأییدکننده سیگنال خرید به وجود آمده بر روی نمودار قیمت است.
از این روش میتوان در زمان شکستروندها، تشکیل حمایتها و مقاومتهای استاتیک و دینامیک، الگوهای ادامهدهنده و برگشتی و … استفاده کرد.
تصویر زیر صدور سیگنال خرید پیشرو با شکست خط روند نزولی در اندیکاتور Momentum و در نماد ثمسکن را نشان میدهد.
۳- واگراییها بر روی اندیکاتور مومنتوم
علاوه بر موارد ذکر شده، از اندیکاتور مومنتوم در تشخیص واگراییهای مثبت، منفی و واگراییهای مخفی نیز میتوان استفاده نمود.
اما در ادامه با یک مثال به تشخیص واگرایی منفی با استفاده از اندیکاتور Momentum میپردازیم.
در تصویر بعدی مشاهده میکنید که در انتهای یک روند صعودی پر قدرت واگرایی منفی تشکیل شده و هشداری در جهت بازگشت روند را صادر میکند. پس از این اتفاق سهم وارد یک روند اصلاحی شدید و بلندمدت شده است. در این جا مومنتوم یک نقش اساسی را ایفا میکند. در واقع قیمت سهم بر روی یک روند صعودی در حال افزایش بوده، اما تشکیل یک واگرایی در مومنتوم هشدار بازگشت روند را صادر کرده است. در این جا نقش پیشرو بودن اندیکاتور مومنتوم کاملا لمس میشود.
تصویر زیر مربوط به مثال گفته شده و مشاهده واگرایی منفی در انتهای روند صعودی با استفاده از اندیکاتور Momentum و در نماد ثمسکن است. واضح است که مشاهده واگرایی منفی میان نمودار قیمت و اندیکاتور مومنتوم، نوید بازگشت قیمت و تغییر روند را پیشتر به ما داده است.
چکیده مطلب:
از زمان شکلگیری بازارهای مالی و استفاده روزافزون از تحلیل تکنیکال، تعداد زیادی از اندیکاتورهای کابردی توسط تحلیلگران خبره به بازار معرفی شده است. قطعا تسلط کامل و استفاده همزمان از همه این اندیکاتورها برای هیچ معاملهگری امکانپذیر نیست. در واقع معاملهگر حرفهای و موفق کسی است که استراتژیهای مختلف را بر اساس این اندیکاتورها تنظیم کرده و آنها را امتحان کند. در نهایت استراتژی که بهترین نتیجه و بیشتری بازدهی را کسب کرده باشد، میتواند به عنوان استراتژی اصلی مورد استفاده قرار گیرد.
اندیکاتور مومنتوم به عنوان یک اندیکاتور پیشرو در تشخیص سیگنالها و ارائه هشدارهای لازم میتواند جزئی از استراتژی معاملاتی شما باشد. پس فراموش نکنید که هیچگاه از علائم یک اندیکاتور به عنوان سیگنال قطعی استفاده نکنید و آن را در کنار سایر ابزارهای تکنیکال مورد بررسی قرار دهید.
آموزش کار با اندیکاتور OBV
در تحلیل تکنیکال معامله گران معمولا از اندیکاتورها برای تشخیص روند استفاده می کنند. اندیکاتورهای مختلفی در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد که از جمله آنها می توان به اندیکاتور OBV اشاره کرد. این اندیکاتور بر خلاف برخی از اندیکاتورها که بر اساس قیمت محاسبه می شوند، بر اساس حجم معاملاتی محاسبه می شود. در این مقاله قصد داریم به معرفی اندیکاتور مذکور و بررسی عملکرد آن بپردازیم.
اندیکاتور OBV(On Balance Volume) چیست؟
اندیکاتور OBV (On Balance Volume) یا شاخص حجم تعادلی به عنوان یک اندیکاتور تجمعی، با تفریق حجمها در روزهای کاهش قیمت و جمع کردن حجمها در روزهای افزایش قیمت، می تواند فشار خرید و فروش را محاسبه میکند. در سال 1963 میلادی جو گرنویل (Joe Granville) در کتاب "راهکار جدید گرَنویل به منظور کسب سود بیشتر از بازار سهام" اندیکاتور OBV را معرفی کرد. با استفاده از اندیکاتور OBV می توان جریان مثبت و منفی حجم را محاسبه کرد. چارتیستها از طریق جستجوی واگرایی بین OBV و قیمت می سیگنال با شکست خط مرجع توانند حرکت قیمت را پیش بینی کنند. آنها میتوانند از OBV، برای تأیید روند قیمت استفاده کنند. این اندیکاتور یکی از اندیکاتورهای محبوب در تحلیل تکنیکال است.
محاسبات اندیکاتور OBV
زمانی حجم دوره مثبت است که قیمت بسته شدن فعلی در بالای قیمت بسته شدن قبلی واقع شده باشد و زمانی حجم دوره منفی است که قیمت بسته شدن فعلی در زیر قیمت بسته شدن قبلی واقع شده باشد.
تفسیر
طبق نظریه گرنویل، در اندیکاتور OBV حجم از قیمت پیشی میگیرد. OBV زمانی افزایش می یابد که حجم روزهای مثبت بیشتر از حجم روزهای منفی باشد. همچنین OBV زمانی کاهش می یابد که حجم روزهای منفی قوی تر از حجم روزهای مثبت باشد. اندیکاتور OBV کاهشی، فشار حجم منفی را نشان می دهد که میتواند حاکی از قیمتهای کمتر باشد و اندیکاتور OBV افزایشی، فشار حجم مثبت را بیان می کند که میتواند باعث ایجاد قیمتهای بیشتر شود.
گرنویل در تحقیق خود به این نکته که جابه جایی OBV اغلب پیش از قیمت صورت می گیرد نیز اشاره کرده است. در این اندیکاتور زمانی انتظار افزایش قیمت باید داشته باشیم که در زمان رشد ،OBV قیمتها در حال کاهش باشند و یا خنثی هستند. زمانی هم که OBV نزول کند، در صورتی که قیمتها در حال افزایش و یا خنثی باشند، می توان انتظار کاهش قیمت داشت. مقدار دقیق OBV چندان مهم نیست.
در مقابل، چارتیستها باید تمرکز خود را بر ویژگیهای خط OBV قرار دهند. آنها روند OBV را در ابتدا باید تعیین کنند. سپس باید اقدام به بررسی میزان هماهنگی روند فعلی با روند سهام مورد نظر کنند. در مرحله بعد، باید سطوح حمایت یا مقاومت را دنبال کرد. روند OBV در صورت شکسته شدن این سطوح، تغییر می کند و برای تولید سیگنال می توان از این شکستها استفاده کرد. از آن جایی که OBV مبتنی بر قیمتهای بسته شدن بازه زمانی می باشد، باید به قیمتهای بسته شدن در زمان جستجوی واگرایی یا شکست حمایتی/مقاومتی توجه کرد.
واگرایی
برای پیشبینی بازگشت روند می توان از سیگنالهای واگرایی صعودی و نزولی استفاده کرد. مبنای این سیگنالها، همان نظریه پیشی گرفتن حجم بر قیمتها می باشد. در پایان روند نزولی، واگرایی صعودی رخ میدهد و زمانی که OBV بالاتر رفته و یک کف بالاتر ایجاد میکند، در حالی که قیمتها به سمت کف پایینتر میروند و کمتر می شوند، ایجاد میشود. در پایان روند صعودی نیز واگرایی نزولی رخ میدهد و زمانی که OBV پایینتر رفته و یک سقف پایینتر ایجاد میکند، در حالی که قیمتها به سمت سقف بالاتر میروند و بیشتر شدند، ایجاد میشود. واگرایی میان قیمت و OBV، این هشدار را به چارتیستها میدهد که یک بازگشت قیمتی رخ خواهد داد.
تأیید روند
OBV به منظور تأیید روند قیمت، شکست در جهت نزولی و شکست در جهت صعودی می تواند مورد استفاده قرار گیرد. همانطور که در نمودار زیر مشخص است پس از شکست خط روند صعودی در نمودار قیمت، زمانی که اندیکاتور OBV سطح حمایت خود را بشکند، سیگنال تأیید کننده این شکست صادر می شود.
اندیکاتور مذکور در برخی مواقع، با سهام مورد نظر به صورت گام به گام حرکت میکند. در این صورت، OBV قدرت روند نزولی یا صعودی سهام را تأیید میکند. در نمودار زیر خط آبی، اندیکاتور OBV بر روی نمودار را نشان می دهد و همانطور که مشاهده می شود، نمودار قیمت و اندیکاتور OBV به طور پیوسته در بازه زمانی نمایش داده شده، با هم حرکت کردهاند که قدرت روند صعودی را نشان می دهد.
محدودیتهای اندیکاتور OBV
در صورتی که تحلیلگران فقط از این اندیکاتور استفاده کنند ممکن است سیگنالهای کاذب دیافت کنند، بنابراین بهتر است که از اندیکاتور مذکور به همراه اندیکاتورهای مک دی (MACD) یا شاخص جهتدار میانگین (ADX) که دادههای قبلی را لحاظ میکنند، استفاده کرد.
نشان دادن تغییرات حجمی بزرگ در معاملات، نقطه قوت این اندیکاتور می باشد اما این امکان وجود دارد که تغییرات حجمی ناگهانی که در پی آنها روندی خاص به وجود نمی آید نیز مشاهده شود. برای مثال این امکان وجود دارد که یک رویداد اقتصادی تغییرات حجمی زیاد را به دنبال داشته باشد و یا بازیگران بزرگی معامله در حجم بالا انجام دهند، در سیگنال با شکست خط مرجع حالی که روند خاصی در پی آن ایجاد نشود. در نتیجه این اندیکاتور دچار کاهش دقت در چندین دوره شود زیرا محاسبه OBV هر دوره مطابق مقدار آن در دوره قبل انجام می شود.
سخن پایانی
شاخص حجم تعادلی یک اندیکاتور ساده است که برای اندازهگیری فشار خرید و فروش از حجم و قیمت استفاده میکند. زمانی فشار خرید مشهود است که حجم مثبت از حجم منفی پیشی بگیرد. زمانی هم فشار فروش مشهود می شود که حجم منفی از حجم مثبت پیشی گرفته و خط OBV پایین رود. چارتیستها برای تأیید روند سهام یا جستجوی واگرایی میتوانند از OBV استفاده کنند. معامله گران باید اندیکاتور OBV را مانند همه اندیکاتورهای دیگر در کنار دیگر ابعاد تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار دهند.
Momentum Indicator آموزش اندیکاتور مومنتوم
مومنتوم یکی از مهمترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال است. به خوبی میدانیم که برای ورود به بازار سرمایه، نخستین کار، آموزش حرفهای مطالب و اصطلاحات مالی و کاربردهای آنان است. اندیکاتورها نیز از جمله ابزارآلات مجازی کاربردی است که کارکردی مهم در بررسی و تحلیل شرایط بازار بورس و اوراق بهادار دارند.
اندیکاتور ممنتوم یکی از زیرمجموعههای این نمودار بوده و کاربردی وسیع در بررسی سیگنالهای خرید و فروش دارد. برای آموزش اندیکاتور مومنتوم ابتدا لازم است که بدانیم این اندیکاتور بهچه شکلی عمل کرده و در چه مواقعی کاربرد دارد.
اندیکاتور Momentum، برای شناسایی تغییرات نرخ و قیمت بوده و از نمودارهای پیشرو بهشمار میرود. مهمترین کاربرد این نمودار بررسی تغییرات و حرکت نرخ سهام در زمانهای گوناگون و در یک بازه مشخص شده است. با کمک این نمودار رشد و افت قیمتها را مشاهده کرده و با یکدیگر مقایسه میکنیم. اگر شما نیز از فعالان و علاقهمندان بازارهای بورس و افت و خیزهای آن هستید، پیشنهاد ما برای مطالعه این مقاله را از دست نداده و با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله:
آموزش اندیکاتور مومنتوم
اندیکاتورهای بازار بورس، تقسیمبندیهای متعددی دارند. دو دسته عمده از خانواده اندیکاتور شامل مدل رونده و نوسانگر است. اندیکاتور روندی بخشی از نمودارهای مؤثر بر قیمت سهام هستند و نوسانگرها نشاندهنده تغییرات عمیق بر روی نمودارهای قیمتی محسوب میشوند.
اندیکاتور مومنتوم نیز از شاخههای نمودارهای نوسانگر بوده و بهعنوان اسیلاتور شناخته میشود.این مدل نمودار قادر است کلیه بازارهای بورسی شامل کاهش و افزایش قیمتی را بررسی کرده و با استفاده از مدلهای واگرایی یا شکست روندی به نمایش آنها بپردازد.
برای محاسبه چگونگی محاسبه و عملکرد اندیکاتور مومنتوم، لازم است در ابتدا فاکتورهای محاسبه آن را بهخوبی بشناسیم. این فاکتورها شامل M، CP، CPn و n میشود. هر کدام از این متغیرها به معنای مقدار مومنتوم، قیمت پایانیافته، قیمت پایانی در طول بازه زمانی در نظر گرفته شده و طول زمان مورد نظر است.
فرمول سنجش اندیکاتور مومنتوم به دو شکل است:
M = (CP / CPn) * 100
M = CP – CPn
در مبحث آموزش اندیکاتور مومنتوم و برای محاسبه دقیق این آیتمها، قیمت سهم در حال حاضر را با قیمت آن در طول بازه زمانی مشخص در نظر گرفته و ضربدر ۱۰۰ میکنند. بدین ترتیب درصد نوسانات قیمتی مشخص شده و نمایش داده میشود.
این نوسانات بهشکلی افزایشی یا کاهشی بوده و به دو شکل نمایش داده میشود. در مواقعی که نمودار خطوط را بالای عدد ۱۰۰ در نظر گرفته است، قیمت انتهایی آن بیش از قیمت پایانی دوره زمانی مشخص شده یا فاکتور n است. در مقابل اگر نمودار زیر عدد ۱۰۰ را نشان دهد بدان معناست که قیمت پایانی سهمهای مشخص شده از قیمت پایانی دوره زمانی مورد نظر پایینتر است.
در واقع تفاوت قیمتی میان نوسانات خطوط نمودار اندیکاتور مومنتوم بیانگر سرعت حرکت نرخ سهام بهسوی قیمت مشخصی است. با فهم این موضوع سیاستهای خرید و فروش نیز تغییر پیدا کرده و به سمت سوددهی پیش خواهد رفت.
کاربردهای سیگنالگیری از اندیکاتور مومنتوم
از جمله مهمترین کاربردهای این نمودار تعیین موقعیت سهم با کمک به شکست سطوح قیمتی است. در واقع با شناخت سطح مرجع که عموماْ یک سطح ۱۰۰ واحدی در نظر گرفته شده یا به نام سطح صفر شناخته میشود، بررسیها آغاز میگردد. این سطحبندی با کمک اپلیکیشن متاتریدر و کلیه پنلهای آنلاین، قابل اندازهگیری و بررسی است.
در صورتیکه نمودارهای سیگنال با شکست خط مرجع اندیکار مومنتوم بالای چنین سطحی قرار داده شود، روند رشد قیمتی بهسوی صعودی شدن پیش رفته و در مقابل اگر پایین این خط تعیین شده بنشیند، نشان از نزول شرایط خواهد داشت.
سیگنالگیری با کمک شکست نمودارهای مومنتوم
در ادامه آموزش اندیکاتور مومنتوم، به بررسی و چگونگی سیگنالگیری بههنگام سنجش شرایط نمودارهای اندیکاتور میپردازیم. این الگوهای نمایشی حاصل از نوسانات قیمتی به روشهای سیگنالگیری کمک بزرگی کرده و شرح ادامه روند کار را مشخص میکنند. از روش سیگنالگیری با شکست نمودارهای مومنتوم میتوان در زمان شکست روند کار، نقاط حمایتی، نقاط برگشتی، تشکیل شرایط مقاومتی چه بهصورت ثابت و چه به شکل پویا و انواع و اقسام الگوهای مالی بهره برد. در ادامه به توضیح جزئیات این بررسیها و نتایج به دست آمده میپردازیم.
بررسی انواع واگرایی در اندیکاتور مومنتوم
واگراییهای رو به رشد در این نوع از اندیکاتور زمانی قابلتوجه است که قیمتها نزولی بوده ولی در روند کلی کار به سوی صعودی شدن پیش میرود. در مقابل زمانی که قیمتها ظاهراْ صعودی هستند و بالای خط مرجع قرار دارند اما روند رشد نرخ سهم رو به افول بوده و به زودی شاهد افت روند رو به رشد قیمتی خواهیم بود. با کمک نمودارهای اندیکاتور مومنتوم این سنجشها قبل از نمود بیرونی قابل اندازهگیری و بررسی است.
بررسی حجم معاملات بورس با استفاده از اندیکاتور مومنتوم
نمودارهای اندیکاتور مومنتوم قادر به اندازهگیری و نمایش قیمت سهام بازار بورس در بازههای زمانی مختلف هستند. این نمودار حجم معاملات انجام شده را بررسی کرده و نسبت به میزان آن به سنجش سایر فاکتورهای مالی میپردازد. این مطالعات نشان میدهد که مقدار حجم سهامهای خرید و فروش شده با سرعت تغییرات نمودار مومنتوم در رابطهای مستقیم هستند.
بر طبق این بررسیها زمانی که حجم معامله بیشتر شود، سرعت نوسانات نیز بالاتر رفته و در مقابل با کاهش میزان تغییرات پی به نزول مقدار معاملات انجام شده در بازار سهام میبریم. در آموزش اندیکاتور مومنتوم متوجه میشویم که این نمودار بر کلیه تحلیلهای کلی و جزئی تکنیکال تاثیر گذاشته و به نمایش تغییرات قیمت و نرخ سهام میپردازد.
افزون بر آن سرعت این تغییرات را نیز محاسبه کرده و روند صعودی یا نزولی بودن آن را نمایش میدهد. با تمامی این تفاسیر اندیکاتور مومنتوم را در خانواده نمودارهای نمایشگر نوسانات مالی بهصورت پیشرو قرار داده و به تغییرات بازار با نگاهی موشکافانهتر مینگرند.
مزایای آموزش اندیکاتور مومنتوم و استفاده از آن
گفتیم که با استفاده از اندیکاتور مومنتوم، توانایی بررسی سیگنالهای معاملاتی وجود دارد. البته ذکر این نکته بهجاست که استفاده از اندیکاتور علاوه بر مباحث مطالعاتی، به روند تصمیمگیری نیز کمک میکند. بهطوریکه با کمک این نمودار میتوان در شناسایی زمانهای خرید و فروش سهم اشراف بهتری پیدا کرد.
با استفاده از اندیکاتور مومنتوم و از طریق نرمافزار تریدر میتوان به تغییرات نرخ سهم بر اساس فیدبکهای شکست، نقاط حمایت و پول بک پی برده و بر اساس آنها عمل کرد. در واقع هوش تجاری معاملهگران با بررسیهای اقتصادی، نموداری و سنجش نرمافزاری تکمیل شده و در سوددهی معاملات سهمی آنان مؤثر است.
موقعیت خطوط و سیگنالهای نمایشی اندیکاتور مومنتوم
خطوط نمایشی در نمودارهای اندیکاتور مومنتوم با دو مدل شکستگی خطی و نسبت به خط مرجع بررسی میشوند. در این قسمت به بررسی نتایج حاصل از این شرایط پرداخته و آنها را توضیح میدهیم.
شکستگی خطوط روند
شکستگی خطوط سیگنال در زمانهای مشخص شده، حاوی اطلاعاتی پیرامون تغییرات نرخ صعودی یا نزولی سهام است. بهطوریکه این خطور میتوانند رشد نرخ پس از یک دوره نزول را نشان داده و به شکست شرایط موجود خاتمه دهند. در آموزش اندیکاتور مومنتوم دیدیم که با کمک این نمودار میتوانیم وضعیت سهم یک شرکت تولیدی، صنعتی و مالی را بررسی کرده و به آینده اقتصادی آن سازمان پی برد.
اگر شکستگی خطوط روند پس از یک دوره نزول به بالا رشد پیدا کند، حاکی از تغییر وضعیت منفی بوده و باید به رشد مثبت شهم امیدوار بود. در مقابل اگر پس از سیر صعودی سهام شرکتی، ناگهان دچار افت نرخ گردد، نمودار این افت را در خطوط کاهشی نمایش داده و پیامآور شرایط نزولی وضعیت موجود در چنین سهمی است.
بررسی نمودار اندیکاتور مومنتوم در موقیتهای استراتژیک نسبت خط مرجع
جهت بهرهگیری بهینه از چنین نمودارهای نمایش سیگنال قیمتی، میتوان از میانگین متحرک نیز استفاده کرد. در این شرایط سیر روند سیگنالها به سوی بالا حرکت کرده و بهترین زمان برای انجام معاملات در جهت خرید است.
برعکس اگر سیگنالهای بررسی شده با استفاده از میانگین متحرک بهسوی پایین در حال نزول باشد، نشان از بهترین زمان ممکن جهت فروش سهمهای خریداری شده است؛ چرا که این ریزش در ابتدای نقطه سقوط قرار داشته و به سهامدار این پیغام را میدهد که نگهداری بیشتر سهم موجب ضرر و زیان در آینده خواهد شد.
در این نمودارواگراییهای مثبت و منفی نرخ سهم را نیز بهخوبی مشاهده میکنیم. واگرایی صعودی زمانی رخ میدهد که نرخ در حال کاهش پیدا کردن بوده اما در سیگنالهای نمایشی روند رو به افزایش دیده میشود. در مقابل واگرایی نزولی که به نام منفی نیز مشهور است، زمانی اتفاق میافتد که قیمت ظاهراْ روندی رو به رشد دارد؛ با وجود این سیگنالهای نرخ بازار در بازه زمانی مشخص حاکی از نزول روند کلی سهام داشته و به سهامداران هشدار کاهش قیمت یا ضرر را میدهد. در آموزش اندیکاتور مومنتوم، این روند را واگرایی منفی بازار سهام میشناسند.
آموزش اندیکاتور مومنتوم در بررسی حجم معاملات
با توجه به مطالب بالا بهخوبی متوجه شدیم که نمودار سیگنالهای مومنتوم بیانگر میزان تغییرات نرخ سهام شرکتهای مختلف در بازار بورس است. این تغییرات در بازه زمانی مشخصی با فاکتور n مشخص شده و با در نظر گرفتن حجم معاملات انجام شده در طول این زمان بررسی میشود.
این سیگنالها به کاربران میگوید که در زمان افزایش حجم معاملات، سرعت تغییرات نوسانات نمودار مومنتوم نیز افزایش یافته و با کاهش داد و ستدهای مالی و خرید و فروشهای سهامی، این سیگنالها نیز روندی نزولی مییابند. نمودارهای تحلیلگرانه اندیکاتور مومنتوم، این توانایی را به سهامدار محقق میدهد که به پیگیری تغییرات سیگنال با شکست خط مرجع قیمت سهم شرکتها و صنایع مختلف بسنده نکرده و سرعت این تغییرات و نقطه حمایت، نزول و صعود آن را با کمک نمادهای مالی بررسی و محاسبه کند.
آموزش اندیکاتور مومنتوم با بیان مسیر افزایشی سیگنالها
اولین سیگنال اندیکاتور مومنتوم با بالا کشیدن سطح مرجع نرمافزار بورسی نشان داده میشود. در این شرایط سیگنال خریدی صادر شده و در عوض با پایین رفتن سیگنال از سطح مرجع، سیگنال فروش سهم منتشر میشود.
دومین سیگنال نمودارهای اندیکاتور مومنتوم، نتیجهگیری با استفاده از رسم خط روند نزولی منتشر میشود. اگر سیگنال خروجی، خط روند کاهشی را به سمت بالا قطع کند، پیامی مبنی بر خرید سهام صادر میکند. برای دریافت نتایج دقیقتر و بهینهتر، بهتر آن است که با یک اندیکاتور دیگر نیز این بررسیها را مقایسه کرده و انجام دهیم. در جلسات آموزش اندیکاتور مومنتوم این گزینه عنوان میشود که قطع نمودارهای دو اندیکاتور میتواند پیامآور اطلاعاتی دقیقتر از آینده بازار سهام باشد.
واگرایی سیگنالهای اندیکاتور نیز بر نحوه خرید و فروش سهام اثرگذار است. بهطوریکه این واگرایی نمودار نرخ سهام را میتوان از اندیکاتور مومنتوم استخراج کرد. در اصل واگرایی معاملات انجام شده زمانی به مرحله ظهور میرسد که حرکت سیگنالها در خلاف جهت یکدیگر بوده و این تحرکات متضاد همدیگر باشند.
نتیجه این تحرکات ایست نرخ سهام در عددی مشخص و برای مدت زمانی نامعلوم بوده و سپس به تغییر روند و جهت معمولی اقدام میکند. از آنجاییکه واگرایی سیگنالهای قیمت سهام، به دو شکل معمولی و مخفی تقسیمبندی میگردد، برداشتهای مالی از آن نیز متفاوت است.
در واگرایی معمولی متوجه میشویم که این پدیده در پایان تحرکات بازار مالی رخ میدهد اما در واگرایی مخفی در زمان اصلاح روند نرخ قیمت سهام ایجاد میشود. واگراییها نمایانگر نقطه صعود یا نزول اطلاعات خرید و فروش بوده و میتوان از آنها بهترین نتیجه را بهدست آورد.
نتیجهگیری آموزش اندیکاتور مومنتوم
در این مقاله گفتیم که نمودارهای اندیکاتور مومنتوم نشانگر تغییرات قیمتی سهام بوده و جزو اندیکاتورهای پیشرو در بازار بورس است. اکثریت سهامدارانی که در بازار بورس به شکلی حرفهای فعالیت میکنند، ترجیح میدهند به بررسی دقیقتر بازار پرداخته و بیگدار به آب نزنند. آنان به این نتیجه رسیدند که اندیکاتورهای پیشرونده یکی از بهترین ابزار نرمافزاری در نمایش سیگنالهای خرید و فروش بازار بوده و تا حدی اطمینان کافی را برای مشاهده روند معاملات به کاربر میدهند.
با تمامی اینها در جلسات آموزش اندیکاتور مومنتوم، توجه به این موضوع مهم است که کلیه سیگنالهای نمودار اندیکاتورهای مومنتوم درست و دقیق نبوده و نتایجی صد در صدی بهبار نمیآورد. از یاد نبریم که هیچ نرمافزار بورسی، مالی و اقتصادی کامل نبوده و از این امکانات برای بالا بردن درصد بررسی استفاده میشود. هیچکدام از اندیکاتورها اعم از مومنتم، CCI، ATR و… نمیتوانند بهتنهایی مرجع کاملی باشند و شاید بهترین راه مقایسه نتایج بازار با کمک سیگنالهای چندین اندیکاتور است.
سخن آخر آنکه برای معامله در بازارهای بورس ایران و جهان، مهمترین عامل موفقیت آموزش، دقت، بررسی همهجانبه و ریسکپذیری عاقلانه است. پایبندی به استراتژیهای معاملاتی و مالی پیش گرفته شده، تمرکز و آرامش بهتری به معاملهگران داده و از بروز خطای احتمالی جلوگیری میکند. اگر از این مقاله استفاده لازم را بردهاید، ما را از نظرات خود بهرهمند سازید.
دیدگاه شما