مدیر نظارت بر بورس های سازمان بورس گفت:جهش بازار سرمایه به دنبال رشد صنایع و سهام بزرگ اتفاق افتاده و کاملا واقعی است.
۶ روش عملی ارزیابی عملکرد برای نیروی کار مدرن
مدیریت عملکرد بسیار مهم است، نه تنها به این دلیل که عامل تعیین کننده در افزایش دستمزد و ارتقای کارکنان است، بلکه به این دلیل که می تواند مهارت ها، نقاط قوت و کاستی های یک کارمند را به طور دقیق ارزیابی کند. با این حال، ارزیابی عملکرد به ندرت به خوبی مورد استفاده قرار می گیرد زیرا روش های ارزیابی عملکرد موجود در درونی کردن نتایج عملکرد کارکنان شکست می خورند. برای جلوگیری از تبدیل شدن ارزیابیهای عملکرد به چیزی بیش از کلمات رایج توخالی، مدیران منابع انسانی باید فرآیند موجود خود را اصلاح کنند و یکی از شش روش مدرن ارزیابی عملکرد را که در زیر فهرست شدهاند، اجرا کنند.
شش روش مدرن ارزیابی عملکرد
با روش مناسب ارزیابی عملکرد، سازمان ها می توانند عملکرد کارکنان را در سازمان ارتقا دهند. یک روش خوب بررسی عملکرد کارکنان می تواند کل تجربه را موثر و مفید کند. در اینجا نگاهی دقیق به شش روش عملکرد مدرن پرکاربرد آورده شده است:
۱- مدیریت بر اساس اهداف (MBO)
مدیریت بر اساس اهداف (MBO) روشی است برای ارزیابی که در آن مدیران و کارکنان با هم اهدافی را شناسایی، برنامه ریزی، سازماندهی و به اشتراک می گذارند تا در یک دوره ارزیابی خاص روی آن تمرکز کنند. پس از تعیین اهداف روشن، مدیران و زیردستان به طور دوره ای پیشرفت های انجام شده را برای کنترل و امکان سنجی دستیابی به اهداف تعیین شده مورد بحث قرار می دهند. این روش ارزیابی عملکرد برای تطبیق اهداف فراگیر سازمانی با اهداف کارکنان به طور موثر و در عین حال اعتبار بخشیدن به اهداف با استفاده از روش SMART استفاده می شود تا ببیند آیا هدف تعیین شده خاص، قابل اندازه گیری، دست یافتنی، واقع بینانه و حساس به زمان است یا خیر. در پایان دوره بررسی (سه ماهه، شش ماهه یا سالانه)، کارمندان بر اساس نتایج خود قضاوت می شوند. پاداش موفقیت با ارتقاء و افزایش حقوق است در حالی که شکست با انتقال یا آموزش بیشتر جبران می شود. این فرآیند معمولاً استرس بیشتری را بر روی اهداف ملموس وارد میکند و جنبههای ناملموس مانند مهارتهای بین فردی، تعهد و غیره اغلب زیر فرش کشیده میشوند.
برای اطمینان از موفقیت، فرآیند MBO باید در فرآیند تعیین هدف و ارزیابی سازمانی گنجانده شود. با گنجاندن MBO در فرآیند مدیریت عملکرد، کسبوکارها میتوانند تعهد کارکنان را بهبود بخشند، شانس دستیابی به هدف را تقویت کنند و کارمندان را قادر به تفکر آیندهنگر کنند. از جمله دلایل رایج شکست این برنامه موارد زیر می باشد
برنامه ناقص MBO، اهداف ناکافی شرکت، عدم مشارکت مدیریت ارشد
مراحل اجرای یک برنامه موفق MBO:
- هر مدیر باید ۵ تا ۱۰ هدف داشته باشد که با عبارات خاص و قابل اندازه گیری بیان شده است
- مدیر می تواند اهداف خود را به صورت کتبی مطرح کند که پس از بررسی نهایی خواهد شد
- هر هدف باید شامل یک شرح و یک برنامه روشن (فهرست وظایف) باشد تا آن را به انجام برساند
- نحوه اندازهگیری پیشرفت و تعداد دفعات آن را تعیین کنید (حداقل سه ماهه)
- اقدامات اصلاحی را که در صورت عدم مطابقت با برنامه ها انجام می شود، فهرست کنید
- اطمینان حاصل کنید که اهداف در هر سطح با اهداف سازمانی و سطوح بالا/پایین مرتبط است
غول خرده فروشی والمارت، از رویکرد مشارکتی گسترده MBO برای مدیریت عملکرد مدیران ارشد، میانی و خط اول خود استفاده می کند.
۲- بازخورد ۳۶۰ درجه
بازخورد ۳۶۰ درجه یک روش ارزیابی عملکرد چند بعدی است که کارمند را با استفاده از بازخورد جمع آوری شده از دایره نفوذ کارمند یعنی مدیران، همتایان، مشتریان و گزارش های مستقیم ارزیابی می کند. این روش نه تنها سوگیری در بررسی عملکرد را از بین می برد، بلکه درک روشنی از شایستگی یک فرد ارائه می دهد.
این روش ارزیابی دارای پنج جزء جدایی ناپذیر مانند:
۱ خود ارزیابی
خودارزیابی به کارکنان این فرصت را می دهد که به عملکرد خود نگاه کنند و نقاط قوت و ضعف خود را درک کنند. با این حال، اگر خودارزیابی بدون اشکال ساختاریافته یا رویه های رسمی انجام شود، می تواند ملایم، بی ثبات و مغرضانه شود.
۲ بررسی های مدیریتی
بررسی عملکرد انجام شده توسط مدیران بخشی از شکل سنتی و اساسی ارزیابی است. این بررسی ها باید شامل رتبه های فردی کارکنان باشد که توسط سرپرستان و همچنین ارزیابی یک تیم یا برنامه انجام شده توسط مدیران ارشد انجام می شود.
۳ بررسی همتایان
همانطور که سلسله مراتب از تصویر سازمانی خارج می شود، همکاران دیدگاه منحصر به فردی در مورد عملکرد کارمند پیدا می کنند و آنها را مرتبط ترین ارزیاب می کند. این بررسی ها به تعیین توانایی کارمند برای کار خوب با تیم، اتخاذ ابتکارات و مشارکت قابل اعتماد کمک می کند. با این حال، دوستی یا خصومت بین همسالان ممکن است منجر به تحریف نتایج ارزیابی نهایی شود.
۴ مدیر ارزیابی زیردستان (SAM)
این جزء ارزیابی صعودی بازخورد ۳۶۰ درجه یک گام ظریف و مهم است. گزارشگران تمایل دارند منحصر به فردترین دیدگاه را از دیدگاه مدیریتی داشته باشند. با این حال، بی میلی یا ترس از تلافی می تواند نتایج ارزیابی را منحرف کند.
۵ نظرات مشتری
مؤلفه مشتری این مرحله می تواند شامل مشتریان داخلی مانند کاربران محصول در سازمان یا مشتریان خارجی باشد که بخشی از شرکت نیستند اما به طور منظم با این کارمند خاص تعامل دارند. بررسی های مشتریان می تواند خروجی یک کارمند را بهتر ارزیابی کند، با این حال، این کاربران خارجی اغلب تاثیر فرآیندها یا سیاست ها را بر خروجی کارمند نمی بینند.
مزایای استفاده از بازخورد ۳۶۰ درجه:
- افزایش آگاهی افراد از نحوه عملکرد و تأثیر آن بر سایر ذینفعان
- به عنوان کلیدی برای شروع فعالیت های مربیگری، مشاوره و توسعه شغلی عمل کنید
- کارکنان را تشویق کنید تا در توسعه خود سرمایه گذاری کنند و مدیریت تغییر را بپذیرند
- بازخورد عملکرد را با فرهنگ کاری ادغام کنید و مشارکت را ارتقا دهید
این روش ایدهآلی برای سازمانهای بخش خصوصی نسبت به سازمانهای بخش عمومی است، زیرا بررسیهای همتا در سازمانهای بخش دولتی ملایمتر است.
از جمله دلایل رایج شکس این روش: ملایمت در بررسی، تفاوت های فرهنگی، رقابت پذیری، برنامه ریزی ناکارآمد و بازخورد نادرست
سازمانهای خصوصی برتر مانند RBS، Sainsbury’sو G4S از بازخورد عملکرد ۳۶۰ درجه و چند رتبهبندی برای سنجش عملکرد کارکنان استفاده میکنند.
۳- روش مرکز ارزیابی
مفهوم مرکز ارزیابی در سال ۱۹۳۰ توسط ارتش آلمان معرفی شد ، اما آن را جلا داده و متناسب با محیط امروزی طراحی شده است. روش مرکز ارزیابی کارمندان را قادر می سازد تا تصویر واضحی از نحوه مشاهده دیگران و تأثیر آن بر عملکرد آنها داشته باشند. مزیت اصلی این روش این است که نه تنها عملکرد موجود یک فرد را ارزیابی می کند، بلکه عملکرد شغلی آینده را نیز پیش بینی می کند.
در طول ارزیابی، از کارکنان خواسته میشود تا در تمرینهای شبیهسازی اجتماعی مانند تمرینهای درون سبد، بحثهای غیررسمی، تمرینهای حقیقتیابی، مشکلات تصمیمگیری، ایفای نقش و سایر تمرینهایی که موفقیت در یک نقش را تضمین میکند، شرکت کنند. اشکال عمده این رویکرد این است که یک فرآیند زمان و هزینه است که مدیریت آن دشوار است.
مزایای روش مرکز سنجش:
- دانش یک شرکت کننده را تقویت کنید، روند فکری او را تقویت کنید و کارایی کارمندان را بهبود بخشید
- می تواند متناسب با نقش ها، شایستگی ها و نیازهای تجاری مختلف طراحی شود
- بینشی از شخصیت کارمند ارائه دهید (اخلاق، مدارا، مهارت حل مسئله، درونگرایی/ برونگرایی، سازگاری و غیره
این روش ایده آلی برای سازمانهای تولیدی، شرکتهای مبتنی بر خدمات، مؤسسات آموزشی و شرکتهای مشاوره برای شناسایی رهبران و مدیران سازمانی آینده می باشد.
رهنمودهایی برای اجرای عملکرد مرکز ارزیابی:
- از تجزیه و تحلیل شغل برای تعیین مؤلفه های عملکرد مؤثر استفاده کنید
- معیارهای عملکردی را که می توان با استفاده از این مرکز ارزیابی اندازه گیری کرد، شناسایی کنید
- طبقه بندی رفتار معنادار و مرتبط نامزد در فرآیند ارزیابی
- تکنیک های ارزیابی را بیابید که به طور ایده آل می توانند اطلاعات رفتاری ایده آل را استخراج کنند
- ارزیابهای نقطهای و ناظران فوری ارزیابی شونده به استثنای آنها
- ارائه آموزش کامل به ارزیابان و داوران
- سیستمی از سوابق عملکرد برای هر نامزد حفظ کنید
- سوابق را بررسی کنید و به کارمند پاداش دهید یا بر اساس آن آموزش ارائه دهید
مایکروسافت، فیلیپس و چندین سازمان دیگر از روش مرکز ارزیابی برای شناسایی رهبران آینده در نیروی کار خود استفاده می کنند.
۴- مقیاس رتبه بندی رفتاری (BARS)
مقیاسهای رتبهبندی مبتنی بر رفتار (BARS) هر دو مزیت کیفی و کمی را در فرآیند ارزیابی عملکرد نشان میدهند. BARS عملکرد کارکنان را با نمونههای رفتاری خاصی که به رتبهبندیهای عددی مرتبط هستند، مقایسه میکند. هر سطح عملکرد در مقیاس BAR توسط چندین عبارت BARS که رفتارهای رایجی را که یک کارمند به طور معمول از خود نشان میدهد، توصیف میکند. این اظهارات به عنوان معیاری برای سنجش عملکرد یک فرد در برابر استانداردهای از پیش تعیین شده ای عمل می کند که برای نقش و سطح شغلی آنها قابل اجرا است. اولین گام در ایجاد BARS، تولید حوادث بحرانی است که رفتار معمولی در محل کار را به تصویر میکشد. گام بعدی ویرایش این حوادث مهم در قالبی رایج و حذف هر گونه افزونگی است. پس از عادی سازی، موارد بحرانی تصادفی شده و از نظر اثربخشی ارزیابی می شوند. حوادث بحرانی باقی مانده برای ایجاد BARS و ارزیابی عملکرد کارکنان استفاده می شود.
مزایای استفاده از BARS
- از استانداردهای واضح، بازخورد بهبودیافته، تجزیه و تحلیل دقیق عملکرد و ارزیابی مداوم لذت ببرید
- با تأکید بیشتر بر رفتارهای خاص، مشخص و قابل مشاهده، واریانس نامربوط سازه در رتبهبندیهای ارزیابی عملکرد را حذف کنید.
- هرگونه احتمال سوگیری را کاهش دهید و از عدالت در طول فرآیند ارزیابی اطمینان حاصل کنید
این روش ایده آلی برای کسبوکارها در هر اندازه و صنایع که میتوانند از BARS برای ارزیابی عملکرد کل نیروی کار خود از کارگزار سطح ابتدایی گرفته تا مدیران c-suite استفاده کنند می باشد.
معایب رایج BARS
- شانس بالا برای ذهنیت در ارزیابی ها
- تصمیم گیری برای جبران خسارت و ارتقاء سخت است
- ایجاد و پیاده سازی زمان بر است
- مطالبات بیشتری از مدیران و مدیران ارشد
۵- ارزیابی های روانشناختی
ارزیابی های روانشناختی برای تعیین پتانسیل پنهان کارمندان مفید است. این روش بر تجزیه و تحلیل عملکرد آینده یک کارمند به جای کار گذشته آنها تمرکز دارد. این ارزیابیها برای تجزیه و تحلیل هفت مؤلفه اصلی عملکرد یک کارمند مانند مهارتهای بین فردی، تواناییهای شناختی، ویژگیهای فکری، مهارتهای رهبری، ویژگیهای شخصیتی، بهره عاطفی و سایر مهارتهای مرتبط استفاده میشوند.روانشناسان واجد شرایط تست های مختلفی (مصاحبه های عمیق، تست های روانشناختی، بحث ها و موارد دیگر) را برای ارزیابی موثر یک کارمند انجام می دهند. با این حال، این یک فرآیند نسبتاً کند و پیچیده است و کیفیت نتایج به شدت به روانشناسی که این روش را انجام میدهد وابسته است.هنگام انجام ارزیابی روانشناختی سناریوهای خاصی در نظر گرفته می شود. به عنوان مثال، روشی که در آن یک کارمند با یک مشتری پرخاشگر برخورد می کند، می تواند برای ارزیابی مهارت های متقاعدسازی، واکنش رفتاری، واکنش عاطفی و موارد دیگر مورد استفاده قرار گیرد.
مزایای ارزیابی روانشناختی
- استخراج داده های قابل اندازه گیری و عینی نه تنها در مورد عملکرد یک کارمند، بلکه همچنین بالقوه
- در مقایسه با سایر روش های ارزیابی عملکرد، می توان آن را به راحتی به کار برد
- به کارکنان درونگرا یا خجالتی بستری برای درخشش و اثبات پتانسیل خود ارائه دهید
این روش ایده آلی برای شرکتهای بزرگی است که میتوانند از ارزیابیهای روانشناختی به دلایل مختلفی از جمله توسعه خط لوله رهبری، تیمسازی، حل تعارض و موارد دیگر استفاده کنند.
از جمله دلایل رایج شکست این روش: فقدان آموزش مناسب، فقدان متخصصان آموزش دیده برای انجام بررسی ها، و عصبی بودن یا اضطراب نامزدها می تواند نتایج را تغییر دهد.
موتورهای فورد، اکسون موبیل، پروکتراند گمبل از ارزیابیهای روانشناختی برای آزمایش شخصیت و عملکرد کارکنان خود استفاده میکنند.
۶- روش حسابداری منابع انسانی (هزینه)
روش حسابداری منابع انسانی (هزینه) عملکرد یک کارمند را از طریق مزایای پولی که برای شرکت به ارمغان می آورد تجزیه و تحلیل می کند. با مقایسه هزینه حفظ یک کارمند (هزینه به شرکت) و مزایای پولی (مشارکت) که یک سازمان از آن کارمند خاص به دست آورده است. هنگامی که عملکرد یک کارمند بر اساس روش های حسابداری بهای تمام شده ارزیابی می شود، عواملی مانند میانگین ارزش خدمات واحد، کیفیت، هزینه سربار، روابط بین فردی و موارد دیگر در نظر گرفته می شود. وابستگی زیاد آن به تجزیه و تحلیل هزینه و فایده و قدرت حافظه بازبین نقطه ضعف روش حسابداری منابع انسانی است.
مزایای روش حسابداری بهای تمام شده انسانی:
- به طور موثر هزینه و ارزشی را که یک کارمند برای سازمان به ارمغان می آورد اندازه گیری کنید.
- کمک به شناسایی پیامدهای مالی که عملکرد یک کارمند بر روی خط نهایی سازمان دارد.
این روش ایده آلی برای استارتآپها و کسبوکارهای کوچک که در آن عملکرد یک کارمند میتواند موفقیت سازمان را ایجاد یا شکست دهد می باشد.
ریسک و پاداش جدایی ناپذیر هستند
«نه پول را خیلی عزیز بدانید و نه بی ارزش. پول خدمتکار خوبی است، ولی رئیس بسیار بدی است»- الکساندر دوماس فیلس
مجله درگی: «نه پول را خیلی عزیز بدانید و نه بی ارزش. پول خدمتکار خوبی است، ولی رئیس بسیار بدی است»- الکساندر دوماس فیلس
روبرت اربن، میلیونر سرشناس، میگوید: «هر صبح که از خواب برمیخیزم، فهرست ثروتمندان فوربس را بررسی میکنم و اگر نام خود را در میان ثروتمندان آمریکا نبینم، با انگیزه بیشتری سر کار میروم و بیش از پیش تلاش میکنم». در واقع، علاقه به پولدار شدن در بسیاری از ما وجود دارد، و همین شیفتگی موجب میشود تا باورهای اشتباهی در خصوص ثروت آفرینی داشته باشیم.
در طول تاریخ نیز، برخی از فلاسفه، گوشه نشینان و حتی هنرمندان و اهل ادب، در نکوهش پول و ثروت سخنان بسیار گفته و بر باورهای اشتباه ما پیرامون کسب ثروت دامن زدهاند. شاید جمله مارک تواین را شنیده باشید که میگوید: «من با پولدارها مشکل دارم. خدا نکند به مقامی برسم آن وقت است که اوضاع برای آنها بیخ پیدا میکند.» در مقابل برخی هم دیدگاهی متفاوت نسبت به ثروت داشتهاند، بطور مثال جرج برنارد شاو بیپولی را ریشه حضور شیاطین و فساد میداند. صرفنظر از دیدگاههای متضاد صاحبان اندیشه، باز به جملهای بر میگردیم که در ابتدای یادداشت آمد. دیل کارنگی نیز مردم را بر سه دسته میداند: نوکران پول، همنشینان پول، و اربابان پول و به طور حتم کسانی برندهاند که پول را به خدمت خود و خلق در آوردند، نه آنکه برده آن باشند.
هرچند پول و ثروت در بسیاری اوقات، در معادله موفقیت بسیاری از افراد جایگاهی ندارد، اما چرا تعداد به نسبت کمی از مردم به ثروت مطلوبشان دست مییابند؟
از نظر راجر جیمز همیلتون، مولف کتاب «برنامه کلان میلیونرها: مسیر ویژه دستیابی به موفقیت مالی»، علت این امر آن است که بیشتر ما آموزشهای نادرستی در خصوص ثروت دریافت داشتهایم و یا آموختههایمان تاریخ گذشته، شدهاند. به طور کلی آموزشهای رسمی و آموزشهایی که در مدرسه میگیریم شاید به ما توانایی تأمین صحیح هزینههای زندگیمان را یاد بدهند، اما زمانی ثروت روی خوش به ما نشان خواهد داد که خود به دنبال یادگیری و اصلاح باورهای غلطمان برویم.
راجرهمیلتون در کتاب خود، ۵ افسانهی دروغ پیرامون ثروت را به همراه باورهای درست متناظر با آنها فهرست میکند. ۵ گانه همیلتون به شرح زیر است:
دروغهای افسانهای در کسب ثروت
۱. افسانهای به نام سرچشمههای متعدد درآمدزایی
افسانه: هر چه سرچشمههای درآمدزایی خودرا بیشتر کنید، ثروتمندتر خواهید بود.
حقیقت: ایجاد جریانهای مختلف درآمدزایی درست مانند زمانی است که سعی میکنیم چندین توپ را به شکل همزمان شوت کنیم و احتمالاً هیچ کدام هم گل نمیشود. ودر مقابل زمان و تمرکز خود را نیز از دست خواهیم داد.
حتماً ضرب المثل پول، پول میآورد به گوشتان آشنا است. اما پول، پول ماندگار نمیآورد. بلکه این افراد هستند که تولید درآمد میکنند. بنابراین قبل از سرمایه گذاری روی داراییها، روی افراد درست سرمایه گذاری درست کنیم وگرنه خود میمانیم و چندین توپ بی سرانجام.
لذا بیشتر روی داراییهای نامشهود سرمایه گذاری کنیم، نه افزایش داراییهای مشهود خود .
2. افسانهای به نام درآمد منفعل
افسانه: میتوان با زیر قرض رفتن و دریافت وام به منظور خرید سرمایههایی که ایجاد درآمد منفعل میکنند، یک عمر از کارکردن بینیاز شد.
حقیقت: استقراض یک چاه برایتان میکند نه رودخانه. این یک ضربالمثل شرقی است. متاسفانه یکی از تعاریف غلط برای کارآفرینی این است که از دل کوششهای دیگران و تلاشهای پیشین خود کسب درآمد کنیم. این همان ایجاد جریان درآمدی منفعل است. فرض کنیم که یک شرکت تاسیس و کارکنان مورد نظر را به استخدام درآوردهایم و بعد یک نفر را جذب میکنیم تا ادارهی کارکنان استخدام شده را عهدهدارشود به گونهای که شرکت بدون حضور ما اداره شود. این نوعی درآمدزایی منفعل است. که در جای خود پسندیده اما باورهای غلطی پیرامون آن وجود دارد.
درواقع کلیه درآمدها باید مدیریت شوند، این همچنین به معنای دانستن چگونگی مدیریت یک تیم و متخصصانی است که میتوانند به ما در مدیریت داراییهایمان کمک کنند. هرچند که ایجاد ریسک و پاداش جدایی ناپذیر هستند داراییهایی که تولید جریان نقدینگی مثبت میکنند از اهمیت بالایی برخوردار است، اما اگر منابع خود را صرف خرید املاک یا دیگر سرمایههای این چنینی کنیم با مخاطرات جدی مواجه خواهیم شد. به طور مثال چنانچه ارزش این داراییها به ناگهان سقوط کند ( کما اینکه در کشور خود ما نیز این مسأله را به تازگی تجربه کردیم) آنگاه نقدینگی نیز منفی خواهد شد و ارزش داراییهایمان افت ریسک و پاداش جدایی ناپذیر هستند چشمگیری میکند، لذا احتمال ثروتمندشدنمان کاهش مییابد.
داراییها - خواه در قالب اموال یا کسب و کار- باید مدیریت شوند. میدانیم که مدیریت فرآیندی پویا است.
درآمد منفعل را فراموش کنیم، و در عوض به کسب درآمدهای تلفیقی (ترکیبی از درآمد فعال و درآمد منفعل) فکر کنیم. حالتی که داراییهایمان به شکلی فعال و پویا توسط شخص خودمان و تیم تحت هدایتمان مدیریت میشود.
3.افسانهای به نام استراتژی خروج
افسانه: ثروت در اثر فروش مایملک به وجود میآید. بنابراین برنامه یک استراتژی خروج را ترتیب دهید . به این صورت که امروز سخت کار کنید تا فردا با تبدیل آن به پول نقد، کاشتههای خود را برداشت کنید.
حقیقت: به کاری که به آن عشق میورزید بپردازید، اینگونه خروج برایتان معنا نخواهد داشت. بلکه هرروز بر تلاشتان میافزایید.
بسیاری از مردم چشم به روزی دارند که با فروش ماحصل کار امروز خود، فردایی روشن داشته باشند. آنها از کارکردنشان لذت نمیبرند.
به جای آنکه روی چگونگی خروج خود از بازی تمرکز کنیم. یک استراتژی موفقیت برای ماندن در گردونه بازی تدوین کنیم. اینگونه نه تنها ثروتآفرینی میکنیم، بلکه با احساس رضایت ثروت خود را به شکلی مناسب خرج خواهیم کرد.
4. افسانهای به نام رئیس خود بودن
افسانه: اینکه خود رئیس خودمان ریسک و پاداش جدایی ناپذیر هستند باشیم، راه میانبری به سوی موفقیت مالی خواهد بود. چرا که اینگونه خود انتخاب میکنیم که چه بکنیم و چه نکنیم.
حقیقت: این مهم است که رئیس یا روسای ما چه کسانی خواهند بود (قرار است عهده دار مسئولیت چه کسانی باشیم).
در فرهنگ فارسی ما واژهای بهنام ارباب رجوع داریم که به معنای اعتبار و احترام به کسی است که به ما رجوع میکند و این نشان از اهمیت مشتری در فرهنگ ایرانی دارد. لذا حتی اگر صاحب یک کسب و کار باشیم، باز مسئولیت فرد یا افرادی اعم از مشتریان، ذینفعان، کارکنان، . به عهده ما خواهد بود. به جای انکه خود را رئیس بدانیم، مشخص کنیم که میخواهیم مسئولیت چه کسانی را بر عهده گیریم. چون مسئولیت پذیری یکی از روشهای اساسی برای تحقق اهداف است. برای موفق بودن، خود-خدمت نباشیم بلکه خادم باشیم. بررسی کارنامه ثروتمندان خودساخته نشان میدهد که آنچه باعث موفقيت ايشان در نیل به اين مهم گرديده است در درجه نخست اعتقاد كامل به نقش و جايگاه مشتري و ارباب رجوع (اعم از مشتریان درونسازمانی و برونسازمانی) در بقاء و تداوم كاري سازمان تحت مدیریت خود است.
5. افسانهای به نام ریسک بالا، پاداش بالا
افسانه: کارافرینان موفق جان خود را کف دست میگیرند و ریسک و پاداش جدایی ناپذیر هستند بر سر هر چیز قمار میکنند.
حقیقت: گامهای سنجیده و آزموده، استقامت لازم برای طی مسیر پرفراز و نشیب و طولانی موفقیت را فراهم میکنند. هرچند ریسک پذیری جزء جدایی ناپذیر زندگی بشر است. اما میدانیم که شکست دو نتیجهی اساسی دارد: میتواند غرقمان کند یا بر شتابمان بیفزاید و به مسیر درست هدایتمان کند. زمانی که بیش از حد خطر میکنیم، شکست میتواند ما را فرسنگها از مسیر درست منحرف سازد. بنابراین تلاشمان بر به حداقل رساندن ریسکهای موجود باشد، تا در وقت شکست توانایی لازم برای یادگیری از اشتباهات و پیشروی مجدد را داشته باشیم.
به نظرتان دیدگاههای راجرجیمزهمیلتون در کتاب خود تا چه اندازه قابل استناد هستند؟
فهرست ثروتمندترینها را مشاهده کنید و زندگی نامه برخی از انها را به دلخواه مطالعه نمایید. و سپس به سوالات زیر پاسخ دهید:
• آیا آنها میکوشند تا سرچشمههای درآمدزایی خود را افزایش دهند یا تلاش میکنند تا با ایجاد و پرورش تیمهای چندگانه این سرچشمهها را ایجاد کنند؟
• آیا آنها به دنبال یک استراتژی خروج میگردند یا یک استراتژی موفقیت بلند مدت را در پیش گرفتهاند؟
• آیا آنها تنها مسئولیت خود را دارند و یا خود را عهدهدار مسئولیت تعداد دیگری نیز میدانند؟
• آیا آنها همواره در حال ریسک هستند یا هوشمندانه ریسک میکنند تا اینگونه بتوانند نتایج را بهبود دهند؟
مدیر نظارت بر بورس های سازمان بورس: رشد بازار سهام واقعی است
مدیر نظارت بر بورس های سازمان بورس گفت:جهش بازار سرمایه به دنبال رشد صنایع و سهام بزرگ اتفاق افتاده و کاملا واقعی است.
بورس24 : محسن خدابخش، رشد اخیر بازار سرمایه را متاثر از شرایط صعودی صنایع و شرکت های بزرگ دانست و گفت: البته ارزش ذاتی شرکت های بازار سرمایه نیز با توجه به مولفه های اقتصادی باید رشد کند و بر همین اساس موضوع ارزش جایگزینی را می توان مهمترین عامل رشد بازار سرمایه اعلام کرد.
این مقام رسمی نهاد ناظر با تاکید بر اینکه صعود بازار سرمایه که از هفته پایانی اردیبهشت ماه آغاز شده کاملا واقعی است، افزود: جهش بازار سرمایه به دنبال رشد صنایع و سهام بزرگ اتفاق افتاده و کاملا واقعی است.
وی در ادامه به افزایش ارزش دلار اشاره کرد و افزود: با توجه به مولفه های اقتصادی بحث افزایش ارزش جایگزینی نیز در بازار سرمایه مهم شده، به همین دلیل رشد ارزش صنایع و شرکت ها برای به روز شدن ارزش جایگزینی از مهمترین دلایل صعود بازار سرمایه است که از شرکت های بزرگ آغاز شده و به طور قطع طی زمان، اکثریت بازار را در بر خواهد گرفت.
خدابخش با بیان اینکه سهامداران و سرمایه گذران تازه وارد را می توان به دو گروه متخصص و غیر متخصص تقسیم کرد گفت:سرمایه گذاران متخصص باید برای دریافت اطلاعات موثق و با اعتبار به سایت کدال مراجعه کنند و با بررسی اطلاعات ناشران، می توانند بهترین گزینه ها را برای سرمایه گذاری انتخاب کنند.
اهمیت تصمیم گیری صحیح
مدیر نظارت بر بورس های سازمان بورس تصمیم گیری گروه های غیر حرفه ای را برای خرید سهام و سرمایه گذاری بسیار مهم دانست و تصریح کرد: این گروه به هیچ وجه به طور مستقیم وارد بازار سرمایه نشوند و برای سرمایه گذاری از نهادهای متخصص کمک بگیرند.
وی واحدهای صندوق های سرمایه گذاری را یکی از ابزارهای خوب برای علاقمندان بازار سرمایه معرفی کرد و افزود: برخی سرمایه گذاران تمایل دارند وجه نقد خود را به طور مستقیم به خرید سهام اختصاص دهند، این گروه می توانند از خدمات شرکت های سبدگردان استفاده کنند.
نقش درجه ریسک پذیری
خدابخش، ارزیابی درجه ریسک پذیری را برای سرمایه گذاران بسیار مهم دانست و گفت: سرمایه گذاران خرد باید با توجه به درجه ریسک پذیری شان سهام انتخاب کنند؛ به عنوان مثال ممکن است با بررسی اطلاعات یک شرکت آینده خوبی را مشروط به محقق شدن برخی شرایط برای آن درنظر گرفت اما در صورتی که این پیش بینی ها رخ ندهد، ناشر رشد مورد نظر را نخواهد داشت. بر همین اساس سرمایه گذاران در انتخاب گزینه های خرید خود باید دقت کافی را داشته باشند.
وی در ادامه باز هم تاکید کرد: افرادی که دانش کافی برای ورود به بازار سرمایه ریسک و پاداش جدایی ناپذیر هستند را ندارند حتما از نهادهای تخصصی بهره بگیرند؛ همچنین سرمایه گذارانی که تخصص، دانش و اطلاعات کافی دارند در قدم اول باید درجه ریسک پذیری خود را مشخص کنند.
خدابخش در ادامه با اشاره به اینکه سرمایه گذاران بازار سهام باید علاوه بر منفعت های شخصی، مزیت های دیگر این بازار را مدنظر قرار دهند، گفت: با ورود سرمایه های سرگردان جامعه به بازار سرمایه، این نقدینگی به بخش مولد محور اقتصاد کمک خواهد کرد و سرمایه گذاری در این بازار فقط نفع شخصی به همراه ندارد.
وی معتقد است : اگر تامین مالی شرکت ها از بازار سرمایه انجام شود و از سویی دیگر سرمایه گذاران با خرید سهام در سود و زیان شرکت ها شریک شوند، کل اقتصاد تحت تاثیر قرار می گیرد.
خدابخش با تاکید بر اینکه سرمایه گذاران بازار سرمایه با نگاه بلند مدت و خرید سهام بنیادی به طور قطع سرمایه گذاری کم ریسک و پر بازدهی را تجربه خواهند کرد، گفت: در کنار این موضوع تزریق نقدینگی های مردمی به بازار سرمایه در شرایط فعلی اقتصاد یک وظیفه اجتماعی نیز تلقی می شود و اگر این موضوع مورد توجه قرار بگیرد، سودهای کوتاه مدت وچند روزه بازارهای غیر مولد که به بدنه اقتصاد نیز لطمه می ریسک و پاداش جدایی ناپذیر هستند زند، جذابیت خود را از دست خواهد داد.
مدیر نظارت بر بورس های سازمان بورس ادامه داد: بازار سرمایه زمانی به سودآوری پایدار می رسد که شرکت ها با رشد حاشیه سود ادامه دار مواجه شده و دانش بنیان شوند. در چنین شرایطی مشکلات اقتصادی نیز برطرف خواهد شد چراکه صنایع و تولید رونق می گیرند.
وی با تاکید بر اینکه اصلاح و نوسان ذات و جزء جدایی ناپذیر بازار است، گفت: با توجه به افزایش ریسک، کاهش روند بازدهی و کاهش نقدشوندگی بازارهای سفته بازانه، نقدینگی های جدیدی وارد بازار سرمایه شده است و پیش بینی تداوم رشد پیوسته و منطقی بازار سرمایه وجود دارد.
خدابخش در خاتمه گفت: تاکید سازمان بورس به ناشران بازار سرمایه اعمال سیاست هایی است که افزایش رشد و سودآوری بنگاه اقتصادی را به همراه دارد، تا فضایی شفاف وعادلانه برای همه سرمایه گذاران این بازار فراهم شود.
کارآفرین کیست و چه کار میکند؟
با من همراه شوید تا ببینیم طبق تعاریف موجود یک کارآفرین کیست، و کارآفرینی چیست؟!
کارآفرین کیست؟
کارآفرین (Entrepreneur) فردی است که یک کار جدید ایجاد میکند، ریسکها را تحمل میکند، و از دستاوردهای آن لذت میبرد. کارآفرین معمولاً یک فرد نوآور است که سرچشمه ایدهها، کالاها، خدمات، یا کسبوکاری جدید تلقی ریسک و پاداش جدایی ناپذیر هستند میشود.
کارآفرینها نقش مهمی در اقتصاد دارند. آنها از مهارت و ابتکار عملشان بهره میبرند تا نیازها را پیشبینی کنند، و مطابق آن خدمات یا محصولات مناسب، به بازار ارائه کنند.
کارآفرینها در ازای ریسکهایی که تحمل میکنند، منافع مالی، شهرت، و رشد مستمر را به دست خواهند آورد. و البته آن دسته از کارآفرینهایی که زیر بار تحمل ریسک نروند، طبیعتا متضرر شده و جایگاه خود در بازار را از دست میدهند.
کارآفرینها چطور کار میکنند؟
آیا میدانستید که اقتصاددانان، کارآفرینی را بخش جدایی ناپذیر از تولید میدانند؟ آنها معتقدند که جایگاه کارآفرینی در کنار منابع طبیعی، نیروی کار، و سرمایه است.
کارآفرین، برای راهاندازی کسبوکار و تولید محصول یا ارائه خدمات، از منابعی که نام برده شد استفاده میکند. او Business Plan را طراحی کرده، نیروها را به کار میگیرد، منابع و بودجه را کنترل میکند، و کسبوکار خلق شده را رهبری میکند.
کارآفرینها هنگام ساخت کسبوکار خود، معمولا با موانع زیادی مواجه میشوند. سه مانع اصلی که بیشترین چالش را برای آنها ایجاد میکنند عبارتند از:
۱- غلبه بر بروکراسی
۲- استعداد یابی
۳- تامین بودجه
کارآفرینها چگونه سرمایه جذب میکنند؟
با توجه به اینکه راهاندازی فعالیتهای اقتصادی جدید همیشه با مقدار قابل توجهی ریسک همراه است، تامین سرمایه اولیه برای آن ریسک و پاداش جدایی ناپذیر هستند یک چالش جدی است.
بدین ترتیب، بسیاری از کارآفرینها تصمیم میگیرند تا خود سرمایه اولیه برای راهاندازی کسبوکارشان را تامین کنند. روشی که به آن بوتاسترپینگ (Bootstrapping) گفته میشود.
در عین حال، برخی دیگر از کارآفرینها، تصمیم میگیرند تا برای تامین بودجه مورد نیاز خود، به سراغ شرکای سرمایهگذار بروند. این سرمایه ممکن است از طریق سرمایهگذار خطرپذیر (Venture Capitalist)، سرمایهگذار فرشته (Angel investor)، صندوقهای پوششی (Hedge fund)، جمعسپاری (Crowdsourcing)، و یا از طریق منابع سنتی مانند وامهای بانکی تامین گردد.
تعریف کارآفرینی چیست؟
اقتصاددانهای کلاسیک باور داشتند که باید اطلاعات کامل وجود داشته باشد تا بتوان در راهاندازی کسبوکار منطقی عمل کرد؛ آنها جایی برای پذیرش ریسک و اکتشاف فراهم نمیدانستند.
تقریبا اواسط قرن بیستم بود که اقتصاددانها «کارآفرینی» را وارد مدلهای خود کردند. سه فردی که بیشترین تاثیر را در بوجود آمدن این اتفاق داشتند، یوزف شومپیتر، فرانک نایت، و ایزرائل کرزنر بودند.
شومپیتر تاکید داشت: کارآفرینها هم مانند شرکتها مسئول خلق چیزهای جدید در جستجوی سود هستند. نایت بر عدم قطعیتی که کارآفرینها با خود به همراه داشتند تمرکز داشت و معتقد بود آنها مسئول صرف ریسک در بازارهای مالی هستند. و کرزنر کارآفرینی را فرآیندی میدانست که منجر به اکتشاف میشود.
نکات کلیدی:
- کارآفرین فردی است که یک کسب و کار جدید ایجاد میکند، بخش عمدهی ریسک های آن را میپذیرد و از بخش عمدهی پاداش آن هم لذت میبرد.
- یک کارآفرین، سرمایه، محیط کار، و نیروی انسانی را برای تولید محصولات یا ارائهی خدمات جدید مورد استفاده قرار میدهد.
- در بازاری که پر است از عدم قطعیت، کارآفرین میتواند با تصمیمهای خود یا پذیرش ریسک، ریسک و پاداش جدایی ناپذیر هستند به از بین بردن این عدم قطعیت کمک کند.
- کارآفرینی ریسک زیادی دارد، اما در عین حال میتواند پاداش زیادی به همراه داشته باشد، چون سلامت، رشد و نوآوری اقتصادی ایجاد میکند.
کارآفرینها چه کمکی به اقتصاد میکنند؟
ترویج کارآفرینی میتواند به شیوه های مختلفی بر اقتصاد و جامعه تأثیر داشته باشد. اول از همه اینکه کارآفرینها کسب و کار جدیدی ایجاد میکنند. آنها کالاها و خدماتی را به وجود میآورند که منجر به اشتغال میشود، و غالباً اثر فزونگر هم دارند.
به عنوان مثال، در دههی ۱۹۹۰ بعد از اینکه چند شرکت فناوری اطلاعات در هند شروع به کار کردند، کسب و کار صنایع مرتبط مثل مراکز تماس یا تأمین کنندگان سخت افزار هم شروع به توسعه یافتن کردند و خدمات پشتیبانی ارائه کردند.
کارآفرینها درآمد ناخالص ملی را افزایش میدهند. کسب و کارهای موجود ممکن است محدود به بازارهای خود باقی بمانند و در نهایت به یک سقف درآمد برسند. اما محصولات یا فناوریهای جدید، بازارهای جدید و ارزش جدید خلق میکنند.
اکوسیستمهای کارآفرینی
گرچه روی هم رفته، کارآفرینی یک محرک مهم برای نوآوری و رشد اقتصادی است، اما پژوهشها نشان میدهند که افزایش خود اشتغالی میتواند مانع توسعهی اقتصادی شود! در حقیقت کارآفرینی اگر به درستی سامان دهی نشود، میتواند منجر به کسب و کارهای ناعادلانه و فساد شود، و بسیاری از کارآفرینها میتوانند درآمدهای نابرابر در جامعه به وجود آورند. بنابراین، ترویج کارآفرینی بخش مهمی از استراتژیهای رشد اقتصادی در بسیاری از دولتها در سراسر جهان است.
به همین منظور، دولتها معمولاً به توسعهی اکوسیستم های کارآفرینی کمک میکنند، که میتواند شامل کمک به خود کارآفرین ها، اجرای برنامهها با کمک دولت و سرمایه گذاری های خطرپذیر باشد. همچنین ممکن است شامل سازمان های غیر دولتی مثل انجمن های کارآفرینی، مراکز رشد، و برنامه های آموزشی باشد.
به عنوان مثال، غالباً از سیلیکون ولی در کالیفرنیا به عنوان نمونهای از یک اکوسیستم کارآفرینی با عملکرد خوب یاد میشود. این منطقه یک بستر خوب برای سرمایه گذاری خطرپذیر و مجموعهای از استعدادهای آموزش دیده، به ویژه در رشتههای فنی در خود دارد، و طیف گستردهای از برنامههای دولتی و غیر دولتی در آن وجود دارد که کسب و کارهای جدید را پرورش میدهند، اطلاعات در اختیار کارآفرینها قرار داده و از آنها حمایت میکنند.
ترفندهای تضمینی سرمایه گذاری سودآور روی رمز ارزها در سال 2022
اقتصاد دنیا طی سالهای اخیر تغییرات زیادی داشته است و بههمین شکل روشهای سرمایهگذاری و کسب درآمد نیز عوض شدند. بهعنوان مثال امروزه رمز ارزها به بخشی جداییناپذیر از دنیای ما تبدیل شدهاند.
با اینحال با توجه به نوسان بالایی که قیمت آنها دارد، اقدام برای یک سرمایهگذاری سودآور برای معاملهگران به آرزویی دست نیافتنی تبدیل شده است. اما با وجود این نباید از این موضوع ناامید شوید و این بازار بالقوه درآمدزا را کنار بگذارید.
سلب مسئولیت: تحریریهی بورس تایمز در تهیه این محتوای تبلیغاتی نقش نداشته و مسئولیتی در قبال صحت آن ندارد.
چون ارزهای دیجیتال هنوز جای پیشرفت و توسعه فراوانی دارند و پتانسیل آنها بهطور کامل کشف نشده است. علاوه بر این روزانه شاهد پیدایش فناوریهای جدیدی مانند متاورس هستیم که آنها را برپایه ارزهای دیجیتال میسازند. شرکتهایی مانند متا با تغییر نام قدیم (فیسبوک سابق) خود آشکارا اعلام کردند آینده به فناوریهای مربوط به ارزهای دیجیتال تعلق دارد.
بنابراین آینده این فناوری منحصر بهفرد و ناشناخته است. بههمین علت ما در این مطلب میخواهیم از جادوی سرمایه گذاری سودآور روی ارزهای دیجیتال بگوییم و به شما نشان بدهیم که حتی در سال 2022 نیز میتوان از آنها سود کسب کرد. پس تا انتها همراه ما بمانید.
چگونه سرمایهگذاری سودآور داشته باشیم؟
کسب درآمد حتی در وضعیت فعلی بازار رمز ارزها نیز ممکن است. کریپتوکارنسی در هر وضعیتی نوسانهای بسیاری دارد. حال بعضی از آنها ریسک بیشتری را با خود به همراه میآورند، مانند میم کوینها اما سرمایهگذاری روی سایر آنها، حتی با دانش و تجربه کم، میتواند بهترین بازدهی را برایتان داشته باشند.
بنابراین با مطالعه بازار و روشهای مختلف معامله کریپتوکارنسی میتوانید به جادوی سرمایه گذاری سودآور ایمان آورید. زیرا نوسانهای مداوم این بازار پتانسیل بسیاری را برای معاملههای کوتاه مدت ایجاد کرده است.
با اینکه در حال حاضر بازار کریپتوکارنسی در زمستان خود قرار دارد، همچنان امکان رشد وجود داشته و رمز ارزهای محبوب بهزودی بازار را در دست میگیرند. بنابراین اگر به دنبال سرمایه گذاری کوتاه مدت یا بلند مدت هستید، ارزهای دیجیتال زیر را در فهرست خرید خود قرار دهید:
- بیت کوین
- اتریوم
- کاردانو
- سولانا
- بایننس کوین
- تزوس
نقش صرافی در کسب سود از بازار کریپتوکارنسی
صرافیهای ارز دیجیتال نقش بزرگی را برای یک سرمایه گذاری سودآور بازی میکنند. عوامل مختلفی مانند حجم معامله روزانه و نوع خدمات صرافی مانند کارمزد درخواستی، میتواند در خرید و فروش و نوع معامله شما تاثیر بگذارد.
بهعنوان مثال هر چه تعداد کاربران یک صرافی بیشتر باشند، حجم معامله روزانه آن افزایش مییابد و در نهایت هنگام خرید یا فروش رمز ارز با تاخیر مواجه نخواهید شد. زیرا مخاطبان صرافی از سرتاسر جهان آنقدر زیاد و فعال هستند که بهصورت لحظهای دارایی شما را میخرند یا حجم لازم برای فروش را فراهم میکنند.
از طرفی تعداد ارزهای لیست شده در صرافی نیز نقش بهسزایی در سودآوری دارد. هر چه رمز ارزهای بیشتری برای معامله داشته باشید یا بتوانید از انواع معامله مانند فیوچرز، مارجین، اسپات و … استفاده کنید، سود بیشتری از معاملههای خود بهدست میآورید.
در حال حاضر صرافیهای معتبر اندکی وجود دارند که مطابق پیشرفت بازار پیشروی میکنند و تمام خدمات مورد نیاز را در اختیار کاربران خود قرار میدهند. از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
6 ترفند کاربردی برای کسب سود از رمز ارزها
برای اینکه بتوانید ترفند مناسب برای کسب سود را در پیش بگیرید، بهتر است با سه قانون سرمایهگذاری آشنا شوید که عبارتند از:
- شما میتوانید بدون داشتن رمز ارز در بازار ارز دیجیتال سرمایهگذاری یا معامله کنید؛ مانند سرمایهگذاری در بورس.
- شما میتوانید رمز ارزهای خود را استیک کنید؛ یعنی آنها را به صرافی یا کاربران دیگر قرض بدهید تا در مدت زمانهای مشخص به شما سود بدهند و هر زمان که خواستید، پس بگیرید.
- شما میتوانید به سیستم ماینینگ بلاکچین بپیوندید و در ازای فعالیت در آن کوین دریافت کنید.
با توجه به این سه قانون 6 ترفند کسب سود از بازار ارزهای دیجیتال به شرح زیر است.
1. سرمایهگذاری
سرمایهگذاری یکی از ترفندهای بلند مدت کسب سود از رمز ارزها است. در این روش شما ارزهای باثبات و مطمئن را میخرید و برای مدت زمان مشخصی نگهداری میکنید. در مجموع این روش بهترین و مطمئنترین راه برای کسب درآمد از رمز ارزها است. به این کار اصطلاحا هولد کردن میگویند.
در حقیقت از ابتدا ارزها به منظور خریداری و نگهداری به وجود آمدند. رمز ارزها در کوتاه مدت پر ریسک و نوسانی هستند اما در بلند مدت پتانسیل رشد بالایی دارند.
البته برای این کار نیز باید بتوانید رمز ارزهای با ثبات و مطمئن را شناسایی کنید. داراییهایی مانند بیت کوین و اتریوم از جمله آنها هستند که در بلند مدت افزایشهای چشمگیری از خود نشان دادهاند.
2. معامله
برخلاف سرمایهگذاری که نتایج بلند مدت خواهد داشت، معامله یا ترید کردن برای فرصتهای کوتاه مدت بهکار میرود. همانطور که میدانید بازار ارزهای دیجیتال پرنوسان است. بهعبارتی در مدت زمان کوتاه قیمت داراییها افزایش و سپس کاهش مییابد.
اگر میخواهید نوسانگیری کنید و از این راه سودآوری داشته باشید باید ترفندهای تحلیل تکنیکال و فاندامنتال را بدانید. پیش از خریداری و معامله باید چارت بازار را تجزیه و تحلیل کنید و سپس ارزهایی را که فکر میکنید در آینده نزدیک افزایش یا کاهش خواهند داشت، بنویسید.
در این حالت میدانید که برای معامله کدام ارز را انتخاب کنید و موقعیت خرید یا فروش کوتاه (Short) یا بلند (Long) را در نظر بگیرید. هر کدام از این موقعیتها را باید بر اساس پیشبینی نزولی یا صعودی بودن بازار انتخاب کنید.
بدین ترتیب مهم نیست وضعیت بازار چگونه باشد، در هر حال شما سود خواهید کرد؛ حتی اگر وضعیت تمام ارزها قرمز شود.
3. استیکینگ و قرض دادن
جادوی سرمایه گذاری سودآور و بدون ریسک در استیکینگ است. استیکینگ یعنی شما کریپتوکارنسی دارید اما آن را خرج نمیکنید. در عوض دارایی خود را در یک کیف پول دیجیتال، بلاکچین یا صرافی، قفل میکنید.
سپس شبکه استیک از دارایی شما برای انجام شدن تراکنشها استفاده میکند و پاداش آن را به شما پرداخت میکند. به عبارتی کوینهای خود را به شبکه قرض میدهید تا بتواند امنیت و صحت تراکنشهای خود را تامین کند.
پاداشی که میگیرید مانند سودی است که بانک در ازای نگهداری پول در حساب به شما میپردازد. البته مقدار سود به تعداد کوینها و نوع آنها وابسته است. پرداخت کارمزد بهصورت درصدی خواهد بود و درصد مشخصی از داراییهای شما را در طول ماه به سود تبدیل میکند و به آنها میافزاید.
4. رسانه اجتماعی کریپتو
پلتفرمهای مختلفی وجود دارند که در ازای تولید محتواهای مرتبط به شما پاداش میدهند. این پلتفرمها عموما انگلیسی زبان هستند و پاداش نهایی را با توکن ویژه خودشان پرداخت میکنند.
بنابراین باید مهارتهای زبانی و دانش کافی را برای تولید محتوا داشته باشید و از معتبر بودن توکن اطمینان حاصل کنید تا در هنگام فروش آنها با مشکل مواجه نشوید.
5. ماینینگ
از ابتدای پیدایش رمز ارزها، ماینینگ تنها روش برای تولید آنها بود. در حال حاضر نیز یکی از اجزای ضروری در دنیای کریپتوکارنسی به شمار میآید. در حقیقت ماینینگ ارزش یک رمز ارز را مشخص میکند.
هر چه تعداد رمز ارز مشخصی کمتر باشد و تقاضا برای آن بیشتر، قیمت آن بالاتر میرود. اما هر بار که ماینینگ صورت بگیرد، تعداد ارز بیشتر شده و ممکن است قیمت آن کاهش یابد.
البته این موضوع همیشه صادق نیست، زیرا با افزایش تعداد تقاضا نیز افزایش مییابد. با ماینینگ دیگر هزینهای برای خریداری ارز نمیپردازید و آن را تولید میکنید. اما برای این کار به سخت افزارهای ویژه و تخصص مرتبط نیاز دارید و باید هزینههایی ریسک و پاداش جدایی ناپذیر هستند مانند خنک نگه داشتن محیط و برق دستگاه را نیز در نظر بگیرید.
6. ایردراپ و فورکها
ایردراپها یا توکنهای رایگان عموما برای آگاهسازی افراد بیشتر به کار میروند. یک صرافی ممکن است با انجام این کار بخواهد کاربران بیشتری را برای انجام یک پروژه به سمت خود بکشاند. اگر در یک ایردراپ شرکت کنید، میتوانید کوینهای رایگان بگیرید و معامله یا سرمایهگذاری کنید.
از طرفی فورک ریسک و پاداش جدایی ناپذیر هستند بلاکچین برای تغییر یا بهروزرسانی یک پروتکل و ایجاد کوینهای جدید به کار میرود. اگر شما کوینهای خود را در بلاکچین یا شبکه اصلی نگهداری کنید، از کوینهای جدید پاداش خواهید گرفت.
این جادوی سرمایه گذاری سودآور است، زیرا به موقع و در جای صحیحی بودهاید. بنابراین تمام مسیرهای کسب سود از کسب مهارت بیشتر و بهروز نگه داشتن اطلاعات در این حوزه میگذرد. فراموش نکنید که بدون دانش نمیتوانید در هیچ حوزهای به سود برسید.
سخن نهایی
ارزهای دیجیتال با آنکه تنها چند سال اخیر به دارایی برای سرمایهگذاری تبدیل شدند اما یک بازار بالقوه سودآور و چند صد میلیارد دلاری هستند. شما به کمک نکاتی که در این مطلب گفتیم و همچنین تحت آموزش صحیح و کسب تجربه، میتوانید از این بازار به درآمد خوبی برسید.
حواستان باشد یک شبه پولدار شدن امکانپذیر نیست و باید مدیریت سرمایه صحیح را نیز یاد بگیرید. اگر می خواهید به طور صحیح و اصولی بر روی دارایی خود سرمایه گذاری کنید پیشنهاد می کنیم عبارت «جادوی سرمایه گذاری سودآور» را در گوگل جستجو کرده و وارد لینک اول شوید. در سایت امید فدوی می توانید به هر آنچه برای سرمایه گذاری در بازارهای مالی به خصوص ارزهای دیجیتال نیاز دارید دست پیدا کنید.
دیدگاه شما