حاشیه سود چیست و چه انواعی دارد
احتمالا واژه حاشیه سود به گوشتان آشنا باشد. برای همه کسب و کارها محاسبه این مورد از ارکان اساسی محسوب می شود و بر اساس نتیجه به دست آمده در مورد روند کسب و کارشان تصمیم می گیرند. حاشیه سود نسبت سود شرکت (فروش منهای کلیه هزینه ها) تقسیم بر درآمد آن است. نسبت حاشیه سود، در واقع میزان سود را با فروش مقایسه می کند و در نهایت این نتیجه را به شما می دهد که چطور کسب و کار و شرکت شما در کل امور مالی خود را به خوبی مدیریت می کند. با همین موضوع می توانید سود آوری کسب و کارتان را تحلیل کنید. نتیجه فرمولها همیشه به صورت درصد بیان می شود.
سه نوع متفاوت از حاشیه سود یا به عبارتی Profit Margin وجود دارد که هنگام ارزیابی یک کسب و کار مفید هستند و به کارتان می آید. حاشیه سود ناخالص ، سود خالص و حاشیه سود عملیاتی.
حاشیه سود خالص به شما سود حاصل از کل فروش را گزارش می دهد ، حاشیه سود عملیاتی سود حاصل از فعالیتهای عملیاتی را نشان می دهد و مارجین یا حاشیه چیست؟ حاشیه سود ناخالص سود باقیمانده پس از محاسبه هزینه های خدمات یا کالاهای فروخته شده است.
نحوه محاسبه حاشیه سود خالص چیست
فرمول حاشیه سود خیلی ساده است. فقط باید در این فرمول، سود را حساب کنید و آن را بر درآمد تقسیم می کند. در واقع نسبت سود خالص به فروش است و برای اندازه گیری سلامت یک کسب و کار مهم است.
فرمول حاشیه سود ناخالص:
این حاشیه شود ناخالص، درآمد را با هزینه های متغیر مقایسه می کند. حاشیه سود ناخالص به شما می گوید که هر محصول بدون هزینه ثابت چه میزان سود برای شما به دست می آورد. هزینه های متغیر شامل هر هزینه ای است که طی یک فرآیند متحمل می شود و می تواند با نرخ تولید (خروجی) متفاوت باشد. یعنی در واقع هزینه های سربار را برای حاشیه سود ناخلص در نظر می گیرند. کسب و کا ها از محاسبه این مورد برای مقایسه خطوط تولید مانند مدل های خودکار یا اتوماسیان شده استفاده می کنند.
شرکت های خدماتی مانند شرکت های حقوقی می توانند از هزینه درآمد (کل هزینه برای دستیابی به فروش) به جای هزینه کالاهای فروخته شده استفاده کنند.
سود ناخالص را با استفاده از این فرمول محاسبه می کنند:
درآمد – (مواد مستقیم + کار مستقیم + سربار کارخانه)
و فروش خالص با استفاده از:
درآمد – هزینه بازده فروش ، کمک هزینه و تخفیف
حاشیه سود عملیاتی
این حاشیه هم هزینه های کالاهای فروخته شده ، هم هزینه های مربوط به فروش و اداره و هم سربار را شامل می شود. فرمول حاشیه سود عملیاتی در اکثر صنایع یکسان است ، اما نتیجه ای که در هر یک از عناصر موجود است می تواند برای هر موردی از محاسبه متفاوت باشد. فرمول حاشیه عملیتانی به شکل زیر است:
موجودی اولیه + خریدها – پایان موجودی
بعد تمام هزینه های فروش و اداری خود را با هم جمع کرده و از آن با پول و درآمد موجود در فرمول زیر استفاده می کنید:
حاشیه سود خالص
نسبت حاشیه سود خالص ، درصدی از درآمد مارجین یا حاشیه چیست؟ یک کسب و کار پس از کسر کلیه هزینه ها از کل فروش ، تقسیم بر درآمد خالص است. سود خالص کل درآمد منهای کلیه هزینه ها است:
درآمد کل – (+ استهلاک + هزینه های بهره + مالیات + سایر هزینه ها)
سپس در معادله از مارجین یا حاشیه چیست؟ سود خالص استفاده می کنید:
سود خالص ÷ کل درآمد x 100
این درصد به شما سود خالص شرکت را نشان می دهد.
این نسبت به دلیل ساختارهای مالی و هزینه های مختلفی که صنایع مختلف از آن استفاده می کنند ، در مقایسه با صنایع مختلف ابزار مناسبی برای مقایسه نیست.
محاسبه این موارد چگونه بر اقتصاد تأثیر می گذارد
حاشیه سود برای اقتصاد بازار آزاد که توسط سرمایه داری هدایت می شود حیاتی است. این موارد باید در مقایسه با کسب و کارهای مشابه برای جذب سرمایه گذار به اندازه کافی بالا باشد. حاشیه سود، به نوعی به تعیین میزان عرضه برای اقتصاد بازار کمک می کند. اگر کالایی یا خدماتی سود ایجاد نکند ، کسب و کارها به دنبال تولید این محصول و خدمات نمی روند.
اکثر کشورهای توسعه یافته برای بالا بردن سود خود از نیروهای جهان سوم استفاده می کنند که نیروی به نسبت ارزان تری هستند. به این وسیله چون قصد دارند محصولات خود را با قیمت های رقابتی بفروشند و شود حاشیه ی معقولی هم حفظ کنند. برای مثال در آمریکا برای پایین نگه داشتن قیمت های فروش ، کسب و کارشان را به سمت کارمندان کم هزینه در مکزیک، چین یا سایر کشورهای خارجی سوق می دهند.
محاسبه این موارد ممکن است به شرکت ها در ایجاد استراتژی های قیمت گذاری برای محصولات یا خدمات کمک کند. شرکت ها قیمت های خود را بر اساس هزینه های تولید محصولاتشان و میزان سودی که می خواهند بدست آورند تنظیم می کنند.
به عنوان مثال ، فروشگاه هایی عموما می خواهند ۵۰ درصد حاشیه ناخالص داشته باشند تا هزینه های توزیع به علاوه بازده سرمایه را پوشش دهند. به این حاشیه قیمت کلیدی می گویند هر نهادی که درگیر فرآیند رساندن کالایی به قفسه ها است ، قیمت را دو برابر می کند و خرده فروشان را برای پوشش هزینه ها به حاشیه ناخالص ۵۰٪ می رساند.
کال مارجین چیست؟ اهمیت Margin Call در معاملات فارکس
هر معامله گر فارکس برای جلوگیری از کال مارجین شدن تلاش زیادی می کند. کال مارجین می تواند برای شما یک اشتباه باشد. بنابراین ، شما باید همه چیز را در موردآن از جمله ، نحوه بوجود آمدن آنها و نحوه جلوگیری از آنها بدانید.
معاملات فارکس یک ریسک خطرناک است و معامله گران می خواهند از آن اجتناب کنند خطرات تا آنجا که می توانند از هرگونه شرایط نامطلوب جلوگیری کنند.
یکی از این ریسک ها ، سرمایه گذاری با استفاده از حساب های مارجین است. معاملات مارجین به شما فرصتی می دهد که در آن می توانید برای سرمایه گذاری در دارایی های مالی از کارگزار خود وام بگیرید. به این ترتیب ، شما سرمایه بیشتری برای سرمایه گذاری دریافت می کنید ، اما در عین حال ، خطر کال مارجین را نیز به همراه دارد.
کال مارجین چیست؟
بیایید کمی راجب کال مارجین صحبت کنیم. هنگامی که با مارجین ترید می کنید ، باید یک حساب مارجین باز کنید. این یک حساب سرمایه گذاری نقدی وام نزد یک کارگزار است. می توانید از این حساب برای معاملات سهام استفاده کنید. با کمک این حساب ، یک کارگزار می تواند برای خرید سهام یا دارایی های مالی به سرمایه گذار وام نقدی بدهد.
کارگزار مقداری پول قفل می کند تا موقعیت معامله گر باز بماند. این پول به عنوان مارجین شناخته می شود. و مقدار پولی که برای افتتاح موقعیت های بیشتر در حساب باقی می ماند به عنوان خالص موجود شناخته می شود.
با استفاده از این دو مقدار ، می توانید سطح مارجین را محاسبه کنید. سطح مارجین درصد نسبت حقوق صاحبان سهام به حساب مورد استفاده است. می توانید این را با فرمول محاسبه کنید:
سطح مارجین = (حقوق صاحبان سهام/مارجین استفاده شده) *100
اکنون ، هنگامی که سطح مارجین بالا است ، به این معنی است که شما پول بیشتری برای انجام معاملات بیشتر در اختیار دارید. با این حال ، هنگامی که سطح مارجین به زیر 100 falls می رسد ، به این معنی است که از تمام مارجین موجود استفاده شده است و شما نمی توانید معامله بیشتری انجام دهید.
در چنین شرایطی ، کارگزار از شما می خواهد که مقداری از وجوه را به صورت نقدی یا انتقال اوراق بهادار به حساب خود واریز کنید تا آن را به حداقل ارزش یا مارجین نگهداری برساند. اگر این کار را انجام ندهید ، حساب شما ممکن است در معرض خطر باشد. این هشدار توسط یک کارگزار به معامله گر به عنوان کال مارجین معروف است.
کال مارجین و اهرم
برای درک بهتر فراخوان مارجین ، باید رابطه بین مارجین و اهرم را بیاموزید. می توانید این دو را دو روی یک سکه بنامید. مارجین حداقل مبلغی است که برای استفاده از یک معامله به آن نیاز دارید. از سوی دیگر ، اهرم به شما این امکان را می دهد تا در بازار قرار بگیرید که در آن می توانید اندازه های موقعیت بزرگ را با هزینه سرمایه کمتری مبادله کنید.
در معاملات فارکس ، اهرم و نرخ مارجین فارکس به هم مرتبط هستند. نرخ مارجین نشان می دهد که چند درصد از کل ارزش تجارت را می توان برای وارد کردن یک معامله استفاده کرد.
دلایل کال مارجین در معاملات فارکس
همانطور که گفته شد ، در یک کال مارجین ، یک معامله گر هیچ پولی برای انجام معاملات ندارد. او باید بودجه اضافه کند. این وضعیت زمانی بوجود می آید که زیان در معاملات مارجین قابل استفاده را کمتر از سطح قابل قبولی که توسط کارگزار تعیین می شود ، کاهش دهد.
زمانی اتفاق می افتد که یک معامله گر متعهد می شود از بخش زیادی از حقوق صاحبان سهام به عنوان حاشیه استفاده کند. با انجام این کار ، فضای بسیار کمی برای جبران تلفات باقی می گذارید. برخی از دلایل کال مارجین عبارتند از:
- اگر تجارت طولانی مدت خود را با شکست مواجه کرده اید که منجر به کاهش مارجین قابل استفاده می شود
- در کنار این دلیل ، از حساب خود بیش از حد استفاده می کنید
- اگر یک حساب کمبود بودجه دارید که شما را مجبور می کند با مارجین بسیار کمتر قابل استفاده ، بیش از حد معامله کنید
- اگر بدون معامله می کنید توقف ضرر و قیمت به سرعت در جهت مخالف حرکت می کند.
کال مارجین چگونه کار میکند؟
در صورت دریافت کال مارجین ، باید فوراً واکنش نشان دهید تا حقوق صاحبان سهام خود را افزایش دهید. برای این کار ، می توانید پول بیشتری به حساب خود اضافه کنید. یا می توانید برخی از سهام یا اوراق بهادار را به حساب منتقل کنید. راه دیگر این است که برخی از اوراق بهادار و دارایی های خود را بفروشید تا میزان بدهی خود را کاهش دهید.مارجین یا حاشیه چیست؟
کال مارجین به این دلیل نامگذاری شد که دلالان برای اطلاع از موضوع از معامله گران تماس می گرفتند. با این حال ، امروزه ایمیل یا متن بیشتر برای اطلاع معامله گران در مورد سطوح پایین تر حاشیه است.
هرگاه برای اولین بار با یک شرکت حساب کاربری ایجاد می کنید ، باید از آنها سوال کنید که چگونه با شما کال مارجین برقرار می کنند. همچنین باید بدانید چقدر زمان برای پاسخگویی به این تماس خواهید داشت. گاهی اوقات ، شرکت ها پس از صدور فراخوان حاشیه ، موقعیت ها را به طور خودکار می بندند. بنابراین ، شما باید از شرکت در این مورد نیز سوال کنید. به طور کلی ، چند روز فرصت دارید تا مشکل را برطرف کنید.
با این حال ، در صورت عدم پاسخگویی ، شرکت حق دارد موقعیت های شما را بفروشد تا حساب شما در محدوده حاشیه قرار گیرد. در چنین شرایطی ، شما نمی توانید نسبت به موقعیت هایی که به فروش می رسد و به چه قیمتی واکنش نشان دهید.
اساس کال مارجین
اساس کال مارجین چیست؟ قواعدی که مبنای فراخوان مارجین را تعیین می کنند ، توسط مقامات فدرال مارجین یا حاشیه چیست؟ و توسط خود شرکت ها تعیین می شود. این قوانین استانداردهایی را برای الزامات مارجین تعیین می کند که میزان نقدینگی را که باید در هر مرحله هنگام انجام معاملات اعتباری در حساب خود داشته باشید تعیین می کند. الزامات مارجین می تواند درصدی از قیمت کامل تجارت شما یا درصد حساب کامل شما باشد.
الزامات مارجین می تواند انواع مختلفی داشته باشد. می تواند حداقل مارجین (حداقل مبلغ مورد نیاز برای افتتاح حساب) ، مارجین اولیه (حداقل مبلغ قبل از استقراض و مارجین نگهداری (حداقل مبلغ برای نگه داشتن موقعیتی که در آن معامله کرده اید)) همه این موارد تصمیم می گیرد که آیا مقدار در حساب شما متناسب با میزان اهرم مورد استفاده شما است.
ارزش خالص در اینجا به ارزش دارایی شما در حساب منهای مبلغی که برای معامله وام گرفته اید اشاره می کند. بیایید این را با مارجین یا حاشیه چیست؟ یک مثال درک کنیم. شما یک حساب دارای دارایی به ارزش 20000 دلار و 5000 دلار پول نقد دارید. در این حالت ، ارزش خالص شما 25000 دلار است. اما اگر برای بدست آوردن این دارایی ها 10000 دلار وام گرفته اید ، ارزش خالص شما 15000 دلار خواهد بود.
به طور مثال
بیایید کل فرایند فراخوانی مارجین را با یک مثال درک کنیم. فرض کنید 5000 دلار در حساب خود دارید. حالا شما می خواهید یک موقعیت کوتاه (فروش) برای USD/JPY با واحد 100،000 واحد ارزی انجام دهید.
برای این منظور ، مارجین مورد نیاز 3 درصد خواهد بود و بنابراین کارگزار 3000 دلار از حساب شما قفل می کند. این مارجین مورد استفاده شما خواهد بود. در حال حاضر ، مبلغ 2000 دلار بدون استفاده باقی می ماند و به عنوان مارجین رایگان شناخته می شود. در مجموع حقوق موجود 5000 دلار است زیرا هیچ معامله ای آغاز نشده است و هنوز هیچ ضرری رخ نداده است.
حال ، تصور کنید که یک معامله باز کرده اید و یک جفت ارز USD/JPY را برای یک قطعه فروخته اید. متأسفانه شانس با شما نیست و شما 2،000 دلار ضرر می کنید. در حال حاضر حقوق صاحبان سهام شما فقط 3000 دلار و مارجین رایگان آن صفر است.
در این مرحله ، اگر سطح مارجین را با فرمول ذکر شده در بالا ، یعنی:
(ارزش خالص موجود/مارجین استفاده شده) *100
سطح مارجین 100 است. در این مرحله ، شما یک کال مارجین از کارگزار خود دریافت می کنید تا یا حساب خود را دوباره پر کنید یا معامله را نقد کنید.
چگونه می توانید حساب خود را بالاتر از مارجین نگه دارید؟
الزامات مارجین نگهداری با توجه به شرکت متفاوت است ، اما همچنین بستگی به نوع اوراق بهادار شما دارد. مارجین نگهداری عمدتاً به خالص خالصی اطلاق می شود که شما باید در مقایسه با ارزش بازار دارایی ها حفظ کنید. سازمان تنظیم مقررات صنعت مالی (FINRA) این محدودیت را به 25 set تعیین کرده است. با این حال ، اکثر شرکتهای کارگزاری این محدودیت را تا 30-40 raise افزایش می دهند.
برای معامله گران مختلف قوانین متفاوتی وجود دارد. یک معامله گر روزانه برای ادامه معامله باید موجودی خالص 25000 دلار را در حساب خود حفظ کند. وقتی صحبت از معاملات فارکس به میان می آید ، بیشتر آنها کاملاً در مارجین هستند. این کارگزار حتی به شما فرصتی می دهد تا پولی را که متعلق به شما نیست به دست آورید. کمیسیون معاملات آتی کالا محدودیت اهرم ارزهای اصلی را 50: 1 اعلام کرده است.
اهرم در معاملات فارکس مانند یک شمشیر دو لبه است. از یک سو ، مقدار زیادی برای تجارت به شما می دهد ، اما از طرف دیگر ، هرچه از اهرم بیشتری نسبت به مبلغ سپرده گذاری استفاده کنید ، مارجین قابل استفاده کمتری برای جذب ضررها دارد. بعلاوه ، اگر متأسفانه در معاملات بیش از حد خود متحمل ضرر شوید ، حساب شما به سرعت تخلیه می شود.
بنابراین ، شما باید تجارت خود را با احتیاط کامل انجام دهید.
چگونه میتوانید از کال مارجین شدن جلوگیری کنید؟
هیچ تریدری نمی خواهد در طول زندگی خود با کال مارجین برخورد کند. یک کال مارجین به این معنی است که شما در معاملات خود ضررهای زیادی متحمل شده اید به طوری که یک کارگزار برای ادامه تجارت مبلغ بیشتری به عنوان وثیقه می خواهد. با این حال ، اگر بتوانید معاملات خود را به شیوه ای مناسب مدیریت کنید ، می توانید از این اتفاق اجتناب کنید.
کال مارجین شدن بیشتر در معامله گران خرید و فروش آماتور رایج است. این معامله گران در صورت از دست دادن یک هلد موفق نمی شوند از شر آن خلاص شوند. در نتیجه ، آنها برای حفظ موقعیت از دست رفته ، مارجین یا حاشیه چیست؟ وجوه بیشتری به حساب خود اضافه می کنند. از سوی دیگر،معامله گران با تجربه بدانید که کجا می توانید ضررها را کاهش داده و موقعیت های بازنده را تصفیه کنید.
چند نکته برای جلوگیری از کال مارجین:
- سعی کنید حساب تجاری خود را بیش از حد اهرم نکنید. اهرم موثر شما باید کمتر باشد. اغلب برای معاملات فارکس یک اهرم ده به یک توصیه می شود.
- در استراتژی های مدیریت ریسک خود دقت کنید. سعی کنید ضررهای خود را با استاپ لس محدود کنید.
- برای ادامه معامله سعی کنید مقدار مناسبی از مارجین رایگان را در حساب خود حفظ کنید. شما نباید بیش از 1 of از حقوق حساب برای یک معامله واحد استفاده کنید. همچنین ، در هر زمان از بیش از 5 درصد از حقوق صاحبان سهام در همه معاملات خود استفاده نکنید.
- سعی کنید در اندازه های کوچکتر معامله کنید.
- هشدارهایی را در حساب خود تنظیم کنید تا هنگامی که معاملات فعال شما کاهش می یابد ، اعلان ها را دریافت کنید.
معاملات مارجین شامل ریسک های بالایی است و بنابراین ، برای همه معامله گران مناسب نیست. اگر می خواهید با مارجین تجارت کنید ، توصیه می شود ابتدا شرایط مالی و توانایی خود را برای تحمل خطرات ارزیابی کنید.
حاشیه بندی در CSS و margin
در CSS چگونه حاشیه ها را تنظیم کنیم؟در مقالات گذشته با چند دستور مختلف در CSS آشنا شدیم.اما در این بخش میخواهیم به نحوه تنظیم حاشیه در CSS بپردازیم.
حاشیه داخلی و خارجی در CSS
در CSS به دو صورت میتوان حاشیه را تنظیم کرد،این مبحث نیز جهت آموزش CSS حرفه ای لازم می باشد.پیشنهاد می شود از فیلم آموزش CSS نیز استفاده نمایید.
نخست دستور padding در CSS و دوم دستور margin در CSS. هر یک از این دستورات در جای خود در CSS کاربرد دارند.تفاوت این دو دستور چیست؟دستور margin در CSS در حقیقت حاشیه خارجی را تعیین می کند.یعنی فاصله یک عنصر HTML از عناصر اطراف آن.اما دستور padding در CSS چه می کند؟ این دستور برای تنظیم حاشیه داخلی در CSS کاربرد دارد.بدین صورت که فاصله محتوای یک عنصر را از دیواره عنصر والد تعیین می کند.معمولا از این دو دستور برای تنظیم حاشیه استفاده می شود.دستور padding را در CSS ژمانی به کار می برند که بخواهند محتوای یک عنصر از اطرلاف عنصر پدر فاصله بگیرد.دستور margin در CSS به چهار جهت تقسیم می شود:
- margin-top
- margin-right
- margin-bottom
- margin-left
این چهار دستور برای تنظیم حاشیه از چهار طرف در CSS استفاده می شود.مشابه با دستور margin ، برای دستور padding هم همین حالت وجود دارد.حاشیه داخلی از بالا،راست،پایین و چپ در CSS.توجه نمایید که در CSS می توان margin و padding با مقدار منفی نیز به یک عنصر تخصیص داد.در حقیقت مقدار منفی،جهت حاشیه را معکوس می کند.این دو دستور در آموزش CSS ، بسیار پرکاربرد هستند و در موارد بسیار زیادی از آنها استفاده می گردد.از اینرو لازم است با دستور margin و همچنین padding آشنایی کافی داشته باشیم.علاوه بر شبوه ذکر شده،می توانیم برای ایجاد حاشیه در CSS ، از شیوه خلاصه شده و مخفف نیز استفاده کنیم.در ان حالت فرمت دستور CSS برای margin بدین صورت است:
اعداد مشخص شده به ترتیب،حاشیه CSS از بالا،راست،پایین و سمت چپ هستند.به همین صورت برای دستور padding هم همین شیوه مخفف را می توان به کار برد.
در تصویر بالا حاشیه CSS با رنگ زرد مشخص شده است.عنصر A از عنصر B حاشیه سمت رساتی یعنی margin-right دارد،بنابراین بین این دو عنصر CSS حاشیه یا margin وجود دارد.
اهرم و معاملات اهرم دار
به این ایده فکر کنید که سقف معاملات شما را دارایی و پولتان تعیین نکند. مفهوم مارجین از همین ایده شکل گرفته است. که شما بتوانید بیشتر از سرمایه اتان معامله انجام دهید.
در ادامه همراه ما باشید تا بتوانیم به پاسخ سوالاتمان دست یابیم.
اهرم، لوریج، Leverage و یا مارجین لغت هایی است که برای این مفهوم استفاده میشود.
معنی مارجین در واقع یعنی حاشیه سود برای مشتری.
معاملات اهرم دار در کنار معاملات عادی
در معاملات عادی به اندازه سرمایه تان و میزان پولتان، یک سهام و یا یک دارایی را خرید میکنید. و مالکیت آن دارایی برای شما میشود.
معاملات اهرم دار معاملاتی است که شما فراتر از داراییتان معامله میکنید فرضا اگر با صد دلار که دارایی اصلی شماست بخواهید معاملات اهرم دار انجام دهید میتوانید با پنج برابر از داراییتان معامله مارجین را آغاز کنید. برای فهم بیشتر باید معاملات اهرم را با نوعی وام شبیه سازی کرد. با قدرت بیشتری وارد معامله میشوید اما مالکیت کامل سرمایه را ندارید. پس با اتمام معامله بایستی مارجین هم تسویه کنید.
سود و ضرر معاملات اهرم دار
اهرم ایده جالب و کاربردی و در عین حال خطرناک است.
در معاملات اهرم دار اگربا چهار برابر بیشتر معامله را آغاز کرده باشید، سودی که از معامله به دست می آورید چهار برابر است. با این حساب مارجین یا اهرم میتواند فضای معامله را بسیار دلپذیر کند اما در عین حال خطرناک نیز هست. چون ممکن است منجر به از دست دادن کل دارای شما شود. همانطور که در معاملات مارجین یا معاملات اهرم شما در سودی معادل اهرم تعیین شده ( مثلا 4 برابر) دریافت میکنید در ضرر نیز به همین شکل افت میکنید.
اگر ضرر کنیم چه میشود؟
سیستم مارجین یا اهرم به چه صورت است؟ سیستم چگونه سرمایه خود را در ضرر جبران میکند؟ و با چه اعتباری شرایط معاملات اهرم را برای تریدر های خود مهیا میکند؟
در اینجا با مفهوم کال مارجین یا لیکویید شدن مواجه میشویم.
کال مارجین یا لیکویید شدن چیست؟
سرمایه اولیه شما در این تجارت ضمانتی است برای معاملاتتان. اگر ضررهایتان از میزان سرمایه اتان بیشتر شود کل موجودیتان به عنوان ضرر برداشت مارجین یا حاشیه چیست؟ میشود. در این حالت اصطلاحا لیکویید شدن و یا کال مارجین رخ داده است.
آیا مارجین بهره دارد؟
اهرمی که شما برای معاملاتتان استفاده میکنید نیاز به تامین کننده مالی دارد. که ارز مورد نیاز در حقیقت موجود باشد که معاملات انجام شود. این مبلغ را تامین کننده های بزرگ در اختیار شما قرار خواهند داد.
تامین کننده های مالی اغلب بانک ها و موسسات اعتباری هستند که برای شارژ موجودی بهره دریافت میکنند.
پرداخت بهره ناشی از مارجین بر عهده شخص استفاده کننده است.
تاریخ سررسید در معاملات اهرم
یکی از ویژگی های معاملات اهرم یا مارجین این است. که شما در هر زمان که مایل باشید میتوانید از این اصول استفاده کنید. پرداخت بهره تنها راه استفاده از اهرم در معاملاتتان خواهد بود. نکته مهم و حائز اهمیت جلوگیری از لیکویید شدن است.
اهرم یا معاملات مارجین چه مزایا و معایبی دارد؟
طبیعتا از مزایای استفاده از اهرم به دست آوردن سود بیشتر است. که در مقابل ریسک معاملات نیز بالا رفته و بایستی خطر پذیری بیشتری را متحمل شد.
از دیگر مزایا میتوان به نداشتن مالیات اشاره کرد. که خود نکته مهمی به شمار میرود. از طرفی پرداخت بهره مارجین یا حاشیه چیست؟ در معاملات اهرم جزو معایب آن به شمار میرود. و در نهایت نداشتن موعد و تاریخ برای معاملات مارجین است.
یکی از معایب معاملات اهرم دار این است که چون شما محدودیتی برای اهرم ندارید، خیلی زود شما را به لیکویید شدن میرساند. چون طمع سود بیشتر مشکلی است که گریبانگیر تریدر های مبتدی میشود.
مارجین و کال مارجین در بازارهای مالی چیست؟
در دنیای ترید و معامله گری، برخی اتفاقات به عنوان کابوسی است که ممکن است برای هر معاملهگر در هر نقطهای از جهان اتفاق بیافتد. پدیده کال مارجین به عنوان یکی از بدترین اتفاقاتی که ممکن است برای هر تریدری پیش بیاید. این اتفاق یکی از بزرگترین علل شکست و گاها خودکشی بسیاری از تریدرهای دنیاست. بسیاری از تریدرهای وال استریت به جهت کال مارجین شدن (صفر شدن حسابهای معاملاتی) حسابهای میلیاردی، راهی زندان شده یا دست به خود کشی مارجین یا حاشیه چیست؟ مارجین یا حاشیه چیست؟ میزنند. همچنین یک تریدر مبتدی باید بداند فرمول محاسبه مارجین چیست؟ و چرا و چه زمانی کال مارجین اتفاق میافتد. در این مطلب آموزش فارکس قصد داریم تا به تعریف مارجین، نحوه پیش بینی وضعیت قبل از کال مارجین و نحوه خروج از این وضعیت بپردازیم.
مفهوم مارجین در فارکس چیست؟
مارجین در فارکس سرمایه ای است که معامله گر برای معامله خود ضمانت میکند. مارجین همان پول اولیه است که شما در اختیار بروکر قرار میدهید تا بروکر برای معاملات فارکس ، رمز ارز و … به شما اعتبار دهد. همانطور که در مقاله اهرم در فارکس خدمت شما عرض کردم ، فارکس بازار بزرگیست و حجم معاملات هم بالاست ، معامله گران نیاز دارند برای فعالیت در این بازار و کسب سود مناسب ، سرمایه قابل توجهی را داشته باشند. اما خبر خوب این است که بدلیل وجود مفهوم اهرم (مارجین یا حاشیه چیست؟ LEVERAGE) نیازی نیست که تمام سرمایه یک معامله را داشته باشیم و میتوانیم با مبلغ کم معامله بزرگتری را مدیریت کنیم.
تفاوت بین سرمایه اصلی شما (مارجین) و حجم واقعی یک معامله ، از بروکر قرض گرفته میشود و زمان اتمام معامله به بروکر برگردانده میشود. برای واضح شدن مطلب به مثال زیر توجه فرمایید:
- حجم معامله: 10،000 دلار
- مارجین: 333 دلار
- مارجین لِول: 3.33%
ارتباط بین مارجین و اهرم
قبل از اینکه ادامه بدم ، مهمه که در مورد ضریب اهرم یا اصطلاح انگلیسی آن یعنی لِوریج اطلاع داشته باشید ، چون مارجین و لوریج خیلی به هم مرتبط هستند. درواقع این دوتا رابطه عکس دارند ، هرچه قدر مارجین بیشتری داشته باشیم ، اهرم کمتری استفاده خواهیم کرد. به خاطر اینکه معامله گر ، برای معامله بیشتر از سرمایه خودش استفاده میکند و بنابراین پول کمتری از بروکر قرض میگیرد.
ضریب اهرم برای معامله گر سود سرشار و البته در صورت پیشبینی غلط ضرر سنگینی هم به همراه خواهد داشت. برای همین احتیاط در استفاده به جای آن اهمیت زیادی دارد. بروکرها با توجه به قوانین ریگولاتوری خود اهرم های متفاوتی را به مشتریان خود ارائه میدهند.
بگذارید مطلب را ساده کنم. شما در معاملات وقتی با 100 دلار (که با اهرم 100 همان 0.1 لات میشود) معامله میکنید در ستونی جداگانه در پایین متاتریدر، میزان سود یا ضرر را مشاهده میکنید. ولی دقت کنید که این سود یا ضرر روی حجم معاملاتی شما (همان 100 دلار) کم یا زیاد نمیشود بلکه روی باقیمانده حسابتان که وارد معامله نکرده اید کسر یا اضافه میگردد. بنابراین شما نمیتوانید کل سرمایه تان را وارد معامله کنید چون در این صورت درصورت ضرر (کسر شدن) موجودی در قسمتی که وارد معامله نشده وجود ندارد که بخواهد از آن کسر کند. بنابراین نمیتوان همه موجودی را وارد معامله کرد.
به این ترتیب هرگاه وارد معامله ای شوید پول باقیمانده در حساب شما به دو قسمت تقسیم میشود. یک قسمت همان است که نمیتوانید وارد معاملات کنید که به این قسمت مارجين (margin) یا حاشیه اطمینان میگویند. قسمت دیگری هم هست که میتوانید از آن در معاملات دیگر استفاده نمایید. این قسمت به free margin معروف است.
وضعیت حسابهای معاملاتی
هر معاملهگری برای فعالیت در بازارهای مالی، قبل از پوزیشن گیری خرید و فروش، باید حساب معاملاتی خود را شارژ کند. ماهیت تعهدی بازار مالی، ایجاب میکند تا فروشنده یا خریدار، مبلغی را به عنوان تضمین معامله (در روز سررسید) به حساب عملیاتی خود واریز کند. این مبلغ بعد از پوزیشن گیری توسط بروکر در حساب معاملهگر برای تضمین بلوکه میشود. با توجه به میزان موجودی حساب معاملاتی به مبلغ تضمین، حساب معاملاتی دارای سه وضعیت زیر است:
- وضعیت نرمال
- وضعیت در خطر (At Risk)
- وضعیت کال مارجین
- وضعیت نرمال
اگر بعد از تسویه حساب، معاملهگر سود کند، حساب معاملاتی معاملهگر به میزان سود (منهای کارمزد بروکر) افزایش مییابد. در این شرایط، موجودی حساب معاملاتی یا بیشتر از مبلغ تضمین اولیه است یا با این مبلغ برابر است. در این شرایط گفته میشود، حساب در وضعیت نرمال قرار دارد.
وضعیت در خطر (At Risk)
اگر بعد از تسویه، تریدر ضرر کند، از موجودی حساب معاملاتی وی کم میشود. بر اساس قرار دادهای آتی، در صورتی که موجودی حساب معاملاتی تا ۳۰ درصد از وجه اولیه کمتر باشد، مشکلی به وجود نمیآید. در واقع موجودی حساب معاملاتی حداقل باید به اندازه ۷۰ درصد سرمایه اولیه باشد.
زمانی که موجودی حساب معاملاتی تریدر از وجه تضمین اولیه کمتر شود، اما موجودی بیشتر از ۷۰ درصد مبلغ تضمین باشد، در این صورت گفته میشود حساب در وضعیت خطر (At Risk) قرار دارد. در این وضعیت هر چند میزان موجودی پایینتر از مقدار تضمین وجه است، اما چون نسبت موجودی به حداقل وجه تضمین در سطح بالایی قرار دارد، مشکلی برای تریدر پیش نمیآید. تریدر تنها کاری که باید انجام دهد این است که موجودی خود را کنترل کند تا میزان آن از حد مورد نظر پایینتر نیاید و به عبارت دیگر کال مارجین نشود.
وضعیت کال مارجین (margin call)
اگر موجودی حساب معاملاتی بعد از تسویه، مثلا از ۷۰ درصد مبلغ تضمین اولیه کمتر شود (حتی ۱ ریال کمتر باشد)، گفته میشود حساب معاملاتی وی در وضعیت کال مارجین قرار دارد. به عبارت دیگر، کال مارجین وضعیتی است که میزان ضرر معاملات از ۷۰ درصد مبلغ تضمین اولیه بیشتر میشود.
دیدگاه شما