استراتژی های جلوگیری از ضرر در بورس


استراتژی حدضرر / چطور کم‌تر زیان کنیم؟

خیلی از معامله‌گران در بازار حتی با داشتن تحلیل‌های خوب هم نتوانسته‌اند سود خوبی بگیرند. به‌راستی چرا اینگونه است؟ تعریف درست از حدضرر کدام است؟ مفهوم ریسک در حدضرر چیست و سود منفی و ضرر در معاملات چه فرقی دارد؟ نکات مهم درباره حدضرر کدامند؟ اگر می‌خواهید جواب تمام این سوالات را بدانید و عملکرد خود را در معاملات بازارهای مالی افزایش دهید، تا آخر این مقاله با من همراه باشید.

چرا ضرر می‌کنیم؟

نوسانات قیمت در بازار سهام ممکن است هم به نفع ما باشد و هم به ضرر ما. یکی از راه‌هایی که می‌توانیم سود بیشتری در بازار بکنیم این است که فقط در صعودهای بازار شریک باشیم و ضررهای بازار روی ما تاثیرگذار نباشد.

اما این امر شاید فقط روی کاغذ عملی باشد و در واقعیت ممکن نیست. وقتی وارد بازارهای مالی می‌شوید، ریسک ضررهای بازار را هم به‌همراه سود آن پذیرفته‌اید. هیچ‌کسی در دنیا نمی‌تواند ادعا کند که من در بازار ضرر نکرده‌ام. یادتان باشد تنها کسی ضرر نکرده که هنوز وارد بازار نشده است. به همین منظور مقدار ضرر در معاملات را با ابزاری به نام حدضرر کنترل استراتژی های جلوگیری از ضرر در بورس می‌کنند و به‌عنوان مثال می‌گویند که در معاملات خود حدضرر را رعایت کنید و به آن پایبند باشید.

تعریف حدضرر

همه کسانی که وارد بازارهای مالی شده‌اند، مشکلی در زمان خرید سهم ندارند. اما تشخیص قیمت و زمان فروش، همواره مسئله چالشی‌تری برای معامله‌گران بوده است.

اگر قیمت سهم بعد از خرید، بر خلاف انتظار ما شروع به کاهش کرد، یعنی این‌که ما در تحلیل و محاسبات خود دچار خطا یا اشتباه شده‌ایم.

در این وضعیت اگر مقدار حرکت خلاف جهت معامله ما بیش از حد انتظار باشد، می‌گوییم که به جهت جلوگیری از ضرر بیشتر، باید از معامله با حدضرر خارج شویم. این تعریفی عمومی و جامع از حدضرر است.

مقدار حدضرر چقدر است؟

در حقیقت هیچ فرمول ثابتی برای مقدار حدضرر وجود ندارد. درواقع حدضرر یک عامل نسبی و وابسته به زمان است که مستقیما با استراتژی معاملاتی یک معامله‌گر ارتباط دارد.

برای این‌که این مسئله را بهتر درک کنیم، باید کمی موشکافانه‌تر به قضیه نگاه کنیم. حتما این سوال را شنیده‌اید که فرق بین اصلاح و ریزش چیست؟

من سهمی را می‌خرم و بعد از مدتی متوجه می‌شوم که قیمت برخلاف جهت تحلیل من حرکت می‌کند و حدضرر معامله را فعال می‌کند. در اینجا و طبق تعریف عمومی حدضرر، من به جهت جلوگیری از ضرر بیشتر سهم را می‌فروشم. اما در عین ناباوری می‌بینم که قیمت بعد از حدضرر من شروع به افزایش کرده و حتی سقف‌های قبلی راهم شکسته است.

درواقع بین زمان‌های مختلف در نمودارها یک رابطه کلی وجود دارد. به‌عنوان مثال ریزش قیمت سهم در تایم پنج دقیقه، تنها یک اصلاح در تایم 30 دقیقه محسوب می‌شود. و ریزش در تایم یک‌ساعته هم تنها یک اصلاح در تایم روزانه است. همین‌طور ریزش قیمت در تایم روزانه هم می‌تواند تنها یک اصلاح در تایم ماهانه باشد. به‌این ترتیب می‌توانیم به تایم‌های بالاتر هم مراجعه کنیم و می‌فهمیم که ریزش و اصلاح یک عامل وابسته به زمان است.

در مورد حدضرر هم دقیقا این نکته صدق می‌کند و برای همین حدضرر من در معامله‌ای، نقطه خرید معامله‌گر دیگری است. این نکته‌ای است که معمولا کسی به آن توجه نمی‌کند.

برای همین منظور وقتی قیمت‌های بازار سهام آمریکا در حال ریزش سنگین هم باشد، درحالی‌که همه درحال فرار و پیدا کردن راهی برای فروش سهم در قیمت‌های بالاتر هستند، سرمایه‌گذاری همچون «وارن بافت» اعلام می‌کند که این بهترین فرصت برای خرید است.

فرق دیدگاه (استراتژی) معامله‌گران اینجا است که خودش را نشان می‌دهد و باعث می‌شود که وارن بافت، سی سال سهامدار کوکاکولا باشد. سوال مهم این است که شما سهم را برای چه مدت خریداری می‌کنید؟ 5 سال، 10 سال، یا 20 سال؟

هرچه دیدتان بلندمدت‌تر باشد نگاهتان به بازار هم عوض خواهد شد. برای همین منظور می‌گوییم که حدضرر هم یک مولفه نسبی وابسته به زمان است. یعنی وقتی من دیدگاهم برای 20 سال آینده سهم درنظر گرفته شده، پس نباید با کوچکترین منفی در بازار دچار استرس شوم. زیرا مدیریت سرمایه من برای قیمت‌های امسال و یا سال آینده نیست، پس حدضرر من هم باتوجه به نوع استراتژی بلندمدتی که دارم باید درنظر گرفته شود.

حدضرر واقعی و حدضرر احساسی

به‌طور کلی می‌توان گفت که ضرر از ذهن ما سرچشمه می‌گیرد و بعد روی روان و احساسات ما تاثیر می‌گذارد که درنهایت باعث تصمیم‌گیری‌های هیجانی و غیرهیجانی در معاملات ما می‌شود.

وقتی ما سهمی را می‌خریم، از لحظه‌ای که قیمت سهم کمتر از قیمت خرید ما می‌شود، هورمون‌های استرس بیشتری در بدن ما شکل می‌گیرد. در اصل این همان شروع حدضرر احساسی است. قیمت تا کجا پایین می‌آید؟ این یک اصلاح موقت است یا یک نزول؟ این‌ها همه سوالاتی هستند که در زمان حدضرر احساسی به‌سراغ ما می‌آیند.

از آنجایی که احساسات ما یک حدی دارد و بیشتر از آن حد ممکن است که کنترلشان از دست ما خارج شود، ما حدضرر واقعی را تعریف می‌کنیم. درواقع حدضرر واقعی برابر است با نهایت آستانه فشار حدضرر احساسی. به‌عبارت ساده‌تر ما تا کجا ضرر را می‌توانیم تحمل کنیم.

حدضرر واقعی وارن بافت

‌وارن بافت در یازده سالگی، سه سهام ممتاز خدمات شهری را به قیمت هر سهم ۳۸ دلار برای خود و خواهر کوچک‌ترش دوریس خریداری کرد.

کمی بعد از خرید سهام، ارزش آن به زیر ۲۷ دلار رسید. وارن با این‌که ترسیده بود، سهام خود را آن‌قدر نگه داشت تا ارزش آن به ۴۰ دلار رسید و او بلافاصله سهام خود را فروخت.

در تمام این مدت، حدضرر احساسی وارن بافت فعال شده بود تا جایی‌که دیگر تحمل فشار احساسات وارده را نداشت. در همین حال، حدضرر احساسی او به حدضرر واقعی تبدیل شد و باعث شد تا تصمیم خروج بگیرد.

اما جالب است بدانید که وارن بافت هم گاهی اشتباه می‌کند. زیرا کمی بعد، ارزش سهام خدمات شهری تا ۲۰۰ دلار بالا رفت. این تجربه یکی از درس‌های اساسی سرمایه‌گذاری را به او یاد داد که صبر دربازارهای مالی یک موهبت است.

مارتینگل (Martingale ) استراتژی کاهش ضرر

مارتینگل (Martingale ) استراتژی کاهش ضرر

تحلیل‌گران در بازار سرمایه و سهام، از روش‌ها و استراتژی‌های معاملاتی متعددی استفاده می‌کنند. هدف از به کار بردن این روش‌ها، مدیریت سرمایه، کنترل ریسک‌های سرمایه‌گذاری و کسب سود بیشتر است. یکی از تکنیک‌هایی که برخی از سرمایه‌گذاران در بازار سهام استراتژی های جلوگیری از ضرر در بورس به کار می‌برند، روش مارتینگل (Martingale ) است. این روش ابتدا در شرط‌بندی‌ها استفاده می‌شد اما به تدریج کاربرد آن گسترش یافت و در بازار سهام نیز مورد توجه قرار گرفت. در این مقاله به تعریف روش مارتینگل و سازوکار آن می‌پردازیم.

این استراتژی برای اولین بار در قرن 18 میلادی توسط یک ریاضیدان فرانسوی ابداع شد، که در اصل نوعی روش برای شرط استراتژی های جلوگیری از ضرر در بورس بندی با فرض دو برابر شدن مبلغ شرط است و در طول زمان به واسطه ی محققان زیادی بهینه سازی شده است. امروزه نیز تحلیل گران و اقتصاددانان بسیاری برای انجام معاملات خود در بازار بورس، ارزهای دیجیتال و فارکس از این روش استفاده می کنند.

روش مارتینگل (Martingale ) چیست؟

روش مارتینگل یک استراتژی برای کسب سود محسوب می‌شود که بر تئوری احتمال و فرضیه بازگشت به میانگین استوار است. این تکنیک به میزان زیادی سرمایه نیاز دارد؛ به عبارت دیگر، اگر سرمایه شما بی‌نهایت باشد، استفاده از این روش می‌تواند سود بسیاری را نصیبتان کند؛ در غیر این صورت باید آمادگی پذیرش زیان را داشته باشید. قبل از هر چیز، مختصری درباره تاریخچه این روش صحبت می‌کنیم.

تاریخچه روش مارتینگل (Martingale )

مارتینگل (Martingale ) یک نوع استراتژی معاملاتی است که سرمایه‌گذاران با استفاده از آن می‌توانند به سود‌های قابل توجهی دست پیدا کنند. به عبارت دیگر مارتینگل به روشی گفته می‌شود که در آن، با وارد شدن یک معامله به زیان، حجم معامله بعدی باید دو برابر شود.

در ابتدا این روش بیشتر در شرط بندی‌ها کاربرد داشت و این استراتژی برای اولین بار توسط یکی از ریاضیدان‌های فرانسوی به نام پاول پیر لوی در قرن ۱۸ میلادی مطرح شد.

در مقابل این استراتژی یک استراتژی به نام ضد مارتینگل وجود داشت که معتقد بود با هر شکستی که در معاملات تجربه می‌کنید، باید مقدار پولی که در معامله تزریق کرده‌اید را نصف کنید و هر دفعه که سود کسب کردید، مقدار سرمایه را دو برابر کنید.

این روش دقیقا برعکس روش مارتینگل بود. باید در نظر داشته باشید که روش مارتینگل در معاملات بازار بورس، نیاز به ریسک‌پذیری بالایی دارد.

تکنیک مارتینگل توسط یک ریاضی‌دان فرانسوی به نام پل پیر لوی در قرن ۱۸ میلادی معرفی شد اما محققان دیگر نیز در گذر زمان به بهینه‌سازی این روش پرداختند.

روش مارتینگل در اصل نوعی روش شرط‌بندی بوده که با فرضیه دو برابر شدن کاربرد داشته است.

پس از سال‌ها، یک ریاضی‌دان آمریکایی به نام جوزف لئو دوب، با فرض اینکه با این روش نمی‌توان به بازدهی 100% رسید، تحقیقاتی انجام داد. هم‌اکنون بسیاری از تحلیل‌گران و فعالان بازار سهام، از این روش برای معاملات خود استفاده می‌کنند.

نحوه استفاده از روش مارتینگل

توجه به این نکته ضروری است که میزان ریسک بر معاملات با این روش بسیار بیشتر از سود بالقوه است. بااین‌حال، با بهبود تکنیک مارتینگل و استفاده هوشمندانه از آن، می‌توان شانس موفقیت خود را افزایش داد.

در شرط‌بندی با روش مارتینگل (Martingale )، میزان شرط‌بندی در هر مرحله باید دو برابر مرحله قبل باشد و در صورت باخت در هر مرحله، بازی آن‌ قدر ادامه پیدا می‌کند تا سرانجام شرط را ببرید و از بازی خارج شوید.

برای درک نحوه استفاده از روش مارتینگل، این مثال را در نظر بگیرید: فرض کنید فردی با ۱۰ دلار یک شرط‌بندی را آغاز کند. او در صورت باخت در مرحله اول، ۱۰ دلار از دست می‌دهد و علاوه بر آن، باید در مرحله بعد ۲۰ دلار شرط ببندد.

در صورت باخت در این مرحله نیز، ۴۰ دلار شرط خواهد بست. اگر در مرحله بعد، دوباره شرط را ببازد، باید دو برابر ۴۰ دلار، یعنی ۸۰ دلار وسط بگذارد اما اگر شرط را ببرد، ۷۰ دلار نصیبش خواهد شد و بازی به همین صورت ادامه خواهد داشت.

براساس روش مارتینگل و فرضیه دو برابر شدن، معاملات و خرید سهام باید در چند مرحله اتفاق بیفتد و سرمایه اختصاص‌یافته، هر بار باید دو برابر بار قبل باشد.

برای استفاده از روش مارتینگل باید سرمایه اختصاص‌یافته به یک سهم را به قسمت‌های نامساوی تقسیم و در هر مرحله بخشی از سرمایه را وارد معامله کرد.

استراتژی خرید و فروش پله‌ای

با توجه به توضیح و تعریف روش مارتینگل، بهتر است با یکی از استراتژی‌های معاملاتی به نام خرید و فروش پله‌ای نیز آشنا شویم. یکی از روش‌هایی که برای مدیریت سرمایه و کنترل ریسک و زیان در بازار سرمایه و سهام استفاده می‌شود، خرید و فروش پله‌ای است.

بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای و تحلیل‌گران بازار سهام، پس از بررسی و تحلیل سهم و قبل از اقدام به خرید، حد سود و زیان خود را تعیین می‌کنند.

تعیین حد سود و ضرر می‌تواند در قیمت‌های مختلف انجام شود. معامله‌گران با در نظر گرفتن حد سود و ضررهای مختلف، در قیمت‌های متفاوتی خرید و فروش می‌کنند.

به خرید یا فروش یک سهم در قیمت‌های مختلف که می‌تواند با حجم‌های مختلف باشد، خرید یا فروش پله‌ای می‌گویند.

تعیین حد سود و ضرر و معاملات پله‌ای، برای هر فرد براساس میزان ریسک‌پذیری و بازدهی مورد انتظار، می‌تواند متفاوت باشد.

در روش مارتینگل، استراتژی خرید و فروش پله‌ای نیز در نظر گرفته می‌شود و افراد برای کاهش میانگین قیمت خرید و افزایش سود خود، در استراتژی های جلوگیری از ضرر در بورس قیمت‌های مختلف خرید سهم را انجام می‌دهند.

مدیریت ریسک و سرمایه با مارتینگل

روش مارتینگل به سبک معاملاتی سرمایه‌گذاران توجه چندانی ندارد و تنها رکن آن، این است که با ورود معامله به زیان در فواصل مشخص، باید به حجم معامله مورد نظر افزوده شود تا با برگشتن به اصلاح قیمت در بازار، اول زیان به وجود آمده جبران شود و دوم این که مجموع معاملات انجام شده وارد سود شود.

شاید بگویید که این استراتژی همیشه کارساز بوده و بهتر است همیشه از این روش برای جبران ضرر و کسب سود استفاده کنیم اما این‌طور نیست.

دقت داشته باشید که افزایش حجم معامله در فواصل تعیین شده‌ای امکان‌پذیر است و کافی است بین این فاصله‌های مشخص شده، بازار هیچ اصلاح قیمتی را به وجود نیاورد، با این روال، آنقدر سرمایه خود را در معامله تزریق خواهید کرد که در نهایت معامله شما به ضرر شناور تبدیل شده و آرام آرام تمام سرمایه خود را از دست بدهید.

مزیت روش مارتینگل (Martingale )

روش مارتینگل بیشتر در زمانی کاربرد دارد که از افزایش قیمت سهم در روزهای آینده اطمینان نداریم و ممکن است قیمت سهم در روزهای بعد، از قیمت خرید اولیه کمتر شود. همچنین باید قبل از اجرای این روش، شرکت مورد نظر را به طور کامل تحلیل کنیم.

تحلیل بنیادی شرکت در این مرحله بسیار اهمیت دارد و وضعیت سودآوری آن مهم است.

با استفاده از این روش، به جای اینکه صبر کنیم تا قیمت سهم به قیمت اولیه برسد تا به سود برسیم، می‌توانیم از منفی سهم نیز استفاده کنیم و با کاهش دادن میانگین قیمت خرید، زودتر سود به دست آوریم.

بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای، در کنار سایر تکنیک‌ها و به خصوص تحلیل تکنیکال، از این روش برای خریدهای خود استفاده می‌کنند تا حد سود و ضرر خود را تعیین و هوشمندانه معامله کنند.

معایب روش مارتینگل

مشکل بزرگ این روش، این است که فرض بر بی‌نهایت بودن سرمایه دارد. باید این موضوع را در نظر بگیریم که سرمایه ما بی‌نهایت نیست و ممکن است با اجرای چند باره این روش، تمام شود. با وجود فرضیه دو برابر، پس از چند مرحله حجم خرید و سرمایه مورد نیاز به شدت افزایش می‌یابد.

عیب دیگر روش مارتینگل (Martingale ) این است که تضمینی برای بالا رفتن قیمت پس از کاهش آن وجود ندارد. شاید قیمت به مدت طولانی دچار افت شود و از قیمت اولیه خرید ما فاصله زیادی بگیرد؛ بنابراین باید زمان زیادی صبر کنیم و سرمایه فراوانی را نیز اختصاص دهیم تا قیمت سهم به قیمت اولیه خرید ما برسد و بتوانیم سود به دست آوریم.

یکی از بهبودهایی که برای روش مارتینگل اجرا شده تا این عیب را برطرف کند، این است که تعداد مراحل روش را کم کنیم. برای نمونه می‌توانیم مراحل انجام روش مارتینگل را به سه مرحله کاهش داده و سرمایه خود را به چهار قسمت نامساوی تقسیم کنیم.

در این روش، ضرایب مارتینگل برابر خواهد بود با ۱، ۲، ۴ و ۸ که همان توان‌های 2 هستند. به صورت کلی، همه سرمایه به 15 قسمت تقسیم می‌شود و در هر مرحله از خرید، از یکی از این ضرایب برای خرید سهم استفاده خواهد شد.

برای مثال در صورتی که بخواهیم 150میلیون تومان را به سهمی اختصاص دهیم، در ابتدا 10 میلیون تومان از سهم را خریداری می‌کنیم. در مرحله بعد، خرید ما 20 میلیون تومان می‌شود. سپس 40 میلیون تومان از سهم را می‌خریم و در آخر، 80 میلیون از سهم را خریداری می‌کنیم.

به این ترتیب، با کاهش قیمت، بازه ضرر به 3 مرحله تقسیم می‌شود استراتژی های جلوگیری از ضرر در بورس و هر بار که قیمت به یکی از این 3 بخش می‌رسد، خرید بعدی انجام می‌گیرد.

چگونگی استفاده از مارتینگل (Martingale )

همانطور که مستحضر هستید هرچیزی در دنیای امروز دارای مزیت‌ها و معایبی است که ما با دانستن شیوه استفاده درست از آن میتوانیم از خوبی های آن بهره‌مند شویم.

استراتژی مدیریت مالی مارتینگل نیز از این قاعده مستثنی نیست و برای استفاده اصولی از آن باید به چند نکته حائز اهمیت که در ذیل بطور خلاصه به آن پرداخته‌ام توجه داشت:

علم و دانش معامله‌گری

همانطور که اشاره شد مارتینگل یک استراتژی خرید یا فروش نیست بلکه تنها یک راهکار مدیریت سرمایه است. پس در ابتدایی ترین مرحله شما برای بهره‌مندی از این روش باید با اصول تکنیکال و فاندامنتال حداقل آشنایی نسبی را داشت باشین.

تا بتوانید از طریق تکنیکال سطوح حمایت مهم و روند قیمت سهم را تشخیص دهید و همچنین با علم فاندامنتال ارزندگی سهم را مورد ارزیابی قرار دهید.

روانشناسی

گفتن این حرف سادس که با پایین آمدن قیمت دوباره با مبلغ بیشتری خرید داشت باشیم اما در واقعیت داستان جور دیگریست چون علاوه براینک معامله‌گر در ضرر است و فشار روانی را تحمل میکند درعین حال باید به خود مسلط باشد و شرایط را منطقی بررسی کند نه با این دید که من درست میگم و بازار اشتباه کرده است و حال درصدد این باشد که بخواهد از بازار انتقام بگیرد و خلاف روند معامله کند.

ازطرفی هم باید آنقدر به خود اعتماد به نفس داشت باشد که میتواند درست ترین انتخاب را درهر شرایط اتخاذ کند. پس یک معامله‌گر پس از داشتن علم برای استقاده از استراتژی مارتینگل باید حالت روحی خود نیز مسلط باشد.

خرید پله‌ای

ما داری سرمایه بی‌نهایت نیستیم که بتوانیم هرچقدر قیمت سهم پایین آمد دوبرابر خرید قبلی خودمان خرید داشت باشیم به این امید که بالاخره قیمت سهم شروع به صعودی شدن کند و ضررهای ما تبدیل به سود شود.

پس قبل از ورود به سهم باید سرمایه‌ای را که میخواهیم با آن سهم را خریداری کنیم در نظر بگیریم و آن را به 3 قسمت غیر مساوی که هر‌کدام حداقل دو برابر دیگریست تقسیم کنیم.

نتیجه گیری

با توجه به مطالبی که گفته شد، می‌توانیم روش مارتینگل (Martingale )را یکی از روش‌های مؤثر در خرید سهام در نظر بگیریم. روش مارتینگل با خرید پله‌ای و دو برابر کردن خرید در هر مرحله، کمک می‌کند میانگین خرید خود را کاهش دهیم و زودتر به سود برسیم.

این روش ابتدا در بازی‌های شرط‌بندی مورد استفاده قرار می‌گرفت اما اکنون در همه بازارها به خصوص در بازار سهام کاربرد دارد. با وجود این، مارتینگل معایبی نیز دارد. اساس این روش بر بی‌نهایت بودن سرمایه است و احتمال برنگشتن قیمت به قیمت اولیه در بازار سهام نیز وجود دارد.

برای رفع این معایب، می‌توانیم مراحل روش مارتینگل را کاهش دهیم و با تقسیم کردن سرمایه به بخش‌های مختلف، ریسک را کمتر کنیم.

افراد در فرایند سرمایه‌گذاری خود در بازار سرمایه، ممکن است بر خلاف تصورات و پیش‌بینی‌هایی که داشته‌اند با ضرر و زیان مواجه شوند یعنی سهم را در روز اول با یک قیمت مشخصی خریداری کرده‌اند و با مرور زمان ارزش قیمت سهم کاهش پیدا کرده است.

در این موارد شخص سرمایه‌گذار سه راهکار در پیش دارد، در ابتدایی‌ترین حالت، ممکن است شخص تصمیم به فروش سهام بگیرد و با ضرری که متحمل شده است از سهم خارج شود. در حالت دوم ممکن است شخص تصمیم به صبر گرفته باشد و به امید برگشت قیمت سهم دست روی دست گذاشته باشد.

حالت آخر ممکن است شخص سرمایه‌گذار با استفاده از برخی از راهکارها برای به حداقل رساندن این ضرر و گاهی کسب سود در این موقعیت از سهم خارج شود. استراتژی مارتینگل یکی از بهترین استراتژی برای جلوگیری از متحمل شدن زیان بیشتر و شاید کسب سود در این شرایط باشد.

طبق توضیحات کاملی که در این مقاله ارائه شد شما با استفاده از نظریه مارتینگل می‌توانید در شرایط ریزش قیمت، ضرر کمتری را متحمل شوید. این امر به شرطی دارای اعتبار است که شما نسبت به تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی در بازار سرمایه آشنایی داشته باشید.

چنانچه قصد ورود به بازار ارزهای دیجیتال و خرید و فروش ارز دیجیتال را دارید، اما فرصت کافی یا تخصص لازم برای تحلیل بازار را ندارید، برای سرمایه گذاری موفق در ارزهای دیجیتال و در امان ماندن از کلاه‌برداران و شکارچیان ارز دیجیتال می‌توانید از دوره‌های آموزشی ارز دیجیتال همیار کریپتو استفاده کنید.

این دوره‌ها بر اساس تحلیل بازار و متناسب با نیاز مخاطبان از پایه تا پیشرفته طراحی و بروز می‌شوند. تیم همیار کریپتو برای کمک به علاقه‌مندانی که قصد ورود به این بازار رادارند دوره های آموزش ارز دیجیتال در مشهد را به‌صورت حضوری در مشهد و غیرحضوری برای علاقه‌مندان در نقاط مختلف کشور در فضای اسکای روم برگزار می‌کند.

سیو سود در بورس به چه معناست؟ | مهم‌ترین استراتژی حفظ سرمایه را بشناس!

سرمایه‌گذاری مسیری است که موفقیت در آن نیاز به استراتژی دارد. راز جلوگیری از زیان در هر سرمایه‌گذاری، محدود کردن ریسک است. شما باید در سرمایه‌گذاری خود استراتژی داشته باشید تا ریسک را به حداقل برسانید. سیو سود نیز یک نوع استراتژی در بازار سرمایه می‌باشد. پیش از ورود به بازار سرمایه به چند تکنیک مؤثر مثل سیو سود مسلط شوید و زیان خود را به حداقل برسانید.

سیو سود در بورس به چه معناست؟

هر زمان سود خود را ذخیره کنید به اصطلاح سیو سود (Save Profit) نموده‌اید. سیو سود یعنی سودی که به شما تعلق گرفته، محقق شود. حفظ استراتژی های جلوگیری از ضرر در بورس سرمایه و سود تعلق گرفته به آن، مستلزم فروش سهام است. سیو سود ، مفهومی کاملاً ساده و ملموس است. به این معنا که با سرمایه‌گذاری روی سهام یک شرکت، سود چشمگیری نصیب شما می‌شود؛ سپس هنگامی که احتمال می‌دهید در آینده سود حاصل شده از دستتان برود، سهام خود را فروخته و سود آن را ذخیره می‌نمایید.

در بورس و همچنین در سایر بازارهای سرمایه‌گذاری، تا زمانی که شما سهام، ملک، طلا، ماشین و . را نفروشید نه صاحب سود شده‌اید و نه ضرر کردید. در بورس، از اختلاف قیمت خرید سهم با قیمت فروش آن (در صورت افزایش) سود حاصل می‌شود.

بارها در بورس شاهد سودهای کلان و حتی رویایی بوده‌ایم اما چیزی بالاتر از واقعیت وجود ندارد. واقعیت این است که همه آن سودها تا زمانی که شما سهام خود را نفروخته‌اید، هنوز متعلق به شما نیستند. کم نبودند معامله‌گرانی که به طمع یک مثبت پنج دیگر، سهم خود را نفروختند و از فردای آن روز گرفتار صف فروش شدند؛ در صورتی که اگر سود خود را ذخیره می‌کردند، دیگر شاهد آب شدن آن سود طلایی در مقابل چشمان خود نبودند!

طمع برای کسب سود بیشتر، به راحتی می‌تواند یک معامله سود ده را به یک زیان ناامیدکننده تبدیل کند. سیو سود یعنی حرص برای کسب سود بیشتر را کنار گذاشته و با قناعت به سود موجود، سهم را بفروشیم. یک معامله‌گر حریص معمولاً سود خود را به معامله‌گران هوشمند می‌دهد.

آموزش راهکارهای سیو سود

پی بردن به زمان مناسب برای فروش سهام و سیو سود کردن به دو عامل مهم بستگی دارد. این دو عامل عبارتند از: دیدگاه زمانی سرمایه‌گذار در خرید سهام و تحلیل (تکنیکال یا بنیادی) سهم که در ادامه بطور مفصل شرح خواهیم داد.

راهکارهای سیو سود بر اساس دیدگاه زمانی

سرمایه‌گذاران در خریدهای خود، معمولاً دیدگاههای متفاوتی دارند. به این معنی که دید برخی سرمایه‌گذاران کوتاه مدت، برخی میان مدت و برخی دیگر بلندمدت می باشد. در انتخاب نوع روش سیو سود ، استراتژی و دیدگاه زمانی افراد تاثیرگذار خواهد بود. بنابراین ابتدا لازم است استراتژی زمانی خود را مشخص نمایید.

دیدگاه کوتاه مدت

افراد با استراتژی کوتاه مدت، سهم را با قصد نگهداری به مدت سه هفته الی سه ماه، خریداری می‌کنند. فرد تحلیل‌های لازم را روی سهم انجام می‌دهد. با رسیدن قیمت سهم به نقطه حمایت نسبت به خرید آن اقدام نموده و سهم را در نقطه مقاومت می‌فروشد. همانطور که می‌دانیم، ممکن است سهم از نظر تکنیکال، مقاومت خود را شکسته و با قدرت بیشتر به رشد خود ادامه دهد. استراتژی سیو سود به ما می‌گوید حتی با فرض رشد بیشتر، اولویت با کاهش ریسک است.

دیدگاه میان مدت

افراد با استراتژی میان مدت در ذخیره سود، سهم را با قصد نگهداری به مدت دو الی شش ماه، خریداری می‌کنند. در دیدگاه میان مدت، با در نظر گرفتن درصد ریسک پذیری افراد، دو استراتژی متفاوت نهفته است.

افراد با ریسک پذیری پایین

افرادی که کمتر ریسک‌پذیر هستند، اصل سرمایه را می‌فروشند و سود آن را نگهداری می‌نمایند. با استفاده از این مدل که بر مبنای خارج کردن اصل سرمایه است، می‌توان اصل سرمایه خود را از آسیب دور نگه داشت.

اصل مبلغ سرمایه‌گذاری را تقسیم بر سود سهام کرده، تعداد سهامی که برابر با مبلغ سود بوده و باید نگهداری شود، بدست می‌آید.

افراد با ریسک پذیری بالاتر

سرمایه‌گذارانی که ریسک‌پذیرتر هستند، سود سهم را فروخته، سیو سود می‌کنند و اصل سرمایه را نگه می‌دارند. این مدل بر مبنای خارج کردن سود می‌باشد. با تقسیم سود سهام بر قیمت روز آن، تعداد سهامی که باید فروخته شود، بدست می‌آید.استراتژی های جلوگیری از ضرر در بورس

برای درک بهتر موضوع، به مثال زیر توجه کنید:

فرض کنید پس از انجام تحلیل‌های مورد نیاز، 10000 سهم شرکت A را با قیمت 2000 تومان خریده‌اید. مبلغ اصل سرمایه شما معادل بیست میلیون تومان شده است. طبق تحلیلهای جدید احتمال می‌دهید سهم بعد از رسیدن به قیمت 2200 تومان، کاهش قیمت پیدا کند. تا قیمت سهام شما به 2200 تومان برسد، دو میلیون تومان سود کسب کرده‌اید. ممکن است احتمال شما غلط از آب دربیاید و سهم از مقاومت 2200 رد شده و به رشد خود ادامه دهد.

در این شرایط از طریق دو راهکار گفته شده، می‌توانید سیو سود کنید.

اگر ریسک‌پذیری شما پایین است، تعدادی از سهام را فروخته و اصل سرمایه خود را خارج کنید. بیست میلیون تومان (اصل سرمایه) را تقسیم بر استراتژی های جلوگیری از ضرر در بورس 2200 تومان (قیمت خرید سهم) می‌کنید. حدود 9,000 برگ از اوراق خود را فروخته و مابقی را نگه می‌دارید. با این کار اصل پول خود را خارج می‌کنید.

اگر ریسک‌پذیری بالاتری دارید، تعدادی از سهام که برابر با سود پولتان است، بفروشید و اصل سرمایه را در سهام نگه دارید. دو میلیون تومان (سود سهام) را تقسیم بر 2200 تومان (قیمت خرید سهم) استراتژی های جلوگیری از ضرر در بورس کنید. حدود 909 برگ از سهام خود را فروخته و مابقی آن را نگه دارید.

دیدگاه بلند مدت

افراد با استراتژی بلندمدت در سیو سود ، سهم را با قصد نگهداری به مدت شش ماه الی یک سال، خریداری می‌کنند. در این دیدگاه، معامله گران به نوسانات زودگذر قیمتی بی‌توجه هستند. آنها در طولانی مدت به تارگت و هدف قیمتی خود دست می‌یابند. معامله‌گران دارای دیدگاه بلند مدت، اصل سرمایه و سود آن را تا پایان بازه زمانی یک ساله نگه می‌دارند.

سایر راهکارها سیو سود

علاوه بر آن دسته استراتژی‌های سیو سود که متکی بر دیدگاه زمانی معامله گران است، چند راهکار دیگر نیز وجود دارد که عبارتند از:

  • توجه به صف خرید سهام: بدیهی است زمانی که سهم مد نظر، مورد تقاضای بسیاری از خریداران باشد، هنوز قابل نگهداری خواهد بود. به عرضه و تقاضای سهم و ورود و خروج نقدینگی به آن دقت نمایید. هر زمان صف‌های خرید در حال ریزش بودند، اقدام به فروش نموده و سود خود را حفظ کنید.
  • فروش پلکانی: در صورتی که قیمت سهم به نقطه مقاومت رسید اما شما از چگونگی ادامه روند آن اطمینان نداشتید، می‌توانید با فروش سهام به صورت پلکانی، از ریسک خود بکاهید. با کاهش سرمایه، ریسکی که متوجه ما می‌شود نیز کاهش یافته و یک پله سیو سود می‌کنید. نصف سهم خود را بفروشید و سود آن را ذخیره نمایید و در انتظار ادامه روند سهم باشید؛ چنانچه روند سهم نزولی بود، مابقی سهام را نیز بفروشید.

چگونه در زمان مناسب سیو سود کنیم؟

علاوه بر راهکارها و مواردی که گفته شد، نکاتی وجود دارند که رعایت آنها موجب یک سیو سود به موقع خواهد شد. در ادامه این نکات را برای شما شرح خواهیم داد:

  • سهامی را برای سیو سود در اولویت قرار دهید که رشدی بیشتر از حد معمول خود داشته است. بطور کلی، سیو سود را در مورد سهامی که به خوبی رشد کرده و سود چشمگیری داشته، انجام دهید.
  • هنگام عرضه سهام توسط سهامداران حقوقی ِ آن و در کل، عرضه‌هایی با حجم مشکوک، سیو سود کاری عاقلانه خواهد بود.
  • سیو سود به صورت پلکانی در برخی شرایط تصمیمی منطقی و هوشمندانه است. می توان طی چند روز فروش سهم و ذخیره سود آن را انجام داده و طی چند روز متوالی سود کرد.
  • اخبار منفی به شدت روی قیمت سهام تاثیر می‌گذارند؛ بنابراین اگر درباره سهامتان خبرهای بدی منتشر شد، شاید بهتر باشد سود موجود را ذخیره کرده و از آن خارج شوید.
  • وقتی سهام در قیمت جدید تثبیت می‌شود، فروش آن یک روش محتاطانه به شمار می‌رود.
  • در استراتژی سیو سود ، جهت پیش‌بینی روند آتی سهم، می‌توان از نمودارها و سایر ابزارهای تحلیلی استفاده نمود.
  • برای تعیین قیمت هدف که در آن قصد فروش و حفظ سود سهام را دارید، علاوه بر خود سهم باید روند کل بازار را درنظر بگیرید.
  • وجود نشانه‌های افت و نزول بنیادی سهام یک شرکت، زنگ هشداری برای سهامدارن آن به شمار می‌رود. فروش و خروج از چنین سهمی کاملاً عاقلانه است. از جمله نشانه‌های مهم ضعف بنیادی یک سهم، می‌توان به ناتوانی در فروش محصولات شرکت اشاره کرد.
  • حتی اگر سهمی ذاتا ارزشمند باشد، فروش حجم زیاد آن توسط سهامداران عمده موجب کاهش شدید قیمت خواهد شد؛ پس اگر سهمی دارید که چنین وضعیتی دارد، سیو سود کنید.

دو وضعیت کلیدی

ما اغلب زمانی دست به سیو سود می‌زنیم که نسبت به آینده سهام خود امیدواریم اما تحلیل‌های تکنیکال یا بنیادی سهم کمی نگران‌کننده هستند. شرایطی نیز وجود دارد که در آن سیو سود ضروری است. هنگامی که سهم شما در یکی از وضعیت‌های زیر قرار گرفت، حتما نسبت به فروش آن و ذخیره سود خود اقدام کنید.

  1. خروج چشمگیر نقدینگی از بازار
  2. رشد خارج از انتظار و بیش از حد بازار

گاهی سهم به نقطه مقاومتی خود رسیده و امیدی به رشد بیشتر قیمت آن در کوتاه مدت نیست. با این حال استراتژی های جلوگیری از ضرر در بورس می‌توان به آینده سهم خوشبین بود. در اینجا چند موقعیت برای سهم شما بوجود می‌آید:

الف) نمودار سهم از این محدوده مقاومتی عبور می‌کند.

ب) روند سهم، اصلاح شده و به اصطلاح پولبک می‌زند.

به دلیل نامشخص بودن آینده سهم، فروش و سیو سود آن تصمیم درستی است. در طی فرایند اصلاح سهم، می‌توانید در جای مناسب مجدداً به سهم ورود کنید.

برای مشاهده نمودار سهام مورد نظر خود می‌توانید به سایت ره آورد به نشانی www.rahavard365.com مراجعه کنید.

سیو سود در روند اصلاحی

روند اصلاحی، شرایطی است که قیمت سهم برخلاف جهت اصلی حرکت می‌کند. غالباً منظور از اصلاح، کاهش نسبی قیمت در یک روند صعودی می‌باشد. اگر دید کوتاه مدت به سرمایه‌گذاری خود دارید، در دوران اصلاح سهم، بهترین استراتژی، ذخیره کردن سود و خروج از سهم است. برای افراد با دید میان مدت نیز به سه دلیل سیو سود و فروش بهتر است. این دلایل عبارتند از:

  1. ضعف سهامشان از نظر بنیادی
  2. رسیدن قیمت سهام به حد سود سهامدار
  3. ورود مجدد به سهم با قیمت مطلوب، در فرایند اصلاح

برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله ریزش بازار و دلایل آن مراجعه نمایید.

سیو و ذخیره سود سهام، عملی منطقی و عاقلانه می‌باشد. بازار بورس، بازاری پرریسک است. برخی سرمایه‌گذاران را یک شبه ثروتمند ساخته و به برخی هم وفا ندارد. بهتر است طمع نکرده و به محض آن که در مدتی معقول به سودی مقبول دست یافتید، سود خود را ذخیره کنید.

بیشتر سهم‌ها نوسانی هستند. علاوه بر آن، بازار بورس به خصوص در این روزها پر از تنش و هیجان است. همین دو عامل سبب می‌شود که طی چند روز یک سهم مثبت و چند روز منفی باشد. در چنین بازاری بهتر است سود خود را سیو نموده و سهم را بفروشید؛ در غیراینصورت ممکن است مجبور به فروش سهم همراه با زیان شوید. اگر امروز در طمع یک مثبت پنج دیگر، با سود خارج نشوید، فردا باید با ضرر سهمتان را بفروشید.

اگر سهامی را خریدید و به عنوان مثال، ظرف دو هفته 20% سود نصیبتان شد، آن را بفروشید و سود حاصل را ذخیره کنید. هنگام خرید، انتخاب با شما است. می‌توانید در بین کلیه سهام شرکتهای بورسی، تحلیل و بررسی کرده و یکی را خریداری نمایید. هنگام فروش انتخابی جز صبر کردن برای رسیدن سهم به قیمت مطلوب، ندارید. پس بهتر است سود معقول امروز را دریابید و عادت طمع به سود بیشتر را ترک کنید.

آخرین توصیه: به هنگام مقاومت سهم، سود خود را ذخیره کرده و از آن خارج شوید. در وضعیتی که قیمت سهم به حد ضرر شما برخورد کرد نیز بهترین تصمیم، خروج است.

استراتژی حدضرر / چطور کم‌تر زیان کنیم؟

خیلی از معامله‌گران در بازار حتی با داشتن تحلیل‌های خوب هم نتوانسته‌اند سود خوبی بگیرند. به‌راستی چرا اینگونه است؟ تعریف درست از حدضرر کدام است؟ مفهوم ریسک در حدضرر چیست و سود منفی و ضرر در معاملات چه فرقی دارد؟ نکات مهم درباره حدضرر کدامند؟ اگر می‌خواهید جواب تمام این سوالات را بدانید و عملکرد خود را در معاملات بازارهای مالی افزایش دهید، تا آخر این مقاله با من همراه باشید.

چرا ضرر می‌کنیم؟

نوسانات قیمت در بازار سهام ممکن است هم به نفع ما باشد و هم به ضرر ما. یکی از راه‌هایی که می‌توانیم سود بیشتری در بازار بکنیم این است که فقط در صعودهای بازار شریک باشیم و ضررهای بازار روی ما تاثیرگذار نباشد.

اما این امر شاید فقط روی کاغذ عملی باشد و در واقعیت ممکن نیست. وقتی وارد بازارهای مالی می‌شوید، ریسک ضررهای بازار را هم به‌همراه سود آن پذیرفته‌اید. هیچ‌کسی در دنیا نمی‌تواند ادعا کند که من در بازار ضرر نکرده‌ام. یادتان باشد تنها کسی ضرر نکرده که هنوز وارد بازار نشده است. به همین منظور مقدار ضرر در معاملات را با ابزاری به نام حدضرر کنترل می‌کنند و به‌عنوان مثال می‌گویند که در معاملات خود حدضرر را رعایت کنید و به آن پایبند باشید.

تعریف حدضرر

همه کسانی که وارد بازارهای مالی شده‌اند، مشکلی در زمان خرید سهم ندارند. اما تشخیص قیمت و زمان فروش، همواره مسئله چالشی‌تری برای معامله‌گران بوده است.

اگر قیمت سهم بعد از خرید، بر خلاف انتظار ما شروع به کاهش کرد، یعنی این‌که ما در تحلیل و محاسبات خود دچار خطا یا اشتباه شده‌ایم.

در این وضعیت اگر مقدار حرکت خلاف جهت معامله ما بیش از حد انتظار باشد، می‌گوییم که به جهت جلوگیری از ضرر بیشتر، باید از معامله با حدضرر خارج شویم. این تعریفی عمومی و جامع از حدضرر است.

مقدار حدضرر چقدر است؟

در حقیقت هیچ فرمول ثابتی برای مقدار حدضرر وجود ندارد. درواقع حدضرر یک عامل نسبی و وابسته به زمان است که مستقیما با استراتژی معاملاتی یک معامله‌گر ارتباط دارد.

برای این‌که این مسئله را بهتر درک کنیم، باید کمی موشکافانه‌تر به قضیه نگاه کنیم. حتما این سوال را شنیده‌اید که فرق بین اصلاح و ریزش چیست؟

من سهمی را می‌خرم و بعد از مدتی متوجه می‌شوم که قیمت برخلاف جهت تحلیل من حرکت می‌کند و حدضرر معامله را فعال می‌کند. در اینجا و طبق تعریف عمومی حدضرر، من به جهت جلوگیری از ضرر بیشتر سهم را می‌فروشم. اما در عین ناباوری می‌بینم که قیمت بعد از حدضرر من شروع به افزایش کرده و حتی سقف‌های قبلی راهم شکسته است.

درواقع بین زمان‌های مختلف در نمودارها یک رابطه کلی وجود دارد. به‌عنوان مثال ریزش قیمت سهم در تایم پنج دقیقه، تنها یک اصلاح در تایم 30 دقیقه محسوب می‌شود. و ریزش در تایم یک‌ساعته هم تنها یک اصلاح در تایم روزانه است. همین‌طور ریزش قیمت در تایم روزانه هم می‌تواند تنها یک اصلاح در تایم ماهانه باشد. به‌این ترتیب می‌توانیم به تایم‌های بالاتر هم مراجعه کنیم و می‌فهمیم که ریزش و اصلاح یک عامل وابسته به زمان است.

در مورد حدضرر هم دقیقا این نکته صدق می‌کند و برای همین حدضرر من در معامله‌ای، نقطه خرید معامله‌گر دیگری است. این نکته‌ای است که معمولا کسی به آن توجه نمی‌کند.

برای همین منظور وقتی قیمت‌های بازار سهام آمریکا در حال ریزش سنگین هم باشد، درحالی‌که همه درحال فرار و پیدا کردن راهی برای فروش سهم در قیمت‌های بالاتر هستند، سرمایه‌گذاری همچون «وارن بافت» اعلام می‌کند که این بهترین فرصت برای خرید است.

فرق دیدگاه (استراتژی) معامله‌گران اینجا است که خودش را نشان می‌دهد و باعث می‌شود که وارن بافت، سی سال سهامدار کوکاکولا استراتژی های جلوگیری از ضرر در بورس باشد. سوال مهم این است که شما سهم را برای چه مدت خریداری می‌کنید؟ 5 سال، 10 سال، یا 20 سال؟

هرچه دیدتان بلندمدت‌تر باشد نگاهتان به بازار هم عوض خواهد شد. برای همین منظور می‌گوییم که حدضرر هم یک مولفه نسبی وابسته به زمان است. یعنی وقتی من دیدگاهم برای 20 سال آینده سهم درنظر گرفته شده، پس نباید با کوچکترین منفی در بازار دچار استرس شوم. زیرا مدیریت سرمایه من برای قیمت‌های امسال و یا سال آینده نیست، پس حدضرر من هم باتوجه به نوع استراتژی بلندمدتی که دارم باید درنظر گرفته شود.

حدضرر واقعی و حدضرر احساسی

به‌طور کلی می‌توان گفت که ضرر از ذهن ما سرچشمه می‌گیرد و بعد روی روان و احساسات ما تاثیر می‌گذارد که درنهایت باعث تصمیم‌گیری‌های هیجانی و غیرهیجانی در معاملات ما می‌شود.

وقتی ما سهمی را می‌خریم، از لحظه‌ای که قیمت سهم کمتر از قیمت خرید ما می‌شود، هورمون‌های استرس بیشتری در بدن ما شکل می‌گیرد. در اصل این همان شروع حدضرر احساسی است. قیمت تا کجا پایین می‌آید؟ این یک اصلاح موقت است یا یک نزول؟ این‌ها همه سوالاتی هستند که در زمان حدضرر احساسی به‌سراغ ما می‌آیند.

از آنجایی که احساسات ما یک حدی دارد و بیشتر از آن حد ممکن است که کنترلشان از دست ما خارج شود، ما حدضرر واقعی را تعریف می‌کنیم. درواقع حدضرر واقعی برابر است با نهایت آستانه فشار حدضرر احساسی. به‌عبارت ساده‌تر ما تا کجا ضرر را می‌توانیم تحمل کنیم.

حدضرر واقعی وارن بافت

‌وارن بافت در یازده سالگی، سه سهام ممتاز خدمات شهری را به قیمت هر سهم ۳۸ دلار برای خود و خواهر کوچک‌ترش دوریس خریداری کرد.

کمی بعد از خرید سهام، ارزش آن به زیر ۲۷ دلار رسید. وارن با این‌که ترسیده بود، سهام خود را آن‌قدر نگه داشت تا ارزش آن به ۴۰ دلار رسید و او بلافاصله سهام خود را فروخت.

در تمام این مدت، حدضرر احساسی وارن بافت فعال شده بود تا جایی‌که دیگر تحمل فشار احساسات وارده را نداشت. در همین حال، حدضرر احساسی او به حدضرر واقعی تبدیل شد و باعث شد تا تصمیم خروج بگیرد.

اما جالب است بدانید که وارن بافت هم گاهی اشتباه می‌کند. زیرا کمی بعد، ارزش سهام خدمات شهری تا ۲۰۰ دلار بالا رفت. این تجربه یکی از درس‌های اساسی سرمایه‌گذاری را به او یاد داد که صبر دربازارهای مالی یک موهبت است.

دوره مدیریت سرمایه

دوره مدیریت سرمایه

ورود به تمامی بازار های سرمایه در مرحله اول نیاز مند دانشی کافی از بازار مورد نظر می باشد.

اما آیا آگاهی از همه زوایای بازاری که در آن سرمایه گذاری کرده اید کافیست ؟

همه شما با روزهای غیر منتظره در بازار مواجه شدید

توییت افراد معروفی که موجب افزایش یا کاهش ناگهانی قیمت یک رمزارز می شود.

عرضه های اولیه ای که با ورود به بازار موجب یک پارچه قرمز شدن بورس می شود.

ادامه یا عدم ادامه برجام

و هزاران دلیل دیگر…….

اگر شما هم جزو سرمایه گذاران بازار های مالی هستید ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک دائما درحال تهدید سرمایه شماست.

تفاوتی ندارد که ، چه میزان دانش دارید

یا چه مدت در هر بازاری فعالیت داشته اید

تنها یک سلاح که میتواند شما را در مقابل هر تحدیدی در بازار سرمایه حفظ کند

کسب دانش مدیریت سرمایه

مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده می‌شود، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است. در واقع سرمایه گذار برای کسب بازده مورد انتظار خود، می‌بایست ریسک مشخصی را متحمل شود؛ اما برای جلوگیری از ضررهای سنگین، باید مقادیر بازده و ریسک پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مشخص شود به گونه‌ای که در مقابل انتظار کسب سود معقول، ضرر احتمالی نیز کم باشد.

قوانین مدیریت ریسک در معاملات تاثیر به سزایی در راستای کاهش ضرر و زیان دارد. یک استراتژی معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه، علاوه بر پیش‌گیری از ضررهای غیر منتظره، به تدریج موجب رشد سرمایه خواهد شد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.